بارنابى فولتن » فراموشكار ( گرانت ) ، دانشمندى است كه روى یك داروى احیاى جوانى كار مىكند . میمونى دارو را در آبخورى مىریزد و باعث مىشود « بارنابى » و هسمرش ، « ادوینا » ( راجرز ) به نوبت به دوران كودكى خود برگردند .
زمانی که یکی از شامپانزه چشمه جوانی را پیدا می کند، یک شیمیدان متوجه می شود که زندگی شخصی و حرفه ای خود زیر و رو شده است.
حقه بازی یا مانکی بیزنس؛ فیلمی در سبک کمدی اسکروبال به کارگردانی هاوارد هاکس است. دکتر «بارنابى فولتن» فراموشكار، دانشمندى است كه بر روى يک داروى احياى جوانى كار میکند که باعث میشود آدم بزرگ ها بتوانند دوباره کودک شوند اما…
بارنبی فولتون یک شیمی دان تحقیقاتی است که روی یک چشمه قرص جوانان برای یک شرکت شیمیایی کار می کند. در حالی که یک دوز نمونه را روی خودش امتحان می کند ، به طور تصادفی دوز مخلوط اضافه شده به کولر آبی را بدست می آورد و معتقد است که معجونش همان چیزی است که م .ثر است. این مخلوط باعث می شود که موقتاً مانند یک نوجوان احساس و رفتار کند ، از جمله اصلاح بینایی. وقتی همسرش دوز بیشتری دریافت می کند ، در کودکی حتی بیشتر پسرفت می کند. وقتی یک دوست پسر قدیمی در این حالت با او ملاقات می کند ، معتقد است که هرگز دوست ندارد هرگز دیگر او را ببیند به معنای طلاق و فرصتی برای او است
وقتی یکی از شامپانزه های شیمیدانی سرچشمه جوانی را کشف می کند زندگی اش زیر و رو می شود...
دانلود فیلم Monkey Business 1952 (تجارت میمون) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
طعنه آمیز است که مک گافین از تجارت میمون هاوارد هاکس یک "چشمه جوانی" دارویی است، زیرا فیلم به طور فزاینده ای پروژه ای سفارشی به نظر می رسد که برای برافروختن دوباره جرقه نبوغ همکاری های دیوونه آمیز گذشته او با کری گرانت (حتی با گرانت) طراحی شده است. به تصویر کشیدن یک استاد غایب دیگر با یک همبازی حیوانی در اینجا، a-la Bringing Up Baby). روی کاغذ، همه چیز سر جای خود بود: یک فرضیه جذاب و حتی موضوعی، با دهه 1950 که نشان میدهد وسواس فرهنگی فزایندهای نسبت به «داروهای شگفتانگیز» نشان میدهد، همبازیهایی که هر دو تثبیت شدهاند (جینجر؟ مانند «فرد و جینجر»؟!) و جدید (چرا سلام، خانم مونرو!)، و هاکس، یکی از تحسین شده ترین کارگردانان عصر خود. مطمئناً میمون بیزینس به عنوان پرحاشیه ترین کمدی زمان خود، اوج جدید دوران شکوفایی اسکروبال شناخته می شد. اینطور نبود؟
متأسفانه، خود فیلم استعارهای دردناک برای ساخت آن ارائه میکند: دانشمند گرانت که در حال تلاش برای داروی شگفتانگیز خود است، همه مواد لازم را دارد، اما به نظر نمیرسد که نمیتواند آنها را به نحوی با هم ترکیب کند. نتیجه دلخواه را بدست آورید فیلمنامه و تدوین فیلم شتابزده و تکه تکه به نظر می رسد، با این که فیلم با حداقل انسجام بین صحنه به صحنه می چرخد، و این تصور را ایجاد می کند که فیلمنامه دائماً در صحنه فیلمبرداری دوباره کار می شود (در هالیوود کلاسیک به سختی یک عمل غیر معمول است، اما به ندرت چنین مشهود است). حتی هاکسی که معمولاً بی عیب و نقص است، از نظر کارگردانی دست و پا می زند، تلاش می کند تا با لحنی (دیوانه یا مرده؟) کنار بیاید و با سرعتی سست و پرپیچ و خم که به نظر نمی رسد با شیطنت فزاینده حواس پرت تناسب داشته باشد، احساس دویدن وحشیانه جوانی گرانت و راجرز را ایجاد می کند. به طرز عجیبی مودب و تنش.
این به این معنی نیست که همه چیز از دست رفته است: فیلمنامه برخی از افراد تک خطی متهورانه و باهوش را اینجا و آنجا به تصویر می کشد، و فرض اصلی آنقدر بدیع باقی می ماند که مسافت پیموده شده کمدی را به وفور ارائه دهد. شیطنتهای گرانت و راجرز که با خوشحالی از اثرات سرم ضد پیریاش رنج میبرند، لحظاتی از زمانبندی کمدی عالی را ارائه میدهند (تیتر راجرز وقتی ماهی قرمز را به طور مخفیانه روی شلوار چارلز کوبرن میکشد، برای اعصار کمدی است). از سوی دیگر، آنها همچنین به زور بسیاری از شکمهای کمدی قدیمی را بهطور خاص به صورت تماشاگر میمالند. صحنهای از جینجر راجرز که ادعاهای بسیار اساسی در مورد سوء استفاده از همسر را رد میکند به عنوان یک شوخی بازی میکند؟ یک سکانس طاقتفرسا طولانی از گرانت، که به دوران کودکی کامل بازگشته است، چهرهاش را نقاشی میکند و «اینجون را بازی میکند»، اووووووووو و همه؟ آره چنین لحظاتی است که بینندگان معاصر را از تماشای «فیلمهای قدیمی» چشم پوشی میکند.
در حالی که فیلم به پایان جنون آمیز خود نزدیک می شود، هاکس در نهایت به گام های خود می رسد و اوج هرج و مرج به یاد ماندنی را به ارمغان می آورد، از جمله اینکه راجرز شوهرش را اشتباه می کند که به معنای واقعی کلمه به یک نوزاد پسرفت کرده است، و یک آزمایشگاه پر از دانشمندان خفگی، قلقلک کردن، دعوای آبی هنگام تاب خوردن از روی لوسترها. اگر فیلم در کل به همین حس دیوانگی پرانرژی میخورد، Monkey Business ممکن بود به نام خود عمل کند. در عوض، ما با یک مونولوگ پیش پا افتاده و غیرصادقانه در مورد مزایای سن و بلوغ نتیجه می گیریم که به نظر می رسد کد هایس آنقدر بر آن سیلی زده است که اثر انگشت جوزف برین عملاً لنز را تار می کند. مخاطب متعاقباً این احساس را ترک میکند که ممکن است میمونهای عنواندار مسئول مجموعه ویرایش شده باشند.
تصور بازیگری مناسبتر از کری گرانت سخت است که با طراوت و زیبایی جوانتر ترکیب شود، اما حتی سلطان اسکروبال نیز از احساس بدی که فیلم را فرا گرفته مصون نیست. افتتاحیه فیلم، یک شکست الهامشده از دیوار چهارم، باعث میشود که گرانت تلاش کند وارد صحنه شود، با صدایی خارج از صفحه نمایش (خود هاکس، در ظاهری عجیب) با صدای "هنوز نه، کری" متوقف میشود، به طرز عجیبی پیشگویانه ثابت میشود، زیرا کری هرگز نبیند. به نظر می رسد که در یک صحنه کاملاً حضور دارد و زنگ های کاملاً دقیق و غلت زدن های معمول خود را به شیوه ای عجیب و غریب از راه دور و بی علاقه ارائه می دهد. در حالی که درست است که گرانت در خلبان خودکار هنوز یک کمدین تواناتر از بسیاری دیگر در بهترین حالت خود است، این احساس که او هرگز واقعاً از خودش لذت نمیبرد مطمئناً به تماشاگران کمکی نمیکند. به این ترتیب، به جینجر راجرز واگذار میشود که نمایش را با حضوری فوقالعاده فرماندهنده بدزدد، و بین همسری دلسوز و دلسوز به دختری بداخلاق مخرب و تهوع (و تنها بازیگری که به طرز قانعکنندهای از ویژگیهای عجیب و غریب به تصویر کشیدن یک کودک بهره میبرد). صحنه های اولیه راجرز که گرانت غایب را به آرامی ترغیب می کند تا به خاطر بیاورد که از در خارج شود قبل از اینکه در را قفل کند، عملاً با درخشش گرمی همراه است که بعداً با لخت شدن او روی زمین، جیغ زدن از خنده، مانند ماهی قزل آلا کافئین دار، کاملاً از بین می رود. .
چارلز کوبرن به عنوان حمایت از تیترهای خبر، شهرت خود را به عنوان بهترین بازیگر سینما به عنوان مدیر عامل شرکت گرانت حفظ میکند، و اگرچه برای مرلین مونرو ناامیدکننده است که کاری جز تحمل شوخیهای عینیسازی برای مرلین مونرو نداشته باشد. از طرف دیگر، او هنوز هم کلیشهای با چشمهای گشاد را با زمانبندی کلاسی و تا حد ممکن بازی میکند. با این حال، در نهایت، ستاره فراری آشکار نمایش، شامپانزه استر است. صحنههای رقصی غیرقابل تصور از تعاملات کمدی فیزیکی او با بازیگران، و سکانسهای بعدی از ترکیب آرام مواد شیمیایی او با سیالیتی که جین کلی را شرمنده میکند، معدود لحظاتی هستند که فیلم به جذابیتی تقریباً متعالی دست مییابد که هرگز در آن دیده نمیشود. کمدی های نفرت انگیز بعدی "طنز حیوانی" که دهه 80 و به بعد را آلوده می کند.
در حالی که میمون بیزینس با توجه به مجموعه تقریباً ترسناک استعدادهای نمایش داده شده ممکن است به جای تروق و تروق بیفتد، هنوز هم قطعات دور ریختنی زیادی وجود دارد که در آن ستاره ها لحظه ای در آن حضور دارند. تراز و طلای کمدی ارائه دهید. طرفداران اسکروبال که مایلند از تمپوی تا حدی طاقت فرسا و نقض صحت سیاسی «محصول زمان خود» لذت ببرند، همچنان به اندازه کافی زرنگی را در نمایش خواهند یافت تا لحظات خوشی را در کنار هم بگذرانند. در غیر این صورت، تماشاگرانی که کام حساستری دارند، فیلم را بیشتر شبیه به سرم جوانیاش میبینند: نسبتاً تلخ، و در نتیجه صدایی نسبتاً نفرتانگیز و فراموشنشدنی از بزرگسالانی که باید بهتر بدانند.
دانلود فیلم Monkey Business 1952 (تجارت میمون) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
کری گرانت و جینجر راجرز در «کسب و کار میمون»، یک فیلم کمدی 1952 خنده دار هستند. و در حالی که بارنابی و ادوینا فولتون در حین آزمایش فرمول شیمیایی جدید خود دچار تغییراتی در زندگی می شوند. بقیه بازیگران، به خصوص چارلز کوبرن در نقش الیور آکسلی، مرلین مونرو در نقش خانم لورل، و هیو مارلو در نقش هنک انتویستل به این سرگرمی میپیوندند.
بارنابی شیمیدان اصلی است که برای شرکت آکسلی کار میکند. الیور آکسلی از او میخواهد که چشمه جوانی را کشف کند، اما بارنابی نمیخواهد پروژهاش از بین برود. او بیشتر به دنبال چیزی است که بیماری ها را درمان و شفا می دهد. اما وقتی یکی از شامپانزههای آزمایشگاه از قفس خارج میشود، همه چیز از بین میرود. استر آنچه را که شیمیدان ها انجام می دهند تقلید می کند و یک معجون "معجزه آسا" می آورد. وقتی می شنود که نگهبان با یک بطری آب جدید برمی گردد، مخلوط خود را در آب سردکن می ریزد. بعداً، دکتر فولتون (بارنابی) مقداری از مخلوط خود را به عنوان خوکچه هندی انسانی خود مصرف می کند. برای از بین بردن طعم تلخ، یک فنجان آب از کولر می نوشد. او اظهار می کند که طعم آن نیز تلخ است.
در مدت کوتاهی، بارنابی شروع به تغییر میکند - مانند یک نوجوان عمل میکند، فکر میکند و حرکت میکند. او و پس از آن همه فکر می کنند که او به فرمول جوانی ضربه زده است. مزخرفات همراه با این بسیار خنده دار است. معجون پس از مدت کوتاهی از بین می رود. روز بعد او قصد دارد آن را بیشتر آزمایش کند، فقط ادوینا چیزهای قبل از او را پایین می آورد - و یک تعقیب کننده آب دارد. مزخرفات خیلی خنده دار تر می شوند. پس از یک شب پریشان و بازگشت ادوینا به حالت عادی، آنها به آزمایشگاه بارنابی می روند. او با استفاده از آب کولر یک قوری قهوه درست می کند. آنها قوری قهوه را پایین می آورند و سپس، آکسلی آنها را به جلسه هیئت مدیره فرا می خواند. بارنابی و ادوینا با لباس هایی مانند نوجوانان و با یک شامپانزه در دست ظاهر می شوند. شوخی های کمدی اکنون وارد مرحله خنده دار شورشی می شوند.
در تمام این موارد، یک فیلمنامه بسیار واضح از دیالوگ های شوخ، به طنز اضافه می کند. تجارت میمون در همه جا فوق العاده است. جینجر راجرز در سال 1952 نامزدی جایزه گلدن گلوب را به عنوان بهترین بازیگر زن در یک فیلم کمدی یا موزیکال دریافت کرد. سال سختی با فیلم های عالی و نامزدی در جوایز اسکار بود. و کمدی های همراه با اسکار از اوایل دهه 1940 به یک آیتم کمیاب تبدیل شده بود.
از خندهدارترین صحنهها میتوان به سازماندهی چند پسر توسط بارنابی که در حال بازی سرخپوستان هستند، اشاره کرد. روی صورتش رنگ می زند و عقاب سرخ می شود. او ورود هنک انت ویستل را نقشه می کشد و پسرها هنک را فریب می دهند تا به آنها بپیوندد. هنگامی که هنک را می بندند، بارنابی از میان بوته ها بیرون می آید و رقص جنگی را که قبل از اسکالپینگ ضروری است آغاز می کند. یکی از آخرین صحنه ها هنک را با مدل موهاوک نشان می دهد. آدم تعجب می کند که آیا واقعی بود یا یک تکیه گاه روی سرش گذاشته بودند. بارنابی و ادوینا صحنه آغشته کردن رنگ دارند و چندین مزخرف دیوانه وار دیگر به این سرگرمی میافزایند.
در میان همه جنجالها و شوخیها – دقیقاً زیر سطح، بارنابی و ادوینا یک عاشقانه مداوم و لطیف دارند. این فیلمی است که حتی بچه ها باید از آن برای برخی از صحنه های خنده دار و شامپانزه لذت ببرند. در تجارت میمون خطوط خنده دار زیادی وجود دارد. برای خطوط بیشتر به بخش نقل قول ها در زیر این صفحه وب فیلم IMDb مراجعه کنید. در اینجا برخی از خطوط مورد علاقه من است.
ادوینا، "در این جیب جلویی نگاه کن. معمولاً آنجاست که آن را پنهان می کنی." بارنابی، "اوه، آره. اما من آن را پنهان نمی کنم. آن را آنجا گذاشتم تا بتوانم آن را پیدا کنم. اینجاست."
بارنابی، "فقط باید راهی پیدا کنم تا آن را بیشتر جذب کنم." ادوینا، "ها؟" بارنابی، "قابل جذب؟" ادوینا، "به راحتی جذب می شود." بارنابی، "اوه، آره."
ادوینا، "وقتی با شما می رقصم، می خواهم با همه شما برقصم. نمی خواهم مغز شما جای دیگری باشد."
ادوینا، "تو اغلب پروفسور غافل نیستی. اما عزیزم، وقتی هستی، تو یک زامبی واقعی هستی."
هنک، "حالا اینجا را نگاه کن، گنبد دوتایی. ایده انجام کاری امشب چیست که فردا می توانی به همان خوبی انجامش دهی؟" بارنابی، "من برایت نوشیدنی می آورم. حالت بهتر می شود." هنک، "چرا نمی توانی قبل از غروب آفتاب نابغه باشی و بعد از آن یک انسان؟" بارنابی، "زیرا من هرگز از قبل نمی دانم چه زمانی قرار است نابغه شوم." دوست دارم قطع کرده باشم؟"
بارنابی، "آیا زود اینجا نیستی؟" خانم لورل، "اوه بله. آقای آکسلی از علائم نگارشی من شکایت کرده است. بنابراین من مراقب هستم که قبل از نه به اینجا برسم."
بارنابی، "خانم لورل فقط استات هایش را به من نشان می داد." br/>
آقای آکسلی، "خانم لورل، کسی را پیدا کن که این را تایپ کند." خانم لورل، "اوه، آقای آکسلی، نمی توانم دوباره تلاش کنم؟" آقای آکسلی، "نه، خیلی مهم است. بهتر است کسی را پیدا کنید تا آن را برای شما تایپ کند." خانم لورل، "بله، قربان." آکسلی و بارنابی تماشا میکنند که خانم لورل از اتاق بیرون میرود، و آکسلی میگوید، "هر کسی میتواند تایپ کند."
ادوینا، "خب، دوستت دارم، کله سیب زمینی."
دانلود فیلم Monkey Business 1952 (تجارت میمون) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
اساساً این طنز شایسته توسط Howard Birds of prey بستگی به افسانه شهری دارد که من در طرح کلی از آن استفاده کردم: با فرض اینکه شما تعداد خاصی از میمون ها را قبل از روزنامه نگاران نوع قرار دهید، برای مدت زمان قابل توجهی، در پایان به کل آن خواهید رسید. آثار شکسپیر، کتاب کتاب مقدس جیمز حاکم، جنگ و هارمونی، بانوان کوچک و غیره. این افسانه شهری به احتمالات بستگی دارد، اما صرف نظر از معتبر بودن آن چیزی است که هیچ کس واقعاً آماده تلاش برای آن نیست (حتی فکر کردن به مشاهده آن بسیار سخت و بسیار پرهزینه و بیش از حد طولانی است). در اینجا کل فکر این است که یک شامپانزه بیش از حد ادراکی در یک مرکز تحقیقاتی احتمالاً میتواند دارویی را ترکیب کند که جوانی یا ذوق از دست رفته را بازیابی کند.
هاوارد بردز چند کمدی را با جایزه کری و دکتر گرانت هماهنگ کرده بود. به نظر می رسد که بارنابی فولتون پسر عموی دکتر دیوید هاکسلی، دانشمند بدبخت در طنز هاکس در سال 1938 به نام «بزرگ کردن بچه» باشد. هاکسلی جوانی است که با سوزان سودجوی احمقانه ای که بدون توجه به او به دنبال او است، برخورد می کند. فولتون در واقع آنقدر آسیب پذیر نیست، با این حال او چند شباهت دارد. او عینک میزند (مانند هاکسلی)، و میتواند مانند هاکسلی نسبتاً بیتوجه به نظر برسد. فولتون توجه خانم شارو (مریلین مونرو)، منشی آقای آکسلی (چارلز کابرن) را جلب کرده است. در زمانی که فولتون برای یک گردهمایی کوتاه به دیدن اکسلی میرود، خانم بوش سعی میکند با نشان دادن پای زیبایش به او توجه کند - آشکارا نایلونهای جدید خود را با استفاده از تعاملی که او ساخته است به نمایش میگذارد. فولتون با توجه به نتیجه فرآیند نایلون قوی، با دقت به پای خود نگاه می کند.*
جینجر راجرز همچنین چند قطعه از حرفه قبلی خود را در صفحه نمایش به عنوان ادوینا فولتون نشان داد. او مدام نیاز به بیرون رفتن دارد، و وقتی معادله بازیابی را مینوشد، شروع به انجام چند مرحله رقص دلپذیر میکند (به ما کمک میکند روزهای او را با آستر به یاد بیاوریم، حتی کارش را در موزیکالهای باسبی برکلی دهه 1930). در یک نقطه خاص که او بسیاری از معادلات را در نظر گرفته است، به طور غیرمنتظره ای 10-12 ساله است، و ما شاهد تکرار اپلگیت "سو-سو" او در "Major And The Minor" هستیم.
br/> Grant برای یک شرکت به سرپرستی Coburn و Larry Keating کار می کند. آنها از خلاقیتها و مجوزهای ترکیبی Grant موفق شدهاند، اما Coburn بهویژه از این معادله احیا الهام گرفته است. این باید باعث شود که یک مرد سالها دوباره احساس جوانی و نشاط بیشتری کند. از آنجایی که کوبرن مونرو دوستداشتنی را به عنوان منشی با تواناییهای بیتوجهی دارد (او کاغذی به او میدهد تا شخص دیگری تایپ کند، و هر زمان که او میجنگد تا بتواند آن را تایپ کند که همه چیز برابر باشد، او با ملایمت این موضوع را بسیار مهم میداند -" هرکسی میتواند تایپ کند!»، او به Concede میگوید) به وضوح در صورتی که دستور غذا درست شود، از آن برای جستجوی مونرو استفاده میکند. Coburn آنقدر دیوانه است که نیاز دارد کل کارخانه تولید را به طور کامل تغییر دهد تا در صورت موفقیت، معادله احیاء را ایجاد کند.
گرانت به شدت ناراحت است - او برای مدت طولانی روی این کار کار کرده است. دستور پخت و هنوز هیچ دستاوردی وجود ندارد. او میمون را باز میگذارد و یک شامپانزه ماده (که در حال تماشای ترکیب معادله جایزه بوده است) ترکیبات مصنوعی را به هم میریزد و آن را در داخل آب سردکن پنهان میکند. علاوه بر این، هر بار که دستوری که جایزه درست میکند، انجام میشود، خوکچه هندی (جایزه، راجرز، هر کسی) یک نوشیدنی آب میخورد تا به رضایتبخش کردن آن کمک کند. علاوه بر این، بدیهی است که ترکیب مبهم میمون واقعاً باعث جوانسازی میشود.
تجارت میمون نشانههای بزرگ و وحشتناک احیاء را دنبال میکند. در واقع این کار باعث میشود که فرد سرزندهتر و آمادهتر برای انجام کارهایی باشد که برای مدت طولانی گزینهای برای انجام آنها نداشته است (جایزه در یک نقطه خاص چرخش را انجام میدهد). با این حال، این کار مشتری را برای سایر افرادی که به همین ترتیب مشتاق نیستند، بی معنی می کند - راجرز تصور می کند که جایزه یک کشش است، زیرا وقتی آنها به مسافرخانه ای که ماه عسل در آن رفته بودند، مخلوط را نمی خورد. و او در حال سقوط است همچنین، اگر زیاد مورد توجه قرار گیرد، صمیمانه نوجوان میشوید، و باعث میشود که جایزه سازماندهی پوسته پوسته شدن حریف قبلیاش (هیو مارلو) توسط برخی از بچههای واقعی.
فیلم چند قطعه خوب در خود دارد. یک جایزه جوانی به عنوان "مواد مخفی" معادله او درخواست شده است. کوبرن از او برای دستور غذا می پرسد؟ جایزه می گوید: "من به یک میلیارد دلار نیاز دارم!" - که او تضمین می کند یک تریلیون میلیون است. علاوه بر این، زمانی که او میخواهد اسکالپینگ مارلو را سازماندهی کند، یکی از جوانان (جورج وینسلو) با یادآوری به او که به رقص درگیری نیاز دارند در صورتی که پوست سر هر کسی را بریزند، او را عملی میکند!
احتمالاً قابل مقایسه با "Bringing Up Baby" یا "His Lady Friday" نیست، اما برای همه اینها طنز مناسبی بود.
*اما، بعداً، هنگامی که او دستور ترمیم را دریافت کرد، فولتون خانم درختی را از پاهایش در زیر علامتی می بیند - به این پیشنهاد که کیفیت جذاب پاهای او روی او تأثیر گذاشته است.
دانلود فیلم Monkey Business 1952 (تجارت میمون) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
فیلم Foolishness هاوارد هاکس که توسط Ben Hecht، Charles Lederer و IAL Jewel ساخته شده است، ترکیبی از استودیو Ealing Road مانند The Man in the White Suit با یک تصویر غیرقابل کنترل Billy More مانند One، Two، Three است. مخلوط کن برای خود پرندگان شکاری. این یک طنز سبک، بی معنی و جذاب است که توسط دو نمایشگاه فوق العاده واقعی از جینجر راجرز و جایزه کری نصب شده است. سیلز آشکارا هیچ علاقهای به فیلم نداشت، دلیل اصلی آن را بیش از حد پوچ میدانست که حتی نمیتوانست به پذیرش آن فکر کند، با این حال او همهچیز را انتخاب کرد تا آن را به شیوهای محدود کار کند.
گرانت نقش دکتر بارنابی را بازی میکند. فولتون، دانشمندی که با یک معادله سر و کار داشت، می خواست سرچشمه جوانی باشد. راجرز نقش دیگر مهم خود، ادوینا را بازی میکند، از اینکه محققی پیدا کرده است که میتواند برنامههای شبانهشان را کاملاً از بین ببرد، زیرا او نمیتواند مسائل مربوط به دستور غذایش را در جایی دور از من به اندازه کافی برای خارج شدن از ورودی پیدا کند. او او را جذاب مییابد، زیرا او روی نرخ ماندگاری ساده 23 درصد (یا 27 درصد؟) در سوژههای شامپانزهاش تثبیت میکند. او فکری مبتکرانه در مورد ماهرانه ترین روش برای به کار انداختن آن دارد و ترتیب جدید را روز بعد در آزمایشگاه آماده می کند. در اینجا با لوئیس مرلین مونرو، منشی رئیس بارنابی آشنا می شویم. بارنابی خیلی به او اهمیت نمیدهد، چون با خوشحالی به هم چسبیده است، از قابلیت بارگیری نایلونی که او بر تن دارد گذشته است.
بعد از اینکه بارنابی یک قطعه از ترکیب خود را کامل کرد و به فضای دیگری رفت تا آن را تنظیم کند. اجزای مختلف در دماهای مختلف برای آخرین ترکیب، یکی از شامپانزه ها از محفظه خود فرار می کند و شروع به بازی با مایعات در ایستگاه بارنابی می کند و در پایان همه چیز را در آبخوری تخلیه می کند. بارنابی مخلوط خود را مینوشد و سپس آب را مینوشد و در نهایت به ذهنیت یک دانشآموز از بدترین نوع تبدیل میشود. او از پنجره محل کار بیرون می جهد، مدل موهای یک مرد جوان را می گیرد، یک وسیله نقلیه بازی می خرد و لویس را به دست می آورد. او تا زمانی که معادله شروع به از بین رفتن می کند، دلسرد است، در حالی که ماشین را به عقب می زند، شانه هایش را خم می کند و می جنگد تا ببیند، در نهایت خودرو را تا حدودی تصادف می کند. این تغییر به سادگی یک جایزه است و یک لحظه کوچک دلپذیر است.
داستان های سفر بارنابی به ادوینا هم سرایت کرد که با طبیعت و کار همسر همسرش هماهنگ می شود. زمانی که بارنابی از او میخواهد که به آزمایش ادامه دهد، او بهطور نامحسوس اندازهگیریهای بزرگتری را خودش انجام میدهد، به همین ترتیب آن را با آب چشمهای مشابه میشوید، و خودش به یک دختر مدرسهای تبدیل میشود. این فرصت جینجر راجرز برای برتری است زیرا او به یک بانوی جوانتر از نظر ذهنی تبدیل میشود، ماهی را در شلوار رئیس بارنابی فرو میکند، شب را در باشگاهی با بارنابی فرسودهای غیرقابل انکار جابهجا میکند و به یک بانوی جوان ترسو و ترسو تبدیل میشود. امکان برهنه شدن در برابر یک مرد توسعه یافته.
کل معادله آزمایشی به دلیلی برای جایزه و راجرز تبدیل می شود که به تدریج به عنوان بچه های جوان تر پیش روند. خیلی ساده است که فالکونز روی این کار تمرکز کند که او انرژی زیادی برای آن نداشت: اجازه دادن به راجرز و کانسد برای یافتن مشاغل کمدی برای پر کردن صفحه. قهرمان دوم نقطهای است که آن دو، پس از درست کردن یک قابلمه اسپرسو از آبنمایش که به شدت مینوشند، جوانتر از قبل میشوند، یعنی در حدود 10 سالگی. راجرز یک فنجان پر را روی شقیقهاش تنظیم میکند، شیرجه میزند تا روی زمین دراز بکشد، و پس از آن دوباره بدون اینکه قطرهای بریزد روی پاهایش بالا میرود. تجارت میمون در حالی که در سراسر صفحه روی پرده گرفته می شود و جایزه به همان اندازه فضا را اشغال می کند، نمایش داده نمی شود، با این حال این یک عکس فوری فوق العاده از تقلید واقعی و توانایی راجرز است.
اوج فیلم این است که ناظر بارنابی در تلاش برای مرتب سازی است. دستور العمل را از یادداشت های بارنابی بیرون بیاورید در حالی که بارنابی انرژی را با مردان جوان اطراف سرمایه گذاری می کند تا بتواند مردی از گذشته ادوینا را که در حال استفاده از اتفاقاتی است که برای از بین بردن بارنابی در حال رخ دادن است استفاده کند و پوست سرش را بگیرد. در حالی که همه چیز در حال انجام است، ادوینا متقاعد می شود که بارنابی به یک کودک تبدیل شده است و نمی داند چگونه آن را درست کند، بنابراین او کودک را به محل کار برمی گرداند. این یک نتیجه تا حدودی احمقانه است که نشان میدهد این خطر به خاطر راههای سرگرمی خارج از کنترل افزایش مییابد، از جمله اینکه ادوینا نوجوان تصمیم میگیرد لوئیس را به دلیل علاقهمند شدن به شوهرش دنبال کند.
مطمئنا، قلب هاکس احتمالاً پیروز شده است. در آن نبوده است، با این حال او به اندازه کافی می دانست که چگونه قطعات مناسب را در مکان های ایده آل قرار می دهد. جایزه و راجرز هم به تنهایی و هم با هم فوقالعاده هستند و نمایشگاههای واقعی را برای شخصیتهایشان به نمایش میگذارند. مجموعه قطعات طنز به طور قابل اعتمادی جذاب و سرگرم کننده هستند. ممکن است انحراف خارقالعادهای نباشد، اما بهطور تکاندهندهای به عنوان یک طنز قوی است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.