در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Night Has a Thousand Eyes 1948... لطفا منتظر بمانید ...
پس از اینکه تریتون، ذهنپرداز صحنه ساختگی، بهطور مرموزی به قدرتهای فراطبیعی پیششناخت دست مییابد، میترسد و عمل خود را رها میکند تا در گمنامی زندگی کند.
فیلم Night Has a Thousand Eyes آینه بین مشهور (ادوارد جی رابینسون) کشف می کند که با هدیه دادن یک شی طلسم شده آینده آینده هرکسی را نفرین کرد....
دانلود فیلم Night Has a Thousand Eyes 1948 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
پرونده را زیر "X" مستند کنید. در Night Has a Thousand Eyes تا حدودی عالی، ادوارد جی رابینسون یکی از آن دسته از "ذهن خوانان" باشگاه رقص است که با کمک شریکی که در پیانو علامت می نوازد، جمعیت را در مورد خود آگاه می کند. به طور تصادفی، یکی از مشتریانی که او با قدرت های خیره کننده و در عین حال ساختگی خود شوکه می کند، زن جوانی به نام اگنس است. اگنس فقط یک خط دارد، اما او مادر سالی فیلد، زن مذهبی پرنده شد. به ندرت کسی در مورد این داده شوم (خارج از خانواده فیلد) اطلاعی دارد، اما من آن را به عنوان نمایشی از آزادی فردی به شما ارائه می کنم. این پانزده سنت خواهد بود.
نیمه اول تا حدودی جذاب است. رابینسون در حال چرخیدن از طریق جعلی خود است که با دید غیرمنتظره ای مانع می شود. او به شدت گروهی از مردم را به خانه می فرستد زیرا خانه او در آتش است. پس از نمایش، شرکای سرگشتهاش اطلاعاتی در مورد آن به دست میآورند و رابینسون آن را بهعنوان گذری که مشکوک به آن بوده بهانه میکند، و بالاخره چرا این مهم است؟ بعداً متوجه شدند که خانه واقعاً در آتش سوخته بود و یک جوان به سختی نجات یافت. رابینسون غمگین است، اما همدستانش اینطور نیستند.
در نهایت او تظاهرات را ترک می کند، برای مدت طولانی تحت پوشش قرار می گیرد و برمی گردد تا بانوی جوانی را که به خوبی می توانست دختر خودش باشد، نجات دهد. به استثنای نمایش ایثار. بانوی جوان گیل راسل است و مطمئناً ارزش نجات را دارد. راسل به دلیل قیافهاش از یک مدرسه راهنمایی در محله اخراج شد و به سرعت چند تصویر بازیگری به او داده شد و جلوی دوربینها رفت. با این حال، او با حضور در فیلم Night Has a Thousand Eyesها مطمئن نبود و ترسیده بود، برای حفظ اعصاب خود به نوشیدن مشروب روی آورد، زندگی او را نابود کرد، و با لگد به سطل در اواسط 30 سالگیاش که عقیم بود، لگد زد. هر زندگی ویران شده یک پسرفت است، اما برای موقعیت او تا حدودی بیشتر از این بود، زیرا او بسیار جذاب بود - - نه با هنجارهای هالیوود، بلکه با صدای بی گناه مشروطش، یال موهای تیره مواج و چشمان آبی روشنش. ، او ترکیبی از ضعف و ادعای جنسی را برانگیخت. در Night Has a Thousand Eyes او با جان لاند پایان مییابد، که ممکن است یک دستاورد در مسیر نزولی او باشد - یا شاید دلیل آن باشد.
رابینسون در نقش بازیکنی ماهرانه و کاملاً ماهرانه اجرا میکند. از یک ورشکسته ورشکسته به مردی تبدیل می شود که واقعاً شکنجه می شود - - از طریق رویاهایش - - به هر طریقی باعث فجایع پیش بینی شده او می شود.
من از طریق آن نمی گذرم. با این دلیل که با فرض اینکه نیمه اصلی ساده و بی نقص است، قسمت پایانی یک منطق حلقوی دارد و به یک برنامه مخفی مالی چارلی چان تبدیل می شود. با در نظر گرفتن همه چیز، من یک مدل می دهم. رابینسون خواب دیده است که راسل در زیر ستاره ها (اسم "هزار چشم") در ساعت یازده شب حوالی ساعت کشته می شود. با او به اندازه کافی جدی رفتار می شود که پلیس ساعت های زیادی در اطراف خانه او دارد. او علاوه بر این توسط برخی از مدیران تجاری بی اعتماد به وصیت او رفت. اتاقها محافظت میشوند، ورودیها قفل هستند، چه نه. با نزدیک شدن به ساعت یازده، فشار افزایش می یابد. حدود پانزده دقیقه قبل از یازده، عقربه ای به تدریج از پشت پارچه فروشی می آید و زمان ساعت آونگی را ده دقیقه به جلو می برد. در نقطه ای که ساعت یازده می رسد، همه ناله کمکی را استشمام می کنند. گلی اکنون فراتر از یازده است که راسل واقعاً آرام می شود. واضح است که ساعت یازده اصلی هنوز نرسیده است. بنابراین هنگامی که راسل معمولی چند لحظه بعد به تنهایی وارد مهد کودک می شود، قاتل را دنبال می کند، کسی که هیچ اهمیتی برای طرح ندارد و به سادگی سعی می کند از انجام یک توافق جلوگیری کند.
خیلی خب. پس قاتل به چه دلیل عقربه های ساعت را جلو انداخت؟ چرا تا زمانی که ساعت یازده واقعی به هر طرف سفر نکرده بود، دست نگه نداشت. با در نظر گرفتن همه چیز، او در زمین سبز خدا اغلب به چه زمانی فکر می کند که راسل را می کشد؟ اینجا قلمرو چارلی چان است.
اما من از آن قدردانی کردم. لمس قدرتمندان پیوسته جالب است. همانطور که رابینسون متوجه می شود، همه ما در برخی زمان ها چیزی تقریباً یکسان را احساس کرده ایم - - قبل از اینکه تلفن را بگیریم می دانیم چه کسی در تماس است، یا به اتاقی عجیب و غریب می رویم و مطمئن هستیم که قبلاً آنجا بوده ایم. علاوه بر این، رابینسون ممکن است در مورد آن درست باشد. تقریباً مدتها پیش بود که روابط آمریکایی برای پیشرفت علم سرانجام بخش H را اضافه کرد که ویژگیهای ماوراء الطبیعه را پوشش میداد. چه کسی می تواند با اطمینان بگوید؟
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.