در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Runaway Train 1985... لطفا منتظر بمانید ...
دو زندانی از زندان مخوفی در آلاسکا میگریزند که با قطارهای سوختی از آن منطقه فرار کنند غافل از اینکه لوکوموتیو ران سکته کرده و قطار از کنترل خارج شده و با سرعتی مرگبار در حرکته به سوی نابودیست و دسترسی به کابین کنترل بسیار مشکل و تقریبا غیر ممکن است…
متهم سرسختی که با هم سلولی جوانش از زندان فرار می کند ، به همراه کارگر راه آهن در یک قطار که از کنترل خارج شده گرفتار می شود و ...
دو محکوم فراری و یک کارگر زن راهآهن خود را در قطاری با سرعت بدون ترمز و هیچکس رانندگی نمیبینند...
آلاسکا. طبق دستور دادگاه، «مانی» (وویت)، یک زندانی که قبلاً دو بار اقدام به فرار کرده، پس از سه سال تحمل سلول انفرادی به زندان عمومی منتقل میشود. اما بهزودی در آنجا چاقو میخورد و دوست قدیمیاش، «جونا» (بانکر) ضارب را میکشد. «سر نگهبان رانکِن» (رایان) دستور کتک زدن «جونا» را میدهد تا «مانی» را خُرد کند. «مانی» همراه «باک» (رابرتس)، یک محکوم جوان، از زندان میگریزد. آن دو سوار قطاری میشوند ولی نمیدانند که لوکوموتیوران سکته کرده و قطار از کنترل خارج شده است. در این بین مسئولان راهآهن برای جلوگیری از تصادف، قطار را تعقیب میکنند…
دانلود فیلم Runaway Train 1985 (قطار افسار گریخته) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
عنوان اصلی بد آنجا است. به نظر می رسد که بن جانسون باید در کنترل باشد و چارلز برونسون باید متخصصی باشد که می داند چگونه همه مسافران را نجات دهد ، به جز شرور مورد مهره ، شاید دنیس هاپر ، که به همراه تمام ماشین آلات در یک گلوله منفجر می شود منقضی می شود لوکوموتیو از یک پل باز به یک دره سقوط می کند. اما نه
کوراساوا در زمان نظارت بر نگارش این داستان با مشکلات روبرو بود و کارگردانی آن را به کنچالاوسکی سپرد. شخصیت های فیلم خیلی زیاد نیستند. عمدتاً جان وویت ، اریک رابرتز و ربکا د مورنای (به نظر چهره ای تازه ، کک و مک و کاملاً جذاب) ، با جان ریان که عمدتا برای تهیه یک شرور زنده از گوشت و خون ، به کار می رود ، علاوه بر آن جنبه های فلسفی ناپذیر که همه آنها هستند ، نگرانی اصلی اگزیستانسیالیسم یکی از آن مواردی است که اکنون حالت های فکری فرانسوی عملاً مرده است ، به کلمه ای تبدیل می شود که اکنون به راحتی رها می شود و می تواند تقریباً هر چیزی را که می خواهید معنی کند. اما اگر می توانستید آن را از سارتر و کامو تقطیر کنید ، در شکل اصلی پس از جنگ تعریف مشخصی داشت. نکته اصلی این بود که وجود بر ماهیت مقدم است ، به این معنی که شما برای هدف خاصی - خوب یا بد - به دنیا نیامده اید و خود را با اعمال اختیاری تعریف کرده اید. نکته دوم این بود که قوانین اجتماعی معنای بسیار کمی دارند و به شرطی که بخواهید عواقب ناشی از نقض این قوانین را بپذیرید ، می توان آنها را نادیده گرفت. کل قطار افسار گریخته دقیقاً آن نکات را به روشی نمادین ، در عین حال واقع بینانه و مهیج نشان می دهد.
Voight و Roberts در مقدمه ای کاملاً تعلیق آمیز و طولانی در یک زندان شمال غربی که توسط رایان اداره می شود ، معرفی می شوند. آنها با لغزیدن لخت از میان لوله فاضلاب طولانی و کثیف فرار می کنند و از طریق هوا به درون یک رودخانه شفاف و سریع که از بین می رود شلیک می شوند. (در اینجا کنایه از آناتومیک دریافت می کنید؟) آنها موفق می شوند برخی از لباس ها را بدزدند و سوار بر لوکوموتیو خالی و دوم قطار شوند که مهندس انفرادی آن مرده و افتاده است. (مهندس مخفف Somebody نیز هست ، با سرمایه S. امیدوارم همه اینها را بدست آورید.) مسافر دیگری کشف می شود. همیشه داشتن یک زن جوان در اطراف بسیار خوب است. اما در حالی که هیچ کس در کنترل لوکوموتیو سرب غیرقابل دسترسی نیست و با ترمزهای سوخته ، قطار شروع به سرعت گرفتن می کند. سه نفر از آنها در مسیری شلیک می کنند که در جهت کلی هیچ کجا قرار دارد و تا آنجا که ممکن است ، هیچ تأثیری بر سرعت و سرعت آن ندارند. بدتر از همه ، این است که به سرعت در حال نزدیک شدن به "بن بست" است (آن را دریافت می کنید؟).
با ابتکار ، فداکاری و ساده لوحی انسان ، لکوموتیو سرب از بقیه قطارها جدا نمی شود. در حالی که ماشین های باقی مانده به آرامی متوقف می شوند ، لوکوموتیو تنها به سمت پایان خود غر می زند. به دلیل ساده ای که نیازی به آن نداریم ، کاهش و انتظار حرکت آهسته را نمی بینیم. ما از قبل می دانیم که پایان کار بر ماست - منظور من "قطار" است. و تصویر نهایی ، از ایستادن Voight به تنهایی در بالای این هیولای آزار دهنده سرعت ، وزن و قدرت ، که دستان خود را در مقابل سرپیچی به سمت بالا نگه داشته ، هوای پر از پوسته های عظیم برف مرطوب ، به اندازه کافی پایان یافته است. بعد از آن شلیک نقطه اوج شما به گلوله آتشین احتیاج ندارید.
می ترسم قطار افسار گریخته را به نوعی تمثیل گنگ ، پرحرف و طولانی مدت بسازم - اما باور کنید ، این نیست روایت ساده خود پرچین است. به سختی می توانم فیلم دیگری را به یاد بیاورم که در آن مجریان بسیار سرد و ناراحت کننده به نظر می رسیدند ، پوشیده از ژنده پوش ، کلاه هایی که به طرز ناخوشایندی دور گوششان می کشیدند ، صورتشان از باد سوت سرخ می شود ، ترس و استیصال آنها در همه کارهایی که دیده می شود بسیار مشهود است ، شکست ها و پیروزی های جزئی آنها بسیار بزرگ در داستان دیده می شود. این قطار - یا محفظه لوکوموتیو ، که مربوط به تمام فضای داخلی است که می بینیم - نه صدف خوراکی روی نیم پوسته دارد و نه اجاق گاز گرم فرانکلین یا منبع گرمایی دیگر. این چیزی نیست جز آهن سرد و کسل کننده ، و همه ما در آن هستیم ، منتهی به انتهای خط. نمره موسیقی نمیتواند مناسب تر باشد - پایدار ، کم ، غرش ، فیل - آکورد عظیم و قدرتمند و غیر قابل تحمل.
چه تصویری گیرنده است. چگونه گلدانگ گلوبوس هیستریکوس موفق به تولید چنین فیلم عالی شده است؟
دانلود فیلم Runaway Train 1985 (قطار افسار گریخته) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
دیدن عبارت "A Golan-Globus Production" بر روی پوستر یک فیلم در دهه 80 معمولاً به معنای کیفیت خوب سینما نبود. مناهام جولان و یورام گلوبوس یک جفت پسر عموی اسرائیلی بودند که در طول دهه های 60 و 70 فیلم های مختلفی را در کشورشان تأمین مالی کرده بودند ، قبل از اینکه تصمیم بگیرند با خرید لباس توزیع و تولید به نام Cannon Group، Inc. حدود 85٪ از تولیدات Canon جولان-گلوبوس ، زباله های درجه پایین و زباله ای بود که بیشتر اوقات بد ساخته نشده و بد عمل می کردند. هر از چندگاهی ، یک فیلم جولان-گلوبوس ظاهر می شد که کمی بهتر از نرخ معمول بود. چیزی با انگیزه هنری و دارای ابروانی بالاتر در تصور. در این براکت می توان به فیلم هایی مانند Duet For One وسیله نقلیه جولی اندروز ، اقتباس ژان لوک گدار از King Lear یا تریلر هیجان انگیز وجودی Runaway Train (قطار فرار) به کارگردانی آندره کنچالوفسکی ، سازنده مشهور فیلم روسی در طول "ورود به آمریکا" اشاره کرد. جریان اصلی
Runaway Train با دو عملکرد برجسته از Jon Voight و Eric Roberts قابل توجه است. وویت نقش مانی مانهایم را بازی می کند ، یک سارق مشهور خشن بانک که در یک زندان حداکثر امنیتی آلاسکا به حبس ابد محکوم شده است. مانی در میان زندانیان دیگر افسانه ای است ، یک جنایتکار تقریبا حیوانی که آنقدر خطرناک قلمداد می شود که در یک زمان ، رئیس زندان ، رانکن (جان پی رایان) ، برای مدت سه سال درب سلول خود را جوش داده بود. وقتی مانی دوباره به جمع مردم بازگردد ، مانی قصد دارد با کمک زندانی خیلی روشن "باک" (اریک رابرتز) که موقعیت خود را به عنوان کارگر اتاق لباسشویی به یک مسیر فرار بالقوه دسترسی می دهد ، فرار جسورانه ای انجام دهد. برخلاف میل مانی ، باک تصمیم می گیرد تا در آزادی جسورانه به او بپیوندد. متأسفانه برای آنها ، آنها فقط برای اینكه مهندس مسن در كنترل ها دچار حمله قلبی شوند ، در هنگام فرار به داخل قطار پناه می برند. از طریق انباشت تصادفات غیرقابل پیش بینی ، سیستم شکست اضطراری در قطار از کار می افتد و دو محکوم فراری خود را در داخل قطار فراری می یابند و با موج سواری بدون سرنشین و خارج از کنترل در بیابان آلاسکا ، حرکت جمع می کنند. یک مهماندار بی تجربه ، سارا (ربکا دی مورنای) ، تنها شخص دیگری است که در این هواپیما حضور دارد. این سه نفر در حالی که سعی در کنترل مجدد قطار دارند ، علیه قدرت فناوری (قطار) و قدرت طبیعت (شرایط سخت آلاسکا) می جنگند.
خشن ، خونین ، به شدت مشخص و اغلب بسیار هیجان انگیز ، قطار فراری ممکن است نگین تاج جولان-گلوبوس باشد. مطمئناً قطار افسار گریخته سختی است - مردم عمدتا توسط شخصیت های زشتی کار می کنند که چیزی بیش از غر زدن انجام نمی دهند و یکدیگر را در تبادلات دهان زننده و بد دهان تهدید می کنند - اما هرگز چیزی کمتر از جذابیت نیست. قدرت شخصیت پردازی چشمگیر است. محکوم وحشتناک Voight ؛ فرارگرای لال اما وفادار رابرتز ؛ شرکت کننده ناخواسته آسیب پذیر دی مورنای ؛ رئیس زندان بیش از حد متعصبانه رایان - همه شخصیت های افسانه ای نوشته شده ، توسط بازیگران به شکل عالی بازی می شوند. در یک صحنه فراموش نشدنی ، Voight سعی می کند ماشین ها را از هم جدا کند تا قسمت عقب قطار را متوقف کند - اتصالات روی دست او بسته می شوند ، به معنای واقعی کلمه تقریبا تمام انگشتانش را در یک اسپری شوک آور از بین می برد. مانی که همچنان با دیوانگی لبخند می زند ، دست او یک کنده خون آلود است ، در داخل کشتی تلاش می کند و به وحشت همراهان سفر خود ادامه می دهد. او کاملاً به اندازه مثال رابرت دنیرو در بازسازی Cape Fear ، نقشی که شباهت های شگفت انگیزی دارد ، کاملاً خنده آور و قانع کننده است. مکان غیرمعمول و م --ثر است - وحشی های وسیع و یخ زده آلاسکا زمینه کاملی را برای نمایش درام فراهم می کنند که با امتیاز جوی ترور جونز بیشتر می شود. لحن زشت و بی ادعای فیلم و پایان عجیب و غریب ظاهری ظاهری جنجالی جزئی است ، اما به طور کلی قطار فراری فیلم بسیار خوبی است.
دانلود فیلم Runaway Train 1985 (قطار افسار گریخته) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
فراموش کردن این نکته ساده است که در یک زمان، قبل از بحث درباره مسائل مربوط به پدر و مادر، جان وویت بهعنوان یکی از بهترین سرگرمیکنندگان روی کره زمین شناخته میشد. این را می توان برای اریک رابرتز در دوره قبل از حضورش در هر هفته در یک فیلم گفت. Runaway Train یک بهروزرسانی است که دقیقاً همانطور که این دو مرد میتوانند قوی باشند.
این نیز بهعنوان تشخیص این است که Cannon صرفاً استودیوی نینجاها و نوریس نبوده است. محتوا توسط رئیس جورجه میلیسویچ، پل زیندل و ادوارد شلتر تهیه شد و به فیلمنامه منحصربهفردی از آکیرا کوروساوا (که با هیدئو اوگونی و ریوزو کیکوشیما آن را حذف کرد) بستگی داشت. این یک خانواده واقعی برای هر فیلمی است، نه خانواده ای که توسط جولان و گلوبوس ارائه شده است.
کوروساوا مقاله ای را در مجله Life درباره قطاری خارج از کنترل مطالعه کرده بود و محتوای منحصر به فرد خود را تحریک کرده بود. انتظار می رفت در سال 1966 برای کنسولی پیکچرز در آمریکا بسازد، با این حال پول نقد ادامه یافت و او به ساخت تورا ادامه داد! تورا! Tora!
پانزده سال پس از این واقعیت، سازمان Nippon Messenger ادعای آن محتوا را کرد و ساخت آن را انتخاب کرد. آنها از فرانسیس پورتیج کاپولا درخواست کردند که رئیسی را پیشنهاد کند و او آندری کونچالوفسکی را پیشنهاد کرد.
کنچالوفسکی در حال حاضر فیلم «عزیزان ماریا» را برای «کانن» ساخته بود (همچنین برای «خود» و «افراد متواضع» را برای جولان و «افراد متواضع» ساخته بود. Globus) و او این گزینه را داشت که استودیو را آماده کند، و همچنین وویت، که از او در پذیرش خاطره انگیزترین ویزای کاری ایالات متحده حمایت کرده بود.
نتیجه؟ یک فیلم تفنگ که برای سه جایزه اسکار نامگذاری شده است: بهترین فیلم تغییردهنده، بهترین سرگرمی مکمل برای رابرتز و بهترین سرگرمی برای وویت.
اسکار "مانی" مانهایم (وویت) افسانه ای برای مردان استون هاون آلاسکا بزرگترین امنیت است. زندان. او تقریباً از زمانهای مختلف دور شده است و یک پیشنهاد سه ساله به صورت مفرد مزیت او را کمرنگ نکرده است یا باید آزاد باشد. پس از درخواست دادگاه او را به جامعه فراگیر بازگرداند، او توسط سرپرست منصوب می شود (جان پی رایان، که به همین ترتیب در Cannon's Avenging Power، Desire to die 4: The Crackdown و Delta Power 2: The Colombian Association) حضور دارد. صحنه ای غیرقابل تصور در طول یک دعوا وجود دارد - جستجو برای دنی ترژو جوان * - زمانی که یک زندانی دیگر تلاش می کند مانهایم را قطع کند. در واقع، حتی در حالی که دستش را بریده و بریده است، مانهایم موجودی وحشی است که در میان تیراندازی نگهبانان قدم می زند و از جلاد آینده اش می خواهد که به دنبال او بیاید.
همه اینها نشان می دهد که دور بعدی او از برنامه های ضروری که اکنون اتفاق می افتد. او با باک مکگیهی (رابرتز) کار میکند تا از دیوار بالا برود، از میان برف بگذرد، رودخانهای یخزده را شنا کند و با قطاری که کشور را به سمت فرصت میبرد. اگر با اقبال به این سادگی بود.
آنچه در ادامه می آید قطاری است - و مانی - وحشی که با صدای یک هیولای وحشی به دنیای برف زده رعد و برق می زند و انسان و طبیعت را آزمایش می کند. ، ماشین و سرنوشت را که محکوم ترجیح می دهد پیروزی مرگ را انتخاب کند تا از دست دادن ماندن در داخل دیوارهای زندان. در حالی که او روی موتور سربی تخریب شده باقی می ماند، دستانش را دراز کرده و برای سرنوشت گریه می کند، ضربه آخر به من زده شد.
ربکا دی مورنی علاوه بر این، در این کار به عنوان سارا، یکی از معدود افراد گروه، عالی است. در قطار و تصویری از نوع بشر در میان این خشم.
قطار فراری احتمالاً بهترین فیلمی است که در هر مقطعی از گان پدید آمده است، اگر نگوییم بهترین فیلم در دنیای سینما. این هرگز آسان نمی شود و باعث می شود که بپذیرید و اغلب در مورد سرنخ های آن فکر کنید که برای هر فیلمی که من در سال ها پیدا کرده ام عادی نیست. من به سختی می توانم درک کنم که جولان و گلوبوس چقدر پرانرژی بودند، اگر با اقبال خوب موقتاً سازنده فیلمی باشند که افراد آن را جدی می گرفتند.
*ترجو حامی ناشناس مواد افیونی یکی از آنها بود. همکاران خلق در قطار افسار گریخته او در حال ملاقات با آن فرد بود که به عنوان یک فرصت شغلی اضافه شد. ادوارد شیلتر، آهنگسازی استریت تایم و کارخانه پردازش موجودات - و همچنین قطار افسار گریخته - با ترجو در سن کوئنتین بود و او را به عنوان مربی بوکس رابرتز استخدام کرد. کنچالوفسکی چنان شیفته ترژو شده بود که کارش را به او واگذار کرد. ترژو بعداً قبول کرد که از تهیه 320 دلار در روز متحیر شده بود، بیش از هر عمل خلافی که او را ساخته بود.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.