آخرین ایستگاه زندگی یک ناشر روسی بنام «لیو تولستوی»، و تلاش او برای برقرار کردن توازن در ثروت و شهرت در زندگی خصوصی اش را به تصویر می کشد...
تولستوی نویسنده سوسیالیست ( کریستوفر پولمر ) روسیه در سال های پایانی زندگی خود بسر میبرد و در اوج شهرت و محبوبیت است. همسرش سوفیا ( هلن میلر ) نیز با شکیبایی و بردباری محیط را برای نوشتن و فعالیت تولستوی فراهم کرده است گرچه تولستوی شخصیتی تندخو دارد…
داستانی تاریخی که تلاش نویسنده روسی "لئون تولستوی" را برای پیدا کردن تعادل بین شهرت و ثروت با تعهدش برای زندگی عاری از مادیات را نشان می دهد...
دانلود فیلم The Last Station 2009 (آخرین ایستگاه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
روی کاغذ، آخرین ایستگاه (2009) به نظر میرسد فیلمی ایدهآل برای تثبیتشدهها و پرهیاهوها باشد. این شامل هدایای الزامآور پدرسالار قبلی فون تراپ، کریستوفر پلامر و خود «سلطان» (2006) زن هلن میرن است که با زندگینامهای درباره آخرین دورههای طولانی لئو تولستوی سازگار است. برای حمایت بیشتر از خانواده اسکار اسکار Last Station، پل جیاماتی را در نقش ولادیمیر چرتکوف تازه کار تولستوی بازی می کند و علاوه بر این شامل خود معلم X جیمز مک آووی می شود که دیدگاه مخاطب را ترکیبی منطقی از افراد متعدد بازی می کند. اگر با اقبال خوبی چیزها تفسیر خوبی از کاغذ به سلولوئید ایجاد کردند. مانند بسیاری از قطعات دوره، آخرین ایستگاه یک ماده دوست داشتنی بدون قطعات متحرک است.
لئو تولستوی (کریستوفر پلامر) به طور کلی به عنوان بهترین خالق روی این سیاره تلقی می شود. بهترین های سال نوزدهم وقتی فیلم شروع می شود، او آهنگسازی کنونی «جنگ و هارمونی»، «آنا کارنینا»، «گذر از ایوان ایلیچ» را تجربه کرد و در خانه دوران کودکی خود، «یاسنایا پولیانا»، یک مزرعه اشغالی متقابل ایده آلیستی تأسیس کرد. رئیس یک توسعه نیمه سخت دیگر، صادق ترین کارشناس تولستوی تزار نیکلاس نیست، اما سوفیا دیگر او (هلن میرن) که از برنامه هایی برای ارائه ثروت خود و حق چاپ کتاب هایش به "مردم" عصبانی است.
حالا نمیگویم فیلمهایی که به سختی سفارشی ساخته میشوند، مشخصه هستند. وحشتناک. بیشتر آنها از یک موقعیت قدرت نمی آیند، اما برای این وضعیت والنتین، ذهنیت را از طریق مغز یک شخص خاص درک می کنند. با این حال، منحنی شخصیت او به قدری کسل کننده است که باعث می شود همه چیز اطراف آن رهگذر به نظر برسد. پاتون (1970) و مالکوم ایکس (1992) در برخورد با زمان جنگ جهانی دوم و توسعه آزادی های اجتماعی به طور جداگانه یک طرفه بودند. با این حال سختی های شخصیت های کانونی باعث نمایش خوب شد. روشی که این دو فیلم دارای دیدگاههای اجتماعی و سیاسی محکمی بودند تقریباً به موضوع نزدیک بود.
داستان تولستوی و سوفیا داستانی است که ارزش گفتن دارد و قبلاً در فیلم The Last Stationهایی مانند لو تولستوی (1985) روایت شده است. ) و برخاستن یک فرد مسن بزرگ (1912). با این حال، فیلم بر اساس دیدگاه هر یک از افراد گفته نمی شود، اما خود را به وضوح در اردوگاه سوفیا قرار می دهد. بنابراین، فیلم لایههایی از نوستالژی کانال علامت تجاری دارد. از آنجایی که مصیبت سوفیا سریعتر به نظر میرسد، فیلم به فیلمی در مورد زنی که برای آزادیهایش میجنگد در جدایی قبل از اینکه جدایی یک چیز باشد، منحط میشود.
آخرین ایستگاه برای دو جایزه بنیاد نامگذاری شد: بهترین هنرپیشه برای هلن میرن و بهترین بازیگر مکمل برای کریستوفر پلامر. در این دو مورد، هدایای چشمگیر آنها بهعنوان نمایشگاههای بهتر، توسط دیگران تحتالشعاع قرار گرفت. ساندرا بولاک در The Blindside (2010) و کریستوف رقص سه قدم در Inglourious Basterds (2010). من می گویم گسترده به این دلیل که نمایشگاه های آنها به تنهایی آخرین ایستگاه را تا حدودی بیش از یک تاریخ غیرقابل تأیید غیرقابل توجه ساخته است. با این حال، بدون در نظر گرفتن این موضوع، آخرین ایستگاه در نهایت با دادن به یادماندنیترین جایزه اسکار به کریستوفر پلامر در یک حرفه بازیگری 54 ساله همراه خواهد بود. او تنها دو سال پس از فیلم Fledglings (2012) تبدیل به با سابقه ترین قهرمان یک اسکار جدی شد. بنابراین فکر میکنم برای موقعیت او، آخرین ایستگاه تله اسکار به او کمک کرد.
http://www.theyservepopcorninhell.blogspot.com/
دانلود فیلم The Last Station 2009 (آخرین ایستگاه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
خالق روسی لئو تولستوی در بیستم نوامبر 1910 در سن 82 سالگی نه در عمارت خانوادگی خود در یاسنایا پولیانا، بلکه در ایستگاه راه آهن در شهر دوردست آستاپوو به سطل لگد زد. («آخرین ایستگاه» عنوان فیلم). او به دنبال درگیری با صوفیه دیگرش خانه اش را ترک کرده بود و در حین سفر بیمار شد. «آخرین ایستگاه، چند ماه اخیر زندگی او را روایت میکند.
امروزه تولستوی را معمولاً در غرب به عنوان نویسندهای خارقالعاده میدانند که میتوان آن را با دیکنز، بالزاک یا فونتان مقایسه کرد. در طول زندگی او، هر چند که ممکن است، او نیز به عنوان یک خردگرا و به عنوان یک محقق اجتماعی و سیاسی دیده می شد، به ویژه در خود روسیه، جایی که افراد مقاومت افراطی در برابر سیستم تزاری اغلب خود را به عنوان تولستویایی می شناختند. استدلال تولستوی نوعی آشفتگی مسیحی بود، از جمله صلح طلبی، مقاومت در برابر مالکیت خصوصی، صراحت، گیاهخواری، محدودیت جنسی، کنار گذاشتن هر نوع اقتدار دولتی، و علاوه بر این، صرف نظر از مسیحیت او، کنار گذاشتن قدرت. از کلیسای جهانی روسیه.
تولستوی متوجه می شود که مدت زیادی برای زندگی کردن ندارد و نبرد اساسی در فیلم The Last Station این است که بین صوفیه و شاگردانش برای کنترل میراث و میراث او حق چاپ آثار او پس از درگذشت. رئیس پیروان او، ولادیمیر چرتکوف، از او میخواهد که ارادهاش را تغییر دهد تا تمام آثارش در هنگام مرگش وارد فضای عمومی شوند، این احتمال برای صوفیه ناخواسته است و میپذیرد که این امر باعث میشود او و خانواده با کمبود مواجه شوند. سوفیا، یک خون آبی سنتی، به هیچ وجه از روشی که با افکار فلسفی شوهرش به اشتراک نمیگذارد، در تضاد با شیوه زندگی ساده اوست که از نظر یک کنت ناپسند است، و به شدت از چرتکوف متنفر است.
چرتکوف شاید به طور کلی آنقدر که از ابتدا به نظر می رسد خوشبین نباشد. او خود را جانشین همیشگی تولستوی در راس پیشرفت تولستوی میداند و میپذیرد که این موقعیت برای او قدرت و تأثیر خواهد داشت. (خود تولستوی به طور کلی این را دعوت نمی کند، زیرا او هرگز واقعاً هدف ایجاد یک توسعه سیاسی هماهنگ را نداشته است). این نبرد از چشم والنتین بولگاکوف، منشی تولستوی، یک جوان نسبتاً بی گناه و یک تولستوی متقاعد شده که با امکان تحمل جنسی مبارزه می کند، دیده می شود. بدون توجه به اهدافش، معلوم شد که او از نظر فیزیکی با ماشا، یک فرد دیگر از توسعه، مرتبط است. (چرتکوف و بولگاکوف هر دو افراد واقعی بودند، ماشا ساختگی است).
کریستوفر پلامر یکی از آن هنرمندانی بود که علیرغم این واقعیت که تا 91 سالگی زندگی کرد و در سال گذشته به همان اندازه مشغول بود، هرگز استعفا نداد. دوره های طولانی از زندگی طولانی خود را به عنوان او در دوران جوانی تر خود بود. «آخرین ایستگاه» یکی از حدود 30 فیلمی بود که او پس از 80 سالگی ساخت و علاوه بر این، اولین فیلمی بود که جایزه موسسه را برای «بهترین بازیگر نقش مکمل مرد» به او اهدا کرد. او به کریستوف رقص سه پله باخت، اما دو سال پس از این واقعیت برای «مبتدیان» این افتخار را کسب کرد، و او را به بارزترین پیروز تاریخ در آن کلاس خاص تبدیل کرد. تعیین او در اینجا شایسته بود. تولستوی او ممکن است یک فرد مسن خشمگینانه مصمم و سرسخت باشد، با این حال ما میتوانیم به چشمانداز و قابل اعتماد علمی که بر اساس آن شیوه تفکر او از زندگی مبتنی است، احساس کنیم. با این حال، علیرغم هیاهو و انتظارات او، ما میتوانیم به سوفیای هلن میرن نیز احساس کنیم، زیرا لئو احتمالاً برای همه مقاصد و مقاصد زندگی با او به عنوان یک همسر دشوار بوده است. به همین ترتیب، جیمز مکآوی در نقش والنتین، نقش حمایتی خوبی داشت.
«آخرین ایستگاه» فیلمی برای همه نیست. افرادی که به نوشتن، تاریخ روسیه یا پسزمینه تاریخی افکار علاقهای ندارند، احتمالاً با حداقل فعالیت واقعی، آن را کسلکننده و پرحرف میدانند. افرادی که واقعاً این چیزها را بررسی می کنند، احتمالاً مانند من آن را فریبنده می یابند، درگیری بین اراده ها و همچنین افکار، با دو نمایشگاه خارق العاده از پلامر و میرن در وسط آن. 8/10.
دانلود فیلم The Last Station 2009 (آخرین ایستگاه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
آخرین ایستگاه یک بیوگرافی از ابعاد خوب است و آنها را به طور کامل و قاطع منتقل می کند تا فیلمی درباره لئو تولستوی بسازد که به هیچ وجه دیدگاه او نیست، با این فرض که هر چیزی بخش هایی از طرز فکر او را محکوم می کند. نشان دادن شکنندگی تک تک افرادی که برای آخرین ایستگاه به یاد میآیند و دقیقاً چیزهایی که آنها را از نقطه شکست خارج میکند، ترسناک نیست. من آخرین ایستگاه را بهطور خاص دوست داشتم، زیرا عکسهای فوری آن از نمایش آرام با نمایش خشمگین آن مرتب شدهاند که دراماتیزه مناسبی ایجاد میکند، و این دقیقاً همان چیزی است که من آن را یافتم، یک درام مطمئن و مناسب.
داستان آهسته است بله، با این حال برای نشان دادن گره گشایی نمایش و اینکه چه کسی حیله گر است و چه کسی وقف فیلمی شایسته است که دراماتیزاسیون عالی را نشان می دهد باید چنین باشد. من در جنبه احمقانهتر جیمز مکآوی شرکت کردم که شخصی را به تصویر میکشد که با وجود این که کوچکترین تقلید آمیز نیست اما نمایشی است که تمایلی به جدی نبودن ندارد و جنبهای سبک اضافی را تولید میکند که نزدیک است. با زنگ های تیره تر نیز. در نهایت در داستان، یک داستان با شگفتآوری سعادتآمیز شروع میشود، اما در پایان لحنهای مبهمتری وارد میشوند و آن را از بین نمیبرند، بلکه تا آخرین صحنههای نه چندان زیاد (به نوعی) کسلکننده است.
کریستوفر پلامر و هلن میرن (هر دو برای اسکار انتخاب شدهاند) عملکرد فوقالعادهای دارند و اگرچه واقعاً احساس نمیکردم که این بهترین کار میرن است، او در واقع بهعنوان همسر آسیب دیده بهطور موثر عمل کرد. پلامر که فکر میکردم کمک خارقالعادهای برای مکآوی بهعنوان مرد بنیادی تولستوی بود، او مغز زیرک خود را با کمی دیوانگی استخراج کرد تا تصویری به دست آورد که میتواند مبهوت کند. بازیگران مکمل کاملاً خوب هستند، در معنای واقعی تقریباً هر یک از آنها و همانطور که گفتم فیلم با یک بازیگر قوی در آن نقطه به دست میآید. من در نهایت می گویم که بازی شایسته ستایش بیشتری است زیرا شخصیت ها متفاوت و روان هستند، بنابراین توانایی ها تا لبه ها کشیده می شوند، همه آنها.
این بستگی به کتاب مشابه جی پرینی دارد. نام و اقتباس از فیلمنامه توسط مایکل هافمن بسیار مبهم است، با این فرض که برای کتاب مناسب است، اما در هر بازیگری محتوا عالی است و بدیهی است که توسط هنرمندان روی صفحه نمایش به خوبی تنظیم شده است. هافمن به همین ترتیب رئیس است و در نهایت یکی از فوقالعادههاست که آخرین ایستگاه را تقریباً به طور کلی عالی میسازد، اما دقیقاً نه. در نهایت بر اساس شرایط تخصصی، مناطق در محوطه تولستوی فوقالعاده هستند و در واقع نمایشی را به وجود میآورند، اما در صورتی که داستان را دوست نداشته باشید، دیدن آن لذتبخش است.
فیلم نیست. بدون تجزیه و تحلیل هنوز خیلی زیاد نیست، بنابراین در اینجا اصلی ترین چیزی است که من در این مورد اشتباه پیدا کردم، فیلم به طرز خیره کننده ای تنبل است و در مقایسه با صحنه برای صحنه قرار دارد، در حال حاضر من دراماتیزاسیون را در بسیاری از صحنه ها دنبال کردم، اما احساس کردم شاید شاید برخی هدر رفتند و خسته کننده بودند، اما به علاوه چرا امتیاز من از هر چیزی که به آن دادم بالاتر نیست. فکر میکنم عدهای اینها را آزاردهنده نخواهند یافت و برخی از کل فیلم متنفر خواهند شد، اما در نهایت این نظر شماست.
من فکر میکنم افرادی که از نمایش مستقیم قدردانی میکنند، این را گرامی خواهند داشت و در صورتی که شما قدردان فیلمهایی هستید که در چنین موقعیتهای اواسط قرن بیستم اتفاق میافتند، پس این برای شما بیعیب و نقص است، اگرچه شاید یک فیلم صمیمانهتر در این زمان تصمیمی برتر برای شما باشد. افرادی که فیلمهای عظیم و پر سر و صدا را دوست دارند، دور میمانند، این نمایش کند و کندی است که برای افرادی است که آن را ترجیح میدهند، اما در عین حال ارزش دیدن را دارد.
به طور کلی من به آن نمره 7/10 بدهید و مطمئناً یک فیلم مناسب است، از خیلی عالی بودن فرار می کند و من معتقدم که ممکن است آن را یک قطعه بالاتر ارزیابی کرده باشم، اما به علاوه آن را پایین تر ارزیابی کرده باشم. افراد با ماهرترین روش برای امتیاز دادن به آن ترکیب خواهند شد و علیرغم این واقعیت که من واقعاً قبول دارم که شما این را تماشا کنید و دوستش خواهید داشت، در آخر این موضوع مستقیماً به تمایل و نوع فیلمی بستگی دارد که از تماشای آن لذت می برید. در نهایت، صرف نظر از این که آیا شما چنین فیلم هایی را دوست ندارید، به احتمال زیاد شما یک سرگرم کننده امیدوار هستید، آخرین ایستگاه نشان می دهد که چگونه یک سرگرم کننده خوب باشید و واقعاً شایستگی یادداشت برداری را دارد.
دانلود فیلم The Last Station 2009 (آخرین ایستگاه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
مدت زیادی بود که نیاز داشتم The Last Station را ببینم. من به کریستوفر پلامر احترام میگذارم و با توجه به اینکه فیلم به همان اندازه به رسمیت شناخته شد، بهسرعت مزیت من به نظر میرسد. من بالاخره برای تماشای آن پایین افتادم و ناامید نمی شود. این یکی از آن فیلمهای قابل تأیید در مورد یک شخصیت محبوب است که شاید افراد زیادی درباره آن ندانند یا به آن فکر کنند. همه در مورد جنگ و هارمونی شناخته شده اند، اما تعداد افرادی که آشنایی قابل توجهی با تولستوی دارند. در حالی که آخرین ایستگاه آخرین سال زندگی او را پوشش می دهد، راه ورود به کل زندگی او و آنچه که با حامیانش و عزیزانش کار کرده بود را باز می کند. آخرین ایستگاه واقعاً یک ثانیه اقلیمی در فیلم The Last Station یا هیچ چیز دیگری که شما را شگفت زده کند ندارد، با این حال فیلم بر روی شخصیتهایی متمرکز میشود که جذاب و نزدیک به خانه هستند و به خوبی اجرا میشوند. آخرین ایستگاه که در پسزمینهی لذتبخش خانهی روسی تولستوی میگذرد، تماشای آن و ضبط آن در روسیه و آلمان فوقالعاده است تا نگاهی غیرقابل انکار در زندگی و درگذشت این مرد و تأثیری که او بر افراد زیادی گذاشته است، داشته باشد.
br/> وقتی همه چیز گفته می شود و انجام می شود فیلم در مورد شخصیت ها و نمایشگاه هایی است که درجه یک هستند!! کریستوفر پلامر یک افسانه است و در نقش لئو تولستوی کاملاً افسانه است. ارائه او بی تکلف و باشکوه است و اساساً در کار عالی به نظر می رسد. دارم شروع به دیدن دعوا در مورد هلن میرن می کنم. من به طور کلی فکر می کردم که او تا حدودی بیش از حد ارزیابی شده است، اما امسال از سازگاری او در فعالیت تقلید قرمز شگفت زده شدم و در آخرین ایستگاه او کاملاً عالی است. شانس دوقطبی، نابرابر، مشتاق و پرانرژی او به عنوان عزیزترین همسر تولستوی، شاید یکی از بهترین ارائه هایی است که در هر مقطعی دیده ام. او آخرین ایستگاه را بدون هیچ کمکی تنها با نمایشگاه خود با نمره بالاتر می سازد. به همین ترتیب، پل جیاماتی، سرگرمکننده باشکوه، بهعنوان رفیق تولستوی، در یک سالن ثانویه نقش پشتیبانی را بازی میکند. متأسفانه ما هیچ داستان اصلی درباره او نمی دانیم و احتمالاً نظر همسر تولستوی را در مورد برنامه ریزی برای برداشتی از او دریافت می کنیم که با وجود این واقعیت که او حتی یک بار هم کاری را که تولستوی یا او را فریب می دهد انجام نمی دهد مثبت نیست. توسعه. جیاماتی و پلامر علم فوق العاده ای دارند. جیمز مکآوی بسیار باشکوه است و به عنوان شریک جوان و بیعیب که به تولستوی فرستاده میشود، ایستادگی میکند. شخصیت مک آووی به احساس دوندگی بالا تولستوی و نیمه بهترش تعادل می بخشد. هر دوی آنها در یک داستان عاشقانه پر انرژی شبیه آتشفشان هستند. بازیگران مکمل فقط همین هستند و واقعاً در بین این اجراها از هم جدا نمی مانند.
می توانم صادقانه بگویم که در هر لحظه یکی از فیلم های رئیس مایکل هافمن را دیده ام و آن کمدی دلپذیر One Fine بود. روز، بنابراین شما واقعا نمی توانید این را با آن مقایسه کنید. بدیهی است که او توانایی واقعی برای هماهنگ کردن بازیگران باورنکردنی و داستان و انرژی فوق العاده ای برای موضوع خود دارد. او به احتمال زیاد به میرن و پلامر اجازه میدهد کاری را که در آن برتری دارند انجام دهند و این برای همه خوب است. تحت همه چیزهای دیگر آخرین ایستگاه از جمله یک نوع حماسه قابل تأیید، نمایش عمیق و تمرکز شخصی روی فیلم نیز یک احساس است. مثبت احساسات مشترک شما نیست، بلکه احساسی است که سالهای متمادی را تحمل کرده است، 13 کودک در چالش های مختلف و بدیهی است که در چند دقیقه نسبتاً سخت عمیق. با توجه به ایده نابرابر سوفیا تولستوی (میرن) تا حدودی دوستداشتنی و ناراحتکننده است. اشکال اصلی فیلم این است که آهنگ کندتری دارد و برخی میتوانند فکر کنند که اگر در آخرین ایستگاه شرکت نکنند، خستهکننده است. از نمایش برای هر شخص دیگری که به چیزی قوی و بسیار قوی نیاز دارد، مطمئناً ارزش دیدن دارد. 8.5/10
دانلود فیلم The Last Station 2009 (آخرین ایستگاه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
بخش قابل توجهی از تحلیلی که در مورد «آخرین ایستگاه» یاد میگرفتم قابل قبول است، و برای نوشتن این مقاله احساس فوریت کردم، زیرا پذیرفتم که بخش بزرگی از پاسخ منفی ممکن است در صورتی که فیلم به اندازه کافی نورپردازی شده بود.
برای شرکت در آخرین ایستگاه نیازی نیست که تولستوی را گرامی بدارید (یا حتی با آن آشنایی زیادی داشته باشید. با وجود این، شما باید برای ستایش ارجحیت داشته باشید، زیرا آخرین ایستگاه یک شاهکار فوق العاده کامل (اگر به طور دوره ای ساخارین) از محبت است، در واقع رئیس، جمعیت را به این ترتیب، بلافاصله، در بیانیه اولیه روشن می کند. بنابراین تماشاگر باید با این ذهنیت به سمت این اثر حرکت کند که داستان در مورد ستایشی است که در درجات مختلف با هر یک از شخصیتهای مختلف اتفاق میافتد.
اعتماد به این کار اشتباه بزرگی است، زیرا این فیلمی درباره تولستوی است، فیلم واقعی بخشی از ویژگی های کار تولستوی را تکرار می کند. این اساساً هیچ یک از کارهای تولستوی را تکرار نمی کند. با وجود این، من این را جدا نمیکنم، و هر تماشاگر فیلمی که امیدوار است با جنگ و هارمونی روبرو شود، باید به سادگی به خواندن جنگ و هارمونی برود، زیرا عظمت انتزاعی جنگ و صلح فقط همین است: هنری. جدا کردن آخرین ایستگاه از آنجایی که مسئله گرایشهای زیادهروی اشراف روسی و رابطه آنها با طبقه کارگر تلاشگر را حل نمیکند، شبیه محکوم کردن فیلم به دلیل پیدا نکردن اینکه چه کسی مسئول قتل در قطار سریعالسیر اورینت اکسپرس بوده است، است. مشخص کردن زندگی مهمانی هالی گولایتلی - یعنی این دو کاملاً بی ربط هستند.
اگرچه اصل داستان مربوط به لئو تولستوی در حال بلوغ و نیمه بهترش، سوفیا، قهرمان فیلم است. والنتین بولگاکف (با بازی جیمز مکآوی) است، بنابراین، مبارزه حکومت، در حقیقت، در مورد تعهد او به اصول تولسوتی است، و اینکه چگونه اهداف و ارزشهای او به دلیل کارش تحت نظر تولستوی تغییر میکند. بنابراین، هر رسوایی که به تولستوی اضافه میشود، مستقیماً از تقدیم فردی بولگاکف به تولستوی رژیم غذایی ناشی میشود، و این پویایی اصلیترین چیزی است که بر فرضیات بینندگان از تولستوی تأثیر میگذارد.
داستان دقیقاً درباره آن نیست. با این حال، تولستوی، به این ترتیب، بیشتر در مورد کاوش بولگاکف بین پاکدامنی و شدت عقاید معتبر تولستوی، (آنطور که از طریق چرتکوف، به تصویر کشیده شده توسط پل جیاماتی نشان داده شده است) و ماهیت پر انرژی و گاهی عجیب همکاری های انسانی (مثل صوفیه، توسط هلن میرن در یک اعدام گیج کننده، فراموش کرده اید که کجا هستید). به این ترتیب، شاد باشید، تماشاگر به سفری با تولسوتی برده نمیشود، جایی که ما انتظار داریم چگونه با تحقیق عظیم مبارزه طبقاتی در روسیه مقابله کنیم. با وجود یکسان بودن همه چیز، تحقیق این است: چگونه بینش مستقیم بولگاکف از تولستوی، صوفیا، چرتکوف و تلیاتینکی به طور کلی بر اعتقادات او تأثیر گذاشته است و آیا این اعتقادات وضعیت او را به عنوان یک تولستوی آموزش دیده تأیید می کند یا با اخراج او کار خواهند کرد. از کنوانسیون؟
بنابراین تجزیه و تحلیل درباره «رفتار عجیب» سوفیا، یا در مورد فقدان آموزش تولستویی واقعاً به یک تصور غلط ختم می شود. آموزش تولستویی بخش ناچیز و کم عمقی را به خود می گیرد و این کار را هدفمند انجام می دهد. فیلم درباره تولستوی یا آثار او نیست، و ما واقعاً میخواهیم ارتباطاتی را که اتفاق میافتد، و علاوه بر آن شخصیتها را از طریق تجربه و ذهن بولگاکف بچرخانیم.
وقتی تماشاگر این را درک میکند، فکر می کنم آنها دلیل عالی بودن فیلم را درک خواهند کرد.
دانلود فیلم The Last Station 2009 (آخرین ایستگاه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
آنقدر در مورد تحول توسعه به سمت انصاف اجتماعی توضیح داده شده است که از بخش پایانی قرن نوزدهم روسیه پیشی گرفت که ما اغلب جنبه ملایمتر اهمیت واقعی «سوسیالیسم» را به خاطر نمیآوریم: متأسفانه آن بهطور اجتنابناپذیری به زمان حال پیوسته است. "کمونیسم" بد است و چشم انداز بیست و صد ساله را تحت الشعاع قرار داده است و از تمرکز بر آرزوهای اولیه برای افرادی که از نقاط شروع آن حمایت می کنند غافل شده است. آخرین ایستگاه ما را به زمانی می برد که بخش های مهربان تر توسعه حکومت می کردند. لئو تولستوی، نویسنده و نویسنده ستوده، نه تنها به دلیل هدایای عظیمش به عنوان مقاله نویس، بلکه به دلیل نگرانی های مفیدش که پیشرفتی قوی در جهت پایان حرفه اش ایجاد کرد، عمیقاً مورد احترام ملت روسیه بود. آیا یک کنت، مرد ثروتمند و برجسته، میتوانست از داراییهای مشترک خود (حکم آزادی به حاکمیت کتابهایش) چشم پوشی کند و تأثیرات خود را به افراد روسیه منتقل کند؟ در صورتی که پاسخ از سوی همسرش سوفیا ذکر شود، پاسخ یک نه جدی خواهد بود!: این بانوی سرسخت به این فکر نمیکند که اجازه دهد امتیازاتش برای کارهای شوهرش (که ساخته است) تحت کنترل «تودههای فقیر نادان» از بین برود. پس از فوت شوهرش این مشاجره به داستان مربوط به THE LAST STATION شکل می دهد.
نویسنده/رئیس مایکل هافمن به طرز شگفت انگیزی رمان جی پارینی را تنظیم کرد و یک بازیگر ایده آل را برای بازتولید این بازه زمانی مهم در آخرین دوره های طولانی زندگی تولستوی انتخاب کرد. کریستوفر پلامر می تواند بازنمایی کاملاً تأیید شده از تولستوی درهم تنیده را به ما ارائه دهد. پل جیاماتی در نقش چرتکوف، پیرو سر تولستوی، زیرکانهای زیرک میآید، مردی که چنان میخواهد آثار زندگی تولستوی را در فضای عمومی بسازد که تقریباً هرکسی را که تجربه میکند بیگانه میکند. هلن میرن تمام ستایش و انرژی و خشم و خشم را در نقش سوفیا در ارائهای چنان مجلل آشکار میکند که باید چند بار دیده شود تا ارزش هر یک از ظرافتها را ببینیم. جیمز مک آووی شخصیت اصلی داستان است - منشی تعیین شده والنتین که به خانه بزرگ تولستوی فرستاده می شود تا هر یک از موقعیت های ایجاد شده در توسعه تولستوی را ضبط کند، تحولی که به یاد ماندن در تعاونی است که در آن والنتین با ماشا (کری کاندون) روبرو می شود. به او کمک می کند تا پوسته بیرونی بی عیب و نقص دفاعی خود را از بین ببرد تا قلب واقعی رشد تولستوی را پیدا کند - عشق! آن ماری داف در نقش ساشا دختر تولستوی، پاتریک کندی در نقش سرگیینکو و جان میتینگ در نقش متخصص دوشان، ظواهر انتقادی را به تصویر میکشند. آخرین ایستگاه اثری از بحثهای پر زرق و برق است، عکسهایی از تاریخ که به شیوهای ایدهآل باز میشوند، اما فیلمی غنی از طنز و انرژی و در نبرد بین یک زوج طولانی مدت است که با تنظیم محیط اجتماعی روز سروکار دارند. عنوان به ایستگاه قطار منزوی اشاره دارد که در آن تولستوی لگد به سطل زد و دامنه از دست دادن اشراف و حفظ قدرت نزدیک به خانه قدرتمندتر از کل روسیه در حال تکامل است. موسیقی ملودیک آن توسط سرگئی یوتوشنکو («کشتی روسی») و فیلمبرداری خشن توسط سباستین ادشمید ساخته شده است.
THE LAST STATION برای افرادی که این روزها مشتاق تصاویر متحرک قابل توجه هستند، یک تجدید کننده بسیار مورد نیاز است. این کار مشتاقانه را می طلبد، آرزوی توجه به بازیگری پنج ستاره را برآورده می کند، و واقعاً بازگو کردن داستانی را در نظر می گیرد که در پی دیدن فیلم به گفتگو انرژی می بخشد. کاش بیشتر شبیه به این وجود داشت.
دانلود فیلم The Last Station 2009 (آخرین ایستگاه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
شگفتانگیز، من آخرین ایستگاه (2009) را میپرستیدم که از قفسه کتابخانهام برداشتم. این یک الماس اصیل یک فیلم در تمام مراحل بود.
داستان دیدنی است، به طور قابل توجهی جذاب تر از آن چیزی که من به طور طبیعی گمان می کردم. تولستوی (کریستپر پلامر) خالق شگفت انگیز جنگ و هارمونی و آنا کارنینا بود. او در روسیه عضوی بود که در حقیقت با او برخورد می شد. با این حال، ساختههای او و پیشرفت تولستویی، مهار داراییها و جنسیت را آموزش میداد، و این که باید با همه افراد به یک اندازه برخورد شود. خود تولستویانی فداکار استثنایی نبود، او ۱۳ فرزند داشت در حالی که در یک قصر مجلل زندگی می کرد و با هر شادی انسانی که نیاز داشت زندگی می کرد. بیشتر از او، نیمه بهترش سوفیا، بانو (هلن میرن)، وسایلی را که آنها تهیه کرده اند دوست دارد، و تجربه زیادی در مورد تاریخ واقعی تولستوی دارد، زیرا آنها نزدیک به 50 سال با هم بودند.
چند شخصیت مختلف مانند والنتین (جیمز مکآوی) را به عنوان وزیر جوان، سرشار از عفت و پاکدامنیاش، ماشا (آن ماری داف) یک تولستویی سرکش که در محلی زندگی میکند، و به طور کلی چرکوف (پل جیاماتی)، شبیه به مشاور تولستوی وارد شوید. فیلمهای مادر پشتیبان، که طرف توسعه و تجارت جنبش تولستوی را هدایت میکند.
هدف مهم داستان، مبارزه دائمی بین مثلث تولستوی و صوفیا نیمه بهترش است که در حال مبارزه است. در برابر چرتکوف، که تلاش می کند والنتین را به عنوان "جاسوس" خود از حلقه داخلی تولستوی جذب کند. این و آن طرف و آن طرف، از ابتدا تا انتها ثابت و آزاردهنده است. من در نهایت بر سر آنها فریاد زدم که به سادگی اجازه بدهند مانند چنگک های کوچک ویران شده دست از زمزمه کردن بردارد، اما حدس می زنم که آنها نتوانند.
داستان عالی، اما جواهر واقعی بازی است. کریستپر پلامر غیرقابل انکار محبوب است و تولستویی را نقل می کند که حقیقت را می گوید، شکاک، رانده، و بله عزیز. او بدون هیچ سوالی صوفیا را می ستاید. هلن میرن در نقش بانوی سلطنتی سوفیا بسیار عالی است و احساسات مناسب شناخت تولستوی واقعی را منتقل میکند، و گاهی اوقات به روشهای بیشماری احساس بیبند و باری را منتقل میکند. این باعث شد که من در مورد اینکه آیا بانوی سلطنتی واقعی بیماری دوقطبی دارد یا اینکه تمایلی به دیدن افرادی که به عنوان کرکس در اطراف همسر در حال بلوغ او می چرخند و اراده و دارایی او را به نفع خود از بین می برند یا نه. />
چیزی که من واقعاً در مورد آخرین ایستگاه دوست دارم این است که همه آنها مستقیماً انگلیسی صحبت می کردند. هیچ کس ادعا نمی کرد که عطف روسی را بپوشد. هیچ صحنه ای با شرح روسی وجود نداشت. سرراست. مطمئناً لباسها از نظر اجتماعی درست بودند، شبیه به محیط. جدا از صحنه ای که میرن کاغذی با شخصیت های روسی در دست گرفت، رئیس از این حواس پرتی اجتناب کرد.
رئیس، مایکل هافمن، بیش از حد توانا یا قابل توجه نیست. با این وجود، او علاوه بر این فیلمنامه را ساخت، بنابراین او به وضوح داستان و آنچه را که باید انجام دهد، می دانست. او اساساً اجازه داد که این مجموعه توانا داستان را تجربه کند و آن را به سمت پایانی بسیار روغنی هدایت کرد.
منطقه ای که وحشتناک نبود، اما عالی هم نبود، فیلمبرداری بود که از نظر نور هیچ چیز منحصر به فردی نداشت. از این واقعیت که اکثر صحنهها در دو منطقه رخ دادهاند - خانه کاخ تولستوی و منطقه محلی شهر، برای برخی صحنههای لحظهای در مسکو.
به طور کلی، آخرین ایستگاه فیلمی نفسگیر است. داستانی جذاب و نمایشگاه های استثنایی توسط میرن و پلامر. این یکی باید در لیست اولویت بالای شما باشد. این توقف را از دست ندهید - قدردانی کنید.
دانلود فیلم The Last Station 2009 (آخرین ایستگاه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
حوالی سال 1910 است و نویسنده بسیار محبوب و شورشی عمیق، لئو تولستوی پیر (کریستوفر پلامر)، در خانه ای با دیگر افراد مهم خود، جوانان، و چند تن از ارادتمندانش زندگی می کند. او باید شاد باشد، هرچند حقیقت را بگوییم آنچه می بینیم تولستوی آسان و در عین حال عذاب آور است. او دقیقاً در اینجاست، مانند یک حاکم رومی زندگی می کند، در حالی که طرز فکر او خواستار وفاداری به خدا و هماهنگی است، در مقابل محصولات رایج، اکسپرس، جماعت، یا تمجید از خود.
نه. فقط این، با این حال فداییان تولستویایی او معتقدند که او باید همه حق چاپ خود را تسلیم کند تا آثارش به مالکیت افراد تبدیل شود. به نظر می رسد که این برای تولستوی مشروع باشد، اما برای دیگر مهم او سونیا (هلن میرن) نه. ارزش کار او بیش از 1،000،000 روبل است و او به پول نقد نیاز دارد. شکی نیست که آنها یکدیگر را دوست دارند، مگر اینکه پیشرفت اخلاقی آنها را تقسیم کرده است. تولستوی به او نامه ای دلسوزانه می اندیشد و پس از آن برای وجود صلح و انزوا در کشور عقب نشینی می کند. او هرگز به طور کامل موفق نمیشود.
هلن میرن، بهعنوان دستیابی به چیزی که زمانی به او کمک کرد تا نیمه بهتری داشته باشد و آثارش را تغییر دهد، بسیار عالی است، جای تعجب نیست. او در این مرحله تقریباً می تواند هر چیزی را بازی کند به استثنای یک خانم جوان. با این حال، احتمالاً این بهترین بازی کریستوفر پلامر است.
صحنهای وجود دارد که در آن میرن از یک گردش به خانه بازگشته است و اظهار میکند که به شدت بیمار است. او نیست. او فقط مایل است هر جایی که می رود به او توجه کند. پلامر با موهای تیره و خارقالعاده صورتش که جلوتر از او است، وارد اتاق میشود تا او را ببیند که پرانرژی روی تخت ضعیف نشسته است و او را در مورد عشق ورزیدن خشمگین سالهای گذشتهشان، شیوهای که او عادت داشت مرغ بازی میکرد و او را برانگیزد. یک مرغ بود او با خوشحالی و حیله گری پر از شادی و حیله می پرد و دروغ او نادیده گرفته شده است، و شروع به هق هق زدن می کند و از او التماس می کند که به روشی که قبلاً انجام می داد بخواند. پلامر در مورد متقاعد کننده ترین نمایش مربوط به ثبات مردد که در هر لحظه دیده ام، سر و سامان می دهد، ابتدا درخواست های او را رد می کند، سپس، در آن لحظه، در نهایت تسلیم می شود، با صدای بلند غوغا می کند و با میرن روی تخت می پرد. این یک صحنه دوست داشتنی است - - جالب، اما با ته مایه ناراحت کننده.
بقیه بازیگران خوب هستند. پل جیاماتی، یک سرگرم کننده انعطاف پذیر، به طور کلی بسیار عالی است، زیرا تولستویان هنوز در هواست تا رضایت رویای پیرمرد را ببیند. جیمز مکآوی منشی جوان و صادقی است که مشکلش این است که در خانوادهای از هم پاشیده، ناظر و مربی ازدواج باشد. همراه بانوی جوان او، که به نظر برهنه به نظر می رسد، کری کاندون است. او شایان ستایش و فرورفته است. او لب هایش را محکم می کند و سرش را به شکلی جذاب کج می کند و او را با چند لذت رایج آشنا می کند که به عنوان یک دشت تولستویی خودش را انکار کرده بود.
فیلم در آلمان و روسیه فیلمبرداری شده است. در هر صورت، مرد، عکاسی و عکسبرداری منطقه به طور قانع کننده ای روسی است. جنگلها از چوب کاج اروپایی است که در میان گیاهان همیشه سبز پاشیده شده است، و هوا با پشههایی که در باتلاق پرورش یافتهاند، از درزها میترکد. آهنگ ملودیک ناچیز و مناسب است. فیلم ممکن است افراد خاصی را فرسوده کند. سر هیچ کس پیچ نمی خورد در هر صورت، موضوع کانونی - همکاری در مقابل استقلال - بی سن است. آفرین.
دانلود فیلم The Last Station 2009 (آخرین ایستگاه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
آخرین ایستگاه والنتین بولگاکوف (جیمز مکآوی) را دنبال میکند، فردی از توسعهدهندگان تولستوی، که به تولستوی کمک میکند تا او را متقاعد کند که امتیازات کارش را به افراد روسیه واگذار کند و نه به نیمه بهترش، یعنی خانم اشراف. دلیل این امر ولادمیر سرتکوف (پل جیاماتی) همراه همیشگی تولستوی است که هرگز با کنتس موافق نبوده است.
مک آووی در نهایت بین توسعه تولستوی و دنیایی قرار گرفت که نجیب زاده و حتی خود تولستوی به او نشان دهید جایی که افراد قصد ندارند دستورالعمل ها را حفظ کنند و به غریزه خود وابسته باشند. اگرچه این پیشرفت افکار تولستوی را آموزش می دهد، بدیهی است که تولستوی کاملاً بر اساس اصول آنها زندگی نمی کند و او اولین فردی است که فقط مالک آن است. ماشا (کری کاندون) از طرفدارانی که نزدیک به تولستوی زندگی می کنند، شیفتگی واقعی به والنتین ارائه می دهد، چیزی که در توسعه تابو است. رابطه آنها و رابطه نجیب زاده و تولستوی شروع می شود تا او را از استراتژی ای که ولادمیر برایش فرستاده بود باز دارد.
من تجربه زیادی با تولستوی قبل از فیلم نداشتم و با یک فیلم تازه ترک کردم. خارج از پلاستیک دیدگاه جدید در مورد مرد. او مردی است که می پذیرد افراد باید روی قلب خود تمرکز کنند، چیزهای مادی را گرامی بدارند و آنها را دور بریزند. بانوی سلطنتی این عقیده ستایش را به اشتراک میگذارد، اما حتی بیشتر عملگرا است و میگوید که فراوانی آنها یک هدیه است. تولستوی قطعاً قصد دارد پس از گذشتن، تمام ثروت و کار خود را به دست آورد. آنها یک پویایی جذاب به اشتراک می گذارند. واضح است که این دو صمیمانه یکدیگر را دوست دارند، با این حال به نظر نمی رسد که هیچ گاه پیشرفتی در رابطه با اعتقادات خود به دست آورند.
پلامر و میرن در نمایشگاه های افسانه ای شرکت می کنند که شایسته وظایف خود هستند. میرن بهترین تلاش خود را به عنوان همسری تلاشگر انجام می دهد که باید در خانه تولستویانی که حتی دختر کوچک خودش در کنار ولادمیر است، به حق خود بپردازد. او هم با گفتمان و هم با بازی واقعی خود متقاعد کننده است. او یکی از اولین هنرپیشههایی است که امروز کار میکند و همچنان فکر میکند که به برگزاری نمایشگاههایی مانند این برای ما ادامه میدهد.
تصویر پلامر از تولستوی ممکن است مرده یا کاملاً اشتباه باشد. مهم نیست. کار می کند. او زندگی جدیدی را پذیرفت و نه کسی که فکر میکرد به خاطر شهرتش برای خودش مهم است. او مردی مهربان، متفکر و در عین حال سرسخت است که قاطعانه معتقد است کاری که انجام می دهد درست است. همانطور که فیلم ادامه مییابد، میبینیم که سن و سلامت بیمار او بر او تأثیر منفی میگذارد، و پلامر به طرز درخشانی با آن بازی میکند.
نمایشگاههای عالی توسط مکآوی و جیاماتی، دو سرگرمکننده متفاوت که در واقع کارهای باشکوهی انجام دادهاند. من بیشتر با کارهای جیاماتی آشنا هستم، با این حال، جزئی از آنچه مک آووی می تواند روی پرده انجام دهد، بوده است.
این فیلمی است که بر اساس داستان و شخصیت های آن ساخته شده است. دیدگاههای تخصصی نباید شگفتانگیز باشند، که نیستند، و این اشکالی ندارد. من به دنبال فیلمی نبودم که به طرز درخشانی گرفته شده باشد. به سادگی یک فیلم دوست داشتنی با بازی های خارق العاده. تنها چیزی که باید به آن توجه داشته باشم طرح لباس است. من واقعاً در لباس روسی به ظاهر واقعی شرکت کردم. حالت ذهنی مناسبی به فیلم می دهد.
دانلود فیلم The Last Station 2009 (آخرین ایستگاه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
آخرین ایستگاه یکی از برجستهترین فیلمهای سینمایی سال 2009 است. با منظرهای قابل تأیید از سال 1910 روسیه، با یک شخص معتبر محبوب لئو تولستوی، این چیزی غیر از یک داستان است. این نبرد بین روسیه قدیم و جدید در سال 1910 از طریق شخصیت ها به تصویر می کشد. افکار تولستوی مبنی بر تسلیم وسایل مادی مورد استقبال طرفدارانش قرار گرفت، اما خیلی ها واقعاً روح پشت سر آنها را کشف کردند. سوفیا آندریونا تولستویا دیگر او کاملاً بر خلاف آن استانداردها است و ارتباط و نمایش بین زوج برقرار می کند. ارتباطات بین شخصیت ها به طور غیرقابل پیش بینی بافته شده و توسط هلن میرن، کریستوفر پلومر، جیمز مک آووی، پل جیاماتی و دیگران بافته شده است.
پل جیاماتی در نقش بدخواه ولادیمیر گریگوریویچ چرتکوف و جیمز مک آووی در نقش 23 ساله والنتین فدریویچ بولگاکف خوش بین، دو طرفدار تولستوی هستند. ولادیمیر به دلیل وقف کم بینایی به استدلال تولستوی بی رحم است و در هر صورت وقتی تولستوی می خواهد به سطل لگد بزند نمی تواند بخش انسانی را ببیند. والنتین دلسوز و فهمیده است و در عین حال با ایمان خود به استدلال تولستوی سازگار است. بولگاکف در پایان روسیه را ترک کرد و بقیه عمر خود را به عنوان مقاله نویس و حامی توسعه محافظه کارانه در پراگ گذراند. باز هم خود تولستوی با طرز فکر خود زندگی نمیکند، که طعنهآمیز است.
مکآوی نشان میدهد که احتمالاً یکی از بهترین هنرپیشههای امروزی است (چرا برای او اسکار انتخاب نشده است؟). او واقعاً شخصیت محوری فیلم است. ما داستان را همانطور که در حال گسترش است، از طریق چشمان او می بینیم، و چهره رسا او به طور قابل توجهی بیشتر از کلمات را منتقل می کند.
حمل، فیلمنامه، فیلمبرداری، موسیقی، پلان گروه، دوره کاردستی همگی درجه یک هستند. فیلمبرداری عالی کشور روسی روسی و محیط کلی آن در تاریخ را به خوبی به تصویر می کشد.
علاوه بر چهار هنرپیشه برجسته، دیگران نیز دارای نقاط قوتی هستند. کری کاندون در نقش ماشا خودمختار/مشکوک (ماریا فیلیپوونا) و آن ماری داف در نقش ساشا دختر کوچک تولستوی که در اردوگاه ولادیمیر است، هر دو در مشاغل خود تأثیر دارند. ساشا فردی فوقالعاده عمیق است، شبیه به مادرش و باعث ایجاد موقعیتهای بسیار جذابی در پایان میشود.
هلن میرن و کریستوفر پلامر کاملاً فیلم را با تصاویر خود از تولستوی ها منتقل میکنند. صحنه های آنها در کنار هم خطرناک و صمیمانه است. توانایی میرن برای ورود واقعی به شخص، و ایجاد شفقت در ایراداتش از جمعیت غیرمعمول است. من از اینکه او اسکار بهترین سرگرمی رانندگی را برای این نقش دریافت نکرد، متحیر شدم.
نقاط برجسته روی دی وی دی صحنه های پاک شده و شناخت کریستوفر پلامر را نشان می دهد. میتوانستم از فرصتی برای دیدن بیشتر در مورد چگونگی ساخت فیلم ساخت روسیه 1910، خویشاوندان او و غیره استفاده کنم.
من در مورد مجموعه تجربیات کنجکاو هستم، بنابراین میتوانم. به دقت قابل تایید داستان یا شخصیت ها اشاره کنید، اما به عنوان یک فیلم این احتمالاً بهترین فیلمی است که من دیده ام.
دانلود فیلم The Last Station 2009 (آخرین ایستگاه) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
به دلیل "جنگ و صلح" حتی ما که هرگز آن را درک نکرده بودیم یا حتی فیلم را ندیده بودیم یا متوجه شدیم که او یک کنت است، فکر می کردیم که متوجه شدیم کنت لو نیکولایویچ تولستوی کیست. او خالق روسی بود که آن کتاب فوق العاده را نوشت. ما خارج از پایگاه هستیم، به جز اگر محقق و محقق زندگی، تاریخ و نگارش روسی باشیم، هرگز نمی دانیم لئو تولستوی کیست.
در زمان خود و روس ها هنوز هم امروز مورد احترام است. تولستوی به گفته این صاحب نظر و بسیاری دیگر، یکی از سه نویسنده اصلی تاریخ بوده است. مجله تایم خلاصهای از 10 کتاب بزرگ تاریخ را گردآوری و توزیع کرد، مجموعههای جنگ و هارمونی تولستوی و آنا کارنینا به ترتیب در مکانهای 1 و 3 قرار گرفتند.
آخرین ایستگاه داستان آخرین سال کنت است. زندگی او با بازی کریستوفر پلامر، در عین حال پر جنب و جوش و پویا است، اما علاوه بر این او ظریف و زیر نظر مداوم پزشکش است. به نظر می رسد اطرافیان او متوجه می شوند که او به پایان روزهای خود رسیده است. تأثیرات چرتکوف در قلمرو وجودی روزمره او، یک مشتاق و تا حدی رئیس "جنبش تولستویان" که تعداد زیادی از جوانان آن زمان را گرفتار کرده است. این در مورد ذهن آگاهی، بردباری، بی ضرری و آرامش بود. استانداردهای توسعه که توسط تولستوی ارائه شد بر گاندی و مارتین لوتر لرد تأثیر گذاشت. به هر حال، تولستوی خود را از رهنمودها تبرئه کرد - برجسته ترین فضیلت. او در دهه 80 خود به دلیل داشتن 13 فرزند با همسرش، هنوز از نظر جسمی پویا بود.
آخرین ایستگاه قوی، باهوش است و مردی فوقالعاده ماورایی را نشان میدهد که با اعتقاداتش مبارزه میکند. نقش چرتکوف را پل جیاماتی به طرز شگفت انگیزی بازی می کند. او مشتاق است که تولستوی آثار و میراث خود را به مردم روسیه منتقل کند. سوفیا، همسر تولستوی، با بازی هلن میرن، او را میشناسد، دوستش دارد و مشتاق است تا تولستوی را از انکار میراث آنها از فرزندانشان باز دارد. دعوای بین سوفیا و چرتکوف بسیار بد خون است، آنها تا می توانند یکدیگر را تحقیر و شک می کنند.
نمونه هایی از حامیان تولستویان و جوانی رویاپرداز آنها در شخصیت های والنتین و ماشا. والنتین توسط چرتکوف به عنوان منشی فردی تولستوی و خال چرتکوف با نظارت بر تمرینات صوفیا استخدام می شود. ماشا کمک افتخاری جوان و عشق در داستان است و می تواند مستقیماً از طریق تعهد نامتعادل واننتین به قوانین شیوه زندگی تولستویی ببیند.
این فیلمی است که در رتبه اول واقعی فهرست ما قرار می گیرد. برای مدتی طولانی، عمیق، رضایت بخش، ناراحت کننده، ناراحت کننده، شاداب و طاقت فرسا است. این زندگی همانگونه است که بود و برای افراد باورنکردنی با تأثیر و ثروت است. من رتبه را از 10 یک ستاره پایین تر نگه می دارم، زیرا علیرغم اینکه پلامر نمایش بی عیب و نقصی از بازی تولستوی دارد، من همچنان قطعاتی از شخصیت رئیس فون تراپ را می دیدم. زمانی که یک هنرمند نقش فوقالعادهای را بر عهده میگیرد، یا شخصیت اصلی را آنقدر زیاد کرده است یا آنقدر کار اول را به عهده گرفتهاند که بعد از مدتی ظاهر میشود - به خصوص. برای عاشق فیلم پر انرژی
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.