مارگارت در مورد یک دختر ۱۷ ساله نیویورکی است که گمان می کند در تصادفی که باعث فوت یک زن جوان شده، تقصیرکار بوده است...
زن جوانی شاهده حادثه اتوبوسی است که بسیاری را به کشتن می دهد حال او سعی دارد بفهمد این حادثه به صورت اتفاقی بوده یا از عمد که...
لیزا کوهن (آنا پاکین) دانش آموز دبیرستانی نیویورک به طور ناخواسته تصادفی را ایجاد می کند که در آن راننده اتوبوس (مارک روفالو) از روی عابر پیاده (آلیسون جنی) عبور می کند. متهم به دلیل نقشش در مرگ این زن ، خلق و خوی لیزا از حالت عادی به حالت خشمگین تغییر می کند
زن جوانی شاهد تصادف اتوبوس است و در عواقب پس از آن گرفتار می شود، جایی که این سوال که عمدی بوده یا نه، زندگی بسیاری از مردم را تحت تاثیر قرار می دهد.
دانلود فیلم Margaret 2011 (مارگارت) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
(این یک بررسی از برش توسعه یافته است.) این یک فیلم تفرقه انگیز است. اکثر آنها فکر می کنند در بهترین حالت ناقص است و اقلیت فکر می کنند که یک شاهکار است. یکی از چیزهایی که در خواندن نقدها متوجه شدم این است که کسانی که نظر قبلی را دارند، همیشه لیزا کوهن (یک آنا پاکوین فوقالعاده) را با عبارات منفی توصیف میکنند: دوستداشتنی، نامطلوب، حتی «سرزنشکننده». در حالی که من بیشتر فیلم را با اشک همدلی برای غم و اندوهی که در آن بود سپری کردم.
بنابراین سوال این است: اگر وقتی 17 ساله بودید، یک غریبه به صورت خونین در آغوش شما مرده بود و شما باور می کردید که تا حدی در آن هستید. مسئول مرگ او، چقدر *شما* آن را اداره می کردید؟ ظاهراً بسیاری از مردم نمی توانند این جهش را انجام دهند، نمی توانند این سؤال را از خود بپرسند. مردم، این یک آسیب است که می تواند به راحتی به شما PTSD بدهد. واکنش لیزا کاملاً متفاوت است: او شروع به انجام کارها میکند.
توصیف همهجای مارگارت توسط کسانی که فکر نمیکنند این یک شاهکار است، "غیرمتمرکز" است (اگر نه کاملاً "نامنسجم" یا "به هم ریخته" ). این به وضوح نظری است که توسط افرادی ارائه می شود که نمی دانند *هر لحظه بیداری زندگی لیزا باید با تصادف رنگ آمیزی شود.* وقتی هر صحنه ای را از طریق آن لنز می بینید، اصلاً تمرکز ندارید.
اشتباه نکنید: لیزا به خوبی و یا قابل تحسین از عهده امور بر نمی آید. او 17 سال دارد و کمی خراب است و به طور کلی کاملاً آمادگی تحمل چنین باری را ندارد. اما او میخواهد کار درست را انجام دهد و گاهی به طرز دردناکی میداند که بهترین تلاشهایش به دیگران آسیب میزند. به عبارت دیگر، هر چه بیشتر تلاش می کند تا اوضاع را بهتر کند، آن را بدتر می کند. این وضعیت او را غمانگیزتر میکند.
این یکی از قویترین روایتهای جهان است، روایتی که میتواند سرتان را از بین ببرد. شما باید یک سوال از خود بپرسید: چقدر همدلی دارم؟ خوب چقدر؟
دانلود فیلم Margaret 2011 (مارگارت) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
همانطور که در جاهای دیگر بسیار ماهرانه و به اختصار گفته شد، "مارگارت چیزی نیست جز مطالعه شخصیت یک نوجوان به طور کلیشه ای متخاصم و نفرت انگیز."
بازی آنا پاکوین درخشان است، زیرا او یک "نوجوان کلیشه ای متخاصم و نفرت انگیز" را بی عیب و نقص به تصویر می کشد. من شخصاً نمی توانستم لیزا را تحمل کنم -- شخصیتی که او به تصویر می کشد. یک نوجوان خود شیفته، سطحی و هورمونی که همه ما را با "مسائل" خود تا حد مرگ خسته می کند، فیلم سرگرم کننده ای نیست.
یک ساعت و نیم دیگر هرگز برنمی گردم، اما این بیش از حد کافی بود. زمان گذراندن در شرکت وحشتناک لیزا و این واقعیت که فیلم دو ساعت و نیم است و من یک ساعت بیدار هستم. یک نتیجه!
این یک فیلم وحشتناک با بازیگران با استعداد است که استعدادهای گفته شده را روی زباله های مطلق هدر می دهند. امیدوارم در نتیجه کار آنا متوقف نشود. او لیاقت خیلی بهتری را دارد
دانلود فیلم Margaret 2011 (مارگارت) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"این یک اپرا نیست" خط شماره یک من در آنچه ممکن است گویاترین صحنه در "مارگارت" کنت لونرگان باشد، جایی است که امیلی لیزا را رد می کند و ادامه می دهد: "ما همه شخصیت های مکمل داستان جذاب زندگی شما نیستیم. " از یک جهت، این واقعیت معادل غزل جرارد مانلی هاپکینز است، که مارگارت در پرتو این واقعیت که برای درک تغییر فصل ها بسیار جوان و بیش از حد کودکانه است، از افتادن برگ ها ناله می کند. بدون شک، امیلی تضمین می کند که لیزا بیشتر احساس نمی کند. او بدون هیچ مشکلی بیشتر احساس می کند. یک بار دیگر جوانان و مواد شیمیایی آنها. همانطور که یکی از مربیان لیزا می پرسد، آیا جوانان باید دنیا را اداره کنند؟ "مثل"، "خدای من"، نه، با این حال نقطه تمرکز تصویر ممکن است این باشد که بزرگسالان اساساً در اجرای آن چندان عالی نیستند، به همین ترتیب. یکی دیگر از شوخی های قبلی سالن مطالعه درباره بد بودن همه روسای جمهور ایالات متحده است. علاوه بر این، من در این شوخی سهیم هستم که دو تا از معلمان، و در عین حال وحشتناک، - یکی بیش از حد به یک دانش آموز در خارج از مدرسه نزدیک می شود و دیگری ترجمه قانونی دانش آموز را به دلیل انتشار درک خودش رد می کند، در اینجا دانش آموزان افتضاح قبلی فیلم هستند، متیو. برودریک («فریس بولر روز تعطیل» (1986)) و مت دیمون («ویل هانتینگ خوب» (1997)) که گویی از نظر کارمایی سوءاستفاده قبلی خود از مربیان را جبران میکنند (و من بیاطلاع هستم که اگر در پشت این دو شکافی وجود داشته باشد. میانجیهای معاینات اجتماعی، یا چرا دو تا از آنها وجود دارد).
خط درام، اما، به معنایی دیگر، پاسخ غیرمنتظرهای است که امیلی داده است، زیرا «مارگارت» یکی از حرکتهای اپراییتر است. عکس هایی که من دیده ام آنها شخصیتهای حامی داستان جذاب زندگی لیزا هستند. برای دیدن ارزش این کیفیت به تنهایی، برش طولانی نسبت به اجرای دراماتیک «مارگارت» مطلوب است، صرف نظر از اینکه ظاهراً طولانی باشد، زیرا کل منظره صوتی اپراتیکتر به نظر میرسد، تا با مونتاژ آغازین کند منهتن مطابقت داشته باشد. واکرها صحنههای گستردهتری دریافت میکنیم که مانند گروههای شهری اجرا میشوند، در حالی که سایر صحنهها، به صورت ظاهری یا صوتی، از شخصیتهای اصلی حذف میشوند و به بقیه جهان به عنوان یک فاز گوش میدهند. علاوه بر این، فیلم بارها و بارها به ما کمک میکند تا با برجسته کردن قابل توجه شخصیتهایی که به نمایش میروند، علیرغم تمام احساس اپرا، حیلهی احساسی خود را به خاطر بسپاریم. توسط مادر لیزا که سرگرم کننده در یک نمایش است. در نوع طولانی، لیزا نیز درگیر یک نمایش مدرسه است، علیرغم این واقعیت که ما کمی از آن را نمی بینیم. با خواندن و گفتگوهای سالن مطالعه، از جمله غزل هاپکینز یا مدخلی از "شاه لیر" شکسپیر. توسط لیزا لحظهای به سینما میرود قبل از اینکه برنامه را ترک کند - با توجه به اینکه «مارگارت» فیلم اصلی اینجاست.
من عاشق این انعکاس هستم و بهعلاوه برایم اهمیت میدهم که چقدر قابل توجه است. برای نمایشی است که تا حد زیادی از دیدگاه یک نوجوان پر شور دیده می شود. علیرغم این واقعیت که شخصیت آزمایشی شخصیت او و زبان بومی دبیرستانی او ممکن است سخت گیر باشد، آنا پاکوین این قسمت را میخکوب می کند. بازیگران مکمل خانواده قابل توجهی نیز دارند. غیر از برودریک و دیمون که اساساً نقشهای تکنتی گستردهتر را بازی میکنند، جی. اسمیت-کامرون نقش بسیاری از مادر دختر پاکوین را بازی میکند و ایمپرنت روفالو، ژان رنو، رزماری دیویت، کایران کالکین و آلیسون جنی قابل توجه همگی نقشهای کوچکی دارند. . علیرغم این واقعیت که من فکر میکنم «منچستر کنار دریا» نتیجه لونرگان درد و گناه را با محو شدن کماهمیتتر و قوام بدون نفخ کنترل میکند، من برای بازتاب خلاقانه در اینجا ارزش قائل هستم.
در تعداد معدودی گسترش مییابد. پیشنهادهایی از طرف دوستداران فیلم، من «مارگارت» را در حال حاضر به دلیل جایگاهش به عنوان یک داستان اخلاقی برای 11 سپتامبر دیدم. مطمئناً، در اینجا چند عکس نمادین از هواپیماهای بالای منهتن وجود دارد، و بحث های اتاق خانه در مورد ستم روانی غیرضروری به نظر می رسد اگر لونرگان به دنبال آن نبود، با این حال فکر می کنم به این شکل کوتاه می آید. ، از گفتن هر چیز قابل توجهی در مورد این وضعیت. به طور موجه، احساسات ممکن است در ساعت ایجاد سال 2005 بیش از حد خام بودند. دیگر طرحهای فرعی انتقال، برای مثال، انحراف برداشتن جنین، تا حد زیادی بیمعنی به نظر میرسد. به طور کلی، یک تصویر بیش از حد تهاجمی نسبت به اکثر فیلمهایی که واقعاً به هیچ وجه تهاجمی نیستند، مطلوب است، و «مارگارت»، از دردناک پس از ساخت پس از 2005، تا اواخر و پر ادعایش در سال 2011، و این ارزیابی مجدد اولیه ناشی از برش طولانی، اگر تهاجمی نباشد، چیزی نیست. من بیش از حد شوکه نیستم که لونرگان مشکلاتی را برای بریدن تصویر تجربه کرده است، یا اینکه یک کارگردان هرگز به دلیل آن بریده نشده است. «منچستر کنار دریا» در حقیقت غالب است، با این حال این تقلید از «مارگارت» است که مانع از ماندگاری برخی از داستانهای فرعی موضوعی در رگههای عملگرایانهتر میشود، با این حال قابل توجهترین نقطه قوت آن همان اپراهای مشابه است.
دانلود فیلم Margaret 2011 (مارگارت) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
مارگارت درباره یک خانم جوان دبیرستانی به نام لیزا کوهن (با بازی آنا پکوین) است که یک روز ناخواسته یک راننده حمل و نقل (با بازی ایمپرنت روفالو) را اشغال می کند. وسیله نقلیه از چراغ قرمز عبور کرد و یک خانم را به طرز وحشتناکی کشت. داستان فیلم زمانی کلید می خورد که لیزا با لباسی وحشتناک در جاده نشسته است و گریه می کند و همه چیزهایی را که باید به پلیس بگوید در نظر می گیرد. آیا این هر کدام یک بدبختی بود؟ مقصر چه کسی بود، او یا راننده؟
مارگارت از نظر محتوای بصری، علیرغم اینکه حاصل سال 2011 است، حال و هوای فیلم های ابتدایی قرن بیست و یکم را دارد. برای مدت زمان قابل توجهی در برزخ در جریان بوده است. سپس یک فیلم 2 و نیم ساعته را مدیریت می کنیم که قابلیت یک فیلم کوتاه نیم ساعته را دارد و به طرز سرگرم کننده ای این مدت در نسخه طولانی به سه ساعت و شش دقیقه افزایش می یابد.
اولین شماره فیلم اینها نیست، در عین حال بازی وحشتناکش. اگرچه مارگارت از سرگرمیکنندگان بزرگ و ماهری استفاده میکند و حتی سرگرمیهای اختیاری غیرمعمولی مانند ژان رنو را در فهرست بازیگران خود دارد، اما ناتوانی کارگردان در بازی کردن آنها به یک سوء استفاده فوقالعاده از توانایی تبدیل شده است. در میان آنها، شاید آنا پکوین از هر نظر تا حدودی 1) کارگردانی تر و 2) جذاب تر باشد، اولی نتیجه ایده شخصی است که بازی می کند و دومی نتیجه سوژه های جنسی فیلم است و این آی تی! این که این قسط معادل یک نفر نیز بیابان هایی دارد که باعث شده از آن به عنوان چیزی که باید استفاده شود استفاده نشود. به عنوان مثال، عبارت "من شرمنده هستم" بارها و بارها از زبان لیزا شنیده شده است، که ممکن است برخلاف رفتار یک نوجوان تازه توسعه یافته و سرکش باشد.
مسئله بعدی این است که ثبات داستان بنابراین در چند لحظه ابتدایی داستان، میتوانید سرنوشت راننده حملونقل را در نهایت، لیزا و مادرش، و در کمال تعجب، تجربهای که با پدرشان اتفاق میافتد و شاهد موقعیتهایی فیلم و حرکت آن همان طور که جمعیت برای فیلمی که یکی از جذابیت های آن است، انتظار دارد. روایت و به تصویر کشیدن جمعیت را تخلیه می کند و هوای کم نور و دلسرد کننده فیلم بر این ضعف 3 ساعته می افزاید. مولفه های پروزایسم های بلوغ نیز به وفور در فیلم Margaret یافت می شود که قابل توجه ترین آنها حاملگی لیزا و برداشتن جنین است که روایتی کاملاً کلیشه ای و مضحک دارد.
مارگارت درباره یک بانوی جوان دبیرستانی است. به نام لیزا کوهن (با بازی آنا پکوین) که یک روز ناخواسته یک راننده حمل و نقل (با بازی ایمپرنت روفالو) را اشغال می کند. وسیله نقلیه از چراغ قرمز عبور کرد و به طرز وحشتناکی یک خانم را کشت. داستان فیلم زمانی کلید می خورد که لیزا با لباسی وحشتناک در جاده نشسته است و گریه می کند و همه چیزهایی را که باید به پلیس بگوید در نظر می گیرد. آیا این هر کدام یک بدبختی بود؟ مقصر چه کسی بود، او یا راننده؟
مارگارت از نظر محتوای بصری، علیرغم اینکه حاصل سال 2011 است، ذهنیت فیلم های ابتدای قرن بیست و یکم را دارد. برای مدت طولانی در برزخ گیر کرده است. سپس یک فیلم 2 و نیم ساعته را مدیریت می کنیم که قابلیت یک فیلم کوتاه نیم ساعته را دارد و به طرز سرگرم کننده ای این مدت در نسخه طولانی به سه ساعت و شش دقیقه افزایش می یابد.
اولین شماره فیلم اینها نیست، اما بازی کاملاً وحشتناک آن. اگرچه مارگارت از سرگرمیکنندگان عالی و مناسب استفاده میکند و حتی سرگرمیهای اختیاری غیرمعمولی مانند ژان رنو را در فهرست بازیگران خود دارد، با این حال ناکامی کارگردان در بازی آنها به یک سوءاستفاده فوقالعاده از توانایی تبدیل شده است. در میان آنها، شاید آنا پکوین از هر نظر تا حدودی 1) کارگردانی تر و 2) جذاب تر باشد، اولی نتیجه ایده شخصی است که بازی می کند و دومی نتیجه سوژه های جنسی فیلم است و این آی تی! اینکه این قسط معادل شخص نیز تسلیماتی دارد که باعث شده از آن به عنوان چیزی که باید استفاده شود استفاده نشود. به عنوان مثال، عبارت "من شرمنده هستم" بیش از یک بار از زبان لیزا شنیده شده است، که ممکن است برخلاف رفتار یک نوجوان تازه رشد یافته و سرکش باشد.
مسئله بعدی این است که ثبات داستان بنابراین در چند لحظه ابتدایی داستان، میتوانید سرنوشت راننده حملونقل را درک کنید، سرانجام لیزا و مادرش، و در کمال تعجب، تجربهای که با پدرشان اتفاق میافتد و شاهد موقعیتهایی از این ماجرا هستند. فیلم و حرکت آن همان طور که جمعیت برای فیلمی که یکی از جذابیت های آن است، انتظار دارد. روایت و به تصویر کشیدن جمعیت را خالی می کند و هوای کسل کننده و دلسرد کننده فیلم بر این خستگی 3 ساعته می افزاید. مؤلفههای پیش پاافتادگی بلوغ نیز در فیلم Margaret بهخوبی یافت میشود، که قابل توجهترین آنها بارداری و ختم زودهنگام لیزا است که داستانی کاملاً غیراصولی و مضحک دارد.
دانلود فیلم Margaret 2011 (مارگارت) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
«بهار و پاییز» نوشته جرارد مانلی هاپکینز مارگارت، آیا میگویید که برای رها کردن گلدنگرو عزاداری میکنید؟ برگها، مشابه چیزهای انسان، شما با ملاحظات جدید خود واقعاً بر روی آنها تمرکز می کنید، آیا می توانید؟ خوب! هر چه قلب پیرتر میشود، دیری نمیگذرد که به چنین مناظری سردتر میرسد، و از زمزمهای دریغ نمیکند، اما جهانهای آرد برگ وود دروغ میگویند. اما شما گریه خواهید کرد و می دانید چرا. در حال حاضر بدون توجه، جوان، نام: چشمه غم و اندوه چیزی بسیار شبیه است. نه دهان، نه ذهن، چیزی را که قلب می دانست، گمان می کرد: این نفرینی است که انسان به خاطر آن به دنیا آمده است، مارگارت است که برای آن غمگینی.
این غزل به من لرز می دهد. کنت لونرگان مجبور بود به متیو برودریک فرصت درک آن را بدهد، و اگر با اقبالی موفق به این آزادی می شد، فیلم ارزش ارائه را داشت. لونرگان و برودریک همراهان مادام العمر هستند، و برودریک با فکر کردن به دهه 1980، با مرگ برخورد قابل توجهی داشت. اگر نادان هستید می توانید در مورد آن تحقیق کنید. غزل مهمتری درباره مرگ که من هرگز نشنیدهام، و با توجه به آنچه که من با زندگی متیو برودریک آشنایی کمی دارم، تصور میکنم که او باید به طور استثنایی تمایلات زیادی به مرگ و میر داشته باشد. همچنین، من تعجب می کنم که نه با هیچ نفرت یا طرز صحبت، بلکه با شفقت مستقیم، مرد چگونه با خودش زندگی می کند؟ در واقع، بر خلاف او، قطعاً اگر در آن تصادف هولناک اتومبیلرانی گیر نمیآمد. با فرض اینکه فیلم های او را ببینید، بعد از 1987 چیز دیگری در مورد او وجود دارد. یک چیزی کاهش یافته است. چیزی عمیق تر گسترش یافته است. هاپکینز، در غزل خود، آشکارا به ما نشان می دهد که وقتی افراد گذر را می بینند، اندوهگین می شوند، اما در طول مدتی که برای اندوه سپری می شود، خود را به گونه ای دیگر می بینند، و این امر حکمت جدیدی را به ما می گشاید.
من خودم موفق شده ام. از بین رفتن به روش های دیگری بیش از یک مورد، با این حال برای یافتن آنچه به دست آورده بودم، به سرمایه گذاری طولانی نیاز داشتم. من سال ها را در داخل محوطه ای که برای خودم ساخته بودم گذراندم. با این سوال که من بر زندگیم فرمانی دارم، در سلول مستقل دست و پا می زنم. چشمانم را باز می کردم و هر چند وقت یکبار پوزخند می زدم، هرچند کوتاه. با این حال دوباره چشمانم بسته می شد. رویای بد به دنبال خواهد داشت. آن زمان، تا آنجا که ممکن است به من مربوط باشد، یک قطعه حیاتی برای توسعه بود.
دانشجویان مبارز به عنوان متخصص یک مبادله آموزش دیده اند، در حالی که به دانش آموزان آینده دار دبیرستان دستور داده می شود که در زمینه خود متخصص باشند. سرنوشت ها این احتمال که هیچ محدودیتی ندارم وسوسه شدم. وقتی نگاهی کوتاه به آنها کردم، آنقدر گیج شدم که حتی به فکر بلند شدن هم نبودم. من آنجا مثل یک حلزون دراز کشیدم، زمان طولانی من پر از تلاش های کوتاه و دیوانه وار برای پذیرش این واقعیت جدید وحشیانه بود. شاید من خیلی از موارد منفی را به صفر رساندم، زیرا مدت ها قبل ضعف و در نهایت جداسازی غالب بود. پس از برخاستن از آن نقطه، در حال حاضر ترجیح می دهم به زندگی خود در مورد توانایی بی حد و حصر روح انسان و زیبایی جهان فکر کنم. در حالی که من واقعاً نمی توانم بگویم که هر دو واقعاً با اعتماد به نفس کامل وجود دارند، احساس می کنم باید به باور کردن اعتماد کنم.
من متیو برودریک را با توجه به این واقعیت درک می کنم که معتقدم تا حدودی می توانم ارتباط برقرار کنم. با احساسی که احتمالاً زمانی که آن حادثه وحشتناک در سطح همهجای او اتفاق افتاد، که در سن 24 سالگی در فیلم Margaret آمریکایی خدایی شده بود. من تحت تأثیر فیلم لونرگان هستم که بدبختی دوست قدیمی اش را مدیریت می کند. در نوجوانی با بدبختی و دستاوردهای متعاقب آن مواجه شدم. به عنوان یک فرد جوان، من شاهد از هم پاشیدن واقعیتم در اطرافم بودم. من در حال حاضر فکر می کنم، و مارگارت به من کمک می کند تا آنچه را که در استخوان هایم می دانم به یاد بیاورم.
ده زمان قبل، می توانستم بدون زحمت در مورد این موضوع بنویسم. کلمات و افکار از من بیرون می رفتند و من از آن کلمات خشنود می شدم. با این حال، فکر نمیکنم از موضع اطلاعات چیزی بیان کرده باشم. اکنون که آهنگسازی میکنم، احساس رضایت عمیقی به اندازه احساس مراقبت ندارم. من نیازی ندارم به خودم نشان دهم که عالی هستم. بلکه باید خودم را بیشتر بشناسم. من واقعاً نیاز دارم که به عنوان یک فرد روی آن کار کنم و نه به این دلیل که فرد نیاز دارد، بلکه از آنجایی که باید این کار را انجام دهد، و با توجه به این واقعیت که به نظر می رسد هنوز نمی توانم راضی باشم.
من اغلب از این می ترسم که وقتی برای مدت طولانی روی زمین دراز کشیده بودم و آماده بودم توسط چیزی بیرون نجات پیدا کنم، تکه ای از من به تدریج به سطل لگد زد یا احتمالاً از تلافی گذشته کم شده بود. مارگارت از من حمایت می کند. این به من توصیه می کند که فقط بر خودم مسلط هستم. نمایش، رقص، نبرد، داستان نه با مسائلی که من به آنها رسیدگی کردم، بلکه با من شروع و به پایان رسید. برگرد و غزل را بخوان. برگردید و صحنه ای را تماشا کنید که در آن آنا پاکوین و جی. اسمیت-کامرون مانند دارت به طرف یکدیگر زیاده روی می کنند. ببینید منظورم چیست؟ درک میکنید که چقدر میتوانیم هق هق کنیم، و نمیدانیم چرا؟ در حالی که در کودکی به زندگی فوق طبیعی و بی حد و حصر اعتماد داشتم، به عنوان یک مرد باید اضافه کنم که این زندگی نیز ظریف است. باید حفظ شود. سعی کنید آن را کنترل کنید، و ما در نبرد خودکشی خواهیم کرد.
دانلود فیلم Margaret 2011 (مارگارت) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
وای - باشه، از کجا شروع کنم؟ من طیف وسیعی از فیلمهای متحرک، از طیف گستردهای از کلاسها و سبکها را دوست دارم و مارگارت چیزهای زیادی برای تجویز برای صنعتگر دارد که در درون هر یک از ما نهفته است و درک دلیل جذب سرگرمیکنندگان به آن کار دشواری نیست. محتوا و سبک رئیس.
همانطور که قبلاً گفته شد، فیلم حول محور وجود یک جوان دبیرستانی نیویورکی به نام لیزا می چرخد که نقش بسیار خوبی توسط آنا پاکوین جوان در بهترین شغل خود بازی می کند. او یک زندگی معمولی طبقاتی کارگری دارد، با والد مجردش که با بازی در نمایشنامههای کوچک و در عین حال عمیق نیویورک زندگی میکند، آرام زندگی میکند، او به مدرسهای منصفانه میرود و مربیانی خوب و در عین حال نه عالی دارد (با بازی متیو برودریک و مت دیمون). ) سر بالا - در حین بازی با راننده یک وسیله نقلیه در حال حرکت، لیزا به طور تصادفی باعث یک اتفاق ناگوار می شود، که حقیقت را بگوییم، او واقعاً بیشتر از راننده حمل و نقل پاسخگوی آن است. این موقعیت انگیزهای برای تغییر در لیزا است و در صورتی که به نظر میرسد هر یک از آنها برای بهبود اوضاع باشد، زمانی که ترتیب فوقالعادهای برای دوست داشتن او در جایگاه اصلی وجود نداشته باشد، خودش را تثبیت میکند و دوست ندارد. سایه های 11 سپتامبر همه جا را فراگرفته است و بخش بزرگی از جریان مخفی برای احترام به نیویورک است، همانطور که در حال حاضر است و گفتگوها در مورد سوریه و ستم روانی در جهان اسلام مرتباً به عنوان یک مبارزه نقطه ای در بین افراد کم مطالعه در تاریخ لیزا بالا می رود. کلاس، مشاجره ای که او اغلب با نظرات مغرضانه و متعصبانه اش باعث می شود. فیلم انحرافات متفاوتی دارد، مادر لیزا با ژان رنو با یک فرانسوی بسیار ساده و در عین حال خوش اخلاق آشنا می شود که باید جلیقه اعضای خدمه Star Trip با رنگ قرمز را بپوشد، پدرش در ساحل غربی زندگی می کند و به نظر می رسد که به او استراحت می دهد که در نهایت هرگز هرگز نمی شود. پدیدار می شود. لیزا شروع به تلاش برای متهم کردن راننده حمل و نقل به عنوان رویکردی برای آزمایش مسئولیت خود می کند. سبک فیلم از نظر سطحی غنی است، نماها منتظر می مانند و صدا غالباً در بحث های افراد پشت صحنه شناور می شود تا زیرمتن شهری را به شهری اضافه کند که به وضوح هنوز در حال بهبودی است. همه کاملاً مثال زدنی و تلاش هستند، اما می توان دید که نبرد با آلتر از کجا آمده است. بخشهای اینجا بسیار ستودنی هستند، بازی بینقص است، چهرهای معتبر برای زندگی مردم وجود دارد که منتظر آن هستیم، زیرا به نظر میرسد که همه در شهر به دنبال پاسخی برای درگیریهای زندگی خود هستند که به طور کامل درک نمیکنند. تلاش خود را برای مدیریت چیزی متفاوت است. ما هواپیماهایی را میبینیم که در نماهای مختلف از افق عبور میکنند و طرحهای جدید آسمانخراش نیویورک با خوشحالی در کنار هم با شخصیتهای قدیمی شهر زیر نبرد مینشینند تا بفهمند کجا با این صحنه میآیند، بنابراین من این کار را کردم. تا حدی من برای کاراکترهای اساسی احساس گرفتاری داشتم، تصادف وحشتناکی که با چنین جزئیات غریزی کار میکرد، با این حال من واقعاً هرگز او را ترجیح ندادم و در پایان بیش از حد برایم مهم نبود. به نظر میرسد که شخصیتهای قابل بازخرید بیشتر زمان کمتری را در صفحه نمایش اشغال میکنند که در بعضی مواقع مایه شرمساری بود، در برخی دیگر کمتر. من احساس میکردم که ممکن است 45 دقیقه از دست داده باشد و یک فیلم برتر و فشردهتر باشد، با یک سرمقاله مناسب و صحنههای پاکشده به دیویدی اضافه شده تا ستایش کنم که کجای کار اشتباه است. وقتی مادر و دختر کوچولو در پایان با هم کنار میآیند، من کمتر از آنچه باید میبودم راضی بودم. هنوز در اینجا چیزهای زیادی برای قدردانی وجود دارد، به عنوان یک بررسی برای سرگرمی ها و تخصص آن جذابیت باورنکردنی خواهد داشت، اما برای کسانی که بیشتر به دنبال یک گشت و گذار قوی هستند شاید کمتر. در هر صورت، صحنه با ماتیو برودریک به عنوان مربی ناامید نویسندگی انگلیسی که به نظر می رسد درک کمتری از شکسپیر نسبت به دانش آموختگانش دارد، کاملاً فراتر از ارزش است. فیلمی درباره شخصیت او میتوانست خندهدار باشد، اما شاید کمتر برنامهریزی شده باشد.
دانلود فیلم Margaret 2011 (مارگارت) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من به طرز غم انگیزی خودم را در معرض کات کامل 3 ساعته مارگارت قرار دادم. یک فیلم در حال گذار آشکار پس از عواقب ناشی از مرگ توسط RTA که به طور ناخواسته توسط دبیر دبیرستانی لیزا (پاکین) به وجود آمد.
لیزا به دلیل نیت سطحی نگاه کردن به دنبال یک کلاه به سبک تگزاسی است. آن را برای یک سفر اسب سواری با پدر گمشده اش دوست دارد. او که بیثمر است، رانندهای را میبیند که وسایل اضافی مورد نظرش را پوشیده است. سپس، در آن نقطه، به سرعت به دنبال حمل و نقل می رود، با تکان دادن شدید، از راننده حمل و نقل می پرسد که کلاه خوب خود را از کجا آورده است. راننده به خود اجازه می دهد که مشغول شود، از چراغ قرمز عبور می کند و با وسیله نقلیه خود یک واکر را تشریح می کند. لیزا در حالی که او از خانه بیرون می رود، در کنار خانم می ماند و در نهایت می گذرد. سپس فیلم، در آن نقطه، «آشفتگی درونی» لیزا را که پس از وقوع با آن مواجه میشود، به تصویر میکشد، اما به طرز بدی.
مارگارت تجسم ترکیب محتوای افتضاح است، به طور جدی نیاز به بهبود شخصیت دارد و فقط تا حدودی خود را با برخی فیلمبرداری که همه با ویرایش عجیب و نامنسجم فیلم پراکنده شده است، اثبات می کند.
آیا در چنین موقعیت هایی انتظار می رود کسی که دلیل دور زدن دیگری است، از نوعی خود تصدیق عبور کند. . این اتفاق نیفتاد لیزا درجه مناسبی از گناه را بیان نکرد. او نه وحشی شد، نه در هیچ فروتنی شرکت کرد و نه به دنبال بخشش بود. عذرخواهی نکرد و تا آخر هم اجازه مسئولیت واقعی نداشت. مسئولیت او در تمام طول فیلم از نظر ذهنی مشخص نبود، بلکه در یک زن و شوهر طغیان های دوران کودکی مشخص بود.
من به سرعت از لیزا بیزاری کردم، او در این مرحله به طور عجیبی بداخلاق، خود را درگیر و نوجوان بود. داشتن یک تبادل به طور جدی پیشرفت کرده است. ارتباط شخص غیرمعمول بود، به ویژه در حالی که شامل شخصی که تبادل امیلی غیرمنطقی بود و به اندازه کافی اجرا نمی شد. شاید این شیوه ای است که نیویورکی ها با هم ارتباط برقرار می کنند، من انگلیسی هستم، پس چه می دانم؟
تقریباً هر یک از افراد در مارگارت به راحتی تحریک شده اند، من احساس می کنم که فیلم عموماً توسط مشاجرات غیر ضروری گرفته شده است. . من نسبت به هیچ یک از شخصیت ها احساس دلسوزی نکردم و با یک فشار، شخص اصلی که با او تمایل داشتم رامون (ژان رنو) بود که به طور مرموزی کشته شد. که همانطور که می بینم روشی سست برای حذف یک شخص از داستان است.
همانطور که توسط خود لیزا تایید می شود، فیلم نشانی از تمایل واقعی یا احساس ارتباط بین شخصیت ها را از دست داده است. به نظر میرسید که همه به قطبنمای اخلاقی دیگری نیاز دارند.
پس از این قسمت، لیزا مانند هر فرد معتبری که میخواهد به خود بازگردد، به یک ناراحتی فوقالعاده برای هر روح سوگواری که مجبور به همکاری با او است تبدیل میشود. همبستگی متکبرانه لیزا بین خودش و دختر کوچولوی مونیکا مضحک است، و صحنه ای که او روی آقای آرون (دیمون) می ریزد نفرت انگیز است زیرا به نظر می رسد او برای هیچ محدودیتی آماده نیست. من تمام مدت از نظر آوازی به لرزه افتادم.
دانش دیوید در مورد شکسپیر در حال احیا بود و بخش اصلی آن بسیار جالب بود.
طرح فرعی مارگارت همانطور که در میان رامون و جوآن به تصویر کشیده شده بود. /لیزا و آقای هارون بهاندازهی کافی به شعلهای قدیمی (که علاقهای ندارد) اشکال میکنند، آنها بدون شک مطابقت خواهند داشت. من مطمئن نیستم که این چیزی است که باید به خانه برگردد. در خلاصه، من احساس کردم مارگارت یک ناامیدی مطلق است، اما حاوی چند دیدگاه سیاسی است که نشان می دهد چرا ممکن است آن را به سمت پیشرفت در آمریکا سوق داده است. بخش قابل تایید اصلی فیلم زمانی بود که لیزا با مادرش بر سر مکانیزم انحرافی که اخیراً از آن متنفر بودند، دوباره متحد میشود، اما در نهایت شکوه و عظمت را در آن میبینیم.
دانلود فیلم Margaret 2011 (مارگارت) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
پس از اولین باری که او در "تو می توانی به من تکیه کنی"، فیلم جدید کنت لونرگان با مهارت بسیار عادی بود. رئیسی که با نمایشهایی از نوع «این جوانی ماست»، «قهرمان لابی»، «گالری ویورلی» و دیگر نمایشهایی که در صحنه نیویورک دیده میشود، به تئاتر اضافه شده است. در حال حاضر، پس از کشش قابل توجهی در قفسه ها، "مارگارت" او یک سال پیش تحویل داده شد. وقتی آن را از نظر مالی ندیده بودیم، اجرای DVD را به عنوان هدیه به ما دادند. «مارگارت» مشکلاتی داشت، با این حال آخرین نسخه با یک فصل 150 دقیقهای، بهنظر میرسد که بهطور قابلتوجهی طولانیتر از نحوه نمایش آن بر روی صفحه است.
دلیل اصلی این است که یک خانم جوان بیفکر، لیزا که فعالیتهایش راننده حملونقل را به خود مشغول میکند، اتفاقی مرگبار را برمیانگیزد که در آن یک بانوی بیعیب که از خرید برمیگشت، مستقیماً جلوی چشمانش با وسیله نقلیه برخورد میکند. لیزا که برای کمک به شخص مورد نظر مسابقه میدهد، با لگد زدن سطل در آغوشش، با مرگ روبرو میشود. لیزا از چیزی که می بیند ناراحت می شود و به شرایط نزاع خود می افزاید. او یک بانوی جوان افتخاری است که با جدایی از مادر و خواهر و برادر جوانش در منهتن زندگی می کند. او به یک مدرسه آبرومندانه میرود و به هر دلیلی باید یک بانوی جوان سعادتمند میبود تا زمانی که این بدبختی زندگی و دیدگاه او را نسبت به آن تغییر دهد.
در قلب، انبوهی از تفکرات پشت سر وجود دارد. فیلمنامه آقای لونرگان. به عنوان یک موضوع مهم است که خود لیزا به زندگی در پی دیدن بانوی کارکشته تر و پاسخ ندادن به پلیس که واقعاً باعث این بدبختی شده است، زنده می شود. لیزا در ماموریت خود برای اصلاح یک اشتباه، بستگان تازه زنده قربانی را دنبال میکند که هرگز نمیتوانست بیشتر درباره آنچه در نیویورک رخ داده فکر کند. با کمک نزدیکترین همراه زن مرده، لیزا تصمیم می گیرد به مبارزه برای چیزی که احساس می کند خارج از پایگاه است ادامه دهد. در حالی که یک مشاور حقوقی برای مبارزه در پرونده آورده می شود، پول نقد از سازمان حمل و نقل ارجاع داده می شود، به این ترتیب تصویر پسر عمو و خانواده اش در آریزونا که نمی توانستند کمتر به این حادثه اهمیت دهند، اما در حال حاضر با تعهد او ثروت را گرامی می داشت و عمیقاً روی پسر عموی مرحومش تمرکز می کرد.
در رابطه لیزا و مادر سرگرم کننده اش نیز مشکلی وجود دارد. لیزا مادری را که او را سطحی می بیند سرزنش می کند. لیزا در مورد زندگی جنسی خود دچار تعارض بود، اما به طور غیرمنتظره ای تصمیم می گیرد که باکرگی خود را با بچه ای از دست بدهد که تصمیم می گیرد به عنوان یک شناسایی مشروعیت، این تمایز را انجام دهد. از اینکه لیزا به مربیای که باید بهتر میدانست، ضربه میزند، خوشحال نیست، اما با قضاوت بهتر او برای بستری کردن شاگردش در تضاد است.
بازیگری، به طور کلی، درجه یک است. آنا پاکوین در نقش لیزا چشمگیر است. ما خانم پاکوین را در صحنه نیویورک دیدهایم و او به طور مداوم بهتر میشود. لیزا بداخلاق خود را در یک خانم جوان با دلیلی در دل خود تغییر می دهد. جی. اسمیت-کامرون، که خانم لونرگان است، همه چیز را در نظر گرفته است، در هر نمایشنامه ای که به او نزدیک می شود، کارهای خارق العاده ای انجام داده است. به عنوان مادر لیزا، او در روش شناسی خود فوق العاده است. افرادی مانند مت دیمون، متیو برودریک، جنی برلین، آلیسون جنی، کیران کالکین و دیگران ظاهر کمی دارند. مارک روفالو که در اولین فیلم آقای لونرگان درخشید، در مارگارت کاری ندارد. ژان رنو که اشتباه گرفته شده است به عنوان یک متعصب و متعصب ظاهر می شود.
می توان تصور کرد که با توجه به آب و هوای مناسب، کنت لونرگان با یک فیلم پیروز ظاهر می شد. «مارگارت» دقایق فوقالعادهای دارد و همچنین فیلمهای ایدهآل بودن را پایین میآورند.
دانلود فیلم Margaret 2011 (مارگارت) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
مارگارت، تا زمانی که تقریباً 3/4 فیلم از بین نرود، با اهمیت آن عنوان مهارت پیدا نمی کنیم، و در کمال تعجب، در آن مرحله، می توانید آن را از دست بدهید. مارگارت یک اثر تهاجمی نمایشی اصیل است، نوعی که امروزه به ندرت ساخته می شود و تهیه کنندگان فیلم بخش عمده ای از تخصص آن را از دست داده اند. با وجود این که بهواسطه موضوع، گفتمان، طول و طرحهایش به وضوح متوجه بزرگسالان میشود، احتمالاً برای نوجوانانی که با دلهره وجودی لیزا کوهن، آنا پاکوین همراهی میکنند، بیشتر از بزرگسالانی که به خاطر نمیآورند در دسترس است. قدرت بلوغ نزدیک به خانه، یا از فعالیتهای نیمهاندیشانهای که او انجام میدهد عصبانی هستند.
فیلم عمداً سرعت دارد، برخی در نهایت آن را به طرز دیوانهکنندهای کند میبینند، اما واقعاً از سرعت آن بهره میبرد. تقریباً در کل راه به طوری که می توانید آنچه را که در مسیر به شما گفته شده است در نظر بگیرید. سپس مجدداً یک برش محدودتر جایگزین میتوانست در آغاز محبوبیت تحویل تأثیر داشته باشد.
چهار کاراکتر نیاز به توجه دارند. به نظر می رسد ژان رنو، رامون، کاملاً فراتر از طرح اصلی است، با این حال او تبدیل به مادر لیزا، جی. اسمیت کامرون می شود، تمرکز اصلی فراتر از بازیگری او، موقعیتی که به طور مؤثری جدا شدن لیزا را تسهیل می کند و تثبیت او را تقویت می کند. متیو برودریک، مربی انگلیسی، نه تنها عنوان فیلم را در نهایت به ما می دهد، بلکه در مورد شکسپیر یک بحث کلاسی قابل توجهی دارد که در طی آن نمی تواند یک دانش آموز را متقاعد کند که چرا بحث او خارج از پایه است - - این یک ثانیه در هر بار است. برخوردهای نوجوانان به آنها نشان می دهد که دنیای بزرگسالان ممکن است هر یک از پاسخ ها را نداشته باشد. ناراحتی در اینجا این است که دانشآموز یک تند و تیز با یک مشاجره آشکار است، اما مربی او نمیتواند با پیچ درست وارد سرسختی خود شود و از قدرت به یک جدال بازمیگردد - تصویری وحشتناک. مت دیمون، آقای آرون مربی مرتبط با شماره، هموطن لیزا در طرح اصلی مربوط به مرگ یک زن در یک تصادف حمل و نقل می شود. در لغزش وحشتناک فیلم، او به همین ترتیب وارد یک تجربه جنسی کوتاه با او میشود - - به نظر نمیرسد طبق دیدگاه او آن را بررسی کند. توجیه آن از همه نظر این است که صحنهای دیگر را ایجاد میکند که در نهایت با اعلام اینکه جنین برداشته شده است شروع به مسئولیت در مورد حرکات خیالی خود میکند، اما همدستان جنسی خود را به دام نمیاندازد و او را از خشم نجات نمیدهد و زمان زندان قابل تصور است.
در نهایت امیلی، جنی برلین وجود دارد که از نظر احساسات به همان اندازه که لیزا ممکن است در نوجوانی بزرگ شده باشد، فوق العاده است. با این حال، همانطور که در چند صحنه کلیدی می یابیم، تضادهایی بین بزرگسالان و بچه ها وجود دارد، به طوری که آنها فکر می کنند و خودشان را بیرون می دهند. امیلی سیلی لفظی به لیزا می زند: "چون... این یک درام نیست! علاوه بر این، ما همه شخصیت های حمایت کننده برای نمایش زندگی شگفت انگیز شما نیستیم!" و در آخرین صحنه در دفتر وکیل در حالی که او و امیلی درک می کنند که پسرعموی ماندگار زن مرده به طور غیرقابل انکاری بیشتر به بازپرداخت پول مربوط می شود تا اینکه راننده حمل و نقل را در همدستی با لیزا در وادار کردن او به چراغ قرمز و عجله کند. اتفاق مرگباری که لیزا بالاخره به خودش، امیلی، و ما اعتراف می کند که او نیز در این گذر، طرفی قابل سرزنش است.
هر فیلم معاصری که زندگی را واقعاً به این شکل میپردازد و برای قرار دادن آن در فضایی عملی نیاز دارد، دست نیافتنی است. به احتمال زیاد لکه های او به دلیل عدم تلاش و تمرین نیست.
دانلود فیلم Margaret 2011 (مارگارت) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
لیزا (آنا پاکوین) جوانی در شهر نیویورک است که به یک آکادمی خصوصی محرمانه می رود. او یک راننده حمل و نقل شهری را اشغال می کند تا جایی که او چراغ قرمز را می زند و یک نفر را پیاده می کشد. صحنههایی که راه را هموار میکنند و شامل آن مناسبت میشوند، بسیار ضبط شدهاند، با اتفاق ناگوار واقعی با جزئیات وحشتناک معرفی شدهاند. لیزا بازپرس کاوشگر را گمراه می کند و می گوید که چراغ سبز است. دقیقاً دلیل دروغ گفتن او مشخص نیست - او می گوید برای محافظت از راننده. پس از این اتفاق ناگوار، داستان لیزا را دنبال می کند که تلاش می کند احساس مسئولیت خود را در مورد این موضوع مدیریت کند. تاثیری که روی او می گذارد این است که او را از یک جوان معمولی بی احترام و باهوش به فوق العاده تحریک پذیر و تحریک کننده تبدیل کند. Paquin به طور موثری در به تصویر کشیدن تحقیر جوشان عمل می کند، رفتاری که باعث می شود بیشتر همکاری های او با دیگران به سرعت تبدیل به مسابقات فریاد زدن مهم شود. در صورتی که دوست دارید تنش دراماتیک نوجوان را در دوزهای کم تحمل کنید، ممکن است در مارگارت با مشکل مواجه شوید.
دقایق بسیار خوبی را در میان افراد زیربط در مطالعه لیزا میتوان داشت سپری کرد. سالن ها، به خصوص در میان لیزا و یک خانم مرکز شرقی. در هر صورت، کمین های شدید و پرهیاهوی لیزا هر مکالمه عاقلانه ای را به ضعف کلاس و همچنین شلوغی مارگارت قطع کرد. موقعیتی که در کلاس نویسندگی لیزا به زبان انگلیسی برگزار شد و معلم غزل «بهار و پاییز» نوشته جرارد مانلی هاپکینز را مطالعه کرد، به همین ترتیب دریچهای باز بود. غزل به ویژه در داستان کاربرد دارد (بعد از اینکه عنوان فیلم از خانمی که در آن به آن اشاره شده گرفته شده است)، اما پس از بررسی، هیچ گفتگویی وجود ندارد که بتواند معنای شعر و سلامت آن را به شرایط لیزا روشن کند. در نقطه ای که به لیزا نزدیک شد تا به پرسشگر پاسخ دهد، نگاه شفاف او را احساس کردم. پیش بینی اینکه کسی باید با اولین مطالعه سریع به اهمیت آن غزل تیره پی ببرد، بی معنی است، اساساً این برای من بود. برای مثال، دو سطر ابتدایی «مارگارت، زاری میکنی/ بر گلدنگرو در حال رها کردن» چیست؟ غزل سزاوار مطالعه است، بهسرعت که بخواهید آن را جستجو کنید.
هدایای متیو برودریک و مت دیمون اساساً در مشاغل جزئی آنها به عنوان معلم هدر میرود.
در حالی که فیلم در امتداد چنین داستانهای فرعی زیادی پیش میرود، مانند افسون لیزا از دیمون (عمقاً غیرقابل درک)، معشوقه مادرش که از یک نارسایی قلبی عروقی میگذرد، و ارتباط بین لیزا و پدرش در کالیفرنیا. یک نقص طرح مرگبار وجود دارد. این اتفاق ناگوار در یک گذرگاه شلوغ شهر نیویورک رخ داد و پس از وقوع حادثه، ده ها نفر بلافاصله در اطراف تجمع کردند. آیا می توان گفت که ما باید بپذیریم که یکی از آن افراد این اتفاق ناگوار را ندیده است؟
مارگارت با همه حساب ها سعی دارد چیزی را در مورد آمریکای پس از 11 سپتامبر بیان کند. در قمار اضافه کردن بیش از آنچه که برنامه ریزی شده بود، می توانستم حمل و نقل را به عنوان نماینده ایالات متحده ببینم که بر روی وقفه های ناچیز تمرکز می کرد و در عین حال مشرف به چراغ های قرمز بود (به یاد بیاورید که در روز رئیس جمهور به طور کامل در سنگ نیست به اعتصاب در ایالات متحده است. خلاصه داستان Auguat، 2011) و سقوط در جنگ عراق، کشته شدن افراد زیادی و ایجاد یک دوره طولانی غم و اندوه.
ممکن است یک نمایش جذاب تر مارگارت را به فیلمی شایسته تبدیل کند.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.