ماه جولای است و "دلفین" جایی برای گذراندن تابستان ندارد. او که احساس بی حوصلگی و پوچی می کند به طور اتفاقی با شخصی آشنا می شود که به نظر می رسد کاملا برای او ساخته شده است...
همسفر سفر دلفین دو هفته قبل از تعطیلات خود لغو می شود ، بنابراین دلفین ، منشی پاریس ، در حال پایان است. او نمی خواهد خودش سفر کند ، اما پسری ندارد و به نظر می رسد قادر به ملاقات با افراد جدید نیست. دوستی او را به شربورگ می برد. پس از چند روز در آنجا ، دلفین گریه کن و دلسوز از خود به پاریس برمی گردد. او کوه های آلپ را امتحان می کند ، اما در همان روز برمی گردد. بعد ، این ساحل است: یک بار آنجا ، او با یک سوئدی خارج از خانه ، یک دختر مهمانی گپ می زند و به نظر می رسد یک دوستی جوان است. سپس ، ناگهان ، پیچ و مهره های دلفین ، برگشت به پاریس
پرتو سبز جولای است و دلفین برای تابستان جایی برای رفتن ندارد. او احساس بی حوصلگی و "خالی" می کند، اما این دوام نخواهد داشت. یک روز او به طور تصادفی با کسی آشنا می شود که به نظر می رسد کاملاً برای او ساخته شده است...
دانلود فیلم The Green Ray 1986 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
این غیرمنطقی نیست که بگوییم فیلم های رومر بدون استاندارد هستند. هیچ رئیسی در هیچ نقطه ای به ادراکات بی نقص و شدید خود از ذهن انسان نزدیک نشده است، بنابرThe Green Ray های رومر به احتمال زیاد به سادگی معادل یکدیگر هستند. من متوجه می شوم که هر چه بیشتر فیلم های او را ببینم، بیشتر آماده می شوم که هر فیلم را واضح تر ببینم. هیچ شگفتی بزرگی از روسایی که از موج جدید فرانسه برخاستند، وجود ندارد، فقط رومر این گزینه را داشته است که به طور مداوم از فیلم هایش ستایش اساسی کند.
بسیاری از افراد شک مشکلی را در سبک او می بینند - - موسیقی عملاً صفر است، طرح داستان فقط یک اسکلت بسیار خشن از آنچه واقعاً در فیلم The Green Rayهای او میافتد است (چون اولویت کمتری در رابطه با بررسی علم مغز شخصیتهای او میگیرد)، عکسهای فوری متعددی از سکوت وجود دارد، و آن عکسهای فوری. گفتمان عموماً در مورد نحوه تفکر، عشق و زندگی به جای پیشرفت طرح داستان، سر و صدایی است. با در نظر گرفتن همه چیز، بیان کردن جذابیت فیلم های او نیز برای من بسیار سخت است، زیرا او در ترکیب بندی یا کارگردانی خود بسیار زرنگ نیست.
فیلم های او عموماً بازتابی هستند و ما را به خود جذب می کنند. برای دیدن ذهن شخصیت به جای موقعیت هایی که برای او اتفاق می افتد، به این ترتیب فیلم های او دائماً گوشه گیر و آرام هستند، جایی که به نظر می رسد زیاد اتفاق نمی افتد. به نظر میرسد که شخصیتهای اصلی فیلمهای او فوراً از یک شکل مشابه هستند: افراد تیره و تار و آرامی که بهطور باورنکردنی به دنبال تصمیمهای فرار و فوران احساسات هستند. با این حال، هرچه بیشتر رومر را ببینید، احتمال بیشتری وجود دارد که نمونه ای از آنها و ویژگی های غیرقابل انکار آنها را در شخصیت های او بشناسید.
آنها به دلیل نبود یک شخصیت دائماً در یک "لمبو" به دام می افتند. کلمه برتر، معمولاً یا بین دو تصمیمی قرار می گیرد که ممکن است زندگی آنها را نابود کند یا آنها را بهبود بخشد، یا بین دو احساسی که آنها را در عناوین بسیار شگفت انگیزی می کشاند قرار می گیرد. آنها غالباً در انجام این پرش مردد هستند، در نتیجهگیری با این چالش مواجه میشوند که کدام نقطه فعالیت را باید انجام دهند، و متعاقباً فیلمها تا حد زیادی شامل آنها میشود که به دنبال خود، شخصیتهایشان، هوسها و خواستههایشان باشند. آنها به همان اندازه نسبت به خود نادان هستند که ما در ابتدا نسبت به آنها نادان هستیم، بنابراین تلاش برای تشریح آنها در آغاز کار بی احتیاطی است. علاوه بر این، با پیشرفت فیلم، آنها خودشان مطالعه میکنند و شاید بعد از اینکه احساسات مشابه و درگیریهای ظریف با آنها را پشت سر گذاشتیم، میتوانستیم تا حدودی بیشتر درباره خودمان آشنا شویم.
که هر سرنخ ویژگی خاصی دارد. است که تصاویر متحرک او را از یکدیگر جدا می کند. تک تک آنها گیر کرده اند، و مظهر ظرافت های مختلف نبردهای ما هستند، بنابراین همه آنها می توانند تاریک به نظر برسند هر چند در اهداف و احساسات خود تغییر کنند. به طور خاص در پرتو سبز، شخصیت اصلی بین اشتیاق به انزوا، و افسردگی اسفناکی که همراه آن است، دویده شده است. گفتن اینکه من با آن ارتباط برقرار می کنم احتمالاً فیلم را تا حدودی خراب می کند، با این حال این تنها چیزی است که می توانم با فیلم های رومر بگویم. آنها گوشه کوچکی از زندگی ما را به تصویر می کشند که قبلاً بوده ایم، که گفتن کمتر از آن دشوار است. شیوه ای که او می تواند هر طرف زندگی ما را بگیرد (و با خلق و خوی آن را پیش می برد) و آن را در پرده بزرگ به صورت فیلمی تمام قد منفجر می کند که نه آموزنده است و نه در هیچ نقطه ای کاملاً تسلی دهنده، نشان از غلبه هنر او دارد. او هم مثل ما نامطمئن است و به نظر می رسد، و این را به زیبایی در فیلم The Green Ray هایش به تصویر می کشد.
همه آثار او قطعا ارزش دیدن را دارد (به جز مجموعه هولناک La Collectioneuse، می توان انتظار داشت که او چنین بود. زمانی که او در حال ساختن آن آشغال های بیهوده بود، از یک چشم انداز احمقانه عبور می کرد)، و بهترین چیز در مورد رومر این است که هر چه تعداد فیلم های بیشتری از او می بینید، بیشتر در فیلم The Green Ray هایش می یابید. توجیه اینکه چرا من پرتو سبز (یا تابستان در دیویدی ایالات متحده) را جدا کردم، نتیجهی ماری ریویر، بازیگر برجستهی آن است که نه تنها به سرعت قابل قبول، بلکه بهطور وحشتناکی فردی است. روند او یکی از مراحلی است که من میتوانم هر زمان که میتوانم با آرامش از آن عبور کنم، با تکمیلی که به همان اندازه آسمانی و اسرارآمیز است. لازم نیست آن را برای کسی که قصد دریافت آن را دارد خراب کنم، با این حال به سادگی بگوییم که به احتمال زیاد یکی از بهترین عکس های فوری فیلمی است که در زندگی کوتاهم دیده ام. داشتن گزینه ای برای گرفتن آن با چنین عالی و در چنین موقعیتی خاص، نه تنها مهلتی از مزاحمتی را که ما (من و شخصیت اصلی) پشت سر گذاشته ایم، به همراه دارد، بلکه علاوه بر این، انتظار آشکارسازی و توجه به خود را ایجاد می کند. این مروارید برش فوق العاده ای از فیلم است.
دانلود فیلم The Green Ray 1986 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
ما به عنوان یک فرهنگ شکل گرفته ایم تا بپذیریم که شادی در وضعیت ایده آل و آینده نهفته است. برای مثال، فکر میکنیم وقتی مدرسه را تمام میکنیم، زمانی که یک خط کاری جدید پیدا میکنیم، وقتی کارمان را قطع میکنیم، وقتی جوان داریم، در آن مرحله، وقتی از هم جدا میشویم، یا وقتی استعفا میدهیم، همه چیز درست میشود. این به طور مداوم چیزی خاص است یا جایی بیشتر، بهتر یا متفاوت است، اما هر چه چیزها بیشتر تغییر کنند، بیشتر به نظر می رسد که مانند قبل ادامه می یابند. در تابستان که با نام پرتو سبز، یکی از عاقلانهترین و مسحورکنندهترین فیلمهای اریک رومر شناخته میشود، دلفین (ماری ریویر) یک منشی جوان، خوش ذوق و باشکوه پاریسی است که در جستجوی «آقای راست» دوران خود را بر روی زمین گذرانده است. درست مانند دیگرانی که زمان خود را در زمین «جستجو» می گذرانند، او هم چسبنده ای است که با رعایت هنجارهای غیرقابل تصور، افراد را دور می کند، سپس وقتی شرایط از بین نمی رود، احساس کمبود و نفرت می کند. او به جای علاقه مندی، جذاب است.
وقتی زمان مرخصی فرا می رسد، معشوقه اش با یک خوشگل به یونان می رود و او را رها کرده و احساس نارضایتی می کند. او با رد پیشنهاد برای بازدید از ایرلند با خانواده خواهرش، تصمیم می گیرد با یک همراه و دوستش به شهر شربورگ برود و تلاش شجاعانه ای انجام می دهد تا با خانواده خواهرش هماهنگ شود، اما باعث ناامیدی بیشتر می شود. بعد از اینکه همراهانش یک شام پیچیده را برپا کردند، او به آنها اطلاع می دهد که گوشت، ماهی، یا تخم مرغ مصرف نمی کند و به سبزیجاتی مانند کاهو تمایل پیدا می کند زیرا باعث می شود او احساس "سبک" کند. از آنجایی که او را حالت تهوع میآورد و شکوفههای سیب را رد میکند، به گشت و گذار نمیپردازد، زیرا فکر میکند پاره کردن چنین شاخههای عظیمی از درختان اشتباه است. رومر بیعیب و نقص دلفین فوقالعاده دلفین را میگیرد، احساسی از بیتفاوتی که وقتی افراد اطراف شما در حال انجام فرآیند فکری خود هستند، شما را برآورده میکند. نزدیک به اشک، او پس از چند روز در شربورگ به پاریس برمی گردد، سپس، در آن نقطه، از کوه های آلپ بازدید می کند و تصور می کند که او به پیاده روی خواهد رفت، اما تنها یک روز باقی می ماند.
وقتی دلفین یک با وجود این، در انبار دوستش در بیاریتز، او به اندازه کافی ساکن می شود تا بار را تخلیه کند. با وجود این، در بیاریتز، داستان اساساً چیزی مشابه است. دلفین میگوید که باید با افراد ملاقات کند، اما هر زمان که در باز بهعنوان دو جوان و لنا (کاریتا)، یک جوان سوئدی، به راه دیگری میرود، علیرغم این واقعیت که از همه نشانهها، خروج از همه بیشتر است. انتخاب منطقی لنا او را تشویق می کند که با مردان برخورد مضاعف کند. او می گوید: «این مثل یک بازی با ورق است، شما نمی توانید بلافاصله دست خود را باز کنید». دلفین این پیشنهاد را به عنوان یک توجیه دیگر در پشت کوبیدن خود مطرح می کند. او می گوید: «دستم خالی است».
به نظر نمی رسد دلفین به چیزهای زیادی اعتماد کند، در هر صورت، مانند دیگر افراد متروک، او به دنبال نشانه هایی است که نشان می دهد اوضاع تغییر خواهد کرد. خوب او اسیر بازی با ورق می شود و وقتی گرین کارتی را در جاده پیدا می کند، متوجه می شود که رنگ سبز سایه سرنوشت او در سال جاری است. هنگام قدم زدن در کنار اقیانوس در بیاریتز، او بحثی درباره رمان ژول ورن در مورد یک ویژگی آب و هوایی معروف به پرتو سبز می شنود و هیپنوتیزم می شود. همانطور که ورن می گوید، اندکی قبل از غروب خورشید در زیر خط افق، به محض اینکه بتوانید فوران نور سبز را ببینید، به شما اجازه می دهد تا شناختی از خود واقعی خود کسب کنید.
در هر صورت، طرح کلی طرح، ما را در مورد آنچه واقعاً در The Green Ray در بیشتر قسمت های تبلیغاتی می افتد، روشن نمی کند. مانند بسیاری از آثار رومر، آنچه در خلوت ها رخ می دهد، آشکارتر از بحث ها است. یک جهان کامل در حرکات، نگاه ها و ظرافت هایی که شخصیت هر شخصیت را آشکار می کند نوشته شده است. تابستان یک داستان شخصی از افسردگی یک زن است که معتبر به نظر می رسد و موجی از خاطرات دشوار را برای من به ارمغان آورد. دلفین به ازای هر یک از خال هایش، انسان استثنایی است. برخی از مکانهای جلوتر به طور مداوم جذابتر از اینجا هستند. با وجود این، زمانی که می تواند خود را از بی عیب و نقصی که جدا از هر چیز دیگری وجود دارد رها کند، معلوم می شود که مستقیماً در برابر جهان حاضر است و می تواند در شکوه وصف ناپذیر آن سهیم باشد.
دانلود فیلم The Green Ray 1986 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من کاملاً از Le Rayon Vert قدردانی کردم. این افراد "واقعی" را نشان می داد، افرادی که معتقد بودم می توانم با آنها ارتباط برقرار کنم. این تأثیر از طریق بحثهای بداهه و با تمرکز بر یک استراتژی تولید فیلم به سبک عملی روایی، با بزرگنمایی دوربین با تغییر حالت ذهنی یا از سوی دیگر در صورت گفتن چیز جذاب (هرچند در طرحریزی و خطمشیها مرتکب خطایی نشوید) انجام شد. سنتز با احتیاط کنترل می شود).
این یک شخص در مورد یک منشی متروک پاریسین به نام دلفین است، او قصد دارد با یک همراه به تعطیلات برود، اما او در یک اطلاعیه کوتاه از این کار خارج می شود، بنابراین او یک از تعطیلات ترسیده شده بود.
آنچه در ادامه میآید ساختارهای زندگی غمانگیز است، تصویری از توجیههایی برای اینکه چرا دلفین ماتزده است. این برای من عجیب است با توجه به این واقعیت که به نظر میرسد فیلم دو نوع درک را نشان میدهد، همانطور که میگوید سرنوشتگرایانه وجود دارد و به معنویتگرایان نزدیک میشود: دلفین یک برج جدی است، همانطور که زن در شام بیرون میگوید، بزی در حال حرکت است. به تنهایی بالای یک کوه سرنوشت او بر اساس کارتهایی است که در جاده پیدا میکند، شاید بهعنوان یک درونگرای متروک به تصویر کشیده شود. The Green Ray احتمالاً آموزشی است و دارای جنبههای اخلاقی است و ما افرادی را داریم که سعی میکنند به دلفین راهنمایی کنند که چگونه به زندگی نزدیک شود. به سرعت از نسیم عبور کرد و به خود اجازه داد تا رقیبی دلگرمکنندهتر از آنچه که قبلاً ملاقات کرده بود به دست بیاورد (تلاشهای بمبارانشده مختلفی برای به دست آوردن او در طول فیلم وجود دارد).
فیلم از نظر ظاهری زیباست، من این روزها به سادگی عاشق دیدن تصاویر متحرک 4:3 شده اند. اگر شما مردم را مدیریت می کنید، نظر من این است که شما باید در 4:3 باشید، این اساساً شبیه است. در صورتی که از ریو گرانده یا برخی فضاهای بزرگ دیگر عکس می گیرید، از صفحه عریض استفاده کنید. چند عکس فوقالعاده از دلفین در سرسبزی طبیعت وجود دارد، زمانی که دلفین و بانوی جوان در حال خوردن انگور فرنگی سیاه وحشی هستند (با دیدن دوباره آن احساس میکردم بچهای هستم، میتوانم انگور فرنگی سیاه را بچشم)، همچنین از یک جاده سبز بسیار غیرمعمول محدود دلفین میرود. پایین در کشور باز سپس رنگها، قرمزی روی لباسهایی است که شخصیتها میپوشند (دلفین قرمز میزند، اما به دنبال سبز است، یک ناهماهنگی)، و پاشیدنهای کوچک رنگ سبز خارج از کنترل که ترکیبها را در هم میپیچد. در مورد این موضوع که دلفین یک ناسازگاری تلفن همراه است، دلفین خود را شبیه به یک فرد معمولی بهعنوان کار نمیکند یا مفید نشان میدهد و پس از آن میگوید: «من هیچ کار خارقالعادهای برای ردیابی کسی یا چیزی انجام نمیدهم». من به طور کلی خودم را قطعه ای شبیه به آن ترسیم می کنم، شبیه به سگ سگ مشتاقی که طبیعت گاز گرفتن را از دست داده است.
او از جهات متعددی شبیه خودم است، در حالی که با سوئدی صحبت می کند. دلفین میگوید که هیچ کارتی ندارد، دقیقاً همان چیزی است که میبینید. خب اون هم منم او واقعاً در بحث ها بی کلاس است، گفتگوی گیاهخواری یک مدل خارق العاده بود. من نیز از طرفداران باورها هستم و دوست دارم در مورد آنها بحث کنم، در هر صورت، در هر صورت، به عنوان مثال بررسی کنم، در راه سگ با استخوان، چقدر گوشت خواری نامعقول است، در یک سفره گوشتخواران، بسیار مراقب نیست. من اغلب اینطور رفتار می کنم.
صحنه با انگور فرنگی سیاه شاید به طرز باورنکردنی سخت ترین صحنه باشد، دلفین با گروهی از همراهانش در شربورگ می ماند، در حالی که بانوی جوانی سوالات بی گناه خود را در مورد زندگی اش مطرح می کند. و روان رنجوری غیراجتماعی دلفین غالب است و او باید بفهمد چه کسی این بانوی جوان را وادار به پرسیدن کرده است.
The Green Ray برجسته ای است و باعث می شود بیشتر به دیدن رومر نیاز داشته باشم.
دانلود فیلم The Green Ray 1986 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
قسمت پنجم مجموعه کمدیها و ماکسیمهای رومر را در سینما در شانگهای تماشا کردم، پرتو سبز، که در آمریکای شمالی بهعنوان تابستان تحویل داده میشود، بهرهمند از شیر درخشان رومر است، و بهعنوان فهرستی از قسمتهای متوالی ژورنال که در زمانهای اخیر از هم عبور میکنند کار میکند. فرار بهاری، ضبط تکههای یک منشی پاریسی، دلفین (ریویر)، یک بانوی مجرد واجد شرایط و فقید که از هم اکنون بدون هماهنگی رها میشود وقتی مراسم آتی یونان او از هم اکنون به پایان میرسد، که شکافی را در فضای ظریف او تسریع میکند. در میان عزیزانش وقتی او با تنبلی موسی را از یک نقطه شروع می کند و سپس به نقطه بعدی می پردازد کمتر، عزت نفس دلفین به تدریج با تجربیات متفاوت او در کشور آزموده می شود و توسط مهجوریت محافظت شده تجاوز می شود، تا اینکه بیان بصری پرتو سبز اسمی از رمان همنام ژول ورن، به او فرصتی در بازو می دهد، اما تا آن زمان، رومر قاطعانه این کار را قطع می کند. در سایه، تمسخر ظرافت او در تنظیم داستانی که حول دمای آب ولرم کار میکند با نت بلند آرام و هیجانانگیزی.
پرتو سبز که بهطور طبیعی با گفتمانهای عمدتاً تبلیغاتی تقویت شده است، بهویژه حفظ میکند. تشبیه دقیق درهم تنیدگی دلفین، تعصب فزاینده علیه تکینگی یک زن و مقاومت جریحه دار او در برابر طعنه استاندارد شده کارپی دیم، کل وضعیت دلفین در برابر کل جهان به هر حال تمرینی بیهوده است، اما صرف نظر از فیلم با دلسوزی و محتاطانه شخصیت یک زن را از طریق منحصربهفرد بودن او - به کار بردن بخشهای جدی قدرت برای تقسیم بیهیجانی و ضعف، دست و پا چلفتی روح از دست رفته - و ویژگیهای او - استدلال عاشق گیاهخواریاش، اعتقاد او به شانس پیشبینی شده با کارتهای نامنظم ستایش میکند. . در دورههای متعددی که او آبساختها را راهاندازی میکند، واکنش سرگرمکننده ناخوشایندی را برمیانگیزد که بسیار ارزشمند و جدی است، که فراتر از هر فرضی دراماتورژی بیمیل است.
ریویر، نه فقط بر خودش در کار وسط غلبه کند، به همین ترتیب با مشارکت خطوط خود برای محتوا، همه چیز را با مسئولیت خود در مرتب کردن ناهماهنگی ذاتی دلفین متزلزل می کند، به نظر می رسد که او کاملاً در سنگ نیست، تمایلی محتاطانه و واضح دارد، و در عین حال نوسان، پاسخگو و دلهره آور است، یک عارضه جانبی می تواند بسیار باشد. وقتی به هیپوکندری برمیانگیخت، اما او هنوز آنجا نیست، وقتی بالاخره خودش را تشویق میکند تا به ژاک (گوتیه) پاسخ دهد، انتظار میرود که یک اتفاق بزرگ برای او بیفتد، که رومر به ما جایزه میدهد. لمس جادویی باشکوه.
نتهای موسیقی پراکنده، خلاقیتهای آرامشبخش با تأکید بر نواحی واقعی، نمایشگاههای غیرواقعی که انرژی عملی را جذب میکنند، پرتو سبز رومر یکی از بهترینهای اوست. باهوش، سرگرمکننده، قانونی، و در عین حال بهطور وحشتناکی واقعی و تماسگیر، ترکیبی جذاب که پیچیدگی مشترک و انسانگرایی محکم او را نشان میدهد.
دانلود فیلم The Green Ray 1986 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
اریک رومر با مجموعه 6 فیلم خود، داستان های اخلاقی، در دهه 1960-1970، در مجموع جایگاه خود را ساخت. در زمانی که ده سال جدید فرا رسید، او تصمیم گرفت سری فیلم های دیگری به نام کمدی و افسانه بسازد. این سریال به اندازه The Ethical Stories قابل پیش بینی نبود. فیلمهای «کمدیها و دستورات» از نظر شرح و موضوع شباهت مشابهی با «داستانهای اخلاقی» نداشتند. Le rayon vert پنجمین فیلم از این مجموعه است. معمولی ترین تفسیر آن تابستان است، با این حال من ترجیح می دهم تفسیر دیگر به شرایط منحصر به فرد، پرتو سبز، دقیق تر باشد.
به نظر می رسد که Le rayon vert شرح استاندارد "پاک" رومر را کنار می گذارد. به نظر می رسد روایت وحشتناکی در مکان های خاص است که آشکارا هدفمند است. فیلمبرداری دوست داشتنی و عمیق است و گفتمان محبوب اریک رومر به همان اندازه که همیشه تیز است: جالب، سرگرم کننده و کاربردی. او در ایجاد اتفاقاتی که در حال رخ دادن است بسیار ماهر است. او متخصص تلفیق کار با واقعیت است.
Le rayon vert درباره زنی به نام دلفین (ماری ریویر) است که هنوز عاشقانه واقعی خود را پیدا نکرده است، زیرا خود واقعی خود را پیدا نکرده است. فیلم بر یک موضوع بسیار عادی برای فرانسوی ها متمرکز است. مناسبت ها دلفین برای زندگی خود به عنوان یک شهر جوان، شربورگ، در نزدیکی اقیانوس و در شهر، موارد مختلفی را امتحان می کند. همانطور که او تلاش می کند مکان مناسبی برای استراحت پیدا کند، خودش را پیدا می کند.
شخصیت دلفین بسیار جذاب است و ما چیزهای زیادی درباره او می دانیم. به عنوان مثال، ما در زندگی او به عنوان یک مکان جوان متوجه شدیم که او یک گیاهخوار است - مهمتر از همه صحنه فوق العاده است. به نظر می رسد که دیگران خیلی از روال غذا خوردن و شیوه زندگی او را درک نمی کنند. او نیازی به خوردن گوشت ندارد زیرا به او کمک می کند خون و نبض را به خاطر بیاورد. او سعی می کند در مورد درخشندگی سالاد، خویشاوندی جدید آن لنگ بزند.
عنوان، پرتو سبز به طور مستقیم از کتابی از ژول ورن، با عنوانی مشابه، گرفته شده است. درخشش سبز حاکی از آخرین پرتو چین خوردگی خورشید از خط افق است که باعث میشود انسان روح خود و دیگران را ببیند. تحت کنترل این درخشش صمیمانه، شخصیتهای اصلی به او اعتماد به نفس و سرنوشت میبخشند.
یک فیلم عالی، هوشمندانه و سرگرمکننده، همانطور که نام سریال تضمین میکند. Le rayon vert با حکمی از رمبو شروع می شود: "Ah! que les temps vienne Ou les coeurs s'eprennent." پرتو سبز مانند کارت ها و صداها مملو از تصاویر است. به همین ترتیب، چند عکس فوق العاده زیبا از حومه فرانسه را نشان می دهد.
8/10 یک قطعه قابل اعتماد رومر!
دانلود فیلم The Green Ray 1986 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
بهترین رئیسها میتوانند از حداقلترینها بیشترین استفاده را ببرند، و برای این موقعیت، اریک رومر در ابتدا ظاهراً ضعیفترین موقعیتهای کمیک را به تماشاگر میدهد. یک بانوی جوان آرام، دلفین، با بازی ماهرانه ای توسط ماری ریویر، در پایان به یک سفر مسافرتی در اواخر بهار می رسد. معامله جدی، اینطور نیست؟ از این به بعد شاهد صحنههای نیمه خندهداری هستیم که برخی به کلیشهای نزدیک میشوند، که در آن دلفین به مکانهای مختلف میرود، در اطراف قدم میزند یا درباره چیزهایی بحث میکند، اما نمیتواند اوقات خوبی داشته باشد، نه فقط به این دلیل که واقعاً تنها است. در هر صورت، زمانی که با همراهان بود، اما به علاوه به این دلیل که، همانطور که قبلاً فهمیدیم، او آخرین خداحافظی را با یک معشوق طولانی مدت، ژان پیر، گفته است.
آنچه در ابتدا به نظر می رسد، به هر حال، تصویری از دلتنگی است که به دنیای جدایی وارد شده است، در بازنمایی، به آرامی و در عین حال لذت بخش، تحت تأثیر شدید رومر، ناامیدی و نارضایتی یک زن جوان، پنهان می شود. و بدبختی دلفین چند بار اشک میریزد، و هر اپیزود او را بالا میبرد و نشان میدهد که واقعاً چقدر بدبخت و در نهایت عصبانی است، نه به این دلیل که واقعاً ژان پیر را از دست داده است، بلکه به این دلیل است که او از آن جورهایی است که چنین نیست. بیانگر، نه انرژی مورد نیاز همه - مانند همکار سوئدی که او در بیاریتز ملاقات می کند، یا همراهان پاریسی اش - تمایلی به انجام بازی هایی که از خانم های مجرد انتظار می رود نیست. اگر همه چیز برابر باشد، دلفین یک فرد متفکر متواضع و ملایم است که چیزها و ارتباطات احتمالی را می پذیرد، به طور شگفت انگیزی می تواند به این معنا باشد که در آینده مطلقاً فرصتی برای تحسین و تمجید نخواهد داشت، یا اینکه او این فرصت را نخواهد داشت. گزینه ای برای عمل به روش های عادی با فرض اینکه در باز قرار است خود را معرفی کند.
به جز اینکه شاید او این کار را انجام دهد، یا در هر حال، بلافاصله از شانسی که در ابتدا به نظر می رسد پریشانی است می پرد. تا زمانی که کل صحنه درست شود. با این حال، روی دکمه "اسپویلر" ضربه زدم، نتیجه را ارائه نمی دهم، اما شوکه کننده است، بسیار ساده و بدون شک متحرک. آنچه به همین ترتیب نشانی از مهارت رومر است، روشی است که او همه چیز را تنظیم میکند، با بحثی کاملاً قابل تصور و جذاب، پیش از این، که حول داستان ژول ورن *پرتو سبز* و مولفه اسطورهای در آن میچرخد. این باید فیلمی باشد که هر فیلم مورد مطالعه قرار میدهد تا دریابد که چگونه میتوان چشمگیرترین نتیجه را با آنچه که به نظر میرسد تقریباً چیزی نزدیک به خانه است، به دست آورد. همچنین Rohmer و Rivière آن را به دست می آورند. درخشان
دانلود فیلم The Green Ray 1986 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
دلفین در سازماندهی ناجور است و به هر قیمتی از افراد دوری می کند. سپس، در آن مرحله، از پیشنهادات آنها برای همراهی و تعهد عمیق کناره گیری می کند و تنها می ماند، چیزی که او آن را دوست ندارد. بنابراین، او اغلب ناامید است. این موضوع دلفین را با این ابهام مواجه میکند که چگونه ممکن است کسی را با او ببیند، در حالی که واقعاً تلاش نمیکند و تلاشهای دیگران را رد میکند.
عنوان به عنوان «پرتو سبز» تعبیر میشود که به شعلهای مختصر اشاره دارد. رنگ سبزی که اکنون و دوباره می توان به طور مشابه با غرق شدن خورشید در زیر خط افق، به سمت اقیانوس مشاهده کرد. من یک بار این نمایشگاه را دیدم و یک ثانیه اخروی بود. واقعاً افتضاح است که دقایق اخروی زیادی در فیلم The Green Ray وجود نداشت. پرتو سبز برای فیلم و در نتیجه عنوان تأثیرگذار است و نگاه دلفین به دنبال دانش را در دیدگاهها و احساسات خودش منعکس میکند. شما باید فیلم را برای توضیح گسترده در مورد دلیل پرتو سبز و اینکه چه ربطی به دانش کمی دارد و اینکه ژول ورن به همه اینها وارد شده است را ببینید.
امکان اتصال یک طیف گسترده ای از درک معنای پرتو سبز در داستان دلفین، به عنوان مثال، او به یک سازمان خارجی وابسته است تا به طور مرموزی او را تغییر دهد، به جای اینکه خودش تلاشی را انجام دهد. این باعث میشود که فیلمی فوقالعاده بی تکلف باشد، با این حال هیچ بخشی از آن واقعاً روی صفحه نمایش داده نمیشود، بنابراین به احتمال زیاد به هیچ وجه محجوب نیست و احتمالاً صرفاً این سؤال از تماشاگر است که تلاش میکند چیزی را در جایی از فیلم دنبال کند. .
نکات مثبت خلق فیلم کم و حتی غیرحرفه ای است. فیلمبرداری سطح است. کیفیت صدا ضعیف است، زیرا گیرنده به خوبی از باد، موج سواری، ترافیک و سایر آشفتگی های اتفاقی محافظت نمی شود. این مبادله تا حد زیادی انجام شده است، که به این معنی است که چرا بحثهای معناداری در مورد موضوعات مورد علاقه محدود میشود.
این گفتمان به طرح طرح نمیپردازد، که محدود است، با اینحال برای بررسی شخصیت دلفین استفاده شد. انجام این کار قابل اجرا است، که مرا به پایان ناخوشایندی سوق میدهد که فیلم در کاری که میخواست انجام دهد مؤثر بود.
مشکل مربوط به فیلمی است که زنی را به تصویر میکشد که واقعاً غیرعادی است. تلخ و غیرجذاب این است که فیلم واقعاً غیرعادی است و تماشای آن غیر جذاب است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.