در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم The Iran Job 2012... لطفا منتظر بمانید ...
«کوین آلفونسو شپارد» بسکتبالیست آمریکایی است که در سالهای ۲۰۰۸ - ۲۰۰۹ میلادی در لیگ برتر بسکتبال ایران و در تیم «لوله آ. اس شیراز» حضور داشته است، اما پس از مشاهدهی وضعیت فرهنگی و اجتماعی ایران تصمیم گرفته تا مستندی به نام «شغلی در ایران» را بسازد که به نقد و زیر سؤال بردن مفاهیم اساسی اسلامی و چالش کشیدن مقولههای چون مذهب، سیاست و جنسیت میپردازند.
مستندی درباره یک سال از زندگی بازیکن آمریکایی بسکتبال "کوین شپرد"، که برای بازی به تیم بسکتبال "آ اس شیراز" در ایران می پیوندد...
دانلود فیلم The Iran Job 2012 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من هرگز درباره "شغل ایران" نمی دانستم، اما وقتی آن را در یک کانال روکو ضبط کردم، بلافاصله مجذوب شدم. یک بازیکن سابق توپ مدرسه ای آمریکا که یک فصل را در ایران سپری می کند؟؟؟ بهعنوان یک طرفدار قدیمی گروهها و مفسر قبلی (من به خوبی از آن خارج شدم)، نمیتوانستم در مقابل آن بایستم. همانطور که من این را دو سال بعد از این واقعیت می نویسم، در حال حاضر چندین بار آن را تماشا کرده ام و بدون شک در آینده آن را تماشا خواهم کرد. این خیلی خوب است.
خلاصه کوتاه: کوین شپرد در کالج جکسونویل، مدرسه ای که لابی آوف فامر آرتیس گیلمور را به NBA فرستاد، ساعت بازی کرد. شپرد 6 فوتی ارزش متوسط 13.5 و 16.1 را پیدا کرد و دو فصل آخر خود را برای دلفین ها قبل از ترک حرفه مشایی که او را به 15 گروه در چند کشور از استرالیا تا کوبا و اسرائیل در بین سال های 2003 و 2015 برد. بازنشستگی. او بازیکن شایسته ای بود که در بازی های آمریکایی دیش و سایر مسابقات جهانی به جزایر ویرجین محلی خود در ایالات متحده اشاره کرد. شپرد قبلاً برای 11 گروه شمالی شش ساله اجرا کرده بود که در سال 2008 در شیراز، ایران حضور یافت، با این حال این یک تجربه بسیار غافلگیرکننده خواهد بود.
شپارد قرار است یک گروه سال اول را به بالا ببرد. بازیهای پایان فصل آنها، یک مورد منحصر به فرد در توپ در هر مکانی است، در حالی که مطابق با کشور مسلمانی که توسط کشیشانی کنترل میشود، تغییر میکند و قطعاً همه چیز را کنترل میکنند. ایران تنها چند ماه از بهار ایرانی فاصله داشت که The Iran Job ضبط شد و (می توان گفت) مناظری را ساخت که با شناخت گذشته می توان آن را مدیریت کرد. اگر از طرفداران b-ball هستید، ناامیدی را خواهید دید که کوین در بازی با شرکای با توانایی واقعی که هنوز استحکام یا حس توپ را ایجاد نکرده اند، احساس ناامیدی می کند. مانند. شیرازی در یک مرکز ورزشی قبل از انبوهی از 3000 یا بیشتر یک روز عصر بازی می کند و واضح است که کوین بهترین بازیکن آنهاست. با توجه به بخشی از داستان، بازیکنان جوانتر بهبود مییابند و به اندازه کافی برنده میشوند تا برای یک نقطه تمامکننده فصل، همه چیز را به چالش بکشند. من نامزد بودم و تا زمانی که شما پیش بینی NBA را نداشته باشید، از آن قدردانی خواهید کرد.
چیزی که این دکتر را برای من متمایز کرد، در هر صورت، سه خانم جوانی بودند که با هم دوست شدند. با کوین درست در فصل. همه آنها به عنوان یک فرد خاص از یکدیگر بودند، اما همه آنها افراد باهوش و مشتاقی بودند که کار فرهنگی آنها در ایران چیست. در حالی که آنها با آن به درجات تغییر زندگی می کردند، به طور کلی برای خود بهتر نیاز داشتند. اینها روحیه هایی بودند که در هسته توسعه سبز قرار داشتند، که در نهایت آخوندها را به طور شفاف در سال 2009 به عنوان مخالفت با تصمیم سیاسی رسمی جاری کشور مورد آزمایش قرار دادند، اما در نهایت سرکوب شدند.
من شروع به تماشای این کردم، بدون هیچ دلیل خاصی از حس توپ و بدون در نظر گرفتن اینکه آیا این متن عادلانه ای بود که در ازای دریافت کردم، فکر می کردم در واقع سزاوار زمان است. این چیزی بود که دور از مرکز استراحت در جریان بود که «شغل ایران» را به روایتی درخشان تبدیل کرد و ورزش را با یک کشور اضافه کرد، تنها اندکی قبل از بزرگترین قیام سیاسیاش که در حدود سال 1979 شروع شد، زمانی که ناآرامی آن را از یک حکومت به یک کشور تبدیل کرد. تئوکراسی.
من این نه ستاره را با توجه به این واقعیت دادم که همه افراد b-ball و مسائل قانونی جهانی را دوست ندارند (بعضی ممکن است در مورد یک نقطه یا نقطه دیگر یک وقفه فکر کنند) هر چند به طور اتفاقی که به هر دو علاقه دارید، مطمئناً ارزش یک رتبه ده ستاره را دارد.
دانلود فیلم The Iran Job 2012 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من فکر می کنم b-ball یک بازی فوق العاده اما گیج کننده است. ایران، اساساً از دید غربی من، کشوری بسیار زیباتر و بی حد و حصر پیچیده تر است. The Iran Job یک برداشت بسیار ساده و شیرین است و افرادی که از خطوط توپ و ایران عبور می کنند.
همانطور که کوین شپرد قطعا نماینده فوق العاده ای برای ایالات متحده به طور کلی نیست، این سه خواهر نیز می توانند. نه هزاره های ایرانی/فارسی قبل و نه تعداد زیادی از افرادی که امروز در آنجا زندگی می کنند.
اما داستان های علاقه انسانی در The Iran Job در سطح فردی، معرفی اوباما و انتصاب احمدی نژاد ما را به خود جذب می کند. بر سر موسوی زمانی اتفاق می افتد که کوین در The Iran Job به گروه شیراز می پیوندد. من مطمئن نیستم که تعداد "منتقدان" در اینجا اگر در آن دو موقعیت ضبط شده بودند، به راحتی این موقعیت را به دست می آوردند. درعوض، زمانی که کوین به جای پدر سه خواهر می رود، شام را جذاب تر دیدم.
آن مردی که در طول فیلم هیچ چیزی را جلوی دوربین بیان نمی کند، برای من این بود. جذاب ترین فرد تربیت سه بانوی سرسخت، تنظیم اعتمادش به آنها و اعتمادش به اسلام، چه داستانی باید در این چند ثانیه نهفته باشد که با همه آنها لذت می بریم. حرکت کوین برای عبور اجباری از بالای میز در طول شام، یک عکس فوری از کار نماینده فردی بود. با این حال، حتی آن صحنه با اندکی تلخی و تصور نادرست لمس می شود، زیرا مادر به طور غیرمنتظره خود را بازگو می کند که بازدیدکنندگانش برای مدت طولانی از محصول طبیعی، آجیل و بحث بعد از غذا باقی نماندند.
The Iran Job میخواست با افراد خاصی در شرایط شانسی ملاقات کند، شاید در یک سفر تفریحی، یا در ایالات متحده به دلیل اجبار هیئت منصفه، جایی که شما نگاهی کوتاه به دقایق محرمانه مهم در یک محیط عمومی میکنید. فکر میکنم در اینجا درباره افرادی که در The Iran Job حضور دارند تعجب میکنم، همانطور که برای چنین «غریبههایی» تجربه میکنم که برای مدت کوتاهی از بیگانگی عبور میکنند.
دو ملاحظات با توجه به اظهارات مختلف که در اینجا خواندهام. . یکی، خواهر الهه فکر نکنم خیلی از کوین به اندازه ای که روی دوربین بود خوشش بیاد. او میدانست که به همان شیوهای که یک سرگرمکننده خوب، کسبوکار ایدهآل اوست، عامل اصلی برای او نقطه کانونی است. همانطور که گفته شد، مقدمه یک جلسه دوشنبه با یک تحسین بالقوه تنظیم میشود و پس از آن با اتفاقی عادی فرستاده میشود، ممکن است همبازی غیرواقعی او به طور مشروع به دوربین نیاز به حفظ تماس چشمی با مورد انتظارش در آن زمان حسادت کرده باشد. در حالی که او همین کار را کرد. چه کسی می تواند با اطمینان بگوید؟ به همین ترتیب، من پرس و جوهایی در مورد زوران، هفت پاورقی از صربستان که به نظر می رسد یک هیولای ظریف واقعی است، دیده ام. با موفقیت یک کارگر مسافر، دور از خانواده و فرزند جوان خود، ظاهراً در 30 سالگی است و گفته می شود که مجبور شده است با وحشتناک ترین درگیری در کشورش دست و پنجه نرم کند. انگار میداند که روایت کوین، خواهران و ملتهایشان به The Iran Job نمیچسبند، بهطور قابلتوجهی کمتر روایت او.
واقعیت سرراست این فیلم، اینکه افراد با یکی همکاری میکنند. چهره به چهره دیگر، حتی با وجود منحصر به فرد بودن پایه و عدم تطابق بالقوه، به نحوی شباهت های حیرت انگیز خود را مرتب می کنند.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.