در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Switch 1991... لطفا منتظر بمانید ...
"استیو بروکس" یک انسان جذاب و نمونه کامل یک انسان با اعتماد به نفس است. متاسفانه یک روز او به دست یکی از دوست هایش به قتل می رسد. در بهشت جایی برای مرد هایی مثل او نیست به همین او در غالب یک زن به زمین فرستاده می شود...
یک زن ستیز جنسی توسط یکی از معشوقه های سابقش کشته می شود و سپس به عنوان یک زن در می آید.
استیو بروکس یک نژادپرست و نمونه اولیه ماچو است. متأسفانه یک روز او توسط یکی از دوست دخترانش کشته می شود. اگرچه در بهشت جایی برای مردانی مانند او وجود ندارد و او را در بدن زنی به زمین بازمی گردانند تا او ببیند که مردان مانند یک زن قبلی چگونه با زنان رفتار می کنند
والی مارس روان رنجور (جیسون بیتمن) یک نقطه روشن در زندگی خود دارد: دوستی او با کاسی (جنیفر آنیستون). وقتی کاسی با استفاده از اهداکننده اسپرم قصد خود را برای باردار شدن اعلام میکند، والی فکر میکند که او مرد خوش شانسی خواهد بود، اما کسی شخص دیگری را در ذهن دارد. در حالی که در مهمانی لقاح Kassie مست است، والی اسپرم خود را جایگزین اسپرم اهداکننده میکند، سپس بیهوش میشود و چیزی به خاطر نمیآورد. هفت سال بعد، والی با پسر کسی آشنا میشود که بهطور عجیبی برای او آشنا به نظر میرسد.
دانلود فیلم Switch 1991 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
Switch می تواند خیلی بیشتر باشد. بلیک ادوارد میتوانست یک گروه طنز در مقیاس کامل خلق کند، در حالی که واقعاً تا حدودی سرگرمکننده بود، دارای جهتگیری جالبی بود، اما در آن نقطه از هیچ جا به یک تقلید جنسی بیش از حد درهم تبدیل شد که بسیاری را ارسال میکرد. پیام ترکیبی این بود که در پایان فیلم، سرعت به طور قطعی تغییر کرد و از الان جالب نبود، یا تماس با آن عجیب شد. بین "Tear's of Enderment" و یک فیلم تلویزیونی ساخته شده در Trademark قرار داشت. در حال حاضر هیچ چیز بدی در مورد این مقایسه ها نمی توان گفت، در حالی که شما فیلمی را تماشا می کنید که باید یک طنز خنده دار در مورد مبادله جنسی باشد، پس ناامید شدن قابل توجیه است. به عنوان مثال، طرح داستان روی کاغذ خوب است، اما وقتی به پرده بزرگ راه پیدا می کند، دلیل آن ساختارش را از دست می دهد، به دلیل تمایل کارگردان به از دست دادن تجسم فیلم، برای پیچش های پیش پا افتاده و پیش بینی نشده ای که به جایی نمی رسند. استیو که فیلم حول محور او می چرخد، یک خوک نر با سر گاو است که هیچ توجهی به خانم ندارد. پس از آن، در آن نقطه، او با آنها رفتار می کند، همانطور که هر تعمیم عمومی مردی با آنها رفتار می کند. مثل خاک بنابراین سه نفر سابق او از رفتار او به اندازه کافی لذت بردند و به او شلیک کردند و او را کشتند. بنابراین وقتی استیو تلاش میکند وارد بهشت شود، به او اطلاع داده میشود که باید معقول برگردد و بانویی را بپذیرد که او را گرامی بدارد و اگر موفق شد از دروازهی باشکوه اجازه میدهد. به هر حال یک ترفند وجود دارد که او باید به عنوان یک خانم به زمین بازگرداند! صدا تا اینجا عالی است؟ نه! زمانی که استیو بهعنوان خواهر استیو روی زمین ظاهر میشود، به جای اینکه دوست دختر سابقش را به خاطر درگذشت او توجیه کند، و یکی دو چیز را به آنها نشان دهد، یا در هر صورت، درگیر کمک به یک فرد وحشتناک بیدفاع برای فهمیدن اینکه چگونه با یک خانم رفتار کنید، طرح داستان نادیده میگیرد که بهطور منظم بررسیشدههای تقلید آمیز تجارت جهتگیری را انجام میدهد و فیلم به سادگی به یک بازی طولانی مدت تبدیل میشود.
استیو یک مرد پیشرو است، بنابراین وقتی یک خانم است. شوخی های غیرقابل انکار در دام زن بودن است. قدم زدن با پاشنه بلند، آرایش کردن، مرتب کردن موهایتان، لباس پوشیدن مناسب، و فهمیدن اینکه چگونه می توانید به عنوان یک شی جنسی برای مردان نگاه کنید. این شوخیها در تمام طول فیلم پخش میشوند که پوشیدن آن یک قطعه باریک است. بنابراین در مرکز این شوخی های دلخراش با شخصیت لورانی براکو که یک لزبین است آشنا می شود. سوار میشوند و صحنهای را که احتمالاً احمقانهترین صحنه لزبین PG در تمام دوران است، ترک میکنند. هیچ اتفاقی نمی افتد، با این حال، وحشتناک تر از آن چیزی است که ممکن است رخ دهد. پتانسیلی وجود داشت که آنها را دور هم جمع کنیم، خنده های بیشتری را در قالب طنز کمتری به خنده بیاوریم، و می توانست داستان را پیش ببرد، با این حال بلیک ادوارد باعث می شود که ارتباط فزاینده بین این دو به نظر برسد که چیزی خارج از کلمه L است. و پس از آن آنچه را که بین آن دو اتفاق افتاده دور بیندازید، طوری که گویی هیچ وقت به نتیجه نمی رسد. پس از آن همه چیز به سادگی تبدیل مداری کامل به بی معنی و چه در شعله های آتش! شما می توانید تصور کنید که این نشانه یک طنز است، اما زمانی که هیچ خنده ای برای آن وجود ندارد، سخت است که فکر کنیم واقعاً در حال تماشای یک پارودی هستید. و علاوه بر این، تم تقلید و ستون فقرات در بسیاری از سوالات بی پاسخ به هم ریخته است، به عنوان مثال، آیا قتل اشکالی ندارد؟ برای مردها اشکالی ندارد که با خانمها مثل شیء برخورد کنند، و برعکس و بار دیگر سوالاتی که به سادگی فیلم را برای شما که آن را ندیدهاید از بین میبرد، اما آیا این یک چیز وحشتناک خواهد بود؟
br/> بازی در Switch عالی است زیرا میتوانست وحشتناک باشد، و بیش از حد بازی کرد که به خنده دست پیدا کند، اما اینطور نیست. الن بارکین به طور موثر در یک مرد گرفتار در بدن یک ماده عمل می کند. حتی گاهی به یاد نمی آورید که او نقش یک مرد را بازی می کند، و به سادگی فکر می کنید که او مردی است که نقش یک زن را بازی می کند. علاوه بر این، به موهای روشن بلند زیبایش بروید، چه مویی! بقیه بازیگران مکمل با شخصیت تایید شده و ناتمام خود به خوبی عمل کردند. هیچ کس وحشتناک نیست، با این حال در آن مرحله هیچ کس و حتی الن بارکین نمی توانند مانع از تبدیل شدن این طنز به گزینه ای متفاوت از یک تقلید مسخره شوند، با این حال آنها واقعاً بیشترین تلاش خود را می کنند.
همه در این جهت گیری طنز تجاری قابل تماشا است، اما درست زمانی که شما هیچ کاری انجام نمی دهید و فقط در تلویزیون ظاهر می شود (چون من آن را اینگونه دیدم). کمی سرگرم کننده است، اما Switch شما را وادار می کند که محتوا را دوباره بنویسید و فکر کنید سناریویی را تصور کنید. این یکی از آن فیلمهایی است که در واقع شما واقعاً آرزو میکنید که آرزو میکنید به دستورالعمل تلاش شده و آزمایششده تقلید تقلید تجاری جهتگیری پایبند باشند، زیرا با فرض اینکه این کار واقعاً وحشتناک نبود.
دانلود فیلم Switch 1991 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
با عرض پوزش، چارلی، فقط مردان زیبایی که می دانند چگونه با یک خانم رفتار کنند، باید از سرنوشت پری لرد در اینجا دوری کنند. نمایشنامه «خداحافظ چارلی» در اواسط دهه 60 برادوی (با بازی لورن باکال) که به یک فیلم شکست خورده با حضور دبی رینولدز تبدیل شد، دلیلی برای بهروزرسانی بلیک ادواردز شد، جایی که اسکورتهای منحصربهفرد یک پلیبوی مستهلک نیویورکی دور هم جمع میشوند و پایان او را برنامهریزی میکنند. رفتن او یک اتفاق ساده نخواهد بود. این سه بانو همبستگی ندارند که سر او را زیر آب نگه دارند، بنابراین در نهایت ترشحاتی است که او را از بین می برد و مستقیماً او را به لعنت می فرستد، جایی که تصمیم گرفته می شود که او باید در بدن یک زن به زندگی بازگردد. روانی مشابه را پیدا کنید و کسی را بیابید که واقعاً او را در یک بازه زمانی تعیین شده گرامی می دارد، در هر صورت بی وقفه نفرین شود.
بازگشت به زمین در این جدایی جزئی مثال زدنی از "اینجا می آید آقای جردن" و آن دوباره "Heaven Can Wait" را تکرار کنید، لرد به الن بارکین با صدایی تبدیل می شود، و زمانی که بعد از اینکه یک رویای بد کشته شدن را می بیند و متوجه می شود که اکنون یک خانم است، از خواب بیدار می شود، با "قاتلان" خود روبرو می شود و در نتیجه یک برنامه اجباری و زندگی به عنوان یک خانم را شروع می کند و اساساً یک بار دیگر نیز همین کار را انجام می دهد. با این حال، مردی مانند فرمانروای درگذشته قرار نیست با مردها سر و کله بزند. این «تغییر» باعث میشود که او از «پلیبوی» به «دختر بازیباز» تبدیل شود، لزبینای که اساساً یک خانم را فریب میدهد تا به توافق برسد و در نهایت او را به شدت ناراحت میکند، همانطور که او با کسانی که او را در این کار انجام دادند، به شدت ناراحت میشود.
در طول مسیر، نزدیکترین دوست او، جیمی اسمیتز، نه به عنوان یک بازیبازی بسیار برجسته، یا احتمالاً با اخلاقیات کمی بیشتر، وجود دارد، و زمانی که عزیزترین دوستان جدید مرد و بانو نیز در مجموع این کار را انجام داده اند. بسیار نوشیدنی است، در صحنه ای ختم می شود که افراد خاصی می توانند آن را به عنوان حمله به تاریخ گروه بندی کنند. این یکی از مؤلفههایی است که بخشی از صاحبنظران واقعاً آن را ناراحتکننده میدانستند و چرا برخی آن را مورد تأمل قرار میدهند. با این حال، بدون آن نمیتوان آخرین تحول غیرمنتظرهای را داشت، بنابراین هر چند وقت یکبار یک مقالهنویس باید با میل شدید به درخواست برای تحقق خط داستانی برخورد کند. نمایشگاههای بارکین و اسمیتز شگفتانگیز است، و واکنش او به اتفاقی که با آنها میافتد بسیار ارزشمند است، درست مانند نوبتی که به دلیل برخورد یکبارهشان اتفاق میافتد.
در شغلهای پشتیبانی، تونی رابرتز، جوبث ویلیامز و لورین براکو فوق العاده هستند. ویلیامز یک راسته گشاد شدید است و به آن می گوید که چگونه احساس می کند، به ویژه در زمانی که خانمی را تجربه می کند که روی راسو خود می گوید: "آیا تعداد موجودات بدبختی را که باید گرد و غبار را گاز می گرفتند تا بتوانید آن کت را تهیه کنید، می فهمید؟" . رابرتز نقش ناظر لرد و اسمیت را بازی میکند که نسخهای جاافتادهتر از شخصیت کثیف کینگ است، و زمانی که اسمیتز هچ را به دست میآورد، یک خط مرخصی خارقالعاده به او میدهد. از لحظهای که براکو را میبینید، او واقعاً بهعنوان بهرهکشی از لزبینهای منزوی، قابل توجه است. می توانید ببینید که او توسط مردان مورد استفاده قرار گرفته است و به همین دلیل است که او به خانم تبدیل شده است (یکی دیگر از مولفه های داستان مشکوک که به احتمال زیاد باعث ناراحتی تعداد زیادی از لزبین ها می شود)، با این حال یک احساس سبک از واقعیت در درد او وجود دارد.
این فیلمی است که انبوهی از احساسات ترکیبی را به افراد القا میکند، به طور مثبت فیلمی بینقص نیست، بلکه فیلمی است که حق داشت تا حدودی بیشتر از آنچه که میشد تمجید کند. احتمالاً در نتیجه اجرای پر جنب و جوش بارکین است که من را به هر اندازه که انجام دادهام اینطور کرده است، اما علاوه بر این آهنگ خیرهکننده جونی میچل است که فیلم را باز و بسته میکند، و واقعاً کیفیتی عمیق به داستانی به طور کلی مبهم میدهد. Switch را به عنوان ادعایی که میخواهد در مورد ارتباطات مرد/زن و این فرضیه که افراد واقعاً میتوانند وقتی سرنوشت خواستار آن است، تغییر کنند، در نظر بگیرید. آنها نباید کشته شوند و بدن جنس دیگر را به دست آورند تا این اتفاق بیفتد، با این حال اعتماد مثبتی برای همه وجود دارد.
دانلود فیلم Switch 1991 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
«سوئیچ» فیلمی است که دقیقاً به اندازه قطعاتش نیست. من فکر می کنم مشکل اصلی در مورد آن مقاله نویس/رئیس بلیک ادواردز است. استراتژی ادواردز از سرگردانی از بادهای بحث برانگیز باعث ارزان شدن فیلم می شود. «Switch» ممکن است مانند «ویکتور/ویکتوریا» قبلی ادواردز، یک تقلید مسخره کاری با جهت گیری عالی باشد. در عوض، سیل طولانیای از شوخیهای افتضاح با لباسها را دریافت میکنیم.
زیر بلبرینگ ادواردز (و قلم)، «Switch» به سادگی چیزهای خارج از بحث را امتحان میکند، به جای پرش کردن. این باید برای بیشتر افراد قابل مشاهده باشد. بخشی از ارتباط لزبین تلاش شده بین الن بارکین و لورین براکو. ادواردز به جای اینکه پرس و جوهایی را که این صحنه ایجاد می کند، انجام دهد، به عقب برمی گردد. این باعث میشود که جمعیت سرشان را بخارند و بپرسند «چرا اینطور نیست؟» چرا حتی با این موضوع زحمت بکشیم؟ رئیس می خواهد بگوید؟'
مساله در همین جا نهفته است: به نظر نمی رسد ادواردز چیز زیادی را بیان کند. بیشترین چیزی که او می گوید این است که "مردها نمی توانند بیشتر شبیه خانم ها باشند، زیرا مردان فقط به رابطه جنسی فکر می کنند." سه شخصیت اصلی مرد - استیو، والتر و آرنولد - به طور غیرقابل انکاری کاملاً بر اساس جنسیت تعیین می شوند. علاوه بر این، بدون نتیجه نیست: آرنولد مجبور می شود و استیو شانس دارد. خانمها در Switch هم خیلی خوب به تصویر کشیده نشدهاند: مارگو، فلیسیا و لیز همگی از رابطه جنسی استفاده میکنند تا بستههای خودشان را بیشتر کنند. آنها دستکاری، مادی گرا، بخل و عصبانی هستند. به نظر می رسد هر آنچه که ادواردز می خواهد در مورد مردان، خانم ها، روابطی که آنها ساختار می دهند و دیدگاه های جامعه در مورد آنها بگوید، بدون شک مبهم و در انسجام نادرست است.
مساله جدی هر یک از اینها از ادواردز ناشی می شود. اسکریپت او واقعاً کار لازم را به این داستان نداد. ایده ساده - یک زن زن به عنوان یک خانم برمی گردد - پتانسیل کمیک زیادی دارد. این ممکن است تقلید از عادات جنسی و اجتماعی باشد، و ویژگی هایی را که جامعه بر روی همه نوع مردم می گذارد کاریکاتور باشد. با این حال، این نوع فیلم احتمالا تا حدودی سوال برانگیز خواهد بود. اگر همه چیز برابر باشد، فیلمی دریافت میکنیم که عموماً در مورد بچهها درباره کفشهای پاشنه بلند، سینهها، جنسیت و آرایش است.
همه مسائل از عنوان ادواردز میآیند. مجریان بدون توجه به مطالب ناگوار تلاش صادقانه ای انجام می دهند. الن بارکین بهترین ارائه را در فیلم Switch ارائه می دهد و احتمالاً او سخت ترین زمان را سپری کرد. او اساساً نقش مردی را بازی میکند که در بدن یک زن گرفتار شده است، با این حال آن شخص تنها از کلیگوییها تشکیل شده است: او مینوشد، سیگار میکشد، فحش میدهد، به خانمها خیره میشود (خودش را میشماریم)، و کمترین احترامی را برای بازپسگیری دارد. چیزی که این موضوع را عجیب می کند این است که تا حدودی شروع به گرفتن لحن فعال زنانه می کند. او میگوید: «مردها میتوانند بگویند «من میخواهم آرام بگیرم». این برای یک خانم ایده آل نیست؟ این روش بهبود شخصیت واقعاً از کسی که کمتر از هفت روز زن بوده است، دشوار است. بارکین میداند که چگونه آن را قابل تماشا و دلپذیر کند، صرف نظر از اینکه قابل تصور نیست.
بازیگران مختلف در Switch موقعیتهای منصفانهای را انجام میدهند، صرف نظر از اینکه آیا شغل واقعاً مهم نیست. جوبث ویلیامز و لورین براکو خیلی سریع به ذهن می رسند. جیمی اسمیتز، صرف نظر از اینکه به نظر می رسد صاف و صاف به نظر می رسد، نمایش قابل قبولی از خود نشان می دهد.
علیرغم اینکه بلیک ادواردز را به خاطر تصمیماتش درگیر کرده ام، Switch واقعاً آنقدرها هم که می توانم به نظر می رسد وحشتناک نیست. باعث انحراف خوب می شود. آن را بهعنوان گذری جزئی به مجموعه آثار کارگردان، نمایشگاهی از سرگرمی/سرگرمی که دوست دارید، یا به عنوان جزئی از کلاس «جنسیت در رسانه» تماشا کنید. با این حال، در زمانی که این کار را انجام میدهید، یک عکس لحظهای از سکوت برای فیلم «Switch» ارائه کنید.
دانلود فیلم Switch 1991 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
سوییچ (1991): الن بارکین، جیمی اسمیت، پری لرد، جوبث ویلیامز، لورین براکو، تونی رابرتز، بروس پین، لیست آنتونی، باسیل هافمن، کوین کیلنر، ویکتوریا ماهونی، دیوید وول، کاترین کوییکر، تی لئونی، ریک آیلو، دیوید استورم، رابرت کلوتورثی، اسپایس تانی، دنا برتون، آلانا سیلوانی، میشل ریس، مایکل بادالوکو، گریگوری جی بارنت، فرد لرنر، جیم لاولت، اعتماد مینتون، لیندا دونا، النا استاتروس، رابرت پیناکلس، راس بریتین، ریچارد اکسکتیو، لنی سیترانو... کارگردان بلیک ادواردز، فیلمنامهنویس بلیک ادواردز.
کارگردان بلیک ادواردز برای کمدیهایی با موضوعات جهتگیری و عناصر مرد/زن و مبارزه غیرعادی نبود. «ویکتور/ویکتوریا» که جولی اندروز و جیمز گاتر را بازی میکرد، قبل از Switch در سال 1991 ساخته شده بود. "سوئیچ" یک تقلید رویایی/رویاگونه درباره یک مرد، شوونیست، استیو کریکز وحشتناک و تغییر و بهبودی او در زندگی پس از مرگ است. او توسط سه خانم لیز (لیست آنتونی)، مارگوت (جوبت ویلیامز) و شیلا (لورین براکو) در حمام کشته شده است. او فرصتی برای رفتن به بهشت و نه لعنت خدا (ترکیبی از صدای مردانه و زنانه) به او داده شده است، اما موضوع این است که کسی باید به دنبال او برود. از آنجایی که او یک خوک استاندارد، فرسوده، شوونیست، زن زن و خراب است، برای کسی سخت خواهد بود که او را بپرستند. ادواردز فیلمنامه را ساخته و با در نظر گرفتن توانایی او در پشت «صبحانه در تیفانی» و دیگر فیلمهای شیک، محتوای اینجا گوهری است. تا سال 1991، مسائل مربوط به فعالیتهای ترنسجنسی و لزبینها در دنیای پیشرفته ما، کار کردن و نیاز به نوع زندگی مشابهی که ما در کل به آن نیاز داریم، نه جدید و نه کاملاً تعجبآور بود. در هر صورت، فیلم هرگز از حد فاحش یا فراتر از نامعقول بودن مضحک فراتر نمی رود، همان طور که اگر Switch برای جمعیت امروزی دوباره ساخته می شد. از مبادله تا بازیگری دائماً با مخاطبین عالی بارگذاری می شود. الن بارکین به ویژه در مهمترین کارش قابل توجه است. اساساً او یک مرد در بدن یک زن است. او کاملاً ما را متقاعد می کند که هرگز کفش پاشنه بلند نپوشیده است، به طوری که وقتی با لنگی و مردانه قدم می زند، بیشتر از بازی قابل اعتماد و با توجه به شخصیت باشد. نحوه صحبت کردن او، نوعی مکمل بروکلینی، شیوه های ناخوشایند، شجاعانه و اصالت او، ایده های بسیار هوشمندانه ای هستند. جیمی اسمیت به عنوان همراهش، والتر، خوب است، اما هیچ چیز قابل توجهی نیست. Tea Leoni را در بخش کوچکی جستجو کنید. فیلم قلب زیادی دارد. موسیقی توسط تنظیم کننده کهنه کار و معاصر ادواردز، آقای هنری مانچینی است. این روایت بهبود یک مرد از طریق تغییر است. او به عنوان یک بانو، زندگی افراطی را درک می کند، اما از مزایایی برخوردار است. او اتفاقاً به عنوان یک خانم بیشتر احساس می کند که درگیر می شود تا یک مرد. او حتی یک دختر جوان به دنیا می آورد. تجربه او سرانجام از خواب بیدار شد و او متوجه شد که قبلاً با خانم چقدر بد رفتار کرده است. این قطعه درجه یک از تقلید مسخره آمیز مهم و توسط یک رئیس متخصص است. با توجه به این واقعیت که شاید کیفیت آن در دنیای پیشرفتهتر امروزی از بین رفته است، به آن امتیاز 8 دادهام. در سال 1991، همه رگبار مسائل همجنسگرایان/همجنسگرایان یا معاینات ترنسجنسی اساساً برای افزایش آگاهی بود و اکنون این شناخت در حال حاضر مسئلهای نیست. فیلمبرداری شگفت انگیز است. شهر نیویورک در اواسط دهه 90، دنیای تجارت در آن نقطه و مناقشات مردانه و زنانه که همیشه وجود داشته است، همه برای ترکیب Switch کمیک عالی مهم هستند. قدردانی از "سوئیچ".
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.