در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Stories We Tell 2012... لطفا منتظر بمانید ...
فیلمی که لایه های زیرین افسانه و خاطره را در هم می تند تا حقیقت را از درون داستان گویان بیابد.
داستان در مورد فراکاوی زندگی یک وکیل ـه که یکی از اعضای خانواده اش به عنوان یکی از هستههای داستان، راوی ماجراها هست و …
فیلمی که لایه هایی از اسطوره و حافظه را کاوش می کند تا حقیقت دست نیافتنی را در هسته اصلی و..
فیلم لایه های خاطرات و اسطوره ها را کاوش می کند تا حقیقت گریزانی که در خفای خانواده ای که داستان را نقل می کنند پنهان شده است را پیدا کند...
دانلود فیلم Stories We Tell 2012 (داستان هایی که می گوییم) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
به زبان ساده ، این یکی از بهترین و دستگیر کننده ترین مستندهایی است که من دیده ام. به نظر من تعجب آور است که خیلی شناخته شده نیست. تماشای آن بی سرگرم کننده است ، قابل تأمل است و نوعی مراقبه عمیق چند لایه است که انتظار دارم منتقدان و مکاتب سینمایی آن را از نزدیک تجزیه و تحلیل کنند. مثل هر چیز دیگری نیست که فکرش را بکنم. در واقع واکنش اصلی من بعد از اولین بازدید WTF بود؟ من چه چیزی را فقط تماشا کردم؟
این "خود ارجاعی" ترین فیلمی است که تاکنون دیده ام. با این حال ، این کار به همین روش کم رنگ انجام شده است ، برخی می توانند همه چیز را تماشا کنند و هنوز حتی آگاهانه از آن آگاه نیستند. و این فقط یک حلقه بزرگ بین دو سطح مجاور نیست ، بلکه یک مجموعه کامل از بازگشتهای کوچک در سراسر نقشه است. هنگامی که از آن آگاهی پیدا کردید ، احتمالاً بازگشت شما را مانند چیزی که تاکنون ندیده اید پیدا خواهید کرد.
روش های مختلفی برای خواندن داستان هایی که می گوییم وجود دارد. هر یک از آنها کامل و مستقل است ، بنابراین شما می توانید از فیلم به یک (یا چند) روش لذت ببرید بدون اینکه مجبور شوید سایر موارد را نیز "بدست آورید". خوانش های احتمالی عبارتند از:
خواندن شماره 1] یک داستان واقعی در مورد کندی یافتن پدر و مادر بیولوژیکی (یعنی "آیا پدر من واقعاً پدر من است؟")
خواندن شماره 2] مراقبه در مورد چگونگی قصه گویی و چگونگی ارتباط افراد مختلف با یک داستان تا حدودی متفاوت ،
با خواندن شماره 3] آزمایشی در این که چقدر می توان خودکشی "خود ارجاعی" را بدون فروپاشی کل فیلم تحت فشار قرار داد
خواندن شماره 4] ساختارشکنی از معنای "فیلم مستند" - "حقیقت" چیست؟ "دقت" چیست؟ آیا حتی ممکن است؟
با خواندن شماره 5] فیلمی درباره فیلم سازی ، به سنت "روز برای شب" یا "8 1/2"
صدا بیشتر است مصاحبه ها و قصه گویان (جایی که "داستان" نوعی مصاحبه گسترده یک طرفه است). ویدئو با کلمات مطابقت دارد. گاهی اوقات صورت گوینده است. گاهی اوقات عملی است که سخنران توصیف می کند. بعضی اوقات بسیار شبیه به واقعه ای است که سخنران با آن در ارتباط است. گاهی اوقات این موضوع مربوط به علم است - به عنوان مثال وقتی صدا در مورد DNA صحبت می کند ، تصویر میکروسکوپی نشان می دهد که کروموزوم ها در طی آنافاز میوز سلول جدا می شوند. (شاید این انگیزه آن صحبت های علمی در "آقای هیچ کس" باشد ، که خانم پوللی تقریباً در همان زمان که به داستان هایی که می گوییم فکر می کرد ، بازی می کرد.) و هر چند وقت یکبار "مخالف" کلمات را نشان می دهد ، احتمالاً به به ما اطلاع دهید که چیزی کاملاً درست نیست.
تقریباً نیمی از فیلم در مورد آنچه در ابتدا تصور می شود فیلم فیلم خانگی "فلاش بک" است ... و بعضی از آنها واقعاً فیلم های فیلم قدیمی در خانه است که در آن پیدا و ویرایش شده است. اما ما شروع می کنیم مشکوک شدن داستان هایی که می گوییم بسیار زیاد است ، و به نظر می رسد که به شدت با نیازهای فیلمساز مدرن مطابقت دارد و بسیاری از آنها از الگوی سبکی که صریحاً در ابتدا ذکر شد پیروی نمی کند. سرانجام هنگام ظهور دوربین به ما گفته می شود. پس از آن می توان با دقت خاطر نشان کرد که برخی از فیلم ها مربوط به قبل از این تاریخ است. همچنین عجیب به نظر می رسد که دوربین موارد زیادی را فیلمبرداری کرده است که اپراتور دوربین احتمالاً نمی توانست برای آنها حضور داشته باشد یا حتی از آنها مطلع باشد. ما مدام قطعاتی از یک کلیپ را با مادر و یک مرد در پل پیاده می بینیم - بررسی دقیق نشان می دهد که مرد همیشه یک شخص نیست. سرانجام سرنخ های کاملاً واضحی را می بینیم: کارگردان امروزی در یکی از کلیپ ها ظاهر می شود ، کارگردان دیده می شود که به مادرش دستورالعمل بازیگری می دهد ، برخی از افراد در کلیپ ها آرایش فیلم خود را اعمال می کنند و یک دوربین در واقع دوربین دیگری را نشان می دهد فیلمبرداری یکی از این کلیپ ها. چند دقیقه بعد حتی برای کسانی که تاکنون آن را از دست داده اند واضح تر می شود: دقیقاً همان صحنه بین ظاهر یکی از این کلیپ های تاریخی و ظاهر فیلم مدرن به جلو و عقب می رود ، سپس خود خانم پولی را می بینیم هم در داخل آن صحنه و هم در همان زمان فیلمبرداری ، و سرانجام متوجه شوید که او یک دوربین قدیمی Super 8 است. اعتبار نهایی تأیید می کند که در حالی که برخی از کلیپ های فلش بک معتبر هستند ، بسیاری از آنها دوباره ساخته شده اند.
قبلاً در همان ابتدا "همه چیز آنطور که به نظر می رسد نیست" در صورت شما پرتاب می شود. تصاویر مصاحبه ها به منظور ایجاد سیم های پنهان ، بوم میکروفن ، بازتابنده نور ، سه پایه و موارد دیگر ، به نادرست طراحی شده است. بعداً ، مصاحبه شوندگان گهگاه دیوار چهارم را می شکنند ، در معرض دوربین قرار می گیرند یا سخنان ناپسند می گویند. ما سرانجام فهمیدیم که کل خانواده عمیقا در دنیای نمایش بیز کانادا قرار دارند ، آنقدر عمیق است که برخی از شخصیت های اصلی در یک مرحله به عنوان بازیگر صحنه شغل داشته اند و بسیاری از بقیه در جنبه های دیگر مانند تولید یا انتخاب بازیگران نقش داشته اند . با اطمینان کافی ، سرانجام مشخص می شود که مصاحبه های "صادقانه" با شخصیت های اصلی در واقع انجام شده است. حتی در مورد "عاشق شدن" کسی نسبت به شخصیت صحنه ای که بازی می کرد بیشتر از شخص بازیگر اظهارنظر شده است.
خط بین "جلوی دوربین" و "پشت دوربین" بیش از حد گرانبها نشان داده شده است. حتی همه اینها به خوبی تعریف نشده اند. وقتی همزمان بصری جلوی دوربین است اما صدا پشت دوربین است یعنی چه؟ در بعضی از نقاط ، یک شخصیت در دوربین پیشنهادی را برای نحوه ویرایش فیلم در آن مرحله ارائه می دهد ، و آن اتفاق دقیقاً رخ می دهد. هر "قاعده" ساخت فیلم مستند را که دوست دارید یا هر "نظریه" در مورد چگونگی تضمین فیلم های مستند در ارائه "حقیقت" را نام ببرید. اینجا ذکر شده است ، سپس با خوشرویی پرت شده یا برطرف می شود. داستان هایی که می گوییم آنقدر هوشمندانه و کاملاً جامع است (به طرزی آشکار و واضح و آشکار) که احساس می کند هیچ کس دیگر نباید هرگز "مستند خود ارجاعی" بسازد ، زیرا حرف آخر قبلاً گفته شده است.
دانلود فیلم Stories We Tell 2012 (داستان هایی که می گوییم) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
حتی تنهاترین مردی که تا به حال زندگی کرده مادر و پدر داشت. در زندگی بعدی هر چقدر هم که زائد باشد ، در جایی متولد شده و برای کسی معنایی داشته است. این حقیقت بزرگ بشریت است. همه ما از یک فضا آمده ایم. همه ما از یک فرآیند تولید مثل یکسان آمده ایم. همه ما از کانال تولد خارج می شویم. چه اتفاقی می افتد که بعد از آن ساخته می شود ، نه بر اساس شانس بزرگ کیهانی قرعه کشی ، بلکه بر اساس زندگی هایی که توسط کسانی که ما را احاطه کرده اند انجام می شود. شرایطی که ما را به لحظه اخراج ما به دنیا می رساند ، می تواند به عنوان یک رمز و راز باقی بماند که در داستانهایی که قبل از ما آمده اند ، وجود دارد.
همانطور که مستند کاملاً صمیمی "داستانهایی که ما می گوییم" سارا پولی در حال انجام ، او پدرش مایکل را جلوی میکروفون پایین می نشاند تا خاطرات او را روایت کند. مایکل پولی بازیگری است که در تلویزیون کانادا با بازی در سریال "Slings and Arrows" شناخته می شود که سارا در آن نقش برجسته ای داشته است. مایکل پولی ، با لهجه تند انگلیسی ، با صراحت درباره رمز و راز این که دهه های قبل از تولد خودش چه کسی بوده صحبت می کند. او می گوید: "برای من روشن است که من همیشه آنجا هستم ، جایی در DNA جد من فقط منتظر به دنیا آمدن است. بنابراین ، این" من "منحصر به فرد ، حتی در رمز و راز نیستی ، همیشه وجود داشته است." رمز و راز آنچه در "نیستی" خود سارا اتفاق افتاده مرکز "داستانهایی است که ما می گوییم" است ، که در آن او از اعضای خانواده اش فیلم می گیرد که داستان چگونگی رابطه مادر و پدرش را تعریف می کنند که در نهایت منجر به لحظه ورود سارا می شود. زندگی آنها پولی بازیگر و کارگردان است. شاید او را در فیلم Stories We Tell هایی مانند "برو" و "آخرت شیرین" دیده باشید. اخیراً او به کارگردانی فیلم هایی مانند "دور از او" و "این والس را بردار" روی آورده است. این سومین ویژگی اوست و فقط ماهیت آن چیزهای زیادی راجع به او به عنوان کارگردان و به عنوان یک شخص می گوید.
در "داستانهایی که می گوییم" پولی از خانواده اش می خواهد (در مصاحبه های جداگانه) از ابتدا کل داستان پدر و مادرش را بگویید. ما از خواهران بزرگتر سارا جوانا و سوزی ، و برادرانش مارک و جان و از افرادی که چهره های مهم زندگی مادرش بودند ، می شنویم. در ابتدا به نظر می رسد خانواده او تا حدودی از این سوال مبهوت شده اند ، اما هنگام صحبت ، بیشتر و بیشتر آشکار می شوند. در دوران جوانی ، مایکل و دایان (مادر سارا) بازیگران صحنه ای بودند که عاشق یکدیگر شدند. رابطه به سرعت تحت عدم تعادل محبت شروع به سرد شدن کرد (او او را بیش از آنچه دوست داشت دوست داشت.) ما چیزهای زیادی در مورد دایان می آموزیم. او در سال 1990 وقتی سارا هنوز کودک بود ، بر اثر سرطان درگذشت و این داستان دایان است که بیشتر داستان را تشکیل می دهد. از طریق داستان ها و فیلم های خانگی قدیمی ، ما با دایان به عنوان شخصی روحی آزاد روبرو می شویم ، کسی که به نظر می رسید زندگی برای او یک کارناوال چرخدار است. او هرگز برای خانواده ، همسر ، فرزندان ، خانه ، مدرسه مناسب نبود. او بی مسئولیت نبود ، اما می فهمیم که او فقط برای تعریف ما از یک زندگی "عادی" طراحی نشده است.
در اواسط فیلم چیزی در مورد دایان فاش شد که اینجا فاش شد یکی از نکات جالب در مورد "داستانهایی که می گوییم" این است که وقتی خانواده سارا داستانهای بیشتری درباره مایکل و دایان تعریف می کنند ، لایه های بیشتری شروع به کنده شدن می کنند. ما چیزهایی درباره دایان یاد می گیریم که به نظر نمی رسد حتی سارا هم می داند. سپس تقریباً در اواسط نقطه فیلم ، به چیز دیگری تبدیل می شود. سارا بخش کاملاً جدیدی از خانواده اش را کشف می کند که هرگز نمی شناخت. نحوه واکنش او به سادگی باورنکردنی است. در مورد این موارد بدون اسپویلر نمی توان فهمید.
مستندهای سنتی ما را به این باور می رسانند که داستان هایی که می گوییم مجموعه ای از سر صحبت است. در بیشتر موارد ما درست می گوییم ، اما پولی با ساختارهای داستانی آزمایش می کند که احساسات احساسی بیشتری را در اختیار ما قرار می دهد تا آنجا که انتظار داشتیم. مصاحبه ها بسیار صمیمی است و هیچ دو نفر هرگز یکسان نیستند. از طریق داستان ها ، دایان به یک فرد پیچیده تبدیل می شود و فیلم مقطعی برای بررسی زندگی سارا و تأثیر آن بر او است.
در پایان ، ما احساس می کنیم که دیان را شناختیم. او زنی بود که احساس می کرد گرفتار شده است. او زندگی خود را به خانواده ای گره زده نمی دید ، اما در دام آنها گرفتار شد. به نظر می رسد که این یک کلیشه خسته به نظر برسد اما در حالی که پولی بیشتر و بیشتر حفاری می کند ، حقیقت هایی را که شکسته روایت سنتی است ، کشف می کند. داستانهایی که بارها و بارها گفته می شود ، راهی برای بیرون کشیدن الماس از روی ناهمواری ها ، پوشاندن نگاتیوها با نکات مثبت دارند. پولی مثبت و منفی مادرش را آشکار می کند و به ما اجازه می دهد تا او را به عنوان یک انسان ببینیم. او فردی پیچیده و عمیق بود. او خوشحال و در عین حال غمگین بود. این داستان پیوندهای عجیب و غریب خانواده و تأثیرات طاقت فرسای اسرار ماست.
دانلود فیلم Stories We Tell 2012 (داستان هایی که می گوییم) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
قبل از مطالعه صحبت های من باید فیلم را تماشا کنید. داستان هایی که می گوییم ارزش دیدن را دارد.
این فیلم، همانطور که رئیس چند بار به ما اطلاع داده است، در مورد مکان های مختلف دید در مناسبت های مشابه است. من این دیدگاههای متضاد را پیدا نکردم، همانطور که تحلیلگران مختلف علاوه بر آن مطرح کردهاند. در واقع، یک معکوس باورنکردنی - به نظر میرسد که اظهارات مختلف از یکدیگر حمایت میکنند. با این حال، تمایز بین طرح سارا پولی و آنچه واقعاً دیدم را کنار می گذارم.
ما دختر کوچکی داریم که متوجه می شود پدرش، که با او بزرگ شده است، پدر طبیعی او نیست. در واقع، مادرش بدون شک با دو نفر دیگر خوابیده است. همه، از جمله او، پدر را بهعنوان پدری شایسته و در عین حال فاقد تجهیزات برای ستایشی که مادرش تشنه اوست، نقاشی میکنند. به حدی که وقتی یکی از دختربچه هایش می شنود که او عاشقانه ای غیر مجاز داشته است، دختر برای او بسیار خوشحال می شود. در ثانیه بعد، وقتی هر یک از دخترها از سوء استفاده های مادرشان به خاطر محبت مطلع می شوند، همه از هم جدا می شوند.
پدر طبیعی سارا هیچ چیز در مورد جستجوی او برای یک خانم متاهل (یا تحمل پیشرفت های او، که در هر مقطعی شرایط بود) را نمی بیند و آرزو می کند که ای کاش مادر سارا از نیمه بهترش جدا می شد و در کنار فرزندانش می آمد تا با او زندگی کند. رابطه آنها ممکن بود کارساز بوده باشد، با این حال آنها زمینه های اصلی قدرت را برای یکدیگر داشتند - اجازه یک ماه و نیم آشنایی آنها با یکدیگر را داد. به طور تصادفی، کودک همجنس گرا از این که پدرش در مورد رابطه جنسی دهانی تردید داشت، ناامید است. با فرض اینکه این آخرین اظهار نظر از رنگ آبی در مکالمه من بیرون میآید، این دقیقاً همان چیزی است که در فیلم Stories We Tell احساس میشد.
ما متوجه میشویم که مادر سارا به میزان قابلتوجهی بیشتر از آنچه پدرش میدهد به رابطه جنسی نیاز داشت، و این ایده ایجاد میشود که ستایش و رابطه جنسی دقیقاً یکسان هستند: مادر سارا به عشق و رابطه جنسی بیشتری نیاز داشت تا نیمه بهترش. نیمه بهتر او این را میدانست و از این رو از این که او تعهدات بیرونی داشت با توجه به این واقعیت که در غیر این صورت میتوانست او را ترک کند، سپاسگزار بود.
سارا متوجه میشود که مادرش برای خاتمه زودهنگام (او) را رزرو کرده است و در واقع زمانی که دیدگاه خود را تغییر میدهد، به سمت این روش رفته است. به نظر میرسد مادرش همیشه میدانست که پدر واقعی کیست - صرف نظر از اینکه در دورهای که به آن اشاره میشود با چیزی شبیه به سه پسر همخوابه بوده است - زیرا مادر سارا گهگاه عکسهای سارا را برای پدر طبیعی ارسال میکرد.
پدر غیرارگانیک سارا، کسی که او بزرگ شد و او را پدر خطاب میکرد، به نظر میرسد که این احساس را میکند که او این کار را انجام میدهد که او بیشتر از همه مراقبت میکند، و او بیشتر از همه مراقبت میکند. این همان چیزی است که او می گوید با فرض اینکه او جوان خودش بوده است، ممکن است فرد برتری بوده باشد، یا بیشتر متأسف باشد، اما اینکه سارا خاص بود.
آیا پدر غیرطبیعی او (پدر) مادرش را دوست داشت؟ این طور نشان می دهد، و حقیقت را می گویم وقتی مادرش گرد و غبار را گاز می گیرد، او له می شود. وقتی از تعهد مادرش باخبر شد، می گفت عصبانی است؟ نه. او بحث میکند که چگونه این افشاگری او را به دختر (در آغوش گرفته؟) خود نزدیکتر کرده است و به یاد نمیآورد که چنین آغوشهایی را با او معامله کرده باشد، همانطور که اکنون که داستان منتشر شده است انجام دادهاند. او میگوید "هیچ چیز تغییر نکرده است"، با این حال او به همپوشانی همه اعضای خانواده نزدیکش دعوت میشود، و به طور خاص با پدر طبیعیاش در آغوش میگیرد.
بهرغم آسیبدیدگی، به نظر میرسد هیچکس از کسی خشمگین، ناامید یا حتی آزرده نیست. سارا به طور خاص در تمام این موارد روحیه ی خونسرد و خونسرد خود را حفظ می کند.
آیا من به خاطر همه اینها سرزنش می شوم؟ خیر. این حیرت انگیز و اساساً سطحی است. به همین دلیل است که فیلم ارزش تماشا را دارد.
به احتمال زیاد داستانی وجود دارد که ما متوجه نشدیم که چگونه پدر سارا به جایی رسیده است که خود را کاملاً بی شرف می بیند. به نظر می رسد که او فردی کاملاً خرد شده است، اما با قلبی شایسته. وقتی خواهران سارا پس از اطلاع از تعهدات مادرشان از تعهدات ازدواج رهایی یافتند، نمیتوانم به این فکر نکنم که همسرشان چه احساسی داشتند در زمان طلاق؟
ماد سارا وقتی به خاطر «پدر» سارا سر به زیر میکشید، دستش را گرفت و به این ترتیب از این شوهر اول جدا شد. این همسر اول از جدا شدن و به دست آوردن سرپرستی کامل فرزندان خود (اولین بار در کانادا) مشکل داشت. فامیل سارا گزارش می دهند که در این رابطه توسط نامادریشان مورد سرکوب قرار می گیرد و مادر سارا برای بازگرداندن بچه هایش به این خانه مضر همیشه گریه می کند. ای کاش سارا به طور کامل این بدرفتاری اعدام شده را پوشش می داد. ملاقات با نامادری و شوهر اولش چطور؟
واقعیت ها و ملاقات ها در روایت سارا پولی ایده طراحی و پیوندهای یک خانواده را بازگو می کند. همه جا ضبط شده بود و با گیره های قدیمی پر شده بود. ایراد مهم آن به گمان من این است که هیچ کس در هیچ نقطه ای برخاست و چیزی را با صدایی خشمگین، آزرده، فریب خورده و آسیب دیده بیان نکرد.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.