فدراسیون تجاری، رفت وآمد به سیاره صلح جو نابو را به منظور حل یک کشمکش تجاری کهکشانی مسدود کردهاست. صدراعظم والوروم، رئیس مجلس سنای جمهوری کهکشانی به طور محرمانه دو شوالیه جدای به نامهای کوایگان جین و شاگرد او اوبیوان کنوبی را برای دیدار با فدراسیون تجاری و حل بحران به آنجا میفرستد، غافل از اینکه فدراسیون تجاری با یک لرد سیت مرموز، دارت سیدیوس همپیمان گشته که به آنها دستور داده است تا با ارتش عظیم درویدهایشان به نابو حمله کرده و دو شوالیه جدای را به قتل برسانند…
دو شوالیه از جدای برای یافتن متحدان جدید محاصره خصمانه را در هم می شکنند, آنها با پسری جوان روبرو می شوند که ممکن است در نیرو تعادل ایجاد کند، اما سیت برای بازپس گیری شکوه سابق خود دوباره ظاهر می شود.
هنگامی که دو شوالیه جدای در تلاش برای یافتن متحدین مختلف هستند، پسر خردسالی به نام «آناکین اسکار واکر» را مییابند که اتصالات مختلفی را با نیرو دارد و میتواند تعادل را به سرتاسر کهشکان بازگرداند اما همه چیز مطالبق میل آنها پیش نمیرود و...
دو جدای از دست نیروهای دشمن فرار کرده و با پسری جوان آشنا می شوند که می تواند موجب برقراری توازن در نیروها شود. اما سیث در همین زمان از خواب طولانی بیدار شده و برای بدست آوردن مجدد غرور و افتخار پیشین خود شروع به مبارزه می کند و...
«اوبی - وان کنوبی» (مگره گور)، شوالیه ی کارآموز جدای، تحت سرپرستی و آموزش «کویی - گن جین» (نیسن) قرار دارد. هنگامی که «فدراسیون تجارت» تمامی راه های رفت و آمد به سیاره ی نابو را سد می کند، «کویی- گن» و ««اوبی - وان»، مأموریت می یابند تا این مشکل را حل کنند: اما وقتی به نابو می رسند، یک کونگان صمیمی ولی فرصت طلب به نام «جار جار» (با صدای بست)، آنان را نزد «آمیدالا» (پورتمن)، ملکه ی نابو می برد...
دو شوالیه جدای برای دیدار با فدراسیون تجاری و حل بحران به نابو فرستاده میشن اما...
دو جدی از یک محاصره خصمانه برای یافتن متحدان فرار می کنند و با پسر جوانی روبرو می شوند که ممکن است تعادل را برای نیرو ایجاد کند ، اما Sith خفته طولانی دوباره ظاهر می شود تا جلال اصلی خود را بدست آورد.
دو شوالیه جدای از محاصره دشمن فرار می کنند تا متحدانی پیدا کنند.آنها با پسر جوانی آشنا می شوند که ممکن است قدرت عجیبی داشته باشد اما...
دانلود فیلم Star Wars: Episode I - The Phantom Menace 1999 (جنگ ستارگان: قسمت اول - تهدید شبح) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در حالی که پس از انتشار به طور کلی نظرات مثبتی دریافت کرد و تخیلات یک نسل کامل از بچه های جوان را به خود جلب کرد ، The Phantom Menace از سال ها پس از آن شهرت تقریباً سمی در اینترنت پیدا کرده است. مطمئناً ، این یک فیلم کاملاً ساختاریافته نیست و بله ، بیش از چند تصمیم دوپی وجود دارد ، اما تماشای محض و حس سرگرمی در جنگ ستارگان: قسمت من را نمی توان انکار کرد. بازگشت جورج لوکاس به یک کهکشان بسیار دور ، پیروزی بینش خلاقانه است. فیلمی که با انگیزه خالق خالق خود برای ایجاد احساسات ، هیجان و الهام بخشی ، بر همه و کمبودهای روایی خود غلبه می کند.
تهدید شبح فصل اول حماسه جنگ ستارگان است و احساس آن بسیار زیاد تقریباً شبیه آغاز یک داستان بزرگتر است. همه بازیکنان مهم این حماسه را معرفی می کند ، از جمله اوبی وان کنوبی ، شورای جدی و آناکین اسکای واکر ، قهرمان غم انگیزی که می دانیم روزی افسانه ای دارت ویدر خواهد شد. در سطح خرد ، این طرح حول یک جنگ تجاری بین کهکشانی می چرخد که منجر به تنش میان فدراسیون تجارت و ساکنان سیاره آرام و باغ مانند عدن به نام Naboo می شود. جدیس اوبی وان کنوبی (ایوان مک گرگور) و کوئی گون جین (لیام نیسون) به عنوان صلحبانان فرستاده می شوند تا از رهبر سیاره ، ملکه آمیدالا (ناتالی پورتمن) در برابر فدراسیون تجارت شیطانی و سیت لرد باستان ، دارت مال ، یکی از ترسناک ترین و نمادین ترین شخصیت هایی که از جهان جنگ ستارگان بیرون آمده است. توطئه فدراسیون تجارت همان سطح اصلی گریز را ندارد ، اما دور از دسترس نیست. سیاست ها به حداقل می رسد و آنها فقط در خدمت ایجاد آدمهای بد برای قهرمانان ما هستند. مهمترین عنصر داستان قسمت اول معرفی گسترده آناکین اسکای واکر جوان به این جهان جدید جنگ ستارگان است. جالب ترین ضرب و شتم مرکز داستان در اطراف آناکین و مادرش ، و نگرانی شورای جدی در مورد پسری که مظنون کوئی گون است ، یکی از برگزیدگان است. این حس را پیدا می کنید که چیز خاصی وجود دارد ، اما در عین حال شوم ، در مورد پدیده جوان podracing از Tatooine است. این یک جنبه عالی از فیلم است که تا حد زیادی قابل شناسایی نیست.
هیچ یک از قطعات داستان برای داستان اصلی سه گانه پیش درآمد در مورد سقوط Anakin Skywalker معنای زیادی ندارد ، اما درگیری واقعی قسمت اول تا حد زیادی مهم نیست تهدیدات شبح در هسته اصلی خود به عنوان مقدمه ای از ویژگی های جدید (قدیمی) جنگ ستارگان جورج لوکاس عمل می کند. اپیزود اول پیشگفتار حماسه است ، داستانی ساده را روایت می کند که قطعات را برای فیلم های بعدی جای می دهد در حالی که هنوز به تنهایی ایستاده است. در آن سطح ، نوعی درخشان است. لوکاس کیهانی را می گیرد که به همان اندازه که احساس می کرد ، هنوز در یک مجموعه کوچک از شخصیت ها محدود می شود و درب آن را پاره می کند. تهدید شبح بیش از هر فیلم دیگری در ایجاد یک داستان داستانی و داستانهای دقیق برای جنگ ستارگان فعالیت می کند. ناگهان ، این جهان دیگر فقط پس زمینه ای برای شخصیت ها نبود که در آن بازی کنند. این یک مکان واقعی با سیاست های واقعی ، تاریخ ، سنت و افسانه های قدیمی خود شد. اگر از من سال کنید قابل توجه است.
در کنار داستان سرایی ، فیلم های Star Wars همیشه به جلوه های ویژه معروف بوده اند. با گذشت 16 سال از حضور در بین فیلم ها ، تیم ILM جورج لوکاس این شانس را داشت که تمام جلوه های بصری برنده جایزه خود را کامل کند و این کار را انجام داد. The Phantom Menace با در نظر گرفتن تعداد زیادی تکنیک از مینیاتورها و انیماتونیک تا استفاده ابتکاری از CGI ، یک فیلم نفسگیر است که باید از آن دیدن کرد. تک شات های The Phantom Menace یک اثر هنری است و تخیل بسیار زیادی که در جهان وجود دارد قابل ستایش است. از محیط گرفته تا وسایل نقلیه ، لباس ها و موجودات ، همه چیز در این جهان بی نظیر است و ILM و شرکت با چشم بی نظیر از جزئیات ، آنها را درست می کنند. دید لوکاس از این جهان چنان قوی است که تقریباً طرح و گفتگو لازم نیست. داستان سرایی بصری The Phantom Menace بسیار غیرمعمول است.
این مهارت حرفه ای تا سکانس های اکشن گسترش می یابد. نقاط قوت جورج لوکاس به عنوان تدوینگر و تکنسین به بیش از چند قطعه نمایش متوقف کننده نمایش ترجمه می شود. مورد علاقه من ، تلاش جوان آناكین برای آزادی ، یك مسابقه جنبشی و مهیج در بیابانهای وسیع تاتوین است. Podrace یک ویترین کاملاً خیره کننده و کاملاً پر تنش است. هنوز هم یکی از سرگرم کننده ترین سکانس های تاریخ فیلم اخیر است. دوئل چراغ زرهی سه طرفه اوج فیلم نیز به همین منوال است. با جلوه های بصری درخشان ، رقص سریع و خشمگین ، و حس سرخوشی دامنه ، چیزهای جدیدی را برای دوئل های بزرگ در ابعاد بزرگ چراغهای جنگ ستارگان به ارمغان آورد. نبردها ، هم در فضا و هم در خشکی ، به عنوان یک سرگرمی قدیمی و بی گناه برجسته می شوند. با وجود چند لحظه احمقانه ، آنها از آن تماشای شبانه روزی شنبه استفاده می کنند که طنین انداز بچه ماست.
من تهدید شبح را دوست دارم ، علی رغم عجیب و غریب بودنش. فیلمنامه بخصوص در اولین اقدام که به نظر می رسد طرح چرخش دارد ، دست و پا چلفتی است. لحظات کندی وجود دارد و تعداد زیادی گنده احمقانه وجود دارد که صاف می شوند. اما خدای من ، تماشای جنگ ستارگان: قسمت اول - تهدید شبح سرگرم کننده است! شکوه بصری ، مجموعه های اکشن بزرگتر از زندگی ، سرگرمی کل واقعه ، تهدید شبح سرگرمی غیرقابل مقاومت است. یک فیلم رویدادی با این نوع جذابیت بی گناه در هالیوود چیزی منحصر به فرد است و این جدیت کودکانه همان چیزی است که باعث شده جنگ ستارگان: قسمت اول - تهدید شبح به خصوص برای من دوست داشتنی باشد. تهدید شبح ممکن است در زیبایی شناسی خاص با سه گانه اصلی متفاوت باشد ، اما مهم این است که از نظر احساسی متفاوت نباشد. در بیشتر زمان اجرا جنگ ستارگان: قسمت اول - تهدید شبح ، همان مارژیک فیلم پر جنب و جوش وجود دارد که A New Hope را به یک فیلم کلاسیک محبوب تبدیل کرده است. من TPM را کلاسیک نمی نامم. من قطع می کنم ، اما شخصاً نمی توانم از جنگ ستارگان: قسمت اول - تهدید شبح خوشم بیاید. Star Wars: Episode I به عنوان مقدمه ای برای یک دنیای کاملاً جدید و به عنوان یک ماجراجویی مستقل عمل می کند که لذت بی گناه جنگ اصلی ستاره را جشن می گیرد.
دانلود فیلم Star Wars: Episode I - The Phantom Menace 1999 (جنگ ستارگان: قسمت اول - تهدید شبح) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
بسیار خوب ، بنابراین سه گانه پیش درآمد کریسمس در حدود 2005/6 خریداری شد و آنها اولین تجربه من در جنگ ستارگان به عنوان یک هوادار بودند ، و بگذارید بگویم آنها عالی و شگفت انگیز بودند به ویژه در کودکی ، پس من آنقدر خوش شانس بودم که فهمیدم کجا همه آنها از آنجا آمدند و سه گانه اصلی را یافتند که حتی بهتر بود. به هر حال به جنگ ستارگان: قسمت اول - تهدید شبح برگردید. من کارهایی را که دوست دارم و چیزهایی که انجام نمی دهم انجام می دهم و کمی بیشتر در این زمینه گسترش می دهم. بهترین تنظیمات رقص نور در احتمالاً هر فیلم تا کنون
اجوان اوگان مگگگورگور و لیام نیسون و ناتالی پورتمنس و همچنین ian mcdarmoid
برخی از بهترین موسیقی های جنگ ستارگان در دوئل سرنوشت
نابو به عنوان یک سیاره همراه با طراحی زیبا از کشتی ها و جنگنده های کرومی ، بسیار درخشان است طراحی ،
نبردهای مخفی علاوه بر زیبایی در جهان از جمله droidekas ،
نظم جدی که در اوج خود نشان داده شده است ، از شوالیه های جدی به عنوان قول داده شده در سراسر کهکشان وحشت می کنند و خدایی می کنند .
darth maul یک شرور پیچیده و غیرقابل باور اما باورپذیر است ، همانطور که اهداف حریصانه فدراسیون تجارت با دست نشانده Darth Sidious ،
برده داری و زندگی در Tatooine قابل باور است اما متفاوت از آنه ، واتو هم یک مزاحم خوب است ،
شیشه کوزه را دوست ندارد (من درست می دانم) تسکین کمیک تا حدی غیر ضروری است اما در مورد بازتاب به عنوان بزرگسالی که کودک دوست دارد حرف بزند به سرعت قدیمی و همچنین ارتباط او با فیلم مسلح یک مسابقه جدید جالب است.
به نظر من دارت مال برای شخصیت آناکین شخصیت خوبی بود که شاید در ابتدای ep2 انتقام بکشد با عصبانیت بکشد برای مرگ qui gon نشان داد که چقدر قدرتمند شده است ، تماشای او برای عصبانیت برای ضرب و شتم خوب بود اما تماشای آن پایان دیگری نداشت.
آناکین اسکای واکر ، این یکی از سخت ترین موارد من برای توضیح است من در زیر تمام سعی خود را خواهم کرد.
موجودات و صحنه های روی صفحه سبز فقط چند مورد از نظر من بارگیری نیستند مانند گفته برخی افراد اما به اندازه ای است که به راحتی در برخی از نمایش ها متوجه می شوند ،
ric olle کاپیتان کشتی naboo به نظر می رسد بسیار علاقه مند است در صحبت کردن چیزی که من چندین بار متوجه شدم که باعث شرمساری است اما واقعاً به نظر می رسید کسی در یک دنیای متقاعد کننده عمل می کند.
اجبار اجرا می شود ، استفاده می شود در نبرد افتتاحیه qui gon و obi wan هرگز بار دیگر بسیار عجیب و غریب دیده و نشنیده ام که از نظر من اشتباه است.
تخریب کشتی کروی دشمن از نظر من شباهت زیادی به ستاره مرگ دارد و این واقعیت که آن رطوبت ها را از بین می برد یک راحتی عالی است
بسیار خوب ، خوب اگر به توضیح دو نکته بپردازید ، موسیقی در این زمینه عالی است فیلمی که واقعاً به احساساتم اضافه می کند ، لحظات مورد علاقه من دوئل سرنوشت و کرسندو است که تقریباً قصد دارد به پل فدراسیون تجارت راه پیدا کند و به طور موثر قدرت یک جدی را به نمایش بگذارد.
رقص رقص لیگتسابر واقعاً شگفت آور است ، با دیدن این ابتدا و سپس نسخه های اصلی تفاوت را باور نکردم ، من می دانم که چرا نسخه های اصلی مانند آنها بودند اما این تنظیم رقص سه جنگنده و یک سلاح دوتکه برای تماشای آن شگفت انگیز به نظر می رسد. حتی برخورد کوتاه با tatooine تماشای انرژی و تمرکز واقعاً شگفت انگیز است که نشان می دهد سیت و جدی چگونه می تواند هنگام دوئل کردن یکدیگر شگفت انگیز باشد. بنابراین صادقانه بگویم من فکر می کنم بازیگری جیک نوع بسیار خوب است و خطوطی که او باید کار کند تکان دهنده نیستند اما می توانند بهتر باشند ، من فکر می کنم جورج لوکاس در رشد داستان های عاشقانه شخصیت ها عالی نبود و ارتباط فوری بین padme و anakin کمی عجیب به نظر می رسد ، خصوصاً وقتی که او می گوید از او مراقبت می کند ، اصلی من مشکل این است که به نظر نمی رسد که پنج سال بین آنها وجود دارد padme مسن تر از 14 سال است. همچنین این واقعیت که آناکین به راحتی مادرش را ترک خواهد کرد کمی آزار دهنده است و این واقعیت که او با یک زره چراغ یا پول بر نمی گردد و زودتر آزادش کن من از دیدن دارت ویدر به عنوان این کودک در قسمت اول متنفر نیستم اما فکر می کنم هیچ مشکلی وجود نداشته باشد که او در حال حاضر نوجوان باشد یا چیزی در این حد باشد. یکی از لطف های پس انداز این است که ما نقطه ضعف اصلی آناکینز را در عدم توانایی چشم پوشی از شنیدن چیزی می بینیم که در دو فیلم بعدی صادقانه می گوییم. همچنین کمبود احساسات در حال مرگ برای من واقعاً آزار دهنده است ، مردی که شما را نجات داد و آیا بت شما می میرد و در مراسم خاکسپاری او از شما می پرسد چه اتفاقی برای شما می افتد؟ کمی عجیب است.
بسیار خوب ، بنابراین سعی کنید و احساسات کلی من را جمع بندی کنید ، از جلوه های ویژه به خوبی استفاده می شود اما به نظر من فقط گاهی اوقات بیش از حد استفاده می شود ، افزودن 2rd2 و c3p0 بسیار خوشبخت است که به طور اتفاقی منشا می گیرند خیلی نزدیک به خانه است اما دیدن آنها هنوز هم خوب است. qui gon و obi wan در عمل و به قول خود قهرمانان واقعی جنگ ستارگان: قسمت اول - تهدید شبح هستند. خطوط padme صادقانه می گویند بسیار زباله است ، اما محکومیت ناتالی پورتمن به او کمک زیادی می کند و او تبدیل به زنی قدرتمند می شود که برای داشتن یک لایا و مادری لوکس لازم است.
این تنها فیلم بود که می توانست من می توانم هر نقطه شروع را داشته باشم ، اما هنوز مجبور بودم 3 فیلم را در مقصد تنظیم کنم ، فکر می کنم آنها در ایجاد جهانی که ما از epi wan در ep4 می شنویم کار بزرگی انجام دادند و شاهد یک جمهوری فاسد و پروردگار قدرتمند منتظر هستیم. دارت مال کم استفاده می شود اما هنوز هم در زمان خود خوب عمل می کند ، خصوصاً به عنوان یک فرد قدرتمند از نظر بصری ، همتای خوبی برای قدرت و حضوری است که ما در ولگرد و کناری می بینیم. برای من این یک فیلم جنگ ستارگان عالی در هود فرزندم بود و هنوز هم هنوز هم ادامه دارد ، شاید به دلیل شکاف زمانی در داستان این احساس عجیب و غریب را به عنوان مستقل در سه گانه و حماسه داشته باشد ، اما با این وجود سنگ بنای خوبی برای حماسه را از لحاظ زمانی شروع کنید ، و به همین دلیل سزاوار اعتبار بیشتری نسبت به آن است ، من تمایل دارم فکر کنم ممکن است از ep2 بهتر باشد اما وقتی آن را مرور می کنم می بینم. اگرچه در 3 فیلم برتر من از شش فیلم اول نیست اما در نگهداری حق رای دادن در یک مکان خوب بسیار عالی عمل می کند تا زمانی که بتوانید از کمیک های iffy cgi و iffy cgi خلاص شوید !!
دانلود فیلم Star Wars: Episode I - The Phantom Menace 1999 (جنگ ستارگان: قسمت اول - تهدید شبح) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
لوکاس ممکن است به عنوان کارگردان و نویسنده مشکلاتی داشته باشد، اما من همیشه فکر میکردم که این نقصها با توانایی داستانگویی عالی او متعادل میشوند. مشکل «تهدید شبح» این است که او داستانی برای گفتن ندارد. جنگ ستارگان: قسمت اول - تهدید شبح صرفاً یک فصل مقدماتی را به داستانی که قبلاً گفته شده اضافه می کند و آن را به یک فیلم دو ساعته تبدیل می کند. تصادفی نیست که پیش درآمدهای این نوع نادر هستند. درست کردن آنها بسیار دشوار است. و ظاهراً او به اندازه کافی فیلمساز ماهری نیست که بتواند آن را به پایان برساند.
برای یک چیز، این پروژه با این واقعیت محدود می شود که هر کسی که با سه گانه اول آشناست، از نتیجه داستان مطلع است، و به همین دلیل فاقد مقداری است. از تعلیق مرتبط با حماسه ای که به تدریج آشکار می شود. اما مهمتر از آن این است که این وضعیت آزادی بسیار کمی را برای لوکاس به عنوان یک داستان نویس باقی می گذارد. همچنین او را تشویق می کند که رویدادهای کلیدی را پنهان کند. از آنجایی که نتیجه آنها یک نتیجه قطعی است، او فراموش می کند که آنها را زنده کند.
به عنوان مثال، ما می دانیم که در نهایت یک رابطه عاشقانه بین آناکین و پادم وجود خواهد داشت. بنابراین لوکاس دو شخصیت را در اینجا ملاقات می کند و - شگفت زده، شگفت زده - به نظر می رسد که آنها یکدیگر را دوست دارند. دوستی در حال توسعه آنها به وضوح به تصویر کشیده نشده است و انگیزه آنها برای صمیمی شدن توضیح داده نشده است. از آنجایی که لوکاس نمیتواند صحنههایی مانند این را باورپذیر کند، نمیتوانیم آگاه نباشیم که او چگونه در تلاش برای اتصال دو سهگانه داستان را دستکاری میکند. مثال خوب دیگر این مشکل، نمایش آناکین به عنوان یک جدی بالقوه است. به نظر نمی رسد که هیچ چیز غیرعادی در مورد این بچه وجود داشته باشد، حتی اگر شخصیت های دیگر مانند آنچه هست صحبت می کنند. تنها دلیل ما برای اینکه فکر کنیم او خاص است این است که طرح داستان آن را ایجاب می کند.
اگر داستان درگیرکننده نیست، به این دلیل است که ما هرگز رویدادهای مهم را نمی بینیم. لوکاس در نشان ندادن آنچه در Naboo اتفاق می افتد، سیاره کوچکی که گرفتن آن محور طرح است، یک اشتباه مهلک مرتکب می شود. ظاهراً جنایات بیشماری علیه ساکنان این سیاره انجام میشود، اما ما فقط در این مورد میدانیم زیرا شخصیتهای روی صفحه معمولاً به صورت چوبی به رویدادها اشاره میکنند.
نمایشهای مرده به خودی خود یک مشکل هستند، اما آنها فقط عدم دخالت ما در داستان را برجسته می کند. به هان سولو فکر کنید که از ترس عرق کرده است، سپس به خلاء عاطفی که برای شخصیت های جنگ ستارگان: قسمت اول - تهدید شبح می گذرد فکر کنید. هر زمان که هر یک از شخصیتها احساسات خود را ابراز میکنند، مانند صحنهای که آناکین و مادرش با هم کنار میروند، باز هم به شدت مهار شده به نظر میرسد. به نوعی، لوکاس موفق میشود واکنشهای احساسی شخصیتهایش را به حداقل برساند، که به فیلم حسی تقریباً مکانیکی میدهد.
درست است که «یک امید جدید» هرگز ساکنان آلدران را نشان نداد، اما ما همچنان میتوانستیم. تراژدی نابودی سیاره را از طریق واکنش های وحشتناک پرنسس لیا و اوبی وان احساس کنید. علاوه بر این، بسیاری از رویدادهای مرتبط دیگر نیز وجود داشت که ما مستقیماً شاهد آن بودیم، مانند کشتار شورشیان در آغاز. دستگیری و شکنجه شاهزاده خانم؛ و قتل والدین رضاعی لوک. علاوه بر این، عناصر اصلی طرح به خودی خود جذاب بودند. آنها صرفاً برای این نبودند که به ما نشان دهند چگونه باید با رویدادهای بعدی مرتبط شوند، که به نظر میرسد در مورد فیلم جدید هم همینطور است.
من گمان میکنم که لوکاس در سهگانه اول چندان نگران نبود. با اتفاقی که باید بعداً در داستان رخ می داد و بنابراین توانست توجه خود را بر رویدادهای در دست متمرکز کند. ضعیف ترین بخش «بازگشت جدی» بود که وظیفه داشت داستان را به پایان برساند. تنها پس از آن لوکاس شروع به نشان دادن نشانه هایی از نقاط طرح اجباری کرد. در "تهدید شبح"، او چنان درگیر وظیفه رساندن داستان خود از نقطه A به نقطه B می شود که در نهایت تنها با استخوان های برهنه یک طرح به پایان می رسد، و هیچ کدام از آن ها زنده نمی شود.
br/> این به ویژه در مورد شخصیت پردازی صادق است. در سهگانه قدیمی، شخصیتهایی مانند یودا و هان شخصیتهای متمایز را در اولین دقایق حضورشان بر روی صفحه نمایش نشان میدهند. جنگ ستارگان: قسمت اول - تهدید شبح بیش از دو ساعت طول میکشد و شخصیتها، از جمله شخصیتهای آشنا، مبهم و غیرقابل توصیف هستند. به ما فرصت زیادی داده نمی شود تا شخصیت آنها را در نحوه تعامل آنها تجربه کنیم. زمانی که اوبی وان را «سرسخت» توصیف میکند، باید از قول کوی گون استفاده کنیم. عجیب ترین چیز این است که کارتون ها بهتر از انسان ها توسعه یافته به نظر می رسند. صحنههایی که کوی گون با بردهدار پرندهمانند واتو مذاکره میکند، سرگرمکننده و خوش ساخت هستند - احتمالا بهترین صحنههای فیلم جدای از سکانسهای اکشن خیرهکننده - اما آنها نمیتوانند شمع را برای تعامل ثابت در طول سهگانه اول نگه دارند. .
یک کاری که نمی توانم انجام دهم این است که فیلم را متهم به کمبود خلاقیت کنم. طراحی موجودات، فناوری ها و سیارات چشمگیر است. تماشای فیلم به نوعی شبیه خواندن کتابی برای کودکان است که خیلی خوب نیست اما سرشار از تصاویر زیباست. مطمئناً یک عامل "وای" در جلوه های بصری فیلم وجود دارد، اما اثر آن کوتاه مدت است.
من عصبانی می شوم وقتی می شنوم طرفداران طوری صحبت می کنند که گویی فیلم های "جنگ ستارگان" هرگز درباره آنها نبوده است. هر چیزی فراتر از جلوه های ویژه در حالی که جلوههای بصری خلاقانه بخشی از چیزی است که فیلمهای اصلی را انقلابی کرده است، اما آن چیزی نیست که تماشای فیلمها را سرگرمکننده کرده است. و آنها به هیچ وجه نمی توانند محبوبیت مستمر این سه گانه را توضیح دهند. از این گذشته، بسیاری از جلوههای اصلی با استانداردهای امروزی بدوی به نظر میرسند و تازگی آنها قطعاً از بین رفته است. فقط یک خط داستانی ماندگار و قانعکننده میتوانست به سه فیلم اول اجازه دهد تا به کلاسیکهایی تبدیل شوند که تقریباً همه آنها را پذیرفتهاند.
دانلود فیلم Star Wars: Episode I - The Phantom Menace 1999 (جنگ ستارگان: قسمت اول - تهدید شبح) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من می دانم که تحقیر سه گانه «پیش درآمد» مد است، اما اگر کسی کمی عقب بماند، همه چیز به چشم انداز تبدیل می شود. «تهدید شبح» را با اکثر فیلمهای فانتزی/علمی تخیلی دیگر مقایسه کنید، و واقعاً باید امتیاز بالایی داشته باشد.
خلاصه داستان: این جنبه «بزرگسالانهتر» کهکشان جنگ ستارگان است. سیاست به طور قابل توجهی معتبر است، با کل طرح به نتیجه رای عدم اعتماد بستگی دارد! حتی چند بزرگسال می دانند که چیست؟ (هوم... شاید این رتبهبندی پایین را توضیح میدهد.) روابط بین نژادها در Naboo، نقش جدی... این چیزها واضحتر از هر پنج فیلم دیگر مشخص شدهاند و باورپذیرتر به تصویر کشیده شدهاند.
دستاورد فنی: لوکاس روی یک بوم دیجیتالی عظیم نقاشی میکند و دنیایی از شگفتیها را خلق میکند که به سادگی توسط استعدادهای کمتر تصور نمیشد. این یک دنیای زنده، نفس گیر و باورپذیر است که باعث می شود دنیای سه گانه اصلی کارتونی و در مقایسه با ساختگی به نظر برسد. نبو، از شهر، تا پادشاهی زیر آب، تا تپههای سرسبز، یکی از جهانهای فانتزی بزرگ است، با دنیای دزد بغداد (هر دو نسخه)، بلید رانر، یا 2001. و اولین نگاه ما به Coruscant باید یکی از به یاد ماندنیترین لحظات «وای» در تاریخ فیلمها باشد.
شخصیتها: Qui Gon لیام نیسون یکی از قویترین شخصیتهای فیلمهای جنگ ستارگان و یوان مک گرگور است. اوبی وان جانشین شایسته و باهوشتر نسخه قدیمیتر ایجاد شده توسط الک گینس است. و جار جار بینکس؟ مزاحم؟ با C-3PO بی مزه، یا R2-D2 به طرز غیر قابل تحملی قابل مقایسه نیست. Jar Jar یک شخصیت کاملاً شکل گرفته، با اعماق شگفت انگیز است. شیوه او عجیب و شاید ساینده است، اما او بسیار بیشتر از نت واحدی است که لوکاس برای شخصیتهای کمیک اصلی خود استفاده کرد. و البته، این واقعیت که او یکی از اولین شخصیت های کاملا دیجیتالی در تاریخ فیلم است، باید ارزشی داشته باشد. اما سناتور ایان مک دیارمید، پالپاتین، شاید بیش از همه مورد قدردانی قرار گیرد. این یک نقش مکمل شایسته اسکار است، شخصیتی که هم به طرز وحشتناکی واقعی و هم کاملا مبهم است. مک دیارمید عملکرد خود را روی لبه چاقو متعادل میکند و موفق میشود هم پدرانه و هم عمیقاً ناراحتکننده باشد.
بله، ممکن است یک بعد انسانی خاص در اینجا ضعیفتر از جنگ ستارگان اصلی باشد. ما "قهرمان" مشخصی نداریم. نه لوک وجود دارد، نه هان. این یک نکته معتبر است، اما ناگزیر انتقاد نیست. کوی گون و اوبی وان قهرمانان کتاب های مصور A New Hope نیستند، اما دوست داشتنی، قهرمان و غنی از شخصیت پردازی هستند. اگر بین دیدن 10 قسمت دیگر از زندگی هان سولو یا کوی گون جین انتخاب داشتم، بدون تردید دومی را انتخاب می کردم.
داستان: خط داستانی در جنگ ستارگان: قسمت اول - تهدید شبح واقعی تر به نظر می رسد، قابل توجه تر از پنج مورد دیگر است. ما حس کامل مقیاس را داریم، از درام انسانی گرفته تا درگیری جهانی (یا بین ستاره ای). ممکن است یکی از آنها مسابقه غلاف باشد. مطمئناً سرگرم کننده است، اما آیا خیلی طولانی می شود؟ من فکر می کنم شاید اینطور باشد. این یک ضعف ساختاری است، اما یک ضعف بزرگ نیست. (آیا لوک خیلی طولانی را در داگوبا صرف می کند و به سخنان عوامانه ذن از آن یودا کوچک تند و تیز گوش می دهد؟ بله! با این حال به نظر می رسد این در فیلم Star Wars: Episode I - The Phantom Menace است که اکثر بینندگان، بدون حساب، به عنوان "بهترین" از این شش نفر انتخاب می کنند. فاصله ای برای انحرافات روایی وجود دارد...)
و سپس جنگ شمشیر اوج است. من دوئل سه جانبه در Phantom Menace را به عنوان دومین مبارزه با شمشیر در مجموعه جنگ ستارگان، که پس از پایان بازی Return of the Jedi به پایان می رسد، ارزیابی می کنم. دومی ویژگی اسطورهای شگفتانگیزی دارد، اما این یکی احشاییتر، ترسناکتر است... تا حدی به این دلیل که دارث ماول شرور سرد و بیرحمی است، و تا حدودی به این دلیل که از همان ابتدا میدانید که نتیجه واقعاً مشکوک است، آن یکی از بچه های خوب واقعا می تواند بمیرد. و صحنهپردازی، با استفاده از سه شمشیرزن چیره دست، هر کدام با تکنیکهای متفاوت... این دقیقاً به خوبی فیلم اکشن است. فقط دو یا سه دوئل فیلم دیگر نزدیک می شوند: راب روی، دوباره با نیسون، به اندازه کافی عجیب. اسکاراموش; رابین هود... نمی توانم به چهارمی فکر کنم. دوئل پایانی ALONE باید Phantom Menace را در رده های اول فیلم های اکشن و فانتزی قرار دهد.
خط اصلی: در جنگ ستارگان: قسمت اول - تهدید شبح چیزهای زیادی برای لذت بردن وجود دارد، چیزهای زیادی برای دیدن، آنقدر برای احساس کردن، که شگفتانگیز است که چگونه هر کسی میتواند آن را کمتر از 7 یا 8 رتبهبندی کند. این مقیاسی از ساختن فیلم است که کمتر کسی تا به حال آن را امتحان کرده است، چه رسد به اینکه به زیبایی آن را انجام دهد. شاید این بزرگترین خطای فیلم باشد: لوکاس همه چیز را خیلی آسان جلوه می دهد.
اما، البته، همه ما دلیل واقعی را می دانیم که مردم نمی توانند به جنگ ستارگان: قسمت اول - تهدید شبح 10 امتیازی را که بسیار شایسته آن است بدهند. این دلیل در درون خودشان نهفته است. بینندگان در سال 1999 (چه رسد به سال 2007) نمیتوانستند آنقدر جوان، بیگناه و خوشبین باشند که وقتی اولین جنگ ستارگان را دیدند. (مخصوصاً اگر آن را در سال 1977 یعنی 30 سال پیش دیدند). جنگ ستارگان تغییر نکرده است، جورج لوکاس تغییر نکرده است، تقریباً به همان اندازه که مخاطبان تغییر کرده اند. افسوس. تماشاگران سینما که واقعاً آنقدر خسته هستند که نمی توانند شور و اشتیاق را در وسعت دید The Phantom Menace احساس کنند، صمیمانه ترین همدردی من را دارند. بله، با کنار گذاشتن سه گانه پیش درآمد، می توانید همیشه خیلی باحال باشید، اما از دست دادن یکی از بهترین فیلم های تمام دوران هزینه بسیار بالایی دارد.
دانلود فیلم Star Wars: Episode I - The Phantom Menace 1999 (جنگ ستارگان: قسمت اول - تهدید شبح) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من اخیراً همه چیزهایی از جنگ ستارگان از جمله این، کارتونهای جنگ کلون و غیره را دوباره تماشا کردم. در آمادهسازی برای دیدن The Force Awakens.
خب برای کسی که طرفدار زیادی از این موضوع نبود، در ابتدا چند اکتشاف انجام دادم. جنگ ستارگان: قسمت اول - تهدید شبح یک شاهکار سینمایی است.
داستان واقعاً کاملاً اصلی است (به جز آن راکتور اصلی). من واقعاً آن را دوست داشتم و سیاست را بعد از چند بار مشاهده راحت تر می توان دنبال کرد. یادم میآید که وقتی فهمیدم «ملکه» همیشه آن چیزی نیست که ما فکر میکردیم بسیار شوکه شدم.
دکورها و لباسها واقعاً زیبا هستند.
جارجار واقعاً بد نیست، اجازه دهید درست است که او آنجاست تا بچه ها را راضی نگه دارد و این اشکالی ندارد، اینطور نیست؟ اوبی وان عالی است، من واقعا دوست داشتم او را جوانتر ببینم.
این بار برای آناکین بسیار متاسف شدم و فکر میکنم این بازیگر با مطالبی که داشت به خوبی عمل کرد.
بله جنگ ستارگان: قسمت اول - تهدید شبح مشکلات خود را دارد، گاهی اوقات می تواند کند باشد و کمی درباره Midichlorians هنوز من را عصبانی می کند، اما حداقل اورجینال است و داستانی برای گفتن دارد. این به من یادآوری می کند که جنگ ستارگان واقعاً داستان آناکین در 6 قسمت بود. جدیدترین "قسط" هفتم تقلیل دهنده است و بسیاری از تاریخ را خنثی می کند.
جنگ ستارگان با بازگشت جدی و مطمئناً پس از رفتن جورج لوکاس به پایان رسید. چیزهای جدید دیزنی قلب ندارند.
لطفاً برگردید جورج.
دانلود فیلم Star Wars: Episode I - The Phantom Menace 1999 (جنگ ستارگان: قسمت اول - تهدید شبح) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
به مدت 6 ماه مشتاق تماشای Star Wars: Episode I The Phantom Menace بودم و به مدت 133 دقیقه از چیدمان خوب فیلم کاملاً شگفت زده شدم. البته من آن را در روز افتتاحیه دیدم، و اکنون می فهمم که چرا اینقدر صبر کرده ام تا نقدی بر آن بنویسم. اگر من این نقد را درست بعد از تماشای فیلم می نوشتم، تحت تأثیر ماه ها و ماه ها انتظار می نوشتم. اکنون احساس می کنم، پس از 17 ماه و 1000 بار بی شماری که تمام یا بخشی از فیلم را تماشا کردم، اکنون احساس می کنم که می توانم جنگ ستارگان: قسمت اول - تهدید شبح را بدون تأثیر بررسی کنم.
***هشدار، این نقد پر از اسپویل است !***
The Phantom Menace فیلمی است که تقریباً سالها بین مفهوم و تکمیل آن فاصله داشت و مایه شرمساری است که آنها بیشتر وقت خود را صرف تصمیم گیری برای انتخاب بازیگر کردند. علاوه بر این، اکنون برای من واضح است که جورج لوکاس زمان زیادی را صرف فیلمبرداری جنگ ستارگان: قسمت اول - تهدید شبح در بخشهای خاصی کرده است، و نه برای برخی دیگر. به عنوان مثال، صحنه مسابقه پاد به طرز باورنکردنی بسیار جذاب است، و بدیهی است که لوکاس مدت زمان زیادی را صرف این صحنه کرده است. نبرد نهایی بین Qui-Gon Jin، Obi-Wan Kenobi و Darth Maul نمونه بارز دیگری است، منظورم این است که فکر کردن به چیزی شبیه به راهروی طولانی با آن میدانهای نیروی استراتژیک باید زمان و تخیل زیادی را صرف کرده باشد. از سوی دیگر، صحنه هایی مانند زمانی که کوی گون دارد به آنیکین توضیح می دهد که «نیرو» چیست، باید کمی مفصل تر می شد، و در این مورد بازنویسی و دوباره فیلمبرداری می شد.
بازیگری در بیشتر موارد به خوبی فکر شده بود. به روش معمول «جنگ ستارگان»، بازیگران و بازیگران اصلی، بازیگران و هنرپیشه های معمولی 20 میلیون دلاری نبودند. در انتخاب لیام نیسون برای نقش کوی گون جین هر چیزی جز کسل کننده بود و ایوان مک گرگور به عنوان اوبی وان کنوبی که قبلاً معرفی شده بود بسیار درخشان تر بود. هنگام انتخاب مادر نهایی لوک اسکای واکر (ملکه آمیدالا)، ناتالی پورتمن یک انتخاب منحصر به فرد بود. حتی حضور تاثیرگذار ساموئل ال جکسون در جنگ ستارگان: قسمت اول - تهدید شبح فرصتی عالی برای دیدن او در کنار یودا بود. همانطور که از همه انتخاب های قبلی راضی هستم، مهمترین تصمیمات بازیگری در چند سال گذشته به اندازه کافی فکر نشده بود. جیک لوید در نقش آنیکین اسکای واکر به طرز وحشتناکی اشتباه گرفته شد. گوش دادن به سخنانش برای او تقریباً دردناک بود. از اولین "اوه اوه، این خوب نیست..." تا "من یک شوالیه جدی شوم؟" زایمان او به طرز باورنکردنی فاقد احساس است. باید بگویم که جیک لوید به تنهایی نقش مهمی در این دارد که چرا جنگ ستارگان: قسمت اول - تهدید شبح امتیاز کمتر از حد معمول را از این بیننده دریافت می کند. تا آنجا که شرورهای این فیلم، و تعدادشان بسیار زیاد بود، دارث ماول باید روی کاغذ عالی به نظر می رسید، اما باید در ترجمه روی پرده خیلی چیزها از دست رفته باشد. او نه ترسناک است و نه مانند دارث ویدر قدرتمند. تا آخرین صحنه نبرد ما تا حدودی از او می ترسیم. در طول سه فیلم اول، قطعه به قطعه درباره دارث ویدر یاد گرفتیم. از زمانی که برای اولین بار در «امید» به او معرفی شدیم از او متنفر بودیم و در پایان «جدی» به او عشق می ورزیدیم. مشکل Menace' و Darth Maul این است که او حداقل تا 30 دقیقه از فیلم معرفی نشد و ما هرگز چیزی در مورد او یاد نگرفتیم.
فیلم واقعاً پر از اکشن بود و من به خصوص استفاده از CGI را در کنار محیط های طبیعی دوست داشتم. تصمیم به گنجاندن Jar Jar Binks، و یک دستیار کاملاً کامپیوتری، لزوماً بد نبود، فقط فکر میکنم که چند خط او کمی بیربط به داستان بود. من به خصوص واتو را دوست دارم، و صحنه ای را که با او و کوی گون جین در حال بحث در مورد پرداخت قسمتی از کشتی Qui-Gon است، دوست دارم.
استفاده از انتقال «پاک کردن» از صحنه به صحنه، یک «جنگ ستارگان» کلاسیک است. قطعه نورپردازی نیز برای خانواده فیلم های «جنگ ستارگان» منحصر به فرد است، همانطور که طرح بی مزه خوب در مقابل شر.
اگر صحنه مسابقه غلاف (تقریباً بازسازی شده از بن هور) و صحنه مبارزه سه جانبه آخر نبود، Star Wars: Episode I The Phantom Menace' نمره ناامیدکننده ای پایینی کسب می کرد. عدم انتخاب بازیگران و عجله بسیار آشکار برای تکمیل فیلم.
لطفاً این را بدانید، این گرانترین فیلم مستقل (115 میلیون دلاری) است که تا کنون ساخته شده است. بودجه آن به طور کامل توسط خود جورج لوکاس تامین شد. با این اوصاف، اپیزود I' از هر نظر فیلم بدی نیست، فقط یک فیلم علمی-تخیلی متوسط است که اتفاقاً در عنوان عبارت «جنگ ستارگان» وجود دارد. بعد از همه اینها باید اعتراف کنم که احتمالاً یک بار دیگر ماه ها منتظر فیلم بعدی در روز افتتاحیه خواهم بود. فقط امیدوار باشیم که دیگر ناامید نشویم.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.