در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم The Holly and the Ivy 1952... لطفا منتظر بمانید ...
داستانی دلگرم کننده درباره ی یک وزیر انگلیسی و خانواده اش در کریسمس. داستان آن ها شامل خاطراتشان از مشقت های جنگ جهانی دوم می شود.
حکایتی دلچسب از یک وزیر انگلیسی و خانواده اش که در زمان کریسمس به هم می پیوندند. داستانشان شامل یادآوری آزمایشات جنگ جهانی دوم است ...
دانلود فیلم The Holly and the Ivy 1952 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
عنوان و محیط The Holly and the Ivy را به یک فیلم مشخص برای مناسبت های کریسمس تبدیل کرده است. همانطور که ممکن است، طرح یک نمایش خوب برای هر فصلی است. مطمئناً، در میان فیلمهای در حال توسعه برای فصل کریسمس، «هالی و پیچک» باید یکی از برجستهترین درامها باقی بماند.
با تماشای جالب The Holly and the Ivy انگلیسی، میتوانم تصور کنم. آن را به عنوان یک بازی عالی برای صحنه. این احساس مناطق اصلی قدرت را برای شخصیت های مختلف دارد. بازیگران حس یک پیوند خانوادگی عمیق را ایجاد می کنند. این یک ویژگی غیرمعمول به ویژه در نمایش های جدی است. در واقع، حتی در بحبوحهی از هم گسیختگی خانوادهای که نشاندهندهی اواسط خانواده است، از نقاط قوت آن در میان اعضای خانواده میدانیم.
فیلمنامه بهقدری خوب ساخته شده است که جوانترین دختر را تصور میکند. مارگارت، مسئله است. شاید او یک فرد عجیب و غریب از خانواده است. رازی که شخصیت او را در یک سوم اصلی فیلم در بر می گیرد، آدمی را به این احساس می رساند که شکستگی را پنهان می کند. به هر حال، همانطور که داستان او باز می شود، به راهی تبدیل می شود که بستگان شکستگی محجوبانه ای را که با آن زندگی کرده اند درک کنند. اساساً این نبود مکاتبه بین پدر و جوانانش بوده است. یعنی گفتگوی صادقانه و باز درباره مشکلات واقعی.
زیرا آتش می زنید. مارتین گرگوری یک کشیش است، بچه هایش در صحبت صادقانه با او در مورد مسائل و مسائل خصوصی مردد بوده اند. آنها از مبهوت کردن او ترسیده اند. تنها چیزی که از پدرشان میدانند اخلاق بالایی است که او نمایندگی میکند و اینکه او از روی سخنرانی درس میدهد و در مجمع نشان میدهد. همچنین خود گرگوری در حالی که مراقب نگرانیهای فردی و مسائل مربوط به عجله خود در حفاظت است، از اینکه خانوادهاش متوجه شوند که او از مسائل اخلاقی و خطاهای متفاوتی که گریبانگیر مردم میشود، آگاه است، غفلت کرده است.
شاید او به علاوه این تردید فرزندانش را برای گفتگوی باز واقعی پرورش داده است. او در طول سالها نسبت به عجلهاش آشکارا بدبین شده است. او اعتماد ساختگی را می بیند که در درازمدت در میان بخش بزرگی از گردهمایی او ایجاد شده است. این یک یادداشت جذاب برای صحنه The Holly and the Ivy تنها چند سال پس از پایان جنگ جهانی دوم است.
نتیجه عدم وجود مکاتبات صریح و شفاف خانواده باعث درگیری های گسترده ای در بین بچه ها شده است. خاله ها و پسرخاله ها آن را می بینند و فشارها سرنوشت واقعی سه بستگان را به خطر می اندازد. سپس، در آن مرحله، موضوع ضمنی مارگارت، با پایهای مبهم برای داستانش، به عنوان کلیدی عمل میکند که در نهایت پیوندی را باز میکند که سالها ریاست خانواده را بر عهده داشته است.
همه بخشهای این موضوع فیلم درخشان هستند فیلمنامه، البته، آفرینش تخصصی و بازیگری همگی باعث میشوند که این نمایش عالی درباره هستی باشد. علاوه بر این، این یک داستان مناسب از عشق و علاقه خانوادگی برای فصل کریسمس است.
رالف ریچاردسون در نقش Fire up Martin Gregory، کشیش شهری در منطقه نورفولک است. او سالهای معینی داغدار بوده است. مسن ترین دختر او، جنی (با بازی سلیا جانسون)، واقعاً روی او تمرکز کرده است. جنی باید با عزیزش دیوید پترسون (با بازی جان گرگسون) ازدواج کند، اما او نمی تواند اجازه دهد پدرش باشد. دیوید متخصص است و یک ماه دیگر برای یک کار پنج ساله به آمریکای جنوبی می رود.
مارگارت لیتون نقش جوان ترین دختر کوچک، مارگارت را بازی می کند. او در تجارت سبک در لندن کار می کند و به نظر می رسد زندگی شبانه شلوغی دارد. بنیاد مخفی او گام به گام در طول جمع خانوادگی ظاهر می شود.
دنهولم الیوت نقش فرزند کشیش، مایکل را بازی می کند. او یک سال در ارتش خدمت می کند. پدرش پیشبینی میکند که او باید به کمبریج برود، اما مایکل میخواهد این کار را انجام دهد. خالههای لیدیا و گرچن پایههایی دارند که گوشت را به داستان اضافه میکنند. علاوه بر این، پسر عموی ریچارد ویندهام فردی است که همیشه در جمعهای خانوادگی حاضر میشود.
در اینجا تعدادی از محبوبترین خطوط فیلم آورده شده است. برای تبادل بیشتر، بخش بیانیه ها را در زیر این صفحه IMDb از فیلم ببینید.
خاله لیدیا، "و چه کار می کنی؟" دیوید پترسون، "من یک مهندس هستم." عمه لیدیا، "اوه، من می ترسم که برای من تفاوت چندانی ندارد. من عموماً معتقدم که مهندسی تا حدودی وحشیانه است. این افراد هستند که مهم هستند. همه چیز را در نظر بگیریم، این نفت و نفت نیستند که جهان را به حرکت در می آورند. ما می دانیم، درست است؟
ریچارد ویندهام، "خوشحال باش، میک بچه قدیمی. 100 سال دیگر همه ما خواهیم مرد."
خاله لیدیا، " وقتی در پرستش هستید، نباید اجازه دهید هیچ چیزی مانع از آن شود."
Rev. مارتین گرگوری، «آیا به نظر میرسد که من از آن نوع مردی هستم که از ناراحتیهای فرزندانش فاصله میگیرد؟»
کشیش. مارتین گرگوری، "چرا فکر می کنید در هر صورت من تبدیل به یک کشیش شدم؟ چون دیدم زندگی چگونه است. نه به این دلیل که این کار را نکردم."
خاله بریجت، "چه نوع آیا خودت را در نظر می گیری؟" مارگارت گرگوری، "کسی به خود احترام می گذارد، عمه بریجت. تیپ ها مردم هستند."
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.