در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم The Agony and the Ecstasy 1965... لطفا منتظر بمانید ...
فیلم، داستان زندگی و مشکلات"میکلانژ" هنگام نقاشی کلیسای سیستین که به اصرار "پاپ جولیوس دوم" انجام می داد را روایت می کند...
پاپ جولیوس دوم (سر رکس هریسون) مشتاق است آثاری را به یادگار بگذارد که با آنها به یادگار مانده باشد. برای این منظور او میکل آنژ (چارلتون هستون) را به نقاشی سقف نمازخانه سیستین فرا می خواند. هنگامی که در میدان نبرد با اتحاد ایتالیا حضور ندارد ، پاپ میکل آنژ را نق می زند تا کار دردناک خود را در نقاشی های دیواری تسریع کند
داستان بیوگرافی مشکلات میکل آنژ در هنگام نقاشی کلیسای سیستین به اصرار پاپ ژولیوس دوم.
دانلود فیلم The Agony and the Ecstasy 1965 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
صادقانه بگویم، با این حال این موضوع برای همیشه مشکل اساسی من با پریشانی و شادی بوده است: نیکوکار میکل آنژ، پاپ جولیوس دوم، همانطور که رکس هریسون در The Agony and the Ecstasy به طرز خارق العاده ای به تصویر می کشد (همه رعد و برق، شور و شوق و شوخ طبعی)، هر چند تمیز است. او باید ریش تیره بلندی بگذارد.
فکر کنید: چهره تمیز مدتی است که علامت تجاری کشیش های کاتولیک بوده است، تا بالاترین رده های پیشرفت دستور وزیران - هر یک از پاپ های رومی در سه قرن اخیر تمیز بودند. تاریخ ثبت میکند که خود جولیان دلا روور (ژولیوس دوم آینده) در اکثریت قریب به اتفاق حرفه جماعت خود، از جمله دورههای طولانی اوایل سلطنت پاپیاش، بدون مشکل باقی ماند. با این حال در آن زمان موهای بلندی روی صورتش رشد کرد و این وسیله ای است که تصویر مشهور او توسط رافائل که در کتاب های تاریخ بازسازی شده است، او را به تصویر می کشد. بنابراین، وقتی افرادی که متوجه این دوره می شوند، ژولیوس را در چشمان خود می بینند، او را در حالی می بینند که موهای زائد زیادی در صورت پوشیده است. با این حال، بدیهی است که این وضعیت در مورد افراد مسئول The Agony and the Ecstasy نبود که به طور ناگهانی تصمیم گرفتند پاپ وحشتناک را همانطور که هیچ کس تصور نمی کند معرفی کنند...
این واقعاً همه است. شگفتانگیز است که، تا حدی که فیلمهای قابل تأیید پیش میروند، این یکی یک دستاورد است. تهیه کننده نه تنها کار سخت و بی عیب و نقصی در بازسازی نماهای تاریخ (لباس ها، دکورها، لوازم جانبی) در تمام جزئیات آنها انجام داده است، بلکه او حتی با توجه به اینکه برای ناظران کنونی چند ویژگی از طرز فکر مردم را روشن می کند، پیروز شده است. زمانی که آنها میتوانستند آن را گیجکننده ببینند، علیرغم این واقعیت که آنها به همتایان خود مراجعه میکردند - مهمتر از همه، این فکر که یک پاپ میتواند برای محافظت از آزادی جماعت، لباس پوشانده شود و به منطقه جنگی برود، تضعیف شد. توسط قدرت های مشترک مشتاق
داستان فیلم در مورد تضاد دو خود درونی فوقالعاده - خود پاپ و صنعتگر - است که قرار بود باعث پیشرفت بزرگترین نقاشیهای دیواری جهان، سقف نقاشی شده خانه نیایش سیستین شود. در مجموع تقدیم به تاریخ. بدیهی است که مناسبت ها از قبل تنظیم شده اند، اما فقط در چند رویداد (مثلاً دیدار میکل آنژ از ظاهراً در حال مرگ پاپ و بهبودی مشکوک سریع پاپ، صحنه ای که طنز زیادی به همراه دارد) اشتیاق برای تبدیل شدن به یک نخ مناسب را ایجاد می کند. به طور کلی از قضاوت خوب و محترمانه بهتر می شود. به همین ترتیب، چند ظرافت هم ثابت شده است. به این ترتیب، پیشنهاد میشود که میکل آنژ نیاز به لغو محبت به یک بانوی دوستداشتنی (خواهر کاردینال جووانی دی مدیچی، جایگزین جولیوسی، به عنوان لئو ایکس) برای صنعتگری داشت، در حالی که مدرک قابل دسترس (آیه خود) توصیه میکند که صنعتگر اصلاً به جنسیت دیگر اهمیت نمی داد و بسیار می خواست سازمانی برای همنوعان جوان جذاب داشته باشد. در هر صورت، بدیهی است که فکر میکل آنژ یک همجنسگرا به وضوح بیش از هر چیزی است که هالیوود (برای بیان چیزی از چارلتون هستون!) در سال 1965 تحمل کند...
با این وجود، فراتر از نماها و محتوا، ارزش اساسی این آفرینش خوب، تلاش خوبی است که از طریق هیمن رید، به کارگردانی خالق ایروینگ استون، برای ورود به جوهر درونی تجربه تخیلی و سخت پاپ و نقاش، هر یک - ژولیوس واقع بین و میکل آنژ ماوراء طبیعی - انجام شده است. به شیوه خاص خود میداند که ابزار قدرتی بیپایان بهتر از خود محدودشان است، اما به نظر میرسد که به آنها نیاز دارد. گاهی وسایلی که برای دستیابی به آن هدف به کار میروند به مسخره نزدیک میشوند - و در اینجا، شخص به سرعت به صحنه معروفی فکر میکند که در آن میکل آنژ، در حالی که در یک قله منزوی میماند، جوهر خدای سازنده را در طرحهای ابری که بر غروب خورشید سایه انداخته است، درک میکند. . علاوه بر این، به عنوان یک قاعده، زمانی که شما شروع به ارزیابی متن بر اساس مشروعیت خود می کنید، اهمیت برنامه ریزی شده مبادله خالی به نظر می رسد. در هر صورت، با توجه به فیلم واقعی، IT کار می کند - تا حد زیادی به دو رئیس ملزم است. نقطه اوج فیلم، و نقطه اوج در حرفه بازیگری هستون و هریسون، در صحنه خارقالعادهای به دست میآید که میکل آنژ، در حوالی نیمهشب، با ورود به پناهگاه، پاپ ضعیفی را که در بالاترین نقطه سکوها چمباتمه زده است، شوکه میکند. ، غرق در فکر خوشحال کننده تابلویی که ساخت آدم را به تصویر می کشد، روز قبل به پایان رسید. میکل آنژ به سمت بالا حرکت می کند و همانطور که به سمت مهمان روزانه خود، ژولیوس حرکت می کند، با نور خود، روی تصویر خود از سازنده متمرکز می شود:
چ واقعاً این گونه است که شما او را می بینید، پسرم؟ او با سردرگمی کامل می پرسد (زیرا روحانی پیر در حال حاضر در حال گذر از یکی از آن عکس های لحظه ای از غم و اندوه است که خدا احساس ناشنوا بودن می دهد). نه عصبانی، نه عصبانی. محکم، بی ضرر، دوست داشتنی...è
Çاوه، او خشم را نیز می شناسد، è صنعتگر با انصافاً پشیمانانه پاسخ می دهد. اما بعد، او با اعتقادی آرام اتفاق میافتد، Ç نمایش آفرینش، نمایش عشق است...
دانلود فیلم The Agony and the Ecstasy 1965 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"پریشانی و خلسه" خاطرات میکل آنژ صنعتگر است که به ویژه بر رابطه او با حامی خود پاپ ژولیوس دوم و بوم کلیسای سیستین تمرکز دارد. این اساساً روایت درگیری دو شخصیت قوی و تصمیمگیرنده است. مانند بسیاری از پاپهای دوره رنسانس، ژولیوس کمتر وزیر سختگیرانهای بود تا یک حاکم جریان اصلی، مردی که موقعیتش به عنوان رئیس دولتهای کلیسایی او را به یکی از تأثیرگذارترین در ایتالیا، هم از نظر استراتژیک و هم از نظر نظامی تبدیل کرد. همچنان در هوا برای همگام شدن با و، در صورت امکان، افزایش قدرت سلطنت خود، با هدف نهایی کاهش تأثیر فرانسه در ایتالیا، و برای این منظور به دنبال یک استراتژی آتشین و نیرومند بین المللی بود. به نظر میرسد که اشتیاق او برای دستیابی به اسلحه در جستجوی اهداف سیاسیاش امروز در مردی که ظاهراً از حامیان حاکم هماهنگی بود، مخدوش شده است، با این حال همتایان او ممکن است نسبت به ما ناسازگاری منطقی کمتری ببینند. علیرغم این واقعیت که بیش از 1000 سال زودتر پاپ ژولیوس اول وجود داشته است، تصمیم او برای این نام کلیسایی خاص ممکن است تحت تأثیر پیروز فوق العاده ژولیوس سزار قرار گرفته باشد.
اشتیاق ژولیوس برای قدرت و درخشش کشورهای کلیسایی نیز او را وادار کرد تا یک طرح ساختاری تهاجمی برای تبدیل رم به بهترین شهر اروپا، از جمله اصلاح کلیسای سنت پیتر و حمایت متخصصانی که از آنها برای طراحی سازههای جدید خود استفاده میکرد، در نظر بگیرد. پناهگاه سیستین یکی از مظاهر او نبود، بلکه توسط عمویش سیکستوس چهارم ساخته شده بود، با این حال او نیاز داشت تا آن را به عنوان جلوهای از ویژگیهای شگفتانگیز دوران پاپ خود درگیر کند.
میکل آنژ، همانطور که بازی میشود. نوشته چارلتون هستون، تقریباً به اندازه جولیوس سخت و سرسخت است. او در ابتدا مردد است که کمیسیون کلیسای سیستین را بر عهده بگیرد، زیرا اساساً خود را یک کارگر سنگ در مقابل یک نقاش می داند. او اصلاً شبیه پاپ نیست، او واقعاً مردی سختگیر است و کار در جهت عظمت برجستهتر خدا را تایید میکند، با این حال میترسد که در نقاشی خانه نیایش به عظمت برجستهتر پاپ ژولیوس کار کند. با این حال، او می داند که امتناع به طور کلی خطرناک خواهد بود. در یک لحظه جولیوس فریاد می زند: "او آن را رنگ می کند یا آویزان می کند!" هنگامی که میکل آنژ شروع به کار کرد، بودجه ای بیش از حد را نشان می دهد، به تدریج کار می کند و به پرسش قاطع جولیوس "چه زمانی تمام می شود" با پاسخ سرسختانه مشابه "وقتی آماده است" پاسخ می دهد. با این حال، علیرغم تفاوتهایشان، توجه و تفاهم خاصی بین این دو ایجاد میشود.
من با مفسری موافقم که گفت نقص اصلی فیلم این است که اساساً یک نمایش دو نفره است. که در آن چارچوب ذهنی با فشار هیجان انگیز زیاد تحریک نمی شود. با این حال، آن دو مرد هر دو فوقالعاده هستند، با تمایزات بازیگری، شاید به طرز تکاندهندهای، رکس هریسون، هنرمندی که برای همیشه شماره یک من نبوده است. او در مواقعی میتوانست بیش از حد راحت و راحت نشان دهد، و باید او را بسیار خوششانس دانست که اسکار «بهترین بازیگر مرد» خود را برای «بانوی زیبای من» (بسیار مسن و نمیتواند بخواند) در برابر هر ظاهری از ریچارد برتون، آنتونی کویین دریافت کرد. و پیتر سلرز با این حال، در اینجا او به عنوان پاپ منتقد و معمولی بسیار متحیر است. اعدام هستون در نقش میکل آنژ در رابطه با فیلم به طرز تحسین برانگیزی عمل می کند، علیرغم این واقعیت که او به دلیل ارائه نکردن تصویر واقعی از شخصیت هنرمند محکوم شده است. میکل آنژ با مرد قدبلند، جذاب و باهوشی که در اینجا به تصویر کشیده شده بود، فاصله زیادی داشت و دانشجویان تاریخ همجنس گرا بودن او را تا حد زیادی پذیرفته اند. بدیهی است که همجنس گرایی در فیلم The Agony and the Ecstasy 1965 هنوز وجود نداشت، بنابراین یک شعله قدیمی ناهمگون در کنار صنعتگر قرار می گیرد که شبیه کنتسینا د مدیچی دلپذیر با بازی دایان سیلنتو با نام خانم شان کانری است.
فیلم توسط تیون رید بینظیر هماهنگ شده است که ظاهری خاص از یک نقاشی رنسانس را با لحنیهای خیرهکننده به آن منتقل میکند. هستون شاید به خاطر آثارش در سبک افسانهای ("ده فرمان"، "بن هور" و غیره) محبوبتر از همه بود و گاهی رید سعی میکند به The Agony and the Ecstasy چیزی شبیه به هیبت را بدهد. - الهام بخش، به ویژه در صحنه های مبارزه و صحنه هایی که در معادن سنگ اتفاق می افتد، جایی که برش سنگ مرمر به عنوان یک کار شجاعانه نمایش داده می شود، عملا مشابه چیزی شبیه ساختار اهرام است. من The Agony and the Ecstasy را به اندازه چیزی شبیه به «شهوت زندگی» مینلی درباره ون گوگ ارزیابی نمیکنم، اما صرف نظر از کاستیهای هیجانانگیز آن، «ویران و خلسه» یکی از تلاشهای جذاب دیگر سینما برای بررسی ایده تخیلی است. نوآوری 7/10
دانلود فیلم The Agony and the Ecstasy 1965 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در حین بازگشت از توسکانی، که به عنوان ناحیه ای از ایتالیا، می توان آن را «مروارید هنر» نامید، گردهمایی ما تصمیم به دیدن فیلم درباره میکل آنژ بووناروتی (1475-1564) گرفت. با تأثیرپذیری از هنرپیشههای با تجربه در فلورانس، از آثار بهشتی صنعتگران خارقالعاده، چه تصمیمی برای تماشای فیلمی تهاجمی که در هالیوود در اوج خلاقیتهای جاودانه ساخته شده است، ترجیح میدهد؟ مجری برنامه گفت: «چارلتون هستون در کنار او، رکس هریسون در کنار او، هری اندروز و آدولفو سلی در میان بازیگران... در هر صورت، آیا این نامها چیزی را برای یک علاقهمند به فیلم نشان میدهند؟ چند نفر از ما سؤالاتی داشتیم که آیا برای افراد چنین فیلمی جذاب خواهد بود یا خیر. در هر صورت، بعد از چند لحظه تماشا، اکثریت جمع ما متقاعد شدند که آخرین شب گشت و گذارمان را با The Agony and the Ecstasy پر کنند.
بدبختی و خوشبختی روایت یک صنعتگر است. از نبردهایش، عذابهایش، اما انرژی فوقالعادهای که خود را در نیروی تخیلی انگیزه ارضا میکند. این یک داستان تماسی از یک صنعتگر بهشتی است که در آستان می شود. این یک داستان هیپنوتیزم کننده از دو جهان است: جهانی که به سرعت شکوه و عظمت خود را در دوگانه می پذیرد و جهانی که در تمام مسیری دلخراش به سمت بی عیب و نقصی می رود. در آن صورت، چگونه برای جهان «پیروزیهای سریع» کارآمد است که در بالا با نگرانی نپرسد: «کی به پایان میرسی؟» در هر صورت، همه نشانه های وجود چیزی است که ممکن است به این جهان ها بپیوندد، رویاها در یک صحنه شگفت انگیز نشان داده شدند...
در اینجا، اجازه دهید موضوعی را که اخیراً به آن اشاره کرده ام بسط دهم. شخصیت میکل آنژ (چارلتون هستون) دارای تمام ویژگی های متمایز بودن آشکار با شخصیت پاپ ژولیوس دوم (رکس هریسون) است، نه پاپ درک پیشرفته ما به عنوان یک پیشگام ساده برای افراد خاص، با این حال یک رئیس نظامی، رزمنده ای که مدام فکر می کند خدا در کنارش است. پس چگونه در آن نقطه ممکن است این دو در هر نقطه یکدیگر را ببینند؟ روح انگیزه محجوب میکل آنژ چگونه می تواند با طبل های پر سر و صدا ژولیوس در خط مقدم همراه شود؟ نمایشگاههای خارقالعاده و کاملاً بزرگ توسط هستون و هریسون این دیدگاه را در چند دقیقه بسیار واضحتر نشان میدهند. آنها به شدت بر ناظران تأثیر می گذارند.
The Misery AND THE Euphoria نیز داستانی خیره کننده از حسادت، تضاد، نارضایتی است که یک صنعتگر واقعی باید بینش داشته باشد تا از «کاتارسیس» به سمت بی عیب و نقصی عبور کند. میکل آنژ در دوران محبوب زندگی خود (سالهای 1508-1512) زمانی که در حال نقاشی اثر هنری برجسته خود، خانه نیایش سیستین در رم بود، نمایش داده می شود. او در آن تلاش برای شکوه انگیزه و محدودیت بی پایان خلقت خستگی ناپذیر است، که به طور قابل توجهی در آخرین صحنه فیلم نشان داده می شود...
نمایشگاه ها عالی هستند، اما همانطور که قبلاً اشاره کردم. : هستون و هریسون در کار خود می درخشند، نه در مورد ظاهر، زیرا چهره رکس هریسون، برای مثال، به ندرت شبیه چهره پاپ جولیوس است که ما از تصویر محبوب رافائلو سانزیو می شناسیم، اما با توجه به تصویر شخصیت ها. سایر بازیگران، شامل هری اندروز در کار برامانته و سرگرم کننده ایتالیایی (سیسیلیایی) خارق العاده آدولفو سلی در نقش جیووانی مدیچی ضروری و دقیق هستند. آنها و بخش بزرگی از دیگر بازیگران نقش مکمل نشان می دهند که The Desolation AND THE Euphoria واقعاً یک تلاش مشترک مهم بود. چشم انداز بصری، هرچند در برخی موارد ناقص، به لطف دکورهای عالی در مناطق دلپذیر مناظر اومبریا و توسکانی برنده می شود.
در مجموع، بازتاب همراه پس از بررسی فیلم نمایان شد: اگرچه ساخت واقعی به نظر می رسد. به هر حال، اگر برای اکثریت مبهم باشد، به طور مؤثر در تمام دوره های مجموعه تجربیات بشر قدم می گذارد. به همین دلیل ممکن است برخی از مواقع یک فرد فاضل در آستانه ی نیرو قرار گیرد تا دوباره قیام کند و به طور نامنظم توسط دست بهشتی زندگی کند. این همان چیزی است که ما بخشی از راه را در جذابیت و شگفتی کلیسای سیستین تجربه می کنیم...
فیلمی عالی که در عذاب های این صنعتگر جا افتاده است، اما مطمئناً وقتی که به اصل داستان ملحق شد می دانستیم. از آثار هنری میکل آنژ
دانلود فیلم The Agony and the Ecstasy 1965 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
داستان رقابت پاپ ژولیوس دوم و میکل آنژ، فیلمی باورنکردنی از رئیس دیتی رید است که نه تنها زندگی دوش پاپ را با حضور سختگیرانهی شاگرد محبوبش متمایز میکند، بلکه اعتقاد مشترک بین آنها را نیز نشان میدهد - یک اعتماد عمیق. . اینجا ایتالیا اواسط قرن شانزدهم است. رکس هریسون، به عنوان پاپ، جنگجویی است که قدرت های خود را در مبارزه به پیش می برد. او می پذیرد که این هدف او در زندگی نجات کشورهای کلیسایی از تحت فشار قرار گرفتن توسط بیگانگان است. او پاپ فرانسیس قرن بیست و یکمی نیست. هر چند که ممکن است، او به مهارت و کار متخصصان فوق العاده برای رمزگشایی اعتماد به نفس اهمیت می دهد. این رابطه او با میکل آنژ را معنا میکند.
رکس هریسون هر صحنهای را که در آن ظاهر میشود تحت تأثیر قرار میدهد. با لباس بلند سفید و قرمزش. او یک پاپ مبارز رنسانس است که دقایقی در اختیار دارد که معلوم شود عملاً شبیه یکی از همراهان نزدیک میکل آنژ است، البته اگر برای مدت کوتاهی خوش شانس باشد.
ژولیوس با اسبی سفید وارد می شود. در پی یکی از دعواهای او در حالی که تکه های نان برای کارگران در میدان شهر پرتاب می شود. اسکورت لباس او را در حالی دنبال می کند که افراد به خود تعظیم می کنند و به آنها لطف می کنند. اغراق آمیز بدون شک; هر چند مثبت یک صحنه عالی است. من به همین ترتیب از صحنه های معدن که در آن آجرکاران سنگی در حال تراشیدن و تراشیدن سنگ مرمر دیده می شوند یا کارگرانی که آن را بریده و روی قرقره ها حرکت می دهند، جذب شدم. پس از رد نقاشی خانه دعای سیستین، میکل آنژ پس از دیدن رویایی بالای سر که باعث شد نقاشی آفرینش در کلیسا نقاشی شود، آن را در آغوش می گیرد.
رقابت مناطق قدرت برای دو هیولای اواسط دهه 1500، مسابقه ای از مشاجرات شدید است. به هر حال، با توجه به این واقعیت که او دارای قدرت است، جولیوس می تواند هدایت خود را داشته باشد. میکل آنژ، یک مسیحی مخلص، در واقع به طور مؤثری به خواست پاپ عمل نکرد. پس از آن، میکل آنژ اذعان میکند که واقعاً میخواسته اطمینان پاپ او را به پایان نقاشی کلیسای سیستین سوق دهد.
تماشای عبور پاپ از زیر چارچوب داخل کلیسای محبوب در حالی که اردکهای رژهاش رنگ میپاشند، سرگرمکننده است. ، و مقالات در حال سقوط. ژولیوس را میبینیم که صنعتگر را به دلیل عدم توجه به کاردینالهایش سرزنش میکند، در حالی که از نقاشیهای دیواری که بهعنوان آگنوستیک از دست رفتهاند محافظت میکند. پس از آن، ژولیوس را مییابیم که از بالین نقاش ضعیف بازدید میکند و میگوید که او بیش از حد ظالم بوده است و او را از این تعهد خارج میکند و در حالی که رافائل بر رافائل مسلط است، او را به محله قدیمیاش فلورانس میفرستد. این تأثیر مورد انتظار را دارد که نقاش را بار دیگر به کنسرت سوق دهد.
در پایان، ما ارتباط بین صنعتگر و پاپ مبارز را می بینیم که میراث واقعی او می تواند این باشد که او توانایی میکل آنژ صنعتگر را درک کرده است، نه نقش او در جلوگیری از غارت رم. رابطه آنها بیشتر شبیه به اختلال در رابطه با پدر بود. به نظر می رسد ژولیوس اعتماد عمیق و ماهیت جاودانه کار میکل آنژ را بیشتر از خود صنعتگری که از کنترل تأثیر مهم آن بر پاپ غافل شده بود، درک می کند. جولیوس اعتراف کرد که علامت اعتمادی را که صنعتگری باورنکردنی را برانگیخته بود از دست داده است و متعاقباً نتوانست یک صنعتگر باشد. به این ترتیب، او احساس قدردانی کرد و از آن بهره برد.
من نقش اصلی زن فیلم را با بازی دایان سیلنتو ترجیح دادم، که علاقه عمیقی به صنعتگر داشت، با این حال این یک هنرپیشه بود. عشق تنها. آیا میکل آنژ بیش از حد به هنرپیشگی علاقه داشت تا به خانم ها علاقه مند شود؟ در هر صورت موضوعی را در مورد جوانی در اوج زندگی مطرح می کند که از هر زاویه ای پرانرژی است. ما پاسخ را نمی دانیم و به نظر می رسد که به سختی به داستان مربوط می شود، اما کاملاً قابل توجه است. این خانم به طور خاص توانایی خود را می دانست و علاوه بر این بر او برای ادامه کار تأثیر گذاشت.
The Agony and the Ecstasy یکی از کارهای بدنام هستون است که برگرفته از پسزمینه تاریخی اعتقادات یهودی و مسیحی است. با این حال، به طور خاص، این یک فیلم با نمایشگاه های شگفت انگیز توسط دو سرگرم کننده خارق العاده است که به بخش های مختلف جهان مسیحیت در اواسط دهه 1500 می پردازد.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.