در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Puppet Master II 1990... لطفا منتظر بمانید ...
عروسکها برمیگردند و محققان ماوراء الطبیعه را شکار میکنند تا مایع مغزی آنها را برای استادشان آندره تولون ببرند...
عروسک ها دوباره تلاش می کنند تا محققان پرنورمالی را به دنبال خود می کشانند تا مایع مغزی را برای استاد خود، آندره تولون، بگیرند ..
عروسکها بازگشتهاند تا محققان ماوراءالطبیعه را ، برای گرفتن مایع مغزیشان برای استاد خود ، "آندره تولون"، شکار کنند ...
دانلود فیلم Puppet Master II 1990 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من کاملاً فکر میکنم که این یک پیشرفت در فیلم Puppet Master II اصلی است، من شخصیتها را نسبتاً دوستداشتنیتر میدانم و طرح را کاملاً آگاهتر میدانم و به سادگی بهتر پخش میشود. آن چیزی که در فیلم Puppet Master II اول ارائه شده بود را می گیرد و آن را گسترش می دهد، و من آن را در مجموع تصویری به شدت جذاب و ترسناک تر دنبال می کنم. مرد من نمره را دوست دارم! این قطعه موسیقی فوقالعادهای از ریچارد باند است که هرگز از چرخاندن پینههای درونی من غافل نمیشود! من متوجه شدم که به طور قابل توجهی لحن فیلم را افزایش می دهد و به آن عمق بیشتری می بخشد، همانطور که صحنه بسیار موفقی دارد. برای من متل رها شده در کنار اقیانوس، به هر حال خود یک شخص در دو فیلم ابتدایی این مجموعه است. از پرمدعای آن گرفته تا کفهای مرمری و نقاط روی راهروهای کمنور بهطور کلی، مانند مکان واقعاً مرسوم و ترسناک شماست. سعی میکنم به شیوهای بیتفاوت خودم این را بیان کنم که برای زمانی که ساخته شد، Puppet Master II وحشتناک بود! هرگز من را برای همیشه یا هیچ چیز زخمی نکرد، با این حال چیزهای فوق العاده عجیبی در آن وجود دارد، وقتی با چیزهای ناخوشایند شروع می شود، آن را رها نمی کند. نیازی نیست که برای سرمایه گذاری نهایی محکم بمانید تا همه چیز واقعاً به ثمر بنشیند، تلاشی انجام می شود تا مردم را درگیر و وحشت زده نگه دارید. این بار به طرز قابل توجهی توجه بیشتری به آدمکها میشود، و در تمام مدت در فضای باز بیشتر به چشم میخورد. من عاشق سبک افسانهای صحنه ابتدایی هستم و آنها عموماً با کمی جادوگری مجذوب خود میشوند، تصویر ترسناک بازوهای زامبی که قبر را به هم وصل میکنند، تصویری بسیار مثال زدنی است که انگار مستقیماً از جلوی یک کمیک قدیمی دافعهکننده E.C گرفته شده است! به همین ترتیب، شرارت واقعیتر و دلخراشتر است، با ترس کوچکی که به افراد در گمنامی و استراحت آنها کمین میکند، در دوران جوانی، زمانی که متهکن آن شخص پاتریک را میگیرد، عملاً شلوار جینام را خیس میکنم! علاوه بر این، صحنه ای که آدمک ها به تپه ها حمله می کنند تأثیرگذار است! بانوی قدرتمند ممکن است به اندازه کافی دیوانه باشد که بتواند آنها را قبول کند، اگر با اقبال خوبی آنها یک همراه بخاری کوچک تازه توسعه یافته نداشته باشند که به آنها کمک کند که به سرعت در اولین مورد از دو مورد اول که به طرز خیره کننده ای با تمام بدن انجام شده است، عوضی را می سوزاند. مصرف شود! آدمک آهنی، نور انبساط خارق العاده ای است، من طرح سر کلاه قیصر و دندان های شات را دوست دارم. او به طور کلی بسیار دیوانه است و آماده است تا با کوچکترین تحریک آواز بخواند! به احتمال زیاد بد است، با این حال من دوست دارم وقتی او آن بچه ای را که به هر طریقی می فهمد چگونه در چند لحظه اکرانش از صفحه نمایش خود را آنقدر بی احساس کند که صادقانه نمی توانی مکث کنی را دوست دارم! در یک نگاه طولانی، نکته شماره 1 من در مورد این تلنگر و آنچه من احساس میکنم همه چیز را در کنار هم نگه میدارد، نمایشگاه استیو ولز در نقش آندری تولون زندهیافته است که، در حالی که نوع رنجشآمیز و روانپریش این شخص کاملاً متفاوت از سالمندان دلسوز است. شخص در معابر مختلف، کسی است که من بیشتر از آن قدردانی می کنم. او در این مسیر واقعاً جذاب است، او یک تولون دیوانه است! شاید 50 سال مرده بودن، این کار را با آدمی انجام دهد. من فکر می کنم کارشناس آدمک باید به اندازه آدمک های واقعی شگفت انگیز باشد. من عاشق هر یک از صحنه هایی هستم که فقط او و آدمک ها هستند. آنها نمی توانند بحث کنند، با این حال او واقعاً سخت کار می کند تا با آنها کار کند و تمام پشت و چهارم آن را منتقل کند. من دومی را دوست دارم که در آن اتاق شبح مانند خود را چک می کند و بنر قدیمی "فاوست" را انتخاب می کند و گذشته را به یاد می آورد. این لعنت عجیبی را که این «مرد» بر سر خود ساخته و در مدت زمان طولانی گرفتار شده است، می گیرد. او خیلی ترسناک است فقط برای بررسی. او مانند یک مومیایی است، اما علاوه بر این، مرد غیرقابل کشف است، و به نظر می رسد که او مطمئناً یک زامبی است - و او از نام ساختگی "Chainey" استفاده می کند! من واقعاً خجالت آور میشوم که او روحش را به مرد جعلی خیرهکننده میسپارد! عیسی، آن چشمهای آبی یخزده و آن پوست مومی، و زمانی که او آن غوغای وحشتناک را به راه میاندازد، واقعاً تا به امروز باعث سردی من میشود! من در طرح این موضوع شرکت میکنم که چگونه به این بانو اعتماد میکند که رستاخیز همسر دیرینهاش است و چگونه در پایان این اتفاق میافتد، او کاملاً با مظاهر «معشوق» خود صادق نبوده و از آنها عبور میکند. او به طور مثبت شیمی گمانهزنیای را ایجاد میکند که آنها را زنده نگه میدارد، اما این برای آنها نخواهد بود. آدمک ها را پیچ کن، او یک بار دیگر به ایلسا خود نیاز دارد! علاوه بر این، بدیهی است که وقتی این را میفهمند، آدمکها در صحنهای دیگر از دیوانگی وحشیانه به سمت ارباب خود میروند که او را میبیند که در آتش میسوزد و غواصی را به سومین و در حالت ایدهآل آخرین مرگش فرستاده است! شما به این نوع از فیلمهای هیجانانگیز فکر میکنید و بدون شک آنها «چشمگیر» و دهه 80 و همه اینها هستند، اما علاوه بر آنهایی که به هر حال دوستشان دارم، آنها هنوز هم احمقانه هستند و کار میکنند، و فکر میکنم این به این دلیل که در آن روزها فقط تلاش برای ساختن بهترین فیلمی بود که می توانستی با آنچه که داشتی، و این به طور مداوم تا حدودی برای من مثال زدنی خواهد بود، این و اولی دو فیلم شماره یک من هستند . با تشکر فراوان از شما، شما جمعیت بزرگی بودید!
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.