در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم The Last Hunt 1956... لطفا منتظر بمانید ...
آخرین شکار در سال 1883 داکوتای جنوبی، دو شکارچی گاومیش بر سر یک اسکوو دستگیر شده و با یک مهمانی داکوتا که بر سر چند اسب دزدیده شده حمله می کنند، درگیری شخصی را آغاز می کنند...
در سال 1883، داکوتای جنوبی، دو شکارچی بوفالو، شروع به نزاع و درگیری بایکدیگر میکنند و در همان داکوتا موندگار می شوند تنها بخاطر چند اسب دزدیده شده ...
دانلود فیلم The Last Hunt 1956 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
رابرت تیلور حرفه خود را در MGM به عنوان یک رهبر جذاب جوانان با پوزخندی پرانرژی در دهه 30 شروع کرد. جایی در جدول زمانی، در طول سال های درگیری، زمانی که ظاهر جوان خود را از دست داد، خشن به نظر می رسید و به خصوص متفکر نبود. همزمان بازی او به این دلیل که روتین، برنامهریزی شده، ارائه برای او مانند رانندگی با وسیله نقلیه برای ما بود. تو هیچ فکری بهش نمیکنی این باعث نشد استودیوی او از نمایش او در فیلم The Last Huntهای نیمهاصیل با لباسها باز بماند. این که آیا او می توانست عمل کند، اساساً جلوی دید را نمی گرفت. همچنین به نظر نمی رسید که او به دنبال شغل های هیجان انگیز دیگری باشد که ممکن است بیشتر با توجه به ظاهر و خلق و خوی او باشد. او و MGM به اندازه کافی رضایت داشتند.
سپس، در سال 1956، در دوران بزرگسالی او، The Last Hunt به نام "آخرین شکار" می آید، که در آن تیلور احتمالاً شگفت انگیزترین کار شخصیتی خود را بازی می کند و به آن می پردازد. تمام آنچه او دارد، زشتی و احساسات را در هم می آمیزد. من به خودی خود برای آن یک امتیاز جایزه می دهم. دیدن مردی که به دلیل اغراق توبیخ شده عملاً سرگرم کننده است. در نظر بگیر. رابرت تیلور؟ اغراق آمیز؟ او اکثراً در یک نمایش جانبی کارناوال، تمام ذوق یک مرد مکانیکی را دارد. سرزنش او به خاطر اغراق کردن، شبیه سرزنش صدف برای حرکت است.
این یک وسترن درباره ردیاب های ماهر گاومیش کوهان دار در سال 1883 است. جمعیت عظیم در حال پراکنده شدن هستند. تیلور هنوز مشتاق تیراندازی به هر تعداد که می تواند گاومیش کوهان دار امریکایی است، در حالی که همدست او، استوارت گرنجر، به یک دستیار مردد تبدیل شده است. قتلی که این دو همراه در درگیری سراسری پیدا کردند، آنها را متحول کرده است، اما به طرق مختلف. گرنجر تهوعآور است، در حالی که تیلور دریافته است که بیشتر از آن لذت میبرد.
در آخرین تعقیب و گریز، آنها یک بچه هندی جوان (راس تامبلین) و یک گاومیش کوهان دار قدیمی (لوید نولان) را پیدا میکنند. نامزدی برای سرخپوستان خاصی، که تیلور با شادی به آنها شلیک می کند، تیلور را به یک خانم دوست داشتنی هندی وا می دارد تا او را در حوالی وقت عصر (دبرا پاجت) گرم نگه دارد.
The Last Hunt برای ردیاب ها که اساساً گاومیش کوهان دار امریکایی را پاک کرده اند، ظریف است. (این شبیه به رمان A. B. Guthrie، "The Enormous Sky.") و سیوها و مذهب آنها را به رسمیت می شناسد. هر چند که ممکن است، به استثنای چند جمله، طولانی نیست، بنابراین کدگذاری این موضوع به عنوان برخی ظریف که بسته تجدیدنظرطلب را تایید نمی کنند، اشتباه است. با توجه به ارزشی که دارد، قبایل مزرعهای که من با آنها زندگی کردهام هنوز به گاومیش کوهان دار احترام میگذارند. آنها از تک تک تکههای موجودی که اختیار کشتن داشتند، استفاده کردند. همانطور که یک مرد بلک فیت می گوید، "آنها یک سوپرمارکت بودند." در هر صورت، اجرا راه ورود به فیلم است و بسیار عالی است. شخصیت او با وجود اینکه تیلور بوگارت نیست و این محتوا تقریباً کیفیت مشابهی ندارد، از مسیری مانند فرد سی دابز در "سرور سیرا مادره" پیروی می کند. به هر حال، تیلور در شروع کار به اندازه کافی صمیمی است. نیکی، تا حدودی نسبت به دیگران بی توجه است، در عین حال شادمانه امیدوار، و به دوستش گرنجر وفادار است. با این حال در آن نقطه او نامنظم می شود. به هر حال، او یک دیوانه است، که رعد و برق غرش دور را با صد هزار گاومیش کوهان دار اشتباه می گیرد. آخرین نما از تیلور، که توسط یک انبار گاومیش کوهان دار یخ زده پوشانده شده است، چهره او با حجابی عجیب و غریب پوشیده از یخ، به یاد ماندنی است. به نظر می رسد گفتمان پیرامون آتش گودال به طور حاشیه ای تکرار می شود. هوا سرد است اما نفس کسی بخار نمی کند. بسیار خوب است که استوارت گرنجر مردانه را به عنوان گزینه ای متفاوت از مرد بسیار مطمئن نگاه کنید. او به اندازه تیلور در استفاده از سلاح سریع نیست. هیچ کس نیست. به گرنجر یک صحنه عالی داده می شود، همانطور که یک جنگجو و بدبخت از خانه گربه ها لذت برد و او آن را به خوبی از بین می برد. نبرد دست فشرده برای خندیدن بازی نمی شود. کنستانس پاساژ فاحشه ای است که به گرنجر شکست خورده آرامشی کم عمق می دهد، اما او به او بی توجهی می کند و می رود. خشمگین بعد از او فریاد می زند: "تو چه فکر می کنی، من کمی از طلا مراقبت می کنم؟" (لمس مناسب.)
کار خوبی است، هر چند بدبختانه نیز. تیلور و افرادی با نقصهای ناگوار او، ما را تا حدودی بیشتر از آنچه که میتوانستیم پشیمانتر کردند، رها کردند.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.