پنج دانشجوی فرانسوی که بر روی "مائو" مطالعه می کنند،در تلاش هستند تا جایگاه خود در دنیا و چگونگی تغییر دادن آن را متوجه شوند...
گروهی دانشجو تمام مدت به مطالعه متون سیاسی و بحث و جدل با یکدیگر مشغولند و میخواهند بدانند چطور میشود آموزههای مائو تسه تونگ را در زندگی به کار بست. آنها تصمیم میگیرند قتلی سیاسی مرتکب شوند و ...
گروه کوچکی از دانشجویان فرانسوی مشغول تحصیل در مائو هستند و سعی می کنند موقعیت خود را در جهان و چگونگی تغییر جهان به یک جامعه مائوئیستی با استفاده از تروریسم دریابند
دانلود فیلم La Chinoise 1967 (چینی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"فقط کسی که پارو نمی زند وقت دارد قایق را تکان دهد." - سارتر
فئودور داستایوفسکی "دیوها" را در سال 1872 نوشت، رمانی درباره گروهی از رادیکال های جوان در روسیه پیش از انقلاب. ژان لوک گدار "La Chinoise" بر اساس داستان داستایوفسکی، شاهد گذراندن تعطیلات تابستانی پنج فعال جوان در آپارتمانی کوچک متعلق به "کارخانهداران ثروتمندی که خارج از شهر هستند" است. در اینجا آنها "کتاب قرمز کوچک" مائو را مطالعه می کنند، مجموعه ای از نوشته ها در مورد کمونیسم چینی.
دو عمل اول "La Chinoise" تقریباً به طور کامل در آپارتمان گروه اتفاق می افتد. قرمز، آبی و سفید - رنگ های پرچم ملی فرانسه - غالب هستند. پشته هایی از ادبیات مائوئیستی دیوارها را پوشانده و اسباب بازی های پلاستیکی کف را پر کرده است. یک رادیو گزارش های خبری چین و گاهی آهنگ های پاپ احمقانه مائوئیستی را منفجر می کند. سپس با گیوم (ژان پیر لئو)، ورونیک (آن ویازمسکی)، ایوان، هانری و کرلوف آشنا می شویم، تنها شخصیتی که از یک شخصیت مرتبط در «شیاطین» نامگذاری شده است. گفته می شود که بستگان ورونیک مالک این آپارتمان هستند. بچه ها همگی در اواخر نوجوانی و اوایل دهه بیست هستند، برخی روسپی، برخی دیگر روشنفکر ترسو، و برخی دیگر با بانکداران مرتبط هستند. ورونیک میگوید: «از ثروتم خجالت میکشم.
زیباییشناسی «لا شینویز» اکنون آشناست، اما در دهه 1960 بدیع تلقی میشد. این تلفیقی گیجکننده از آژیتپراپ، تلویزیون واقعیت، مستند، کارتون، برشت و داستانهای متداول است. مانند بسیاری از فیلم های گدار، همه چیز فقط با تماشای مکرر به هم می پیوندد و قدرت را به دست می گیرد. گدار امیدوار بود که چنین سبکی «زیبایی شناسی بورژوایی را در هم بکوبد!»، اما البته عکس این موضوع صادق بود. به جای زیبایی شناسی ستیزه جویانه (آنچه او آن را «تئاتر سوسیالیستی» می نامید) که بینندگان را رادیکال می کرد و باعث تغییر می شد، تماشاگران بینی خود را به سمت چیزی که نخبه گرایانه و نامفهوم می دانستند بالا بردند.
از قضا، خود فیلم درباره « وضوح» و «بیهودگی». در یکی از نشانهها آمده است: «ما باید ایدههای مبهم را با تصاویر واضح جایگزین کنیم، در حالی که کودک دیگری میگوید که «باید شرایط ذهنی و عینی ایجاد کرد که انقلاب را ممکن میکند و استفاده از زور را امکانپذیر میسازد». خلاصه می خواهند سرمایه داری را سرنگون کنند. مشکل؟ آن وقت چگونه و چه؟ یکی از بچهها میگوید: «انواع مختلف کمونیسم وجود دارد، سایههای قرمز متفاوتی برای انتخاب وجود دارد». او سپس خاطرنشان می کند که کمونیسم روسیه واقعاً خشم آمریکای امپریالیستی را در بر نمی گیرد. از سوی دیگر، کمونیسم چین، گلوله باران جنوب شرقی آسیا و تشدید جنگ در ویتنام را تضمین می کند. مطمئناً مائوئیسم "راه درست" است. تهدیدی بزرگتر برای وضعیت موجود.
این قطعیت در سراسر فیلم مورد بحث است. نشان داده می شود که بچه ها کوته فکر، پناه گرفته، آزاردهنده، کور به تناقضات ایدئولوژیک و تفاوت های ظریف، بی علاقه به هیچ چیز خارج از مائو و گمشده در حباب های خصوصی خود هستند. آنها در حالی که جهان می چرخد، رویا می بینند، و ایدئولوژی سیاسی را فقط یک جفت عینک آفتابی مصرف کننده احمقانه می دانند که باید برداشته و دور انداخته شود. از طرف دیگر، این جوانان صادق هستند و گدار کاملاً با آنها همدردی و حتی موافق است. گذشته از همه اینها، تاریخ مملو از افراد نازپرورده ای است که در بسیاری از مسائل حقوق بشری نقش آفرینی می کنند. زمان می برد، اما همچنان؛ شما نمی توانید با احمق ها مبارزه کنید.
لقب گدار یک جناس برای عبارت "چینی صحبت کردن" (بیهوده یا چرند صحبت کردن) و همچنین کنایه ای از "ایتالیایی ها" است، یک سلول چپ که وابسته به نوشته های آنتونیو گرامشی سلول گدار، البته، به جای کمونیسم ایتالیایی، شیفته کمونیسم چینی است، آنها فقط برای تبدیل نظریه به عمل تلاش می کنند. با پیشروی فیلم، آنها نیز ستیزه جوتر می شوند. یکی به طور بیمارگونه می گوید: «ما باید عناصر نامطلوب را که کل را به خطر می اندازند، سرکوب کنیم. دیگری به نکته خوبی اشاره می کند: «انقلاب هزینه دارد، اما ارتش هایی که آنها را سرکوب می کنند آزادند». سپس گیوم مفهوم "مبارزه در دو جبهه" را می آموزد، که گدار آن را به استعاره ای خاص تبدیل می کند: انقلاب با خود، با شکست ها و محدودیت های خود، به همان اندازه با دشمن می جنگد.
ورونیک، تنها. شخصیتی که از ثروت سرچشمه می گیرد، در نهایت نقشه ای برای ترور وزیر مهمان شوروی و بمب گذاری در دانشگاه طراحی می کند. دوستان او مانند روباتها سر تکان میدهند: «یک انگشت خود را برای نجات ده قطع کن» و سپس: «ما باید در تغییر واقعیت مشارکت داشته باشیم. انقلابها به وحشت نیاز دارند!». در بهترین صحنه فیلم، ورونیک برنامه های خود را با فرانسیس ژانسون، فیلسوف واقعی که زمانی به دلیل حمایت از جنبش های استقلال الجزایر دستگیر شد، در میان می گذارد (الجزایر زمانی مستعمره ای بود که توسط امپراتوری فرانسه اداره می شد). ژانسون با دلسوزی بر عدم خشونت تاکید می کند، به دنبال این است که ورونیک را از هوس خونش دور کند، اما او گوش نمی دهد. اگر به دنبال تغییر قوانین هستید، چرا با رعایت آنها شروع کنید؟ ترکیب شات گدار شوم است: حرکت ورونیک به سمت تاریخ، تاریخی که پشت جینسون محکم به آن معطوف شده است.
فیلم با شکست حملات تروریستی ورونیک به پایان می رسد. سپس گروه منحل می شود، یکی از اعضا خودکشی می کند، دیگری کار خود را رها می کند و دیگری مهاجرت می کند. او اذعان میکند: «صدا و خشم مرا میترساند. در مورد گیوم، او دوباره در دامان سرمایه داری فرو رفته است، میوه می فروشد و سبزیجات گندیده به طور استعاری مورد حمله قرار گرفته است. گهگاه از «تئاتر سال صفر» دیدن میکند، که در آن به طور نمادین انتخاب میکند چه کسی را آزاد کند: یک زن چاق، یا یک دختر لاغر، که هر دو به دری نامرئی میکوبند. سال صفر، البته، اشاره به آرزوی روز پیروزی گروه دارد. تابلویی می گوید: «همه جاده ها به پکن ختم می شود»، اما پیاده روی طولانی است. ورونیک اذعان میکند: «فکر میکردم یک جهش به جلو انجام دادم، اما این فقط یک قدم کوچک و ترسو در راهپیمایی طولانی بود». سپس آپارتمان این گروه بسته میشود، و همراه با آن، بستگان ورونیک اتاقها را حفاری میکنند و کتابهای قرمز مائو را بدون تشریفات میریزند. دختر احمق، آنها فکر می کنند. سپس سال 1968 فرا رسید، که در آن اعتصابات روز ماه مه (حمله تت هفتهها قبل از آن اتفاق افتاد) بهسرعت فالگیر گدار شد. در اینجا، بیش از 11 میلیون کارگر/دانشجو فرانسوی به خیابان ها ریختند، 22 درصد از کشور اعتصاب کردند. اقتصاد فرانسه متوقف شد. این انقلاب کوچک دو هفته بعد به پایان رسید و حزب کمونیست فرانسه تا حدی به آن خیانت کرد. از این پس جناح چپ اروپا به طور فزاینده ای به راست تبدیل شد. گدار دچار افسردگی خواهد شد.
8.5/10 - به "نسل سوم" فاسبیندر مراجعه کنید.
دانلود فیلم La Chinoise 1967 (چینی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
دومین شاهکار گدار در سال 1967 - اولین آن Week End است - یک طنز اجتماعی تند درباره ماهیت انقلابیون خرده بورژوا در حال بازی تروریست ها از آسایش خانه آپارتمانی والدینشان در حومه شهر است که در قالب یک تقلید جهنمی از تسخیر شده داستایوسکی (1872) ارائه شده است. ). چینی به دو دلیل معروف است. اولاً برای پیشبینی حال و هوای نهایی و فضای سیاسی وقایع سال بعد - با طراحی دورهای برای اقدام سیاسی و انقلاب اجباری توسط دانشجویان دانشگاه فرانسوی به گونهای که به شدت یادآور جریانات نهایی می 1968 باشد - و ثانیاً برای گدار. سبک تقابلی فزاینده فیلمسازی؛ با آزمایشهای مستمرش با تکنیکهای بیگانگی الهامگرفته از برشتی که در کنار استفاده رادیکال از مفاهیم طراحی انتزاعی، هنر پاپ و روانگردانی استفاده میکرد.
مثل سومین فیلم از سهگانه گدار در سال 67، 2 یا 3 چیزهایی که درباره آن میدانم. او، لا شینویز بهعنوان مجموعهای از دیالوگها و طرحهایی ارائه میشود که فضای سیاسی آن دوره، ماهیت شخصیتها و روابط مختلف آنها با یکدیگر و در نهایت، دیدگاهها و نظرات همهجانبهشان درباره مفاهیمی مانند مائوئیسم را مشخص میکند. جنگ در ویتنام و موقعیت آنها به عنوان مارکسیست-لنینیست. در گذشته، بسیاری چینی را بهعنوان سرود گدار برای مائوئیسم به اشتباه تعبیر کردهاند و تقریباً بهعنوان یک پروپاگاندای سیاسی-اجتماعی به شیوهای مشابه با نحوه تفسیر نادرست تأثیر مارکس بر مبنای موضوعی آخر هفته فوقالذکر عمل میکند. با این حال، نمیتوانم تصور کنم که گدار با تصویر کردن یک کمون دانشجویی خود انتصابی که به مسائل روز در یک سری بازیهای نقشآفرینی پوچ، بحثهای صریح و در نهایت میل به خشونت میپردازد، کاملا جدی بود. با استفاده از این مفهوم پوچ و تحریک آمیز به عنوان سکوی پرشی برای یک سری بحث های ایدئولوژیک جالب تر.
در نتیجه، تلاش برای توضیح زیرمتن عمیق تر La Chinoise با هر نوع جزئیات بیشتر می تواند یک راه حل باشد. وظیفه دلهره آور. من خودم تمام جنبه های آنچه را که گدار می خواست با فیلم بگوید را کاملاً درک نمی کنم. مانند بسیاری از افراد، من فقط می توانم در سطح شخصی با فرضیات و توصیف تجربه به آن نزدیک شوم. اگرچه هدف نهایی گدار، پس زمینه سیاسی فیلم و ماهیت طنز ارائه شده، همگی می توانند برای کسانی از ما که از وقایع این دوره، چه از نظر جغرافیایی و چه از نظر نسلی، از وقایع این دوره جدا هستند، ناخوشایند تلقی شوند. فیلم و پویایی بین چهار یا پنج شخصیت اصلی بلافاصله قابل تشخیص است. اگرچه من مطمئن هستم که گدار به مائو و آموزههای «کتاب قرمز کوچک» او اعتقاد زیادی داشت، او دائماً علیه ایدئولوژیهای شخصیتهای اصلی بحث میکند، چه از طریق استفاده از سایر بازیگران حامی آگاهتر و چه با استفاده ظریف. استفاده از میزانسن به مخاطب یادآوری میکند که این شخصیتها، اگرچه کتابخوان و تحصیلکردههای دانشگاهی دارند، اما هنوز کودک هستند، و بنابراین، خود را با بازیهای کودکانه و لباسهای شیک نشان میدهند.
همانند Week End، تصویر نهایی شخصیتها اینجا چنان تحقیرآمیز است که بر مقاصد طنز گدار تأکید میکند، زیرا آنها در میان هجوم کارگردان از موتیفهای بصری کنایهآمیز که به نظر میرسد برای تمسخر اهداف و آرمانهای آنها توطئه میکنند، غر میزنند و به پابان میپردازند. از نظر اجرا، La Chinoise یکی از بهترین های گدار است. بهره مندی از نقش اولی باورنکردنی از ژان پیر لئو در نقش دانشجوی نمایشنامه گیوم، که تظاهر و نمایشی بودن او را به یک رهبر آشکار و کاریزماتیک برای گروه تبدیل می کند، که در اینجا آن ویازمسکی را به عنوان فیلسوف بالقوه ورونیک، ژولیت برتو را به عنوان شخصیتی یادآور می شود. تجسم جوانتر شخصیت مارینا ولادی در «2 یا 3 چیز» - از نظر ریشههای دختر مزرعهدار و روسپیگری معمولیاش - و میشل سمنیاکو به عنوان شخصیت متضاد و در نهایت بسیار متفکر گروه، هنری. همچنین ظاهری از فیلسوف و متفکر رادیکال، فرانسیس جینسون وجود دارد که در مهمترین صحنه فیلم، اقدامات گروه را کودکانه و ناآگاهانه نقد می کند، به گونه ای که وزن زیادی به استدلال ضد فیلم و در واقع گدار می افزاید. نگاهی به شخصیتهای او.
برخلاف «2 یا 3 چیز»، انتخاب بازیگران La Chinoise در واقع چیزی را به فیلم میآورد. با شوخ طبعی و کاریزمای دانش آموزان حمله گدار و لحظات تیزتر طنز را برای هضم آسان تر می کند. با این حال، جایی که فیلم واقعاً موفق می شود، کارگردانی معمولی جسورانه گدار است. اگر با هر یک از کارهای قبلی گدار در این دوره، مانند Pierrot le fou (1965) و Made in USA (1966) آشنا هستید، آنگاه خواهید دانست که از استفاده مشخص و منحصر به فرد او از طراحی تولید، شات چه انتظاری دارید. آهنگسازی، صدا و تدوین. طراحی دستی آپارتمان دانشجویی، با استفاده از رنگهای اصلی گداردی و شعارهای آژیتپراپ که در میزانسنها نقش بسته است، نمونهای خارقالعاده از نحوه ایجاد یک قاب جالب با بودجه محدود است، در حالی که بمباران مداوم شخصیتهای مارول بهعنوان دلالتهای کنایهآمیز برای قهرمانان و تبهکاران آن زمان، در کنار فتوکپیهای رنگآمیزی از شخصیتهای سیاسی که بر روح شخصیتهای مرکزی تأکید میکند، زمینه را به جریان میدهد.
نگاه چینی تخیل، هوش و ذکاوت فوق العاده گدار را نشان می دهد. با استفاده از موسیقی - از جمله ساختههای کلاسیک و آهنگهای پاپ کنایهآمیز - و همچنین دیالوگ و اجراهای بازیگران، La Chinoise را به یکی از خاطرهانگیزترین و موفقترین آثار این فیلمساز تبدیل کرده است. لاچینوا، گرچه بیشتر لحن فیلمی بازیگوش است، به فضای فزاینده ای از خشونت و ناآرامی سیاسی اشاره می کند که در نهایت در آخرین لحظات آخر هفته آخرالزمانی منفجر می شود. در حالی که بسیاری از موضوعات قابل تشخیص و مشغله های سبکی که در آن فیلم های دیگر از سال 1967 ایجاد شد، در آثار بعدی مانند Le Gai Savoir (1968) و Comment ca va؟ (1978). اگرچه ممکن است بسیاری از مردم فیلم را به سختی پیش ببرند یا حتی با آن آشنا شوند، لا شینویز، حداقل برای من، یکی از باهوش ترین، جالب ترین و سرگرم کننده ترین فیلم های گدار در اوج حرفه اش است.
دانلود فیلم La Chinoise 1967 (چینی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در سال 1967، ژان لوک گدار تا حدودی در شیب حرفهاش بود، درست از زمانی که کلاس فیلمهای اکتشافی را تعظیم میکرد که او را بهعنوان یک علامت تجاری خاص در خانه معرفی میکردند، درست قبل از اینکه به طور چشمگیری جلوتر رفته و به یک مائوئیست تمام عیار تبدیل شود. نمی توانم بگویم میزان آنچه او احساس یا فکر می کرد روی La Chinoise تأثیر گذاشته است (هرگز خاطره ای نخواند)، اما چیزی که از چینی می توانم تشخیص دهم احساس ناسازگاری درونی است که خود را به عنوان فیلمی که از نظر ظاهری تند و نابخشودنی حل می کند حل می شود. پرانرژی و صمیمانه محجوب، در صورتی که به هیچ وجه ارائه نمی شود، و روایتی همزمان به عنوان قطعه ای از تئاتر پاپ آشفته. در واقع، این یک شبه روایت است و شاید یکی از واضحترین فیلمهایی باشد که گدار در هر نقطهای از آن در نظر گرفته است، با این حال بیش از هر چیز La Chinoise در تضاد با سرکوبگر روانشناختی بد به استخوان و حیاتی است. سیستم اعتقادی نمیتوانم مطمئن باشم که گدار چه سمتی را انتخاب میکند، بچه کوچکی که ویازمسکی بازی میکند و میداند راه اصلی او میتواند از کاوش و مکالمه عبور کند این است که به عنوان یک بمب افکن معمولی به سراغش برود و چیزی را شروع کند، یا دانشمند جوانی که وقتی می بیند که او (ورونیک ویازمسکی، عناصر آرام مشابهی که او را در اوحسارد بالتازارد در اینجا فاجعه بار کردند، عملاً دیوانه اش می کنند) از نوعی «بازی» خارج می شود) در مورد چیزی که او یا افراط گرایان مختلف می بیند، کنترل واقعی ندارد.
فیلم گدار مملو از ذهنیت است، بنابراین نمی توان این را چیزی شبیه به یک زنگ بیدارباش سوسیالیستی تلقی کرد. مائو شیفته ما یک ملودی راک سخت مائو را می شنویم که بین آهنگ جدید ستایش و تقلب حرکت می کند. ما میبینیم که ژان پیر لئو بهعنوان «بازیگر» گردهمایی بیپایان به هر یک از آنها ادامه میدهد و پیچها را به سمت غیر موجودات لیبرال نشانه میرود. زمانی که او برای اولین بار این را می گوید، وقتی فیلمبردار و صداپیشه را در حال عکسبرداری می بینیم، احساس فوق العاده ای از اکراه به وجود می آید، و این بعداً به چیزی شبیه به روایتی در داستان تخیلی روایت فیلم بازمی گردد، با فرض این که بررسی شود. . سپس، در آن نقطه، موسیقی سنتی بالا می رود، و پس از آن فورا حذف می شود. مانند شخصیتها، اعتماد معقولی به برخی تغییرات وجود دارد، برای این وضعیت فیلم، در حرکت به سمت تصویر و مونتاژ، خلق، لحنهای ضروری که در موقعیتهایی مانند اقیانوسهای قرمز به بیرون میپرند.
اما به طور همزمان او عملاً برمی گردد و خود تحلیلی خود را انجام می دهد. اگر کسی چیزی شبیه چند یا چند فیلم گدار را دیده باشد، عمدتاً مربوط به دهه 60، فرد اغلب می بیند که از روی یک کتاب در دوربین نگاه می کند، در برخی موارد برای مدتی طولانی. این بار شخصیتها را میبینیم که برهنه شدهاند: آنها هیچ چیزی برای واقعیت ندارند، فقط از نوعی عبادت تماماً رفته تا کتاب قرمز، با بچهها یا سخنرانان «مهمان» در سالن مطالعه صحنههایی که درباره آن اتفاق میافتد. آی تی. این چیزی است که من از آن لذت بردم، گدار به بیهودگی عشق شدید، یا بهتر بگوییم از خود گذشتگی شدید، برای صرف تمام افکار از یک متن، فک می کند. در کنار شخصیت آن ویازمسکی - و حتی او، هر چند وقت یکبار، به سادگی به وضعیت موجود بازمی گردد، شخصیت ها واقعاً در تلاش نیستند که می گویند دیگران باید انجام دهند، علی رغم اینکه گفته می شود "سنگین" است و مکالمه به همان اندازه پر انرژی است. می توان انتظار 67-going-on-68 را داشت (اگر شاید، به عنوان Simple Rider، انتظار نابودی قدرت پشت یک گردهمایی ناسازگار خاص را داشت).
عصب سیاسی و سرکشی با این کودکان درهم میآید که چه چیزی واقعیت دارد و چه نیست. آنها لنین و مارکس را دوست دارند، هر چند که تئاتر و بازیگری در سینما را دوست دارند. این همان دایره آشفتگی است (من عاشق این قطعه هستم که دو تا از خانم های جوان دارند با برخی از وسایل بازی می کنند انگار که شاخ گاو نر است، و یک نفر وارد کاندو می شود و می گوید "آه، چرخ کارگردانی") و پاپایی که تبدیل می شود جذاب صحنه ای در قطار، با یک پلان که در آن همه چیز تیره و تار می شود و لحن بحث در میان ورونیک و انسان مستقرتر به سمت عوامل واقعی وحشی گری به منظور بسته شدن سیاسی، خارق العاده است.
اگر در هر یک از فیلمهای خارقالعاده است، فقط به دلیل آزمون و خطای گدار نیست، که آشکارا در اوج خود قرار دارد (او همچنین پایان هفته را در سالی که ظهور کرد، به طور کلی تهاجمی و تهاجمی ساخت. ***فیلم d-up، شاید دیوانه کننده ترین ترکیب توضیحات در یک فیلم واحد در تمام دوران). با همه حساب ها، اساساً در آغاز، به نظر می رسد که این یکی دیگر از غرغرهای مائوئیست گدار باشد. با این حال، مانند کارهای قبلیاش، او افکار را به شخصیتها برمیگرداند و تمرکزهای تصویری یا تعداد زیادی انحراف ایجاد نمیکند. مانند یک روایت، ما شاهد عملیات درونی و استعداد یک دیدگاه خاص هستیم. مانند تئاتر، زنده، بیش از حد پویا و درگیر با یک نقص عجیب است. علاوه بر این، به عنوان تئوری سیاسی، موضوعات خود را با سطحی از توجه به آنچه که سوسیالیسم مورد بحث است، تجزیه و تحلیل میکند، در حالی که همیشه آسیبهایی را که ایجاد میکند به خاطر میآورد.
دانلود فیلم La Chinoise 1967 (چینی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در سال 1966، ژان لوک گدار همکار چند جوان از چپ فرانسه شد که مناطقی از قدرت را برای مائوئیسم احساس می کردند. با تمرکز بر چین، آنها سعی کردند از تقسیم مرسوم چپ فرانسه به متحدان انجمن شوروی که شدت مترقی خود را از دست داده بود و احزاب تروتسکیست که عقیم بودند دور شوند. (بدیهی است که در آن زمان، غرب هنوز معمولاً از هزینههای وحشتناک استراتژیهای مائو بیاطلاع بود.) گدار، که علاقه انسانی و تعهد سیاسی او در این سالها ثابت بود، تصمیم گرفت بر این ویژگی متمرکز شود و نتیجه آن LA CHINOISE است. در حالی که گدار در نهایت اقدام به ساختن چند فیلم کرد که آنقدر سیاسی بودند که احساس میکردیم از پیامها ضربه میخورند و تماشای آن ناخوشایند است، چینی من را شوکه کرد که چقدر طرح آن سرگرمکننده بود و چقدر تیزبینانه بود.
در یک سطح پاریسی که برای اواخر بهار به دست آمد، در حالی که سرپرستان یکی از اعضا دور هستند، جمعی از افراط گرایان جوان کنار هم متوقف می شوند و خود را به عنوان یک سلول مترقی تبدیل می کنند. رئیس در میان آنها گیوم (ژان پیر لئو)، ورونیک (آن ویازمسکی) و ایوان (ژولیت برتو) هستند. آنها هر روز از مائو می خواندند، انجمن شوروی و جامعه فرانسه را مورد انتقاد قرار می دادند و عوام فریبی خود را برای تلاش های دوره ای خود برای رساندن پیام خود به جاده ها تکرار می کردند. پیوسته به این نتیجه میرسند که ستم روانی برای رسیدن به اهدافشان مهم است و علیه تنها مخالف وحشیگری متحد میشوند و او را از سطح خارج میکنند. فرانسیس ژانسون، محقق فرانسوی و رقیب درگیری در الجزایر، و همچنین راهنمای واقعی پیشنهاد ویازمسکی، خود را در صحنهای نشان میدهد که در آن تلاش میکند ورونیک را از وحشیگری منصرف کند و میپرسد که دقیقاً چقدر کمک از تودههای بدرفتار شده برای این کار محافظت میکند. بانوی جوان فکر میکند که دارد.
همانقدر که گدار برای حفظ این هدف دیوانهوار بود، من نمیپذیرم که گدار واقعاً خود را وقف مائوئیسم یا به طور کلی کمونیسم مترقی کرد. تندخویی او در برابر فرانسوی های عبوس آشکار است، و او شیوه ای را که مائوئیست های فرانسوی اساساً نیاز به تغییر درک می کردند را دوست دارد، با این حال LA CHINOISE به آرامی سوژه های خود را بیش از آنکه از آنها تجلیل کند، انتقاد می کند. برخلاف معرفی قانعکننده مائوئیسم بهعنوان راهی به جلو، LA CHINOISE در نهایت پیشنهاد میکند که این فقط آخرین بیان از انگیزه مقاومت است که یک بار دیگر در هر سن جوانی خود را نشان میدهد. در حالی که این شخصیتها مائوئیست هستند، او نقشههای اساسی طرح داستان را از داستایوفسکی که مدتها قبل از کمونیسم لنین، دستهای از انقلابیون جوان را به تصویر میکشید، به دست آورد. تهیه کننده فیلم به این نکته اشاره می کند که چگونه چنین جوانان امیدواری با خود پیشی می گیرند، او استقبال آنها از طرز کار مائوئیستی را به عنوان نوعی اعلام سبک، و استفاده آنها از کلمات مائوئیستی به عنوان جدیدترین لغت عامیانه نشان می دهد.
در آنجا نشان می دهد. برخی از تماس های احمقانه در اینجا، طنز ترش و تبادل نظر سرگرم کننده ای است که گدار برای روایت خود آورده است. استفاده دوره ای از رویه های جداسازی برشتی، مشابه زمانی که گیوم از ناکجاآباد شخصیت را می شکند و با فیلمبردار رائول کوتارد گفتگو می کند، تماشاگر را به تفکر بیشتر در مورد آنچه در حال وقوع است سوق می دهد. بعلاوه، صرف نظر از احساسات مترقی گدار، LA CHINOISE تبادل نظر با عرف فیلم را حفظ می کند (سینمافیل ها به قسمت پیشتازی که به طور دوره ای در موسیقی متن ظاهر می شود، می خندند، ژستی غیرقابل انکار به فیلم PERSONA اینگمار برگمان).
مانند فیلم های واریته اولیه گدار، این نیز یک لذت بصری است. بخش قابل توجهی از نیمه اصلی فیلم به نظرم بررسی چهرهها است: بیان محبوب لئو، بیش از حد معمول و رویکرد غیرقابل انکار ویازمسکی برای حرکت دادن دهانش به یک طرف هنگام صحبت، و چشمان بدبخت برتو. طرح تنظیم شده زیرکانه است، پر از ظرافت های کوچک. (این فوق العاده است که فیلم دوباره در بلو-بیم تحویل داده شده است، بنابراین تماشاگران می توانند ارزش هر یک از آن تماس ها را با کیفیت عالی ببینند.) من LA CHINOISE را برای کسی که فیلم های گدار را قبل از آن ندیده بود تجویز نمی کنم. با این حال، من این را به طور استثنایی در میان مجموعه آثار او ارزیابی می کنم و می پذیرم که هر فردی را که تحسین سبک این نویسنده را تقویت کرده باشد، خیره خواهد کرد.
دانلود فیلم La Chinoise 1967 (چینی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
با La Chinoise اثر ژان لوک گدار، فکر میکنم باید کارت اصلی غفلت را بازی کنم. بینش من نسبت به سوسیالیسم/کمونیسم/لنینیسم و اکثریت قریب به اتفاق «-ایسمهای» دیگر در این کار خاص، و نیز بینش من نسبت به ناآرامیهای اجتماعی که در دهه شصت در فرانسه روی داد، به طرز افسردهای محدود شده است. با عرض پوزش، من یک قربانی غربی در آموزش مدرسه ای با بودجه دولتی هستم.
La Chinoise ساخته گدار، تا این لحظه، تاسف بارترین کار او در میان تمام فیلم های موج نو فرانسوی اوست. این احتمالاً یکی از ضعیفترین و چهارگوشترین تقلیدی است که من هنوز نمیتوانم ببینم. شخصیت هایی که می گویند بارها و بارها بحث های مشابهی دارند.
چینی به ارتباط میان جمعی از ترقیخواهان جوان (ژان پیر لو، ژولیت برتو و آن ویازمسکی) در سال 1960 فرانسه میپردازد که علاقهشان به درسهای کارل مارکس، ولادیمیر لنین، مائو را بررسی میکند. زدونگ، در میان دیگر شخصیتهای کلیدی که افکار خود و همچنین در مورد سوسیالیسم را با چنین علاقه ای پیش بردند. اینکه آیا از ما انتظار می رود که در مورد بی حیایی شخصیت ها تعجب کنیم یا از آنها حمایت کنیم زیرا آنها به شدت دیدگاه های مختلف را می یابند و آنها را در آغوش می گیرند، برای من غیرممکن است که درک کنم. با هر صحنه به نظر می رسد گدار معتقد است که ما باید به طور مشخص این شخصیت ها را در نظر بگیریم، و من هیچ سرنخی در مورد اینکه چه چیزی از شخصیت ها یا گفتگوهای خسته آنها کم کنم، ندارم. از عالی ترین فیلمبرداری رائول کوتار و سبک پاپ-فرهنگی جذاب گدار، که La Chinoise را به یک برخورد بصری متحرک تبدیل می کند. باز هم در یک فیلم گدار که اغلب احساس یکنواختی و درهم تنیدگی می کند، جلوه های بصری نمایان می شود و گدار قدردانی خود را از تنوع قوی و همچنین هنر پاپ با این اثر نشان می دهد. اگر در درازمدت، مشابه شخصیتهایش، کمعمق به نظر برسد، موقعیت جذاب است.
با گفتن همه اینها، در هر صورت میتوانم درک کنم که La Chinoise چگونه کارکرد قابل توجهی برای فرانسه 1967 داشت. من قبلاً در مورد اینکه گدار در برابر نمایش معروف واقع گرایانه مقاومت می کند، صحبت کرده ام، اما با La Chinoise و آثار سیاسی متال بعدی اش، دیدگاه های بیشتری را که به نظر می رسد آزمایش کرد و از بسیاری جهات به صدایی برای یک عصر تبدیل شد. آنچه از طبقه متوسط، صحبت های کافه/باشگاه فیلم برمی گردد، خانه ای را در داخل فیلم ردیابی می کند، خانه ای که تا این لحظه در برابر استانداردهای فیلم مقاومت کرده است. به نظر میرسید که تنوع عالی، استفاده پرانرژی از کارتهای عنوان، و شخصیتهایی که قدردانی خود را از فرضیههای پیچیده سیاسی نشان میدهند، همگی با جمعیت استاندارد ارتباط دارند.
با این حال، در مورد افراد بدون پایه در مورد این بازه زمانی چه می توان گفت؟ آیا گدار تصور می کرد که چینی می تواند برای فیلم فرانسوی یک ویژگی خاص باشد؟ برای کسانی که به استدلال لیبرالی فکر نمی کنند یا ارقامی که نام فیلم مرتباً از آن خارج می شود، چه می توان گفت؟ اینجاست که من کارت غفلت را بازی می کنم. La Chinoise هیچ نوع تاریخ یا نقطه مرجعی را برای کسانی که در بازه زمانی نامشخص هستند به ما نمی دهد. در امتداد این خطوط، اگر صرفاً یک ناظر سرگردان هستید، چالش برانگیز است.
فکری که من می توانم به لاچینوز بیاورم این است که تلاش برای نزدیک شدن کافی به شخصیت این علمای رادیکال و کنار آمدن با آنها با انتقال به آنها و استفاده از "یک شوخی تند به نفع گدار است. - isms" آنها قطعاً می دانند چگونه از آنها استفاده کنند، در حالی که در نهایت آنها را مسخره می کنند. اینها شخصیت هایی هستند که هیچ سرنخی از نحوه عملکرد حوزه ها یا تقسیم بندی های سیاسی ندارند، بنابراین در غفلت شادی آور خود (مثل من در این موقعیت) خورش می کنند و گویی با طرح نظام اعتقادی و عدم تجدید نظر به مسائل جامعه پاسخ می دهند. با فرض اینکه بچسبد یا نه.
اگر کاملاً خاموش هستم، غافل بودنم را ببخشید. یک بار دیگر، صرفاً یک شهروند غربی با بودجه دولتی در حال عبور است.
بازیگران: ژان پیر لئو، ژولیت برتو، و آن ویازمسکی. هماهنگ کننده: ژان لوک گدار.
دانلود فیلم La Chinoise 1967 (چینی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من فیلم های ژان لوک گدار را دوست دارم، زیرا آنها شخصاً با این اپیزود سرکش و عجیب دوران کودکی من عجین شده اند. نافرمانی به مغز من هجوم آورده است و در این مرحله این موجودات میکروسکوپی کاملاً کنترل نظم را به دست گرفته است. بنابراین، از بین هر یک از فیلم های او، La Chinoise، شاید عمیق ترین ارتباط را با من برقرار کرده باشد. شگفت آور است، افق های نامعلومی را برای شما باز می کند. گدار فرزند زمان خود است و دوست دارد از دستورالعمل های تعیین شده سرپیچی کند و کاری را انجام دهد که خدا اجازه نمی دهد. متعاقباً نام Nouvelle Ambiguous (آن را موج جدید صدا نکنید!). به طور همزمان قطعه به طور جبران ناپذیری منسوخ شده است. درست است، مائو ایده های فرضی منحصر به فردی در مورد مسائل قانون گذاری داشت، و این که کتاب قرمز کوچک او به ویژه در میان افراد کم مطالعه به خوبی شناخته شد، معمول نیست. با در نظر گرفتن همه چیز، جماعت در حال انحطاط بود و در حال حاضر برای اطمینان از جریان بین لایههای پایین و بالاتر آماده نبود، و متعاقباً فضایی را برای نظامهای اعتقادی جدید ایجاد کرد. متأسفانه مائو و گروهش تلاش کردند تا بهشت خود را در این سیاره درک کنند. نام آن را ناآرامی اجتماعی گذاشتند. در آن زمان، جوریس ایونز، تهیهکننده فیلم هلندی-فرانسوی، فیلمهای تبلیغاتی خوبی درباره آن ساخت. بهویژه فرانسویها، از حدود سال 1789، عاشق هر چیزی هستند که بهطور معمایی به نظر میرسد ناراحتکننده باشد. نتیجه واقعی برای مردم چین باید برای مثال در فیلم La Chinoise جدید چینی برای زندگی کردن قابل مشاهده باشد. شورش می کند. اینجا در اروپا اوضاع بهتر شد. افکار ناآرامی اجتماعی تعدادی از دانشمندان اروپایی را با احساسات مائوئیستی سوق داد تا دانشکده را تسلیم کنند و با متخصصان عادی ترکیب شوند. دیگران تعاونی هایی را شکل دادند که مدیریت های بالینی و قانونی متوسطی را برای افراد فراهم کردند. در واقع چنین چیزی وحشتناک نیست، تا زمانی که بتوانید فریبکاری فلسفی آنها را تحمل کنید. با وجود این، در صورتی که از کتاب سرخ به عنوان کتاب مقدس دیگری استفاده کنید، و افکار را بدون هیچ اطلاعاتی در مورد مردان به کار ببرید، بدیهی است که ممکن است با غایات عجیبی به پایان برسانید. این در اینجا رخ می دهد. این همان چیزی است که گدار، رهایی از بینش اثبات شده و ماهر، روی پرده می اندازد. این گدار در بهترین حالتش است. گدار از روش هایی مانند جلسه، گفتمان، درخشش استفاده می کند که برای یک مبتدی ممکن است غیرحرفه ای به نظر برسد. پنج بزرگسال جوان با دستورالعمل های کتاب قرمز آشنا می شوند، اما واقعاً آنها را نمی شناسند. مانند گروه های مختلف، نتیجه پیش بینی شده رادیکالیسم و انفجار است. گدار مائوئیسم را به تصویر نمیکشد، هر چند در مجموع از خودگذشتگی فلسفی برخوردار باشد. این چیزهای سنگینی است خوشبختانه، گدار رهایی بخش ما را نجات می دهد، و Nouvelle Obscure به طرز فوق العاده ای محفوظ مانده است (این انگلیسی است؟). شیرین کاری گدار بازی جوانان است. به عنوان مثال زمانی که آنها خود را با تفنگ های وانمود کننده یا جت های رقیب اسباب بازی درگیر می کنند. یا از طرف دیگر وقتی علائم تجاری را روی دیوارها نقاشی می کنند. در نقطه ای که تمرینات را روی اورهنگ انجام می دهند. وقتی یک خانم جوان و یک بچه مثل یک زوج کند می نشینند و خانم جوان ارتباط آنها را از هم جدا می کند (بچه، مات و مبهوت: به چه دلیل این را می گویی؟ خانم جوان: متوجه می شوی). وقتی بخشی از جناح بیرون رانده می شود و تعجب می کند: آیا من کار می کنم یا احتمالاً به آلمان بلشویستی نقل مکان خواهم کرد؟ جستارهای زندگی، با ساده لوحی معرفی شده است. موسیقی مضحک بودن شرایط را حفظ می کند. این تقریباً یک ارکستر است، با عبارات مائو به عنوان آهنگ های باشکوه. بنابراین، حیرتانگیز، تحققبخش است. پس از ساختن این، به طرز غم انگیزی تعداد کمی از هر پتانسیل عجیب ظاهر می شود. آیا گدار واقعاً ما را آزاد میکند تا بتوانیم در بهشت، با استخرهای خصوصی در هر گوشه، استعفا دهیم؟ آیا ورود به کریدور درخشش همیشگی مجاز خواهد بود؟ من می ترسم در جایی نزدیک به صفحه نمایش و راهرو، این محصول در یک کابینت از پرونده ها به نتیجه ای نامطلوب برسد.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.