یک ستاره سینمایی و یک نو عروس افسرده که با هم هیچ نسبتی ندارند، یکدیگر را در توکیو می بینند و رابطهای بین شان آغاز می شود.
داستان درمورد یک ستاره ی سینما هست که احساس پوچی می کند و زمانی که به توکیو می رود با یک فرد که به تازگی ازدواج کرده است آشنا می شود و...
یه ستاره سینمایی و یه نو عروس افسرده که با هم هیچ نسبتی ندارنن، همدیگه رو در توکیو میبینن و ...
گمشده در ترجمه، فیلمی درام به کارگردانی سوفیا کوپولا و بازی بیل مری و اسکارلت جوهانسون است. داستان یک ستاره سینمایی در توکیو…
ستاره فیلم میانسال آمریکایی باب هریس در توکیو است تا تبلیغات ویسکوی Suntory را که فقط برای بازار ژاپن تأیید می شود ، انجام دهد. او از آخرین ستاره سینما گذشته است ، اما نام و تصویر او هنوز آنقدر حافظه پنهانی دارد که توانسته این شغل پردرآمد 2 میلیون دلاری را بدست آورد. او زندگی خانگی ناخوشایندی دارد که همسرش لیدیا هر کجا که می رود او را دنبال می کند - به صورت پیام و نمابر - تا او با جزئیات زندگی روزمره آنها کنار بیاید ، در حالی که او در خانه می ماند تا از بچه های آنها مراقبت کند. اقامت در همان هتل مجلل ، همکار آمریکایی ، بیست و چند ساله فارغ التحصیل فلسفه ییل ، شارلوت ، همسرش جان ، یک عکاس سرگرمی است که هنوز در ژاپن مشغول کار است. به همین ترتیب ، او عمدتا در شهر به حال خود رها می شود
یک ستاره کم رنگ سینما و یک زن جوان نادیده گرفته شده پس از عبور از مسیرهایی در توکیو، پیوندی بعید ایجاد می کنند.
گمشده در ترجمه (به انگلیسی : Lost in Translation) یک فیلم کمدی و درام محصول سال 2003 به نویسندگی و کارگردانی سوفیا کاپولا است. یک ستاره سینمایی و یک نو عروس افسرده که با هم هیچ نسبتی ندارند ، یکدیگر را در توکیو میبینند و رابطه ای بین شان آغاز میشود و …
دانلود فیلم Lost in Translation 2003 (گمشده در ترجمه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
گمشده در ترجمه جزئیات نوع جستجوی عادی برای ارتباط انسانی است که بسیاری از ما در زندگی خود تجربه می کنیم ، گاهی اوقات جوان ، گاهی پیر یا به دنبال یک واقعه آسیب زا. آن زمان در زندگی ما است که احساس می کنیم بیشترین گمشده را داریم ، و حقیقتاً ، بسیاری از ما نمی خواهیم در مورد چگونگی بهتر شدن وضعیت خود پاسخی ارائه دهیم ، اما فقط می خواهیم کسی سوار شود. ما می خواهیم کسی را پیدا کنیم که با او همدردی کند ، به طور مکرر در آغوش بکشد و بداند که کسی به ما و راه های عادی ما اهمیت می دهد و چنین احساساتی را تلافی می کند.
با این کار ، صوفیا کاپولا می نویسد و کارگردانی می کند فیلمی درباره آن جستجوی ارتباط انسانی و اینکه دقیقاً به چه معناست. ما بلافاصله با باب هریس (بیل موری) ، ستاره قدیمی سینمای آمریکا که برای فیلمبرداری تبلیغات برای ویسکی Suntory به توکیو سفر می کند ، آشنا می شویم. باب خود را در مخلوطی از یک ازدواج مخرب و بدون هیچ دوست صمیمی واقعی یافته است و این در توکیو است که باب هر روز بیشتر و بیشتر در بحران میانسالی فرو می رود. در همین حال ، ما همچنین با شارلوت (اسکارلت جوهانسون) فارغ التحصیل دانشگاهی ملاقات می کنیم که همسرش جان (جیووانی ربیسی) به نفع همه مدل هایی که با آنها کار می کند ، علاقه خود را به او از دست داده است.
بعداً ، باب و شارلوت سرانجام ملاقات می کنند و بلافاصله یکدیگر را از وضعیت ناگوار تشخیص می دهند. آنها وقتهایی پراکنده را با هم می گذرانند ، غالباً صحبت نمی کنند و به سادگی با جملات پراکنده صحبت می کنند و در کنار یکدیگر قرار می گیرند. آنها خیلی نگران مکالمه طولانی نیستند. آنها به سادگی اجازه می دهند سستی و سستی خود در شرایط فعلی روابط خود را ادامه دهد.
با گذشت زمان ، تنش جنسی بین این دو ایجاد می شود ، هر چند هر دو آنها فارغ از میزان متوسط بودن هنوز درگیر روابط هستند. بعلاوه ، هیچ یک از آنها کاملاً مطمئن نیستند که چگونه صمیمیت را با یکدیگر القا کنند. این دو بسیار هماهنگ با موجودات ساکن و افلاطونی هستند. این یکی از معدود درام هایی است که می توانم به یاد بیاورم و اجازه می دهد حضور شخصیت ها بیش از اقدامات آنها را تحویل بگیرد. کاپولا پشت سر می نشیند و با چشمی تیزبین و با احساس خویشتن دارانه نظاره گر نحوه نزدیک شدن باب و شارلوت در طول سفر خود به توکیو است.
علاقه کاپولا به اوضاع باب و شارلوت بیشتر از پیشرفت است. از روابط آنها ، که ایجاد یک کار دشوار در فیلم Lost in Translation بدون کار با سبک بیشتر امپرسیونیست است. ضربات قلم موی کاپولا که این داستان را نقاشی می کند کم و بیش کم است ، اما آنها از کمی ساخته شده اند تا ما بتوانیم این شخصیت ها ، احساسات آنها و وضعیت فعلی آنها را تشخیص دهیم. آنها زندگی زنده را به سادگی موجود در آن سوق داده اند ، به ندرت هیجان زده می شوند و به سختی هر نوع رضایت متقابل را پیدا می کنند.
باز هم ، در این شرایط ، شما تنها یک روح دیگر نیاز دارید که همان احساسی را که شما احساس می کنید ، دارید. ، و در این حالت ، این باعث عصبانیت و عدم اطمینان کامل و کامل می شود. این عنوان نمایانگر بسیاری از موارد است و شکاف فرهنگی تجربه باب و شارلوت تنها قسمت کوچکی از آن است. این دو روح در ترجمه زندگی گم شده اند. زندگی ادامه دارد و دو نفر از افرادی که قبلاً فعال بودند و می توانستند با شلوغی کنار بیایند ، اجازه داده اند که همه چیز بگذرد و اجازه دهند غم و اندوه بر زندگی آنها مسلط شود و مه آلوده باقی مانده های آینده را در بر بگیرد. ترجمه از دست رفته در اینجا در حروف نویسه است ، و این گاهی اوقات ترسناک تر از صحبت نکردن به همان زبان جامعه است.
تنها مسئله ای که از این مسئله ناشی می شود این است که این تصور را داریم که کاپولا یا این کار را نمی کند فرهنگ ژاپنی را درک کنید یا به سادگی نمی خواهد ، چه چیزی با وجود کلیشه های ارزان قیمت و شخصیت های ژاپنی کهن الگویی برای بازی در اینجا چیزی جز خندیدن ندارد. کاپولا با ظاهراً بیشترین تلاش خود را آغاز می کند ، خوشبختانه با استفاده از شوخ طبعی ظریف ، اما به صورت پراکنده دو برابر می شود تا یک یا دو ضربه دیگر را پرتاب کند ، که می تواند فیلم را برای مدت کوتاهی از بین ببرد. این به من یادآوری می کند که وقتی یک فیلم هنری واقعاً می خواهد مخاطب را امتحان کند و با مخاطب ارتباط برقرار کند ، وقتی فکر می کند که مخاطب زیادی دارد و همانطور که در اینجا در میان دیگران نشان داده شده ، این اثر نتیجه عکس دارد.
با این حال ، موری و یوهانسون در اینجا شیمی فوق العاده کم کیفیت انجام می دهند. کنایه ظریف و بدبینی کلی موری مورد کم توجهی قرار می گیرد اما در اینجا لازم الاجرا است ، زیرا او از حالت های چهره استفاده می کند که بلندتر از کلمات صحبت می کنند. او به طور کامل نشان می دهد که چگونه می تواند یک حضور کمیک خنده دار و یک حضور جذاب و دراماتیک واقعی باشد و این دو را در یک پروژه ادغام کند ، چیزی جز دامنه و توانایی زیاد از طرف او اثبات نمی کند. یوهانسون ، که در طول مدت فیلمبرداری فقط هجده سال داشت ، دارای رفتار و هاله ای با اعتماد به نفس است که از کسی ده سال بزرگتر از او انتظار می رود. چنین مطالب بلندی ارائه می شود و او وظیفه نداشتن خیلی تئاتری یا آشکار بودن را به خوبی انجام می دهد و این یک اجرا است که هر دو بازیگر را ملزم به اعتماد به زبان بدن و حالات چهره خود می کند. این به هیچ وجه نقش ساده ای برای یوهانسون نبود ، اما او با آن درگیر می شود و به یک نیرو تبدیل می شود. همه چیز از او جدا می شود.
جزئیات از دست رفته در ترجمه زمان دشواری در زندگی یک شخص است و در این روند ، آن را قند نمی کند. فقدان ارتباط انسانی و احساس ناامیدی ، صرف نظر از کوتاه مدت یا بلند مدت ، برای یک فرد ناتوان کننده است و گمشده در ترجمه برای نشان دادن تکرار ایده من در مورد زندگی ادامه دارد: اگر حداقل یکی نداشتیم از این موارد - یک اشتیاق ، یک رابطه خوب با خانواده ، یا دوستان نزدیک و افراد برای برقراری ارتباط - ما از یک پنجره بیرون می پریم.
بازیگران: بیل موری ، اسکارلت جوهانسون ، جیوانا ربیسی و آنا فارس به کارگردانی: صوفیا کوپولا.
دانلود فیلم Lost in Translation 2003 (گمشده در ترجمه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در ابتدا درک اینکه چرا گمشده در ترجمه بسیار موفق است دشوار است - شاید به این دلیل است که مردم فکر می کنند یک فیلم "معنی دار" دیده اند - فاقد خشونت ، رابطه جنسی است (به غیر از یک مرجع کوتاه ، خارج از صفحه و یک صحنه مختصر دیگر در یک کلوپ نواری) ، قسم خوردن ، و یک طرح کاملاً مشخص ، که به روشی آرام ، کم کلید ، مالیخولیایی و هوس انگیز پیش می رود. بنابراین مطمئناً ، M: I3 نیست ، اما این به طور خودکار باعث نمی شود آن را هنر عالی یا حتی یک فیلم مخصوصاً خوب کند. اغلب اوقات کوپولا به نظر می رسد که اجازه می دهد دوربین در عکسهای شبانه از توکیو به راحتی جارو بکشد ، یا بر روی چهره های جدی یوهانسن و موری متولد شود ، و شاید برخی از موسیقی به اوج خود برسد تا کسی فکر کند که "چیزی معنی دار" دارد. (در واقع ، به نظر می رسد كوپولا برای یك زن كارگردان به طرز شگفت انگیزی از یوهانسن سو admitted استفاده می كند - مدت زمان زیادی صرف می شود كه در آن دوربین او را كه گاهی اوقات تا حدی پوشیده است (هر چند برهنه یا سینه) خیره می شود ، و من خصوصاً از شوت ابتدایی او در پشت ، که به نظر می رسد ارتباط چندانی با بقیه فیلم ندارد ، جدا از ارائه عنوان برای مخاطب ، بسیار ناراحت شدم.) دیالوگ ، که می توانست فیلم را نجات دهد ، اغلب زنده نمی ماند مطابق انتظارات - صحنه اصلی ، که توسط یک بازبینی دیگر ذکر شد ، جایی که موری و یوهانسن کنار هم روی تخت دراز کشیده اند ، و او فکرهایش را درباره زندگی به او می گوید ، کاملاً تأثیرگذار است ، اما در نهایت چیزی از گفتن ندارد اهمیت فراوان ، فقط برخی تعمیمات ملایم درباره زندگی / تجربه ، و ما واقعاً هرگز بینش شخصیت زیادی نداریم. علی رغم این واقعیت که بسیاری از طرفدارانش آن را به خاطر عمیق تر رفتن از بسیاری از فیلم های پرفروش تحسین می کنند ، بسیار دست و پا گیر است و بیش از حد به سطح توجه دارد. در بعضی مواقع احساس می کردم در حال تماشای یک تبلیغ تجاری گسترده هستم ، از نوعی که امروزه به نظر می رسد رایج است - تصاویر بصری اغواکننده با موسیقی مراقبه از بالای صفحه ، که به نوعی با مدیتیشن عصر جدید آرام می گیرد ، اما در نهایت چیز زیادی نمی گوید.
در اینجا خلاصه ای از فیلم آمده است: یوهانسن در توکیو خسته و تنها شده است زیرا شوهرش (یک عکاس) همیشه دور است و فکر می کند او یک آدم دزد است. او مطمئن نیست که پس از گذراندن دوره فلسفه در ییل ، باید با زندگی خود چه کند و در شهر گشت و گذار می کند و بی هدف به دنبال معنی می رود. موری یک ستاره فیلم شسته و رفته است و به مدت یک هفته در ژاپن تبلیغات ویسکی را انجام می دهد. مکالمات تلفنی وی با همسرش رابطه ای به ظاهر گرم را نشان می دهد ، اگرچه با ادامه فیلم مشخص می شود که او دچار بحران میان زندگی شده است. او در میان بچه ها و دام های داخلی پیچیده شده است (در فکس هایی که از قفسه ها و فرش ها می فرستد دیده می شود) ، تقریباً به او نیازی نیست و زندگی برخی از جرقه های خود را از دست داده است. کاملاً قابل پیش بینی ، او سعی می کند با جوهانسن دوباره زنده شود ، هرچند - به لطف خدا - از نظر افلاطونی. (در حقیقت ، این یکی از بهترین جنبه های فیلم بود - در برابر وسوسه تبدیل شدن به یک درام رمانتیک مقاومت می کرد و در عوض نگاه کمی ادراکی به روابط انسانی را به طور کلی امکان پذیر می کرد. احتمالاً جعلی ترین قسمت فیلم مربوط به زمان موری خوابیدن با یک زن دیگر - این احساس ساختگی بود و به نقشه یا جو کمی کمک می کرد.) در پایان ، او مجبور است به خانواده اش برگردد ، یوهانسن مجبور است به جستجوی معنای خود به تنهایی ادامه دهد ، و بزرگترین اقدام عصیانگری موری این است که به همسرش بگوید می خواهد شروع به خوردن غذای ژاپنی کند. مسئله این است که ، آنها به هر حال احساس چنان بی هدفی می کنند که احساس همدردی بیش از حد با آنها دشوار است - آنها ثروتمند هستند ، با دسترسی به امکاناتی که میلیونها نفر در سراسر جهان فقط می توانند رویای آنها را داشته باشند ، و هر دو دارای همسران دوست داشتنی (اگر شاید از راه دور) باشند - می توان ادعا کرد که کاپولا با وجود ثروت و قدرت خود ، خلا the موجود در قلب جامعه مدرن را تجزیه و تحلیل می کند ، اما از آنجا که فیلم بسیار دست نیافتنی است ، هرگز نمی تواند خودش را برای گفتن چیزی احضار کند - هرچند این تصور را می کند که بیننده چیزی معنادار را پشت سر گذاشته است مشکل دیگر رفتار با ژاپنی ها است ، که همانطور که چندین بازبینی دیگر اشاره کرده اند ، به ندرت فراتر از کلیشه های کمیک نسبتاً ارزان می رود - یک تحلیل بسیار قوی تر از عدم درک بین فرهنگ ها و موانع ساخته شده توسط زبان و عرف می تواند انجام شود که می تواند یک لایه کامل از معنای فیلم را اضافه کند ، همانطور که هست ، فقط به آن اشاره می شود (به همان اندازه عنوان).
ایده ها ، مضامین و موضوعات زیادی فقط به آن اشاره شده بود در گمشده در ترجمه ، که اگر بیشتر توسعه یابد ، می توانست تجربه ای را که خیلی ها فکر می کنند از قبل وجود دارد ، تضمین کند. همانند بسیاری از محصولات هنری معاصر ، من احساس می کنم که مردم سریعاً LIT را ستایش می کنند و آن را فوق العاده می دانند زیرا موضوعات عمیق تری را لمس می کند ، خواه آنها را بطور کامل درک کند یا آنها را به روشی قانع کننده توسعه دهد. آنچه باید واقعاً معیار باشد باید هنری باشد که در واقع توفیق دهد نه تنها ایده هایی فراتر از پوچی جریان اصلی را مطرح کند ، بلکه آنها را حمل کند و باعث شود ، به عنوان مثال ، نگاهی تازه به آشنا داشته باشیم (در مقابل اینکه ما فقط ترک می کنیم سینما و گفتن "چقدر زیبا ، چقدر قابل تأمل ، چه هنری ، باید یک شاهکار باشد").
دانلود فیلم Lost in Translation 2003 (گمشده در ترجمه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
تصور کنید که منتقدان اصلی بالای پشت بام آسمانخراش، ستایشهای غمانگیزی برای یکی از پانصد «شاهکار واجد شرایط» میخوانند، و Lost in Translation به نوعی افتخاری را که به سوفیا کاپولا و شرکتش داده شده بود، دریافت کنید. اشتباه بزرگ.
گمشده در ترجمه یکی از این فیلمهاست که در ابتدا ممکن است فیلم فوقالعادهای را ببینید، اما با پیشرفت آن، بدون توجیه ماهوی، کسلکننده، خستهکننده و خستهکننده میشود. واقعاً داستانی وجود ندارد که بتوان از آن صحبت کرد -- فقط پایه ای نازک کاغذی با دیالوگ های مسخره آمیز غیرطبیعی.
ممکن است در فیلم Lost in Translationبرداری امتیازی وجود داشته باشد که ارزش هنری گمشده در ترجمه را بالا ببرد، اما به دلیل اینکه داستان غیرواقعی است. وجود و شخصیتهای کاملاً بیهمدل و کسلکننده برای تماشا، فیلمبرداری - ثابت در برخی صحنهها و متحرک در برخی صحنهها - به نحوی با تمرکز بر جنبهی مضحک و مضحک فیلم، لذت فیلم را نفی میکند، گویی که صوفیا میتواند عنصر سکوت الهامگرفته را بازگرداند. توسط فیلمهای صامت اوایل قرن ۲۰ هنری یا غیره این کاملا بی معنی است اگر کسی هدف صریح سکوت را در لحظه مناسب برای انتقال ارزش انسانی زندگی در دنیای پر هیاهو و مدرن درک نکند. سوفیا وقتی صحبت از غرور شخصیتهایی مانند بیل موری و اسکارلت جوهانسون به تصویر کشیده میشود نوعدوست است که به ضرر مخاطبان است. خمیازه. هیچ چیز جالبی نیست که چه اتفاقی برای شخصیتهای اصلی میافتد و چرا تماشاگران باید مراقب باشند.
سوفیا در فیلم Lost in Translationبرداری اشتباهاتی انجام داد و صحنهها را از سرنوشت پرتاب شدن به سطل زباله اتاق برشکاری دور نگه داشت. مخصوصاً ناخواسته شوخ طبع هستند که به طور بی شرمانه پرمدعا یا شرم آور هستند. مانند هوکر ژاپنی که در اتاق هتل انگلیسی تلفظ میشود و مکالمههای بیمعنی و غیرعاشقانه با شخصیتهای بیل و اسکارلت که به نوعی عاشق میشوند در حالی که شخصیتهای سردی دارند که باعث میشود آقای فریز از شرمساری سرخ شود. و فیلم با سرعت یخبندان حرکت میکند که تماشای آن را وحشتناک میکند -- این تمرین سینمایی برای بیان هنری است، بدون اینکه سختتر شود. تا جایی ادامه پیدا می کند که مخاطب چیزی جز تحقیر شخصیت ها و به ویژه فیلمنامه نویس/کارگردان مسئول شکنجه از طریق خسته کردن تماشاگر تا حد مرگ احساس نمی کند.
سوفیا یک بار اشاره کرد که کارگردان فیلم مورد علاقه اش ترنس است. مالیک آقای مالیک یک فیلمساز کاملا متفاوت است که می داند چگونه معنای سکوت را در فضای شاعرانه منتقل کند، زیرا مالیک به عنوان یک استاد و مترجم سابق فلسفه، تجربه مشاهده طبیعت و ویژگی های انسانی را دارد. سوفیا این کار را نکرد زیرا او زیبایی شناسی را با سکوت بدون ستون فقرات یک داستان و شخصیت پردازی غنی ترکیب نمی کند. خودکشیهای باکره، اولین فیلم سوفیا، خوش ساخت و توانمند است، اما Lost in Translation از نظر محتوای ضعیف و تدوین ضعیف و طولانی که به تجربه کسالت کمک میکند، قطار شکستهای است. این بی حوصلگی احتمالاً منعکس کننده دوره کسالت در مقاطع خاصی از زندگی او است و او آن تجربه را به عنوان شکلی از شکنجه به نمایش می گذارد تا برای انتقام، رنج ذهنی خسته کننده را به مخاطب تحمیل کند.
اسکارلت جوهانسون و بیل موری، در حالی که بازیگران برجسته سینما در حق خود هستند، در هاله ای از خودبزرگ بینی هیجان انگیز "جشنواره فیلم ساندنس" که گمشده در ترجمه را به بالاترین حد خود می رساند، کمترین کار را به جز لیوان به دوربین می دهند. سطح جدید (بیشتر شبیه پایین 100) در هنرهای عالی، با یکنواختی آرام و پر پیچ و خم. بازی بیل به جز کمدی چیز خاصی نیست و اسکارلت در بازیگری دراماتیک نسبتاً شایستگی دارد اما از نظر فنی ضعیف است (که آن را به یک شرط مطمئن تبدیل می کند. هرگز نامزد اسکار بهترین بازیگر زن در طول عمرش نشد، جایزه بهترین بازیگر زن بفتای بریتانیا برای سبک بازیگری ضعیف، خالی و مینیمالیستی که تا حدی به خاطر سبک کارگردانی ملایم و گیج کننده سوفیا و کارگردانی سخت *** آینده که علیرغم نیاز به بازی تماشایی دارد، مقصر است. br/>
صادقانه بگویم، نمیدانم فیلمنامه «گمشده در ترجمه» چگونه برای اسکارلت و بیل موری جذابیت داشت. ممکن است یک مطالعه شخصیت باشد، اما آیا به علوم انسانی، روانشناسی و فلسفه می پردازد؟ نه. این بیشتر شبیه سفرنامهای است که پر از شخصیتهای غیر توصیفی است که مطلقاً چیزی جز شوخیهای احمقانه نمیگویند و سپس در پسزمینهای زیبا محو میشوند و شخصیتهای اصلی برای چند دقیقه طولانی سرگردان میشوند. این فیلمنامه برای چیزی جز سکوت، شوخی، سکوت، شوخی، سکوت، زمزمه نامفهوم، محو تا پایان، برنده اسکار بهترین فیلمنامه اصلی شد؟ وقتی منتقدان ادعا میکنند که فیلم دارای محتوایی است که مخاطب نمیتواند آن را کشف کند و رمزگشایی کند و ما را به خاطر غافل بودن، احمق خطاب میکند، من میگویم طراحی واقعی Lost in Translation این است که اثباتی دروننگر است. به فیلم بیارزش و بیارزش صوفیه که در کنار دفتر خاطرات ویدیویی کوری هیم در سال 1989، «من، خودم و من»، ممکن است به عنوان یک ابزار شکنجه صوتی و تصویری ایدهآل عمل کند. زیرا سوفیا میخواهد تماشاگران آنچه را که او تحمل کرده است تجربه کند، و بنابراین ما بینندگان طعم داروی تلخ او را از وجود نابغه میچشیم، شبیه کاری که وینسنت گالو با «بوفالو 66» که با خوشحالی خود راضی کرد.
دانلود فیلم Lost in Translation 2003 (گمشده در ترجمه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
آهنگ جذاب مرگ در وگاس «دختران» به خوبی لحن را برای دومین فیلم بلند سوفیا کاپولا تنظیم میکند، فیلم تلخ، هوشمند، بالغ و فوقالعاده Lost in Translation. تلاش برای خلاصه کردن فیلم تقریباً بیهوده است زیرا احساساتی که فیلم در درون شما جرقه می زند (حداقل در مورد من) با کلمات قابل توصیف نیست. داستان اصلی به ترتیب باب هریس (بیل موری) و شارلوت (اسکارلت جوهانسون) را دنبال میکند، یک هنرپیشه افسرده و یک زوج تازه ازدواج کرده که از نظر عاطفی گیج شده است که به طور تصادفی در هتل پارک حیات در توکیو با هم آشنا میشوند. این دو یک پیوند غیرمعمول ایجاد می کنند، اما پیوندی بی نهایت قوی تر از آن چیزی است که با همسر و همسر خود به اشتراک می گذارند (همسر شارلوت یک عکاس پریشان است که توجه زیادی به او نمی کند؛ نیمه بهتر باب مدام با او تماس می گیرد، آزار او در مورد اینکه کدام رنگ را برای فرش خانه انتخاب کنند). رابطه باب و شارلوت واقعاً یک موضوع جنسی نیست بلکه یک موضوع درک عاطفی است. هر دوی آنها در زندگی گیر کرده اند، مطمئن نیستند که با بقیه آن چه کنند و مطمئناً از کاری که تاکنون با آن انجام داده اند راضی نیستند. تماشای آن بسیار تاثیرگذار است، به شیوه ای طراوت آمیز و غیرمعمول.
گمشده در ترجمه تماماً یک درام بحرانی اواسط زندگی نیست، هرچند - در بسیاری از موارد خنده دار است. عمدتاً به لطف بیل موری، که در نقشی که به طور خاص برای او نوشته شده، عصبانیت مرده را به یک هنر تبدیل می کند. فشار روی او زیاد است، زیرا او اساساً قلب و روح فیلم است، اما او نقش را به خوبی نشان میدهد و آنقدر عالی است که من واقعاً از اینکه دیدم او نامزد اسکار شد (از آنجایی که آکادمی به ندرت جوایزی را به اجراها میدهد تعجب کردم. که در واقع *خوب* هستند). اسکارلت جوهانسون در نقش خود خیره کننده و قانع کننده است و بیش از آن که در برابر موری ایستادگی کند. جووانی ریبیسی در نقش شوهر دمدمی فوقالذکر و آنا فاریس در نقش یک بازیگر مرده مغزی کاملاً انتخاب شدهاند و سخت است که از آنها متنفر نباشیم.
کارگردانی سوفیا کاپولا شگفتانگیز است، هم از نظر سبکی بدیع، هم پرشور و هم جذاب. تصاویر بسیار زیبایی از توکیو در اینجا به نمایش گذاشته شده است و او تعادل مناسبی بین این تصاویر چشم نواز، کمدی موری و عصبانیت جوهانسون پیدا می کند. سبک او با پدرش بسیار متفاوت است و نباید با آن مقایسه شود. او به وضوح نشان می دهد که کاملاً قادر است بدون اعتقاد به خویشاوندی هالیوود، حرفه ای برای خود داشته باشد.
صحنه های مورد علاقه؟ صحنه "Santury time" باب، طلای کمیک خالص است و احساسی ترین بخش، به نظر من، صحنه کارائوکه در طول شب باب و شارلوت است، زمانی که موری نسخه خود از برایان فری "بیشتر از این" را می خواند. این صحنه، طوری که من آن را می بینم، چیزهای زیادی در مورد شخصیت ها و آنچه که آنها در حال گذراندن آن هستند می گوید. در واقع، من آن را مهمترین صحنه در کل فیلم می نامم. دوباره، شاید سوفیا کاپولا فقط میخواست صدای آواز عالی بیل را بشنود (او واقعاً خوب است!).
در کل فیلم کاملاً عالی است. بازیگری، کارگردانی، موسیقی متن، طرح داستان، تم ها، طنز، تصاویر... چه چیزی را دوست ندارید؟ من می دانم که برخی از آنها با سرعت ظاهرا "آهسته" خاموش شدند، که فقط فکر می کردم به جذاب تر شدن فیلم کمک می کند. رابطه مرکزی نیاز به زمان دارد تا احساس واقع بینانه داشته باشد. راستش چی میخوای تعقیب و گریز ماشین؟ این یک درام وجودی است، نه Run Lola Run. شیش.
برای اوقات آرامش... آن را در زمان ترجمه گم کنید.
دانلود فیلم Lost in Translation 2003 (گمشده در ترجمه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
وقتی به این فکر می کردم که چه چیزی یک فیلم خوب را ساخته است، از همه جنبه ها به فیلم نگاه می کردم: کارگردانی، فیلمبرداری، تدوین، بازیگری، داستان و غیره. به نظر من در مورد یک فیلم...
سپس Lost in Translation آمد. اولین باری که گمشده در ترجمه را دیدم، احساس افسردگی عجیبی داشتم که چند روز طول کشید، اما نمی توانستم انگشتم را روی دلیلش بگذارم. بارها و بارها آن را تماشا کردم و هر بار همین احساس را داشتم. فکر کردم شاید به این دلیل است که هرگز سفر نکردهام و واقعاً دوست دارم، یا این که میخواهم زن کاملی را در دنیایی غریب پیدا کنم.
به هر حال، یک چیز را متوجه شدم. گم شدن در ترجمه مرا به فکر واداشت. این باعث شد که زندگی ام، هدفش، خوشحال بودن یا نبودن آن و اینکه می خواهم با آن چه کنم. هرگز فیلمی به این شکل من را تحت تأثیر قرار نداده است و به همین دلیل، این یکی از بهترین فیلم هایی است که تا به حال دیده ام. این بدان معنا نیست که بهترین فیلم ساخته شده است، در واقع، من می توانم بسیاری را نام ببرم که از نظر فنی بهتر از گمشده در ترجمه هستند، مانند فیلمی که قبلا نام بردم. اما نمی توانم فیلمی را نام ببرم که تأثیری بیشتر از Lost in Translation بر من داشته باشد، و به همین دلیل است که آن را دوست دارم و برای همیشه دوستش خواهم داشت.
به آخرین فیلمی فکر کنید که واقعاً شما را به فکر واداشت، اثری که آنقدر روی شما تأثیر گذاشت که به نوعی زندگی شما را تغییر داد، حتی برای ذره ای. از نظر شما فیلم فوق العاده ای است...
دانلود فیلم Lost in Translation 2003 (گمشده در ترجمه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من که سال ها در ژاپن زندگی کردم (من اهل ایرلند هستم) مشتاقانه منتظر یک کمدی بیل موری در مورد شهر خارق العاده ای که توکیو است و ژاپنی های غیرقابل درک (برای اکثر غربی ها) بودم. در عوض، من مورد آزار و اذیت نژادپرستانه قرار گرفتم. اگر گمشده در ترجمه در آفریقا درباره رفتار، گفتار، پوشش و آداب و رسوم آفریقایی ها ساخته می شد، همه در آغوش می گرفتند. هر کلیشه ای در مورد ژاپن مطرح شد. بیل موری فقط مجبور نبود عمل کند، و حتی اسکارلت هم نتوانست این آشفتگی را جبران کند. کاپولا مجبور شد مخفیانه در هتل فیلمبرداری کند، زیرا به او اجازه استفاده از این مکان داده نشده است، و من میتوانم دلیل آن را ببینم. این میتوانست فیلمی فوقالعاده پر از بینشهایی در مورد طبیعت عجیب (؟) ژاپنیها باشد که توسط غربیها دیده میشود، به جای هجو بیمعنی. فقط به این دلیل که آمریکایی ها هرگز سفر نمی کنند، جت لگ به یک قطعه داستان تبدیل می شود. جیز! جت لگ؟ شما با من شوخی می کنید. برای هر کسی که چیزی در مورد ژاپن می داند این یک توهین بود.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.