در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم The Guardian 1990... لطفا منتظر بمانید ...
زوجی دختری را به نام کامیلا استخدام میکنند تا از پسر بچه شان جیک مراقبت کند و او همانند یکی از اعضای خانوادشان به آنها نزدیک میشود. پس از مدتی همسایه آنها که از کامیلا خوشش آماده او را تعقیب میکند و متوجه میشود که کامیلا انسان نیست ...
یک زوج جوان با یک نوزاد تازه متولد شده متوجه نمی شوند که پرستار بچه ای که استخدام کرده اند یک پوره جادویی است که نوزادان را قربانی درخت شیطانی می کند.
فیلم و کیت فرزندی به نام جیک دارند. آنها پرستاری به نام کامیلا استخدام می کنند که تبدیل به یکی از اعضای خانواده آنها می شود. همسایه آنها از کامیلا خوشش آمده و او را دعوت می کند و...
دانلود فیلم The Guardian 1990 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من یک برنامه کوتاه در یکی از ایستگاه های رادیویی نزدیک دارم و The Guardian هفته گذشته بود که در یک شبکه هلندی پخش می شد. من فیلم را نابود کردم (با تاکید بر پیچش نزولی رئیس ویلیام فریدکین)، که واقعاً از نظر من منصفانه نبود، با توجه به اینکه فیلم را فقط یک بار، در مدتی قبل، دیده بودم. در حالی که تیتراژهای اولیه هفته گذشته دوباره شروع به حرکت کردند، من قبل از تلویزیون پایین آمدم، با این اطمینان که بیش از حد بی رحمانه رفتار نکرده ام. نه.
اولین چیزی که من را در مورد The Guardian آزار می دهد، نبود فشار در داستان فوق العاده ظریف است. خیلی بیشتر از جمعه سیزدهمین تلنگر اسلشر، به سادگی زمان را قبل از آخرین بن بست می کشد.
تغییر بسیار ضعیف بود. بارها، مقیاس های این و آن طرف با هم مطابقت نداشتند (اگر مشکل زیادی نیست، به ملاقات کارمند احتمالی با فرد رنگین پوست توجه کنید). سرعت همه چیز وحشتناک بود (سرایدار از دو یا سه مهاجم بیرون می آید و ظاهراً حدود 5 ثانیه طول می کشد تا آن هولیگان ها تصدیق کنند که او در حال فرار است). بسیاری از اوقات، تشخیص اینکه افراد در کجا ایستاده اند، سخت بود.
سپس، داستان. HA! ببخشید یک ثانیه در حالی که من سعی می کنم به خودم دست پیدا کنم. در اینجا ما یک درویید پیر در لباس استتار گرم نگهدار بچه داریم که جوانان را به درختی کهنسال می سپارد به این دلیل که او...خب، جانی دپ در فیلم The Guardian درخشان Drowsy Empty را نقل می کند: "زیرا!" او از یک ایالت به ایالت دیگر نقل مکان می کند (به عنوان افراد دیگری بزرگ می شوند: او درخت را با وسایل خود به اطراف می کشد یا چیزی؟) تا به تجارت وحشتناک خود رسیدگی کند. با این حال، مکث، این همه چیز نیست. یک زمان قطع گنجانده شده است. این جوان نمی تواند بیش از 30 روز سن داشته باشد از زمانی که سلول های خونی او تغییر می کند و این واقعاً به مراقب و درخت او کمکی نمی کند. چه تفاوت می کند؟ خب...چون!
بعد از مدتی، تهیه کنندگان فهمیدند که هیچ اتفاقی نمی افتد، بنابراین برای کشتن زمان، سرایدار باید کسی را بکشد. این بار همسایه طراح دوستانه این زوج است. مرد بدبخت از لعنت سر به پا شد و وقتی در جنگل ناپدید شد با شکوفه های زیادی او را تعقیب کرد. او ناظر یک صحنه تا حدودی عجیب است (در یک شانس دور، او در حال نوازش روی شاخه درخت است). شکار شیفته فقیر که توسط کایوتهای وحشی تعقیب میشود، به خانهاش بازمیگردد و نیمهش را رها میکند. او با پلیس تماس می گیرد، به طرز تحسین برانگیزی در مورد آنچه دیده است سکوت می کند، با این حال کایوت ها را در چمن خود گزارش می دهد. پلیس در واقع آن را به عنوان یک شوخی معذور می کند و تلفن را قطع می کند و پسر را رها می کند که در تلفنش فریاد بزند: سلام؟! سلام؟!
یک خانم غیرمعمول با سرپرستان کودک تماس می گیرد و تضمین می کند که یک پرستار بچه مرد جوان آنها را ربوده است. مادر و پدر با این ادعاها با سرپرست روبرو می شوند اما کودک بیمار می شود و آنها به سرعت به درمانگاه می روند. سرایدار ظاهر می شود و مادر و پدر فرزند شرور خود را می گیرند و از کلینیک پزشکی فرار می کنند. در حال حاضر چگونه می توانند این کار را انجام دهند؟ در حال حاضر، آنها متوجه نیستند که پرستار بچه موجود قدرتمندی است. یک عوضی اسیر، احتمالاً، هر چند موجود خارق العاده، نه. بسیاری از کایوت ها انتظار مادر و پدر خود را در خانه نشان می دهند. مادر فریاد می زند: "آنها به بچه نیاز دارند!" گمان میکنم انتظار میرود که این غریزه را به غریزه محافظتی نسبت دهیم، به این دلیل که هنوز توضیح خوبی برای آنها وجود ندارد که انتظار داشته باشند سرایدار موجودی دنیوی است، نه اینکه انتظار داشته باشند که پرستار کودک زندگی طبیعی محله را کنترل کند. .
پرستار بچه ظاهر می شود و در حال پرواز در جنگل است. این باید اولین نشانه واقعی مامان و بابا باشد مبنی بر اینکه اتفاقی نسبتاً عجیب در حال وقوع است. سرایدار آن را خفه می کند، به سبک کارماگدون. مادر و پدر گزارش می دهند که چه اتفاقی با پلیس افتاده است. اصلاً شبیه همسایه فقیدشان نیست، به نظر نمیرسد آنها درک کنند که ممکن است تا حدودی تطبیق یا مخفف کردن واقعیت آنچه رخ داده، به خوبی هوشمندانه باشد. با در نظر گرفتن همه چیز، پلیس در حال حاضر به دو قیم توجه می کند که چیزی مانند "ما کودک بسیار بیمار خود را به این دلیل که مراقب پرواز باید او را به درخت کهنسال بیاورد" از درمانگاه خارج کردیم. سلام، من با شما آشنایی ندارم، اما در صورتی که من پلیس سر کار بودم، سه کلمه در ذهنم می ماند: تمرکز کمک های دولتی عزیزم. علاوه بر این، پلیس - بدیهی است که جسد دایه را پیدا نکرده است، که اعتبار داستان آنها را بیشتر کاهش می دهد. به هر حال، پدر به هر نحوی به این نتیجه می رسد که تکه تکه کردن درخت کهنسال با زنجیر مشکل را حل می کند و اینکه نیمه بهتر و فرزند جوانش را در خانه بگذارد در حالی که پرستار بچه هنوز در جایی است، یکی دیگر از ایده های برنده است.
در حالی که پدر در حال قطع کردن کیندلینگ و پاره کردن Malicious Dead 2 است، مادر و فرزند شوک هستند! من ندیدم که آن یکی می آید! توسط سرایدار رفته است فریدکین از روشهای تغییر نسبتاً عجیبی استفاده میکند، احتمالاً باید جمعیت را به وحشت میاندازد، با این حال این بخش خاص ازدحام، به نوبت، قهقهه میزد و احساس سردرگمی میکرد.
مامان به طرز وحشیانهای مراقب را به سمت ورود هل میدهد (نگرانی را در مورد کودکی که آنجا دراز کشیده است) و از طریق پنجره، جایی که او خود را به 1000 کبریت تبدیل می کند. پدر، که از جنگل برمیگردد، به نیمه بهتر و فرزندش میپیوندد که از پنجره همتا میکنند، جایی که یک جغد گیجکننده آن را باز میگذارد تا بالقوهای از آن خارج شود. باشد که مردم مقدس ما را نجات دهند.
دانلود فیلم The Guardian 1990 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
«نگهبان» یکی از آن فیلمهایی بود که پیش از آن که ویلیام فریدکین کهنهکار، بیشتر بهعنوان «کارگردان استخدامی» روی کار بیاید، دست چند رئیس (با احتساب سام ریمی، که برای هماهنگی رفت، «دارکمن») و دانشپژوهان رفت. (به جورج اسکیلت کازماتوس یا جک لی تامپسون در دهه 80/ اواسط دهه 90 فکر کنید) تا یک «نویسنده». در پیشبرد «نگهبان» به عنوان دومین ورود فریدکین به نوع ترسناک و پس از ناامیدی های سینمایی دو فیلم گذشته او، به روز و بسیار دست کم گرفته شده، «زندگی کردن و گاز گرفتن غبار در لس آنجلس». ('85) و "Rampage" ('87)، رئیس به یک ضربه اسلم دانک نیاز داشت تا خود را برای جمعیت دهه 90 بازسازی کند.
شاید "نگهبان" دقیقاً کار کاملی نبود، زیرا صرف نظر از این موضوع در مورد اینکه آیا فریدکین چند بار دوباره روی فیلمنامه فیلمبرداری کار می کند، وقتی چیزی برای شروع آن خراب است یا خیر، حتی یک هنرپیشه مضطرب هم نمی تواند معجزه کند.
The Guardian درباره یک سرایدار دروید است که یک ماه سن دارد. بچهها از آنها به درختی عظیم در جنگلی کمنور نگهداری میکنند و داستان قابل پیشبینی زوج جوانی را به همراه یک فرزند پسر باردار دیگر دنبال میکنند که در نهایت فعالیتهای تاریک دایه را متوقف میکنند.
"گاردین" "به خوبی هماهنگ شده و فیلمبرداری شده است، نقاط دوربین نامتعارف و تصاویر تمام شده را معرفی می کند، به طرز غم انگیزی تغییر خراب است، محتوا وحشتناک است و چند صحنه به قدری مضحک چیده شده اند که هر گونه احساس منطقی را که به نظر می رسد فیلم توسط افراد مختلف هماهنگ شده است را به چالش می کشد. رؤسا، هر یک نگاهی متفاوت به خلق و خوی کلی فیلم و فضای فیلم دارند.
بعضی صحنهها شکوه بصری فریدکین هستند، شبیه به شروع با جغد و نشان دادن نگهبان با خانواده گذشته یا حمله گرگ ها به خانه برنامه ریز، تاسف بار، تاریک و بداخلاق همراه با خط تیره غالب ایجاد احساس ترس بر تماشاگر، در صحنه های مختلف به نظر می رسید که توسط برخی از تهیه کنندگان B هماهنگ شده است که سعی می کنند به طور ناکافی از "Evil Dead" سام ریمی تقلید کنند. استقرار، با گروهبندیهای شدیداً چیده شده، مشابه سه سارق در منطقه تفریحی که توسط درخت عظیم الجثه قصابی شدند، که بسیار وحشتناکتر عمل کردند، دستگیر و تحویل گرفتند.
از نظر نمایشگاه، ممتاز انگلیسی جنی سیگرو، از محبوبیت "زن ماده" (85)، در کار مراقب کسل کننده، کامیلا گراندیر، عالی است، او در شرارت خود بیانگر، فریبنده و مسحورکننده است و می تواند با چشمان آبی خیره کننده خود به خوبی عمل کند. ایجاد مناطق قدرت برای یک به تعداد زیادی از ضدقهرمانان هیجان انگیز. همانطور که او، در پایان روز، گفت، و این تحلیلگر موافق بود، او شایسته یک فیلم آهنگسازی بسیار بهبود یافته است.
نمی دانم چرا، شاید به دلیل برنامه مالی محدود، ویلیام فریدکین وقتی شغل مناسبتر او بازی در نقش پدر کوین کاستنر در صحنههای فلاش بک سال گذشته، «محور رویاها» (89) بود، وظیفه رانندگی فیل اوتنتیک، پدر کودک، را به دویر براون، سرگرمکننده شخصی خود سپرد. . رنگ های خاکی عموماً چهره ای احمقانه را در فیلم The Guardian نشان می دهد و واکنش های او به بازی سیگرو شبیه دیدن یک تازه کار است که تلاش می کند یک کهنه سرباز را جلوی صحنه ببرد و با بدبختی کوتاه آمده است.
بانوی جوان سابق باند در «مجوز کشتن» ( سال 89)، کری لاول، در یک شغل کم استفاده از مادر، بهتر عبور میکند و میگل فرر برای طرح داستان به اندازه یک چتر در یک روز درخشان، اساسی است. برد کریدور در نقش ند رانسی، مدلساز، که مدتی پیش شبیه وودی هارلسون فوقالعاده به نظر میرسید، احتمالاً در بهترین صحنه فیلم، یعنی محاصره گرگها که قبلاً ذکر شد، میدرخشد.
محاصره بزرگ. فینال گیلاس در بالاترین نقطه کیک با توجه به مضحک بودن آن است. بهطور غیرمنتظرهای، فیلم بهطور غیرمنتظرهای دیگر نامحسوس نبود و تمام «Evil Dead 2» با پیراهن آبی رنگی، مدل موی مشابه و با ابزاری برای پیرایش در حال نبرد با درخت، رعد و برق و فریاد با خونی که به صورتش سرازیر شده بود و قتل عام در سرتاسر او به پایان رسید، به صورت ریپآف شد. مکان به قدری بروس کمپبل در مقابل مرده شیطان صفت است که فریدکین باید از هماهنگ کردن چنین نسخهای کاملاً کربنی خجالت میکشید.
به طور خلاصه، «نگهبان» سعی کرد فیلمی معقول و معقول در مورد یک فیلم باشد. بچه نگهدار که همزمان کودکان را اسیر میکند و یک خیالپردازی کسلکننده رویایی پیشرو، جایی بین آن و تغییرات مداوم و غیبت فریدکین در این کار، فیلم برای وحشتناکتر از بین رفت. کار نکرد. پس از دو سال، کورتیس هانسون با این طرح بهتر برخورد کرد، کمتر از بیمعنای درویدها، و "دستی که گهواره را سنگ میکند" (92) را هماهنگ کرد، که از نظر بنیادی و صنعت فیلم یک موفقیت عظیم بود.
br/> من به آن 5.5 می دهم که در اینجا به 6 افزایش می یابد، به دلیل ذوق بصری فریدکین و برخی نقاط دوربین جذاب.
دانلود فیلم The Guardian 1990 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
«گاردین» روی یک زوج جوان طبقه متوسط تمرکز میکند که با ظاهر شدن فرزند نوزادشان به مناطق روستایی لس آنجلس نقل مکان میکنند. به دنبال یک سرایدار، در حالی که همسر و شوهر هر دو پیش بینی می کنند که به کار ادامه دهند، آنها کامیلا (جنی سیگروو) رازدار را استخدام می کنند، یک خانم انگلیسی خوش اخلاق که به سرعت معلوم می شود برای خانواده ضروری است - یعنی تا زمانی که متوجه می شوند که او واقعاً یک زن است. دروید همدریاد که نوزادان را به درختی مقدس در جنگل توبه می کند خانه آنها را می بندد.
هنگام بررسی این فیلم، از ویلیام فریدکین نقل شده است که گفته است او باید "فانتزی برای بزرگسالان بسازد" و من فکر کنید این مناسبترین نقطه کانونی برای دیدن The Guardian است - هر کسی که تلاش میکند با ماهیت عجیب و غریب فیلم یا عدم وجود «جدی بودن» آن مخالفت کند، موضوع اصلی را در اینجا نادیده میگیرد. در حالی که «نگهبان» از چند جهت یک فیلم معیوب است، به نظر میرسد که بیشترین واکنشها را به خاطر طرح تا حدودی پوچگرایانهاش داشته باشد. یک سرایدار زیر دستی وجود دارد که بچهها را به درخت میسپارد، و درخت گاهی اوقات نشانههای مهمی از زندگی را نشان میدهد تا از هر کسی که به معنای آسیب دیدن است اجتناب کند و آن را بکشد - متوجه شدم، این قطعهای خارج از حوزه دنیای واقعی است. همزمان، نقطه عطف ترسناک فریدکین «جنگیر» که هفده سال قبل فیلمبرداری شد، نگران این است که یک خانم دوازده ساله خانم جوانی دارد که لجن سبز میریزد، سرش به اطراف میچرخد، و با صلیب تکان میخورد. در حقیقت، من نمیدانم روال معمول شما چگونه است، اما تا آنجا که ممکن است به من مربوط باشد، تقریباً به طور مشابه خارج از حوزه چیزی است که من آن را «واقعیت» مینامم. اینطور نیست که من کار فریدکین در "نگهبان" را با "جن گیر" تشبیه کنم - "جن گیر" به وضوح فیلم بهتری است - با این حال محکوم کردن The Guardian به دلیل طرح فوق العاده اش فقط تقلبی نیست - بلکه فریبنده
علیرغم آنچه می توان در مورد داستان آن فکر کرد، بهترین نقطه قوتی که «گاردین» دارد، فیلمبرداری خوش ذوق و جلوه های بصری خیره کننده آن است. نماهای حیرت انگیزی در The Guardian وجود دارد. سایههای درختان روی سقف اتاق نشانههایی از زندگی را نشان میدهد و سرگردانی کامیلا در جنگلهای محیطی به طرز لذتبخشی به تصویر کشیده میشود. به همان اندازه که ارزشش را دارد، «گاردین» به همین ترتیب برخی از «مردگان شیطانی» شگفتانگیز را به رخ میکشد - پیشرفتهای زیبایی که در واقع حتی امروز نیز پابرجا هستند و به نقطه کانونی غالب در پایان فیلم تبدیل میشوند. برای فیلمی که در سال 1989 ساخته شد، تزیینات پشت درخت انسان بسیار عالی و علاوه بر آن بسیار بد است. جوهر نوزادان تزئین شده در پوسته درخت کاملاً سرد کننده است.
در اینجا لکه هایی وجود دارد، با این وجود، قابل توجه ترین (و به طرز تکان دهنده ای کمتر مورد بررسی) توسعه نیافتگی شخصیت های دویر براون و کری لاول است. در واقع، آنها برای کامیلا اختیاری هستند، با این حال ماهیت آنها در طرح چیز دیگری می خواهد، زیرا آن دو احساس خالی بودن می کنند. جنی سیگرو در نقش کامیلا گیج کننده و سکسی نقش اصلی فیلم است - The Guardian او بیش از هر کس دیگری است و شانس او به عنوان یک شرور در حال تغییر درخت باعث می شود که فیلم به تنهایی ارزش تماشای فیلم را داشته باشد. یکی دیگر از مسائل برجسته در اینجا تغییر درهم و برهم فیلم است که تا حدودی باعث میشود درگیری با زمان را ببینیم. ناهمواریهایی که به نظر میرسد در طول فیلم ظاهر میشوند نیز یک لمس پیچیده عمدی نیست، بلکه نشانهای از تغییر تاسفبار است. به طور مثبت فیلم را نمی کشد، با این حال باعث می شود که در لبه ها یک قطعه فوق العاده ناخوشایند به نظر برسد.
به نظر من، در مجموع، «نگهبان» یک فیلم خائنانه تحقیر شده است — شاید حتی اشتباه خوانده شود. در برخی موارد این یک اثر هنری نیست و بهنظر میرسد یکی از شکنندهترین فیلمهای فریدکین تا به امروز است، اما وقتی به نکات فانتزی شگفتانگیز و فیلمبرداری تصفیهشده آن در نمای ساده فکر میکنید، چیزی واقعاً برای طرفداران طبقهبندی سودمند است. افراد به The Guardian پوچ گرایی می گویند، اما من می گویم نه. همانطور که فریدکین گفت، این یک فانتزی برای بزرگسالان است - یک فانتزی کجرو، به طرز شرمآوری تغییر یافته و شاید دیوانهکننده، هر چند یک فانتزی نه کمتر. مهمترین دقایق: همسایه مهندس که کامیلا را دنبال می کند و به سمت درخت می رود و شناور سریع در جنگل تا انتها ادامه می یابد. 7/10.
دانلود فیلم The Guardian 1990 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
یک زوج جوان آلن و مولی شریدان اخیراً یک بچه شیرخوار را در نظر گرفته اند و برای کمک به آنها در کار و زندگی خانگی خود یک پرستار بچه به نام کامیلا را استخدام می کنند. همسایه آنها، فیل، واقعاً تلاش می کند تا او را راضی کند و یک شب او را در نزدیکی جنگل دنبال می کند. با انجام این کار، او چیزی غیرطبیعی در مورد او می یابد و تمام تلاش خود را می کند تا شریدان جوهر واقعی او را احتیاط کند، اما کامیلا نمی تواند اجازه دهد که این اتفاق بیفتد. در هر صورت، آلن پیامی را که فیل روی تلفن گذاشته بود دریافت میکند، و او تصمیم میگیرد به پسزمینه کامیلا نگاه کند.
هنگام تماشای این، اولین چیزی که از شما میپرسید «آیا از این شخص مطمئن هستید. واقعاً "جن گیر" را هماهنگ کرد؟ با این حال می دانید چیست - فکر نمی کردم فیلم واقعاً افتضاح باشد. مطمئناً دیوانه شد، اما به شیوه ای احمقانه درگیر شد. من آن را بهتر از "جن گیر" نمی نامم، با این حال یک دقیقه بایستید من را تقلید نکنید، با این حال من به طور غیرقابل انکاری بیشتر در این گشت و گذار شرکت کردم. "نگهبان" ویلیام فریدکین (بر اساس رمان "دایه" دن گرینبرگ تنظیم شده است) دومین عکس او در نوع ترسناک است و واقعاً من انتظار یک چیدمان خارق العاده از آن را نداشتم. در حالی که، من علاقهمند چندانی به The Exorcist نیستم (علیرغم اینکه تاثیر آن را در نظر میگیرم)، هیچ توقع زیادی برای سرخوردگی نداشتم و در پی مطالعه نظرسنجیها، انتظار داشتم تن وحشتناک ترین. این سرگرمی عالی نیست که بدون شک است، با این حال بیایید - بیش از حد وحشتناک نیست. خوب شاید پس اگر به دنبال «جن گیر» دیگری می گردید.
اگر می خواهید در اینجا ترسیده باشید، بهتر است به جای دیگری نگاه کنید، زیرا The Guardian فوق العاده روان درباره سبک و سیاق است. دلیل فوق العاده احمقانه و سرراست است. این مانع از این نشد که فیلم مفرح و کاملاً احساسی باشد، زیرا مراقبت از شرایط اقلیمی استثنایی فریدکین، محیطی دردناک را با نورپردازی خیره کننده، هوای چرخان و صداهای کلیک ترسیم می کند. او همچنین تلاش ویژه ای می کند تا نمادهای وحشتناک رؤیایی را با گذرهای آشکارا ترسناکی که به طرز جسورانه ای مضحک و نشانه ای از برهنگی بی مورد هستند، ارائه دهد. حتی یک لحن بادی و بسیار غیرمعمول از "مردگان زیر دست" نیز در میان صحنه های خاص وجود دارد. تزیینات به طرز فوقالعادهای تکمیل شدهاند و درخت یک خلاقیت با ظاهر طغیانکننده است.
نمایشگاههای سرنخهای اصلی - دوایر براون و کری لاول را میتوان دیر به تصویر کشید، اما در عین حال، حال و هوای واقعی در مورد آن وجود دارد. آنها را با این حال، ستاره واقعی در اینجا، سرگرم کننده فریبنده انگلیسی، جنی سیگرو، در نقش کامیلا عبوس مرموز است. او در قسمتی که او ظاهر نمی شود بسیار عالی است. میگل فرر و زاندر برکلی ظاهر می شوند، با این حال آنها به طرز وحشتناکی در قطعات قطعه استفاده نشده بودند. مطالب کج با بسیاری از ظرافتهای داستانی رقتانگیز و کمعمق پر شده است و به شدت به نفع خود است، با این حال این موضوع مانعی برای این فکر مسحورکننده نشد و رفتار بیمعنا و اجرای آن را به میزان قابل توجهی سرگرمکنندهتر کرد.
در مجموع، من این تلاش را دنبال کردم تا یک سرعت بالا، ضربه های محکم، فرم های پر انرژی داشته باشم و می توانم ببینم که The Guardian خون و غرور بی نیاز به یک ولخرجی من تبدیل می شود.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.