داستان خاکستری درباره ی مهندسانی است که به خاطر آسیب دیدن یک دکل نفتی در آلاسکا با هواپیما عازم آلاسکا می شوند ولی به دلایل نامعلوم هواپیما سقوط می کند و عده ای از آنان از این سانحه جان سالم بدر می برند اما به دلیل اینکه تجهیزات رادیویی از بین رفته آنها نمیتوانند درخواست کمک کنند پس برای زنده ماندن دست به هرکاری می زنند و…
پس از سقوط هواپیمایشان در آلاسکا، شش کارگر نفت توسط یک شکارچی ماهر برای بقا هدایت می شوند، اما دسته ای از گرگ های بی رحم هر قدم آنها را تعقیب می کنند.
در آلاسکا ، یک تیم حفاری نفت برای زنده ماندن پس از سقوط هواپیما آنها را در طبیعت مجبور می کند. شکار انسانها گروهی از گرگها هستند که آنها را متجاوز می بینند.
داستان درباره گروهی از کارگران شرکت نفت و یک شکارچی بسیار ماهر است که هواپیمایشان در وسط ناکجا آباد سقوط می کند و حالا مجبورند که برای بقای خود بجنگند ولی...
پس از یک شیفت پنج هفته ای طاقت فرسا در یک پالایشگاه نفت آلاسکا، کارگران به رهبری جان اوتوی تیرانداز تیزبین برای تعطیلات بسیار مورد نیاز به خانه پرواز می کنند. اما یک طوفان وحشیانه باعث می شود هواپیمای آنها در بیابان یخ زده سقوط کند و تنها هشت مرد از جمله اوتوی زنده می مانند.
دانلود فیلم The Grey 2011 (خاکستری) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
لیام نیسون قهرمان اکشن ریزه کاری. چقدر باورنکردنی است که یک بازیگر با نزدیک به 60 سال سن می تواند حرفه اش را دوباره تعریف کند و بانکدارتر شود. نیسون به نوعی جدیتی را که برای نقش های نمایشی به وجود آورده است ، دوباره ایجاد کرده و قهرمانانی کاملاً قانع کننده در تریلرهای مناسب (در بهترین حالت) ایجاد کرده است.
اما این "خاکستری" نیست. "خاکستری" امتیازات بسیار بالاتر از حد مناسب را کسب می کند و عملکرد نیسون آن را بهتر می کند. من می دانم که تقویم به وضوح ژانویه را می خواند ، اما این مسئله به حداکثر رساندن پتانسیل گیشه در این مورد است. جو کارناان ، نویسنده / کارگردان ("The A-Team") برگ جدیدی را در خاکستری مهیج زنده ماندن در بیابان ، برگردانده است ، فیلمی که اختصاص به کاوش در میزان واقعی اراده انسان برای زندگی دارد ، به همان اندازه که مخاطبانش را با حملات خطرناک گرگ ها شوکه می کند. .
نیسون از هر طریقی بسته را هدایت می کند. با پرداخت هزینه برای محافظت از کارگران نفت در برابر خطرات طبیعت (به ویژه گرگ ها) ، شخصیت نیسون Ottway هنگامی که هواپیمای آنها در بیابان آلاسکا در نزدیکی یک چاله گرگ سقوط می کند ، بهترین شانس برای زنده ماندن در گروه مته ها است. با این حال او از یک پسر پیشاهنگی دور است و به دلیل دیدگاه همسرش ، گذشته از نظر روحی زخمی شده است.
اکثر شاخص های اولیه خاکستری به شما این حس را می دهند که نیسون کارهای معمول خود را انجام می دهد روال قهرمان با چهره ای افتخارآمیز که آن را به کمال انجام می دهد ، اما شیوه گسترش فیلم (نه از نظر طرح ، بلکه از نظر کیفیت داستان گویی) از او می خواهد فراتر از این حد باشد. او قطعاً پاسخ می دهد.
هنگامی که در بنیادی ترین شکل به آن نگاه می شود ، "خاکستری" را می توان فقط فیلم دیگری دانست که در آن گروهی از افراد آسیب دیده هر بار در مسیر یافتن امنیت می میرند. کارنااهان ، این سرعت را کاهش می دهد تا بتوانیم میزان خطر را جذب کنیم و خود را در آن تصور کنیم. وقتی مرگ اتفاق می افتد ، در مقایسه با تلاش های استاندارد در ژانر که فقط شامل مرگ های ترسناک یا مرگ ناشی از حماقت شخصیت است ، از نظر بصری چشمگیر ، آرواره و یا قابل تأمل است.
فقط یك شخصیت ، دیاز (فرانك گریلو) به عنوان یك لجاجت خودمحوری سرسخت كه از روی عمد با اوتوی مخالف است ، كلیشه می یابد. اکثر فیلم ها پیش از این که خیلی آزار دهنده شود او را می کشیدند ، اما کارنااهان و نویسنده مشترک آن ، ایان مکنزی جفرز (که داستان کوتاه خاکستری را براساس آن نوشت) ، برنامه های جالب توجه تری برای او در نظر گرفته اند.
همچنین این فقط یک فیلم در مورد افرادی نیست که توسط گرگها در بیابان شکار می شوند. هیچ جنگ خونین در برابر اوج گرگ وجود ندارد ، بر خلاف آنچه شما تصور می کنید تریلرها چیست ، بنابراین طرفداران فیلم مستعد ابتلا به بازاریابی گمراه کننده خود فیلم هستند ، آماده باشید. "خاکستری" بسیار بیشتر یک درام پر تعلیق است و صحنه هایی با آدرنالین بالا در گوشه و کنار آن کمین کرده است.
به همین ترتیب ، سبک بصری "خاکستری" چیزی متفاوت از کارناهان را در پرواز با بالاترین کیفیت دو فیلم قبلی خود ، "A-Team" و "می خواهد" Smokin 'Aces. " لحن کلی دانه و طبیعی است ، بنابراین ریشهای پوشیده از برف بدون آرایش تاول زده از یخ زدگی.
این عمل همچنین جنون آورتر و گیرنده تری است. او به جای فیلمبرداری از صحنه های اکشن به معنای سنتی ، می خواهد بیننده احساس کند گویا آنها را در کنار شخصیت ها تجربه می کند. اگر شخصیتی از بالای درخت بیفتد و در مسیر پایین به 20 شاخه برخورد کند ، این دقیقاً همان کاری است که دوربین انجام می دهد. این شدت هر دنباله اصلی را به حداکثر می رساند. در مورد گرگ ها ، آنها وحشتناک هستند ، اما هرگز به عنوان آدمهای بد نقاشی نکرده اند. آنها فقط بخشی از طبیعت هستند.
وقتی نوبت به مسائل ایمان و اراده برای زنده ماندن می رسد ، آن وقت است که "خاکستری" برای ژانر خود واقعاً بالا و بالاتر از نوار می پرد. داستان به گونه ای روایت می شود که وقتی مردم می میرند ، برای سرگرمی ما نیست ، بلکه برای برجسته کردن ماهیت غیر قابل پیش بینی ... طبیعت و زندگی و مرگ است. همانطور که Ottway با همین مسائل دست و پنجه نرم می کند ، عملکرد Neeson باعث می شود که به خانه برود.
"The Grey" به مخاطبان خود هدایای کمیاب سرگرمی ژانر فیلم را با برخی از فکرهای جدی و دوز کافی می دهد. از احساسات انتخاب های کارنااهان در مورد چگونگی روایت داستان ، همراه با پایانی که معمولاً در فیلم The Grey های ژانر وجود ندارد ، فقط آنرا قویتر می کند. هم او و هم نیسون ماهیت واقعی نقاط قوت خود را به نمایش می گذارند. امیدوارم که ما فقط شروع کارنااهان را دیده باشیم ، و این طبیعت به اندازه کافی نیسان است که به او اجازه می دهد تا به چالش کشیدن هنجار برای عملکرد استاندارد قهرمانانه ادامه دهد. با تشکر از خواندن! به سایت من moviemusereviews.com مراجعه کنید
دانلود فیلم The Grey 2011 (خاکستری) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من می خواهم این بررسی را با گفتن اینکه خاکستری کامل نیست ، شروع کند ، اما هیاهوی منفی که دریافت کرد توجیه پذیر نبود. اولین باری که خاکستری را تماشا کردم ، به راحتی از پایان آن ناامید شدم ، زیرا بگذارید صادقانه بگویم ، من می خواستم لیام نیسون را ببینم که به یک الاغ گرگ لگد می زند. من از چگونگی پایان فیلم عصبانی ، عصبانی و تلخ بودم. اما چند ماه سریع به ساعت دوم بروید و اینجا جایی است که زیبایی واقعی خاکستری خود را به من نشان داد.
قبل از اینکه وارد قلب این بررسی شوم ، می خواهم برخی از آنها را ارائه دهم توضیحات سریع برای ستایش زیاد من از این فیلم. بله ، من خاکستری را به هر کسی که به دنبال یک فیلم اکشن سرگرم کننده و پر تعلیق است ، توصیه می کنم. فیلمبرداری بسیار زیبایی است ، فیلمنامه آن به خوبی نوشته شده است ، نیسون عملکرد فوق العاده ای را ارائه می دهد (همراه با اجرای عالی بازی های مکمل دیگر بازیگران) و موسیقی و صدا به ویژه در ارسال لرز از ستون فقرات هر زمان که گرگ ها زوزه می کشند بسیار استثنایی است. شب خاکستری را با صدای فراگیر در یک اتاق تاریک تماشا کنید ، من تضمین می کنم ناامید نخواهید شد.
حالا به حقیقت موضوع پی ببرید. خاکستری درباره گرگها نیست. خاکستری سفری احساسی ، تعلیق آمیز و استعاره ای گسترده از طریق اراده انسان برای زنده ماندن است. بله ، گرگ ها انسان ها را به طرز وحشیانه شکار نمی کنند. نه ، خاکستری برای نقاشی گرگ ها در نور بد ساخته نشده است. گرگهای خاکستری به سادگی وسیله ای برای انتقال یکی از استادانه ترین استعاره هایی هستند که تاکنون در یک فیلم شاهد بوده ام.
این داستان بقا است. هر گرگ ترس متفاوتی را نشان می دهد که مردان با آن روبرو هستند و همه سعی در کشتن آنها دارند. گرگ آلفا نشان دهنده مرگ است ، رهبر تمام ترسهایی که انسان باید با آن روبرو شود. از آنجا که رنگ سیاه با مرگ همراه است ، منطقی است که گرگ آلفا سیاه است تا تصویر را کامل کند. هر مردی در طول فیلم با عمیق ترین ترس خود مبارزه می کند و سرانجام به دست آن می میرد. در هواپیما مشخص می شود که بزرگترین ترس فلانری کنار گذاشته شدن و کنار گذاشته شدن است ، و وقتی جدا شود از گروه می میرد. بزرگترین ترس بورک تنها بودن است ، که با مبارزه او با مرگ خواهرش حمایت می شود. قبل از اینکه اتوی سعی کند او را بیدار کند ، در هنگام طوفان به تنهایی می میرد. تالگت از ارتفاع می ترسد و در اثر سقوط از دره درگذشت. حتی دیاز ، که بزرگترین ترس خود احساس ترس است ، در حالی که منتظر آمدن گرگها نزد اوست ، تنها می میرد و با خود زمزمه می کند "من نمی ترسم".
حالا به اوتوی. بعد از تقریباً خودکشی در ابتدای فیلم ، من تعجب کردم که چرا این مرد برای زنده ماندن به چنین طول های باورنکردنی می رسد. و من معتقدم این به این دلیل است که بزرگترین ترس او نداشتن هدف است. پس از سقوط هواپیما ، او هدف خود را برای کمک به زنده ماندن مردان دیگر احساس می کند. حتی بعد از مرگ همه آنها ، کیف پولهای آنها را حمل می کند (اساساً روح آنها) و احساس می کند که در پایان باید از آنها در برابر مرگ (گرگ آلفا) دفاع کند.
همچنین می خواهم اشاره کنم که چگونه کل فیلم درباره اوتوی و مردانی است که از ترس فرار می کنند (گرگ ها). اما آنها همیشه عقب می مانند. حتی وقتی به نظر می رسد اتوی از همه اینها فرار می کند ، در نهایت در لانه ای قرار می گیرد که رو به مرگ است (آلفا). این به موازات این است که چطور هر اتفاقی بیفتد ، سرانجام هر فردی با مرگ روبرو خواهد شد. نمی توان از آن پیشی گرفت. زیبایی چگونگی مبارزه مردی در آستانه خودکشی در تاریک ترین لحظه با مرگ در ساعت دوم واقعاً برایم جالب بود ، زمانی که می توانستم به معنای واقعی خاکستری بفهمم. Ottway اساساً یک شخصیت مسیحی است ، که پس از اعتبارات نشان می دهد که او هنگام مرگ دست خود را بر روی آلفا قرار می دهد (او مرگ را فتح می کند و کیف پول / روح مردگان را نجات می دهد) ، همراه با دعوت او به خدا برای کمک ، پشتیبانی می شود. او را بعد از مرگ هنریک.
همه اینها را بگوییم از نزدیک نگاه کن این در مورد کشتن گرگهای لیام نیسون نیست. این در مورد گرگها به عنوان موجودات شرور به تصویر کشیده نمی شود. این مربوط به ترس ، مرگ ، زندگی و روحیه انسانی است. این یک سفر استعاره ای به منظور زندگی ، دین و بقا است. به گذشته نگاه کنید و معنای عمیق آن را پیدا کنید. شما نه تنها از فیلم قدردانی خواهید کرد ، بلکه آن را دوست خواهید داشت. من شما را تشویق می کنم که خاکستری را دوباره تماشا کنید ، یک بار دیگر به معرکه بروید و اندازه آنچه را که در خاکستری استثنایی کشف شده است ، درک کنید.
دانلود فیلم The Grey 2011 (خاکستری) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من در ماه در مورد خاکستری زوزه می کشم! خوب بود به کارگردانی جو کارناهان و بر اساس داستان کوتاه "Ghost Walker" اثر ایان مکنزی جفرز که فیلمنامه را نیز با کارناهان نوشته است. خاکستری بر روی گروهی از کارگران نفت آلاسکا تمرکز دارد که از یک سانحه هوایی در مسیرشان به آنکوریج آلاسکا جان سالم به در بردند. فقط برای اینکه خود را در بیابان بیابند و مجبور به دفع حملات گرگ های خطرناک انسان خوار در مسیر تمدن شوند. صحنه های اکشن سرگرم کننده بود. شیوه ای که آنها صحنه های سقوط هواپیما را به تصویر می کشند فقط کابوس وار است. شاید ترسناک ترین چیز در فیلم The Grey باشد. بازی خوب بود، اما دوست داشتن هیچ یک از شخصیت ها به دلیل دیالوگ های نامطلوب، وحشتناک یا عدم توسعه آنها سخت بود. بمب افهای خوشهای کمکی نمیکند، آن را بهتر کنید. شخصیت اصلی، جان اوتی (لیام نیسون) خوب بود. من عاشق این روش هستم، او سلاح های بداهه ای را از چیزهای معمولی می سازد، اما مهارت های او در شکار گرگ وجود ندارد. عجیب است که یک مرد تقریباً 60 ساله مانند نیسون، هنوز هم می تواند نقش قهرمان اکشن ریگ را بازی کند. چیزی که کمی مرا آزار می دهد، خود گرگ های خاکستری است. گرگ های خاکستری اصلا واقع بین نبودند. من واقعاً دوست نداشتم که چگونه فیلم دارای گرگ هایی با CGI بود، زیرا آنها درست به نظر نمی رسیدند یا واقعی عمل نمی کردند. به نظر می رسد که آنها توسط گرگینه ها تعقیب می شوند. اگر فقط از گرگ های خاکستری واقعی بیشتری استفاده کنند. من این گرگ ها را به عنوان یک تهدید بیشتر باور می کنم. گرگ ها مانند موجودات ماوراء طبیعی به نظر می رسند و عمل می کنند که بیشتر از آنچه که گرگ های معمولی می توانند انجام دهند انجام می دهند. من فکر می کنم تاریکی صحنه های شب آن را ترسناک تر می کند، اما شما نمی توانید چیزی را ببینید. خیلی تاریکه من مجوز هنری را درک میکنم، و قرار است نشان دهنده یک انسان قاتل عجیب و غریب از طبیعت باشد، مانند کوسه در آروارههای ۱۹۷۵ یا شیر در سال ۱۹۹۶ در فیلم The Grey Ghost in the Darkness. چیزی که آن فیلم ها را ساخته است، بسیار کم است، شما هیولاها را می بینید. من همچنین پیام استعاره محیط زیست/بومیان آمریکا را درک می کنم. که در آن گرگ ها مانند شیاطین جهنم به نظر می رسند و عمل می کنند تا مردان را به خاطر حفاری زمین خود و کشتن اعضای جامعه خود مجازات کنند. تعجب آور است که یک پیام مذهبی وجود دارد که به نوعی در فیلم The Grey با شخصیت هایی که در فیلم The Grey بیخدا هستند گم شده اند. نمیدانم، آیا موضوع فیلم در مواجهه با ناامیدی فرضی زندگی میکند یا نه، اما صادقانه بگویم، فکر نمیکنم همه ملحدان خودکشی کنند. اگر تمام مدت آنها در برزخ بودند، حدس میزنم که به نوعی منطقی باشد. در حالی که، این واقعا خوب است - یک تمثیل اگزیستانسیالیستی - در لباس گرگ ها، حواس پرتی است. معنای عمیق تر فیلم بین سیاه و سفید به نوعی باعث می شود خاکستری کمتر یک فیلم بقا واقع گرایانه باشد و بیشتر شبیه یک فیلم ترسناک باشد. خاکستری به گرگ ها دلیلی برای رفتار عجیبشان برای شکار انسان ها داد. فرض بر این است که آنها در حمله خود موجه هستند زیرا از حضور انسان در قلمرو شخصی گله گرگ خود احساس خطر می کردند و قبلاً هرگز با انسان روبرو نشده بودند. خاکستری به دلیل نمایش منفی گرگ ها با واکنش هایی روبرو شد. زمانی بدتر شد که فعالان حیوانات متوجه شدند که فیلم واقعاً چهار لاشه گرگ را از یک تلهگیر محلی میخرد، دو تا برای وسایل فیلم و دو گرگ برای بازیگران برای خوردن در صحنههای خاص. این موضوع واقعاً خشم فعالان محیط زیست و فعالان حیوانات را برانگیخت، آنها قبلاً از اینکه فیلم گرگ ها را در یک نور منفی به تصویر می کشد خشمگین بودند، به ویژه در زمانی که گرگ های خاکستری اخیراً از قانون گونه های در معرض انقراض حذف شده بودند. برخی از گروه های حقوق حیوانات مانند PETA فیلم را تحریم کردند. یکی دیگر از ایرادات فیلم مضمون است. بدون اینکه آن را خراب کنم، برای یک فیلم در مورد زنده ماندن، فقط کار نمی کند. خیلی افسرده کننده است نمیفهمم، چرا یک فیلم هیجانانگیز بقا بسازیم، فقط برای تلف کردن وقت مردم با یک نوع وحشتناک لانه گرگها که پایان بندی AKA 1969's Butch Cassidy & Sunshine Kid، نوع ارتش بولیوی است. کل فیلم را بی معنی می کند. حدس میزنم یک پایان خوش خاکستری را ارزانتر میکرد، اما فکر میکنم بیشتر مردم دوست دارند فیلمی را ببینند که قهرمان در آن زنده بماند. بله، قابل پیش بینی است، اما مردم به دنبال امید به تماشای یک فیلم می روند، نه یک پیام پایین. دلایل آن از این قبیل است که باعث می شود فیلم هایی مانند Life of Pi محصول 2012 و Alive در سال 1993 به فیلم هایی بسیار برتر از این ها تبدیل شوند. اشتباه نکنید، من میتوانم از پس پایانهای Man vs Nature مانند Into the Wild در سال 2007 و طوفان کامل 2000 بر بیایم. تنها تفاوتی که بین آن فیلم و این وجود دارد، این است که خاکستری بیشتر شبیه یک فیلم تخیلی ترسناک با شخصیتهای غیرقابل دوستداشتنی است تا تصویری واقعی از بقا. این یک انسان در برابر طبیعت است که هیچ چیز در خطر نیست. فیلم میتوانست با روایت کمتری کار کند، زیرا چیزهایی وجود دارد که میتوانستیم با بازتاب سکوت بفهمیم. پایان نیز بد بود، زیرا در تریلر، فیلم به نظر می رسد که شاهد یک مبارزه بزرگ بین جان اوتی و گرگ آلفا خواهیم بود. متأسفانه قطع شده بود یا نه. یک صحنه پس از اعتبار وجود دارد، اما واقعاً به حل چیزی کمک نمی کند. واقعاً تبلیغ گمراه کننده بدی بود. به طور کلی: برای فیلم مرد در برابر طبیعت، این کار خوب بود، اما فیلمهای بهتری هم وجود دارد. با این حال، فیلم قابل تماشا است.
دانلود فیلم The Grey 2011 (خاکستری) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
آخر هفته افتتاحیه The Grey را با لیام نیسون دیدم، چطور میتوانی فیلمی با این مرد را از دست بدهی؟ او بازیگر خوبی است و چنین حضور قدرتمندی دارد و از تریلر منتظر فیلمی از نوع B با بازی های جذاب و صحنه های اکشن برتر بودم. درعوض به کلاس فلسفه رفتم و سوال کردم که مرگ چیست. تقریباً 15 سال پیش فیلمی به نام لبه وجود داشت که شبیه به خاکستری بود و فقط یک مسیر اکشن را دنبال می کرد، فیلم لذت بخشی است و فکر می کنم این همان چیزی است که انتظار داشتم The Grey درباره آن باشد. خاکستری در عوض معنای عمیق تری دارد، یعنی بحث مرگ. آیا فکر کردن به آن وحشتناک است یا صلح آمیز است؟ خشن است، ساکت است، ترسناک است اما شاید بیش از حد سعی کنیم با آن مبارزه کنیم. پذیرش تفاوت بین سرنوشت و سرنوشت نیز میتواند خستهکننده باشد.
جان اوتوی در آلاسکا کار میکند و گرگهایی را که یک تیم حفاری نفت را تهدید میکنند، میکشد. پس از اتمام کار، تیم و Ottway سوار هواپیمایی می شوند که در طی یک کولاک به سمت خانه حرکت می کند. هواپیما تحمل آب و هوا را ندارد و در میانه زمین سقوط می کند. اوتوی بیدار می شود و تاد، تالگت، دیاز، هندریک، برک و هرناندز را می یابد. در حالی که اوتوی در جستجوی چوب است، زنی را می بیند که به کمک نیاز دارد، اما به زودی متوجه می شود که او توسط یک گرگ خاکستری خورده شده است که او نیز به اوتوی حمله می کند. او به سرعت توسط دیگران نجات می یابد و توضیح می دهد که آنها به احتمال زیاد در قلمرو گرگ ها ایستاده اند و ناخواسته هستند. او بعداً به آنها می گوید که باید سعی کنند به درختان برسند، درختانی که کیلومترها دورتر هستند در یک کولاک بد در غیر این صورت آنها توسط گرگ ها یکی یکی از بین می روند. با وجود اینکه آنها موفق می شوند، هنوز باید کمک پیدا کنند، اما گرگ ها هنوز به دنبال آنها هستند و این یک جنگ برای زندگی آنها در میانه راه است.
خاکستری کار فوق العاده ای در جو انجام می دهد. ، واقعاً با گروه احساس سردی و انزوا می کنید. کلیت فیلم با تصاویرش زیبا و در عین حال وحشتناک بود، یکی از آن لحظاتی که ترجیح می دهید به عکس آن نگاه کنید، نه اینکه با شانس کمی برای بقا در آن گیر کرده باشید. من همچنین معنای پنهانی را می ستایم که در آن پسربچه ها به خود می بالند که چقدر شگفت انگیز بود که از تصادف جان سالم به در بردند و سرنوشت این بود که زنده بمانند، اما وقتی متوجه می شوند هنوز "کاملاً از جنگل خارج نشده اند" سرنوشت آنها چیست. . دیدن برخی از آنها که می روند و مرگ را قبول می کنند، دلخراش است. همچنین دیوانه وار است که ببینیم آنها به اندازه برخی از گرگ هایی که بسیار از آنها دوری می کردند، بدجنس می شوند. پیمان گرگ بسیار خوب انجام شده است و تأثیرات آن بسیار سرد کننده است. بازی به اندازه کافی شایسته است. تنها شکایت من از فیلم عدم توسعه شخصیت است، من می توانم برای Ottway با بازی نیسون احساس کنم زیرا شما بخشی از دردهایی را که او در تلاش برای زنده ماندن تحمل می کند درک می کنید. اما او از عکس های کسانی که گذشتند بیرون می کشد و می بینید که بچه یا اعضای خانواده دارند و راستش من خیلی اهمیتی ندادم چون فیلمی است که تقریباً فقط درباره بقا است. همچنین من نیازی به یک میلیون فلاش بک برای همسر اوتوی نداشتم، می دانم که برای نشان دادن تأثیر او در زندگی او بود، اما نامه به تنهایی نشان داد که او چقدر او را دوست داشت و دلتنگ او بود. پایان، فکر میکنم برای بعضیها یک ضربه یا از دست دادن خواهد بود، من کمی ناامید شدم زیرا کمی احساس میکنم. من داستان را با اوتوی مرور کردم، دوست داشتم رویارویی او با مرد آلفا را ببینم، حتی اگر صحنه بعد از تیتراژ نشان دهد که هر دوی آنها از کار افتاده اند، دوست داشتم ببینم که او مبارزه می کند. اما من همچنان خاکستری باورنکردنی را توصیه می کنم، خاکستری دارای ایراداتی است اما بسیار قوی است و یکی از بهترین های سال 2012 تاکنون است. لیام بازیگری است که هرگز دست از تعجب من برنمیدارد و صحنهای که با فریاد زدن او به خدا برای نشان دادن نشانهای به او نشان میدهد، قلب شکسته و یکی از مورد علاقههای من در تاریخ سینما بود.
دانلود فیلم The Grey 2011 (خاکستری) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
لطفاً به من نگویید که «خاکستری» (5/10 ستاره) یک داستان واقعی (بر اساس یا الهام گرفته شده از یک) بود. چون من یک بار فریب خوردم تا این را باور کنم و به من اعتماد کنید اگر به شما بگویم منظورم از چه فیلمی است، خاکستری را بیشتر از من خراب می کنم که فقط پایان خوب فیلم را به شما بگویم.
چیزی که اینجا دوست داشتم فقدان CGI بود. من یکی از معدود افرادی هستم که می شناسم از CGI بیزارم. من میخواهم قلب کسی را در پروژهای ببینم و با توجه به چیزهایی که دیدهام و خواندهام، این مردان، از جمله لیام نیسون، زمانی را در یک روستای بسیار کوچک و توریستی در برفگیر در هوای سرد گذراندهاند و در طول عکسها از گرگهای واقعی استفاده میکنند. من این فداکاری را هم تحسین میکنم و هم از آن قدردانی میکنم.
از آنجایی که این را میدانستم، از دیدن این جانوران عظیم (و کاملاً شریر) روی صفحه، شوکهتر شدم. اینها به بزرگی گرگ های جعلی در فیلم The Grey های «گرگ و میش» (اه، هم، دوباره CGI) نبودند، اما لعنتی، ظاهری تهدیدآمیز و خطرناک داشتند. من از آنها بیشتر از یخ زدن میترسم.
با اینکه شخصیتهای کلیشهای، از جمله دکتر ولفنشتاین نیسون و «من آفرراآییدد نیستم! رفیق، آنها به سرعت از آن صحنه های فرمولی خسته گذشتند. متأسفانه، سریع در سرعت فیلم نبود. بسیاری از سکانس ها ادامه پیدا کردند و ادامه یافتند، اما هیچ کدام به اندازه صحنه غیر مرگ-مرگ یکی از مردان در پایین رودخانه.
فیلم هفت مرد را از طریق آن دنبال می کند. بیابان خشن زمستانی که هواپیمای آنها به طور ناخواسته در لانه گرگ ها سقوط می کند. خوشبختانه، آنها متخصص Wolf Ottway را دارند تا آنها را به سمت تمدن راهنمایی کند، قبل از اینکه هر یک از آنها توسط نیش گرگ یا به سادگی، یخ زدگی از بین برود.
اشتباه نکنید. من ویژگی را دوست داشتم. موسیقی فیلم مناسب بود، فیلمبرداری در بعضی مواقع فوقالعاده بود و من عاشق دانهبندی پرده بودم - من را به یاد یک فیلم واقعی میاندازد و نه یک فیلم دیجیتال. همچنین، اگر آن مرد سرسخت نیسون را دوست دارید که در نسخههای ماه ژانویه او عاشقش شدهایم، او را اینجا میخواهید. اگرچه، او نسبت به «Taken» و «Unknown» بسیار کمرنگ بود.
این یک See-It است، اما بهتر است وقتی آن را در BluRay وارد کرد، در خانه خوب و گرم باشید. احتمالاً تا یک یا دو ماه دیگر.
نکته جانبی: آیا قرار نبود امروز باشد؟ چرا همه و من منظورم هر یک از آنها، آن تصاویر کلیشه ای "اندازه کیف پول" را در کیف پول خود داشتند؟ من از شانزده سالگی (یعنی سال 1990) این کار را انجام ندادهام و حتی اگر بخواهم آن سنت را دوباره مرور کنم، ترجیح میدهم به HD/Digital در تلفنم نگاه کنم. فقط گفتن
دانلود فیلم The Grey 2011 (خاکستری) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در ابتدا، پس از سقوط هواپیما، به نظر می رسد که این سرما است که پیروز می شود. هوا واقعا سرد است و به نظر می رسد که هیچ درختی در چشم نیست، چیزی جز برف نیست. اما پس از آن گرگ ها وارد می شوند و نام فیلم معنا پیدا می کند (نام آن "سفید" نیست). اگر انتظار دارید که نبردی بین پنج یا چند مرد و یک دسته بزرگ گرگ اصلاً بالا برود یا اگر قرار است تفاهم مقدسی بین گونه ها وجود داشته باشد، دوباره فکر کنید. این "رقص با گرگ" نیست. این به معنای نزدیکترین چیزی است که ممکن است به معامله واقعی باشد. سرفه کردن، لنگیدن، گریه کردن، فریاد زدن مردانی که زمانی کاملاً تناسب اندام و سرسخت بودند، به همان اندازه واقعی است که انتظار دارید. و قیام آنها با قدرتی واقعاً مردانه در برابر عناصر و گرگ ها گاهی اوقات چشمگیر است.
خاکستری مرد کاملاً مردانه ای است که جنجال های عجیبی در اطراف خود دارد، برخی از آنها به نظر می رسد کمی مجبور شد (شاید برای افزایش فروش بلیط و دی وی دی). حتی مدخل ویکیپدیا بارگذاری شده است، گویی مردم آن را برای فیلم دارند. و در انتهای همه چیز این واقعیت است که این یک فیلم ساده بقا است، و وقتی در جعبه فریزر آلاسکا با گرگ ها در اطراف خود هستید، بقا زشت می شود.
و گاهی اوقات کمی زائد. منظورم این است که سرما، گرسنگی، ترس، رقابت بین آنها مردان، و بله به اصطلاح فلسفی کردن، همه شدید و مهم هستند. در طول یک دوره دو ساعته، حتی زمانی که از طریق خشونت در آنجا هستید، چیز بیشتری می خواهید. این می تواند لایه دیگری از طرح باشد، اگرچه من نمی دانم چه چیزی (این چند نفتی سرسخت به شدت منزوی هستند). یا میتواند دارای عناصر روانشناسی و شاید (شاید) فلسفه باشد که ما را فراتر از جنبههای عملی بقا به سمت مسیری فراتر میبرد.
منطقی است که این مردان زبان طبقه کارگر خود را پیدا کنند. مرگ و هر آنچه در پی مرگ باشد. ایده ساده ای که حداقل دو نفر از آنها به اشتراک می گذارند مبنی بر اینکه زندگی پس از مرگ وجود ندارد به اندازه کافی منصفانه است، و آنها به اندازه کافی واقع بین هستند که این احتمال را که ما در اینجا و اکنون داریم همین است. و این بدان معنا نیست که بیننده باید موافقت کند. اینکه خاکستری را فیلمی با «مضامین الحادی» بنامیم توهمی است. اگر میخواهید در یک فیلم واقعاً دلخراش و شگفتانگیز با مرگی بدون زندگی پس از مرگ روبرو شوید، «شوخ طبعی» را ببینید که تا حد امکان از خاکستری دور است.
در مورد ظلم به حیوانات، فکر میکنم تنها راه دور زدن آن، فیلمبرداری یک فیلم متفاوت است. منظورم این است که شاید بپرسید آیا ما به فیلمی در مورد مبارزه مردان با گرگ ها برای بقا نیاز داریم؟ اما پس چرا که نه؟ این به ما بستگی ندارد - به جز اینکه ببینیم یا نه.
و من این را دیدم. لیام نیسون به نظر من یک مرد پیشرو بی نقص، مسن تر، هنوز هم مثل میخ های سرسخت و یک دشمن باهوش و سرسخت برای چالش های خرد کننده اطراف است. بازیگران باقیمانده به نوعی از مردان مورد انتظار هستند. تعاملات آنها محکم است، اما به درگیری های شخصیتی کلیشه ای و صمیمیت های کلیشه ای منحرف می شود.
مشکل واقعاً بارها و بارها این است که هسته اصلی خاکستری تمام چیزی است که وجود دارد. این در مورد ماجراجویی فشار دادن به محدودیت های خود است. و خود را در کفش آنها به تصویر بکشید. در واقع بسیار خوب ساخته شده است، با عکاسی بسیار واضح، شما عملاً با آنها میلرزید و میلرزید و ناله می کنید. شخصیتها (و بازیگران، به نظر میرسد) بیشتر از آنکه برای داشتن مدبر ساخته شوند، از نظر جسمی دچار چالش هستند. به نوعی، من را به یاد "لمس بر خلأ" انداخت که در آن یک جفت کوهنورد نیز مجبور بودند محدودیت های فیزیکی خود را برای زنده ماندن پیدا کنند.
این را می بینید؟ مطمئن نیستم. شما متوجه خواهید شد که آیا این نوع فیلم و تمام لرزش دوربین و خون و رنج را دوست دارید. می دانم که چیز دیگری می خواستم.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.