کتابفروشی در سال 1959 در یکی از شهرهای کوچک انگلستان رخ می دهد, زنی تصمیم می گیرد، علیرغم مخالفت ساکنان محلی مودب اما بی رحم، یک کتابفروشی دایر کند. تصمیمی که به یک مبارزه سیاسی تبدیل می شود.
داستان فیلم در سال 1959 و در شهر کوچکی در فرانسه جریان دارد. زنی مستقل به نام فلورانس گرین با وجود مخالفت های بی رحمانه مردم محلی ، تصمیم میگیرد یک کتاب فروشی بازکند. این اولین مغازه ی کتاب فروشی در شهرهای اطراف می باشد و انقلابی فرهنگی برای شهر محسوب می شود. گرین با بازکردن این فروشگاه ، دشمن های جدیدی برای خود ایحاد می کند که هر یک به گونه ای سعی دارند مانع موفقیت او شوند اما …
داستان فیلم در سال 1959 در شهری کوچک در انگلیس رخ میدهد و درباره طرز تفکر و رفتار بد مردم آن زمان علیه یک زن صاحب کتابفروشی میباشد .
داستان کتابفروشی که در شهری کوچک در انگلستان در سال 1959 به وقوع میپیوندد، دربارهی زندگی فلورنس گرین میباشد که تصمیم میگیرد علیه تظاهرات بیرحمانه مردم اقدامی انجام دهد و بدین ترتیب یک کتابفروشی باز میکند تا…
خلاصه داستان : در شهر کوچکی در سال 1959 انگلستان , داستان زنی است که تصمیم میگیرد با مخالفت مودبانه اما بیرحم محلی , یک کتابفروشی را باز کند , تصمیمی که به
انگلستان , 1959 . ماری گرین , بیوه Free ( امیلی مورتیمر ) همه چیز را به خطر میاندازد تا یک کتابفروشی را در شهر ساحلی conservative شرقی افتتاح کند . در حالی که " ری Bradbury " ( Patricia Clarkson ) و " ولادیمیر Nabokov " ( Patricia Clarkson ) از طریق کارهای ری Bradbury و ولادیمیر Nabokov , بیدار شدن فرهنگی شگفت انگیزی را باخود به همراه میآورد , اما از حمایت و محبت یک زن خلوت و دوستداشتنی ( بیل Nighy ) حمایت میکند . با وجود موانع Florence's و تحمل نشانههای مشکوک یک مبارزه قدرت محلی , او مجبور است سوال کند : آیا یک کتابفروشی در شهر وجود دارد که ممکن است کسی بخواهد ? براساس پنه لوپه Fitzgerald's که رمان و کارگردانی شده توسط ایزابل Coixet ( یاد گرفتن از درایو ) را مورد تحسین قرار داد , bookshop یک
انگلستان 1959. در یک شهر کوچک در شرق انگلیس، فلورانس گرین، در مقابل مخالفان مودب اما بی رحم محلی، تصمیم به افتتاح یک کتابفروشی گرفت.
انگلیس 1959. در یک شهر کوچک آنگلیان شرقی ، فلورانس گرین تصمیم گرفت ، علیه مخالفت محلی مودب اما بی رحمانه ، یک کتابفروشی راه اندازی کند.
در سال ۱۹۵۹، بانویی میانسال به نام «فلورانس گرین» ساکن ناحیه شرقی انگلستان، تصمیم میگیرد که برخلاف میل اشرافزادهای بانفوذ، یک مغازه کتابفروشی را در محله خود دایر کند و
دانلود فیلم The Bookshop 2017 (کتابفروشی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"کتابفروشی" (یا "فلورانس علیه ماشین") فیلم جدیدی است که مشترکاً توسط انگلیس ، اسپانیا و آلمان ساخته شده و بر اساس کتابفروشی با همان عنوان ساخته شده توسط پنه لوپه فیتزجرالد در قرن 20 ساخته شده است. اقتباس از ایزابل کوکست است و او همچنین در اینجا کارگردان است. کتابفروشی جوایز بسیاری از جوایز را در مورد انواع رویدادها ، به ویژه گویاها ، بازیگران اسپانیایی به دست آورد. تقریباً 110 دقیقه اجرا می شود و ماجرای 1950 در مورد زنی را روایت می کند که به یک شهر کوچک ساحلی انگلیس می آید و در آنجا انگیزه خود را از افتتاح یک کتابفروشی پیدا می کند. این یک مبارزه سخت برای استقلال مالی است ، اما همچنین علیه تعصب برخی از اهالی شهر ، از جمله یک زن مسن با نفوذ ، که برنامه های بسیار خاص خود را با خانه ای دارد که قهرمان داستان به عنوان مکانی برای فضای کاری جدید خود استفاده می کند. من در ابتدا قصد تماشای فیلم را نداشتم چون آنونس فیلم واقعاً مرا رها كرد و فکر كرد كه این هیچ كاری خوب نخواهد بود و من باید به صدای درونی خود گوش می دادم و نه به آنچه بدن های جوایز می گفتند. یک سری کلیپ های کوچک نیز با بازی برخی از بازیگران کتابفروشی وجود دارد که نظرشان را در مورد سینما به ما می دهند و من در واقع از سخنان امیلی مورتیمر در آنجا خوشم می آید (شاید بیشتر از آنچه که من دارم) ، حتی اگر کمی تصادفی پاتریشیا کلارکسون درباره دوبله باشد و فیلم های فرعی و صلح جهانی اصلا احساس درستی نداشتند. به هر حال ، به فیلم برگردیم ، دشوار است بگوییم که بدترین جنبه چیست. ممکن است این کاراکترهای کم عمق باشد ، من طرفدار مورتیمر و کلارکسون نیستم (پس از "حزب" سالی پاتر به سرعت دوباره در اینجا جمع می شوم) ، اما آنچه در اینجا به آنها داده شده در هر سطح غلط است. Nighy کلاس خود را در برخی مواقع نشان می دهد ، اما ایجاد یک عملکرد واقعاً معنادار یا با آنچه به او داده شده امکان پذیر نیست. یک مثال بد این است که چگونه او را به عنوان پیرمرد عبوس نشان می دهند و هنوز بلافاصله به دنبال تماس با قهرمان است. این استدلال که هیچ چیزی که مردم شهر می گویند درست نیست ، قطعاً به اندازه کافی توضیح در مورد آن خوب نیست. و همچنین نحوه خروج او از تصاویر همه چیز را کاملاً تصادفی و از هیچ جا فقط بخاطر درام و بدتر جلوه دادن شخصیت کلارکسون می گوید. واقعاً ناامیدکننده از دیدن چنین لحظات حساس و صحنه هایی که به دلیل اعدام بسیار بی ربط به نظر می رسند. ماده چیزی نیست که در اینجا پیدا کنید. شخصیت ها سایه صفر دارند ، یا کاملاً خوش قلب هستند یا کاملاً شیطانی هستند. تنها استثنا slight جزئی احتمالاً جیمز لنس است که به لطف نحوه نگارش شخصیت ، بعضی اوقات با رفتن به بالا از خانه فرار می کند. نقش او نقشی است که به چندین نفر آسیب می رساند ، اما نه به این دلیل که او بد یا هر چیز دیگری است ، بلکه فقط به این دلیل است که او یک فرصت طلب تنبل است و قادر به احساس محبت واقعی نیست.
در مورد مورتیمر ، احتمالاً 99٪ از بازیگران زن مشهور از گروه سنی او می توانست قسمت را به همان اندازه بیرون بکشد. من از نظر حالت چهره یا کینه توزی چیزی در او نمی بینم ، او تقریباً همیشه یکسان است ، چه در اینجا و چه در اتاق خبر ، فقط با مواد و لباس های دیگر. اما همانطور که قبلاً گفتم ، او از نوشتن نیز رنج می برد. این شخصیتی است که به گونه ای خلق می شود که عملاً در هر صحنه ای که قرار است با هر کاری که می گوید یا انجام می دهد برای او احساس کنید. داستانی که به طور تصادفی در مورد شوهر گمشده اش ریخته شده و او را در یک داستان کتاب ملاقات کرده است (البته!) یا لحظه ای که ذکر می کند چگونه قهوه مناسب را نمی داند. راه هایی که او با همه افراد دوست داشتنی دیگر کنار می آورد و با همه افراد غیرقابل قبول دیگر مبارزه می کند (البته هنوز هم به اندازه کافی مهربان است و به طور مداوم فرصت های جدیدی به آنها می دهد) فقط تماشایی است. علیرغم صفات جسمی نه چندان جذاب (که تصور می شود احساس می شود او یکی از ماست؟) مردان او را می پرستند ، نه فقط شخصیت نیگی ، و زنان محافظه کار با آوردن نسیم تازه هوا به گرد و غبار آنها را تأیید نمی کنند شهر کوچک اگر واقعاً تصمیمی نه چندان شگفت انگیز برای این کار گرفته اید ، دائماً هنگام تماشای فیلم از این صحنه ها و لحظات بیشتر خواهید یافت. چیزی که کمی خوب بود ، به اعتقاد من پایان کار بود. افشاگری که سرانجام داستان را بازگو می کند ، مشکلی نیست و من همچنین دوست داشتم که وقتی قهرمان داستان سرانجام مکان را ترک می کند ، ما نیز یک پایان خوشبختانه کسب نمی کنیم ، اما همچنین یک حرکت ناراضی از حرکت پیش رو نیست زمان در پایان البته ، آنها مجبور بودند که رمان را در آنجا دنبال کنند ، آنها نمی توانستند آن را نادیده بگیرند ، بنابراین برای دادن اعتبار به Coixet در آنجا سخت است. اما این پیچ و تاب در انتها نیز کاملاً مثبت نیست زیرا روایت ، در ابتدا هنوز هم مکرر ، در سطحی قرار دارد که واقعاً با هر جمله ای کاملاً پرمدعا احساس می شود. حدس می زنم آنها این نقل قول ها را مستقیماً از كتاب گرفته باشند ، اما من مطمئن نیستم چون كتاب را واضح نخوانده ام و نمی توانم بگویم كه آیا نقایص اصلی فیلم از قبل در مطالب اصلی نهفته است و نه در اقتباس. با این حال ، اقتباس گفته شده در یک سطح کاملاً وحشتناک ، پر از اشمالت و گو است و این خصوصاً از نظر منفی چشمگیر است زیرا فیلم حتی شامل یک داستان واقعی داستان عاشقانه نیست. هنوز هم بدون مورد دوم ، در بهترین حالت مانند Rosamunde Pilcher یا Katie Fforde احساس می شود. گول سن فیتزجرالد را نخورید ، من فقط نمی توانم باور کنم که کار او می تواند به هیچ وجه تعریف کننده ادبیات باشد. کتابفروشی هم نمی تواند. بسیار توصیه نمی شود
دانلود فیلم The Bookshop 2017 (کتابفروشی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"هیچ کس در یک کتابفروشی احساس تنهایی نمی کند." کتابفروشی ادبیات و فرهنگ / تجارت ادبی را به عنوان عامل جامعه احیا می کند. این امر آن را به گزینه ای مهیج برای قبیله گرایی خزنده فعلی جهان تبدیل می کند. وقتی بیوه فلورانس گرین یک ساختمان متروک و فرسوده میراث را احیا می کند تا به عنوان خانه و کتابفروشی خود خدمت کند ، او سعی می کند فرهنگ قدیمی و فعلی را به دهکده ماهیگیری جدا شده شرق آنگلیان بیاورد. از آنجا که وی حتی توسط افراد غیرخواننده نیز مورد استقبال قرار می گیرد ، جامعه یک نجابت عمومی را نشان می دهد. اما این در واقع با آنچه کلریج به یاگو نسبت داد: "یک بدخیمی بدون انگیزه" غلبه دارد. شرور اصلی ، رهبر اجتماعی ، ویولت گمرت (احساس بنفش آواره شده توسط سبزها) ، وکیل و بانکدار بی اثر ، میلو نورث خائن لندنی و تندروی ناپیدا است که ادموند بروندیش را به گوشه گیری سوق داد. ما نمی دانیم چه چیزی این همه بدخواهی را پیش می برد. این فقط وجود دارد ، یک عنصر غیر قابل حل در ساختار اجتماعی در آن دهکده همانند کشورها. بروندیش و فلورانس به طور خاص توسط دیدگاه دوجانبه ای ری بردبری در مورد جهانی که کتاب ها را منع می کند ، فارنهایت 451 و لولیتای جنجالی نابوکوف ، که در آن زمان آگهی های تبلیغاتی کتاب را آتش زد ، جمع شده اند. اولی فرهنگ قدیم را ارزش می بخشد و دومی خبر جدید را بشارت می دهد. در واقع ، فقط صحنه های کتابفروشی گونه های ناپدید شده ... کتابفروشی ها را به یاد می آورد! کتابفروشی آرزوی شرایط رمان را دارد. یک راوی صداپیشگی وجود دارد که تا پایان مشخص نیست. حداقل یک سکانس به طور خاص رمان نامه ای را احیا می کند و داستان را از طریق تبادل نامه پیش می برد. بعضی صحنه ها ادبیات را تداعی می کنند ، مانند مهمانی شبه ادواردی که فلورانس در لباس - نه قرمز بلکه "مارون عمیق" - لباس نامناسبی وارد می کند. مارون احساس می کند. صحنه مدرسه ظلم دیکنزی را تداعی می کند. حتی عکس هایی از منظره رمان مانند وجود دارد که زمینه را ایجاد می کند ، استعاره های آنها از زیبایی طبیعی و قدرت بدون لغو باقی می مانند: درختان ، اقیانوس ، جزر و مد های مزرعه یک مزرعه گندم. صحنه احساسی ساحل فلورانس با بروندیش به نظر می رسد کاملاً خارج از سنت برونته ای است که او نفرت دارد. در اینجا او از خود منزوی خود بیرون می آید تا سعی کند به دوست جدیدش کمک کند تا در برابر ماشین بازی های سطح بالای خانم گمرت مقاومت کند. سیاست خشمگینانه ممکن است در اینجا پیروز شود ، اما کتابشناس شکست خورده ما میراث چشمگیری برجای می گذارد. كریستین كوچولو - دختر مدرسه ای زودرس موهای وحشی - ماموریت مربی خود را انتخاب می كند. اولین اقدام او ممکن است مخرب باشد. اما او برای پیشبرد میراث فلورانس ، خشونت تکانشی خود را پشت سر می گذارد: یک کتابفروشی بزرگ و موفق که توسط زنی مو وحشی اداره می شود و تبدیل به خواندن می شود. آخرین کنایه: آیا این زن باشکوه از حمله آمازون به کتابفروشی های مستقل جان سالم به در خواهد برد؟ بنابراین لولیتا فراتر از یادآوری رسوایی برجسته ادبی آن روز کار می کند. کنایه تضادی بین دو دختر ایجاد می کند. کریستین ممکن است در درک و جذابیت زودرس لولیتا باشد. اما جایی که هومبرت لولیتا را به عنوان یک زن خانه دار پیروزمندانه و پیروزمندانه ترک می کند ، تمام جذابیت او از دست می رود ، کریستین به عنوان یک زن قدرتمند ، با اعتماد به نفس و با کفایت از جهان ظاهر می شود ، امپراتوری مربی خود را از ادبیات احیا می کند ، و به کارزار خود ادامه می دهد. فرض رفلکس ما که کتابفروشی یکی دیگر از تلاش های انگلیسی ها برای زنده ماندن شکوه از دست رفته خود است ، شوک دیگری ایجاد می کند. کتابفروشی توسط ایزابل كوژست اسپانیایی نوشته و كارگردانی شده است. اما این همان کاری است که ادبیات انجام می دهد: آن فرهنگ ها را همانطور که می تواند در کلاس ها ارتباط برقرار کند.
دانلود فیلم The Bookshop 2017 (کتابفروشی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من دوست دارم بخوانم. هر وقت می بینم فیلمی بر اساس کتابی ساخته شده است، فهمیده ام که بهتر است تا بعد از دیدن فیلم، کتاب را نخوانم. وگرنه من از فیلم متنفرم. بنابراین من کتابفروشی را بدون دانستن چیزی بیشتر از مقدمه آن - همان فیلم، تصور می کنم - و نام نویسنده آن، تماشا کردم. اکنون، با تماشای فیلم، در مورد هدف یا هدف کتاب یا اقتباس سینمایی آن تعجب می کنم. ابتدا اجازه دهید بگویم که من توانایی لذت بردن از چیزی را دارم که بعضی ها آن را فیلمی با سرعت کند مانند این می دانند، تا زمانی که داستان ارزشمند باشد. به نظر من این داستان نبود. این یک اتلاف کامل وقت من بود. به نظر میرسد که سعی میکند همزمان در دو دسته قرار گیرد: حیرت برای افراد ضعیف - آنچه تریلر پیشنهاد داد و آنچه من انتظار داشتم - و نگاه بدبینانه به نحوه رفتار مردم با یکدیگر. این یک فیلم "هور برای افراد ضعیف" نیست. راوی در نقطهای بسیار ابتدایی، این جمله نسبتاً ناگوار را بیان میکند: «فلورانس تا کنون توانسته بود با وانمود کردن به اینکه انسانها به نابودگر تقسیم نشدهاند و در هر لحظه اولی غالب بود، زندگی کند.» به نظر من یک ارزیابی نادرست از کل بشریت. پس چرا فلورانس باید وانمود کند که چنین دروغ آشکاری را نادیده می گیرد؟ اما گویا راوی (و نویسنده کتاب؟) دنیا را این گونه می بیند; و همچنین به نظر میرسد که او میخواهد فلورانس گرین را هم شجاع ببینیم و هم به طرز ناامیدکنندهای سادهلوح به غیر از این فکر کنیم. انصافاً، به نظر می رسد فلورانس در کنار کوران، اشتباه می کند. فیلم با "نابودی" فلورانس، له شدن و ضرب و شتم شدن فلورانس و به معنای واقعی کلمه از شهر به پایان می رسد. ولی! او ناخودآگاه به یک دختر الهام می دهد! که ادعا می کند دوست ندارد بخواند - یک دختر، به شما توجه کنید، و ندانسته آن را - تا در سال های آخر زندگی خود صاحب کتاب فروشی شود. هورا، حدس می زنم؟ کتابفروشی به هر دو صورت سعی می کند آن را داشته باشد و شکست می خورد. نشاط آور نبود. به خصوص آموزنده نبود. هیچ معنای بزرگی را منتقل نمی کرد. و، نه، نوازش ستونهای کتابها در قفسهها حرکت یا لمس کردن نیست، و به هیچ وجه عشق به کتاب یا خواندن را منتقل نمیکند، مانند فیلمی مانند مثلاً Dead Poets Society. آن فیلم نیز با «باخت» قهرمان داستان به پایان رسید، اما او هم برنده شده بود. کتابفروشی همان پاداش را ارائه نمی دهد. آن و پایان آن فقط صاف است. قرار است ما به عشق زیاد فلورانس به همسر فقیدش متقاعد شویم، اما هیچ چیز واقعاً این را بیان نمی کند. و ما قرار است باور کنیم که او کتابها را دوست دارد، اما تنها کاری که او انجام میدهد این است که جلد، صفحات و ستونهای آنها را بمالد! در یک نقطه از فیلم، او لولیتا را می خواند و مطلقاً هیچ حالتی در چهره او وجود ندارد - هیچ چیز - و چشمانش خالی است. ما نمی دانیم که این کتاب برای او چه معنایی دارد یا چه چیزی به او احساس می کند. او فقط یک کتاب واقعی را شخصاً توصیه می کند و آن هم به دختر کوچکی که مطالعه را دوست ندارد و حتی تا پایان فیلم کتاب را بر نمی دارد، هرگز آن را در هیچ یک از صحنه ها بخواند! ای کاش فیلم را ندیده بودم و مطمئناً اکنون علاقه ای به خواندن کتابی که بر اساس آن ساخته شده است نیز ندارم. چه کسی فکر می کرد اقتباس فیلم ایده خوبی باشد و چگونه کتابفروشی جوایزی را به دست آورد؟ دو انگشت شست، خیلی پایین.
ضمناً، ما هرگز متوجه نمیشویم که آیا دختر کوچولو به پسر خوب مو قرمز علاقهمند شده است یا نه - اگر از من بپرسید انتهایش آویزان است.
دانلود فیلم The Bookshop 2017 (کتابفروشی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
برگرفته از کتاب ظاهراً نیمه اتوبیوگرافی پنهلوپه فیتزجرالد (او زمانی یک کتابفروشی در سافولک داشت)، به نظر میرسد که «کتابفروشی» ایزابل کویکت که برنده جایزه شده بود، چیزهای زیادی برای آن پیش میآید. همیشه زیبا به نظر می رسد، و اجراهای باکلاسی از بیل نیگی در نقش آقای براندیش کمی مرموز و امیلی مورتیمر در نقش قهرمان ما فلورانس گرین دارد. در واقع، وقتی این جفت با هم در ساحل ظاهر میشوند، حرکت بسیار آرام و محسوس مورتیمر به سمت نیگی، قبل از اینکه دست او را بگیرد و ببوسد - از هر نظر متحرک، وابسته به عشق شهوانی و درست است، و ماهرانه چیزی را به تصویر میکشد که میرود. فراتر از محبت یا حتی عشق بی اهمیت (آنها واقعاً به سختی یکدیگر را می شناسند) در جهت چیزی واقعاً عمیق و واقعاً شیرین. این یک لحظه کوچک است، اما برای من یک نقطه برجسته مطلق است.
از قضا، یک لحظه دیگر نیگی-مورتیمر خطر پوچی دارد، وقتی او با او به چای می رود، آنها در مورد مسائل جدی صحبت می کنند و سپس او مؤدبانه از او تشکر می کند. برای چیزهای خوشمزه، به وضوح چیزی نخورده بودم! همانطور که لمس کوچک بین این بازیگرانی که در بالا به آنها اشاره شد بسیار معنی دارد، این لمس کوچک احمقانه شکست خورده نیز چیزهای زیادی را از بین می برد. آدمهای واقعی در موقعیتهای واقعی آن کارها را انجام نمیدهند، و دیدن نمایش آن بهگونهای دردناک است که انگار انجام دادهاند...
متأسفانه، بسیاری از بقیه فیلمها نیز کاملاً مطابقت ندارند. اگر برای رسیدن به صفت «ملیم»، «مالیخولیایی» یا «دلتنگی گرم» در توصیفش کار میکند، از همه نظر تا حدودی شکست میخورد، زیرا لحظات سبکی یا حتی شبه کمدی با غم یا ناامیدی و پستی آمیخته میشود و در پایان قطعه نمیداند واقعاً میخواهد چه حالتی را ثبت کند. دیالوگ اغلب بیحس به نظر میرسد (چند قسمت حتی نامربوط)، و بیشتر از آن زمانی که با لهجههای بیش از حد تمرین شده و نه کاملاً معتبر ارائه میشود. ایرلند شمالی عالی به نظر می رسد، اما سافولک نیست. و بارسلونا لندن نیست.
متاسفانه، داستان نیز یک مشکل است. به نظر میرسد بسیاری از مردم کاملاً منطقی عمل نمیکنند، و سطح کلی پستی (در حالی که برای زمان و مکان قابل تصور است)، فضایی را به فیلم میدهد که به طرز خطرناکی به بیمعنا نزدیک میشود، نه روحانگیز. "چرا اذیت شدم؟" باید اظهارنظری باشد که نزدیک لبهای ناظر باشد، و این مایه شرمساری است.
از طرف دیگر، «جانباز» بیبیسی «باغوحش ما» آنر کنفیسی به خوبی مانند دختر کمی زودرس عمل میکند. کریستین گیپینگ (در نهایت در واقع ارائه کننده کل داستان - و تصمیم گیرنده نهایی سرنوشت آن - از این رو شخصیتی انتقادی تر از آن چیزی است که ما حتی تصور می کردیم). با این حال، آنر "در باغ وحش" نیز خوب بود - و این در سال 2014 بود، بنابراین هیچ شگفتی در آنجا وجود نداشت. در مقابل، علیرغم نامزدی اسکار، پاتریشیا کلارکسون آمریکایی (چرا؟) آنطور که نقشش ایجاب میکند، به اندازه کافی برای خشنود کردن یا به تعویق انداختن آن کار نمیکند.
در نهایت، هشدار غمانگیز اما واقعی این است که بریتانیاییها با وجود لحظه موفقیت آمیز عجیب و غریب زیبایی معنادار، احتمالاً ساخت یک فیلم بریتانیایی کمی مطمئنتر از آنچه در اینجا نمایش داده شد، خواهد داشت...
دانلود فیلم The Bookshop 2017 (کتابفروشی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
امیلی مورتیمر حضور برجسته و دلیل اصلی دیدن کارگردان اسپانیایی، اقتباس ایزابل کویکت از رمان پنه لوپه فیتزجرالد در سال 1978 است که در مورد مبارزات یک زن برای آوردن بخشی از فرهنگ ادبی به یک شهر انگلیسی است که به شدت به آن نیاز دارد. هیچ جایزه ای برای حدس زدن فلورانس گرین یک بیوه جنگ بدون فرزند، ممکن است شهر اشتباهی را برای اقامت در شهر ساحلی هاردبورو در شهرستان سافولک با هدف راه اندازی یک کتابفروشی در یک ملک فرسوده انتخاب کرده باشد. او از همان ابتدا با تلاش خود با مخالفت روبرو می شود و علیرغم موفقیت در این سرمایه گذاری در کوتاه مدت تا میان مدت، نیروهای مخالفی وجود دارند که موجودیت طولانی مدت کتابفروشی او را تهدید می کنند. نه یک "فیلم بزرگ"، پر از تاثیر دراماتیک. بلکه یک داستان روستایی در مقیاس کوچک و اساساً انگلیسی است که ماهیت سریالهای تلویزیونی بریتانیایی مانند داک مارتین را دارد. کارگردان Coixot با وجود این واقعیت که برخی از مکانهای فیلمبرداری اسپانیا و ایرلند شمالی بسیار فراتر از سافولک هستند، حس خوبی به فیلم میدهد. ایرادی نداره! فیلمبرداری لوکیشن به طرز خیره کننده ای متقاعدکننده است و صحنه و طراحی هنری و لباس در اواخر دهه 1950 فوق العاده است.
خط داستان تا حدودی ساختگی است. به نظر می رسد هرگز روشن نیست که چرا به نظر می رسد بسیاری از ساکنان شهر از تلاش های فلورانس برای باز کردن یک تجارت جدید حمایت نمی کنند، که به نظر می رسد با شروع تجارت نسبتاً موفق باشد. در راستای جریان داستان، به نظر میرسد که باید بپذیریم که یک زن ثروتمند خاص که توسط پاتریشیا کلارکسون بهخوبی چرب بازی میشود، نفوذ ظاهراً نامحدودی در سراسر شهر، دولت محلی و حتی در سطح دولت ملی دارد. در گوشه ای از جهان من، پرولتاریا پشت آرمان فلورانس جمع می شود، نه مخالفت با او. اما من پرت می شوم.
مورتیمر به زیبایی تجسم رواقی گری آرام و عزم متمرکز فلورانس گرین است. او حتی کاملاً مجذوب کننده است، فقط تماشا می کند که به شخصیت های دیگر روی صفحه که او را خطاب می کنند گوش می دهد یا گاهی در مورد او صحبت می کنند. بیل نیگی در تفسیر خود از متحد بزرگسالان منحصر به فرد فلورانس، ادموند بروندیش، پیرمرد دورافتاده و عجیب و غریب شهر، که ظاهراً به دلایلی عمدتاً نامشخص از عموم مردم خشمگین است، خودداری می کند. باید به آنر کنافسی اشاره کرد که نقش کریستین، دستیار دانشجوی پاره وقت فلورانس را بازی میکند، که واقعاً عملکردی کاملاً جذاب را به عنوان یک محصول هوشمند خانواده طبقه کارگر ارائه میدهد، آماده تماشای افق و مشتاق تجربیات جدید است.
کتابشناسان و خبرههای درام دورهای انگلیسی با کیفیت، در کتابفروشی چیزهای زیادی برای تحسین خواهند یافت. مهمترین نکته برجسته نمادین بسیاری از آثار ری بردبری، مانند فارنهایت 451 با آتشنشانیهای کتاب سوز آن است. این یک داستان خوب از یک زن مستقل با صداقت است که در تلاش برای اجرای یک چشم انداز، در برابر نیروهای فلسطینی صف آرایی شده علیه او است. من از پیچ و تاب کوچک داستان در صحنه های پایانی لذت بردم، که استفاده از روایت را در طول فیلم بهتر روشن می کند.
دانلود فیلم The Bookshop 2017 (کتابفروشی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
کتابفروشی فیلمی ساده و شیرین به کارگردانی ایزابل کویکت است که بر اساس کتابی با همین عنوان نوشته پنه لوپه فیتزجرالد ساخته شده است. داستان فیلم در شهر خیالی هاردبورو، سافولک می گذرد که گفته می شود بر اساس ساوث ولد ساخته شده است - شهری کوچک در ساحل دریای شمال انگلیس در بریتانیا. کتابفروشی توسط جولی کریستی شگفت انگیز روایت می شود که کار فوق العاده ای انجام داد.
من این کتاب را نخواندم اما کتابفروشی باعث می شود که آرزو کنیم ای کاش می خواندم. امیلی مورتیمر نقش فلورانس گرین را بازی می کند، زنی که 16 سال بیوه شده است. او ملکی را در شهر به دست می آورد که در 7 سال گذشته خالی بوده است. وضعیت بسیار بدی دارد اما او آن را به خانه خود تبدیل می کند و یک کتابفروشی باز می کند زیرا مطالعه برای او همه چیز است. مشکلی که او با آن روبرو است این است که شهر بسیار بسته است و همچنین در پشت صحنه توسط ویولت گمارت ساکن محلی ثروتمند و با نفوذ (با بازی پاتریشیا کلارکسون) اداره می شود. برنامه ویولت این بود که مغازه را به یک مرکز هنری فرهنگی تبدیل کند، اما او هرگز ملک را نخرید یا کاری برای به دست آوردن آن انجام نداد تا زمانی که فلورانس آن را خرید.
وقتی کتابفروشی باز است، به نظر می رسد همه چیز به خوبی پیش می رود. در شهر در حال توقف و خرید کتاب هستند. اما این امر ویولت را عصبانی می کند، بنابراین او دست خود را در پشت صحنه کار می کند تا اساساً فلورانس را از شهر خارج کند و دقیقاً در انجام این کار موفق می شود. در پایان فیلم فلورانس مجبور می شود شهر را ترک کند.
این فقط یک خلاصه اولیه است و بدیهی است که خیلی چیزهای دیگر نیز در جریان است. اجراها عالی بود امیلی مورتیمر، پاتریشیا کلارکسون و بیل نای همیشه خوب هستند. بیل نقش ادموند بروندیش را بازی میکند، یک همکار قدیمیتر عاشق کتاب که شایعه میشود بیوه است، اما در واقع او و همسرش سالها پیش بهطور دوستانه از هم جدا شدند و او هنوز زنده است و در شهر دیگری زندگی میکند. همه این شایعات به این دلیل شروع شد که ادموند تصمیم گرفت خود را در خانه اش که هرگز آن را ترک نمی کند پنهان کند. او این کار را به خاطر افرادی مانند ویولت گامارت انجام داد که باعث شدند او به طور کلی ایمان خود را به مردم از دست بدهد. با این حال او به فلورانس علاقه نشان می دهد و او را به خانه خود دعوت می کند که باعث سر و صدای زیادی می شود زیرا هیچ کس به خانه او دعوت نشده است چه برسد به اینکه حتی با مرد ملاقات کند. ادموند به فلورانس میگوید که شجاعت او باعث میشود دوباره به مردم ایمان بیاورد.
یک اجرای خاص که من بسیار تحت تأثیر قرار گرفتم جیمز لنس بود که نقش میلو نورث را بازی کرد. من با هیچ یک از کارهای قبلی او آشنا نیستم، اما او در کتابفروشی بسیار موثر بود و نقش یک چاقو گیر را بازی کرد.
یکی دیگر از بازی هایی که تحت تاثیر قرار گرفتم، آنر کنفیسی بود که نقش کریستین را بازی کرد. من برخی از کارهای او را دیده ام و او معمولاً نقش یک کودک ناخوشایند زودرس را بازی می کند. شما این حس را دارید که او واقعاً شبیه آن IRL است، بنابراین یا او است یا فقط یک بازیگر بسیار خوب است. من از اجراهایی که دیدهام فرض میکنم که اگر بخواهد احتمالاً حرفهای طولانی خواهد داشت.
به طور کلی نمیتوانم هیچ چیز منفی برای نقد پیدا کنم. این یک فیلم عالی با داستان عالی و بازی های درجه یک است. من کتابفروشی را به شدت توصیه می کنم.
دانلود فیلم The Bookshop 2017 (کتابفروشی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من و دایان کتابفروشی انگلیسی شگفتانگیز را امروز بعدازظهر دیدیم، و مانند بسیاری از فیلمهایی که با هم تماشا میکنیم، دیدگاههای کاملاً متضادی از فیلم داریم. به طور کلی، دایان احساس می کرد که فیلم شخصیت ها را بیش از حد توخالی می کند به طوری که آن شخصیت ها به بیننده امکان قضاوت در مورد آنها را خیلی کم می دهند - آنها هیچ ماهیتی ندارند.
از طرف دیگر من هیچ مشکلی نداشتم. با فیلم من فیلم را نه بهعنوان واقعیت، بلکه بهعنوان سیارهای از تخیل دیدم: تخیلی که بیننده روی طرح کلی فیلم که توسط نویسنده و کارگردان ارائه میشود، اسکیت میزند. در اصل فیلم را باید استعاره ای از اعمال انسان در هر حوزه ای دید.
تقریباً احساس میکردم که فیلم شبیه یکی از آن بازیهای رومیزی قدیمی مانند Clue است که در آن هر شخصیتی با توجه به محدودیتهای دستورالعملها میتواند برنده شود. چه کسی کسب و کار را به دست خواهد آورد: خانم X، خانم T یا آقای Y و غیره. من عقب نشستم و از پاپ کورنم که با شخصیت های نرم طراحی شده و انگلیسی صحنه ها پوشانده شده بود لذت بردم.
دانلود فیلم The Bookshop 2017 (کتابفروشی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
فلورانس گرین (امیلی مورتیمر) بیوه ای است که رویای افتتاح یک کتابفروشی ساده در یک شهر کوچک ساحلی ساسکس را در سر می پروراند که تا سال 1959 تقریباً از دنیای ادبیات انگلیسی خارج شده بود. فلورانس نسبت به یک تقصیری مهربان است و به این دلیل که فاقد آن دانش تجاری قاتل است، و در عوض با استخدام یک دختر ده (10) ساله به نام کریستین (هونور کنافسی) که بهخاطر پایین بودن از نظر جسمی از کلاس مدرسهاش حذف میشود، ساده لوحی زیادی دارد. سالخورده و پر درآمد فلورانس در مرحله بعد، یک بیکار هوسباز، مایلو نورث (جیمز لنس) را استخدام می کند که یک دستور کار پنهانی برای تمایل او به گرفتن شغلی با سطح دستمزدی که سلف ده ساله اش می ساخت، دارد، که باید زنگ هشدار را برای کتابفروشی ساده لوح و در عین حال سخاوتمند به صدا در می آورد. مالک فلورانس.
این داستان بین خوبی خالص (امیلی مورتیمر) و رویای او برای باز کردن یک کتابفروشی برای مردم شهر بیشتر از خودش و بی نیازی برای کسب و کار موفق و کینه توزی محض وقتی یک ثروتمند است. زن ویولت گمارت (پاتریشیا کلارکسون) می خواهد کتابفروشی اخیراً افتتاح شده را حذف کند و یک مرکز هنری مضحک را جایگزین آن کند.
فلورانس صومعه کوچکی از حامیان کتابفروشی دارد که هیچ کدام بزرگتر از یک مرد بیوه منزوی به نام ادموند براندیش (بیل) نیستند. نیگی) اما فلورانس با موقعیت اجتماعی و ثروت ویولت گامارت کینه توز مطابقت دارد که از هر وسیله ای برای غصب قوانین جدید و قدیمی استفاده می کند تا فلورانس و کتابفروشی اش را به خاطر پروژه غرور خود بیرون کند. ect، مرکز هنر.
Mrs. من و شولیوان هر دو دل شکسته بودیم و از پایان فیلم به وجد آمدیم، بنابراین هیچ اسپویلری در راه نخواهد بود. خودتان کتابفروشی را ببینید و منتقد می شوید. در مورد خودم، من به کتابفروشی امتیاز 7 از 10 را به دلیل گرم بودن خط داستانی و پایان شایسته برای یک فیلم خوب در برابر بد می دهم.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.