اسلو، ۳۱ اوت یک روز از زندگی «اندرز» یک معتاد در حال ترک را به تصویر می کشد که فرصتی می یابد تا تعدادی از دوستان قدیمی اش را در اولسو ملاقات کند...
آندرس که فردی معتاد بوده و حالا در مرکز درمانی در حال ترک است ، می خواهد برای دیدن دوستان قدیمی خود و همچنین مصاحبه برای کار در یک شرکت یک روز مرخصی بگیرد اما...
یک روز در زندگی آندرس ، یک جوان معتاد در حال بهبودی مواد مخدر ، که برای مرخصی کوتاه از مرکز درمانی خود مصاحبه می کند و برای شغل مصاحبه می کند و با دوستان قدیمی خود در اسلو قرار می گیرد.
داستان یک روز از زندگی "آندرس" مرد جوانی که در حال ترک مواد مخدر است.او مرکز درمانی خود را ترک می کند تا به دیدن دوستان قدیمی خود در اولسو و مصاحبه ای برای یک کار برود...
دانلود فیلم Oslo, August 31st 2011 (اسلو، ۳۱ اوت) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"اسلو ، 31 آگوست" با مونتاژ شهر تیتراژ ، خیابان های سنگفرش مملو از ماشین ، پیاده روهای حومه ای که کودکان در آن بازی می کنند و حتی دامنه های یخ زده یک پیست اسکی افتتاح می شود. برخی از عکسها عاری از افراد است. در برخی دیگر ، چهره های دور از منظر شهری خسته می شوند. چند نمای کلوزآپ از چهره ، یک عکسبرداری طولانی از ماشین سواری از دید مسافر و نمای دستی دریاچه را می بینیم. همانطور که این تصاویر بصری گسترش می یابد ، روایت های صوتی تصادفی در موسیقی متن بازی می کنند - صدای گزیده صدای مردان و زنان ناشناس که خاطرات خود را از اسلو به یاد می آورند. برخی خوشایند هستند در حالی که دیگران بی تفاوت هستند ، اما همه آنها زنده ، قوی و کاملاً شخصی هستند. ما شاهد جشن زندگی نیستیم. سازندگان فیلم به شکلی ساده و مستقیم محور اصلی زندگی را تصدیق می کنند. ما ناگزیر به جلو حرکت می کنیم ، خاطرات خوب و بد را حمل می کنیم.
اندرس (آندرس دانیلسن دروغ) دو هفته تا پایان دوره اعتیاد به اعتیاد به الکل و مواد مخدر فاصله دارد. او قبلاً با پر كردن جيب هاي كاپشن خود از سنگ ، برداشتن يك تخته سنگ و پرش به رودخانه مجاور اقدام به خودكشي كرده است. او موفق نمی شود از پس آن برآید. همه ما متعجب نیستیم زیرا ، همانطور که او بعداً در طی درمان گروهی توضیح داد ، وی از زمان هوشیاری احساس زیادی نکرده است. اقدامات موفقیت آمیز ، حتی اقدامات منفی مانند گرفتن زندگی شخصی خود ، هم به یک واکنش عاطفی و هم به اراده برای انجام آن احتیاج دارند. او برای مصاحبه شغلی در یک مجله ادبی ، جایی که برای وی به عنوان سردبیر در نظر گرفته شده است ، یک روز پاس می دهد. او همچنین با یکی از دوستان قدیمی حزب ، توماس (هانس اولاو برنر) ، که اکنون شوهر ، پدر و استاد ادبیات است ، متحد خواهد شد.
توماس ، به وضوح از زندگی خود راضی نیست ، به نقل از پروست با ناامیدی مهار و در عین حال قابل مشاهده. اگر آندرس به دنبال او برای تشویق - یا حداقل حداقل پدیده ای از ثبات و آشنایی - برود ، مطمئناً به آن دست نخواهد یافت. این برای خواهر آندرس که قرار ملاقات با او را در یک رستوران گذاشته بود ، دو برابر می شود. او در عوض با دوست او ملاقات می کند ، که فقط به منظور عبور از شک و تردید در مورد دیدن دوباره او فرستاده شده است. آندرس سعی می کند با دوست دختر سابق خود که اکنون در نیویورک زندگی می کند ارتباط برقرار کند. او از طریق تلفن همراه چندین پیام صوتی برای او باقی می گذارد ، که همه آنها برگشتی نیستند. او مصاحبه شغلی خود را دارد ، که به همان بدی که فکر می کرد می رود. با دقت دقیق تر ، او اجازه می دهد تا به همان میزان بد پیش رود که ناخودآگاه آرزو داشت. اگر او واقعاً آن شغل را می خواست ، به احتمال زیاد به آن شغل می رسید.
بقیه فیلم نشان می دهد آندرس در یک سری مهمانی ها ، بارها و کلوپ ها سرگردان است. او با افراد مختلف از جمله تأمین کننده مواد مخدر سابق خود و مردی که با دوست دختر سابق خود رابطه برقرار کرده است ارتباط برقرار می کند ، اما هرگز یک بار با آنها ارتباط برقرار نمی کند. او نمی تواند با کسی که در آن طرف اعتیاد است ارتباط برقرار کند ، فقط به این دلیل که نمی داند چطور. شاید او زمانی می دانست ؛ با تکرار روایت های صوتی آغازین ، آندرس در طول یک صحنه به درون سرش عقب می رود و اجازه می دهد خاطرات پدر و مادر خوب خود را به عنوان خاطرات گفتاری دوباره زنده کند. بین دوران کودکی و اکنون کششی طولانی وجود دارد که در آن او با کمال میل هر فرصتی را برای یادآوری چیزی از دست می دهد ، چه شاد باشد و چه غم انگیز. اکنون که ذهن او روشن است ، او آگاه شده است که هیچ چیز مطلقا ندارد و نمی تواند با دیگران ارتباط برقرار کند. او قبل از اینکه فرصتی برای زندگی داشته باشد زندگی خود را هدر داد.
اسلو، ۳۱ اوت با اقتباس از رمان "Le Feu Follet" از Pierre Drieu La Rochelle ، هیچ ژانر بزرگی در به تصویر کشیدن آثار بعدی ندارد. اعتیاد به مواد مخدر یوآخیم تریر کارگردان / نویسنده همکار به سادگی مشاهده می کند. او هرگز قصد ندارد آندرس را به یک قربانی غم انگیز شرایط تبدیل کند. او مرد جوانی است که آگاهانه راه خود تخریبی را برگزید. شاید او نمی دانست این امر منجر به بی تفاوتی کامل خواهد شد. مهم نیست لازم نیست واقعاً آن را تجربه کنید تا بدانید که اعتیاد منجر به چیز خوبی نمی شود. اگرچه مشخصات تربیتی آندرس هرگز فاش نمی شود ، ما شدیداً گمان می كنیم كه او از خانه ای آمده است كه در حداقل ثبات بوده است ، بنابراین به احتمال زیاد ، توجیه خوبی برای معتاد بودن ندارد.
در صحنه اولیه "اسلو ، 31 آگوست" ، آندرس تنها در یک کافه پر از مردم نشسته است. او و مخاطبان ، بخشهای مختلفی از مکالمات مختلف را درگیر می کنند ، از خودکشی کرت کوبین گرفته تا لیست طولانی اهداف والا اما مثبت زندگی. آنها به خودی خود جذاب هستند ، بیشتر به این دلیل که شاهد تصویری کاملاً واقع گرایانه از نگرش ها و رفتارها هستیم ، از شیرین و احساسی گرفته تا بدخلقی و نابالغ. اما چیزی که حتی جالب تر به نظرم رسید واکنش آندرس به آنها بود. او در ابراز بی تفاوتی فقط با چرخش مضطرب سر و لبخندهای بی سر و صدا ، به طرز متناقضی درباره خودش صحبت می کند. این شاهدی بر درخشش عملکرد لی است ، که حتی در حالت ظریف آن ، از نظر احساسی پیچیده و به طرز دردناکی قابل باور است. وقتی شخصیت وی در آنجا نشسته است ، هم او و هم مخاطبان به آرامی متوجه می شوند که ، جدا از هیچ چیز ، او دیده است که در واقع هیچ چیز نیست.
- کریس پاندولفی (www.atatheaternearyou). خالص)
دانلود فیلم Oslo, August 31st 2011 (اسلو، ۳۱ اوت) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
درخشان درخشان یوآخیم تریر ، 31 آگوست با مونتاژی دوست داشتنی از اسلو ، نروژ که خیابان های سنگفرش عجیب و غریب ، پیاده روهایی که کودکان در آن بازی می کنند و یک منظره جذاب از یک دریاچه در نزدیکی آن افتتاح می شود. همانطور که عکسهای بلندی را که از دید مسافران در یک اتومبیل سواری مشاهده می کنیم ، مشاهده می کنیم ، صدای صداهای زیادی را می شنویم که در مورد خاطرات و برداشت های خود از اسلو صحبت می کنند. بسیاری از خاطرات خوب است ، برخی بد است ، اما همه شخصی و صمیمی است ، چیزهای زندگی است ، نه فیلم ها. اسلو ، 31 آگوست ، بر اساس رمان "Le Feu Follet" اثر پیر دریو لا روشل ، در 1931 ، در پی بهبودی معتاد به مواد مخدر ، آندرس 34 ساله (آندرس دانیلسن دروغ) در حالی که اولین مصاحبه شغلی خود را انجام می دهد ، در یک دوره 24 ساعته اتفاق می افتد. پس از سالها مرخصی یک روزه از یک مرکز توانبخشی دولتی.
اما همه چیز خوب پیش نمی رود. همانطور که آندرس در یک جلسه گروه درمانی توضیح می دهد ، او از زمان هوشیاری تاکنون چیز زیادی را احساس نکرده است. در فاصله دو هفته از اتمام دوره توانبخشی خود ، صبح مصاحبه جیب های خود را پر از سنگ کرده و در تلاش برای غرق شدن در آب دریاچه می پرد. او که در تلاش خود موفق نبود ، باید بعد از ظهر همان روز به عنوان دستیار تحریریه یک شرکت انتشارات با مصاحبه شغلی خود روبرو شود. مصاحبه خوب پیش می رود و پاسخ های آندرس بیان شده و کاملاً بصیر است و کارفرما تحت تأثیر قرار می گیرد. هنگامی که از متقاضی خواسته می شود خلاs مربوط به پنج سال گذشته در رزومه کاری خود را پر کند ، با این حال او نمی تواند این کار را انجام دهد ، اعتراف کرد که وی یک معتاد به مواد مخدر بوده است ، از کوکائین ، هروئین ، DMT و همچنین الکل استفاده کرده است ، درخواست شده توسط مصاحبه کننده.
آندرس خود را آماده می کند تا شکست بخورد و بدون اینکه منتظر بماند ببیند گذشته وی چه تاثیری بر شانس اشتغال وی داشته است ، رزومه خود را از دست کارفرما می گیرد و از مصاحبه دور می شود. او به جای بازگشت سریع به مرکز ، به دیدار دوستان قدیمی می رود و با خواهرش نینا قرار ملاقات می گذارد ، اما ، مایل نیست که با درد در روابط آنها مقابله کند ، به جای او یک جانشین می فرستد. یکی از جذاب ترین بخشهای فیلم گفتگوی گسترده آندر با دوست نزدیک سابق توماس (هانس اولاو برنر) است که اکنون استاد ادبیات است و با یک کودک خردسال ازدواج کرده است. توماس در گفتگویی که بسیار ویرانگرانه واقعی است ، به آندرس می گوید که اگر آندرس احمقانه عمل کند او خرد خواهد شد و می پرسد چگونه می تواند از او حمایت کند.
با این حال ، او به آندرس می گوید که والدینش خانه خود را می فروشند به دلیل بدهی های مالی او ، واقعیتی که هرچقدر هم درست باشد ، دوستش را در بازیابی تصویر از خود حمایت نمی کند. بعداً در مکالمه ، صحبت به عدم خوشحالی توماس از روابط خودش تغییر می یابد ، زیرا او متعجب است که چه اتفاقی برای قول جوانی او رخ داده است ، نه یک پیام اطمینان بخش برای آندرس مبارز. وقتی توماس به او گفت: "بهتر خواهد شد. درست خواهد شد." آندرس با لبخندی آگاهانه به او نگاه می کند و می گوید: "مگر نه." به نظر می رسد یک جوان حرفه ای تقریباً سرسخت و جوان تقریباً سرسخت با کت چرمی باز باشد ، سپس آندرس با ظاهری جدا از چهره در شهر قدم می زند ، بیشتر از اینکه یک شرکت کننده در دنیای اطرافش باشد ، ناظر است.
در یک کافه در فضای باز نشسته و تماشا می کنیم که مردم از آنجا رد می شوند و به مکالمات دیگران گوش می دهند ، احساس محسوسی از انزوا کاملاً عمیق و چنان نافذ است که می تواند قلب هر بیننده ای را که احساس بیگانگی کرده تجربه کند. کلوپ های شبانه ، مهمانی ها و مجالس سرخپوشان با شروع بازگشت به عادت های قدیمی ، آندرس را به خود مشغول می کنند. اگرچه او به یک دانش آموز جوان می گوید که بعد از یکی از مهمانی ها با او می خوابد ، "همه چیز فراموش خواهد شد" ، اما بدیهی است که او این باور را ندارد. او ناامیدانه سعی می کند با دوست دختر سابقش ایزلین در نیویورک تماس بگیرد ، سه پیام برای او باقی می گذارد که به او می گوید او تغییر کرده است و او هنوز هم او را دوست دارد ، اما تماس هایش بر نمی گردد.
صادق ، بازتاب دهنده ، بصیر ، و صمیمی ، اسلو ، 31 آگوست یک دستاورد قدرتمند و فراموش نشدنی است و عملکرد دروغ برجسته است. تریر اجازه نمی دهد احساسات در مطالعه شخصیت او درباره نفس گمشده ای که نه می تواند دردش پنهان شود و نه صدمه ای که به دیگران وارد کرده است ، وارد شود. ما می توانیم مهربانی را در قلب آندرس ببینیم اما نه قدرت ، یا احساس عزت نفس ، و فقط می خواهیم با او تماس بگیریم تا به او بگوییم به سخنان ریلکه شاعر گوش دهد ، "و اگر زمینی دیگر نام تو را می داند ، با زمین ساکت زمزمه کن: من جاری هستم. به آب چشمک زن بگو: من هستم. متأسفانه ، ما نمی توانیم از پس آن برآییم.
دانلود فیلم Oslo, August 31st 2011 (اسلو، ۳۱ اوت) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"Le Feu Follet" از 100 سال بیست و یکم (به همین ترتیب بر اساس فرضیه رمان مشابه فیلم 1963 با هماهنگی لوئیس مال ساخته شد) بخشی از دردسر است، حدود 50 درصد از تمایل و تا حدودی مطمئن تر از فیلم منحصر به فرد غم انگیز. نتیجه بهبود یافته؟ متأسفانه، نه، اما حتی ذرهای هم نمیتواند چنین فیلم ایدهآلی را بالاتر ببرد. در بیان، در بیت، شعر از دست می دهد، اما در عین حال می فهمد که چگونه می توان تصویری واقعی درباره یک جوان دیوانه معرفی کرد که یک روز پس از بهبودی مرخص می شود، جایی که او به دلیل مصرف غیرقانونی مواد مخدر تحت درمان قرار گرفته است (الکل موضوع در فیلم Oslo, August 31st دیگر). نگرانی مرخصی او در مورد غربالگری کارمند جدیدی است که چند بار قبل ترتیب داده شده است، اما استرس زاترین و قطعی ترین ترتیب او، خود تخریبی برجسته او است. او دیگر نمی تواند با خودش روبه رو شود، او برای شمارش بیرون است و ترتیب اصلی این است که ادامه دهد، یا اگر هیچ چیز دیگری این روند فکری اوست.
ما یک روز معمولی را برای آندرس (آندرس دانیلسن دروغ) دنبال می کنیم، که از به یاد ماندنی ترین تلاش خود ویرانگری تا زایمانش می گذرد، که در حال حاضر بر احتمال نیاز او به مصرف دارو به دلیل بی لک بودن استرس دارد. برای مدتی طولانی، و دیدار با چند همراه قدیمی و حامی، و همچنین تلاش برای تماس با سابق خود. به نظر می رسد هر یک از وسایل در مسیر نشان می دهد که اوضاع می تواند بهبود یابد و او این گزینه را خواهد داشت که زندگی خود را به شیوه ای مثبت ادامه دهد. آیا این است؟ همه اطرافیانش به آن نگاه می کنند، او اینطور نیست. به سادگی تصور کنید، پوزخندی جعل می کند و با اولین ترتیب ناپدید می شود.
چرا من بهتر از "Le Feu Follet" ("آتش درون") از این تحول جدید و رایگان هستم؟ شخصیت ناامید و ناامیدی که موریس رونه بازی میکند، اگرچه گرفتار اهداف گیجکنندهاش در پشت نیش زدن گرد و غبار است، اما شخصیت جذابتری است، وخیمتر شدن او چیزی بود که میتوانستم با آن ارتباط برقرار کنم، کسی که واقعاً جایی برای رفتن نداشت. کسی را دوست ندارد، او کاملاً در آن وجود گم شده است، با سرعت غیرمنتظره ای در مقایسه با افراد دیگر می دود، او نمی تواند توانایی داشته باشد، در حالی که آندرس کسی است که زمان امیدوارکننده تری دارد، ممکن است کارهایی در راه باشد و افراد دیگری هستند. که او را دوست دارند و دلتنگ او هستند (شخصیت رونه علاوه بر این، همراهانی دارد، با این حال آنها بیش از حد از او دور هستند، ارتباط بیش از حد شکسته شده است). من "Le Feu Follet" را در زمانی که بیشتر مورد نیاز بود تماشا کردم و آن تلخی، آن دنیای وحشتناک و آن تکمیل صادقانه خوب احتمالاً زندگی من را نجات داد. اسلو، ۳۱ اوت نزدیک به واقعیت بود، این نمونه ای از فیلم های سینمایی نبود که تلاش می کردند مثبت و حرکت کنند. این چیزی است که برای من ارزش قائل بودم. در اینجا، آنها همه چیز را مشکوک، نامطمئن، و گاهی اوقات بیش از حد مطمئن برای چیزی نقطه عطف نهایی گذاشتند. مالیخولیا به این راحتی قابل درمان نیست.
و اگر چیزی وجود دارد که در اینجا قابل احترام است نمایشگاه دروغگویی آندرس دانیلسن است، هرچند تصمیمی عجیب، زیرا او نقش یک مرد 30 ساله را بازی می کند، اما ممکن است اشتباه شود. برای یک نوجوان 18 ساله بدون هیچ مشکلی. او با بازی این جوان شکسته و ناتوان ترغیب می کرد. با این حال، بخش لوازم آرایشی می تواند او را تا حدودی خسته تر، ضعیف تر کند، به نظر نمی رسد که او به دنبال داروهای سنگین باشد. در واقع، سرعت پایین بسیار خطرناک بود - در معاملهای با نوول مبسکور مانند لویی مال، بهتر عمل میکند. مطمئناً چند دقیقه ماوراء الطبیعه ایجاد می کند - صحنه ای که شخصیت ها با شروع اولین نور در حال دوچرخه سواری هستند - اما برای مدت طولانی در این راه باقی نمی ماند، ماهیت تبادلات در قسمت های اولیه خود عالی است. نسبت به تصمیم خود ناپدید می شود. برای کسانی که به یک تکمیل باز اعتماد دارند، به من اعتماد کنید، وضعیت اینطور نیست. بسته شدن با کمی تغییر برابر با اولی است.
از آنجایی که غفلت میتواند یک وجد باشد، اگر با شگفتانگیز بودن «آتش درون» تماس نگرفتهاید، میتوانید این متعارف را امتحان کنید و از آن قدردانی کنید. خیلی خوب. این یک تسکین دهنده ساده است، تا راه حل آن فاصله زیادی دارد. 8/10
دانلود فیلم Oslo, August 31st 2011 (اسلو، ۳۱ اوت) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
( اسپویل! اندرس در حال نزدیک شدن به پایان برنامه سم زدایی دارویی است که در آن مدت طولانی در آن شرکت داشته است. به او مرخصی شبانه داده شده است تا برای مصاحبه کاری برود.
ما با اندرز و انتخاب او برای پایان دادن به همه چیز آشنا شدیم. در مرخصی شبانهاش، و قبل از جلسه کارمند احتمالیاش، به دیدن دوست صمیمیاش توماس میرود که با بچهای درگیر شده و معلم نویسندگی است. آن دو روی صندلی منطقه تفریحی می نشینند و بحثی فوق العاده با هم دارند. از این صحنه است که متوجه میشویم آندرس چقدر دلسرد شده است و میفهمیم که علیرغم این واقعیت که توماس آشکارا روی او تمرکز میکند، آیندهای برای بازگشت آنها به رابطه قبلیشان وجود ندارد. در فرصتی غیرممکن است که یک صحنه اولیه از خودتخریبی تلاشی ما را از آنچه در خط مقدم افکار او قرار دارد هشدار نمی دهد، آندرس به این جمله اشاره می کند: "اگر کسی نیاز دارد خود را محو کند، جامعه باید به او اجازه انجام دهد. بنابراین،" آن را کاملاً درک می کند. در این بحث، آندرس معتقد است که توماس باید بداند که به احتمال زیاد او به همه چیز پایان می دهد، این یک انتخاب مداوم بوده است و نه فقط یک OD مختلط.
اندرس کاملاً وقف رکود خود است، ارائه عباراتی مانند "من هیچ چیز نیستم". در غربالگری کارمند جدیدش برای شریک انتشار در یک مجله علمی، پس از اینکه ذهنی خود را حفظ کرد، قبل از اینکه آشکارا یک انتخاب نامطلوب قریب الوقوع باشد، گردهمایی را تصاحب می کند. عملاً مثل این است که او نگران این احتمال است که بتواند این موقعیت را به دست آورد. ناامیدی آندر به قدری هولناک واقعی است که من به این فکر افتادم که آیا رکود او باعث مصرف مزمن مواد مخدر او شده است یا از سوی دیگر تصور می کنم اعتیاد او به مواد باعث رکود او شده است - به احتمال زیاد ترکیبی از آن.
در یک صحنه آندرس در جادههای اسلو قدم میزند و با صدایی از زندگی روزمرهاش از زمانی که بزرگ میشد، یاد میکند. این صحنه به ویژه قدرتمند است، زیرا می بینیم که آندرس از خانواده ای شایسته می آمد و در دوران جوانی با هزینه های مالی و تشویق های روزمره مدیریت می شد. به هر حال ردپایی از اعتبار در اظهار نظر او وجود دارد، "من یک شیاد ویران هستم که به من فکر می کنم. هیچ کس به من نیاز ندارد." با این حال او در هر مرحله از راه اعتماد را شکست می دهد. بانویی که او او را می پرستید، به نیویورک نقل مکان کرده است و پس از چند تماس با او و دریافت نامه های پاسخگو و بدون تماس، این اعتماد قطع می شود. در یک منطقه تفریحی، آندر به خورشید نگاه می کند که از میان درختی عبور می کند، پوزخند می زند و ما فکر می کنیم که شاید اشتیاق به طبیعت کمک کند، با این حال فکر می کنم قدردانی آشکار آندر ناشی از درک اوست که این آخرین باری است که او این رابطه را با افراد عادی برقرار می کند. جهان خواهرش از یک گردهمایی سازماندهی شده طفره می رود. مردم او نیاز داشتند که خانه خود را برای کمک به او ارائه دهند. بنابراین، حمایت خانواده منحل شده است. نزدیک به انتها، اندرس پشت پیانو می نشیند و چند نوار از یک سونات پیانو می نوازد. دیدن اینکه Anders Untruth واقعا می تواند بازی کند شگفت انگیز است. او برای خوردگی تقلبی کافی است. در پی این انتظار دور از راه دور که شاید موسیقی بتواند او را شبیه به او کند، وقتی او بخش دردسرساز را تجربه میکند که او را گیج میکند، پیانو را ترک میکند.
فیلم کاملاً تغییر کرده است - صحنههای غیرضروری وجود ندارد. با آگاهی و درک آندرس، داستان به شکلی روان پیش میرود. عالی بودن فیلم باعث می شود درک کنید که آندرس جهان را چگونه می بیند، و اینکه چرا او در سطح عمیقی احساس می کند که نمی تواند برگردد و در هیچ نقطه ای نمی تواند ادامه دهد. پس از خود تخریبی، پرسش اصلی که هر کسی مطرح می کند دلیل است و معمولاً هیچ پاسخ خوشایندی وجود ندارد، هر چند که ممکن است، به طرز تکان دهنده ای، اسلو، ۳۱ اوت در این مورد خاص چند پاسخ می دهد.
دانلود فیلم Oslo, August 31st 2011 (اسلو، ۳۱ اوت) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من اسلو، ۳۱ اوت را بهعنوان بخشی از جشنواره فیلم گنت 2011 دیدم. با وجود اینکه هیچ دخالت خصوصی در مصرف مزمن مواد مخدر یا مراکز بهبودی نداشتم، روایتهای بازیافتی افراد دیگری را شنیدم که مشروب دارند (معمولاً مشروبات الکلی دارند، اما به نظر میرسد این معضل قابل مقایسه است). بیانیه فیلم برای اطلاع از موضوعات مرتبط جذاب و آموزشی به نظر می رسید. صحنههای افتتاحیه، در داخل و اطراف مرکز بازیابی، از جمله یک تلاش برای خود تخریبی، بهسرعت مشخص نکرد که مسیر داستان به کجا میرود. با این حال، مدت کوتاهی پس از آن، فرصتهای کمی برای درگیر شدن با شخصیت اصلی (آندرس) در قدمهای اولیهاش برای ورود به یک زندگی معمولی به دست آوردیم.
در ابتدا، او به ملاقات یک دوست نزدیک میرود. تبادل نظر قابل توجهی روی صندلی منطقه تفریحی، دور از همسر و فرزندان دوست، به سادگی هر دو در حالی که در گذشته، حال و آینده سرگردان هستند، انجام می شود. این شیوه ای است که اصحاب مؤمن می توانند با یکدیگر گفتگو کنند. بدیهی است که اهداف خوبی از ابتدا و یک راهنمایی هوشمندانه برای روزهای آینده است. به نظر می رسد همه چیز با روحیه امیدوارانه ای آغاز می شود.
دوم، یک جلسه کارمند آینده نگر که به خوبی پیش رفت. آندرس به مجلهای که برای آن مینوشت علاقه نشان داد، ارزیابیای را در نمایه آن تنظیم کرده بود و واقعاً آماده بود تا آن را در قالب کلمات بیان کند. با این حال، تحقیقات اجتناب ناپذیری در مورد چند سال در رزومه او وجود داشت که واضح باقی مانده بود. او صادقانه پاسخ میدهد، به نظر میرسد که پرسشکننده پس از سکوت کامل، پاسخ را تصدیق میکند، و در هر صورت تلاش میکند تا بحث را دوباره شروع کند. متأسفانه، آندرس بیش از حد مراقب گذشته خود است و خجالت می کشد. او واقعاً سعی نمیکند بفهمد که جلسه تمام نشده است و فرار میکند.
در شهر بازگشت، آندرس تصمیم میگیرد در یک رستوران کوچک بنشیند، جایی که بحثهای اطرافش را میشنود. به نظر می رسد برای او دنیایی بیگانه است. این برای ترمیم او و اهداف او برای ایجاد یک شروع جدید خوب به نظر نمی رسد. ما او را می بینیم که گام به گام از سراشیبی پایین می رود و هیچ انگیزه کافی برای چرخش وسایلش وجود ندارد. آنچه در ادامه اتفاق میافتد جای تعجب ندارد. ما می توانیم متوجه شویم و اعتماد کنیم که چیزی کافی در آینده او را هدف قرار می دهد. من نخواهم فهمید که چگونه فیلم بسته میشود، اگر با اقبال خوبی بتوان از اسپویلرها جلوگیری کرد.
در مجموع، من به طور استثنایی در مورد اسلو، ۳۱ اوت مطمئن هستم، از جمله ماهیت محتوا و سرگرم کننده اساسی این به خوبی نشان می دهد که به دست آوردن قطعات پس از چند سال آسیب زا چقدر مشکل ساز است. با این حال، شخصیت اصلی اسلو، ۳۱ اوت بسیار آگاه است، و کوچکترین چیزی شبیه شیطان معمولی دارویی که در بسیاری از فیلم ها می بینیم نیست، نشان می دهد که بازگشت به یک زندگی معمولی هنوز دشوار است. این بسیار شامل روشی بود که خط داستانی ایجاد میکند و از روی پرده استقبال میشود، در نتیجه من در هنگام خروج از تئاتر بیشترین امتیاز را برای کمک هزینه جمعی دادم.
دانلود فیلم Oslo, August 31st 2011 (اسلو، ۳۱ اوت) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
بدون اینکه هیجان انگیز یا ظالمانه باشد، «اسلو، 31 آگوست» فیلمی وحشتناک درباره سوگواری است، و مشکل در به یاد آوردن گذشته ها برای انتظار آینده ای برتر. "اسلو، 31 آگوست" یک نسخه قابل توجه است که به طرز باشکوهی اجرا و هماهنگ شده است - تصویری ظریف و بی تکلف از یک روح عذاب دیده.
این مولفه دوم هماهنگ شده فوق العاده از یواخیم تریر "Reprise" (2009)، در طول یک روز اتفاق می افتد، پس از آندرس (آندرس دانیلسن دروغ) در حالی که او به پایان وقت خود در یک مرکز بهبودی دارویی می رسد. . افراد خاصی مسبب همه مشکلات خودشان هستند و آندرس دقیقاً همان فرد است. ناکامی او در برقراری ارتباط با دیگران، حضوری دلسردکننده و بیهوده را به همراه دارد. پس از یک تلاش محرمانه برای خود تخریبی، او از گروه مراقبت خود می خواهد که حالش خوب باشد. روز بعد او برای غربالگری کارمند جدید به اسلو می رود و بیشتر روز خود را با افرادی می گذراند که از مدت ها قبل هستند.
فیلم آندرس را در طول روز با بحثهای گسترده با افراد مختلف دنبال میکند که ما را در مورد آندرس روشن میکند، همانطور که آنها درباره خودشان. همه چیزهایی که در مورد آندرس و گذشتهاش میفهمیم فقط از طریق همین همکاریهاست، هرگز به فلاشبکها وابسته نیستیم. آندرس در تمام این مدت یک نفرت خمیده و حسادت عمیق نشان می دهد. اصحاب او در حال حاضر به وجود سعادتمندانه ادامه می دهند، صرف نظر از این که به نظر می رسد همه به طور قابل توجهی رام تر و خسته تر شده اند، حتی با بالا رفتن تعهداتشان. آندرس فرصت خود را دارد - با این حال فرصت او کاملاً خالی و دمدمی مزاج به نظر می رسد.
در بهترین صحنه فیلم، آندرس به تنهایی در یک اغذیه فروشی نشسته و در هر یک از بحث های پیرامون خود شرکت می کند. هر فرد دیگری در حال بحث درباره مشکلات، اهداف یا برنامه های منظم خود است. جالب اینجاست که آندرس هیچ کدام از این چیزها را ندارد. بدون نگرانی واقعی، هیچ مسیر واقعی در طول زندگی روزمره. او باز شده، کاملا گم شده و تنهاست.
اجرای کانونی لی در نقش آندرس واقعاً شگفتانگیز است، یک "حذف فاسد که ویران کرد"، فعالیتهای او عموماً متفکرانه نیستند، با این حال هر ضربهای که او در طول فیلم کنترل میکند، ایجاد میکند. یک تفاوت کلی او به شدت توسط فیلمنامه هوشمندانه و روشنگر تریر حمایت می شود، درست مانند بقیه بازیگران همیشه فوق العاده.
این یک تجربه واقعاً فرسوده است، و دیدگاه مثبت شکاک و ناتوانی آندرس برای دور شدن از گذشته اش به همان اندازه که ناامیدکننده است و غیرقابل اجتناب است. تریر به سختی نمایشی از یک معتاد و تنش های موجود امروزی را با تایید تخصصی قابل توجهی ساخته است. این یک داستان تلخ است، در عین حال کاملاً شگفت انگیز روایت شده است.
دانلود فیلم Oslo, August 31st 2011 (اسلو، ۳۱ اوت) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
این برای من به بینظیرترین فیلم مستقل (در واقع، فیلم) تبدیل شده است. من میتوانم آن را به خاطر سبک دوستانهاش تماشا و دوباره تماشا کنم، همچنین در رابطه با نحوه اتصال شخصیتهای فرعی به قهرمان اصلی آندرس بهطور منطقی که ما بهعنوان تماشاگر با او همدردی کنیم و همچنین پسزمینه تاریخی زندگی او را درک کنیم. برای عزیزان فراگیرش منظور شده است.
من به صحنه های خاصی به عنوان نمونه هایی اشاره می کنم که چرا اسلو، ۳۱ اوت اینقدر دوستانه است. مهم ترین صحنه در میان آندرس و همراهش توماس است. ما زندگی هر دوی آنها را اساساً در یک برداشت کوتاه مقطعی می بینیم که آنها سرگرم سرگرمی، زاری و بازگویی وقایع مشترک و فردی خود هستند. من آن را دوست دارم (صحنه پارک) وقتی آنها تقریباً ستون می کنند، اما در آن نقطه تصدیق می کنند که در بحث به بن بست رسیده اند، و در طول زندگی روزمره با مسیرهای مختلف یکدیگر کنار می آیند، همانطور که حقیقتاً می توان گفت، همراهان عالی این کار را انجام می دهند. صحنه ملاقات یکی دیگر از صحنه های شگفت انگیز است. ما آندرس را میبینیم که در جلسه کمی تمایل نشان میدهد، در هر صورت، او متأسفانه نمیتواند از گذشتهاش دور شود و پس از اینکه سوالکننده سوراخ CV خود را برای آنچه واقعاً بود پیدا کرد، تکه تکه میشود. شما برای آندرس بسیار بدبخت هستید (چون احساس می کنید که او واقعاً ممکن است به آن موقعیت رسیده باشد).
یک صحنه شگفتانگیز دیگر جایی است که از چشمان آندرس نگاه میکنیم و از گوش او بحثهای متفاوتی را میشنویم، مانند اینکه با او تنها هستیم و به اهداف، انتظارات و رویاهای دیگران توجه میکنیم، اما هنوز آماده نیستیم. خودمان آنها را ردیابی کنیم - که بدبختی شدید آندرس می شود. علاوه بر این، آن توالی صحنه های کاملاً باشکوه و جذاب پس از حدود یک ساعت از فیلم، زمانی که می بینیم آندرس رسماً به نوعی "نقطه بی بازگشت" می رسد، زیرا او توسط بانوی جوانی که از مهمانی خانه ملاقات می کند وسوسه می شود - متوجه شدیم که کوک به سبک الکترو و پس از آن صدا و منظره آتش نشانان به شخصیت هایی تبدیل می شود که در صحنه ای زیبا از شب اسلو می سوزند. پارک کوتاه ویگلند، پس از آن صحنه استخر، حسادت آندرس به بانوی جوان را نشان میدهد، زیرا او آشکارا زندگی روزمرهای را پیش روی خود دارد، شاید بدون توجه به سالهای وحشتناکی که او آشکارا احساس میکند تجربه کرده است.
تحلیل من از اسلو، ۳۱ اوت احتمالاً بسیار کوتاه است، با آخرین صحنه ای که احساس می کند یک قطعه بیرون کشیده شده است. غیر از این، هیچ چیز دیگری برای بیان غیر از این قطعاً احتمالاً یکی از بهترین فیلمهای غیر جریان اصلی است که دیدهام، و در حالی که برخی آن را نقشی «افسردهکننده» نشان میدهند، در جذابترین آن به طرز شگفتانگیزی مالیخولیایی است. راه های جذاب نمایشگاه های بزرگ همه جانبه، محتوای باورنکردنی، کار خارق العاده.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.