داستان در مورد مردی است که سالها خون و خونریزی راه می اندازد و قلمروی خود را گسترش میدهد و در اخر عمر خود قصد دارد که اموال خود را بین فرزندانش تقسیم کند که تقسیم ها به مزاق پسر سوم خوش نمی آید، و این موضوع باعث جنگ و خونریزی عظیم میشود...
در دوران قرون وسطی، پادشاه هیداتورا ایشی مونجی جنگاور سالخوردهای که در اواخر عمر خود تصمیم میگیرد تا سلطنت خویش را به سه فرزندش واگذار کند. اما این انتقال قدرت به فاسد کردن پسران و درگیری بین آنها منجر میشود.
ژاپن، قرن شانزدهم. «هیدتورا ایچی مونجی» (اکادایی)، حاکم هفتاد ساله ی سه قصر در ناحیه ی اونو، پس از سال ها حکومت مستبدانه تصمیم می گیرد از مقام ریاست خاندان خود کنار رود و حکومت را بین سه پسرش تقسیم کند.
فرمانروای پیری به نفع سه پسرش کناره گیری می کند ، ولی دوتا از پسرها فاسد می شود و پسر دیگر علیه دو برادر فاسدش به پا می خیزد …
مردی که سالها خون و خونریزی راه میاندازه و قلمروی خودشو گسترش میده، در اواخر عمرش قصد داره که اموال خودشو بین فرزندهاش تقسیم کنه اما...
آشوب، فیلمی اکشن درام به کارگردانی آکیرا کوروساوا که سال ۱۹۸۵ از روی نمایشنامه شاه لیر شکسپیر ساخته شد. داستان در مورد مردی است که سالها خون و خونریزی راه می اندازد و قلمروی خود را گسترش میدهد و در آخر عمر خود قصد دارد که اموال خود را بین فرزندانش تقسیم کند اما تقسیم ها به مزاق پسر سوم خوش نمی آید، و این موضوع باعث آغاز جنگ و خونریزی عظیم میشود…
جنگ سالار ژاپنی Hidetori Ichimonji تصمیم می گیرد که زمان فرا رسیدن بازنشستگی و تقسیم سرخپوشی بین سه پسرش گذشته است. پسران بزرگتر و میانه او - تارو و ژیرو - با تصمیم او موافق هستند و قول می دهند که برای روزهای باقی مانده از او حمایت کنند. کوچکترین پسر سابورو با همه آنها مخالف استدلال می کند که احتمال کمی وجود دارد که این سه برادر متحد باشند. جنگجو با اهانت به پسر خود ، Saburo را تبعید می کند. وقتی جنگ سالار بازنشستگی خود را آغاز می کند ، او به سرعت می فهمد که دو پسر بزرگش خودخواه هستند و قصد نگه داشتن وعده های خود را ندارند. این منجر به جنگ می شود و تنها Saburo تبعید شده احتمالاً می تواند او را نجات دهد
در ژاپن قرون وسطی، یک جنگ سالار بازنشسته می شود و امپراتوری خود را به سه پسرش می سپارد. با این حال، او به شدت دست کم میگیرد که چگونه قدرت تازهیافته آنها را فاسد میکند و باعث میشود آنها به یکدیگر... و او تبدیل شوند.
پادشاهی ستمگر که برای گسترش قلمرو خود به جنگ و خونریزی می پرداخت، در اواخر عمر اموال خود را بین پسرانش تقسیم و پسر بزرگتر را به عنوان وارث انتخاب می کند. ولی پسر کوچک از این اتفاق ناراضی است و او را ترک می کند.
آشوب یا ران (به انگلیسی : Ran) فیلمی اکشن ، درام ، جنگی محصول سال 1985 کشورهای ژاپن و فرانسه به کارگردانی آکرا کوروساوا است که توسط کمپانی های Greenwich Film Productions و Herald Ace و Nippon Herald Films تولید و منتشر شد ؛ فیلم آشوب در مورد یک پادشاه سالخورده است که در اواخر عمر تصمیم میگیرد ، امپراطوری خود را به سه پسرش واگذار کند. حال او پسر بزرگتر خود را به عنوان وارث حکومت انتخاب کرده و فرماندهی قلعه های دوم و سوم را به دو فرزند دیگرش واگذار میکند. اما وی نمیداند که این کار باعث ایجاد اختلاف میان سه برادر شده و …
دانلود فیلم Ran 1985 (آشوب) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"ران" ، که به معنی "شورش" ترجمه شده است ، اگرچه این عنوان به عنوان عنوان آشوب مورد استفاده قرار نمی گیرد ، یک محصول مشترک ژاپنی / فرانسوی از سال 1985 است ، بنابراین سال آینده سی و پنجمین سالگرد تاسیس خود را خواهد داشت. آشوب به ناچار با آکیرا کوروساوا در ارتباط است ، که بسیاری آن را بهترین فیلمساز غیرآمریکایی در تمام دوران می دانند و این یک تلاش دیرهنگام شغلی توسط وی است. او پیش از این بیش از 40 سال در ساخت فیلم مشغول بود که وقتی به یکی از فیلمهای تعریف کننده حرفه اش تبدیل شد ، با یکی از آنها روبرو شد. البته این در تضاد با بسیاری از کارهای قبلی او در رنگ است و بیش از 2 ساعت و 40 دقیقه اجرا می شود. من حدس می زنم این یک ادای احترام به کوروساوا بود که آکادمی واقعاً از آشوب قدردانی کرد زیرا همچنین می توانست فیلمی باشد که می توانست کاملاً زیر رادار برود. با این حال ، 4 نامزدی اسکار به دست آورد ، یکی از آنها بهترین لباس برای آن جایزه بود. و من فکر می کنم همه این نامزدها سزاوار نیستند. برعکس ، شاید یک یا دو نامزد بازیگری برای ناکادای و هارادای نیز مناسب باشد. Butg اجازه می دهد وارد فیلم شویم. این داستان یک لرد پیر با نفوذ است (اتفاقاً یک بازیگر بسیار جوان تر نیز او را بازی می کند) که قدرت را به پسرانش می سپارد. خیلی دیر متوجه شد که اشتباه بزرگی مرتکب شده است که نه تنها میراث او ، بلکه سرانجام زندگی او را نیز به خطر می اندازد. اما در حالی که پسران راه خشونت آمیز خود را دنبال می کنند ، تهدیدی جدید با یک زن پر از انتقام وجود دارد. آیا آخرین پسر باقی مانده می تواند به پدرش کمک کند تا راهی برای رهایی از بدبختی خود پیدا کند؟ خودتان تماشا کنید. چیزی که می خواهم در اینجا تأکید کنم این است که من قبلاً اشاره کردم کوروساوا فیلمهای زیادی را انجام داده است ، اما نحوه استفاده از رنگ برای آشوب بدون شک ثابت می کند که شرم آور است که او فیلمهای رنگی بیشتری نساخته است. به عنوان مثال قبل و بعد از آشوب ، هر کدام پنج سال وقفه دارد. به هر حال ، با رنگهایی که من بیشتر به قرمز ، زرد و آبی می گفتم ، رنگهای نماد پسران و ارتشهای آنها. برای اولین بار اوضاع داغ می شود که پدر سالخورده یکی از فرزندان سرباز خود را که قصد داشت یکی از نگهبانان پیرمرد را بکشد ، می کشد. در این حالت خون ضخیم تر از آب نیست و پسر آبی (بگذارید او را صدا کنیم) آن را به درستی پیش بینی کرده است. مدت زیادی طول می کشد تا پدر درک کند و یک سفر کاملا سنگین در طی آن او از یکی از با نفوذترین مردان کشورش به یک کلاهبردار قدیمی تبدیل می شود ، می توانید بگویید که از نظر بسیاری دیوانه است.
با این حال ، او نیست ، فقط ممکن است چنین باشد. سخنان و اقدامات آخر وی نشان می دهد که و حتی اگر بدن او بیمار است ، نباید ذهن او را اشتباه از بین برد. من می خواهم کمی بیشتر در مورد چگونگی تفاوت آشوب با آنچه یک فیلم آمریکایی یا احتمالاً اروپایی در مورد این موضوع کاملاً دور از کشوری که در آن قرار دارد به نظر برسد. با این حرف من بیشتر در مورد پسر آبی صحبت می کنم. ممکن است ما شاهد یک داستان داستانی از صفر به قهرمان باشیم که او را با گلادیاتور درگیر می کند و این بدون شک منجر به فیلم بسیار ضعیف تری می شود. اما این هرگز فیلم او نیست ، حتی یک ذره. او اساساً پس از فرستاده شدن توسط پدرش به تبعید ، تقریباً برای بقیه فیلم رفته است. حتی اگر تنها او این مسئله را درست انجام داده باشد ، این بدان معنی نیست که او در مرکز داستان قرار دارد. هنگام بازگشت ، او خیلی سریع کشته می شود و مطمئناً تعجب آور بود ، حتی اگر گفته های پدر درباره اینکه چقدر با پسرش صحبت کرده است تا حدی نشان دهد که این اتفاق نمی افتد. اما بله ، من انتظار داشتم که پدر بمیرد ، اما او مطمئن است که یک مبارز است. و وقتی او سرانجام پذیرفت ، این احتمالاً بهترین لحظه گفتگوی گفتاری و گفتگو را نشان می دهد ، به جای مونولوگ ، و این دوباره از شخصیتی ناشی می شود که ما درمورد اینکه چگونه هیچ کس نباید خدایان را به خاطر انسان مقصر بداند طی قرن ها به حدی حریص و خشن که همه چیز و همه اطرافیانشان را در گرسنگی سیری ناپذیر قدرت و همیشه خواستار بیشتر نابود کند. آشوب به جای پسر آبی ، درگیری های قدرت برای کسانی است که در واقع قدرت را در دست دارند ، پسر زرد ، اما حتی پسر سرخ ، که به زنی برخورد می کند که حتی بیش از حد دقیقش بی رحم و خونسرد است انتقام خود را برای کسانی که از دست داده و از دست دادن آنها آخرین ذره همدلی در او از بین برد. باید بگویم هنگام تماشای فیلم ، من کمی با این شخصیت دست و پنجه نرم کردم ، همچنین چگونه او از قدرت خود استفاده می کند و تقریبا پسر قرمز را از هیچ جا می کشد. جالب است كه چگونه زنان (همسران) در آن زمان فراتر از حاملان ساكت بودند. اما هرچه بیشتر به این شخصیت فکر می کنم ، آن را بیشتر دوست دارم و فکر می کنم این یک افزودنی شایسته باشد ، همچنین با این واقعیت نشان داده شد که من از بازیگر زن شایسته نامزدی بازیگر نقش مکمل زن در اسکار یاد کردم. اما او احتمالاً برای این موضوع بسیار ناشناخته بود. به هر حال ، او به طور ناگهانی توسط یک شخصیت کوچک دیگر نیز ناگهان کشته می شود. واقع بینانه احساس می شود این هرگز در مورد بازیکنان بزرگ نیست که کارهای مهم را در اینجا انجام می دهند ، بلکه فقط کسی است که احساس خشنودی خود را برای او احساس می کند.
بله این یک فیلم واقعا طولانی است ، اما به نظر من خیلی کوتاهتر احساس می شود بیش از 2.5 ساعت باید بگویم. این قطعاً با تمام آداب و رسوم ، سنت ها و سکانس های کاملاً متمرکز بر سبک ، فیلمی نیست که مورد توجه همه قرار بگیرد ، اما اگر موفق به ایجاد ارتباط شوید ، پس شما در یک فیلم با کیفیت بالا هستید. مانند اکثر فیلمهای ژاپنی دیگر ، آنها کاملاً بدون کمدی کار می کنند. حتی صحنه روباه سر که ممکن است از نظر چشم غیرمعمول خنده دار به نظر برسد عمق چشمگیر تری دارد تا فقط قصد خنداندن شما. و حتی اگر رتبه بندی من ممکن است شما را وادار به این گونه فکر کند ، این یکی از قدرتمندترین فیلم های ضد جنگ است که دیده ام. سازگار نیست ، واقع گرایانه است و از گرفتن قسمت های غیر سنتی در هنگام داستان سرایی نمی ترسد. و کاملاً دور از داستان ، این ساعت از نظر فیلمبرداری ، لباس ، گریم و کارگردانی هنری واقعاً یک ساعت مسحورکننده است. چیزی که هر دانشجوی فیلم باید ببیند ، نه فقط کسانی که از ژاپن هستند. من می توانم ببینم که چرا سالها پس از مرگ کوروساوا و حتی سالها بیشتر پس از ساخته شدن فیلم هایی مانند این ، بسیاری هنوز هم از او به عنوان یک الهام غول آسا یاد می کنند و کارهای خود را به او اختصاص می دهند. من دیروز به اندازه کافی خوش شانس بودم که فیلم را روی صفحه بزرگ تماشا کردم ، فرصتی واقعاً نادر برای چنین فیلم قدیمی ، اما بسیار خوشحالم که آن را استفاده کردم و اگر اتفاقاً همان شانس را پیدا کردید ، من به شما توصیه می کنم آن را استفاده کنید. هرچه بیشتر به آشوب فکر می کنم بیشتر دوستش دارم. فقط چند صحنه و لحظه بیشتر از سه ستاره از 5 ستاره دارای امتیاز بالاتری هستند ، اما در کل من در این مرحله قصد دارم این کار را انجام دهم. شاید من آن را در ساعت مچی دیگری که می بینیم افزایش دهیم. همچنین می خواهم آشوب را قطعه ای مهیج بنامم زیرا حتی اگر اسلحه گرم هم در آن باشد ، چندین قرن در گذشته بازی می کند. این ژانر فقط مربوط به حق امتیازات انگلیسی نیست ، اما در اینجا ما یک رویکرد کاملاً متفاوت داریم که به همه نشان می دهد چگونه باید انجام شود. اسب واقعی یک فیلم و خوشحالم که آشوب مورد توجه آن زمان قرار گرفت و امروزه نیز توسط بسیاری دیده می شود. اگر ما بیشتر جلوه های صوتی را بررسی کنیم و بله ، موسیقی متن فیلم نیز بسیار خوب است ، اما همچنین جلوه های بصری نیز یک موفقیت چشمگیر است (صحنه ای که ارتش قرمز و زرد بدن پیرمرد را بدرقه می کند یک نمایش واقعی است و من می گویم این به عنوان کسی است که به طور معمول نمی تواند کمتر به جلوه های بصری اهمیت دهد). بسیاری از ارزشهای تولید با کیفیت بالا در اینجا. و برای پایان دادن به همه ، سرانجام چند کلمه در آخرین صحنه ، زن نابینا در ورطه. خوب ، من آن را به شرح زیر درک کردم. او ممکن است نابینا باشد ، اما هنوز هم قبل از سقوط به مرگ قطعی ، می تواند ورطه را تشخیص دهد. کسانی که می بینند آنقدر خوش شانس نیستند. یا نه آنقدر هوشمندانه که شما هم بگویید. بنابراین می توانید بگویید Kurosawa سرانجام کمی ذهنیت انسان را به دنبال دارد. اما این همان کاری است که او قبل از آن نیز انجام داده است زیرا هیچ دلیل بر این جنون در اینجا وجود ندارد. این همه مردم است. این یکی را از دست ندهید.
دانلود فیلم Ran 1985 (آشوب) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"کسی که دیگران را می شناسد خردمند است. کسی که خود را می شناسد روشن است." - Tao Te Ching
"ران" با یک سکانس زیبا شروع می شود ، کارگردان Akira Kurosawa با چند عکس از سربازان سوار بر اسب که مانند گارگویل ها روی یک سری تپه های چمن نشسته است ، با ما رفتار می کند. ما تصور می کنیم که این افراد از مرزهای پادشاهی باستان ژاپن محافظت می کنند ، اما معلوم می شود که آنها برای شاه هیدتورا ، یک فرمانده سالخورده که به همراه سه پسرش برای شکار خارج شده اند ، اسکورت امنیتی را دنبال می کنند.
فیلم سپس به سرعت بازخوانی آزادانه "شاه لیر" شکسپیر می شود ، هیدتورا بازنشستگی خود را اعلام می کند و سپس تقسیم پادشاهی خود را به طور مساوی بین سه پسرش انجام می دهد. به شکل واقعی شکسپیر ، Hidetora سپس ایستاده و با ناراحتی نظاره می کند که چگونه تخم ریزی و جنگ می کند ، هر کس علاقه مند به کسب قدرت و احترام بیشتری نسبت به دیگری است.
اما "ران" فقط سه نفر نیست نبرد بین پسرها یکی از مواردی که با مشاهده های مکرر آشکار می شود ، بازی های قدرتمندانه ظریف در پشت خانواده است. به عنوان مثال ، جنگ سالاران رقیب در تلاش برای ایجاد جنگ بین آنها با سه برادر اتحاد می بندند و همسر یک برادر ، لیدی کاید ، مانند یک مار حرکت می کند و دائماً علیه پادشاه و پسرانش نقشه می کشد.
ما در ابتدا با King Hidetora همدردی می کنیم. از این گذشته ، آن مرد فقیر خانواده خود را از دست می دهد و مجبور می شود بی اختیار نظاره گر فروپاشی امپراتوری خود باشد! اما به تدریج ما بیشتر و بیشتر درباره گذشته Hidetora می آموزیم. کوروساوا نشان می دهد که هیدتورا خود زمانی یک جنگ سالار بیرحم بود که پادشاهی ها را ویران کرد و هزاران نفر را کشت. در پایان فیلم ما شاهد یک چرخه بزرگ بودیم که دوباره تنظیم می شود. Hidetora امپراتوری خود را از طریق خشونت و خونریزی ساخت و آن را نیز از دست داد ، یک پادشاه بی رحم اساساً سقوط می کند در حالی که دیگری برای جایگزینی او قیام می کند.
بنابراین "Ran" ، که در ژاپنی به معنی "هرج و مرج" است ، کمتر فاجعه شخصی King Hidetora بیش از آنکه درباره فاجعه انسانی در مقیاس کیهانی بسیار بزرگتر باشد. مشاهده کنید که کوروساوا چگونه از تکنیک های مختلف فاصله گذاری استفاده می کند (او مرتباً عکسهای آسمان پر از ابر را قطع می کند) در تلاش برای انتقال این احساس که ما در حال تماشای این شخصیت ها و جدال های کوچک آنها از آسمان هستیم. دوربین کوروساوا با سایه های Jancso ("سرخ و سفید") و Kubrick ("Paths of Glory" ، متعالی "Lyndon") ، امتیاز برجسته خدایان نورانی را به ما اعطا می کند.
جالب توجه است ، " سبک زیبایی شناسی ران با بسیاری از کارهای اولیه کوروساوا کاملاً متفاوت است. سرعت کوروساوا آهسته است ، دوربین او به ندرت حرکت می کند ، عکس های نمای نزدیک نادر است ، بازیگری فیلم سبک شده و رفتار می کند (نقاشی از تئاتر Noh ژاپن ، شاید هم برشت؟) و شخصیت ها از فاصله دور نگه داشته می شوند. اکثر این تشویق را پیدا می کنند - هیچ یک از گفته های تحسین برانگیز ، حماسه دیوید لین نیست - اما این یک کوروساوا بالغ تر ، عمیق تر و کمتر قابل تقلید است. در حالی که از ویژگیهای قبلی او تا حد مرگ تقلید شده است ، شاید تا جایی که آنها مقداری از قدرت خود را از دست داده اند ، "ران" همچنان متعالی باقی می ماند.
همچنین لو رفت های اخلاقی معمول کوروساوان از بین رفته است. در اینجا موعظه کمی وجود دارد و تعداد کمی از درسهای اخلاقی متواضعانه و فرو رفتن در احساسات که بسیاری از فیلمهای اولیه کوروساوا را بهم می ریزد. در واقع ، به نظر می رسد که کوروساوا فقط در سالهای منتهی به و بعد از اقدام به شکست خودکشی ، تبدیل به یک هنرمند "جدی" شده است. او با فیلم های بعدی خود به نوعی انتقال زمینی دست یافت و به دید متعالی تری از جهان تغییر یافت. بنابراین آشوب ها از زمان و مكان ، زندگی و مرگ كلی نگر هستند و از خود محوری دور می شوند و به یك جهان بینی كیهانی تر می روند. شاید بحران وجودی خود کوروساوا در اوایل دهه 70 چنین تحول هنری را ایجاد کرد.
پادشاه هیدتورا خود پس از یک خودکشی ناموفق به انتقال جغرافیایی دست می یابد. پس از آن است که او بر روی یک نابینا که زمانی قربانی وحشی گری گذشته خود بود ، برخورد می کند. هیدتورا که مجبور شد مستقیماً با گذشته خود روبرو شود ، دیگر از خودش تصویر نمی کند که مبتنی بر توهمات قهرمانی و شکوه است ، بلافاصله به یک روح عذاب آور تبدیل می شود. کوروساوا او را از این نقطه به بعد ماسک صورت سفید پوشانده و مانند یک شبح در سراسر منظره پاره می کند.
"ران" با یک سکانس قدرتمند به پایان می رسد. ارتشی در پیش زمینه در حال حرکت است ، در حالی که بسیار دور ، یک مرد نابینا به طرز خطرناکی نزدیک لبه صخره می رود و با عصای راه رفتن خود را به طور محکم به زمین می زند. عصا راه رفتن مرد به هوای آزاد برخورد می کند ، او کمی لغزش می کند و فیلم ناگهان پایان می یابد. حرف کوروساوا واضح است: بشریت کور است ، دائماً در آستانه سقوط در ورطه تاریک است. اما همچنین توجه داشته باشید که چگونه مرد نابینا بالا می رود ، بسیار بالاتر از ارتش در پایین. ممکن است خطر سقوط داشته باشد ، اما برخلاف بیشتر فیلم ، صعود طولانی مدت خود را به سمت فضیلت آغاز کرده است.
"ران" مملو از "استعاره" های مشابه ، تمیز و تمیز است ، گرچه در بعضی مواقع گفتگوی کوروساوا به طرز مضحکی مستقیم است. سکانس های کامل فیلم مضامین کوروساوا را بیان می کند ، گفتگوی شخصیت ها نشانه پیام های اخلاقی کارگردان در هر نوبت است. همه اوقات بسیار هوکی است (در ژاپنی ظریف تر؟).
نیازی به گفتن نیست که ترکیبات و استفاده از رنگ کوروساوا خیره کننده است. در بعضی مواقع آشوب به نظر می رسد مجموعه ای از نقاشی های منظره است و موسیقی متن استاد نیز کاملاً آزمایشی است.
توجه داشته باشید به بینندگان جوان ، عقاید قبلی: هیچ جنگ سامورایی "جالب" در اینجا وجود ندارد ، فقط یک جنگ مالیخولیایی است سکانس نبرد که کوروساوا بدون صدا شلیک می کند. چنین سکانس هایی کابوسانه هستند تا مجانی ، کوروساوا از وحشتی که دیگر کارگردانان ترشح می کنند چشم پوشی می کند. بازی تلطیف "ران" نیز به برخی از موارد عادت می کند و به چندین نمایش نیاز دارد تا انگیزه های مختلف شخصیت ، ویژگی ها ، نام ها ، تفاوت های ظریف و چهره فیلم را کاملاً جذب کند. یک شخصیت ، کپی شوخی دربار در "پادشاه لیر" ، خصوصاً آزار دهنده است تا زمانی که به درستی با نقش او هماهنگ شویم. مانند شوخ طبع شکسپیر ، او خارج از داستان وجود دارد ، که برای اظهار نظر در مورد حماقت انسان طراحی شده است.
9.5 / 10 - علی رغم برخی گفتگوهای سنگین ، این بهترین فیلم کوروساوا است ، و یک فیلم که پاداش می دهد (یا می گیرد) غنی تر از) تکرار نمایش ، کاری که چند فیلم واقعی انجام می دهند.
دانلود فیلم Ran 1985 (آشوب) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در هسته اصلی آشوب یک سوال فلسفی طولانی وجود دارد. شخصیتهای خاصی مدام آنچه را که در اطرافشان میگذرد زیر سوال میبرند و از طریق این پرسشها، مضامین فیلم پیش میآید. واضح ترین موضوع جنگ است. در اینجا، بار دیگر، کوروساوا به ما یادآوری می کند که جنگ مدرن مکان افتخار یا دوئل نیست، بلکه حملات دسته جمعی به دشمنان بی چهره است که از راه دور به یکدیگر شلیک می کنند. من بعداً در این بررسی به صحنههای نبرد خواهم پرداخت. آنها به ما کمک میکنند آشوبی را که دوباره در سراسر فیلم ثابت است بررسی کنیم. به نظر می رسد که هیچ کس در آشوب هیچ کنترلی بر اتفاقاتی که در حال وقوع است ندارد. حتی دستکاری کننده نهایی میکو هارادا در نقش لیدی کید کنترل واقعی را ندارد. به نظر میرسد این عدم کنترل، ایدهای را که تنها شخصیتی مطرح میکند، منعکس میکند که به طور مداوم میتواند حقیقت را بدون حاشیه بگوید. شینوسوکه ایکهاتا (که در اینجا به عنوان پیتر شناخته می شود) احمقی است که می گوید "آیا هیچ خدایی وجود ندارد... هیچ بودا وجود ندارد؟" اگر هستی به من گوش کن تو شیطون و بی رحمی! آیا آنقدر حوصلهتان سر رفته است که باید ما را مثل مورچهها له کنید؟ آیا دیدن گریه مردان اینقدر سرگرم کننده است؟ حتی اگر خدا وجود داشته باشد، تنها لذتی که او از آن لذت میبرد، تماشای نابودی انسانها در آشفتگی آشفتهای است که جنگ است. در صحنههای پایانی، هرج و مرج به وقوع میپیوندد، زیرا از طریق اقدامات خوب یک مرد، 4 ارتش به یک نبرد خونین کشیده میشوند. که ما را به ایده بیهودگی و مرگ سوق می دهد. بیهودگی زندگی یک بار دیگر توسط احمق خلاصه می شود. "انسان با گریه به دنیا می آید. وقتی به اندازه کافی گریه کرد، می میرد. مرگ به سراغ همه ما می آید، با این حال بسیار بدتر از آن است. اگر خدایی هست پس به همه اجازه می دهند که رنج بکشند. حتی یک شخصیت نجیب مانند سابورو با مرگی پست و بیهوده می میرد. همه افراد در آشوب هم شکارچی هستند و هم شکار شده. به راستی که دنیای تاریکی است.
پس ما اخلاق داریم. در اینجا شخصیت های "خوب" بسیار کمی وجود دارد، اما سه استثنا در این مورد وجود دارد. سابورو، سومین و کوچکترین پسر لرد هیدتورا، که به دلیل عشق و وفاداری به پدرش نمیتواند از حماقتهایی که در اطرافش میبیند سخنی نگوید، که منجر به تبعید او میشود. تانگو، خدمتکار وفادار لرد هیدتورا است که با سابورو تبعید می شود، اما به دلیل عشق به ارباب خود را مبدل می کند تا نزدیک او بماند. بالاخره کیومی، احمق است. او دوباره به پروردگارش وفادار است، با این حال، بارها ایده ترک کنارش را به زبان میآورد، اما دوباره احساس وظیفه و حتی محبت او را در کنار استادش نگه میدارد.
خود فیلم تقریباً کامل است. از نظر سبک تقریباً شبیه تماشای یک نمایش است. هم صحنهپردازی و هم سبک بازیگری کاملاً تحت تأثیر تئاتر نوه ژاپنی است، با سبک کند و عمدی بازی که استفاده میشود، و ظاهر ماسکمانند سن که در ترکیب ناکادای به عنوان هیدروتای هفتاد ساله قابل توجه است. هر شات مانند یک شاهکار به نظر می رسد، کاملا قاب شده است. کوروساوا به عنوان یک هنرمند آموزش دید، در واقع او برای هر پلان فیلم، استوری بورد را نقاشی می کرد. کادربندی عالی است و از بسیاری جهات دوربین اصلاً حرکت نمیکند، یا اگر هم حرکت میکند، صرفاً برای دست نخورده نگه داشتن کامل عکس است.
کوروساوا یک فیلمساز چیره دست بود، این در کل واضح است. اعتماد او به فیلم نفس گیر است: فقط کارگردانی که کاملاً در کار خود مطمئن باشد جرأت می کند مکث های طولانی و بی حرکت را در پایان تقریباً هر صحنه ترک کند و آنچه را که اخیراً اتفاق افتاده است نشان دهد و به مخاطب اجازه دهد مفهوم کامل کنش های در حال وقوع را درک کند. .
کوروساوا البته به دلیل تواناییاش در کارگردانی اکشن شناخته شده است، و آشوب جنگ را بهگونهای بازآفرینی میکند که افراد کمی تا به حال موفق به انجام آن شدهاند. دو نبرد بزرگ در اینجا وجود دارد، یکی در وسط و دیگری در پایان. نبرد پایانی کاملاً صحنهسازی شده، پرچربکننده است و گویای بیهودگی است که شهوت و غرور جیرو ماستوراس، پسر دوم هیدروتاس (با بازی جینپاچی نزو) به آن منجر شده است. اما برای من این اولین نبردی است که یکی از بهترین لحظات سینماست. با توجه به شورایی که توسط یک خائن داده شده است، لرد هیدتورا خانواده خود را که شامل 30 جنگجو است به قلعه سابورو رانده شده هدایت می کند. این یک تله است و تارو تاکاتورا (آکیرا ترائو)، پسر اولش و جیرو ضربه می زنند. آنچه در ادامه می آید وحشتناک است. این زبان خالص فیلم است و یک نبوغ واقعی است. در میدان جنگ، حتی در دنیای ساموراییها، نه افتخاری وجود دارد، نه شکوهی واقعی، بلکه زشتی و مرگ است. نادر. با توجه به تحسینی که کوروساوا برای سکانسهای مبارزه با شمشیر در بسیاری از فیلمهایش به دست آورده است، جالب است بدانید که یک بار هم نمیبینید که شمشیر یک نفر دیگر را روی صفحه نمایش بکشد. در واقع، تنها دو بار وجود دارد که ما واقعاً شاهد حمله و کشتن یک نفر به غیر از خودکشی متقابل هستیم. اولی به طور کامل در فاصله ای بسیار زیاد نشان داده می شود، چهره ها به سختی قابل تشخیص هستند، و دومی، علیرغم اینکه به طرز شگفت انگیزی ترسناک است، در واقع خود مرگ را در دوربین نشان نمی دهد.
اما با این همه تاکید بر کادربندی کوروساوا، شات، نماد و رنگ، موفق می شود برخی از بهترین اجراهایی را که فکر می کنم تا به حال شاهد بوده ام به نمایش بگذارد. من باید تعریف خود را از بازیگران بی عیب و نقص کوتاه کنم و در مورد میکو هارادا که شاید بهترین بازی را در فیلم Ran ارائه کرده است صحبت کنم. رانده شده توسط خشم و انتقام، او به چیزی غیر از انسان تبدیل می شود، او نوعی سوکوبوس، وسوسه گر، روح روباه است. هارادا همیشه جذاب است، هر حرکت او کمال سرد است و همانطور که خش خش لباس های ابریشمی او را می شنویم در حالی که او در امتداد کفپوش های چوبی می لغزد، خلقی فراموش نشدنی از شر ناب را در مقابل خود می بینیم.
دانلود فیلم Ran 1985 (آشوب) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در یکی دیگر از حماسه طولانی سامورایی، آکیرا کوروساوا به مرزهای بین اعضای خانواده و تأثیرات مخرب یکی از موضوعات نسبتاً رایج خود نزدیک می شود - جاه طلبی بی پروا. این به وضوح یک فیلم کوروساوا است، ویژگی قابل احترامی که در فیلم Ranبرداری واضحتر است، که در آن کوروساوا از نماهای گسترده و بدون حرکت دوربین استفاده میکند، و همچنین از محیط طبیعی معمولی استفاده میکند که با مناظر گسترده و گسترده مشخص میشود. دامنه های تپه
ران طرحی جذاب درباره پادشاهی دارد که سالخورده است و در نظر دارد امپراتوری خود را به سه پسرش واگذار کند. لرد هیدتورا به 70 سالگی رسیده است (ممکن است کوروساوا بخشی از خود را در این شخصیت دیده باشد؟) و او به این واقعیت می پردازد که با وجود این واقعیت که بیش از 50 سال برای امپراتوری خود جنگیده است، نمی تواند برای همیشه حکومت کند. کوچکترین پسرش با پیشنهاد او مبنی بر واگذاری رهبری مخالف است و در عین حال بیشتر کنترل خود را حفظ می کند، با این وجود هیدتورا پادشاهی خود را به سه قسمت برای پسرانش تقسیم می کند، به این امید که آنها متحد باقی بمانند. به عنوان انگیزه، او با فلش نشان می دهد که یک تیر را می توان به راحتی شکست، اما سه تیر را با هم نمی توان به همین راحتی شکست. سه پسر، تارو، جیرو و سابورو با فلسفه هیدتورا موافق نیستند و به عنوان رهبران جدید بخش های مربوطه خود از پادشاهی لرد هیدتورا، به زودی شروع به مبارزه با یکدیگر برای رهبری کامل می کنند. هیدتورا توسط پسران خود مورد حمله قرار می گیرد و از پادشاهی بیرون رانده می شود و ناامیدانه از قلعه ای به قلعه دیگر سرگردان می شود و هیچ کس جز شوخی احمقش در کنارش نیست، که کاملاً بدون وظیفه نسبت به او نزد خداوند می ماند. یکی از سه پسر هیدتورا در نهایت برمی گردد و سعی می کند رابطه آسیب دیده آنها را اصلاح کند، اما قبل از اینکه بتوانند این کار را انجام دهند، او کشته می شود و هیدتورا دوباره تنها می ماند و امپراطوری که او در بیشتر عمرش برای آن کار می کرد ویران می شود.
همانطور که در فیلم Ranهای کوروساوا نیز رایج است، شخصیتهای جالب و قابل توجه زیادی در فیلم Ran وجود دارند که نقش اساسی در داستان دارند. هنگامی که ما برای اولین بار با لیدی کید، زنی که با تارو ازدواج کرده بود اما پس از مرگ تارو، با برادر کوچکترش جیرو (لرد جدید) ازدواج کرد، چاقویی به دست لرد جیرو گرفته است و او را تهدید می کند که در صورت باج گیری او را تهدید می کند. او را به عنوان همسر خود نمی پذیرد. اولین چیزی که او را جالب می کند این است که هدف او از ازدواج با جیرو تضمین یک زندگی راحت برای خود است و بنابراین او می تواند به عنوان بیوه یک لرد گذشته از محو شدن در ابهام جلوگیری کند. تهدید باج خواهی او پتانسیل زیانبار زیادی برای جیرو دارد و او او را به عنوان همسرش می پذیرد. از همان ابتدای بازی در این فیلم، هدف نهایی او سقوط پادشاهی بود تا انتقام خانواده اش را بگیرد که در زمان قدرت گرفتن لرد هیدتورا کشته شده بودند. این مورد انتظار یا حتی اشاره ای به آن قبلاً در فیلم Ran وجود ندارد، و به شخصیت او عمق بسیار بیشتری می بخشد.
طنز بزرگی در ران وجود دارد که پس از تبعید لرد هیدتورا و رها شدن در سرگردانی بی پایان رخ می دهد. دشت ها او و مسخره اش در پای یک تپه با یک کلبه چوبی فرسوده روبرو می شوند و به آن نزدیک می شوند و درخواست کمک و سرپناه می کنند. ساکن پس از توضیح اینکه خانهاش آنقدر فقیر است که نمیتواند سرپناهی ارائه دهد، معلوم میشود که مردی است که در کودکی به دستور لرد هیدتورا در ازای حفظ جانش، چشمانش را بیرون آورده بودند. هنگامی که شوخی و هیدتورا داخل شدند، مرد توضیح میدهد که مهمان نوازی را به تنها روشی که هیدتورا به او واگذار کرده است، ارائه میکند، او موسیقی را بر روی فلوت خود برای آنها خواهد نواخت. در این صحنه، هیدتورا با رنج وحشتناکی که زمانی تحمیل کرده بود، مواجه میشود و به طرز وحشتناکی طعنه آمیز است که او مجبور میشود از کسی که زمانی به طرز ویرانکنندهای بدون فکر کردنش مثله شده است، پناه بگیرد.
در ران، همانطور که در کاگموشا نیز اتفاق افتاد، که از نظر دوره زمانی و محتوا بسیار شبیه به فیلمی است، کوروساوا دوباره سبک ظریف تری را در کارگردانی به کار می گیرد. او باز هم بیشتر بر روی داستان تمرکز می کند تا حقه های سینمایی و با نتایجی تماشایی. استفاده گسترده از دوربین بدون حرکت به طرز خیره کننده ای موثر است، اما او در اینجا نیز به شیوه ای متفاوت از آن استفاده می کند. ران با مجموعهای از عکسهای ثابت از گروهی از اسبها شروع میشود که با شکوه با سواران خود در بالای تپهای روان ایستادهاند. تقریباً دقیقاً همان تصویر از طیف گسترده ای از زوایای و فواصل مختلف نشان داده می شود که نشان دهنده وسعت دشت ها و قدرتی است که این شخصیت ها بر آنها دارند (یا به زودی خواهند داشت). باز هم، موسیقی در اکثریت قریب به اتفاق فیلم غایب است، و همان صحنه های طولانی تا حد زیادی برای ارتباط با داستان فیلم به کار گرفته شده است. نمونهای از این برداشتهای بسیار طولانی را میتوان در اوایل فیلم مشاهده کرد، زمانی که لرد هیدتورا برای اولین بار اعلام کرد که قصد دارد با رهبری پادشاهی خود چه کند.
پایان Ran به دلایل زیادی قطعا واقع بینانه است. هیچ افسانه ای با آن تداوم یافته وجود ندارد. اعضای نزدیک خانواده همیشه کنار هم نمی ایستند، حتی اصیل ترین نیات همیشه محقق نمی شود و هیچ کس همیشه با خوشحالی زندگی نمی کند. ران داستان مردی است که در موقعیتی قدرتمند قرار دارد و تصمیمی قابل اعتماد میگیرد که نتیجه معکوس میدهد و جنون متعاقب آن برای ایجاد یک پایان خوش تغییر نمیکند. به نظر می رسد که کوروساوا در تلاش بود تا فضای پر بار نظامی را که در زمان جنگ وجود دارد را به تصویر بکشد و موارد ذکر شده در بالا بخشی از تلاش های بسیاری است که او برای واقعی سازی هرچه بیشتر آن حتی به قیمت تمام شدن احساسات مخاطب انجام داده است. .
دانلود فیلم Ran 1985 (آشوب) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"ران" کلمه ژاپنی برای هرج و مرج، شورش، اختلاف است. شاهکار آکیرا کوروساوا در واقع یک جشن نابودی و نابودی است، مملو از نمادها و قدرتمند در تصاویر مانند آن که به ندرت در سینمای امروز یافت می شود.
داستان تاریک بر اساس «شاه لیر» شکسپیر است. در آشوب یک جنگ سالار ژاپنی سقوط خود را جشن می گیرد. کوروساوا این را با زبان فیلم رادیکال ابداع کرد که با تصاویر خاصی از رنگها، سکانسهای برش سریع و طراحی صدای پیچیده کار میکند. وقتی پرچمهای رنگارنگ ارتشهای مختلف در یک نبرد در هم میآیند، وقتی باد آرام (که موسیقی متن فیلم را با خود حمل میکند) به طوفانی میپیچد یا وقتی عکسهای بلند و گسترده ناگهان به عکسهایی از جزئیات تبدیل میشوند که داغ بر روی پاشنه یکدیگر قرار میگیرند. سبک باورنکردنی کوروساوا را که عمیقاً سینمای جهان را تحت تأثیر قرار داد، درک کنید.
نقشهای شخصیتها به همان اندازه فوقالعاده هستند. شوخی هیدتورا به دلیل خاصی همیشه در کنار فرمانده جنگ است. رابطه آنها با ادامه فیلم تغییر می کند: جستر و جنگ سالار نقش های خود را تغییر می دهند که تشخیص هر دو را دشوار می کند. درست همانطور که آسمان با ابرهای تیره از آبی به خاکستری تبدیل میشود، گذشته خشونتآمیز هیدتورا در حال گرفتن ارباب سالخورده است. دنباله قتل و شکار او فراموش نمی شود، سرزمین فتح شده وحشیانه هنوز روسری های قدیمی جنگ و استثمار را حمل می کند که اکنون دوباره ترکیده است.
بیننده می تواند این اثر تاریخی را به عنوان هشداری برای ویرانگرها در نظر بگیرد. قدرت جنگ، که در حال حاضر حتی چند دهه بعد است و کسانی را که خشونت را می بینند، گرفتار کرده است.
دانلود فیلم Ran 1985 (آشوب) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
ران بینندگان را به مکانی می برد که ترجیح می دهند به تنهایی کاوش نکنند. در دنیایی از ظلم، کوراسووا نشان داده است که چگونه لحظات درون وحشت می توانند زیبایی داشته باشند. شکسپیر شاه لیر را به عنوان آینه ای از وضعیت انسان نوشت. ما مجبور نیستیم پادشاه و شاهزاده باشیم تا با میل پدر به سعادت فرزندانش همذات پنداری کنیم، حتی اگر زندگی خودش با ظلم و رنج باشد. ما این موضوع را در ادبیات و فیلم بزرگ می بینیم. کاری که ران انجام داده این است که لحظات کوچک زیادی را در درون درد برای بیننده فراهم کرده تا زیبایی را درک کند. حتی لحظه ظهور برای هیدتورا، زمانی که اعمال او به جنون او می رسد، لحظه ای از زیبایی فوق العاده است. در حالی که طوفان بیرون از خانه کوچک شاهزاده ای که کور کرده بود، پدر و مادرش را کشت، خواهرش را به زور ازدواج کرد، صدای ساده فلوت تمرکز شدیدی بر اینجا و اکنون ایجاد می کند. در این لحظه است که هیدتورا تشخیص می دهد که خودش بذر نابودی خود را کاشت. هیچ دیالوگی وجود ندارد، هیچ تلنگری وجود ندارد، فقط زیبایی وحشتناک موسیقی وجود دارد. مانند بسیاری از فیلمهای کوراسووا، علیرغم دامنه حماسی آنها، این خطوط کوچک رنگ است که بوم استاد را میسازد.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.