در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Nobel Son 2007... لطفا منتظر بمانید ...
پسر نوبل یک استاد شیمی برنده جایزه نوبل شد. همسرش او را به استکهلم می پیوندد اما دکترا. پسر کار ربوده می شود آدم ربا 2,000,000 دلار = مبلغ جایزه می خواهد...
بلافاصله بعد از اینکه پدرش به طرز محرمانه متکبر برنده جایزه نوبل شیمی شد، برکلی مایکلزون توسط Thaddeus جیمز، یک نابغه جوان که ادعا می کند که برادر غیرمسلح برکلی است، ربوده شده است.
"بارکلی مایکلسون" در شرایط خوبی قرار ندارد. او در تلاش است تا پایان نامه دکترا خود را به پایان برساند، در همین حین پدرش "الی مایکسلون" برنده جایزه نوبل شیمی می شود و...
دانلود فیلم Nobel Son 2007 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
چه فیلم وحشتناک و خرابی.
برای شروع، شخصیتی که آلن ریکمن، برنده جایزه نوبل، نقش آن را بازی میکرد، به هیچ وجه شکل و شمایل معقولی نداشت. اینطور نیست که ریکمن این نقش را جدی گرفته باشد، با این حال آن شخص قطعاً فرد قانع کننده ای نیست. اگر این داستان را بهصورت رمانی از دست دادید، مطمئن هستم که بخش اول را دیوانهوار دنبال میکنید و آن را زمین میگذارید و به پایان نمیرسانید.
من فیلمهایی را دوست ندارم که آشکارا جمع شده اند تا مرا در مورد چیزی متقاعد کنند و بعد چیزها را تغییر دهند. این دقیقاً مشابه یک توسعه غیرمنتظره زیرکانه نیست. قبل از برنامه ریزی در حین آدم ربایی، معمولاً می پرسید که آیا کودک در حال گرفتن است یا خیر. شما برای اثبات آن جست و جو می کنید، به هر حال به هر شکلی که صحنه ها پیش می رود، عمدتاً از نحوه رفتار او و جنایتکار مشخص است که کودک دستگیر شده هیچ اطلاعی از آدم ربایی ندارد. سپس در پی این که تمام تلاش خود را میکنند تا شما را به این فکر کنند، متوجه میشوند که کودک درگیر آن است. این فقط حرکت وحشتناک است. واقعاً وحشتناک است. من باید بروم، اما با پرداخت هزینه بلیط، بقیه آن را تحمل کردم، و اوضاع بدتر شد.
برای بازیابی سود، آنها یک سوئیچ وسیله نقلیه انجام می دهند، که به این صورت است. سازماندهی شده در یک مرکز خرید شلوغ، با استفاده از چندین وسیله نقلیه کوچک. مسئله اصلی این است که اساساً غیرممکن است که در ابادون وسیله نقلیه ای از این نوع در یک مرکز خرید پرجمعیت بدون برخورد با طیف وسیعی از کالاها از جمله افراد مختلف، به همین شکل حرکت کند. پوچ است. وسیله نقلیه ای که برای سوئیچ استفاده می کردند به صورت قطعات به مرکز خرید منتقل شده و طی یک شب توسط یک نفر جمع آوری شد. در هر صورت، مسئله اصلی این است که آنها متوجه شدند که چگونه خودروی خوانده شده را که در مرکز خرید در معرض دید قرار داشت، به وسیله نقلیه ای که می توانست توسط کنترل کننده محدود شود، تغییر دهند. روشی که آنها این کار را انجام دادند، همانطور که به طرز مضحکی در فیلم Nobel Son نشان داده شد، این بود که لوازم جانبی یک وقفه ایجاد کرد و پس از آن در حالی که کسی نگاه نمی کرد، نوعی ابزار را به زیر خودرو زد. به من مهلت بده در کدام سرزمین رویایی می توان تصور کرد که یک وسیله نقلیه را به طور کامل به یک کنترلر کامل فقط با زدن یک وسیله به قسمت زیرین یا آن دسته از آن ها تغییر دهیم؟ در زمانی که این صحنه نشان داده شد، هنوز مشخص نشده بود که چه اتفاقی در آن میافتد، و فقط بعداً مشخص شد که احتمالاً او وسیله نقلیه را به طور کامل به کنترلر تغییر داده است. وقتی این را فهمیدم، همان نقطه ای بود که مشخص شد Nobel Son فقط یک داستان متواضعانه است که یک نفر آن را در چند ساعت جمع آوری کرده و بعد از آن بیرون رفته و چند نفر سرگرم کننده و یک رئیس را استخدام کرده و شروع به فیلمبرداری کرده است. . این یک داستان وحشتناک، وحشتناک، با طرحی مضحک است.
اما هرچقدر هم که ممکن است وحشتناک باشد، زمانی که چنگ زدن برداشته شد و کودک و لوازم جانبی به راه افتادند، به میزان قابل توجهی بدتر شد. در جهات مختلف اتفاقی که بعد از آن رخ می دهد آنقدر کاملا مضحک است که حتی نمی توانم خودم را به روشنگری شما بسپارم. دستیار، که فرزند تند و تیز پدر برنده جایزه نوبل است و به طور کلی در بخش ابتدایی فیلم، یک هنرپیشه است، در حال حاضر نشان می دهد که بیش از حد بسیار احمق است. به هیچ وجه شکل یا شکل معقولی پیش نمیرود، و با پیشرفت داستان، به تدریج اعتبار کمتری پیدا میکند. در هر لحظه چه چیز دیگری می توانستم بگویم؟ این فقط یک فیلم بسیار وحشتناک است، و من به سختی می توانم تصور کنم که چگونه افراد زیادی وجود دارند که حتی ممکن است به طرز قابل احترامی درگیر چنین داستان وحشتناکی شوند، به طور قابل توجهی کمتر به آن ارزیابی های بالایی که دارد می دهند. به محض اینکه زیرک باشید و در یک داستان حیله گرانه شرکت کنید، از این داستان وحشتناک رنجیده خواهید شد.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.