در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Stroszek 1977... لطفا منتظر بمانید ...
مردی الکلی که به تازگی از زندان برلین آزاد شده، به دوست قدیمی خود و زنی غریبه در رسیدن به رویای خود برای ترک آلمان و رسیدن به زندگی بهتر در ویسکانسین می پیوندد...
در برلین ، یک مرد الکلی ، که به تازگی از زندان آزاد شده است ، در رویای مصمم به دوست پیر و...
«برونو استروژک» (برونواس.) از زندان آزاد مي شود و به «اوا» (ماتز) برمي خورد، خيابان گردي که کارگزارهايش او را مدام آزار مي دهند. «برونو» او را با خود به آپارتماني مي برد که دوستش «شايتس» (شايتس) برايش نگه داشت، و نوازندگي در خيابان ها را از سر مي گيرد. خيلي زود «برونو» تصميم مي گيرد (با پول «اوا») هم راه «شايتس» به امريکا، نزد خواهرزاده ي «شايتس» در ويسکانسين بروند...
دانلود فیلم Stroszek 1977 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
چه ترکیبی غیرقابل طبقه بندی/هر فیلمی که Stroszek است. من شرط می بندم که اگر گونزو کبیر (بله، ماپت) از آلمان بود و به دنبال ایجاد یک نگاه تراژیک-کمیک در سفر یک مرد در بخش روستایی آمریکا بود، احتمالاً این همان عکسی است که گونزو بزرگ (بله، ماپت) می ساخت. آخرین سکانس کاملاً منطقی است، اینطور نیست). در حقیقت، این ورنر هرتزوگ در متمرکزترین و بدون حاشیهاش است، یک اثر هنری وحشی و اصیل که لحن آن از واقعیت خشن، رئالیسم مستند (یا اینطور که ممکن است فکر کنیم)، تا درام بدون «نغمه» آن، و نام تجاری طنزی که فراتر از قلمرو معمول است و فقط به این معنا طنز است که می دانید چیزی مورد تمسخر قرار می گیرد. در واقع، من میتوانم بگویم بیست و پنج، سی دقیقه آخر این تصویر خندهدارترین است، و حتی در این دقایق، حس غم و اندوهی نسبت به اتفاقی که با برونو استروسک (برونو اس.، به نوعی خودش، من) فرض کنید، مرز بین داستان و واقعیت آنقدر مبهم است که هرتزوگ تنها راهی است که می تواند کارها را انجام دهد) و اینکه چگونه دوست دخترش (اوا ماتس) او را ترک می کند و بهترین دوست و همسایه اش پس از سرقت مسلحانه از یک فروشگاه دستگیر می شوند. حدس میزنم در زیرزمینی در کنار یک بانک.
اما هر چیز عجیب و غریب و نوعی ویژگیهای پیش پا افتاده روزمره که دست به دست هم میدهند با فیلم Stroszek زمینه بزرگتری داده میشود. من در واقع بعد از دیدن «زمان مدرن چاپلین» و دیدن اینکه چگونه می توان با این دو مقایسه کرد، کمی بیشتر به آنچه در حال وقوع بود علاقه مند شدم. البته، هرتزوگ هرگز نمیتوانست کسی باشد که کمدی فیزیکی احمقانهای را که بخش عمده فیلمهای چاپلین را تشکیل میدهد، القا کند، اما شباهتی وجود دارد که مرا شگفتزده کرد و به من کمک کرد که واقعاً به آنچه در مورد این شخصیتها میگذرد اهمیت بدهم - هرتزوگ، زیرا تمام حماقتهای نهایی را نشان میدهد، استروزک را دوست دارد، یا حداقل سعی نمیکند او را بهعنوان یک هدر دادن کامل زندگی نشان دهد. و اگر تقریباً به این ترتیب از بین برود (به هر حال استروزک یک مست دائمی است که اخیراً از بیمارستان روانی مرخص شده است و هرگز نمی تواند به غیر از مکانیک بودن یک بار در ایالات متحده به کار ثابتی دست یابد)، آن را جبران می کند. تا چه حد او حتی به ایوای بسیار ناقص تر نیز اهمیت می دهد. او آنها را در چارچوبی از جامعه و تمدن و همچنین صرفاً طردشدگان مستقل میبیند (راندهشدگان یکی دیگر از مقایسههای چاپلین هستند) بدون ذکر شخصیتهای جانبی، هر دو بسیار ظالم و بدجنس مانند آلمانیهایی که استروزک را قلدری میکنند و اوا را کتک میزنند. یا همکاران حواس پرت و افراد بسیار رسمی وام مسکن/وام. بنابراین، به نوعی، هرتزوگ طرف دیگر چیزی را که معمولاً در تلاش چاپلین مییابیم، میپذیرد، که شامل بدبینی (حداقل بدبینی)، ناامیدی، و جایگزینی اخلاق با حس شوخ طبعی واقعاً پیچیده است. نه این که شکل مستند، بیش از هر چیز، سر خود را به کار خیره کند.
غیر از بخش اعظم آنچه قبلاً ذکر کردم - استروزک، اوا، داستان زیادی برای گزارش کردن وجود ندارد. و همسایه سالخوردهشان از وضعیت خشن و بیرحمانهای که در برلین به سر میبرند میگریزند (تفسیری مختصر اما جالب در مورد آلمان نیز)، اما در شهر کوچک ویسکانسین زندگی چندانی در راستای رفاه پیدا نمیکنند. به زودی، استروسزک زمانی که خانه تریلر خود را گم میکند، تنها میشود، اوا او را پس از سرکشی مستی که ادامه میدهد و البته سرقت ناموفق فوقالذکر، ترک میکند. او بهطور تصادفی به شهر کوچک دیگری میرود، داستان خود را برای یک مرد تصادفی تعریف میکند و سپس در حالی که کامیونش در آتش میسوزد، پس از عبور از کنار مرغی که در حال رقصیدن است، در یک تله اسکی گرفتار میشود. در تمام این مدت برونو اس. نقش این مرد را بازی میکند که هیچ مشتی ندارد و به همان اندازه بازیگری غیرحرفهای است که در دوران نئورئالیستی قدیم وجود داشت. اوا هم وقتی این نقش را بازی کرد هنوز آنقدرها بازیگر نبود. و بسیاری از اوقات (دیوید لینچ در مصاحبه ای به این موضوع اشاره کرد که در وسط شروع به تماشای فیلم کرد) مانند تماشای یک مستند از این افراد است که به روش های معمولی طبقه کارگر نشان می دهد که چگونه آنها گیر می کنند و هر شانسی برای این کار وجود دارد. "رویای آمریکایی" له می شود. هیچوقت نمیتوان مطمئن بود که چه کسی بازیگر است یا نه، اما واقعاً فرقی نمیکند. بسیاری از آن از دلخراشترین سینماییهایی است که در این مدت دیدهام- لحن تلخی نسبت به نظام، هر سیستمی، و غمی است که همیشگی است، یعنی شاید تا پایان.
قابل توجه این است که چقدر در طول فیلم خندیدم. حتی در صحنههای قبلی، زمانی که دلهرهآور بود، نوع رفتار در بخشها، و بهویژه نتهای دیالوگ، از تصادفی کاملی بود که در آثار هرتزوگ فراوان است. اما فقط باید به استروسک نگاه کرد تا حس شوخ طبعی هرتزوگ را در میان تفسیرهای اجتماعی و ناامیدی به طور کامل کار کند. دو سکانس خنده دار - عدم تحمل دزدی مسلحانه - صحنه حراج (آن پسر، وای، فقط وای تنها چیزی است که بعد از آن می توانم بگویم) و مرغ رقصنده. بخش بزرگی از جذابیت عجیب صحنه مرغ در حال رقص، موسیقی است، با صدایی پوچ واقعی در نواختن سازدهنی و آواز زاری. در طول سالها، بسیاری از اهمیت مرغ رقصنده، بهویژه بهعنوان پایان تصویر، تعجب کردهاند. در حالی که خود هرتزوگ ادعا می کند که این استعاره از چیزی است که او نمی تواند آن را بیان کند، یکی از دوستان گفت که می تواند سرمایه داری یا مرغ به عنوان نماینده برونو استروسک یا به طور کلی یک آمریکایی باشد. من نمیخواهم هیچ نتیجهگیری عجولانهای انجام دهم، و از این طریق خوشحالم - تنها چیزی که میدانم این است که یکی از خندهدارترین فیلمهای سه دقیقهای است که تا به حال از اروپا بیرون آمده است. این داستان نهایی، تراژیک-کمیک هرتزوگ در مورد مردی در اعماق پایین خود و جامعه اش است. A+
دانلود فیلم Stroszek 1977 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"آدم به کمی دیوانگی نیاز دارد، وگرنه هرگز جرات نمی کند طناب را قطع کند و آزاد باشد." – نیکوس کازانتزاکیس
"Amerika ist wunderbar!" - رامشتاین
بسیاری از فیلمهایی که «سینمای جدید آلمان» را تشکیل میدهند، دورهای در سینمای آلمان که از اواخر دهه 1960 تا اواسط دهه 1980 ادامه داشت، به بررسی و کنار آمدن با استعمار فرهنگی برآمدهاند. بر آلمان غربی توسط آمریکا پس از جنگ جهانی دوم.
ویم وندرس، مارگارت تروتا، راینر فاسبینر و ورنر هرتزوگ با فیلم هایی مانند "دوست آمریکایی"، "پادشاهان" نام های بزرگ این جنبش بودند. جاده، «استورشک» و «ترس روح را می خورد». اما اگرچه ممکن است «استورشک» هرتزوگ از نظر مضمونی نمونهای از جنبش باشد، اما در فیلم Stroszekشناسی خود هرتزوگ که فیلمهایش حداقل در آن زمان تمایل داشتند در گذشته اتفاق بیفتند و اغلب به صورت تمثیلی یا قرون وسطایی ساختار میگرفتند، کمی ناهنجاری است. افسانهها.
"Storszek" با یک موسیقیدان ناپایدار ذهنی، برونو استروسک، که از زندان آزاد میشود، آغاز میشود. این شخصیت از زندگی برونو شلاینشتاین، بازیگری که در واقع نقش استروزک را در فیلم Stroszek بازی می کند، الگوبرداری شده است. «استورزک» که نمونه کارهای هرتزوگ است، بنابراین بی زحمت داستان و مستند را در هم می آمیزد، برونو، که همیشه در مقابل دوربین هرتزوگ ناراحت به نظر می رسد و در داستانی تخیلی مبتنی بر زندگی خودش، «مثل خودش عمل می کند».
مانند بسیاری از فیلم های هرتزوگ، داستان از طریق چندین قسمت نمادین روایت می شود. اقدام اول: آلمانی خیس و ظالم پر از دلالان و فاحشه های خشن. نمادهایی مانند یک قایق در حال کوچک شدن و یک پرنده که مصادره می شود سپس به بیرون ریخته می شود، پس از آن برونو یک فاحشه را "نجات" می دهد و به امید اینکه زندگی بهتری برای خود بسازد به آمریکا سفر می کند.
وسیع و به ظاهر. بدون محدودیت، آمریکا در ابتدا به عنوان مکانی برای امکان و آزادی به تصویر کشیده می شود. با این حال، به تدریج، هرتزوگ شروع به پر کردن این جهان با مجموعه معمولی خود از آدم های عجیب و غریب و شخصیت های گروتسک می کند. سپس نمادها و داستانهای فرعی نمادین بیشتری آشکار میشوند: داستان یک قاتل محلی و جسد قاپی، این واقعیت که زادگاه جدید برونو زادگاه اد گین بود، کشاورزان متخاصمی که بر سر یک نوار نازک زمین با هم میجنگند، وسواس فکری با فلزیابها، یک دیوانه. اصرار پیرمرد مبنی بر اینکه مردم مغناطیسی هستند و مرده ها میدان مغناطیسی ساطع می کنند، پیاده روی خطرناک در حوضچه های یخ زده، چوب شور، خانه های متحرک، تله اسکی و غیره.
نتیجه پایانی: در آخرین قسمت فیلم، لبه مستندسازی ساختگی «استورشک» کاملا جای خود را به نوعی سورئالیسم آشکار می دهد. و بنابراین هرتزوگ مجبور میکند برونو خانهاش را از دست بدهد، دوست دخترش را (که به فحشا بازمیگردد و او را به خاطر یک کامیون چاق رها میکند)، و یک دزدی بیکفایت، همه به مبلغ 32 دلار و یک بوقلمون روز شکرگزاری را از دست میدهد. برونو که توسط پلیس تعقیب میشود، سپس به شهری ناامیدکننده فرار میکند که درآمد اصلی آن یک شهربازی بزرگ است که توسط سرخپوستان بومی اداره میشود و مملو از ماشینها، تابلوهای نئونی، نماهای پلاستیکی زیبا، و مجموعهای از وسایل ساختگی سرگرمکننده است.
/>
برونو در جستجوی فرار، سوار یک تله اسکی می شود. او فکر میکند که او را به کوهها میبرد، به مکانی بهشتی، اما مطمئناً تلهاسکی در یک حلقه گیر کرده است و نمیتواند او را به جایی برساند، مگر درست همان جایی که از آنجا شروع کرده است. برونو با درک این موضوع که رویای آمریکایی واقعیت آلمانی است، به خود شلیک می کند و خودکشی می کند.
شات پایانی فیلم جوجه انفرادی است که در یک خانه تفریحی به دام افتاده است و می رقصد (به طور خودکار، ظاهراً بدون آن). فکر) در قفس و برای بذر پرنده احمق ساختن. البته این تله خود برونو است: افسانه سیزیف به شکل مرغ، زندگی به یک سیرک تبدیل شده است که قابل تامل نیست. ایان کرتیس، خواننده گروه جوی دیویژن، لحظاتی پس از تماشای این سکانس، خود را در آشپزخانهاش حلق آویز میکرد.
سینمای هرتزوگ، سینمای دیوانهها است (تیموتی تردول در «مرد گریزلی»، نقشهای متعدد کلاوس کینسکی، عارفان مختلف و پیامبران مضطرب در سراسر فیلمشناسی هرتزوگ و غیره دیده میشوند. چیزی که خیلی خوب است این است که شما هرگز مطمئن نیستید که این افراد چقدر دیوانه هستند و هرتزوگ چقدر می خواهد که شما نسبت به آنها دلسوز باشید. اما در حالی که به راحتی می توان برونو را به عنوان یک مرد-کودکی ساده و دوست داشتنی با چند پیچ در سرش باز کرد (او همینطور است)، نکته نهایی هرتزوگ سه برابر است. بله، شهربازی ممکن است دیوانه ها را با خشونت از ماشین هایش بیرون بیاندازد، دیوانه هایی مانند برونو که یا توهم را رد می کنند یا آنقدر آسیب دیده اند که نمی توانند با آن کنار بیایند. اما آن "جوجه ها" که ماشین آلات آنها را رد نمی کند، بسیار دیوانه تر هستند. «عادی بودن» غیرمنطقی است و در فیلم Stroszekشناسی هرتزوگ اغلب دیوانهها هستند که این را واضحتر میبینند. یا همانطور که هارلن اسمیت یک بار گفت: "بینش خارق العاده از ماهیت واقعی واقعیت به جنون هم شکل است."
8.5/10 - به طور مناسب، Stroszek در همان سالی با "سر پاک کن" لینچ ساخته شد. لینچ دههها بعد با «داستان مستقیم» از زبان فیلمی یا فراداستان مشابهی استفاده کرد. Stroszek آنقدر مبهم است که نمیتوان آن را به عنوان ضربهای به آمریکا و سرمایهداری متاخر تلقی کرد. هرتزوگ اساساً یک اگزیستانسیالیست است، و هر چه انگشتش را به سوی ایالات متحده نشانه می رود، به آلمان نیز اشاره می کند.
دانلود فیلم Stroszek 1977 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
برونو یک سرگرم کننده جاده ای است که در برلین از زندان آزاد شده است. در یک بار در نزدیکی، او با فاحشه ای به نام اوا آشنا می شود که با او نقل مکان می کند. دلالهای او مرتباً به هر دوی آنها حمله میکنند و آنها را مجبور میکنند در یک نقطه به انبار برونو بروند و آن نقطه را از بین ببرند. پس از اینکه همدم بزرگتر برونو، آقای شیتس، ترتیبات خود را برای نقل مکان به ویسکانسین اعلام کرد، برونو و اوا تصمیم گرفتند با او همراه شوند تا بار دیگر در آمریکا شروع کنند. هر چند که ممکن است، معلوم است که امکانات آنها ممکن است به شدت بهبود نیابد، همانطور که در نمایش کمیک پر زرق و برق ورنر هرتزوگ "Stroszek" می بینیم.
یک فیلم قوی و عمیقاً تکان دهنده، "Stroszek" بدیع و خارق العاده است این تصویری ظریف از زندگی در حاشیه جامعه است که عموماً تأثیرگذار است. شخصیتهای هرتزوگ جلوههای قابلتوجهی معقول هستند و داستان او سرشار از قدرت است. فیلمی در مورد رویاهای شکسته و تراستهایی که موضوعات آن کلی و تصاویرش جذاب است. گاهی اوقات، فیلم دقیقاً تیز شده احساس بداههگویی یا تحریک لحظهای میکند. که نماینده ای است برای ایده بی پیرایه آهنگسازی و سرود هرتزوگ. با وجود این، طنز زیادی در «استروزک» وجود دارد، در نهایت یک نمایش ترسناک در مورد وضعیت انسانی درون دنیای بی احساس ما چیزهای زیادی می گوید.
«استروزک» هرتزوگ را با توماس مائوچ، فیلمبردار، یکی از فیلمها، پیوند میزند. هم تیمی های مداوم او روش شناسی طبیعت گرایانه ماخ به فیلم حسی شبیه به روایت می دهد که اعتبار جعلی داستان هرتزوگ را تقویت می کند. کنار هم قرار دادن راههای ورودی و جادههای خفهکننده عقب برلین با مناطق بیکران ویسکانسین جذاب و قابل دوام است. در شغل فیلمبردار، هرتزوگ به طور معمول از Mauch، Jörg Schmidt-Reitwein یا Peter Zeitlinger استفاده می کند. ساخته شده توسط دو جزء آخر به طور کلی سبک سازی بیشتر و نورپردازی استادانه، و دارای یک محیط فانتزی مانند. برای نمایشی با محوریت انسان مانند «استروزک»، همان طور که شکوه و عظمت ترسناک جلوههای بصری بعدی ثابت میکند، صحت رویکرد ماخ بسیار مناسب است.
فیلم موسیقی متنی بارومتری را به نمایش میگذارد و ملودیها را با هر ظاهری برجسته میکند. از سانی تری و چت اتکینز. دیوید لینچ بارها بیان کرده است که یک فیلم مثمر ثمر شامل «صدا و تصویر در حال حرکت در طول زمان» است و در صحنهها، تصاویر و صداها باید یکدیگر را کامل کنند. همانطور که آنها به طرز خیره کننده ای در سراسر "Stroszek" انجام می دهند. «جان گمشده پیر» تری بهویژه در یک صحنه در پایان فیلم به خوبی استفاده میشود که مدتها پس از پخش تیتراژ در ذهن باقی میماند (همانطور که آشکارا در هرتزوگ انجام شد؛ او سالها پس از این واقعیت دوباره از ملودی استفاده کرد. هرتزوگ گفته است که دوست ندارد در مرحله تغییر به تنهایی با فیلمهایش «مقابله» کند و تا سال 1984، Beate. Mainka-Jellinghaus در طول آن چرخه در تمام کارهای هنری خود به او کمک کرد. کار آنها برای «استروزک» بینقص است، و فیلم سرعت ثابتی دارد که هرگز کاهش نمییابد. علاوه بر این، طرح تنظیم شده آرام است، اما به طور استثنایی ریگ دار. نواحی گسترده به نظر می رسند، و ساینده بودن ظاهر آنها بر تأثیر کلی حساب می افزاید.
«Stroszek» برونو اس را به عنوان قهرمان داستان بازی می کند. برونو که تا حدودی بدون کمک هیچ کس جان می گیرد، اجرای شاهکاری با عمق زیاد، ضعف و تجسم نزدیک به خانه ارائه می دهد. او کسی است که شما فوراً با او گرم میشوید، و احساسات شما را در تمام وجود دارد. همانطور که اوا ماتس، مجری اصلی و متخصص اصلی، اوا فاحشه را هم بازی میکرد. سادگی اجرا و دستیابی او تأثیر دائمی بر روی تماشاگر دارد و احساس می کنید که او واقعاً روی برونو تمرکز می کند. به همین ترتیب، نوبت شگفتانگیز کلمنس شیتز در نقش آقای شیتز مسنتر و کمیک و گروهی از جوجههای نمایش، شایسته توجه است. که مهم ترین کارها را انجام می دهند (صرف نظر از ناتوانی جدی نگاهشان).
یک درام باورنکردنی و کم اهمیت، "استروزک" بی نظیر هرتزوگ است. داستان با داشتن یک فیلمنامه هوشمندانه و طنز کامل و نمایشی به اندازه ای معادل، پرشور است و از بینش کلی انسان بحث می کند. Stroszek که به طور مداوم تغییر می کند و با سبک بصری خاصی فیلمبرداری می شود، جاودانه و شگفت انگیز است. این داستان از رویاهای شکسته که به سختی می توان از آن چشم پوشی کرد، با بازی تاکیدی و برجسته کردن یک موسیقی متن احساسی پر از آهنگ های عفونی.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.