پسری در نیویورک پس از اینکه مادرش کشته میشود توسط خانوادهای ثروتمند به سرپرستی پذیرفته میشود.
داستان درباره جوانی است که عضو خانواده خود را در بمب گذاری موزه متروپولیتن نیویورک از دست داده و توسط یک خانواده ثروتمند و پولدار به فرزند خواندگی گرفته شده است. به نظر میرسد این خانواده تنها به این دلیل این فرزند را انتخاب کردند تا به طریقی بتوانند او را به دنیای زیرزمینی هنرهای شهر نیویورک بکشانند…
یک پسر نوجوان به نام تئودور از شهر نیویورک پس از مرگ مادرش حین بمبگذاری در موزهی هنر توسط خانوادهای ثروتمند به فرزندی پذیرفته میشود و…
پسری در نیویورک پس از کشته شدن مادرش در اثر بمب گذاری در موزه هنر متروپولیتن ، توسط یک خانواده ثروتمند به حضانت گرفته میشود ...
یک پسر در نیویورک پس از حادثه بمب گذاری در یک موزه، مادرش را از دست می دهد و توسط خانواده ای دیگر به فرزند خواندگی پذیرفته می شود اما..
فنچ طلایی پسری در نیویورک پس از کشته شدن مادرش در بمب گذاری در موزه هنر متروپولیتن توسط یک خانواده ثروتمند به خانه برده می شود. در عجله ای از وحشت، او "The Goldfinch" را می دزدد، نقاشی که در نهایت او را به دنیای جنایت می کشاند...
پسری در یک بمب گذاری پدر و مادرش را از دست می دهد و توسط خانواده ای ثروتمند به فرزند خواندگی گرفته شده است.
دانلود فیلم The Goldfinch 2019 (سهره) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
بسیاری از مفسران اینجا و جاهای دیگر گفته هایی مانند "نادیده گرفتن منتقدان - این یک فیلم عالی است" گفته اند و من امیدوارم که درست بودن آنها اثبات شود.
افسوس ، با وجود بازی های خوب از تعداد کمی از اعضای بازیگران (هر دو نیکول کیدمن و سارا پالسون عالی هستند) ، نمی توان فیلم را به کسانی توصیه کرد که مانند من شیفته رمان دونا تارت شده اند. به نظر می رسد این امر ناشی از تنش ذاتی بین وفاداری اصطلاحیانه فیلمنامه به متن از یک سو و به دلیل انتخاب هایی است که انجام می دهد (به ناچار با توجه به پراکندگی کتاب). از طرف دیگر.
آنجا که از رمان فاصله می گیرد ، این کار را به طرزی بزرگ و به نظر من کاملاً مخرب انجام می دهد (آسیب رسان ، یعنی برای فیلمی که احتمالاً می خواهد نوع درگیری شدید بینندگانش را که کتاب از خوانندگان خواسته است ، به وجود آورد. ) یکی از این موارد روشی اپیزودیک و تقریباً تصادفی است که به نظر می رسد بسیاری از سکانس ها برش خورده ، برش خورده و به هم چسبیده اند و به نظر می رسد نظم خاصی ندارد. به نظر می رسد بیش از حد بسیاری از این توالی ها عملی است - تبادل مختصر گفت وگو که فقط برای پر کردن داستان پس زمینه یا پیشبرد خط داستانی است (با فرض اینکه در این شرایط می توانید پیگیری کنید) ، بدون اینکه معنای عمیق تری منتقل شود توسط بازیگری یا فیلمبرداری. بنابراین بسیاری از فیلم مانند یک پیش پرده گسترده پخش می شود که برای دستیابی به جلوه های خاص بدون زمینه احساسی یا شخصیت محور ویرایش شده است. آسیب رساندن حتی تصمیمی که برای به تصویر کشیدن قهرمان اصلی ، Theo Decker ، جوان تر از آنچه در کتاب به تصویر کشیده شده ، ضرر آورتر است ، به گونه ای که سکانسهای Theo Young Theo از بسیاری از معنای اصلی خود تخلیه می شوند. در کتاب ، تئو به صورت بلوغ به تصویر کشیده شده است و ما نه تنها شاهد حوادثی هستیم که کم و بیش منفعلانه متحمل می شود ، بلکه بلوغ جنسی و عاطفی او را نیز شاهد هستیم. اوکس فگلی ، بازیگر مورد نظر (که بدون استعداد نیست - می توان تصور کرد که او در حال تبدیل شدن به چیزی در امتداد خطوط فیلیپ سیمور هافمن باشد) ، به نظر می رسد در آن سن باشد ، اما ، طبق معمول در فیلم The Goldfinch های آمریکایی ، کودکی که پرتره ها به وضوح به معنای جوان تر بودن است. این روابط حیاتی او و بوریس ، دوست اوکراینی دنیوی و بسیار مهیج و خطرناک او را که در دبیرستان ملاقات می کند ، در حالی که از نیویورک به حاشیه بیرونی لاس وگاس تبعید می کند ، متعادل و نامطلوب می کند. در کتاب ، آنها دبیرستان هستند. در فیلم The Goldfinch ، به نظر می رسد که آنها بیشتر شبیه دانش آموزان میانی هستند ، که بسیاری از آنچه را که قرار است در جریان باشد تحریف می کند. سهره ظاهراً به دلیل نمایش فراگیر استفاده از مواد مخدر و قسمت کوتاه خشونت ، دارای درجه R است ، اما این یکی از راه هایی است که بر خلاف کتاب ، در قلمرو PG-13 بسیار ایمن باقی می ماند - به طور مخرب.
بنابراین جهش از Theo Young به Young-Adult Theo (یعنی از Fegley تا Ansel Elgort) خیلی ناگهانی است و نمی تواند متناسب با مقیاس زمانی داستان باشد. و اگر هدف تیم سازنده این بود كه Young-Adult Theo را به صورت یك ذره بینی به تصویر بكشد (كه با نگاهی به گذشته ، خواندن قابل قبول كتاب است ، گرچه از آن من نیست) ، فراتر از حد انتظار آن موفق بود. در نتیجه ، احساسات مصنوعی کاملاً شفاف الگورت در اوج ها از دست می رود - آنها هرگز احساس اصیل نمی کنند و در بعضی موارد کاملا خجالت آور هستند. یک شخصیت اصلی در یک پیچ در پیچ مانند این حداقل باید دارای برخی از جذابیت ها باشد ، اما به نظر می رسد به الگورت گفته شده است (و لباس آنها را پوشانده و عینک می زنند) همه چیز را خنک کند. به نظر می رسد خنک کردن نکته کلی باشد و از این رو است که فیلم در اثر کمبود گرما از کتاب دور می شود.
سرانجام ، تمشک بلندی برای دو بوریس ، فین ولفهارد در نقش بوریس جوان و آنورین بارنارد به عنوان نسخه بزرگسالان. واضح است که هر دو باید تلاش زیادی برای حفظ لهجه های احتمالی اسلاوی خود (که با این وجود لغزش و از بین بردن) انجام می دهند ، به ضرر عمل واقعی آنها. هیچ روس یا اوکراینی که سهره را تماشا می کند یک لحظه به هر دو شخصیت اعتقاد ندارد. این امر در هالیوود مرسوم است ، جایی که به نظر می رسد به طور پوچ اعتقاد بر این است که مربیان گویش می توانند هر بازیگری را به یک کلون زبانی معتبر تبدیل کنند. خیلی بهتر است که در این مورد بازیگران اسلاوی (که تعداد زیادی از آنها وجود دارد) را جذب واقعی کنیم و منابع مربیگری را برای درک انگلیسی آنها انعطاف پذیر قرار دهیم.
همه این عناصر به این معنی است که من هیچ یک از دخالت ها را احساس نکردم که مرا چسبیده به کتاب نگه داشته بود. درست همانطور که منتقدان به من هشدار داده بودند.
دانلود فیلم The Goldfinch 2019 (سهره) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
بگذارید از همان ابتدا بگویم که من هرگز رمان دونا تارت را نخوانده ام ، بنابراین انتقادات من از سهره انتقادات از تفکر "دوست داشتنی کتاب ، از فیلم متنفر بود" نیست. زنی به نام آدری دکر در حمله بمبی تروریستی به موزه هنر متروپولیتن نیویورک کشته شد. سهره در مورد تروریست ها نیست - ما هرگز نمی آموزیم آنها چه کسانی هستند و انگیزه های آنها چیست - بلکه در مورد پسر سیزده ساله آدری ، تئو است. او هنگامی که مادرش کشته شد با او است ، اما زنده می ماند و با در دست گرفتن نقاشی ، "طلای سرخ" از کارل فابریتیوس ، از موزه بیرون می رود. (تارت این نقاشی را به دلیل سابقه خود انتخاب کرد. فابریتیوس در سال 1654 در اثر انفجار باروت کشته شد ، که باعث نابودی کارگاه و بسیاری از نقاشی های وی نیز شد. "سنجاق طلا" در آن زمان در ساختمان بود اما زنده ماند).
آدری از شوهر الکلی ضرب و شتم خود ، لاری ، که هرگز علاقه ای به پسرش نشان نداد ، طلاق گرفت ، بنابراین تئو در نزد باربورس ، خانواده یکی از دوستانش قرار می گیرد. او "سهره طلایی" را با خود می برد و در اتاقش نگه می دارد. مقامات موزه هرگز تلاشی برای ردیابی آن نمی کنند ، با این فرض که در بمباران از بین رفته باشد. او به خوبی با خانواده ای که علاقه او به هنر و اشیاques عتیقه جات مشترک است ارتباط برقرار می کند ، و آنها فکر می کنند که او را به فرزندی قبول می کنند ، اما قبل از اینکه این کار را انجام دهند ، لاری و دوست دخترش Xandra دوباره ظاهر می شوند ، تئو را احیا می کنند و او را به خانه خود در حومه شهر می برند لاس وگاس. هنگام زندگی در آنجا ، تئو دوست خود را در بوریس ، پسر یک مهاجر اوکراینی پیدا می کند ، که نقش مهمی در زندگی بعدی او خواهد داشت. پس از کشته شدن لاری در یک تصادف اتومبیل ، تئو از لاس وگاس فرار می کند و به نیویورک برمی گردد و در آنجا توسط هبی ، یک فروشنده و مرمت عتیقه ، که آشنایی او را هنگام زندگی با باربورس انجام داده است ، به وی منتقل می شود. عشق تئو به اشیاques عتیقه بیشتر می شود و هنگامی که بزرگسال می شود به تجارت عتیقه می پردازد و شریک زندگی هبی می شود. "Goldfinch" سهم مهمی در همه ماجراهای بعدی او خواهد داشت.
اجماع مهم در وب سایت Rotten Tomatoes فیلم را به عنوان "فیلمبرداری زیبا اما عمدتا بی اثر" توصیف می کند ، اما کلمه "بی اثر" این کار را انجام می دهد به نظر من مناسب نیست خلاصه داستان فوق به ترتیب زمانی تنظیم شده است ، اما این نظم ترتیب وقایع در فیلم The Goldfinch نیست ، زیرا جدول زمانی آن از ساختار پیچیده ای برخوردار است. کلمه ای که من برای توصیف آن استفاده می کنم "بی اثر" نیست بلکه "دیوانگی" است. از همه جا پرش می کند ، از فلش بک به فلش فوروارد تا فلش بک دیگر ، ماجرا را دشوار می کند و در برخی مواقع پیگیری آن تقریبا غیرممکن است. خلاصه داستان من نیز به طور قابل ملاحظه ای طرح را ساده می کند ، همانطور که از دو پیوست عاشقانه تئو و پایان گیج کننده سبک هیجان که شامل تئو و دوست قدیمی او بوریس با باند مواد مخدر است ، صرف نظر می کند. (چرا نپرسید).
فیلم جنبه های مثبتی دارد. همچنین تضادهای جالب توجهی بین دو قاره آمریکای متفاوت وجود دارد ، جهان باربورها ، منهتنانی های باسواد ، فرهیخته و شهری و لاری و Xandra فلسفی که در یک مسکن بسیار خالی از سکنه در حاشیه کویر زندگی می کنند ، فاصله زیادی با هر چیزی که شبیه تمدن باشد. به نظر می رسد کارگردان جان کراولی از پوچی و بی حاصل بودن مناظر صحرا به عنوان استعاره ای برای پوچی و بی ثباتی زندگی آنها استفاده می کند.
قسمت "فیلمبرداری شده به زیبایی" از حکم Rotten Tomatoes به نظر من دقیق است ، و برخی از بازی های خوب بازیگری ، به خصوص از اوکز فگلی به عنوان جوان تئو جفری رایت به عنوان مربی خود هبی و نیکول کیدمن (ستاره ای که استعداد بدون شک بازیگری همیشه با استعداد انتخاب فیلم های مناسب مطابقت ندارد) در یک فیلم پشتیبانی وجود دارد نقش سامانتا باربور ، زنی که تقریباً مادر خوانده تئو می شود و علاقه او به هنر را پرورش می دهد. (کمتر توسط آنسل الگورت به عنوان تئو بزرگسال یا برخی دیگر از بازیگران گرفته شدم). اما چند فضیلت فیلم از نظر من هرگز برای جبران نقصهای آشکار آن کافی نبود. 5/10
دانلود فیلم The Goldfinch 2019 (سهره) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
سلامی دوباره از تاریکی. چالش بعد از تماشای سهره این است که تصمیم بگیرید آیا به زمان بیشتری نیاز دارد یا کمتر. با مدت زمان دو ساعت و نیم، ممکن است این سوال مضحک به نظر برسد، اما رمان دونا تارت که برنده جایزه پولیتزر (داستانی) در سال 2013 شد تقریباً 800 صفحه بود که شخصیت های زیادی را پوشش می داد و بیش از یک دهه را در بر می گرفت. اینکه چه چیزی باید گنجانده شود و چه چیزی حذف شود، مطمئناً بحث های زیادی را بین کارگردان جان کراولی (بروکلین عالی، 2015) و فیلمنامه نویس پیتر استراگان (نامزد اسکار برای جاسوس سرباز خیاط خیاط تینکر فوق العاده، 2011) ایجاد کرد.
13 سال تئو پیر (اوکس فگلی) با مادرش در حال بازدید از موزه هنر متروپولیتن است که بمبی منفجر شد و تئو را در زیر آوار گیج کرد و مادرش را مرد. برخورد با یک غریبه مجروح باعث می شود که تئو یک نقاشی بکشد و از موزه فرار کند. تئو در حالی که خانواده یکی از همکلاسی هایش او را به خانه می برد، آثار هنری را پنهان می کند. در اولین مورد از بسیاری از موارد مشابه که توسط زمان جدا شده است، می آموزیم که فابریتیوس در یک انفجار کشته شده است (و بیشتر کارهایش از بین رفته است). در واقع، همین موازیها و تصاویر نزدیک به آینه چیزی است که داستان را بسیار منحصر به فرد و جالب میکند... و گنجاندن آن در یک فیلم بسیار دشوار است.
وقتی پدر خجالتی مست مدتها گمشده تئو ( لوک ویلسون) به همراه دوست دختر به همان اندازه باحال خود زاندرا (سارا پالسون) ظاهر می شود، آنها به سمت حومه لاس وگاس پر از رکود می روند. اینجا جایی است که تئو با بوریس (فین ولفهارد، ریچی از دو فیلم فناوری اطلاعات)، یک مهاجر اوکراینی که با پدرش زندگی میکند (وضعیت مشابه دیگر) ملاقات میکند. دو پسر با هم دوست می شوند و در مواد مخدر، مشروبات الکلی و دزدی از مغازه شریک می شوند. تراژدی دیگری تئو را فراری می دهد. او خود را در نیویورک میبیند، جایی که با هابی (جفری رایت)، شریک غریبهای از موزه میرود. با بازی آنسل الگورت او را می بینیم که در اتاق هتل در حال فکر کردن به خودکشی است. داستانی که تماشا می کنیم نشان می دهد که چگونه زندگی او شکل گرفت و او را در این موقعیت خاص قرار داد. و اینجاست که هسته اصلی داستان را می یابیم. شرایط زندگی، اعمال ما را هدایت می کند و با انجام این کار، شخصیت واقعی ما را آشکار می کند. تئو گناه باورنکردنی را برای مادرش به دوش می کشد، و اعمال او با هابی، بدون توجه به دلایل انجام این کار، او را به زندگی ای سوق می دهد که شباهت زیادی به زندگی بوریس بزرگسال (آنورین بارنارد، DUNKIRK) ندارد، زمانی که راه های آنها دوباره تلاقی می کند. br/>
اشلی کامینگز در نقش پیپا، هدف آرزوی تئو، ویلا فیتزجرالد (در نقش کلر جوان در «خانه پوشالی») در نقش کیتسی باربور، نامزد تئو، و همچنین دنیس او، دیگر کارهای حمایتی را ارائه کردند. هار، پیتر جاکوبسون و لوک کلینتنک. نیکول کیدمن، برنده جایزه اسکار، نقش خانم باربور را در دو اجرای متفاوت بازی میکند. وقتی تئو جوان است، او همان مادر جایگزین سرد و سرگردانی است که او را می پذیرد. با این حال، وقتی تئو مسن تر برمی گردد، تراژدی های شخصی خود او را به مجموعه ای گرم از احساسات تبدیل کرده است که نیاز به لذت دارد. این اثر فوقالعادهای از یک بازیگر زن حرفهای است.
بخشهایی از فیلم که عمیقترین طنیناندازی دارند، بخشهایی هستند که اوکس فگلی را در نقش تئو جوان نشان میدهند. فگلی در فیلم The Goldfinch WONDERSTRUCK (2017) که به طور جنایی دیده نشده بود، بسیار خوب بود و در اینجا با وجود داشتن رفتاری رواقی، احساسات بسیار زیادی را منتقل می کند. به ندرت می توان چنین اجرای لایه ای را از یک بازیگر جوان دید. البته کار بینظیر فیلمبردار راجر دیکینز به فیلم کمک زیادی کرده است. آقای دیکینز سرانجام سال گذشته در چهاردهمین نامزدی خود اولین اسکار خود را به دست آورد. Trevor Gureckis موسیقی را متناسب با حالات مختلف و دو دوره زمانی ارائه می دهد. همه این عناصر به فیلم جلوه یک پروژه مدعی اسکار را می دهند. با این حال، به نظر میرسد که ما هرگز با تئوی مسنتر ارتباط برقرار نکردهایم، که حسی توخالی به داستانی میدهد که باید چیزی جز این باشد. درعوض، ما مانده ایم که «نقاط موازی» را بازی کنیم... یک بازی سرگرم کننده... اما نه آنطور که امیدواریم جذاب.
دانلود فیلم The Goldfinch 2019 (سهره) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
به طور خلاصه: فنچ طلایی اقتباسی با نیت خوب اما کسل کننده است که در زمین باقی می ماند.
نظر جیم: من کتاب محبوب، رمان برنده جایزه پولیتزر از دونا تارت، و منبع آن را نخوانده ام. الهام بخش فیلم ناامیدکننده سینمایی جان کراولی، The Goldfinch. (با این حال، شاهکار شگفت انگیز قرن 15 کارل فابریتیوس با ارزش است و من ترجیح می دهم آن نقاشی را به مدت 2 ساعت و نیم به تماشای آن بنشینم تا اینکه در این ملودرام درهم و برهم بنشینم.)
این به این معنا نیست که فیلم خوب ساخته نشده است این است. ارزشهای تولیدی مانند عکاسی فوقالعاده راجر دیکین و موسیقی متن ترور گورکیس، شجرهنامه خوبی به فیلم میدهد. بازیگری هم درجه یکه اما با وجود نیت والای همه، فیلم حاصل هرگز پرواز نمی کند. پیوسته توسط یک طرح درهم پیچیده، شخصیتهای ترسیم شده و ساختار فیلمی که در زمان به جلو و عقب میچرخد و به جای تعریف، گیج میشود. گویی تکههای عظیمی از داستان در ترجمه با صحنههای متعدد و اقدامات مختلف غیرقابل توضیح گم میشود.
داستان حول محور زندگی پرآشوب پسر جوانی به نام تئو است که مادرش را در یک بمبگذاری تروریستی از دست میدهد. در یک موزه آخرین بقایای خاطره او، قبل از وقوع این رویداد آسیب زا، نقاشی ظریف کوچکی از یک پرنده زنجیر شده است که بعداً آن را می دزدد و به عنوان آخرین ارتباط نمادین خود با والدین مرده اش طمع می کند. گناه او همچنان طاقت فرسا است. همانطور که تئو بزرگ می شود و تنها غمگین می شود، او با تغییرات چشمگیر زیادی در زندگی خود روبرو می شود: یک دوره نیمه شاد با خانواده ای ثروتمند اما سرد، یک قسمت غم انگیز تنهایی با پدر مست خود و یک دوست دختر، مصرف بی رویه مواد مخدر و الکل با یک دوست نوجوان روسی، و ظاهری از عشق و مهربانی از یک دلال عتیقه که با او دوست می شود. با این حال، به نوعی، این یتیم در بزرگسالی زندگی موفقی دارد. اگرچه نحوه دستیابی او به زندگی خوب تنها پیشنهاد میشود، بدون هیچ پیشزمینه یا توضیحی ذکر یا نشان داده شده است.
این موضوع بسیار است، شاید بیش از حد. با طرح های بسیار متراکم، فیلم کمی گیج کننده است که از گذشته به حال و دوباره برمی گردد. بیشتر شخصیت ها فاقد عمق هستند و انگیزه ها و رفتارشان معمایی به نظر می رسد. چند چهره وارد خط داستانی می شوند و بعداً به طور غیر رسمی فراموش می شوند.
تقصیر از بین رفتن سهره دقیقاً در اقتباس نادرست فیلمنامه توسط پیتر استراگان است. به جای سادهسازی یا حذف بسیاری از داستانهای فرعی غیرضروری، میل فیلم به ملاقاتهای تصادفی صرفاً ابزارهای داستانی باورنکردنی هستند که اکشن را پیش میبرند. گلدفینچ مملو از این تدبیرها و تصادفات دور از ذهن است، که همه آنها هرگز جمع نمی شوند.
همانطور که قبلاً گفتم، بازی قوی است، اما بازیگران شایسته بهتری هستند. انسل الگورت نقش تئو مسنتر را بازی میکند و اوکس فگلی خود جوانتر اوست و هر دو در نقشهای خود بسیار خوب هستند. یکی در واقع به آنها اهمیت می دهد، بر خلاف کلیشه های دیگر که در حال راه رفتن و صحبت کردن به عنوان شخصیت ظاهر می شوند. همچنین آنورین بارنارد و فین ولفهارد در نقش دوست گمراه تئو، بوریس، خوب هستند. بقیه گروه در شخصیت های سهام خود گرفتار شده اند. بازیگران قابل اعتمادی مانند جفری رایت، دنیس اوهار، لوک ویلسون و سارا پالسون از حمایت خوبی برخوردارند. با این حال، نیکول کیدمن هرگز در تفسیر خود از خانم باربور دور اما باکلاس هیچ معنایی ندارد. علیرغم و/یا به خاطر مواد، او کاملاً تک بعدی است.
درمورد The Goldfinch، من فیلم را زیاد دوست نداشتم، اما مطمئناً نقاشی را دوست داشتم.
دانلود فیلم The Goldfinch 2019 (سهره) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من هیچ سرنخی ندارم که آن افراد در مورد اینکه این داستان گیج کننده است یا اینکه اصلاً داستانی وجود ندارد، در مورد چیست. برای من همه چیز کاملاً منطقی بود، در واقع فکر میکردم داستان سرایی عالی است، رفت و برگشت در زمان، بین شخصیتهای جوان و بزرگسال، همه چیز برای یک بار هم که شده بسیار آسان است. بازی بسیار عالی بود و از طرف کل بازیگران. گلدفینچ قطعاً در اینجا سزاوار امتیاز بالاتری است. این یکی از آن فیلم هایی است که در آینده دوباره تماشا خواهم کرد. صادقانه بگویم، انتظار زیادی از آن نداشتم، زیرا ژانر درام واقعاً ژانری نیست که من بیشتر از همه از آن لذت می برم، اما این یکی از بقیه متمایز است. داستان گیرا، بازی عالی، کیفیت فیلمبرداری بسیار بالا، واقعا نمی توانم در مورد The Goldfinch چیز بدی بنویسم. کار خوب از کل تیم تولید.
دانلود فیلم The Goldfinch 2019 (سهره) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
از زمانی که سهره معرفی شد، امید زیادی به سهره داشتم، زیرا یک بازیگر تمام ستاره انتخاب کرده بود و رمان (اگرچه من هرگز آن را نخوانده بودم) عالی به حساب می آمد، بنابراین وقتی نقدهای منفی منتشر شد، انتظاراتم را پایین آوردم. فیلم و من خوشحالم که انجام دادم. فیلمبرداری و همچنین کارگردانی عالی بود، اوکس فگلی یک ستاره در حال ساخت است و سهره اوست. بازیگران باقی مانده بسیار خوب بودند و فین ولفهارد، علیرغم آنچه منتقدان می گویند، لهجه روسی را میخکوب می کند. سهره زندگی را نشان می دهد و اینکه چگونه فقط یک اشتباه می تواند آینده شما را به شدت تغییر دهد و فیلمی برای تماشاگران معمولی فیلم نیست (همانطور که فکر می کردم 10 دقیقه می تواند کوتاه شود). در مجموع من عاشق The Goldfinch بودم و اجازه ندهید منتقدان شما را متقاعد کنند که آن را تماشا نکنید.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.