در سال 1914، "ویلهلم اوده" یک مجموعه دار معروف آلمانی برای فرار از زندگی گیج کننده پایتخت، آپارتمانی در شهر "سنلیس" در چهل کیلومتری پاریس اجاره می کند. روزی او یک نقاشی زیبا در اتاق نشیمن خود پیدا می کند و...
فیلم بر اساس زندگی نامه نقاش فرانسوی ,Séraphine de Senlis ,ساخته شده است
Séraphine بر اساس داستان واقعی زندگی معجزه آسای یک زن نقاش فرانسوی مشهور به نام «سرافین اهل سنلیس» که کاشف او یک کلکسیونر آلمانی در ابتدای جنگ جهانی اول بود و این روزها موزه مایول پاریس نمایشگاهی از آثار او برپا کرده، ساخته شده است.
در سال 1914 ، ویلهلم اوهد ، مجموعه دار مشهور آلمانی ، برای نوشتن و استراحت از زندگی پر سر و صدایی که در پایتخت زندگی می کرد ، یک آپارتمان را در شهر سنلیس ، چهل کیلومتری پاریس ، اجاره کرد. بانوی نظافت یک زن چهل ساله نسبتاً خشن و آماده است که مسخره دیگران است. یک روز ، ویلهلم که توسط صاحبخانه اش دعوت شده است ، متوجه نقاشی کوچکی می شود که در اتاق نشیمنش خوابیده است. او متحیر می شود و می فهمد که این هنرمند چیزی غیر از سرافین نیست
دانلود فیلم Séraphine 2008 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
سرافین دو سنلیس - که سرافین لوئیس (1864-1942) را تصور کرد - ممکن است نقاش قابل توجهی برای کل دنیای کار امروزی نباشد، با این حال روایت زندگی او فیلمی قانع کننده می سازد. مارک عبدالنور مقالهنویس و مارتین مدیر اجرایی هر یک از بخشهای حیاتی زندگی سرافین لوئیس را از هم جدا کردهاند و یک نمایشدهنده بهعنوان یک فیلم ساختهاند، تا حد زیادی به سبکی که او زندگیاش را در کار ساخت.
سرافین لوئیس (یولاند مورو) در سال 1864 در آرسی به خانواده ای بدبخت وارد دنیا شد و تا سال 1881 به عنوان یک چوپان مشغول به کار شد تا اینکه در سال 1881 وضعیت را به عنوان یک متخصص خانگی برای خواهران پروویژن در کلرمون تصدیق کرد. : حضور او در کنار راهبهها روش بسیار سختگیرانهاش را برای برخورد با طرز فکر خودش ارتقا داد. در سال 1901 به دلیل مکاتبه ای که با رسول آسمانی خود داشت که باید نقاشی کند، حلقه مذهبی را ترک کرد تا تبدیل به خدمتکار خانواده های طبقه کارگر در سنلیس شود. او در راه آرام خود، طبقات را میکاشت و لباس میپوشید، و از امتیازات دستمزد برای به دست آوردن چند منبع استفاده میکرد تا بتواند تصاویر محصولات ارگانیک، شکوفهها و برگهایش را در حوالی وقت عصر در اتاق کوچکش زیر نور شمع بکشد. او که خودآموخته بود، رنگ را از منابع غیرعادی استفاده می کرد - خون قصاب، موم نرم شده از نذورات خانه خدا، گرد و غبار شکوفه های مزارع، قسمت تازه "خریداری" او جسو و رنگ سفید از مغازه لوازم صنعتگر بود. در سنلیس
در سال 1914، گردآورنده صنایع دستی و کارشناس آلمانی ویلهلم اوهده (اولریش توکور) اتاقی را در خانه ای که در اختیار خانم دوفو (ژنیوو منیخ) بود، یکی از خانه هایی که سرافین در آن کار می کرد، گرفت، و زمانی که ویلهلم یک اتاق را پیدا کرد. بوم نقاشی سرافین او به سرعت متوجه نقاش تعهد فوق العاده ای شد و واکنش اصلی سرافین را به تلاش های خلاقانه اش نشان داد. ویلهلم و سرافین همدم شدند و ویلهلم آخرین ذرهای از کاردستی او را خرید و از او خواست که فرصتش را برای ساختن کار به جای تمیز کردن کفپوشها متعهد کند. با حمایت یک گردآورنده و همراه، سرافین قاطعانه شروع به نقاشی کرد، نشان دادن محلی و فروش صنایع دستی تحت حمایت ویلهلم. دو قاب شده بود. سرافین به اشتباه فکر میکرد که تیک آف ویلهلم برای ازدواج با همسرش آن ماری (آن بنت) است، فقط برای اینکه متوجه شود آن ماری خواهر ویلهلم و متحد سرافین است: ویلهلم او را روشن کرد که او همیشه نمیتواند با یک خانم ازدواج کند.
سرافین همچنان به نقاشی ادامه داد زیرا وجود عجیب و غریب خود را در سنلیس داشت و در سال 1927 ویلهلم با معشوقش - نقاش جوان هلموت کوله (نیکو روگنر) که سل را تجربه کرد - به فرانسه بازگشت - مهارت سرافین را در سنلیس نزدیک کشف می کند. نمایش داده شود، و می فهمد که او به حقش عمل کرده است و تخصص او رشد کرده است. تحت حمایت ویلهلم، سرافین شروع به نقاشی مواد عظیمی به ارتفاع دو متر کرد و به عنوان نقاش بی فریب زمان خود به خوبی ظاهر شد. در سال 1929، ویلهلم نمایشی به نام «نقاشان قلب مقدس» را تنظیم کرد که مهارت سرافین را برجسته میکرد و او را وارد دورانی از دستاوردهای پولی کرد که هرگز نمیشناخت - و به شدت آماده بود. سپس، در آن نقطه، در سال 1930، با تأثیرات بحران اقتصادی اوایل دهه 20 که سرمایههای خیرینش را از بین برد، ویلهلم راهی جز این نداشت که دست از تهیه بومهای نقاشی خود بردارد. روشهای سرافین برای مدیریت پول باعث نگرانی میشود و در سال 1932 رفتار دیوانهآمیز او ترتیبی را در بخش روانی در کلینیک اورژانس کلرمون ایجاد کرد، جایی که او باقیمانده عمر خود را به تنهایی و بدون همراهان یا تحسینکنندگان مهارتهای هنری خود گذراند.
مهم بودن ارتباط این داستان با تقریباً بدون گفتمان، دیدگاه محیطی که توسط فیلمبردار لورن برونه گرفته شده است، و آهنگی ملودیک از مایکل گالاسو که سرناهای مقدس را با موسیقی غیررسمی دستگاهی از تبار فرانسوی تثبیت می کند. یولاند مورو با درخشش استثنایی به عنوان سرافین اساسی، عمیق و با تخیل مشخص میدرخشد و اولریش توکار تعادل ایدهآلی بهعنوان «نخستین کلکسیونر واقعی» مصمم و خارقالعاده اوست. Séraphine یک اثر هنری کوچک است و شایسته توجه هر فردی است که اغلب به وجود صنعتگران و برخاستن هنرجویان از ظروف عجیب و غریب می اندیشد.
دانلود فیلم Séraphine 2008 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
زندگی اکثر هنرمندان با تثبیت های نامعقول در مورد چیزی که برای رسیدن به آن تلاش می کنند متمایز می شود. برخی در حالی که با اشتیاق نسبت به کارشان غلبه میکنند، اقداماتی را انجام میدهند که در نهایت به دلیل درخواستهایی که از خود و کاری که میخواهند انجام دهند، آنها را روانرنجور میکند. چنین وضعیتی در مورد سرافین لوئیس، بانوی بدبخت اهل سنلیس روستایی، در بخش اویز فرانسه وجود دارد.
زندگی سرافین در نقطه کانونی فیلمی است که تلاش می کند زندگی گیج کننده ای را رقم بزند. که اصلی دردسر و احساس ناامیدی را برای او به ارمغان آورد و نقشه کشید تا او را در پناهگاهی برای دیوانگان روشنفکر قرار دهد. زندگی او به دلیل فقر متلاشی شد. سرافین یک چوپان بود که حضور در وسعت عظیم منطقه محلی کشوری را که در آن زندگی میکرد دوست داشت. هر زمان که احساس بدبختی می کرد، بیرون می رفت و با یک درخت تماس می گرفت.
وقتی با او ملاقات می کنیم، او به عنوان نظافتچی خانه مشغول به کار است، طبقات را تمیز می کند و برای خانواده ای که غرامت کوچکی دریافت می کنند، تمیز می کند. Wilhem Uhde، کارشناس آلمانی و صاحب نمایشگاه، برای اقامت در Senlis ظاهر می شود. به سرافین نزدیک می شود تا اوهده و خواهرش را تمیز کند. سرافین به طور مخفیانه در حال رفتن به کلیسای کوچک برای بردن اقلام موجود در شمع های نذری و همچنین رفتن به قصابی است که در ویال های کوچک خون می گیرد تا توضیحی مبهم بدهد. سرافین با راهبههای صومعهای نزدیک نامزد بود و مرتباً از آنها دیدن میکرد. ما او را میبینیم که گاهی در اتاق کوچکش برای نماد مدونا آواز میخواند.
هیچ چیز ما را برای کاری که او واقعاً دوست دارد انجام دهد آماده نمیکند. در نقطه ای، او یک بوم کوچک را به سمت مدیر خود می برد، یک فرد مسن وحشتناک، که فکر می کند سیب های موجود در تصویر زشت به نظر می رسند. اوهده با تحمل احوالپرسی صاحب زمینش، از قدرت صنعتگر اثر هنری متحیر شده است. زمانی که به او اطلاع داده می شود که خدمتکار خودش این کار را کرده است، به طور قابل توجهی بیشتر شوکه می شود. اوهده برای ثروت هایی که در اتاق سرافین پیدا می کند نقشه های کوچکی می کشد. متأسفانه، جنگ جهانی اول آغاز خواهد شد و به عنوان یک آلمانی، باید فرانسه گرامی خود را به مقصد بهشتی امن ترک کند.
سالها گذشت و ویلهم و خواهرش به شانتیلی بازمیگردند، فاصله چندانی با سنلیس ندارد. او با رفتن به یک نمایش متوجه میشود که سرافین هنوز زنده است و آهنگهای او را همین حالا خلق میکند که از مواد بزرگتر ساخته شده است تا لبههای چوبی خامی که او استفاده میکرد. اوهده تبدیل به رئیسش می شود. با لمس تصدیق جدید، سرافین شروع به رفتن به دنبال چیزهایی می کند که هرگز نخواهد داشت. او شروع به خرج کردن فراتر از آنچه که می تواند مدیریت کند، می کند و تلاش می کند به جای افراد ثروتمندی که خانه هایشان را قبلا تمیز کرده است، جعل کند. با تثبیت او، او همچنان به طور فزاینده ای غیرمنطقی می شود، چیزی که به نوعی دیوانگی تبدیل می شود که او کنترلی روی آن ندارد. ویلهم اذعان می کند که سرافین قابل جبران نیست و او تصمیم می گیرد او را در دفتری استاندارد کند که در آن هیچ وقت بهتر نمی شود.
فیلمی که توسط مارتین اجرایی هماهنگ شده است ما را به خاطر عالی بودنش و همچنین در مورد زندگی هدر رفته ای که داشت، خیره می کند. چنین نتایج قابل تصوری کشف نشده رئیس فیلمنامه را با مارک عبدالنور ساخته است. Séraphine درباره یک بانوی استثنایی است که پس از اینکه دیگر هرگز به او نزدیک نشد، گروهی عالی از کارهای بسیار قابل احترام ساخت. وجود هدایای مبتکرانه متعددی وجود دارد که هرگز برای تخصص آنها درک نشد. اصلیترین چیزی که در فیلم Séraphine روشن نمیشود، قسمت قبلی زندگی سرافین است، زیرا ما او را بعد از اینکه او یک زن توسعهیافته است، ملاقات میکنیم.
کار یولانده مورو آسمانی است. او متقاعد میکند که با صداقت، او همان بانوی بدبختی است که روز به روز وجودش را فشار میدهد. خانم موریو مدت زیادی است که وکالت می کند، اما هرگز شغلی به اندازه این سرافین برای او ایده آل نبوده است. اولریش توکور به همان اندازه باورنکردنی است که ویلهم اوهده، مردی که با بدبختی فردی پیش میرفت، اما در حدی که صنعتگرانی را که باید شناخته میشد، هنرمند بود. فیلمبرداری لوران برونه ما را به آن قسمت از فرانسه روستایی با چشم اندازهای عالی در جامعهای ساده و کشور باز میبرد. موسیقی ملودیکی که مایکل گالاسو برای فیلم ساخته است در فیلم Séraphine به طرز تحسین برانگیزی عمل می کند. مارتین اجرایی دید خارقالعادهای داشت و متریال عظیمی را نقاشی کرد که ناظر را با خود همراه میکرد تا در نتیجه عالی بودن ساخته شده را بررسی کند.
دانلود فیلم Séraphine 2008 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
فیلم زبان نیرنگ است. مجموعه ای که ما می بینیم، میزانسن، چیزی است که رئیس معتقد است ما باید ببینیم. قبل از اینکه یک سرگرم کننده حتی خطوط خود را بیان کند، ظاهرمان را شکل می دهد. در نمایشهای لباس، لباس قابل تأیید، سلاح دیگری برای خیرهکردن یک دید تخیلی خاص در ماست، و هر زیرمتنی را بیشتر پوشش میدهد، خواه تغییر داستان بازار ازدواج به «رام-کام» (غرور و تعصب) یا تحریف عمدی گذشته. مولن روژ!، ماری آنتوانت). فیلم فرانسوی با استفاده از فیلم هایی مانند ژان دو فلورت و منابع مانون به استفاده کمتر مشکوک از لباس دست یافته است. در این مدل ها، تنظیمات دوست داشتنی و نوستالژیک از رویاهای غم انگیز زندگی سخت جدا شده بود. زمانی که به سمت فیلم بیوگرافی می رویم، روش های واقع گرایانه به طور مرتب استفاده می شود تا ما را متقاعد کند که «واقعاً چه اتفاقی افتاده است». Séraphine با تمرین شاد فرانسوی گروه و نمایش قابل تأیید، در عین حال کاملاً باز پیش می رود. این داستان (معتبر) یک نقاش کوچک فرانسوی، سرافین لویی (که بعدها به نام سرافین دو سنلیس، پس از شهر محل سکونتش شناخته شد) را روایت می کند. داستان ما باعث می شود که سرافین به عنوان خدمتکار مادام دوفو عمل کند. این زن خانه نیز به یک فروشنده کارشناس آلمانی، ویلهلم اوهده، کاندو اجاره می دهد. اوهده به صنعتگران «ابتدای» ایمان دارد و شروع به قدردانی از بخشی از کار خدمتکار می کند. اجرای تضمینی یولانده مورو به چیزی که ممکن است یک رکورد بی رنگ باشد وزن می دهد. افشای توانایی زن کارگر، جذابیت متوسط او در حالی که به جمع آوری عناصر رنگ (شراب، گل، محصولات ارگانیک، شکوفه ها) نزدیک می شود، در حالی که او به وظایف خود به عنوان یک کارگر خانگی نزدیک می شود. همه چیز ما را متفکرانه به دنیای سرافین می کشاند.
Udhe از توانایی توسعه نیافته سرافین پشتیبانی می کند، به طور کلی به نظر می رسد که آن را تضمین کند. در هر صورت، همانطور که جنگ در شهر غوغا می کند، پشتیبانی از بین می رود. صداهای درونی انگیزه سرافین او را به روان پریشی سوق می دهد و او در یک پناهگاه دیوانه با سقوط روبرو می شود.
خود نقاشی به سبک ادعایی «ساده لوحانه» است که با صراحت صادقانه توصیف شده است. (شاید محبوب ترین نمونه، از دیدگاه های خاص، L. S. Lowry باشد.) به نظر می رسد این سبک برای شخصیت صادق (اگر باشکوه) بانوی کارگر ما عادی است، علیرغم این واقعیت که آشکارا تعداد زیادی از نقاشان ساده لوری، از جمله لوری. برخلاف سرافین، اطلاعات رسمی و آموزشی زیادی در مورد تکنیک کار داشت.
ارزش های تولید در فیلم Séraphine در همه جا بالاست. لباس، بازیگری، تحمل، همگی یک انتظار انحصاری را برآورده می کنند، همانطور که با افتخارات زیادی که در کشور خود برای آن ذخیره شده است تأیید می شود. تأثیر کلی تماس بدون احساساتی بودن است.
سرافین ادامه ارثی است که به ندرت درک شده است. هر زیرمتنی با ارائه یک شخص خوب از گذشته فرانسه گره خورده است، یادآوری اهمیت عمومی از اواسط قرن بیستم. (بازدید از ارائه کار او در سنلیس، معمولاً از زمان ورود فیلم چهار برابر شده است.) با فرض وجود هر گونه نقص فلسفی، اساساً این نقص متعلق به خود شخص است، تمایل مسیحی به توبه و تصدیق سرنوشت. نقاط قوت جدی وجود دارد که آیا سرافین ممکن است به طور غیرمنتظره ای به زندگی خود ادامه دهد یا خیر. بدون بررسی واقعی سبک کار هنری او. با در نظر گرفتن همه چیز، این یک فانتزی خوش ذوق و جذاب است که دام یک فرد قابل تأیید را محکم گرفته است، شاید یک حیله بی ضرر. ناظر، اگر بخواهد صلاح است، میتواند خودش قضاوت کند. همان طور که می توانند در مورد آثار هنری عمیقاً سختگیرانه و غیرقابل انکار که او برای هر نوع خانواده ای در آینده به جا گذاشته است.
دانلود فیلم Séraphine 2008 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
یولاند مورو، سرگرمکننده کهنهکار، در Séraphine زندگینامهای در مورد نقاش شکوفههای نئوخام، یا «سادهلو» یا «بیگانه»، سرافین لوئیس (1948-1864)، که در حال حاضر سرافین دو سنلیس نامیده میشود، از شهری که در آن کار میکرد، ارائه میدهد. ولگردی که همه به او نگاه میکردند، او به سختی با انجام نظافت و لباسهایی که توسط کنسرت پرداخت میشد، تحمل میکرد، اما در اتاق کوچکش در حوالی وقت عصر با نور شمع، آثار هنری رویایی و عجیب از شکوفهها در دستههای عظیم ساخته میشد که به نظر میرسید جواهرات یا حشرات هستند. او که در اوایل زندگی توسط راهبه ها آورده شد و واقعاً روی آن متمرکز شد، هنگامی که یک آهنگسازی را تکمیل کرد، برای ویرجین آواز خواند. این تصویر که به طرز شگفتانگیزی گرفته شده، انعکاسی است، با احساسی محکم از سکوت استانی فرانسه در نوجوانان و دهه بیست، دانش عمیقی به سرافین یا گردآورنده آلمانی که او را پیدا کرده و حمایت کرده است، ویلهلم اوده (اولریش توکور، دیگری) نمیدهد. کهنه سرباز؛ او یکی از اختیارات را در کتاب موجودات دیگران دارد). اوهده شایستگی فیلم بیوگرافی خودش را دارد. او به سرعت دست به دست شده توسط پیکاسو خرید و هانری "Le Douanier" Rousseau خارق العاده امروزی را پیدا کرد.
فیلم به آرامی و هدفمند نشان می دهد که چگونه اوهده به طور تصادفی متوجه می شود که بانوی خسته به نظر می رسد که سالخورده به نظر می رسد. مرتب کردن خانه اجاره ای بزرگی که او در سنلیس با خواهرش زندگی می کند، در حال انجام یکی از کارهای هنری بی نظیر روی چوب است. هیچ فرد دیگری در اطراف برای آنها ارزش قائل نیست و یا حقیقتاً به طرز کار امروزی پی نمی برد. او معمولاً کارهای او را از سرافین میخرد و از او میخواهد که روی کاردستیاش تمرکز کند. با این حال، جنگ جهانی اول فرا می رسد و به عنوان یک آلمانی به شدت بیرون رانده می شود، صفحه یادداشت کوچک و بخش بزرگی از کارهایی که در فرانسه جمع آوری کرده است را رها می کند.
اوهده سال ها پس از این واقعیت به همراه خواهرش و علاوه بر این، یک پسر دلبند، هلموت کوله (نیکو روگنر)، یک نقاش جوان آلمانی اکسپرسیونیست توانا که از بیماری سل می گذرد، و یک خانه دیگر در همان نزدیکی اجاره می کند. او کارهای سرافین را مرور میکند و فکر میکند که این کار تهاجمیتر و بهطور قابل ملاحظهای باشکوهتر است. او را با یک ماه به ماه حقوق آزاد می گذارد. او نشانههایی از جنون میدهد، و اشتباهش زمانی که میبیند ارائهی پاریس باید به تعویق بیفتد، به دلیل کلی وضعیت اضطراری پولی، او را به دیوانگی میکشاند. کارگردانی همیشه نزولی است، با این حال آخرین سکانس ها نشان می دهد که آخرین مدت او در یک آسایشگاه ممکن است در آرامش و در نزدیکی طبیعتی که دوست داشت سپری کند.
Séraphine جامع و آزادانه ساخته شده است. با این حال بیش از حد در سمت وفادار و دانشمند. به عنوان یک داستان با کامیل کلودل 1988 برونو نویتن مطابقت دارد، اما نه درجه نمایش دارد و نه حضور ژرار دوپاردیو و ایزابل آجانی (در نقش رودن و کلودل) که به آن انرژی بدهد. همانطور که رئیس اجرائیه گفته است، اوهده یک "روی تاریک" داشت: آمادگی او برای ترک سرافین زمانی که اوضاع برای او ناخوشایند بود، و سعی نکرد در اولین بازدید مجدد از فرانسه پس از درگیری، او را جستجو کند. Executive این مخفیانه را رها می کند، که به سادگی و با این حال از نظر بصری نامناسب است. هر چند که ممکن است، Executive به وضوح در کنار هم قرار دادن نمایش جدید Musée Maillol از آثار سرافین کمک کرد. علاوه بر این، Séraphine یک بسط تحریکآمیز برای نویسندگی روی پرده از هنر منفور یا رویایی است.
Séraphine در 1 اکتبر 2008 در سالنهایی در پاریس اکران شد و در عین حال که احتمالاً نظرسنجیهای بیش از حد هیجانانگیز نبود. این توسط Music Box در ایالات متحده خریداری شده است، اما هیچ تحویلی گزارش نشده است. به عنوان جزئی از رندز وو با فیلم فرانسوی در مرکز لینکلن، شهر نیویورک، در Walk 2009 نمایش داده شد.
دانلود فیلم Séraphine 2008 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
نظرسنجی «سرافین» و نمایش آسمانی یولانده مورئو، سرگرمیگری که به نظر میرسد قرار است این قسمت را به عهده بگیرد، من را به یاد چند فیلم مختلف انداخت که صنعتگران خارقالعادهای در میانهی خود به تخصص خود پرداخته بودند. سلامت «ال گرکو» مل فرر و «وینسنت» جان هرت فورا زنگ را به صدا در می آورند.
قسمت ابتدایی فیلم در تابستان سال 1914 رخ می دهد، مدت ها قبل از شروع درگیری بی نظیر. گردآورنده صنایع دستی و کارشناس مشهور آلمانی ویلهلم اوهده (با احتیاط خوشامدگویی توسط اولریش توکور)، یکی از این مردانی که برای تعویض آن کار نمیخرند، اما برای خرید چیزی که دوست دارند، به دنبال سرپناه تابستانی از پاریس و متعلق به خودش هستند. شیاطین در کشور باز فرانسه. او به طرز تکان دهنده ای متوجه می شود که خدمتکار بالغ در خانه یک نقاش و یک فرد متظاهر است، صرف نظر از اینکه او آموزش خلاقانه ای نداشته یا هیچ تحصیلی ندارد. درگیری شکسته می شود، آلمانی تبدیل به دشمن می شود و مجبور می شود از فرانسه فرار کند، جایی که تنها ده سال بعد بازمی گردد.
در اینجا یکی از صحنه های تکان دهنده فیلم رخ می دهد. اولریش به جستجوی سرافین میآید، او نمیتوانست بگوید که آیا ما نمیتوانیم بگوییم که آیا او هنوز زنده است یا از سوی دیگر در صورتی که او هنوز آماده گفتگو با مدافع قریبالوقوعی است که او را ترک کرده است. صحنه شرم آور است، در ساختاری ضعیف و بدون انگیزه فیلمبرداری شده است (قبول دارم که این هدفمند است، در Séraphine فقط طرز کار و طبیعت تنوع و شکوه دارند)، راه ورودی بسته است، و از هم اکنون هر چیزی ممکن است رخ دهد، حتی پایان فیلم فیلم.
ورودی باز می شود و قسمت بعدی و آخرین قطعه فیلم متعهد به نتیجه غیرمنتظره سرافین است، عدم توانایی او برای مدیریت دستاوردها، او به جنون می لغزد. ظاهراً نقطه شروع تخصص او در یک انگیزه معنوی، شاید یک داستان عاشقانه دردسرساز است، اما برای یک صنعتگر که به گفته او، عشق راه های متفاوتی نسبت به شهروندان عادی دارد. در حالی که از شانس و فشارهای مالی نابخشودنی، اعتماد به نفس او به صنعتگری منحرف شد، وقتی دستاوردی به دست میآید، دست از ساختن نمیکشد (در واقع بخشی از بهترین آثارش را در حال حاضر میسازد) با این حال اعتقادات معنویگرایانهاش تلاش میکند روشهای دیگری برای بیان پیدا کند. که تا پایان دنیا جای جنون دارند.
کارگردان مارتین اجرایی تصمیمی زیرکانه برای عدم اظهار نظر یا هدایت ناظران به قضاوت درباره شخص، با این حال به آنها اجازه می دهد تا به خواسته خود برسند. استنباط های خود چگونه میتوان فاتح را قضاوت کرد، خط اصیل میان هنردوستها و جنون کجاست، آیا اینها دو ماهیت شخصیتهای بسیاری از صنعتگران باورنکردنی نیستند؟ صحنههایی که ما نقاشی سرافین را میبینیم، با شکوه، همچنان در هوا و ظریف، زودباور و پرشور هستند.
سرافین لوئیس یا سرافین دو سنلیس واقعی آخرین چند دوره طولانی زندگی خود را در یک پایه روانشناختی دقیقاً زمانی که کار او توسط عموم صنعتگران در سراسر جهان شناخته شده، ارزش گذاری و گرامی شد. آخرین صحنه فوقالعاده او را در حالتی آرام نشان میدهد، در طبیعتی که به نظر میرسد همراه با پرستش خدا، سرچشمه اصلی انگیزه کار او بوده است. ممکن است به جرأت خواب ببینم که پایان او اساساً به اندازه آخرین صحنه Séraphine بزرگ آرام بود.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.