در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم The Broken Tower 2011... لطفا منتظر بمانید ...
زندگی نامه شاعر بزرگ امریکایی ، "هارت کرین"، که در سن 32 سالگی با پریدن از کشتی SS Orizaba خودکشی کرد.
دانلود فیلم The Broken Tower 2011 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
موثرترین روش برای به دست آوردن لحن، و آنچه که فرد فروخته است. جیمز فرانکو یک ویژگی اجتماعی فصول ما به نوعی است. او را "معتاد به کار هالیوود" می نامند، او در پایان روز، از آنجایی که "کار بسیار زیادی برای انجام دادن وجود دارد" احساس تنفر برای استراحت کرده است، و برای مدتی طولانی برای چیزی که ممکن است غیرقابل انکار او باشد انرژی دارد. حالت، که انجام ترفندهای تخیلی است، از فیلم گرفته تا ویدیو تا استقرار و داستان.
هارت کرین یک موضوع جایگزین است. چه کسی در اولین تجربه از ترکیب کنجکاو عبارات خود، ادغام بیان الیزابتی، ایجاد حتی کلمات، با تصاویر جذاب (رام، کالیپسو، خصوصی، عروس دریایی) که ناظران مشکلی هستند که عملاً دردسرساز هستند، شوکه نشده است. صدایی، صدایی از چنان موسیقی غیرقابل انکار، که انسان به این آمیزهای از کهنه، عمداً اشتباه زمانی و بیمیلی و وحشتناک امروز فکر میکند - اینجا چه اهمیتی دارد؟ آیا این ایده خوبی است که ما مانند یک ویژگی حاشیه ای تحریک شویم؟ یا از سوی دیگر، و سهم من اینجاست، این رقیب قابل توجه آمریکا برای بیان این است که چگونه ممکن است در یک پیشرفت وحشتناک، شعر بسازد - و از چه نوع؟ از جان اشبری گرفته تا جیمز مریل و سایر نویسندگان همجنسگرای اصلی یا کوچک باقی مانده در دهه 60، به نظر می رسید که همه وقتی اطلاعاتی در مورد ارتباط او با هارت کرین به دست آوردند، اساساً متحیر شده بودند. این بسیار مهم است.
در مغزم من عموماً نمایش او را با مثال فیتزجرالد "لطیف شب است" مرتبط میکنم که دو شکل از رمان دارد، نه دقیقاً کاملکننده، گویی او نیز در حال تطبیق با آن است. چیزی اعتیاد به مشروبات الکلی یک دیدگاه مشترک است، با این حال من معتقدم که بیشتر پیشنهاد می کند، و به اندازه کافی نیست. برای اینکه مستقیماً به اصل مطلب برسیم، آنچه فیتزجرالد را آزار می دهد این بود که چگونه فروپاشی زوج ایده آل (متحرک) را به عنوان غفلت از سازگاری مطابق با درخواست اجتماعی، پرس و جو «دیگری عظیم من را چگونه می بیند؟» هماهنگ کند. این درخواست اجتماعی، پایداری آن، در آغاز پیشرفت قرن بیستم شکست، و من فکر میکنم که این موضوع هارت کرین، و همچنین، همان طور که نمادگرایی مخفی خصوصی او نشان میدهد، دردسرساز شد.
آیا این مهم است؟ هست. زیرا من فکر می کنم جیمز فرانکو از سرپیچی از صراحت پرونده در رابطه با موقعیت خود اجتناب می کند. زیرا چیزی که ما به دست می آوریم، هک های عظیمی از مطالعه آیات و پس از آن یک فیلم غیرعادی درهم و برهم است. حفرهای بین این دو حالت وجود دارد که فیتزرالد و کرین از آن سرپیچی کردند - این حفرهای در ارتباط اجتماعی است که با خلاقیت یا عشق پر میشود/ توضیح داده میشود - و متقاعدکننده نیست، شاید برای یک توضیح اساسی: به من اطلاع دهید تمایز بین این تصویر و تصویری که فرانکو در «زوزه» بازی کرد. به نظر می رسد که هر دو با یک «مدیر»، تنهاتر از تخریب، صنعتگر دهه 60 که هیجان زده بود، مناسب هستند، و این جاست که حس اجتماعی فرانکو او را فریب می دهد.
در سطحی دیگر، اجازه دهید این موضوع را بررسی کنیم. : فیلم، بدیهی است که از پیشنهاد فرانکو در مورد هارت کرین ساخته شده است. علیرغم تمام وفاداری و مشروعیت آن به زندگی، نگاهی «عینیت یافته» دارد، به گونه ای که اشاره به برخی صحبت های بیرونی دارد، گویی «هنر» آن به خطر افتاده است. تضعیف شده توسط چه؟ این یکی از مواردی است که ژاک لاکان کارشناس فرانسوی آن را «گفتگوی دانشگاه» می نامد، که یک مقاله را به اطلاعات قابل اندازه گیری تبدیل می کند، که مستلزم گرفتن هارت کرین یا نویسنده ای همجنس باز، ضرب و شتم و ناچیز و هماهنگ کردن او است (چه آیتم بهینه ای است). ) در سخت افزار مکتبی، رام کردن دقیقاً چیزی با آن مخالف است، زیاده روی آن.
برای بیان ساده آن، هیچ احساسی از غزل وجود ندارد که ساختار واقع گرایانه را روشن کند، حتی آن چیزی که فوراً یک موضوع بود. شوک - چرخش رنگی درون نوتر وومن - می سوزد زیرا «سازمان رویایی عشق» را به موضوع کودکی یا رفتار سخت مشکوک تبدیل می کند (آن مجموعه تکراری) در نهایت احتیاط بی ادبانه و به خطر افتاده شعر هارت کرین را جنسی زدایی می کند. هیچ احساس مشهودی از خطر دوست داشتنی یا بی حالی یا تحویل نقض شده مانند «برج شکسته» وجود ندارد.
در پایان، این یک مهارت اجتماعی است در مقابل اشکال خلاق: جیمز فرانکو ناراحت است. ، احساسات اجتماعی را بدون دلیلی که او را بی عیب و نقص از شغلی که باعث رشد او شد، جیمز دیگنیتاری، برای مدتی طولانی به طغیان می آمد - سعی می کنم و موافقم که او وفاداری واقعی به آن نشان داد. پس از آن، او یک ویژگی خاص زمان پس از وارهول است: به نظر می رسد خواسته او این است که به معنای واقعی بیان پوکر وارهول را اجرا کند "من باید یک ماشین باشم". با این حال، ببینید چه اتفاقی میافتد: او به جای چنگ زدن به این نافرمانی، آن نوع بیقراری که برای عموم مردم فرانسه چنین عدالتی است، آن دو را بدون دلیل در ماشینی فرو برده است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.