داستان دو کودک که به دنبال پدر خود می گردند.علاقه شدید آن دو به پدر آنها را به مرزهای بین کودکی و نوجوانی می برد...
فیلم ماجرای دو کودک است که درجستجوی پدرشان که قرار بود در کشور آلمان زندگی کند هستند. علاقه شدید آنان به پدر آن دو را به مرز های بین کودکی و نوجوانیشان می برد ...
فیلم جاده در مورد دو فرزند (وولا و الکساندر) در جستجوی پدرشان است که قرار است در آلمان زندگی کند. وسواس آنها برای این چهره پدر آنها را به مرزهای بین کودکی و بزرگسالی می برد
دو کودک یونانی برای جستجوی پدرشان که ظاهراً در آلمان زندگی می کند، سفری را آغاز می کنند.
دانلود فیلم Landscape in the Mist 1988 (چشم اندازی در مه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
دست و پنجه نرم کنید زیرا این بررسی طولانی و مفصل است.
خلاصه داستان «منظره در مه» فیلمی درباره دو کودک است که از یونان به آلمان سفر می کنند تا شخصی را پیدا کنند که فکر می کنند پدرشان است. آنها باید با واقعیت نابخشودنی انزوا، خصومت، آرمان ها روبرو شوند - دنیایی که هنوز درک نکرده اند و برای آن آماده نیستند و همچنین مناظر پر هیاهو طبیعت. این قطعه ای در مورد طبیعت انسان، جهانی است که ما برای خود ساخته ایم و سقوط اجتناب ناپذیر ایکاروس (یا شاید یک سفر موفق، بستگی به تفسیر شما دارد). با این وجود، این قطعه افسردهکننده و در عین حال بسیار مسحورکننده است.
تعبیر من- قسمت کلی، تئو آنجلوپولوس، دنیایی از انزوا، با آسمانی سنگین و طبیعتی از هم پاشیده را ارائه میدهد. باران تقریباً دائماً میبارد، گویی میخواهد زمین را به نحوی پاک کند. بیشتر از بقیه به گردن خواهر و برادر می افتد. ما ماشینهای زیادی، ساختمانهای آرام، یکنواختی میبینیم. هیچ چیز برجسته نیست هیچ کدام از اینها برای به خاطر سپردن ما نیست، بلکه دوگانگی را نشان می دهد - انسان در مقابل ماشین. این باعث میشود جهان به شدت غیرانسانی به نظر برسد و احساس کند، خالق صرفاً افزودهای به منظرهای است که خلق کردهاند. یکنواختی با یک تم موسیقی تکرارشونده و همچنین پالت رنگ غیراشباع افزایش مییابد. برای بیمار کردن تماشاگر کافی است، با این حال کافی است ما را با شیفتگی دقیق تماشای فیلم نگه دارد. من پدر را نه به عنوان یک شخص، بلکه به عنوان یک ایده یا مقصد و فرزندان را به عنوان ما انسان ها می بینم. همه ما چیزی داریم که با وجود نداشتن شواهد زیادی به آن اعتقاد داریم، همه ما در سفر به جایی هستیم، حتی نمی دانیم که قرار است به آن برسیم یا نه. با این حال، درست مانند خواهر و برادر، ما دائما در حال حرکت هستیم. ما ممکن است کودکان را ساده لوح ببینیم اما تفاوت چندانی با آنها نداریم. فکر می کنم نتیجه اصلی که از فیلم گرفتم را می توان در هشت کلمه خلاصه کرد: سفر مهمتر از مقصد است.
تعبیر من- نمادگرایی برخی صحنه ها را بیان می کنم. فکر ممکن است حس تفسیر کلی من و فقط چیزهایی را که من متوجه شده ام و می خواستم به اشتراک بگذارم به ارمغان بیاورد. صحنه هایی که به آنها خواهم پرداخت تا حدودی به ترتیب زمانی شرح داده شده است. شروع از این واقعیت است که ما هرگز مادر خواهر و برادر را نمی بینیم. او یک مادر مجرد است، میتوانیم انتظار داشته باشیم که با فرزندانش پیوند داشته باشد و به عنوان نمادی از سکون ظاهر شود، شاید حتی مکانی امن. همچنین میتوانیم انتظار داشته باشیم که او نماد سوء استفاده و غیبت عاطفی یا غفلت در آن سوی طیف باشد. اما او به عنوان هیچ یک از این چیزها به تصویر کشیده نمی شود، او یک شخصیت خنثی، تقریبا نامرئی، یک روح است. او هیچ نقشی در تصمیم گیری های بچه ها ندارد. بعداً در فیلم Landscape in the Mist، دختر اشاره می کند که او را دوست دارند، اما نیاز درونی برای جستجوی پدرشان بسیار قوی تر است. در حالی که پدر برای آنها یک شخص واقعی است، حتی اگر هرگز او را ندیده بودند، مادری که هر روز می بینند یک روح است. صحنه بعدی که می آورم صحنه عروسی و بره مرده است. البته اولین چیزی که با دیدن یک بره به ذهن اکثر مردم می رسد و سعی در تفسیر آن دارند، نماد مسیحیت عیسی و شهادت است. عروسی را می توان به طور نمادین در مسیحیت ردیابی کرد - تا عروسی در کانا. اما من احساس میکنم که اینجا به معنای نشان دادن عیسی نیست، بلکه درد و تسکین آن است. در ابتدا می بینیم که عروس با گریه از ساختمان بیرون می دود و مردی او را به داخل می آورد. بعد، ما یک بره در حال مرگ را می بینیم. پس از مرگ، پسر گریه می کند، اما پشت سر او مهمانان عروسی با رقص همراه با ملودی جشن بیرون می آیند. کنتراست زیبایی دارد. با توجه به تفسیر کلی من از مسیر، احساس می کنم که مرگ بره به معنای نشان دادن مرگ چیزی در یک شخص است، چیزی که باری بود که فرد را سنگین می کرد. برای حرکت لازم است. تسکین، دگرگونی. سپس می توانیم به راه رفتن ادامه دهیم. پس از آن با اورستس آشنا می شویم. او واقعی، جذاب، مفید است. واحه ای برای کودکان خسته او به عنوان یک پدر ضعیف عمل می کند که هرگز نداشتند. او آنها را به پلیس تحویل نمیدهد، آنها را مجبور نمیکند که حرفهای زیادی بزنند، او میداند که در سفرشان چیزهای بیشتری از آنچه یک غریبه ببیند وجود دارد. وقتی نوار تمیز فیلم را برداشت، می خواست بیشتر ببیند، حتی اگر اصلاً چیزی برای دیدن وجود نداشته باشد، اما کلماتش منظره ای را با درخت در مه ایجاد کردند و پسر را متحیر کردند (من این صحنه را به عنوان یک صحنه می بینم. فال مرگ بعدی آنها و پسری که فیلم را مدعی دید است/ ناخودآگاه تسلیم می شود). تئاتر او به طور خودکار موتیف theatrum mundi را در ذهن من به ارمغان می آورد و درست مانند حرفه بازیگری او، زندگی خود عمدتاً یک جستجوی موفقیت آمیز نیست. برای اکثر مردم نه. نه به خواهر و برادر خود تئاتر جایی نیست که باید باشد، صندلیها و لباسهای ساحلی چیزی نیست که زیاد میبینیم (خودمان هم بیجا هستیم). یکی دیگر از صحنه های ساحل حتی بیشتر شبیه رویا است. کاروان خالی، میز و صندلی و همچنین پله های مارپیچی که به هیچ جا منتهی می شود. صحنه مسحور کننده ای است پله ها - نماد سفر و رشد (یا رکود) ما را آگاه می کند که بچه ها در حال تغییر هستند (دختر حتی در یکی از نامه های خود به آن اشاره می کند) اما برای من نماد تغییر ناگهانی یا مرگ است. پله ها خیلی ناگهانی می ایستند اما خیلی سبک به نظر می رسند. درست مانند تفسیرهای خودمان از چیزهایی که از سر می گذرانیم. ما همیشه آماده نیستیم اورست به تئاتر آنها ایمان داشت. با در نظر گرفتن theatrum mundi، لباسها ممکن است نمایانگر انسانیت یک فرد باشند (فقط میخواستم تاکید کنم که در ابتدا با مردی مرغ دریایی آشنا شدیم. او در مرغهای دریایی واقعی در ساحل منعکس میکند. لباس» و کت/پیراهن بیمارستانی، حس انسانیت او بود). مرد می دانست که فروش آنها مساوی است با اعتراف به شکست، عاقبت و فروختن انسانیت. برای همین اسمش را گذاشت «تدفین» و رفت. اورستس همچنین شاهد یک دست مصنوعی بزرگ بود که از دریا در برابر او ظاهر شد. این می تواند نماد دست خدا یا سرنوشت و همچنین انسانیت و امید از دست رفته باشد. با هلیکوپتر حمل می شود. در آخرین برخوردش با بچه ها، او می داند که دیگر آنها را نخواهد دید، اما امیدوار است که آنها موفق شوند. دختر شکسته می شود، شاید واقعیت افتضاح ناامیدی و پوچ بودن مقصدش را بپذیرد. شاید او خیلی خسته و دیوانه است و از این سفر مداوم خسته شده است. اما او و برادرش بار دیگر در شب سرگردانند. آنجاست که اورستس را ترک می کنند. نزدیک به پایان، دختر از سرباز پول می خواهد تا بلیت بخرد. آنها قبلاً هرگز بلیط نداشتند، هرگز پول کافی برای خرید آن نداشتند و با این حال می توانستند فقط به روشی کندتر سفر کنند. به نظر شخصی من، او یا خیلی خسته است یا می داند که زمان زیادی برایش باقی نمانده است. می بینیم که بچه ها پاسپورت ندارند، می دانند که اجازه ورود به کشور را نخواهند داشت. آنها می دانند که باید دزدکی وارد شوند و از این که چقدر خطرناک است آگاه هستند. در نهایت، آنها وارد قایق می شوند و من نمی توانم به Chiron و Styx فکر نکنم. یکی از آنها اشاره کرد که چگونه "آلمان درست در آن سوی رودخانه است"، درست مانند هادس که در آن سوی استیکس از سرزمین زندگان قرار دارد. با صدای شلیک، حتی با وجود اینکه تنها چیزی که میتوانیم ببینیم تاریکی مطلق است، از آنچه در حال رخ دادن است مطمئنتر هستیم. پسری که همان داستان کتاب مقدسی را که خواهرش در ابتدا به او گفته بود می خواند ("در ابتدا خدا آسمان و زمین را آفرید. و زمین بی شکل و پوچ بود و تاریکی بر چهره اعماق بود." و روح خدا بر روی آبها حرکت کرد و خدا گفت: روشنایی شود و نور شد. وقتی اول این را گفت، در رختخواب، در خانه دراز کشیده بودند و اطرافشان تاریکی بود. وقتی او اکنون به آن اشاره می کند، آنها در مه سفید هستند، آنها در نور هستند. فقط یک درخت در قاب وجود دارد، یا می تواند نشان دهنده همان درختی باشد که خدا از خوردن آن در عدن منع کرده است (اگر بخواهیم با نماد مسیحی پیش برویم)، بنابراین دانش، خودآگاهی، احتمالاً حقیقت یا می تواند نشان دهنده ابدیت، ثبات، زندگی (به عنوان مثال در فرهنگ نوردیک). در هر صورت، بچه ها به سمت آن می دوند. آنها در آرامش هستند سفر آنها به پایان رسید. خیلیها خواهند گفت که به مقصدشان رسیدهاند، خیلیها خواهند گفت که نرسیدهاند، اما من میگویم که واقعاً مهم نیست. سفر تنها چیزی است که معنا، ارزش و حقیقت داشت.
افکار من من فیلم را دوست داشتم. از نظر بصری خیره کننده بود وزن طبیعت و محیط اطراف کاملاً طاقت فرسا بود. خود طرح، بدون تعبیر، کلیشه ای نیست، شما انتظار ندارید فیلمی در مورد کودکان فراری چنین اتفاقاتی بیفتد. موسیقی زیاد حواس پرتی نیست. واکنش عاطفی من بسیار خاموش بود، اما به شکلی اجتناب ناپذیر قلبم را پایین آورد. تئو آنجلوپولوس در عین حال که فضا را برای صحنههای دنیوی ترک میکند، به هنر نمادپردازی قابل مشاهده اما نه خیلی در چهره شما تسلط یافت. حتما پیشنهادش می کنم، اولین فیلمی بود که نیاز درونی به نوشتن در موردش داشتم، قطعا الان جایی در فیلم Landscape in the Mist های مورد علاقه من دارد.
دانلود فیلم Landscape in the Mist 1988 (چشم اندازی در مه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
صحنه ای عالی در فیلم Landscape in the Mist منظره در مه (Τοπίο στην ομίχλη یا Topio Stin Omichli) اثر تئو آنجلوپولوس در سال 1988 وجود دارد که در میان بهترین تصاویر فیلمی از سوء استفاده جنسی است که تا به حال به نمایش درآمده است، و باید به عنوان مقدمه ای برای کارگردانان هالیوود نشان داده شود که چگونه رفتار کنند. ظریف و شاعرانه، به ویژه هنگامی که با چنین موضوعات پایانی رایانه شخصی سروکار دارید. در آن، قهرمان ده یا دوازده ساله جوان فیلم، وولا (تانیا پالایولوگو)، که در جستجوی پدر ناموجود خود (که مادرش هرگز روی پرده سینما ندیده است، به بچه ها گفته است که در آلمان زندگی می کند) فراری است. او نمی داند که پدرشان کیست/هستند، همراه با برادر پنج یا شش ساله اش الکساندر (میکالیس زکه)، با یک راننده کامیون بی نام (واسیلیس کولووس) سوار شده است. بعد از اینکه سعی میکند بچهها را در یک غذاخوری ایستگاه کامیون رها کند، اما آنها او را دنبال میکنند، در حالی که پسر خوابیده است، در کنار جادهای میکشد. او به او می گوید که از کامیون پیاده شود و سپس او را به بدنه کامیون که با یک ملحفه یا برزنت پوشانده شده است می گیرد. آشکارا او می خواهد به نحوی از او سوء استفاده جنسی کند. دوربین هرگز از پشت کامیون دور نمیشود. ما چیزی نمی شنویم و پس از یکی دو دقیقه، پسر جوان از کابین کامیون بیرون می آید و به دنبال خواهرش می رود و نام او را صدا می کند. او از چارچوب خارج می شود و یکی دو دقیقه بعد راننده کامیون از پشت کامیون خارج می شود. اکنون، دوربین به آرامی روی کامیون زوم می کند، به طوری که چیزی جز پشت آن در قاب وجود ندارد. سپس، وولا را می بینیم که به آرامی از زیر برزنت بیرون می آید. پاهایش، سپس بدن. او شوکه به نظر می رسد و دستانش خون آلود است. مطمئن نیستیم که آیا این به خاطر شکسته شدن پرده بکارت، و احساس خودش، یا آسیبی که راننده کامیون به او وارد کرده است، یا خراشیدن او باشد. خون قابل توجهی نیست، اگرچه احتمالاً برای یک پرده بکارت بسیار زیاد است. چه به او تجاوز شده باشد یا صرفاً نوازش شود، ما چهره او را در حالی که خون را به کنار کامیون میمالد، تماشا میکنیم. این بسیار بیشتر از هر عکس گرافیکی از خشونت میگوید، بهویژه اگر برش سریع در سبک MTV باشد. همچنین این امکان را به ما می دهد که بزرگنمایی کنیم و بی حسی و شگفتی او را از خون احساس کنیم.
با این حال، این تنها یکی از چندین نماهای شجاعانه در چشم اندازی در مه عالی و عالی است که با نمائی در قطار آغاز می شود. ایستگاه، سپس بازدید اعتبار. آنجلوپولوس استاد پیکارسک است و روایتی درخشان و محجوب و در عین حال قدرتمند را از طریق مجموعه ای از لحظات واقع گرایانه و در عین حال کاملاً شاعرانه به هم پیوند می دهد. او همچنین به تماشاگرانش اعتماد میکند که لحظات کوچکی را که در آن میلغزند و هرگز از آنها تسلیم نمیشود، تماشا کنند و به آنها دست یابند. او چیزهای زیادی را در فیلم Landscape in the Mist بدون توضیح باقی می گذارد. اما، ما می توانیم جاهای خالی را پر کنیم، و حتی اگر پاسخ من کمی با شما متفاوت باشد، قوس کلی منسجم است. این روش در صحنه دیگری به خوبی نشان داده شده است، جایی که بچهها با یک موتورسوار بیست ساله مواجه میشوند که اتوبوس خانوادگی را برای گروهی از سرگرمکنندهها، The Travelling Players (گروهی که مستقیماً به La Strada و Variety Lights فلینی اشاره میکند، میراند و میراند. موضوع اصلی فیلم او به این نام در سال 1975). روشی که آنجلوپولوس از گروه قدیمیها فیلم میگیرد وودویلیایی هستند که در ساحل برای اجرا تمرین میکنند، اشاره مستقیمی به فلینی در فیلم Landscape in the Mist هشت و نیم اوست. چشم اندازی در مه مدتهاست که با دو فیلم دیگر آنجلوپولوس (سفر به سیترا و نگاه اولیس) به عنوان یک سهگانه سفر گروهی میشود، اما مطمئناً بهعنوان یک اثر هنری بزرگ، به تنهایی و مستقل باقی میماند. اگر دو فیلم دیگر به همان اندازه قدرتمند باشند، آنجلوپولوس سهگانهای را خواهد نوشت که با بهترینهایی که برگمان، آنتونیونی، اوزو یا کیشلوفسکی ارائه کردهاند، میماند. البته، مخالفان ادعا کرده اند که معمولاً در مورد فیلم های عالی که به نفوذی فراتر از حد معمولی بستگی دارد، انجام می دهند - که چشم اندازی در مه و سایر فیلم های آنجلوپولوس کند و خسته کننده هستند. اما با توجه به عمقی که چشم اندازی در مه در بر می گیرد، فیلمی است که می توانست یک ساعت دیگر ادامه داشته باشد و جذاب بماند. همچنین، فیلم پر از حرکت است - احساسی، مادی یا روایی، حتی اگر کادر ثابت باشد. سپس، آمیزهای از شخصی، سیاسی، اسطورهای و جنسی وجود دارد، بنابراین هیچ منتقدی نمیتواند ادعا کند که فیلمها خستهکننده هستند، مگر اینکه به سادگی آرزو کنند که اورستس با موتور سیکلتش تصادف کرده و سوخته باشد.
Landscape In The Mist یک فیلم و اثر هنری واقعاً عالی است، مملو از لحظات کوچک (خروسی که به ایستگاه قطار میرود و قبل از اینکه دوربین به سمت بچههای خوابیده بچرخد گرفته میشود) و آن بزرگوار (همانطور که گفته شد). حتی زمانی که ادعاهای خود را در مورد دو کودک مشخص میکند، برای نوعی نظم مضمون تلاش میکند، و در آمیختگی سیال چنین اهداف والایی به گونهای است که به راحتی به دست میآید که عظمت آنجلوپولوس در چشم اندازی در مه به دست میآید. از آن دسته فیلم هایی است که حتی بدون فکر کردن، کمال تصویر و پیامش موفق می شود بیننده را به حرکت درآورد. آرام بنشین، متحرک باش و تماشا کن. Landscape In The Mist بسیار عالی است.
دانلود فیلم Landscape in the Mist 1988 (چشم اندازی در مه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
همانطور که یک نویسنده مشهور آلمانی گفت، ما نباید فریب بخوریم: نور بیشتر توسعه نمییابد، فقط تیرگی است که در خودش گیر کرده است. همچنین، یک فرآیند مشابه در مرکز "منظره در مه" مرتب شده است. جوانها هوشیار هستند و در میان مههای نفوذناپذیر و ماشینهای بافندگی مالیخولیایی از دیدگاهشان هستند. وولا فوراً دلهره را قبول می کند. به هر حال، خواهر و برادرش، و مهمتر از آن، رفیق و همراه اصلی او، کسی که اساساً کل کلماتش با او هماهنگ است، او را تسکین می دهد: آنها اکنون در آلمان هستند و به این ترتیب او نباید نگران باشید برای ساکت کردن او، او همچنان داستان را برای او بازگو می کند، که در حال حاضر فرصت کافی برای آن خواهد داشت: "در ابتدا این ابهام بود... و بعد نور بود." این یک داستان نسبتاً کوتاه بود که، برای با تمام صراحت، متوجه شدم که چگونه می توان پاسخ را در ساده ترین طرح، برای گیج کننده ترین پرسش ها در نظر گرفت. شاید هیچ چیز واقعاً دوستداشتنی از هیچ قوهای از تخیل باقی نمانده باشد، چیزی که برتری آن را بتوانیم بدون تأییدی معادل برای بدبختی و وحشتی که در میانه آن وجود دارد، تشخیص دهیم. نزدیک به انتها، این زوج قطاری را بار میکنند که آنها را به آلمان میبرد، در نهایت، پس از تلاشهای بیسابقه و دشوار، بلیتهای ضروری را برای خود به دست آوردهاند - همان طور که قبل از هر چیز مشاهده میکنند، نشانهای را مشاهده میکنند. نمی توانم به خاطر بیاورم؛ به آنها اجازه می دهد چیزی ندانند، مه آلود و خالی از مفهوم است - و آنها در یک انتشار غیرمنتظره نور پوزخند می زنند. به هر حال، شرایط قبل از مدت طولانی تغییر می کند، زیرا یک نشانه دیگر از دنیای بیرونی، بالغ و غیرقابل تصور حضور خود را احساس می کند: آنها به شناسایی خود نیاز دارند، که، بدیهی است، آنها چیزی از آن نمی دانند، بنابراین تیرگی. یک بار دیگر برنده می شود نگریستن از طریق فراخوانی به ترتیب نامناسب عقل و حضور ذهن، نتیجه چندانی ندارد. در واقع، احساس گسترههای صحیح، آنچه را که ممکن است در ابتدا چند پیشرفت هوشمندانه و معقول به نظر برسد، نشان میدهد، اما از همان ابتدا، برای این باور که زندگی واقعاً به روشهایی بسیار سطحی کار میکند، و دیدگاههای ما بسیار آسان است. با این حال، اندیشیدن فقدان تفکر واقعی است، کمبود بصری و غفلت است. ما فقط با دیدمان روی اقلام تقاضا داریم، بنابراین ممکن است انتظار داشته باشیم هر چیزی را در مورد تجسم آنها بدانیم. بعلاوه، این ماده ممکن است ما را بهعنوان انحرافکننده، ناعادلانه، فاسد، و صادقانه بهخاطر بیاورد، به همین دلیل است که در این منظر، که مقالهها را در جزء آزاردهندهشان آشکار میکند، میتوانیم به دیدگاهی رضایت دهیم که از آن هر چیزی میتواند نجات یابد. به همین ترتیب، اورستیس از بچهها استقبال میکند که با دقت و توجه به آنچه که یک تکه ساده از فیلم حذف شده دور انداخته شده است، نگاه کنند، تا به اندازه کافی روی آن تمرکز کنند تا جایی که درختی را در پشت مه پیدا کند و سرانجام به چیزی برسد که او مطمئناً به هم ریخته است. در اطراف، از آنجایی که هیچ چیز مهمی در آن بخش پلاستیکی که در دستان درگیر الکساندروس بسته می شود وجود نداشت، کسی که ظاهراً نمی تواند از جذابیت آن، مالکیت خیره کننده اش بر هیچ چیز دور شود، ما باید مستقیماً در مه، در مرده ها خیره شویم. ظاهر نشدن، در نیستی، و تمرکز بر برتری که در ابتدا در نظر گرفتیم با همین مه انکار شد که باید وارد آن شویم، همانطور که دو جوان در پایان درختی را مشاهده میکنند که هر کس ممکن است فکرش را بکند که از مه غلیظ رشد میکند. کیفیت آن با هر ثانیه آشکارتر میشود، به شکلی کاملاً رسمی در یک صحنه کامل میشود، با بچههای واقعی که توسط تنه درخت میخورند. شاید این فرصتی بود برای تسلیم نشدن در برابر بیتحرکی واقعیتها و روابط مشروع و تصمیمهای ظاهراً بدیهی، بلکه تسلیم آن دیگری، صراحت اهمیتی که نادرستها در آبهای غمآلود در نظر میگیرند، و در غمانگیزترین تیرگی، هر چند که میتواند. در نهایت چیزها را منتقل کنید، و آنها را به سطح تضمین شده توسط ماده ای که از حوزه بینش های پنهان شده درز می کند، احترام بگذارید. اساساً به همان زرق و برق بود که صدای بچه های شادی که در پشت تمام ظاهرهای فریبنده و لذت بخش به چیزی تبدیل می شدند که واقعاً بودند، در حالی که در جستجوی یک چهره حیله گر بودند که به طور تصادفی می توانند به شکلی کاملاً پیش بینی نشده پیدا کنند.
دانلود فیلم Landscape in the Mist 1988 (چشم اندازی در مه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
تغییر: آیا هر دو نفر می توانند حواسشان به این باشد: دقیقاً چه چیزی را در مورد حسابرسی من بیهوده ردیابی کردید؟ ممنون.
وقتی چشم اندازی در مه را در ابتدا دیدم، انتخابی نامنظم از کتابخانه بود که جذاب به نظر می رسید. من در مورد آن اطلاعی نداشتم یا یک نظرسنجی انفرادی را بررسی کردم. زمانی که آن را دیدم متقاعد شدم که واقعاً فوقالعاده و دوستداشتنیترین فیلمی است که در هر مقطعی دیدهام. پس از آن، زمانی که من هم بررسیهای مختلف را بررسی کردم، همه آنها ترسناک بودند و رفتار فوقالعاده دردناکی به فیلم نشان دادند. با استرس، یک بار دیگر رفتم آن را دیدم - آیا بیش از حد از آن تعریف کرده بودم؟ آیا چند نقص را از دست داده بودم؟ نه، درست میگفتم، و مطمئنم افرادی که با هم تفاوت دارند، در این مرحله از پایه خارج بودند. چشم اندازی در مه هنوز یکی از باورنکردنی ترین فیلم های ساخته شده است. قرار است ترکیبی از فلینی و ترافو باشد - این یک تصویر واقعاً مناسب است زیرا درباره بچهها (Traffaut) است و دارای دقایقی قابل قبول فلینی است (به طور قابل تشخیص، صحنهای که جوانان از یک مرکز پلیس دور میشوند. همه در ایستگاه و جاده در زمان تماشای بارش برف یخ زده اند). با این حال، منطقی نیست که سبک غیرقابل تصور خود تئو آنجلوپوس (احتمالا اشتباه املایی، متأسفم) را نادیده بگیریم، سبکی که در واقع به نظر می رسد پس از چندین سال به دلیل عدم تعریف فیلم ها، به سختی از آن تقلید شده است، جدید باشد. عکاسی بی عیب و نقص (توسط یورگوس آروانیتیس) کاملاً از نمای نزدیک پرسه می زند - در واقع، ممکن است در کل فیلم یک کلوزآپ انفرادی وجود نداشته باشد.
داستان به دو کودک می پردازد که بلند می شوند. از والد مجردشان که به دنبال پدری هستند که مادرش بیان می کند در آلمان زندگی می کند. در واقع، ما می شنویم که مادرش در ابتدای فیلم می گوید، او وجود ندارد. بانوی جوان جوانتر این را میشنود، اما به آن اعتماد نمیکند، و خواهر و برادر بسیار متواضعتری خود را به سفری به سمت خط شمال یونان میبرد. بیش از یک زمستان در صحنههای سردی میپیچند که بهطور مشخص در برابر جوامع شهری مدرن و جادهها متمایز شدهاند. آنها تقریباً چند بار از گرسنگی می میرند، مرتباً توسط پلیس دنبال می شوند، در یک نقطه استنباط می شود که بانوی جوان، وولا، مورد تعرض قرار می گیرد. معمولاً در طول گشت و گذارشان، آنها یک سرگرم کننده تئاتر در حال سفر را تجربه می کنند که آنها را سوار می کند. کل فیلمی که بچهها به دنبال پدرشان هستند، «منظره در مه» - میتواند وجود داشته باشد با فرض اینکه شما آن را تصور کنید. متأسفانه، الکساندر و وولا این مجری را به عنوان یک مربی به رسمیت نمیشناسند، زیرا سفر تصمیمگیری شده آنها میگوید پدرشان در آلمان است، نه یونان. اگر با اقبالی موفق می شدند!...متاسفانه هرگز نمی توانست تاثیری داشته باشد - مجری برنامه به ارتش یونان فراخوانده شده است.
در پایان فیلم که با آن تماشا می کنند شگفتی هنگامی که هلیکوپتر یک مجسمه هیولایی از یک دست الهی را از جویبار عظیم بیرون می کشد و به سمت شهر دور پرواز می کند - اگر واقعیتی نبود که آن را نشان می دادند این صحنه را به این جسارت از من دور نمی کردند. به هر حال در بنر... اخطار اسپویلر نیز بالاست. با این حال، واقعاً برای این کار وجود دارد: در پایان فیلم، اسکندر (بچه) و وولا تلاش میکنند تا با قایق در عرض آبراه، از مرز یونان عبور کنند. آنها از چشم انداز دیده می شوند و به پایان می رسند. صبح روز بعد، به نظر می رسد که آنها از آبراه عبور کرده اند و در یک نقطه پر از دست انداز پر پیچ و خم می شوند، جایی که آنقدر مه آلود است که به سختی می توانند ده یارد جلوی خود را ببینند. درختی منفرد و بی برگ نمایان می شود و به سمت آن می پیچند. دوربین آنها را دنبال نمی کند. تاری به تاریکی. آیا آنها به طور موثر از خط عبور کرده اند؟ آیا به آنها شلیک شده و لگد به سطل زده شده و به نقطه ای فراتر از آن رسیده اند؟ این راضی کننده نیست، اما ما پیروزی آنها را ستایش می کنیم که آنها بالاخره غیرقابل تصور را پیدا کردند: صحنه ای در مه.
اسپویلرها به پایان رسیدند...اما نظرسنجی نیز همینطور است!
دانلود فیلم Landscape in the Mist 1988 (چشم اندازی در مه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
متأسفانه، The Left Record به مسابقه خود رسیده است. به طور کلی، رکورد مربوط به هفت عامل در هنگام فکر کردن به یک فیلم است - بازیگری، صحنه های خلقت، تبادل، طرح داستان، بهبود شخصیت، استادی و هماهنگی - در مقیاسی که از بالای 10 به پایین 1 می رسد. ترکیبی از رتبهبندی، امتیازی را بهدست میآورد که بخشهای اصلی قدرت را برای بخشهای ضعیف در یک فیلم نشان میدهد. با این فیلم، هر فاکتور در جایگاه 10 قرار می گیرد، اساساً به این دلیل که فیلم در همه زمینه ها تکان دهنده است. فیلم قوی، جدی و هیپنوتیزم کننده است. همه چیز با همه چیزهای دیگر مرتبط است، که اساساً یک کل طبیعی را ایجاد می کند که به ندرت در فیلم Landscape in the Mist انجام می شود. بازیگری با انتخابهایی که این دو بچه برای حرکت به آلمان انجام میدهند مرتبط است، حتی نمیدانند کجاست یا چیست. آنها مدام باید انتخاب کنند که به چه کسی اعتماد کنند، چگونه از خطرات دوری کنند، یا جهت شمال چیست. صحنه های خلقت بی رقیب هستند، به ویژه صحنه برفی در مقر پلیس، تسویه حساب و عروسی در میدان شهر، و رالی دوچرخه. بسیاری دیگر قابل مقایسه هستند. طرح توسط فعالیت عاطفی ثابت پیش می رود که گام به گام به سمت پایان تشدید می شود. فرقی نمیکند که تماشاگر برای چه چیزی آماده است، موقعیتهای پیشبینینشده مداوم وجود دارد که طرح را میسازد. پیشرفت شخصیت آسمانی است، زیرا جوانان با نزدیک شدن به هدف خود، هم باهوش تر و هم با تجربه تر می شوند. مبادله ناکافی است، کلمات فقط در مواقع ضروری به صورت شفاهی بیان می شوند و چند صحنه بی صدا هستند. با در نظر گرفتن همه چیز، فیلم رسانه ای است که در آن شاهد چیزهایی هستیم. اساسی ترین نکته فیلم ها در آمیختگی انسجام و تخیل است. در یک کلام، به سبک قدیمی سالوادور دالی و پابلو پیکاسو رویایی است. شخص به ویژه در مورد "تداوم حافظه" دالی با توجه به دامنه وسیع اتاق درک می کند. در حقیقت، تئو آنجلوپولوس از سه جزء عجیب و غریب قرن بیستم - زمین، آسمان و آب - با موفقیت استفاده می کند. استنباطهای واضحی از «سالتیباسکهای» پیکاسو با تئاتر سفر وجود دارد. فریب آنجلوپولوس به دست خدا از پناهگاه سیستین آشکار است، به ویژه با انگشت گم شده که نشان دهنده تماس انسان با رستگاری است. با در نظر گرفتن همه موارد، The Left Elbow Record به فیلم 10 یا بیشتر امتیاز می دهد. من به صراحت چشم اندازی در مه را پیشنهاد می کنم. ارسطو آن را می پرستید. فکر می کنم شما هم همینطور.
دانلود فیلم Landscape in the Mist 1988 (چشم اندازی در مه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
تا آنجا که تلاش برای رمزگشایی از پایان فیلم انجام شده است. اگر پیشرفت زائر جان بونیان بهترین اثر نویسندگی خیابانی باشد، «منظره در مه» تئو آنجلوپولوس جایگاهی قابل مقایسه در میان دارد. تصاویر متحرک خیابانی من از این وابستگی عمدا استفاده میکنم، زیرا اغلب چشم اندازی در مه بهطور غیرمنطقی بهعنوان شکار یک دختر جوان و خواهر و برادر کوچکش برای پدرشان به تصویر کشیده میشود که متقاعد شدهاند فکر کنند یونان محل زندگیشان را ترک کرده و در آلمان زندگی میکند. اگر تمام فیلم درباره آن همین بود، بد به نظر میرسید، زیرا اگرچه در داخل مرزهای دنیای واقعی قرار میگرفت (صحنههای طوفانی که اغلب توسط صنعت بدرفتاری میشد)، اتفاقات غیرعادی دائماً رخ میداد؛ اسبی که در یک میدان یخزده حوالی عصر میگذرد، مانند یک جشن عروسی در حال جدا شدن است، افراد با عجله از یک سازه با اعلام بارش اصلی برف میایستند و مانند مجسمههایی که به بالا نگاه میکنند مسحور میایستند، مرد مسنتری وارد یک اغذیه فروشیهای کوچک معمولاً خالی میشود و بازی میکند. یک آهنگ ناامید کننده بر روی ویولن برای بچه کوچکی که به دنبال غذا به آنجا رفته است، یک هلیکوپتر به تدریج دستی را که طراحی جالوت طراحی شده است از اقیانوس بیرون می کشد تا زمانی که بر فراز یک بندر آماده شود. و پس از آن بخش کوچکی از نگاتیو بصری یافت شده در یک جاده شهری وجود دارد که کودک سپس با او منتقل می کند و به نظر می رسد که درختی منحصر به فرد را در صحنه ای ابری نشان می دهد که به این ترتیب به پایه ای برای آخرین پلان فیلم تبدیل می شود. غیرقابل تصور است که اثر را بهعنوان چیزی در کنار داستانی اخلاقی، مانند داستان بونیان، بهعنوان سفری برای ساختن اخروی رمزگشایی نکنیم. واقعاً در آن زمان میتوانستیم هر لحظه بفهمیم که مرز بین یونان و شمال به جای عمومی، جادویی است. با عبور جوانان از یک کشور و سپس به کشور بعدی در صحنه ای که کاملاً در مه پوشیده شده است، نماهایی از مانیتورهای مرزی پخش می شود. فقط از طریق پیشرفت در میان زندگی و مرگ، آنها می توانند در هر نقطه به نقطه ای برسند که به دنبال آن بوده اند. از زمان کمبود ساتیاجیت بیم، ردای برجسته ترین رئیس جهان، همانطور که می خواهم فکر کنم، به آنجلوپولوس منتقل شده است. «منظره در مه» باشکوه ترین اثری است که او تاکنون به ما داده است.
دانلود فیلم Landscape in the Mist 1988 (چشم اندازی در مه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
صحنه در مه سومین فیلم از مجموعه سه تایی Quietness است که با Journey to Cythera شروع شد و با The Honey bee Manager ادامه یافت. در هر یک از سه فیلم، ویژگی هایی که مجموعه اصلی سه فیلم را شناسایی می کرد - دوره های طولانی سال 36، بازیکنان سفر، و ردیاب ها وجود ندارد. موسیقی در مجموعه اصلی سه نفره دقیق است و به طور قطعی در عکس های فوری اصلی فیلم استفاده می شود. در حالی که در مجموعه دوم سه تایی، موسیقی یکنواخت است و معمولاً یونانی نیست، اما نوعی شیب مرکزی اروپا که بارها و بارها شنیده میشود به یک تحریک آزاردهنده و تغییر جهت از فیلم تبدیل میشود. موسیقی در Megalexandros به طور قابل توجهی قابل توجه تر است و ماهرانه استفاده می شود. دوم، فیلمبرداری در مجموعه اصلی سه و مگالکساندروس در استفاده از صحنه یونان شمالی بینقص و برجسته است، اگرچه در مجموعه سه بعدی، به جز صحنههای پایانی سفر به سیترا و صحنه در مه، صحنه به ندرت دیده میشود. به عنوان نقدی غیر از شاید خیابانهای پر نشده در صحنه در مه عمل میکند. سوم، ارائه تونینو گوئرا بهعنوان مقالهنویس، دیدگاهی را که آنجلوپولوس قبلاً داشت، اشتباه میکند، و به فیلمهای او نوعی ناامیدی وجودی طبیعی از فیلمهای آنتونیونیو که گوئرا روی آنها آهنگسازی میکرد، میبخشد و در این موضوع نقش دارند. دروغگویی دو بچه که به ندرت میخورند یا مینوشند یا میشویند، ممکن است هیچ تفاوتی نداشته باشد، زیرا آنها به تغییر از بیگناهی به رشد میپردازند، با این حال بزرگترهای اطرافشان به نوبت از خود جدا میشوند (عمو)، شدید (ناقلکننده)، دوستداشتنی هستند. (اورستس) با این حال به نظر می رسد که به جز موضوع غیرقابل انکار صحنه کامیون، هیچ کمکی به زندگی کودکان نکرده است. شاید در چشم اندازی در مه سکوت پدر با سکوت خدا یکسان باشد، با این حال درخت تنها در انتها بهار ابدی زندگی را پیشنهاد میکند و جوانها هماهنگی آنها را دنبال میکنند. حیف است که این صحنه فریبنده اینقدر آلوده به آن ابوای گریان و آن افزونگی سرسخت چنین موزک نامرغوبی است.
من مجموعههای Counterfeit Eye Boxed را دارم و به نظر میرسد که همه فیلمها غایب هستند. تا 5-15 دقیقه، آیا هیچ اشکال قطعی فیلم های آنجلوپولوس وجود ندارد؟
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.