در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Running Wild 1927... لطفا منتظر بمانید ...
المر فینچ یک فرد ضعیف النفس است که توسط همسرش، دخترش، پسر چاقش و حتی سگ خانواده وادار به انجام کار های زوری می شود. بعد از انجام یک جلسه هیپنوتیزم او رفتاری سلطه گرانه و تحکم آمیز پیدا می کند. او وارد قراردادی پانزده هزار دلاری می شود تا شجاعتش بعد از هیپنوتیزم نیز باقی بماند...
دانلود فیلم Running Wild 1927 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من قبلاً مشتاق W.C بودم. فیلدز در آخرین بخش دهه 1960 پس از دیدن بخشی از فیلمهایش در تلویزیون، و قبل از آن که هر یک از کتابهای مربوط به او را بخوانم، به دستم برسد. چیزی که از آموختن آن وحشت داشتم این بود که اکثریت قریب به اتفاق فیلمهای آرام او گم شده بودند، از جمله بخش اصلی فیلمهایی که او در استودیوی پرینسیپال آستوریا در نیویورک در آخرین بخش دهه 20 ساخت. با خوشحالی، در سالهای پس از آن، برخی از این فیلمها مجدداً کشف، بازسازی و آزادانه اکران شدهاند. در حالی که باید گفت فیلدز در فیلم Running Wildهای آرام و بدون صدا و صدای بینظیر خود در موقعیت سختی قرار داشت، دو اثر بازیابی شده، یعنی بازی نیروی مسلح قدیمی و پدر شما، در مجموع دوستداشتنی و سرگرمکننده هستند، در حالی که شاید اینطور نباشد. قابل مقایسه با آثار هنری ناطق او. با وجود این، بازمانده سوم، دیوانه شدن، مانند چیزی است که من میخواهم فکر کنم. در اینجا مسئله فقدان صدا نبود، حتی یک داستان اشتباه که فیلدز برای آن مناسب نبود، همچنین لحنی تند که با طنزهای دوره ای طنز کاهش نمی یابد.
بازی فیلدز المر را دلسرد کرد. فینچ، نوعی روح خجالتی که ممکن بود در آن زمان به عنوان یک "ملک تواست" شناخته می شد، اما امروزه به عنوان یک ضعیف (یا وحشتناک تر) شناخته می شود. المر با احساس ترس نسبت به همسر وحشتناک و فرزندش از ازدواج قبلی زندگی می کند، یک بچه جوان چاق که تمام فرصت خود را وقف شکنجه ناپدری و خواهر ناتنی خود، مری می کند. (مری توسط مری برایان عالی ایفای نقش میشود، که شاید بهترین نقش را در نقش وندی معکوس بتی برانسون، پیتر کانتینر میدانیم.) خانم فینچ و جونیور به صراحت نسبت به المر ابراز انزجار میکنند و او را یک «سینه» و «شیره» میدانند، و بچهها میخوانند. سگش روی او جایی که به حرفه او مربوط می شود، همه چیز بهتر از این نیست. المر به عنوان نماینده سطح پایین در یک شرکت تولید اسباب بازی فعالیت می کند. او بیست سال است که پیشرفت نکرده است و به عنوان فردی کسل کننده در نظر گرفته می شود، ارزیابی ای که او زمانی تایید می کند که از یک مشتری مهم فاصله می گیرد و در نتیجه یک سابقه فوری را از دست می دهد. المر از طریق پیشروی از شرایط دور از ذهن، در یک نمایش وودویل در طول یک کنش خلسه در مقابل تماشاچیان قرار میگیرد و مجذوب پذیرش این موضوع میشود که او یک «شیر غرش» است. او قبل از اینکه هیپنوتراپیست بتواند طلسم را بردارد، از تئاتر فرار می کند، و در نوعی غافلگیری خشمگین، دیوانه ای طولانی مدت را خفه می کند، با استفاده از قدرت جانوران و ترساندن آن رکورد مهم برای شرکتش، پیشرفت می کند، و بهترش را به وحشت می اندازد. نیمی به محل اقامت رفت و پسر ناتنی تنومندش را کتک زد.
شاید این موقعیت عالی برای ارضای آرزو به نظر برسد، با این حال فکر می کردم که وحشتناک است و به ندرت سرگرم کننده است. شاید مسئله اصلی این بود که المر فینچ در سکانسهای اولیه آنقدر کاملاً فاسد است که، در حالی که ما میتوانیم برای او متاسف باشیم، او بدبختتر از آن است که حتی به عنوان یک مرد رانندگی مشروع، حتی در یک طنز، فکر کند. تماشای W.C لذت بخش نیست. فیلدها این شخص را بازی می کنند. فیلدز در قسمتی از فیلمهای بعدیاش، خود را با پستی محاصره میکرد، اقوام را زیر پا میگذاشت، و گاهی اوقات نقش همسر هولناک را بازی میکرد، با این حال میدانست چگونه کوچکترین احترام قائل شود و بهعلاوه نشانههایی از سرپیچی نشان دهد. خورش زیر در هر صورت، در این فیلم، شخصیت فیلدز آنقدر له شده است که دیدن آن ناراحت کننده است و قطعه اصلی داستان به شرمساری های مختلف المر تا محل مازوخیسم چنگ می زند.
یک بار المر ناخواسته به یک شخصیت تبدیل می شود. با این حال، «شیر»، فیلم مازوخیسم را با انحراف مبادله میکند، و تحقق قابل احترام تماشای یک کرم در حال چرخش با شیوهی خشن و شریرانه رفتاری است که نشاندهنده تغییر اوست. المر در حال حاضر، بهجای انحراف، بر سر همه گریه میکند، مشت میزند، سران شرکتهایش را «بیحس» و «سرچاق» خطاب میکند، و در بیشتر موارد مانند یک تهدید مخفی عمل میکند. زمانی که به خانه برمیگردد بر سر نیمه بهترش فریاد میزند و بعد از آن پسر ناتنیاش را بدون هیچ توضیحی تازیانه میزند، فقط برای اینکه به او نشان دهد رئیس کیست. اما همسر و دختر متعجب المر در حال حاضر او را «شگفتانگیز» خطاب میکنند و ظاهراً قصد داریم همین احساس را داشته باشیم. پس از اینکه آرنو، متخصص سابلیمینال بالاخره ظاهر شد و طلسم المر را حذف کرد، به ما داده می شود که درک کنیم که او در آینده رفتار خود را تعدیل خواهد کرد در حالی که هنوز مطمئن تر از خود است. با این حال، باز هم خوب است، اما این تعهد تا حدودی دیرهنگام ما را با تحقق چندانی رها نمی کند، و همچنین کمکی نمی کند که المر در آخرین باری که دیده شد، جونیور را تعقیب کند تا کوبیدن دیگری را منتقل کند.
در سال 1930، هری لنگدون یک نوع دو حلقه ای از این داستان به نام میگو ساخته است، و علیرغم اینکه لنگدون با مواد سازگارتر بود، موضوع بازسازی او مانند موضوع اینجاست: قهرمان ما بین دو شخصیت ظالمانه در حال چرخش است که هیچ کدام از آنها رضایت بخش است. دیوانه شدن دقایق خود را دارد، با این حال، در کل تلاشی بمباران برای بهره بردن از دو ویژگی شخصیت فیلدز، ضعیف و ضربه سخت، بدون افزایش ویژگی های جذاب و جذاب او باقی می ماند.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.