در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Little Giant 1946... لطفا منتظر بمانید ...
در Little Giant لو کاستلو در نقش یک فروشنده ی جاروبرقی دهاتی ساده لوح ظاهر شده است. او برای شرکتی کار می کند که به دست باد ابوت بدجنس اداره می شود. ابوت برای این که او را تحت کنترل خود نگه دارد، کاستلو را متقاعد می کند که فروشنده ی بسیار ماهر و زبردستی است...
دانلود فیلم Little Giant 1946 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من Little Giant را به اندازه برخی دیگر برای A&C پیشرونده نمی بینم. مطمئناً A&C در بدبختیها شریک نیست، با این حال ابوت در دو شخصیت وجود دارد، هر دو به عنوان مدیر فعلی لو، که گهگاه با او ارتباط برقرار میکند. در برخی موارد، به جای نمایش های سرگرم کننده، پر از احساس است. من یک بار دیگر این مورد را اغراق آمیز می بینم. قسمت آخر بیشتر مملو از نمایش است و طنز کمتری دارد. در هر صورت، این برجسته است که هیچ موسیقی و هنرمند مرد جذابی وجود ندارد که زن اصلی را احساس کند. همه چیز برابر است، کاستلو تصمیم بانوی جوان خود را می گیرد. متعاقباً، اساساً گسترش بخش نمایشی جایگزین اعداد ملودیک استاندارد و همچنین برخی از تقلیدها می شود. در اینجا چند نمونه از طرح های طنز آورده شده است:
کاستلو به سوابق خاصی توجه کرده است که به شما توصیه می کند چگونه یک نماینده فروش مناسب باشید، و باید ارزیابی کند که چه چیزی از یک مرد کم متوجه شده است. ذخیره کنید تا لاستیک های خود را با هوا پر کنید (رایگان). لو تلاش میکند تا همه چیزهایی را که برای خرید در دسترس دارند به او بفروشد، و توجیه میکند که چرا با آنها در موقعیت ایدهآلی قرار دارد. به هر حال مرد در برابر همه وسوسه ها نفوذ ناپذیر است. در نهایت، در حالی که او می خواهد برود، لو ظرفی از چیزهای مختلف را به سمت عقب چرخ دستی ایستگاه خود می گذارد، سپس با عجله به مادرش (مری گوردون) می گوید که او معامله کرده است. او می دود و روی قسمت پایه ورودی هلندی آنها می افتد و نیمه بالایی باز است. سپس می فهمد که غرامتی دریافت نکرده است. زمانی که باید به همه بفهماند که به تازگی نامزد کرده است، این حشرهکش که از راهروی ورودی میافتد، دوباره به سمت پایان فیلم تکرار میشود.
سپس، او در دفتر خارجی ابوت است. در دفتر، زمانی که منشی/همسر در حال بررسی امکان آدرس دادن به هرکول در تبلیغات تجاری جاروبرقی هرکول است. او برای چند لحظه بیرون می رود تا یک نوشیدنی آب بیاورد. منشی به همین ترتیب برای چند لحظه بیرون میرود و از کاستلو عبور میکند تا از رادیو ابوت بشنود "آن جوان را بفرست." کاستلو انتظار دارد که به او اشاره کند، بنابراین وارد می شود. ابوت مجذوب ظرفیت واقعی خود به عنوان هرکول نیست، با این حال به او توصیه میکند که از بدنش بیرون بیاید تا بتواند عضلاتش را ببیند. او این کار را در محل کار انجام می دهد. سپس، در آن مرحله، منشی و هرکول واقعی وارد محل کار می شوند و ابوت بی درنگ متقاضی دیگر را استخدام می کند. ابوت با عجله به سمت کمد لباس می رود تا لباس هایش را بپوشد. ابوت باید او را عذر خواهی کند، اما منشی او به لو فرصتی را می دهد.
لو با جاروبرقی هرکول خود به خانه مارگارت دومونت دسترسی پیدا می کند و باید کاربرد آن را نشان دهد. او مقدار زیادی زغال پودری را روی پوشش کف او می ریزد، سپس، در آن نقطه، آن را پاک می کند. مواد را در بالا می گیرد، با این حال آنچه را که به سمت فرش حرکت می کند، باقی می گذارد. سپس باید ظرفیت جاروبرقی را به عنوان دمنده با قرار دادن شلنگ در طرف مقابل نشان دهد. بقایای فرش را در اطراف اتاق می دمد. ابوت باید او را اخراج کند، با این حال عمو کلیولند، که در آنجا کار میکند، پیشنهاد میکند که او ترجیح میدهد از این منطقه لسآنجلس به منطقه استاکتون، جایی که ابوت شبیه پسر عموی دیگری است، منصوب شود. در قطار کوتاهمدت به استاکتون، لو در رسیدن به کوپه بالایی خود با مشکل مواجه میشود، ناراحتی در آنجا باقی میماند و ناراحتی در محلههای محدود تولدش بیرون میآید.
بخش آخر فیلم نسبتاً بیمار است. در طنز، به غیر از "رسوایی قرص های خواب آور"، از جمله لو و همسر ابوت. در عوض، مزیت آن بیشتر به محدودیتهای مبادله لو برای مالیخولیا و لذت بستگی دارد. او با توجه به این واقعیت که هیچ جاروبرقی نفروخته است و با توجه به اینکه معشوقهاش او را پس از «رسوایی قرصهای خوابآور» مصادره کرده، دلسرد شده است. سپس، در آن زمان، در یک موقعیت، کارمای او تغییر کرد، و او 9 تمیز کننده را فروخت: یک رکورد دیگر. انتظار می رود او به جشن شبانه موفقیت خود برود، اما به دلیل "رسوایی قرص های خواب آور" دیر شده است. در حالی که ابوت دستاورد خود را به دلیل اطمینان گسترده ناشی از این باور مختلط که در داشتن گزینه حدس زدن افکار مردم غیرمعمول است، در ورودی کوک می کند. بنابراین، او، به طور استثنایی دلسرد، ترک میکند و به سمت خانهاش در کوکامونگا پیش میرود. در راه، او یک پرنده در محوطه ای برای مادرش می خرد. در هر صورت، محفظه له میشود و پرنده فرار میکند، زمانی که او میایستد تا به یک دامدار کمک کند تا الاغ سرسختش را بگیرد تا به کشیدن "کالسکه تخم مرغ" خود ادامه دهد. به هر حال، وقتی او به خانه برمی گردد، به این دلیل که معشوقه اش فوق العاده شاد است؟ مشتاقانه از او استقبال می کند. به همین ترتیب، پسر عموی ابوت و منشی او، مادرش و رهبر سازمان وجود دارند. او 10000 دلار می گیرد. پاداش برای نشان دادن راه به نمایندگان فروش مختلف، و منجر به پروژه برای منطقه Cucamonga شده است. همچنین، ابوت از کار خاتمه یافته است و پسر عموی او سمت قبلی خود را گرفته است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.