در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Sultanat 1986... لطفا منتظر بمانید ...
شاه رهبر قبیله موگال در آسیا است. وقتی خبر رسید که راهزن ، رازولی و باندش می آیند تا به منطقه خود حمله کنند ، متحجر می شود و از مردمش می خواهد که
شاه رهبر قبیله موگال در آسیا است. وقتی خبر می رسد که راهزن ، رزوللی و گروهش برای حمله به منطقه خود می آیند ، او متحجر می شود و از مردمش می خواهد که خانه را ترک کنند ، اما ژنرال خالد به او اطمینان می دهد که این کار را انجام ندهد.
شاه بزرگ مغول ها بعد از فتح اسیا متوجه حمله ای دیگر به خودش میشود و بعد از عقب نشینی پسر وی بدنیا می اید که نامش را سلطان مینامد و....
دانلود فیلم Sultanat 1986 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
موکول آناند فقید و فیلیپ دیتون آنچه را که می توان به عنوان یک زباله معمولی دهه 80 ماسالا-حماسه-از نوع ماسالا توصیف کرد، هماهنگ کرده بودند. نکته مفید در مورد چنین فیلم هایی برای عنصر (تصادفی) سبک دل آنهاست. نمیتوانم خودم را از تماشای Sultanat محدود کنم، زیرا چه کسی میتواند فیلمی را که سریدوی و جوهی چاولا در آن بازی میکنند رد کند؟ در هر صورت، حتی در هر صورت، Sultanat به این دلیل جذاب است که یکی از آن فیلمهای «بد که خندهدار است» است.
شخصیتهای مرد، سرخپوستان خاورمیانهای ماچوی معمولی هستند که تا زمانی که دلیل شجاعانهای وجود داشته باشد، از ریختن خون بدشان نمیآید، اما دیدگاه مثبت دیگر این است که شخصیتهای سریدوی و جوهی هر دو بخش اصلی قدرت هستند. چون بسیار (آنها دقیقاً نابغه نیستند) و با در نظر گرفتن این که مردها اساساً با خانم ها مانند افراد پایین ترشان برخورد می کنند، پرنسس یاسمین و زارینا می دانند چگونه موضع خود را حفظ کنند. داستان نوعی انتقام / پر انرژی / منزوی است - پس از ورود به جهان و پیوستن دوباره پس از 20+ سال / اتمام شاد با مرگ پدر و غیره. هر یک از عناصر یک فیلم احمقانه دهه 80 را دارد، مانند: وادار کردن قهرمان به حرکت (در واقع، ما شاهد چند حرکت خارق العاده از سریدوی هستیم)، افسانه شاهزاده خانم مغرور را ربوده و او را برای جلب محبت او شرمنده می کند، اشرار متعدد، ملودیهایی که ظاهراً ظاهر میشوند و غیره.
در اینجا چند نمونه از صحنه های ناخواسته جالب را مشاهده می کنید: سامیر و زرینا از هواپیما با چتر نجات می پرند. آنها باید به یک بیابان برسند، همانطور که سرنوشت می خواهد، آنها مستقیماً در یک گودال 50 سانتی متری از یک تله شنی می افتند و از هم اکنون بلافاصله مکیده می شوند. شاهزاده خانم یاسمین بدشانس توسط اراذل و اوباش ربوده می شود و «سهوا» به اطراف سیلی می زند که هولیگان ها با یکدیگر درگیر می شوند که چه کسی عزیز را به دست آورد. سپس، در آن نقطه، یک داستان عاشقانه وجود دارد، که فقط دو گفتار است - رمزگشایی شده از طریق ارجاع کلمه، بین دارمندرا و یک جوجه سفید چاق. این جوجه سفید بدبخت، که سرگرم کننده وحشتناکی است، دارد نقش فردی را بازی می کند که هندی را نمی فهمد و هر بار که عزیزش خالد یک رد و بدل کلاه قدیمی ارائه می دهد، باید کلمه مرجع را مطالعه کند تا غبغب او را درک کند و حماقت او را به اشتراک بگذارد.
همانطور که انتظار می رود، کار دوربین کسل کننده است. گروهبندی فعالیتها، امتیاز پایه، نشانههای صوتی و نور ضعیف هستند. در مورد بازیگری، امریش پوری و شاکتی کاپور به خوبی زندگی پستتر و پوچ را بازی میکنند. Radiant Deol و Dharmendra بسیار افتضاح و در عین حال سرگرم کننده هستند. کاران کاپور وحشتناک است، اما به طور مشابه سرگرم کننده است. سریدوی و جوهی چاولا میدانند که چگونه با وجود شخصیتهایی که بهطور ناکارآمد ساخته شدهاند بدرخشند. سریدوی به خوبی "طعم شاهزاده خانم" را از بین می برد و چاولا در مورد کار معرفی خود مثبت است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.