یک کهنه سرباز بطور اشتباهی به یک موسسه نگهداری از تبهکاران روانی فرستاده شده و در آنجا همانند یک موش آزمایشگاهی تحت آزمایشهای گوناگون یک دکتر قرار می گیرد.
«جک استارکس» (برودی)، سرباز امریکایی که از جنگ خلیج فارس جان سالم به در برده، به جرم قتل یکی از گشتی های پلیس در جریان زدوخوردی که پیش آمده، دستگیر می شود. اما «جک» از ماجرا چیزی به یاد نمی آورد. او را در جریان محاکمه دیوانه اعلام می کنند و به بیمارستانی روانی با مدیریت «دکتر بکر» (کریستوفرسن) تحویل می دهند. «دکتر بکر» معتقد است هرچه روش روان درمانی خشن تر و بی رحمانه تر باشد، بیمار زودتر بهبود پیدا می کند...
سرباز سابق جنگ خلیج فارس به اشتباه به دلیل ارتکاب جرمهای خطرناک به یکبیمارستان روانی فرستاده می شود.او در آنجا موضوع یک آزمایش پزشکی می شودکه زندگی اش را کاملا تغییر می دهد...
ژاکت یا جلیقه؛ فیلمی در سبک تریلر روانشناختی ترسناک به کارگردانی جان میبری است. آدرین برودی، کیرا نایتلی و دنیل کریگ از بازیگران فیلم میباشند. یک کهنهسرباز جنگ بهطور اشتباهی به یک موسسه نگهداری از تبهکاران روانی فرستادهشده و در آنجا همانند یک موش آزمایشگاهی تحت آزمایشهای گوناگون یک دکتر قرار می گیرد اما…
جلیقه یک جانباز جنگ خلیج فارس به اشتباه به یک آسایشگاه روانی برای مجرمان مجنون فرستاده می شود و در آنجا مورد آزمایشات یک پزشک قرار می گیرد و زندگی او کاملاً تحت تأثیر آنها قرار می گیرد...
یک جانباز جنگ خلیج فارس به اشتباه برای یک جنایتکار مجنون به یک موسسه روانی اعزام می شود ، جایی که او مورد آزمایش پزشکان قرار می گیرد و زندگی او کاملاً تحت تأثیر آنها قرار می گیرد.
ژاکت (به انگلیسی : The Jacket) فیلمی درام ، فانتزی ، رازآلود محصول سال 2005 کشورهای آلمان و آمریکا به کارگردانی جان میبری و نویسندگی آن بر عهده تام بلیکر و مارک روکو بوده است. یکی از سربازان جنگ خلیج فارس به اشتباه به یکی از مراکز نگهداری از مجرمین روانی فرستاده میشود. او در آنجا تحت آزمایش های متعددی قرار میگیرد و …
دانلود فیلم The Jacket 2005 (ژاکت) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
جک استارکس (آدرین برودی) در طی جنگ خلیج فارس کشته می شود. لحظاتی بعد ، او دوباره نشانه هایی از زندگی را نشان می دهد. او مرخص شده و سعی می کند به زندگی عادی خود در ورمونت برگردد. اما او از ناحیه سر آسیب جدی دید ، مدتی دچار فراموشی شد و به طور دوره ای خاموشی و شاید توهم داشت. وقتی او را متهم به جرم جدی دانستند ، به یک زندان روانپزشکی فرستاده می شود. در حالی که آنجا بود ، با یک کت و شلوار کت و شلوار تحت درمان عجیب و غریب قرار گرفت. استارکس شروع به یادگیری رازهای تاریک در مورد بیمارستان و حقایق شگفت انگیز درباره زندگی خود می کند. آیا او می تواند از وضعیت خود آسیب نبیند؟
این یک فیلم مفهومی بالا است - اساساً نردبان یعقوب (1990) با یک پرواز بیش از آشیانه فاخته (1975) ملاقات می کند ، با لمس هایی از "واقعیت لاستیکی" مشابه و حرکات موسسه ذهنی برای همیشه اندازه گیری - خط تیره دونی دارکو (2001) ، لمس 12 میمون (1995) و غیره. این که شبیه یک مفهوم عالی برای تجمیع فیلم های مدرن است شاید با توجه به این واقعیت که ایده اصلی از رمان جک لندن در سال 1915 به نام ستاره مریخ نورد ، که با عنوان کت در انگلیس منتشر شد ، بیشتر تعجب آور باشد.
همچنین ممکن است برای برخی از خوانندگان تعجب آور باشد که من به فیلمی می دهم که به شدت مشتق 10 است. اما من بر اساس اصالت یا فقدان همان درجه بندی بالاتر یا پایین ندارم. برای من مهم این است که فیلم چقدر خوب کار می کند ، چقدر برای بلند پروازی هایش ساخته شده است. ژاکت یک قطعه هنری خوب است.
عملکرد عالی است. به ویژه آدرین برودی شگفت آور است. نوبت های او در "اتاق انزوا" نفس گیر است. همه بازیگران اصلی ، از جمله کیرا نایتلی ، کریس کریستوفرسون ، جنیفر جیسون لی ، لورا مارانو و کلی لینچ ، کارهای ظریف و ظریف تولید می کنند. شخصیت پردازی ها طلبکارانه است ، زیرا ژاکت از آنها می خواهد چندین واقعیت را با دانش ، روابط و نگرش متفاوت با یکدیگر در بیشتر صحنه های اصلی بازی کنند.
اما هرچقدر که اجراها خوب هستند ، واقعاً برجسته است جهت است. این اولین فیلم جان میبری است که دیده ام و اگر نشانه ای از کارهای دیگر او باشد ، نمی توانم صبر کنم تا کارهای بیشتری ببینم. جهت او دائماً مبتکرانه و چالش برانگیز است. به عنوان مثال ، ژاکت با فیلم های جنگی دانه مانند فیلم های تلویزیونی CNN تقریباً "در زمان واقعی" شروع می شود که در طی عملیات طوفان صحرا بسیار محبوب بود. میبوری برای تقویت هرج و مرج جنگ آن را قطع می کند. هنگامی که او به یک روش "معمولی" تر می رود ، هنوز هم لمس قوی اما ظریف و منحصر به فردی از خود نشان می دهد.
او عاشق کلوزآپ های غیرمعمول است ، و اغلب صفحه را با دهان ، چشم و یک شخصیت پر می کند یک طرف صورت آنها از گونه به بالا ، و غیره. او همچنین تعداد زیادی درج جذاب و عجیب و غریب را به کار می گیرد و مرتباً صحنه هایی با گام غیرمعمول ، اغلب کندتر از سایر کارگردانان مدرن ، یا حداقل مانند تافی در ضرب های خاص می سازد. اما همیشه برای یک صحنه خاص مناسب است. ژاکت دارای یک ساختار پیچیده خط زمانی است که به راحتی می تواند در دستان کمتری از هم بپاشد. میبوری فیلم را به راحتی منسجم نگه می دارد و درست در زمان مناسب سرنخ هایی از جنبه های واقعیت لاستیکی ارائه می دهد. تکرار دستکاری های زمانی غیرمعمول ، قابل تأمل و کارگردانی ، امتیاز خوبی است (گویی می توان انتظار چیز دیگری را داشت) از برایان انو.
به عنوان یک فیلم واقعیت لاستیکی ، مهم نیست که کت را که انتظار ظریف است ، تماشا کنید ، طرح خطی ، محکم بسته بندی شده و شفاف. همانطور که برای این ژانر معمول است ، تفسیرهای متعدد تشویق می شوند ، با کمی فشار و ضرب و شتم برای کمک به مخاطبانی که ممکن است تمایلی به پذیرش هرمنوتیک نداشته باشند. به عنوان مثال ، در یک صحنه ، یک شخصیت می گوید: "همه ما مرده ایم". و برای زیرمجموعه های کمتر آشکار ، لازم به ذکر است که چگونه جک اغلب تمایل دارد که در طول فیلم بیشتر شبیه یک تخته گوشت رفتار شود. اما تفسیر شما هرچه باشد ، یک زیرمجموعه مهم و نسبتاً واضح استفاده از زندگی فرد از این مرحله به بعد تا حدی است که توانایی او در تأثیرگذاری در جهانی است که دوست دارد ببیند. میبوری اطمینان می یابد که ناباوری در جبرگرایی قوی را منتقل می کند ، گرچه آزادی از سرنوشت در فیلم The Jacket هزینه دارد و ممکن است نتواند به طور کامل سرنوشت را دور بزند.
مانند نسخه رنی هارلین از جن گیر: The Jacket (2004) ، ژاکت در واقع یک فیلم "دشوار" است که به احتمال زیاد با انتظارات نامناسب فلسفی به او نزدیک می شود که منجر به شکایت از خسته کننده بودن آن یا به طریقی دیگر ناکافی ، بی معنی یا غیر سرگرم کننده می شود. این سزاوار یک نگاه جدی تر از آن است. این یک فیلم عالی است.
دانلود فیلم The Jacket 2005 (ژاکت) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
ژاکت از کجا آمده است؟ داستانی از شخصی که قبلاً هرگز کاری نکرده است ، فیلمنامه ای از شخصی که فقط یک چیز را قبل از آن نوشته باشد ، کارگردانی که به جز بیوگرافی خیالی از یک نقاش انگلیسی چیزی قابل توجه نکرده است ... "ژاکت" شایسته اعتبار برای آمدن است از یک زمان تاریکی ، و این همان چیزی است که به فیلم یک امتیاز اضافی می دهد. ژاکت یک سورپرایز غیر منتظره است. یک داستان ناقص درباره عمیق ترین ترس ذهن انسان.
این داستان دارای نقص است زیرا می توانست بهتر شناخته شود و همه عناصر لازم را برای آن دارد. با گروهبان جک استارکس (آدرین برودی) وقتی به ما گفت که درگذشته است ، ملاقات می کنیم اما او را دوباره زنده می بینیم. او از میان برف ها می گذرد و دختربچه ای به نام جکی و مادرش جین را پیدا می کند که ماشینشان در جاده متوقف شده است. او به آنها کمک می کند ، سپس تقاضای بالابر می کند و سوار ماشین یک پسر می شود. یک پلیس آنها را متوقف می کند. مورد بعدی که می دانیم ، جک به جرم "مشکلات روحی" متهم به قتل شده و بی گناه متهم شده است. او به یک کلینیک ، یک م institutionسسه ، یک بیمارستان اعزام شده است ، هر کجا می خواهید با آن تماس بگیرید.
شاید برای چند دقیقه طول بکشد ، اما این نحوه اتفاق می افتد. بعداً در کلینیک می توان فکر کرد که جک دیوانه خواهد شد ، مانند رمبو دیوانه ، زیرا او در جنگ و همه اینها بوده است. اما این اتفاق نمی افتد ، و اگر سعی کنید "کت" را کنار بگذارید و سادگی آن را کنار بگذارید ، ممکن است به بسیاری از نتایج مختلف برسید. من دیوانه دیده ام ، شما دیوانه دیده اید: بیماران "یکی از آن لانه فاخته پرواز کرد" ، دختران "دختر قطع شد". در اینجا فرق می کند: دیوانگی به ندرت دیده می شود (مخصوصاً در شخصیتی که دانیل کریگ آن را ترسناک بازی کرده است) و در یک مرحله کارگردان جان میبوری از آن صرفاً به عنوان ابزاری برای رسیدن به یک قسمت مهم فیلم استفاده می کند.
یک ژاکت وجود دارد و جک را به آینده می برد تا بتواند بفهمد چه اتفاقی برایش افتاده است. اگر باید صادقانه بگویم ، به نظر می رسد این رویکرد "سفر در زمان" اصلی ترین دغدغه فیلم است و م itثر است. اما مشکل چیست؟ خیلی راحت ، خیلی راحت ، خیلی برنامه ریزی شده است. جک در بیمارستان با دو فرد اساسی ملاقات می کند: دکتر بکر (کریس کریستوفرسون… او عالی است) و دکتر بت لورنسون (جنیفر جیسون لی معصوم). و او در آینده دوباره با آنها ملاقات خواهد کرد ، و آنها متعجب خواهند شد و می توانید سعی کنید حدس بزنید چه اتفاقی می افتد.
اگر "ژاکت" را فقط با توجه به این روش تماشا کنید ، سرگرم خواهید شد اما باید ناامید شوید. به همین دلیل به موارد دیگری نگاه کردم و فیلم های دیگری به ذهنم خطور کرد. "من درون" ، با استفاده فشرده از منابع برای بیننده روشن می کند که مردی مشغول آجیل شدن است و همچنین یک احساس دراماتیک شدید که گاهی اوقات خنده آور است. "اثر پروانه" ، جسورانه و غیرقابل توقف ، اما بیشتر سنجیده و واقعاً نگران شخصیت ها.
در هر دو فیلم ، شخصیت های اصلی در طول زمان سفر می کنند و همه چیز کاملاً دیوانه وار است. در اینجا نیست: میبوری اطمینان می دهد که استفاده بیش از حد از نمره یا نظارت موسیقی که ممکن است آهنگ های غیر ضروری را وارد کرده باشد ، وجود ندارد. او به سکوت احترام می گذارد و از منابع "سفر در زمان" سو abuse استفاده نمی کند. کلید دیگر عملکرد برودی است: ترکیب انسانی او از جک هرگز نشان دهنده کسی نیست که منفجر شود. این مرد خیره می شود ، بی سر و صدا و با مکث طولانی صحبت می کند ، به نظر می رسد گیج و سرزده در مورد نوع هدیه ای که به او داده شده است.
من حتی اشاره نکردم که در حالی که به موقع رفت و برگشت می کند ، عاشق همان دختر کوچکی می شود (حالا بزرگتر است) که قبلاً در جاده به او کمک کرده بود ، جکی ، بازیگر یک کایرا فوق العاده نایتلی که به آهستگی تبدیل به عشق می شود ، نمایشی را ارائه می دهد که از یک ته عمیق آغاز می شود ، از نظر اخلاقی ، و در میان ابرها به اوج می رسد.
همانطور که من آن را دیدم و گفتم (زیرا فیلم سزاوار تجزیه و تحلیل دقیق است) ، "کت" یک داستان ناقص درباره عمیق ترین ترسهای ذهن انسان مانند مرگ است. دارای نقص است زیرا گروه فوق العاده ای را به بهترین شکل ممکن هدر می دهد ، دارای نقص است زیرا بیننده را با داستانی ساده تر از آنچه به نظر می رسد گمراه می کند. اما اشکالات آن حاوی یک مقدار خوش بینی است. "ژاکت" به عشق اعتقاد دارد و مطمئن است که مرگ ممکن است خیلی بد و ترسناک نباشد. لحظه ای وجود دارد که در آن تاریکی فیلم از آنجا بوجود آمده و اتفاق افتاده و به نور تبدیل می شود. ممکن است لبخند بزند.
دانلود فیلم The Jacket 2005 (ژاکت) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
به نظر می رسد که گیر افتادن در یک فضای محدود به فرد وضوح می دهد. شخصیت اوما تورمن در Kill Bill Vol. 2 زنده به گور شد و توانست روزهای تمرین خود را به یاد بیاورد. جیسون شوارتزمن در یک کیف بزرگ بسته شده بود تا به او کمک کند تا در مورد زندگی خود در I Heart Huckabee فکر کند. اما کلاستروفوبیا که این دو فیلم سعی کردند در یک صحنه ساده به آن تزریق کنند، در فیلم The Jacket جدید آدرین برودی، ژاکت، در فیلم The Jacketی تمامقد مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. برودی نقش جک استارکس را بازی میکند، نامی که آنقدر در طول فیلم گفته میشود که مجبور نشدم روزها بعد هنگام تهیه این نقد دوباره آن را جستجو کنم. جک نقطه مقابل خوش شانسی است. او در سال 1991 به عراق می رود تا کودکی که سعی می کند از خانواده اش محافظت کند، هدف گلوله قرار می گیرد. همانطور که صدابردار به سرعت اشاره می کند، او 26 سال دارد و این اولین باری بود که درگذشت. 12 ماه بعد، جک سعی می کند در یک صبح سرد زمستانی که توسط یک راننده جوان پرتنش و مضطرب (با بازی پسر بد براد رنفرو) سوار می شود، سواری کند. وقتی یک افسر پلیس دو نفر را زیر پا میگذارد، شلیک میشود و افسر کشته میشود و جک با گلولهای دیگر هم سوراخ میشود. وقتی جک از خواب بیدار می شود، خود را دچار فراموشی موقت می بیند و عدم یادآوری این حادثه باعث می شود که او تنها مظنون به قتل باشد. جک سپس به یک موسسه روانی محکوم میشود، جایی که تحت مراقبت دکتر بکر (کریس کریستوفرسون) متوجه میشود که در یک کت مستقیم بسته شده و به عنوان بخشی از یک درمان آزمایشی به یک قفسه سردخانه پرتاب میشود. به دلایلی که هرگز آشکارا مشخص نمی شود، این روند به جک اجازه می دهد تا به آینده سفر کند، جایی که با جکی (کیرا نایتلی) که سال ها قبل به عنوان یک دختر جوان در روز قتل ملاقات کرده بود، دوست می شود. آنها با هم سعی می کنند سال های بین زندانی شدن او و تاریخ کنونی، شب کریسمس 2007 را کنار هم بگذارند، در حالی که جک از دانش خود از آینده برای تأثیرگذاری بر زندگی حال استفاده می کند. ژاکت آنقدر در زمان پرش می کند که تقریباً نیمی از فیلم را به شما می رساند تا بفهمید دقیقاً چه اتفاقی در حال رخ دادن است. و حتی پس از آن، من دقیقاً مطمئن نبودم که چگونه همه چیز با هم ترکیب شده است. آیا او واقعی بود؟ آیا او روحی است که کسانی را که منجر به مرگ او می شوند تعقیب می کند؟ هیچ یک از این سوالات با پاسخ های قابل قبولی همراه نیستند، اما برای فیلمی در این ژانر، حدس می زنم که می توانیم انتظار داشته باشیم که کمی آن را کاهش دهیم و خودمان برخی از فرضیات را با هم انجام دهیم. چیزهای زیادی در مورد ژاکت وجود دارد که خوب کار نمی کند. شیمی بین این دو بازیگر به قدری وجود ندارد که کاملاً غیرقابل باور است که جکی با استارکهای عجیب و غریب دوست شود و صحنه عشق آنها چیزی جز تلاشی برای انداختن اولین برهنگی نایتلی در صفحه نمایش به سمت مخاطبان سردرگم و تا حدودی بی حوصله نبود. و اگرچه The Butterfly Effect با باد ناپدید نشده بود، حداقل از این واقعیت قدردانی کرد که اگر چیزی را در گذشته تغییر دهید، باید تأثیرات شدیدی بر چگونگی آینده داشته باشد. اما چیزهایی هستند که به طرز شگفت انگیزی کار می کنند. طرح رنگ استفاده از تنها آبی و خاکستری در موسسه روانی به آن احساس CSI: NY می دهد که به خوبی در محیط استریل قرار می گیرد. همچنین از کلاستروفوبیا کمد استفاده می شود. بسیار شبیه Uma در Kill Bill Vol. 2، صفحه تاریک میشود و شما احساس میکنید که همراه با شخصیت سعی میکنید هوا نفس بکشید و از جنون جلوگیری کنید. کارگردان جان میبری (اگر هنوز نام او را نشنیده اید معذورید)، حتی اگر دقیقاً متوجه نباشیم که فیلم به چه سمتی حرکت می کند، کار زیادی برای حفظ حرکت فیلم انجام می دهد. فیلم بر اساس فیلمنامه ای از Massy Tadjedin (باز هم معذورید)، ژاکت به شما این امکان را نمی دهد که استراحت های زیادی برای پر کردن پاپ کورن داشته باشید و بتوانید دقیقاً بفهمید که این شخصیت ها به کجا می روند. اینکه «ژاکت» را دوست داشته باشید یا نه، به این بستگی دارد که آیا فردی هستید که میتوانید از یک فیلم لذت ببرید یا فکر میکنید به اندازه کافی باهوش هستید و سعی میکنید قبل از اینکه شخصیتها همه چیز را بفهمند، جلوتر بپرید. من در اولین مشاهده در دسته دوم قرار گرفتم، اما از آن به اندازه کافی برای توصیه پس از بازدید مجدد لذت بردم.
دانلود فیلم The Jacket 2005 (ژاکت) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
تقریباً به همان روشی که ذهن «آفتاب ابدی بیلکه» در داستانهای نوظهور پاکسازی حافظه لذت میبرد، «جلیقه» نیز در سفر در زمان، بهویژه برنامه همیشه محبوب «اگر میدانستی» آینده، میتوانست. سوال جلوگیری از آن چیدمان جالبی است - جک، دامپزشک جنگ خلیج فارس که از فراموشی قبلاً تشخیص داده شده رنج می برد، زمانی که متهم به قتل یک افسر پلیس می شود، حکم نرمی فرضی دیوانگی را دریافت می کند و خاطراتی را که می توانست بی گناهی او را ثابت کند، مسدود می کند. دادگاه او را به یک دیوانه خانه محبوس می کند که در آن پزشکان با زندانیان به عنوان مجرمانی رفتار می کنند که به درمان های شدید و تهدید کننده زندگی نیاز دارند تا آنها را از گرایش های خشونت آمیز درمان کنند.
در طول یکی از این درمان ها زمانی که در زندان محبوس می شوند. جک هم مانند بیلی پیلگریم، بهطور مستقیم «ژاکت» عنوان را در ذهن خود میبیند که در زمان گیر نکرده است. پس از دیدن تصاویر وحشتناک از وقایع گذشته، او میبیند که میتواند روی آیندهای تمرکز کند - اما آیندهای که سالها در آن مرده است، و تنها چند روز بعد از آینده منقضی شده است. او با کمک دختری که در گذشته با او دوست شده است، نقش کارآگاه را بازی می کند تا با این امید که از مرگش جلوگیری کند یا آینده را بهتر کند.
برای آنها از ما که این طرح را بارها دیدهایم (در واقع یک شب دیگر یک قسمت "محدودیتهای بیرونی" وجود داشت که در آن دانشمندی به آینده سفر میکند، متوجه میشود همسرش به قتل رسیده است و سپس سعی میکند با جهشهای مشابه از آن جلوگیری کند. چهارم در زمان)، من امیدوار بودم ژاکت چیز جدیدی در مورد پارادوکس های زمان بگوید -- یا شاید معلوم شود که اصلاً در مورد سفر در زمان نیست، اما ناامید شدم. اگرچه فیلم به خوبی بازی شده است و به طور نسبتاً واقع گرایانه و منسجمی به تعاملات جک با نسخه های آینده شخصیت های امروزی می پردازد، اما سرعت خانه هنری نیز به شدت احساس فوریت را کاهش می دهد که حداقل باید مشخصه قسمت آخر مرگ جک باشد. قریب الوقوع است به دلیل ترسناک بودن فضای فیلم، ترس احساسی که فیلمها به کسی میآورند که او را گیر میاندازند، با مواد مخدر تیر میاندازند و در جعبهای در سردخانه پر میکنند، میتوانست یک انباشت بسیار شدید و به دنبال آن بازدهی هنگفت در آن رخ دهد. پایان از نظر شدت احساسی، اما در عوض فیلم به پایان خوشی می رسد که به طور کامل پارادوکس زمانی را نادیده می گیرد. همچنین باعث میشود که مخاطب خودش دقیقاً بفهمد که این پایان چگونه میتوانست به وجود بیاید.
در مجموع، میتوانم به تعدادی پایان بهتر فکر کنم که سفر در زمان را به عنوان واقعی بپذیرند، اگرچه اکثر آنها این کار را میکنند. نیاز به حذف عاشقانه ناگهانی بین جک و جکی داشت (که همانطور که شخص دیگری اشاره کرد، به هر حال با توجه به زمان جک، جکی هنوز یک کودک است) نابجا به نظر می رسد. حتی بهتر از این بود که از یک کاملاً متفاوت (و شاید نه ماوراء طبیعی) استفاده می کرد. ) توضیح وقایع الا «نردبان یعقوب». تصادف ظاهری جک و جکی که تقریباً یک نام داشتند باعث شد فکر کنم که او ممکن است صرفاً تصویری از خودش در ذهن او باشد که او باید "نجات دهد" و هر چیزی که به نظر می رسید در ذهن او در یکی از این رویدادها اتفاق افتاده است. رفتارهای وحشتناک بهعنوان وسیلهای برای او برای حفظ عقلش دفعه بعد که می خواهند به مفاهیم علمی تخیلی بپردازند، باید بیرون بروند و کشف کنند که قبلاً بارها به چه زمینه ای پرداخته شده است.
دانلود فیلم The Jacket 2005 (ژاکت) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
«ژاکت» به دلیل اینکه طرح حفرههای زیادی در آن وجود دارد، مطبوعات بدی را به خود اختصاص داده است، اما اگر باورتان را معلق کنید و فقط از فیلم لذت ببرید، بسیار سرگرم کننده است.
هر فیلمی که شامل آن شود. سفر در زمان مستلزم تعلیق باور است، و «ژاکت» نیز تفاوتی ندارد. چیزی که «ژاکت» را از اکثر فیلمهای علمی تخیلی بهتر میکند، کیفیت تولید آن است. صحنهها در بیمارستان با رنگهای کمرنگی انجام میشوند که شبیه به رنگهای سیاه و سفید دستی هستند. صحنه های آینده با رنگ های فوق اشباع انجام می شود. فکر میکردم کلوزآپهای فوقالعاده بر سرگیجه و کلاستروفوبیا قهرمان داستان افزوده است.
بازیها درجه یک هستند. آدرین برودی به طرز قانع کننده ای تسخیر شده است. کیرا نایتلی لهجه آمریکایی قابل قبولی دارد.
طرفداران «منطقه گرگ و میش» باید این یکی را دوست داشته باشند. برای زبان، برهنگی، رابطه جنسی، خشونت و تصاویر آزاردهنده در بیمارستان روانی، رتبه "R" را دارد. بنابراین شما ارزش پول خود را دریافت می کنید. اگر کیفیت تولید خوب را دوست دارید و می خواهید به یک سواری هیجان انگیز بروید، این یکی را بررسی کنید.
دانلود فیلم The Jacket 2005 (ژاکت) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
اولا ژاکت برای همه نیست. با این حال، به نظر میرسد که این یک روند نوظهور و هیجانانگیز در فیلم The Jacketسازی معاصر را ترسیم میکند که به موجب آن کارگردانها به طور فزایندهای شیفته این گونه فیلمهای هیجانانگیز تاریک، غمانگیز، تقریباً رویاییمانند و ملودراماتیک میشوند که با قالبهای روایی کهن الگویی و مرسوم مخالفت میکنند. به «ماشینکار» فکر کنید و به سمت عقب به «آسمان وانیلی» بروید، یا حتی به «نردبان جیکوب» در دهه 1990 که یکی دیگر از منتقدان به دقت پیشنهاد کرد.
برای این منظور، "ژاکت" نشان دهنده آپوتئوز این ژانر در حال رشد است و هم یک تریلر روانشناختی هنری است و هم آن چیزی که شما می توانید آن را یک تراژدی متافیزیکی بنامید و به راحتی بیننده را درگیر خود می کند. دنیای مهلک و عقیم مملو از مناظر برفی دلخراش، آسمانها و چهرههای خاکستری همیشگی، رنگهای خاموش و شسته شده، انزوای نهادی، و اضطراب تنهای طبقه کارگر است. تصویرسازی فیلم و سرعت داستان و فیلمنامه بلافاصله از همان ابتدا توجه فرد را به خود جلب می کند و فیلم هم از نظر تنش و هم از نظر تنش بی امان است. به همین دلیل، با وجود خط زمانی پر پیچ و خم داستان و فقدان توضیحات قابل اجرا برای "دیدگاه" قهرمان داستان، بیننده هنوز تا حدی می تواند آنچه را که می بیند باور کند. از آنجایی که فیلم خود را بسیار جدی میگیرد و در واقع آن را از بین میبرد، تماشاگر پس از خرید فانتزی داستان، بسیار دلپذیرتر از دیگر تلاشهای نادرست برای همین داستانگویی مخاطرهآمیز و هنری میشود، یعنی: «اثر پروانهای ".
این یک فیلم جاه طلبانه است که هم به رمانتیسم و درد رویاها و خاطرات ما می پردازد و هم اینکه چگونه آنها بر روی ما عمل می کنند و باعث می شوند ما بر اساس آنها عمل کنیم. این بررسی می کند که چه چیزی واقعی در مقابل درک شده است، شکنندگی زندگی، چگونگی تأثیر زندگی هر فرد بر دیگران، حتی غریبه های گذرا، و حاکمیت خود و ذهن. ژاکت تقریباً از همه افراد روی پرده، به ویژه برودی در نقش جک استارکس بدبخت و شکنجهشده، و کریستوفرسون در نقش دکتر بکر که از نظر اخلاقی مبهم و به همان اندازه شکنجه شده است، بازیهای فوقالعادهای دارد.
با وجود نامهای بزرگ در خیمه شب بازی، همانطور که قبلاً ذکر شد، این یک "پاپ کورن تلنگر" قطع و خشک نیست و بسیاری از مردم را گیج خواهد کرد. برای این افراد است که ابتدا «اثر پروانه» ساخته شد و حالا با حذف آنها، زمان بندی فیلمی با این کالیبر که به درستی به این موضوعات می پردازد، مناسب است. «ژاکت» یک فیلم مهیج و سرگرمکننده و در عین حال بسیار هوشمندانه است که فقط از شما میخواهد که پیش فرضها و درستی منطقیتان را در خانه بررسی کنید. با انجام این کار، متوجه خواهید شد که تخیل ژاکت واقعی تر از چیزی است که ممکن است انتظارش را داشته باشید.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.