در سالهایی خیلی دور در کهکشانی خیلی دور آزادی خواهان در حال مبارزه با امپراطوری دیکتاتوری فضایی هستند. در همین فاصله «پرنسس لیا» ( فیشر ) اسیر معاون امپراطور میشود که «دارت ویدر» نام دارد. لیا مخفیانه ۲ روبات را همراه با پیامی به سیاره ی تاتوین می فرستد و این ۲ روبات به دست پسری به اسم «لوک» ( همیل ) می افتند .
در جنگ ستارگان ۴: امید تازه «لوک اسکای واکر» در حالی که سعیبر نجات «پرنسس لیا» دارد، با گروهی متشکل از یک خلبان، یک شوالیه جدای، یک ووکی و دو ربات برای نجات کهکشان در مقابل ایستگاه نابودگر جدید امپراطوری همتیمی میشود.
مدت ها پیش. کهکشان زیر سلطه ی امپراتور خبیثی در آمده که سلاح بزرگش «ستاره ی مرگ» قدرت نابود کردن سیارات بزرگ را دارد. اما نقشه های «ستاره یمرگ» را «پرنسس لیا» (فیشر) به چنگ می آورد و آن را با کمک دو روبوت به دست نیروهای مقاومت می رساند.. حالا زمان آن رسیده است که «لوک اسکای واکر» (هامیل) وارد عرصه ی مبارزه با امپراطور خبیث شود...
لوک اسکایواکر برای جلوگیری از نابودی کهکشان همراه با افراد دیگه، محل سکونت خودشو ترک میکنه تا به نیروی مقاومت بپیونده و ...
جنگ ستارگان، سری فیلمی حماسی در سبک اپرای فضایی که جورج لوکاس خالق آن است. این مجموعه ماجرای شخصیتهای متفاوت را در قالب «مدتها پیش، در کهکشانی دور افتاده» نشان میدهد. فدراسیون تجاری، رفتوآمد به سیاره صلح جو «نابو» را به منظور حل یک کشمکش تجاری کهکشانی مسدود کردهاست. صدراعظم والوروم، رئیس مجلس سنای جمهوری کهکشانی بهطور محرمانه دو شوالیه جدای به نامهای کوایگان جین و شاگرد او اوبیوان کنوبی را برای دیدار با فدراسیون تجاری و حل بحران به آنجا میفرستد اما…
لوک اسکای واکر با یک شوالیه جدی ، یک خلبان خودخواه ، یک ووکی و دو دراید برای نجات کهکشان از ایستگاه نبرد ویرانگر جهان امپراتوری همراه می شود و در عین حال تلاش می کند شاهزاده خانم لیا را از دارت واد مرموز نجات دهد.
داستان جنگ ستارگان ۴: امید تازه پیشگام که ترکیب مناسبی از ماجراجویی، شخصیت های دوست داشتنی و داستانی حماسی است، درباره دو ربات است که به دنبال اوبی وان کنوبی می گردند و در این راه، لوک اسکای واکر جوان برای کمک به آن ها، سیاره محل سکونت خود را به همراه اوبی وان و هان سولو ترک می کند، تا برای نجات پرنسس لیا و کهکشان، به سایر شورشیان بپیوندد...
دانلود فیلم Star Wars 1977 (جنگ ستارگان ۴: امید تازه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
چه چیزی این موفقیت بزرگ را به دست آورد؟ این انتخاب بازیگری ، موسیقی ، تخیل ، نبوغ یا شانس بود؟
من روز افتتاحیه خود را در تئاترها به یاد می آورم. من آنقدر بزرگ شده بودم که هر صحنه ، هر شخصیت و هر تفاوت دقیق جنگ ستارگان ۴: امید تازه را به یاد می آورم. آن را برای همیشه به حافظه خود متعهد کردم ، گویا دیگر هرگز قادر به دیدن این شاهکار محبوب و فوراً دوست داشتنی نخواهم بود.
همچنین یادم می آید که فاکتور HIT جنگ ستارگان ۴: امید تازه آنقدر غیر منتظره بود که باید منتظر بمانید ماههای واقعی برای بدست آوردن ارقام اقدام وعده داده شده روی جعبه های غلات. قطعات هنوز در مرحله ساخت بودند و ما مجبور شدیم به کوپن هایی که قول اسباب بازی هایمان را می دادند چند ماه دیگر بسنده کنیم. من در مجموع 36 بار با تماشای این موضوع در سینماها به زحمت افتادم. مادرم خیلی مأیوس است. او مثل من فیلم را دوست داشت ، اما احساس می کرد که من وسواس دارم. امروز ، سی سال بعد ، که اینجا نشسته و مشغول نوشتن این مرور هستم ، می فهمم که او چقدر حق داشت. من هنوز با جنگ ستارگان ۴: امید تازه و فیلم های بعدی که متعاقب آن هستند ، وسواس دارم. من با انتظار زیادی منتظر قسمت 3 هستم. من یک طرفدار هستم و برایم مهم نیست که دیگران در مورد قسمت های 1 و 2 چه می گویند. حتی به عنوان وضعیت آن زمان ، فاکتور "پیش درآمد" هم برایم مهم نیست ، به لوكاس دستور داد كه كدام فيلم را اول انجام دهد.
ببینید ، من به یاد دارم كه استودیوها به او می گفتند كه او باید از بین سه كتاب اصلی اوضاع را انتخاب كند و بقیه را زباله بیندازد ، یا فقط كل ایده را زباله بیندازد. . او دقیقاً "فروخته نشد" ، آنچه را که باید انجام می داد تا فیلمش را بدست آورد ... دیدگاهش ... آنجا بود تا ما ببینیم و تجربه کنیم. من آن زمان تصمیم او را تحسین کردم ، و اکنون نیز آن را تحسین می کنم. قسمتهای 1-3 اکنون در حال فیلمبرداری است ، زیرا لوکاس نفوذ ، پول و حوصله ای داشت تا چشم انداز خود را به ما بدهد ... دید کامل او و نه فقط سه کتاب اصلی یک مجموعه 9 کتاب. من می فهمم که اکنون ، ده ها کتاب وجود دارد ، اما در آن زمان ، نه کتاب وجود داشت. و گرچه بسیاری از ما از قسمتهای 4-6 خوشحال بودیم و 1-3 و 7-9 را از دست نمی دادیم ، من شخصاً بسیار خوشحالم که او این وظیفه را بر عهده گرفته است تا دید کامل خود را به ما ارائه دهد. من از هر قسمت با همان احساس ترس و شادی که در این قسمت انجام دادم لذت بردم.
انتخاب بازیگران اولین پیروزی برای این نقطه عطف سینمایی بود. فورد شخصیتی کاریزماتیک و مغناطیسی است و هان را با حرفه ای تصویر می کند که انتظار دارید از بازیگران باسابقه تری برخوردار باشید. Sir Alec Guiness به عنوان Obi Wan یک لذت کامل است. بازیگران او در آن قسمت دقیق و عالی بودند. کری فیشر لیا را به روشی به تصویر کشید که تا آن زمان هرگز تجربه نشده بود. بیشتر انواع "شاهزاده خانم" قبل از او غر زدن ، زمزمه ، خرخرهای کوچکی بودند که قادر به فراتر از غلتیدن و پیچاندن مچ پا در مواقع خطر نبودند ، در حالی که فیشر شخصیت او را زنی جسور ، گستاخانه ، در عین حال پیچیده و تحصیل کرده نشان می داد از محیط پیرامون خود و قادر به دفاع از خود و قلمرو خود با نهایت اقتدار است.
و مارک همیل. او کاملاً به عنوان پسر کوچک غر زدن که بیشتر می خواست ، انتخاب شده بود اما از رسیدن به آن می ترسید. او در این سه قسمت کاملاً خوب در فیلم Star Wars بزرگ می شود و بیشتر از این به خاطر تماشای خود علاقه مند می شود. اما یکی از اعضای بازیگری که تقریباً همیشه از این بررسی ها کنار گذاشته می شود ، پیتر مایوه است. چوباکا شخصیت او به عنوان یک شخصیت حامی شخصیت هان مثال زدنی بود. به تصویر کشیدن یک فرش پیاده روی آسان نیست ، با این وجود توجه ، تحسین و عشق میلیون ها نفر را مجذوب خود می کند. من از انتخاب شدن وی به عنوان Chewy در قسمت 3 بسیار خوشحالم. ممکن است برای یک فرد مستحق ... یا توانایی ... اتفاق نیفتد. براوو! و صدای جیمز ارل جونز که به عنوان صدای دارت ویدر مورد استفاده قرار می گرفت ، نبوغ محض بود. صدای فرمان آور او آرزوهای بی شماری از هزاران کودک ستاره دار را برای نسل های بعدی آزار می داد. همچنین باید بگویم که اگر C3P0 آنتونی دانیلز نبود ، جنگ ستارگان ۴: امید تازه جذابیتی را نداشت. او یک هدیه و یک شادی است.
نمره موسیقی جان ویلیامز که در این شاهکار برجسته شده است یکی از عوامل موثر در این کار است. اما صادقانه بگویم ، موفقیت جنگ ستارگان ۴: امید تازه برای همه ، از جمله لوکاس ، کاملاً غافلگیرکننده بود ، به طوری که هیچ چیز نمی توانست دنیا را برای پیامدهای این واقعیت که از نزدیک شاهد این افسانه خالصانه بودند ، آماده کند.
خود داستان ؛ پر از طرح فرعی پس از زیر طرح ، غنی از گفتگو و جزئیات ، فراتر از حد انتظار هر کسی بود. همه از جمله لوکاس انتظار داشتند جنگ ستارگان ۴: امید تازه شکست بخورد. این یک کلاسیک بی انتها است ، که من اینجا تکرار نمی کنم. تعداد زیادی مرور فیلم درباره جزئیات کامل طرح وجود دارد ، و من فراتر از آنچه قبلاً گفته ام زائد نخواهم بود.
با این حال ، با توجه به این موارد ، چند نکته وجود دارد که دوست دارم در مورد نمادگرایی این تلاش صحبت کنید. Force استعاره ای از توانایی های روحی است که همه ما با آن متولد شده ایم. همچنین استعاره ای از امید و ایمان ، فداکاری و تعهد به وضعیت بیشتر وجود بود. گفته می شود امپراتوری استعاره ای از "نیروهای طوفان" نازی های ژرمنی بوده است. در حالی که گفته می شود شورش نمادی از نیروهای ناتو بود که آنها را شکست داد.
و سپس این تأثیرات وجود دارد. این تأثیرات در سال 1977 بسیار عالی بود. بسیار خلاق بنابراین پیش از زمان آنها ، تا اطمینان حاصل شود که موفقیت بزرگ جنگ ستارگان ۴: امید تازه برای چهل سال آینده وجود دارد. جورج لوکاس در میان طرفداران علمی تخیلی / خیالی در سراسر جهان از وضعیت تقریباً خدایی مانند برخوردار است.
جنگ ستارگان ۴: امید تازه رتبه بندی نمی کند. معمولاً وقتی این حرف را می زنم به دلیل بد بودن فیلم یا ناامیدکننده است که دلم برای ارزیابی آن ندارد.
اما در این حالت ، از هر 10/10 نمره ای که بتوانم به آن بدهم ، بسیار فراتر است.
دانلود فیلم Star Wars 1977 (جنگ ستارگان ۴: امید تازه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
همه فولکلورها مهم نیست که شما به عنوان چندین مستاجر اساسی از کجا آمده اید. شما قهرمان ، شرور ، دختربچه ای که در پریشانی است ، افراد وابسته ، افراد کوچک ، راهنماها ، نبردهای قهرمانانه ، تراژدی ها و پیروزی ها دارید. داستان های خوب اما به سختی موارد یک فیلم پرفروش است. یا آن...؟ چطور روی زمین می توان چیزی به عنوان داستان خوب Good-vs-Evil Hero-vs-Villain را اساسی گرفت و فیلمی ساخت که تخیلات را به تصویر می کشد؟ نمیشه انجامش داد؟ شما فقط نمی توانید آن را انجام دهید؟ خوب بله در واقع می توانید. اگر جورج لوکاس هستید.
وقتی پیروزی باورنکردنی که حماسه جنگ ستارگان است باعث تحریک نسلهای مخاطبان فیلم در سراسر جهان می شد ، من فقط یک بچه در آغوش بودم. اما اگرچه من آن را تجربه نکردم صفحه بزرگ من صادقانه می توانم بگویم که من نبوغ لوکاس را به طور کامل 20 سال بعد درک می کنم و از او قدردانی می کنم. صادقانه بگویم که من هنوز ندیده ام که Saga دیگری از نظر ظاهر و محتوای آن تا جنگ ستارگان اندازه گیری شود.
فرض البته داستان یک پسر جوان مزرعه دار لوک اسکای واکر ، که به طرز شگفت انگیزی توسط یک مارک همیل جوان بازی می کند که ناامیدی ها و خواسته های لوک را کاملاً تصرف می کند. به نظر می رسد لوک جوان قصد دارد زندگی خود را در مزرعه عموی خود در سیاره دوردست تاتوین انجام دهد اما او بیشتر خواب می بیند. او آرزو دارد خلبان شود و جهان را ببیند. اما به نظر می رسد که این چیزی بیش از یک رویا نیست.
این تا زمانی است که یک ملاقات اتفاقی با دو ماده مخدر به نام C3PO و R2D2 منجر به دوست شدن وی با یک زاهد قدیمی به نام بن کنوبی (سر الک گینس) می شود تغییر زندگی خود را برای همیشه. برای پیر ارمیت در واقع یک جنگجوی بزرگ جدی به نام اوبی وان کنوبی است و ریزه خواران پیام پریشانی یک شاهزاده خانم را در کشتی ستاره ای در اسارت امپراتوری کهکشانی و رهبر بی رحمانه دارت ودار حمل می کنند. اکنون لوک خانه خود را ترک می کند و ماجرایی را شروع می کند که فقط می توانست آرزوی آن را داشته باشد ، دوستانی جدید پیدا می کند و چیزهایی درباره خودش و خانواده اش می آموزد که هرگز امکان آن را نمی دانسته است.
بدین ترتیب یکی از بزرگترین فیلم ها شروع شد ماجراهای همه زمان ها و بنابراین برخی از به یاد ماندنی ترین شخصیت های سینمای مدرن خلق شدند. همه شخصیت های از نوع فولکلور در شاهکار لوکاس حضور دارند اما او توانسته است آنها را به اندازه کافی تغییر دهد و تغییر دهد تا با دید باورنکردنی خود سازگار باشد.
قهرمان البته لوک جوان است. روحیه و رویایی ، لوک همچنین به شدت شجاع و وفادار است و چیزی شبیه به یک ماجراجو است. او همچنین مأیوس است که درباره پدرش ، که عمه و عمویش از صحبت کردن در مورد او امتناع می ورزند ، بیشتر بیاموزد. مارک همیل در این نقش درجه یک است.
دامنه در مضیقه شاهزاده خانم چاق و چله Leia است ، با او بازی کرد علاقه توسط کری فیشر 19 ساله در آن زمان. لعیا فرستنده پیامی است که زندگی لوک را تغییر می دهد. او عضوی از یک اتحاد شورشی است که برای مقابله با امپراتوری قدرتمند کهکشانی تشکیل شده است و هنگامی که ناوگان شاهنشاهی به کاروان وی حمله می کند ، نقشه ها را به سلاح نهایی امپراتوری ، ستاره مرگ مخوف ، به اعضای اتحاد خود حمل می کرده است. لوک می داند که آنها بیش از droids به هم متصل شده اند.
Luke همچنین یک ضربه جانبی به شکل یک روژ هوشمند و خودخواه Han Solo بدست می آورد. قاچاقچی و خلبان ماهر هان همچنین ثابت می کند که یک متحد مفید است و دوستی محکم بین انفرادی باتجربه و جوان ایده آل ایده آل در تمرین ایجاد می شود. سولو را هریسون فورد همیشه شگفت انگیز بازی می کند که به یک شخصیت کاملاً دوست داشتنی خوب ، خودخواهی طعنه آمیز درست وام می دهد.
سر الک گویسی یک افسانه سینمایی است و پیر جدی شوالیه او جریمه دیگری است عملکرد از این پیشکسوت فصلی. فقط به اندازه کافی مرموز است که شما را به فکر می اندازد که او کیست و چه می داند (شما در EpV بیشتر می آموزید) او همچنین برای لوک (و در واقع بیننده) نیز عاقل و راحت است زیرا او جوان (و ما) را از طریق پیشرفت راهنمایی می کند بعنوان یک جدی و یک مرد.
جنگ ستارگان شاید یکی از شاخص ترین و محبوب ترین شخصیت های شرور سینما را به وجود آورد. نفس کشیدن تقریباً مکانیکی و صدای شوم عمیق او (با مجوز از جیمز ارل جونز) باعث شده دارت وادار محبوب ترین افراد شرور و در واقع ترسناک ترین ها باشد. در این زمان او فرمانده ناوگان شاهنشاهی است و با مشت آهنین بر امپراتوری حکومت می کند. او که سیاه پوش است با آن ماسک ترسناک او مظهر Dark Side است و توسط Earl-Jones و David Prowse که کت و شلوار را پوشیده است به طرز شگفت انگیزی زنده شده است. و البته همانطور که بعدا می بینیم او یکی از انسانی ترین و شخصیت های رقت انگیز حماسه علی رغم اینکه بیشتر از ماشین بودن انسان هستند. او به بزرگترین تهدید لوک بلکه همچنین محکم ترین ارتباط او تبدیل خواهد شد ، ارتباطی که لوک هرگز در خواب نمی دید که پیدا کند اما آخرین موردی را که می خواهد داشته باشد.
این بود ژانر جدیدی از فیلم ، علمی تخیلی با Fantasy مخلوط شده و جذابیت خوبی داشته است. جهان اسیر شد ، و در حال حاضر نیز هست ، و درک آن آسان است. این اقدام ، تعلیق ، عاشقانه ، شوخ طبعی ، خطر و ترس دارد. و همه اینها از علاقه های دوقلوی لوکاس به سفر فضایی و فولکلور همراه با عشق و مهارت واقعی در ساخت فیلم است. Saga که به تازگی با قطعات 1،2 و 3 به طرز شگفت انگیزی دایره کامل را به ارمغان آورده است ، از پایگاه بسیار شگفت انگیزی که در A New Hope ایجاد شده است بلند شد و از آن زمان به بعد به یک قدرت رسیده است. جنگ ستارگان ۴: امید تازه شگفتی فیلم مدرن است و من قاطعانه معتقدم که این آزمایش زمان را تحمل خواهد کرد.
دانلود فیلم Star Wars 1977 (جنگ ستارگان ۴: امید تازه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
جورج لوکاس با یادداشت برداری کوچک، اختراع نام های عجیب و غریب و تعیین آنها گفت: مدت ها پیش، در کهکشانی دور، بسیار دور... نوشتن آن در ژانویه 1973، "هشت ساعت در روز، پنج روز در هفته" آغاز شد. شخصیت پردازی احتمالی... پس از پیش نویس های زیاد، سرانجام به نتیجه رضایت بخشی رسید.
سپس، لوکاس جنگ ستارگان را به یونایتد آرتیست ها ارائه کرد، اما آنها از بودجه بندی فیلم خودداری کردند، بنابراین او به یونیورسال پیکچرز رفت. ، استودیویی که بودجه گرافیتی آمریکایی را تامین کرد. با این حال، رد شد، زیرا مفهوم فیلم "خیلی عجیب" بود.
ناگهان، آلن لد جونیور -رئیس فاکس قرن بیستم- ظاهر شد، مردی که به نبوغ لوکاس اعتماد داشت. و اینگونه بود که جنگ ستارگان به واقعیت تبدیل شد.
تصویربرداری فیلم پر از اتفاقات ناگوار بود، مشکلاتی با جلوه های عملی که قبلاً انجام نشده بود، اولین ویرایش بد فیلم، اما این باعث نشد که جورج متوقف شود. از اجرای اپرای فضایی خود. با توجه به آن مشکلات، استودیو فاکس شروع به اعمال فشار بر لوکاس برای به پایان رساندن فیلم کرد. بالاخره فیلم تمام شد. در آستانه اکران جنگ ستارگان، فاکس قرن بیستم، جورج لوکاس و بازیگران و خدمه اش خود را برای بدتر آماده کردند. به هر حال، 25 می 1977 روزی خواهد بود که آنها هرگز فراموش نخواهند کرد... جنگ ستارگان یک داستان مدرن از ماجراجویی اسطوره ای است. این سفر و رشد قهرمان داستان را دنبال می کند: لوک اسکای واکر. سفر اکتشاف او در بحبوحه یک مبارزه بزرگتر بین امپراتوری و اتحاد شورشیان قرار دارد. هر دو طرف درگیر جنگ داخلی هستند. امپراتوری متشکل از قدرت فاسد در درون گروه کوچکی از رهبران است. این رهبران لعنتی از قدرت خود بر توده ها بدون مجازات سوء استفاده می کنند. سرکوب و سرکوب توده هاست. امپراتوری می خواهد امید شورش را از بین ببرد تا اطمینان حاصل شود که گروه کوچکی از رهبران می توانند قدرت خود را حفظ کنند...
یکی از مهمترین ویژگی های فیلم جلوه های ویژه است. استفاده از کنترل حرکتی حتی برتر از شاهکار انقلابی استنلی کوبریک بود: "2001: یک ادیسه فضایی" به لطف ایجاد Dykstraflex، اولین سیستم دوربین عکاسی کنترل حرکت دیجیتال که در سال 1976 برای جنگ ستارگان توسعه یافت. همراه با یک شخصیت نمادین و باورنکردنی و طراحی تولید، فیلم از نظر سبکی منحصر به فرد شد.
داستان و شخصیت ها اصلی و قابل ربط هستند. R2-D2 و C-3PO: اخترشناس به عنوان یک ماجراجوی خوشبین که مایل به حرکت به جلو است. در مخالفت مستقیم C-3PO، پروتکل droid مملو از شک و تردید بود. لوک اسکای واکر، قهرمان شجاع، اغلب شک و تردیدها و امیدها در مورد سفر آینده خود را تسخیر می کند. اوبی وان کنوبی، استاد خردمند و راهنمای اخلاقی قهرمان ما. هان سولو، قاچاقچی سرکش که شخصیتش نشان دهنده سرسختی است. لیا، دختر "در پریشانی"، یک شاهزاده خانم و ژنرال ترسناک. در نهایت، دارث ویدر، نمادین ترین شخصیت این مجموعه، ظالمی بی رحم با لباس سیاه، نشان دهنده شرارت و درگیری نهایی سفر است.
موسیقی فیلم طنین احساسی را در هالیوود رمانتیک دهه 1930 ارائه می کند. موسیقی ارکستری که به آهنگساز جان ویلیامز سفارش داده شد، که موفق به ایجاد یک صورت فلکی ترسناک از لایت موتیف های اپرا شد.
ترکیب بصری معتبر است، زیرا لوکاس می خواست "نگاهی فیلتر شده" نوستالژیک داشته باشد، بنابراین او مدام نورهای کلیدی را تغییر می داد. برای جلوه "چشمک زن". او مانند فیلم های خبری از قاب شل و «عصبی» استفاده می کرد. مرکز دراماتیک جابجا شد و چشم را به فعالیتهای پسزمینه منحرف کرد، که در فیلم Star Warsهای بعدی شامل تغییرات شاعرانه آب و هوا میشد. این اولین فیلم به تدریج تیرهتر شد، به دنبال یک طرح رنگ نمادین که در آن قهوهای ارگانیک و طلای گرم به سیاه، سفید، و خاکستری فولادی با فناوری پیشرفته تبدیل شد." که روایت را از طریق خط داستان و جهانی که در آن اتفاق میافتد مشخص میکند، ارزش اصلی صحنه در این است که چقدر قدرتمند و اقتصادی شخصیت لوک را توسعه میدهد: زمانی که خورشیدها به آرامی در آسمان غروب غروب میکنند، او به سمتش خیره میشود. در افق، حس اشتیاق او برای چیزی بیشتر محسوس است. با جلوتر رفتن، او به دوردست ها نگاه می کند، گویی می تواند آینده جدید خود را دور از دسترس ببیند، و برای اولین بار او را نه به عنوان یک بچه، اما به عنوان یک امید جدید.
کتابهایی مانند «قهرمان هزار چهره» نوشته جوزف کمپل ساختار داستان را تشکیل میدهند، جنگ ویتنام الهامبخش نبرد بین شورشیان و امپراتوری، سبک زندگی راهبان بودایی مشخصه جدی بود، rea چند نما از هواپیماهای جنگی نبردهای فضایی را واقعی کردند، کندو پیشنمایش دوئل حماسی شمشیر نوری بود، داستان سرایی آکیرا کوروساوا بر تمرکز بر شخصیتهای کوچک تأثیر گذاشت، پروتکل دروید نمادین فریتز لانگ و وسترنهای جان فورد روح آن را تعیین کردند. شیفتگی فیلمسازی و انسانشناسی مؤلفهها هستند. که به جنگ ستارگان این امکان را می دهد که علاوه بر قرار گرفتن در کهکشانی بسیار دور، قانع کننده و انسانی باشد.
دانلود فیلم Star Wars 1977 (جنگ ستارگان ۴: امید تازه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
اگرچه اکنون به عنوان "اپیزود چهارم-یک امید جدید" شناخته می شود، اما برای بسیاری از ما، یعنی آنهایی از ما که اولین بار این سرگرمی مهیج را در سال 77 در سینما دیدیم، این همیشه اولین "جنگ ستارگان" خواهد بود. ما همیشه به آن فقط به عنوان "جنگ ستارگان" فکر خواهیم کرد - ساده و ساده، بدون تظاهر، بدون آرزوی فیلمسازی عمیق یا هنر عالی. اینجاست که ما برای اولین بار با همه آنها آشنا شدیم: لوک، هان سولو، پرنسس لیا، اوبی وان کنوبی (بن قدیمی)، چوباکا، 2 روبات C3PO و R2D2 و البته دارث ویدر. آنها نمادهای فرهنگ پاپ فوری بودند. شما این حس را پیدا کردید که قبلا آنها را در جایی دیده بودید، اما مطمئن بودید که این امکان پذیر نیست. اما آنها قبلاً در ذهن ما آنجا بودند. ما دائماً در مورد آنها در رمانها و داستانهای کوتاه علمی تخیلی میخوانیم - داستانهایی درباره تمدنهای فضایی، سفینههای فضایی که در کمربند سیارکها زوم میکنند، بیگانگانی با ظاهری عجیب و غریب که در اطراف بنادر فضایی آویزان هستند. ما شب ها درباره آنها خواب می دیدیم و سعی می کردیم خود را در میان آنها تصور کنیم. تا آن زمان، ما فقط می توانستیم چنین چیزهایی را تصور کنیم - هیچ تصویری برای تحقق چنین رویاهایی وجود نداشت. «سیاره ممنوعه» از سال 1956 نزدیک شد، و پس از آن سریالهای تلویزیونی «پیشتازان فضا» و «گمشده در فضا» وجود داشت که هر دو به دلیل بودجه فروشگاهها و مجموعههای جذاب با مشکل مواجه شدند. ما آنها را خوردیم زیرا هیچ چیز دیگری وجود نداشت. سپس لوکاس آن را واقعی کرد.
به یاد میآورم زمانی که برای اولین بار فیلم آینده را شنیدم، فکر میکنم در می 1977 اکران شود. اولین پوستر تبلیغاتی را دیدم و اقتباس رمان را خریدم. روی پوستر، مرد جوانی ایستاده بود با مقداری شمشیر سبک برافراشته، شاهزاده خانمی در پای او، سفینه های فضایی متعددی در سراسر مکان پرواز می کردند. من در اواسط نوجوانی بودم و اولین نبض ایجاد هیجان را احساس کردم زیرا متوجه شدم تمام آن داستان های خارق العاده ای که در چند سال گذشته خوانده بودم قرار است برای من روی پرده بزرگ زنده شود. ناامید نکرد. لوک اسکای واکر، که به جای همه پسرانی که تظاهر به ماجراجویی کهکشانی می کنند، ایستاد، از خانه بیابانی دنیوی خود در میانه یک جنگ داخلی صادقانه در سراسر کهکشان دور می شود! قدرت روایت است / شگفت انگیز بود. هیچ نقطه کندی وجود ندارد و شما نمی توانید در طول کل تجربه منتظر صحنه بعدی باشید. و تجربه توصیف بهتری برای آن است، نه صرفاً «فیلم». برای مثال نمی توانید منتظر لحظه ای باشید که لوک واقعاً با شاهزاده خانم ملاقات کند. آن وقت چه خواهد شد این یک مورد کتاب درسی از یک روایت هیجانانگیز است و آنچه من معتقدم این داستان را بر همه دنبالهها برتری میدهد (با دانستن اینکه خیلیها احساس میکنند «امپراتوری جواب میدهد» برتر است - باید مخالفم).
یک شخصیت شما واقعاً نمی توانم صبر کنم تا دوباره ببینم ویدر شوم است، طبیعتا. لحظه ای که او در چند دقیقه اول داستان به نظر می رسد، فقط می دانید که این شرور نهایی است. این بدترین از بدترین ها، باحال ترین از باحال ترین ها، عالی ترین شرور در کل کهکشان است. شما فقط آن را از موضع او، با نگرش او، و از سرمای الکتریکی که در فرم ضعیف شما جریان دارد، در حالی که او از راهرو پایین می رود و با یک ضربه وارد تاریخچه فیلم می شود، می شناسید. شما نمی توانید منتظر بمانید تا ببینید که او در مرحله بعد چه می کند، چه اقدام شیطانی کسی یا یک سیاره را به هلاکت می رساند. مطمئناً، به نظر می رسد که او در اینجا و بعداً تحت کنترل تارکین (کوشینگ) است، اما شما فقط می دانید که او به سادگی وقت خود را صرف می کند تا اینکه کل جهان لعنتی را در اختیار بگیرد. هیچ سابقه ای برای ویدر وجود ندارد و پس از آن نیز چیزی نزدیک به او نیست. او در اینجا در بهترین حالت خود است، جایی که هنوز رازهای زیادی به شکل تاریک ترسناک او وجود دارد، یاغی از شیطان و طوفانبازان نازی که همگی به هم تبدیل شدهاند.
این نیز تجربهای از فیلم بود که هریسون فورد (انفرادی) را منجنیق کرد. ) به سوپراستار شدن. او در اینجا تقریباً بچهگانه به نظر میرسد، واقعاً برای خلق یک شخصیت تلاش نمیکند، و این جذابیت تلنگر است که باعث میشود آن را برخلاف همه شانسها کار کند. به نظر می رسد که او واقعاً از صفحات برخی از اپراهای فضایی نوجوانان خارج شده است، تفنگ های لیزری فروزان، همه اظهارات موذیانه و جسارت احمقانه. اما او همچنین به شخصیت برادر بزرگتر لوک تبدیل می شود که نمی تواند داستان را به تنهایی تحمل کند. همیل که کار سینمایی اش با لوک شروع و به پایان رسید، مظهر مرکز سرنوشت یک کهکشان است. هم متواضع و هم متکبر، او در این نقش عالی است. شگفتی اصلی فیشر این است که او آنطور که از یک شاهزاده خانم انتظار می رود شیرین و شیرین نیست. این سه شخصیت در دو فیلم بعدی تکامل یافتند، اما همیشه در بهترین حالت خود بودند، نمادهایی که برای مدت کوتاهی زندگی کردند - اما برای همیشه در فیلم Star Wars. همان را می توان برای الک گینس به عنوان کنوبی گفت، یک بازیگر درجه یک در تمام طول مسیر. شما تقریباً معتقدید که این جنگجوی مسن می تواند یک امپراتوری را با زمان کافی سرنگون کند. مگر اینکه با ویدر برخورد کند...
دانلود فیلم Star Wars 1977 (جنگ ستارگان ۴: امید تازه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من در واقع حدود یک سال پس از اولین اکران جنگ ستارگان ۴: امید تازه به دنیا آمدم، اما عضوی از خانواده ای که برای اولین بار در بلوک چیزهایی مانند VCR و سیستم Hi-Fi مناسب دریافت کردند، به من این امکان را داد که جنگ ستارگان ۴: امید تازه را در تعداد زیادی تماشا کنم. با فرمتهای مختلف در سالهای 1982 تا 1997. فکر میکنم به جرات میتوان گفت که بدون این فیلم، نمیدانستم که Pan And Scan چقدر واقعاً شیطانی است، یا اینکه چرا صدای چند کاناله اینقدر لعنتی است. چیز مهمی که باید در محیط سینمای خانگی داشت.
البته من هم می دانستم که فیلم بی نقص نیست. من میتوانستم تعدادی از مشکلات کوچک را ببینم که در آن بودجه لوکاس به اندازه کافی پیش نمیرفت، یا زمان کافی برای انجام آنچه میخواستیم وجود نداشت. بنابراین وقتی اعلام شد که در سال 1997، هر فیلم با جلوههای ویژه و فیلمهای بهبودیافتهای ارائه میشود که به دلایل بودجه یا عملی بودن نمیتوان آن را در قطع اصلی ادغام کرد، هیجانزده شدم.
برای بیشترین میزان ممکن. بخش، من از دیدن فیلم یا افکت های جدید بسیار خوشحال شدم. Mos Eisley اکنون مانند یک شهر یا بندر تجاری واقعی به نظر می رسد، بدون اینکه بیننده احساس ناباوری نسبت به خیابان های به ظاهر متروکه داشته باشد که نیاز به تعلیق داشته باشند. پرواز X-Wings به سمت ستاره مرگ در شکل اصلی خود بسیار خوب بود، یک شگفتی در زمان خود بود، اما زمانی که جورج بالاخره توانست آن را آنطور که می خواست نشان دهد، تقریباً معادل تماشای هلیکوپترهای آخرالزمان بود. اکنون دهکده را با آهنگ Ride Of The Valkyries نابود می کنیم. عکسهای ردیابی با ترکیب فوقالعاده باعث میشوند نبرد تقریباً به نظر برسد که گویی واقعاً اتفاق افتاده است و لوکاس فقط برای گرفتن عکس آنجا بود. و جبا؟ خوب، او آنقدرها هم واقعی به نظر نمی رسد، مسلم است، اما داشتن آن یک قطعه فیلم برای اینکه ظاهر بوبا فت در قسمت پنجم و کل پیش درآمد قسمت ششم کمی معنادارتر شود، خیلی خوب بود. مخصوصاً برای افراد کسل کننده.
متاسفانه، چندین مواقع وجود دارد که لوکاس در تلاش خود برای بهبود کارش زیاده روی می کند. گاهی اوقات شما فقط می توانید کارهای زیادی برای هر کاری انجام دهید، قبل از اینکه شروع به انجام کاری شود. البته من در مورد صحنه بین هان و گریدو در کانتینا صحبت می کنم. در نسخه اصلی، ما به این باور رسیدهایم که هان یک شرور است که فقط به خودش اهمیت میدهد و یکی از بهترین شخصیتها را در کل سهگانه به ما میدهد. این همچنین یک ادای احترام به سرجیو لئونه است، اشاره ای خوب به زمانی که توکو به یک قاتل احتمالی از وان حمام شلیک می کند و به جسد می گوید: "وقتی باید شلیک کنید، شلیک کنید، صحبت نکنید!". تغییر دادن این صحنه به گونهای که به نظر میرسد که Greedo ابتدا شلیک کرده است، در چند سطح توهین است. این به گریدو به عنوان یک شخصیت توهین می کند و او را شبیه یکی از بی کفایت ترین شکارچیان جایزه در کهکشان می کند. این توهین به مخاطبی می کند که حتی در سن شش سالگی نباید نابینا، مست، آسیب مغزی یا هر سه نفر باشی تا از آن فاصله غافل شوی. در نهایت، با از بین بردن یک قطعه حیاتی از قوس شخصیت مذکور به شخصیت هان سولو توهین می کند. تماشای تبدیل هان از تفاله به رهبر مردان، حتی نسخه ای از پادشاه آراگورن در عصر فضایی، یکی از بهترین چیزها در مورد سه گانه اصلی جنگ ستارگان بود.
داستان به خودی خود از آثار کلاسیک در آن است. بعید ترین قهرمانان را نشان می دهد که کارهایی را انجام می دهند که بقیه ادعا می کنند غیرممکن است. چیزی که لوکاس از نظر سرعت و طرح در اینجا درست به دست آورد، دقیقاً همان جایی است که در پیش درآمدها اشتباه کرد، به این معنا که او باعث میشود پرش از یک مکان به مکان دیگر برای داستان مهم و کاملاً طبیعی به نظر برسد، نه اجباری و متلاطم. داستان و حس ماجراجویی باعث میشود فرد فراموش کند که واقعاً تنها سه مکان اصلی غیر از داخل یک سفینه فضایی وجود دارد.
بهطور کلی، جنگ ستارگان اصلی امتیاز هشت از ده را دارد. اگر لوکاس برخی از عقل سلیم را در ارتباط با تمایل افسارگسیخته خود به رویزیونیسم به کار می برد، من به آن ده می دادم، اما همانطور که یکی از منتقدان که به خاطر منفی گرایی خود مشهور است، زمانی در مورد اپیزود دوم گفت، آخرین باری که کسی به جورج لوکاس نه گفت کی بود؟ با این حال، این یک کلاسیک است که باید به نسلهای آینده به عنوان نمونه نشان داده شود که چگونه تخیل و سواد کافی برای درک آن درها را به روی شما باز میکند در حالی که هیچ چیز دیگری این کار را نمیکند.
دانلود فیلم Star Wars 1977 (جنگ ستارگان ۴: امید تازه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
اگرچه اکنون به عنوان "اپیزود چهارم-یک امید جدید" شناخته می شود، اما برای بسیاری از ما، یعنی آنهایی از ما که اولین بار این سرگرمی مهیج را در سال 77 در سینما دیدیم، این همیشه اولین "جنگ ستارگان" خواهد بود. ما همیشه به آن فقط به عنوان "جنگ ستارگان" فکر خواهیم کرد - ساده و ساده، بدون ادعا، بدون آرزوی فیلمسازی عمیق یا هنر عالی. اینجاست که ما برای اولین بار با همه آنها آشنا شدیم: لوک، هان سولو، پرنسس لیا، اوبی وان کنوبی (بن قدیمی)، چوباکا، 2 روبات C3PO و R2D2 و البته دارث ویدر. آنها نمادهای فرهنگ پاپ فوری بودند. شما این حس را پیدا کردید که قبلاً آنها را در جایی دیده بودید، اما مطمئن بودید که این امکان پذیر نیست. اما آنها قبلاً در ذهن ما آنجا بودند. ما دائماً در مورد آنها در رمانها و داستانهای کوتاه علمی تخیلی میخوانیم - داستانهایی درباره تمدنهای فضایی، سفینههای فضایی که در کمربند سیارکها زوم میکنند، بیگانگانی با ظاهری عجیب و غریب که در اطراف بنادر فضایی آویزان هستند. شب در مورد آنها خواب می دیدیم و سعی می کردیم خود را در میان آنها تصور کنیم. تا آن زمان، ما فقط می توانستیم چنین چیزهایی را تصور کنیم - هیچ تصویری برای تحقق چنین رویاهایی وجود نداشت. «سیاره ممنوعه» از سال 1956 نزدیک شد، و پس از آن سریالهای تلویزیونی «پیشتازان فضا» و «گمشده در فضا» وجود داشت که هر دو به دلیل بودجه فروشگاهها و مجموعههای جذاب با مشکل مواجه شدند. ما آنها را خوردیم زیرا چیز دیگری وجود نداشت. سپس لوکاس آن را واقعی کرد.
من فکر می کنم زمانی که اولین بار فیلم آینده را که در ماه مه 1977 اکران می شود، شنیدم. من اولین پوستر تبلیغاتی را دیدم و اقتباس رمان را خریدم. روی پوستر، مرد جوانی ایستاده بود که مقداری شمشیر سبک برافراشته بود، شاهزاده خانمی در پایش ایستاده بود، سفینه های فضایی متعددی در سراسر مکان پرواز می کردند. من در اواسط نوجوانی بودم و اولین نبض ایجاد هیجان را احساس کردم زیرا متوجه شدم تمام آن داستان های خارق العاده ای که در چند سال گذشته خوانده بودم قرار است برای من روی پرده بزرگ زنده شود. ناامید نکرد. لوک اسکای واکر، که به جای همه پسرانی که وانمود میکنند در یک ماجراجویی کهکشانی هستند ایستاد، از خانه بیابانی دنیوی خود در میانه یک جنگ داخلی صادقانه در سراسر کهکشان دور میشود! قدرت روایت است / شگفت انگیز بود. هیچ نقطه کندی وجود ندارد و شما نمی توانید در طول کل تجربه منتظر صحنه بعدی باشید. و تجربه، توصیف بهتری برای آن است، نه صرفاً «فیلم». برای مثال نمی توانید منتظر لحظه ای باشید که لوک واقعاً با شاهزاده خانم ملاقات کند. آن وقت چه اتفاقی خواهد افتاد این یک مورد کتاب درسی از یک روایت هیجانانگیز است و آنچه من معتقدم این داستان را بر همه دنبالهها برتری میدهد (با دانستن اینکه خیلیها احساس میکنند «امپراتوری جواب میدهد» برتر است - باید مخالفم).
یک شخصیتی که واقعاً میتوانید صبر کنید تا دوباره ببینید، طبیعتاً ویدر شوم است. لحظه ای که او در چند دقیقه اول داستان به نظر می رسد، شما فقط می دانید که این شرور نهایی است. این بدترین از بدها، باحال ترین از باحال ترین ها، عالی ترین شرور در کل کهکشان است. شما فقط آن را از موضع او، با نگرش او، و از سرمای الکتریکی که در فرم ضعیف شما جاری می شود، در حالی که او از راهرو پایین می آید و با یک ضربه وارد تاریخچه فیلم می شود، می شناسید. شما نمی توانید منتظر بمانید تا ببینید که او در مرحله بعد چه می کند، چه اقدام شیطانی کسی یا یک سیاره را به هلاکت می رساند. مطمئناً، به نظر می رسد که او در اینجا و بعدها، امپراتور تحت کنترل تارکین (کوشینگ) است، اما شما فقط می دانید که او به سادگی وقت خود را صرف می کند تا اینکه کل جهان لعنتی را در اختیار بگیرد. هیچ سابقه ای برای ویدر وجود ندارد و پس از آن نیز چیزی نزدیک به او نیست. او در اینجا در بهترین حالت خود قرار دارد، جایی که هنوز رازهای زیادی به شکل تاریک ترسناک او وجود دارد، یاغی از شیطان و طوفانبازان نازی که همگی به هم تبدیل شدهاند.
این نیز تجربهای از فیلم بود که هریسون فورد (انفرادی) را به داخل منجنیق کرد. فوق ستاره بودن او در اینجا تقریباً بچهگانه به نظر میرسد، واقعاً برای خلق یک شخصیت تلاش نمیکند، و این جذابیت تلنگر است که باعث میشود آن را برخلاف همه شانسها کار کند. به نظر می رسد که او واقعاً از صفحات برخی از اپرای فضایی نوجوانان خارج شده است. اما او همچنین به شخصیت برادر بزرگتر لوک تبدیل می شود که نمی تواند داستان را به تنهایی تحمل کند. همیل که کار سینمایی اش با لوک شروع و به پایان رسید، مظهر مرکز سرنوشت یک کهکشان است. هم متواضع و هم متکبر، او در این نقش عالی است. شگفتی اصلی فیشر این است که او آنطور که از یک شاهزاده خانم انتظار می رود شیرین و شیرین نیست. این سه شخصیت در دو فیلم بعدی تکامل یافتند، اما آنها همیشه در بهترین حالت خود بودند، نمادهایی که برای مدت کوتاهی زندگی کردند - اما برای همیشه در فیلم Star Wars. همین را می توان برای الک گینس به عنوان کنوبی گفت، یک بازی درجه یک در تمام طول مسیر. شما تقریباً معتقدید که این جنگجوی مسن می تواند یک امپراتوری را با زمان کافی سرنگون کند. مگر اینکه با ویدر برخورد کند...
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.