در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Mourning Becomes Electra 1947... لطفا منتظر بمانید ...
عزاداری الکترا می شود نسخه به روز شده یوجین اونیل از Oresteia در نیوانگلند، پس از جنگ داخلی آمریکا...
پس از جنگ داخلی آمریکا، "ازرا مانو" به خانه نزد همسر ناراضی اش "کریستی" و دختر دوست داشتنی اش "لاوینیا" باز می گردد. اما "آدام" خواستگار سابق "لاوینیا" عاشق مادرش شده و با همدیگر نقشه مسموم کردن "ازرا" را طراحی می کنند...
دانلود فیلم Mourning Becomes Electra 1947 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
برای وجود من، نمی توانم بفهمم که چرا Mourning Becomes Electra را تماشا کردم. شاید لازم بود یکی از مفسران غیرمعمولی باشم که واقعاً//از//گریه شدن الکترا می شود خوشحالم. در هر صورت، در واقع، چیز زیادی برای قدردانی وجود ندارد. حتی به عنوان کمپ، حماقت زیادی هم نیست. یوجین اونیل نویسنده خوبی بود، با این حال نمایشنامه های او به خوبی با فیلم سازگاری ندارند (همچنین شخص نیاز به کرونومتر دارد - این نمایشنامه یازده دنباله روی صحنه است.)
داستان با سه نفر آغاز می شود. مداخله با خدمتکار در مورد خانواده مانون و اینکه چقدر ویران شده اند. به نظر می رسد که پدربزرگ خانه یکی از فرزندانش را (هیچ تصویری از او روی دیوار نیست) از زندگی اش بیرون کرده بود، زیرا او یک خانم جوان معمولی را بدون حضور مادر و پدر باردار کرد. داستان از این قرار است که پدربزرگ پس از آن، در آن نقطه، خانهای را ساخت که مانونها در آن با روحیهی پست زندگی میکنند. سورپرایز - مانونهای در حال انجام به طور اساسی به اندازه محصول قدیمی خراب هستند.
لاوینیا (رزالیند راسل) در حالی که مادرش کریستین (کاتینا پاکینو) را میبوسد مرد جوانتری به نام چیف برانت (لئو) را میبوسد. جن)، مردی که فکر میکنیم روی او تمرکز کرده بود. لاوینیا شروع به برنامهریزی راههایی برای کشف او میکند، زیرا مادرش هنوز درگیر است، اما پدر لاوینیا ازرا (ریموند میسی) هنوز در جنگ است. ازرا برمی گردد و به سرعت به سطل لگد می زند (به خاطر کریستین) خیلی زود، و ما به همین ترتیب متوجه می شویم که برانت فرزند آن خواهر و برادر مانون و دختر معمولی است.
سپس خواهر و برادر بدبخت اورین (مایکل ردگریو) ) به خانه برمی گردد و از مادرش علیه خواهرش نصیحت می کند و می گوید که او دیوانه است و هشدارهای بیشتری از خواهرش علیه مادرش می گیرد و می گوید که مادر به سادگی از او علیه خود استفاده می کند. لاوینیا به اورین می رود و به راحتی به وسیله نقلیه برانت می رود، جایی که اورین به او نشان داده می شود که در واقع کریستین//مقصر واقعی قتل خواهد بود و او//خواهد بود// عاشقانه ای غیرمجاز داشته باشد. زمانی که اورین به برانت شلیک میکند و او را میکشد، تاسفآورتر اتفاق میافتد. زمانی که کریستین متوجه می شود، شلیک می کند و خودکشی می کند. اتفاق بعدی این است که اورین شدید و خشمگین میشود و لاوینیا به نوعی دیوانه تبدیل میشود که به وجود دیگران و همچنین خود آسیب میرساند - اورین خودش را نابود میکند و لاوینیا کاملاً به روان رنجوری و بیماری روانی سقوط میکند. با این حال، از نمایشنامه یوجین اونیل چه انتظاری داشتید؟ 😏
رزالیند راسل هم خیلی مسن است و هم سرگرم کننده مناسبی برای کارش نیست (پیجینگ جوآن کرافورد یا بت دیویس!). او (رز) پیش از این مدتها بازیهای نمایشی و صحنهبرداری را انجام داده بود، اما در این بازی، به نظر میرسد که او رفتار مناسب را به خاطر نمیآورد و در فکر دوم تصمیم میگیرد اغراق کند و هر ثانیه چشمانش را به هم میریزد که میخواهد باشد. قادر (امضای موسیقی درام پر شور). کاتینا پاکینو بسیار وحشتناک تر از رز است. با فن بیان غلیظ یونانیاش، 66 درصد از آنچه میگوید غیرقابل تصور است، و کمکی نمیکند که بین فریاد زدن خطوطش و زمزمه کردن خطوطش به عقب و جلو برود. مایکل ردگریو در نقش اورین در بسیاری از گفتگوها متلاشی می شود، لئو گن در نقش برانت نه عالی است و نه ریموند ماسی در نقش ازرا - و شخصیت اصلی نجات یافته از این دام اغراق بیش از حد، هنری استراکچر است که نقش ست حافظ زمین را بازی می کند. کارهای کمی به نانسی کلمن و کرک داگلاس داده می شود، به عنوان هیزل و پیتر، شعله های قدیمی جدا از اورین و لاوینیا. به همین ترتیب به نظر میرسد که آنها سرگرمکنندههای اصلی هستند که میدانند دارند چه میکنند.
لاوینیا فردی است که با توجه به سقوط شدیدش به بیماری و ناتوانی اش در ردیابی رضایت، باید از او احساس ناامیدی کنید. با این حال او به عنوان یک فرد دوست داشتنی نوشته نشده است، سایر شخصیت ها به سادگی تحقیرکننده هستند. در مجموع، فیلم، تا حدودی به دلیل زمان پخش دو ساعت و 38 لحظهای (که برای احساس بینظیری به بیرون کشیده شده بود) و موضوعی ناخوشایند، که نتیجه نهایی آن تقریباً باعث میشود تماشاگر احساس ضعف کند، موضوع (آنها مجاز به ساختن فیلمهایی مانند این در سال 1947؟)
هرکسی که Mourning Becomes Electra را در سراسر جهان تماشا کرد، واقعاً قوی است، هفت روز طول کشید تا در پرتو این واقعیت که من با تماشای فیلم احساس ناخوشایندی داشتم، تمام این مسیر را طی کنم. به هر حال من تنها فردی در این هیئت نیستم که چنین دیدگاهی را دارد. Mourning Becomes Electra خراب، خاردار، خاردار، و واقعاً تهوعآور است. دکور خانه قابل توجه است، تماشاگران را غرق در خود میکند و به طور همزمان به احساس کلاستروفوبیک کلی Mourning Becomes Electra میافزاید - من باید ارزش آن را در پلان مجموعه ببینم، با این حال احساس میکردم که در حال بلعیدن است. تقریباً مطمئناً داستان در زمان درگیری سراسری رخ می دهد، زیرا هر یک از خانم ها در دامن های دایره ای هستند و همه در کامیون های اسب کشیده هستند. یک نفر نیز به ترور لینکلن اشاره می کند.
به طور کلی، من از اینکه خودم را در معرض عذابی قرار می دهم که گریه کردن الکترا می شود، ابراز تاسف می کنم. این باعث میشود «پدر خوب»، «پدر بدبخت»، «مامان تو را در اتاق ذخیرهسازی پوشانده و من احساس بدبختی میکنم» (که به علاوه دو ستاره به آن دادم) فیلمی خارقالعاده به نظر میرسد. لطفاً این را تماشا نکنید - در نتیجه چرا من چنین طرحی را نقطه به نقطه نوشتم. به جز اگر تمایلی به این کار داشته باشید، در آن مرحله، من نمیتوانم جلوی شما را بگیرم، اما این کار هوشمندانه نخواهد بود، مگر اینکه شیر در زمستان / بزرگداشت (به علاوه داستانهای خانوادگی ناجور) را ترجیح دهید. 😑
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.