تروور رزنیک یک اپراتور ماشین تراش است که از بیماری بیخوابی رنج می برد و یک سال میشود که نخوابیده. با اتفاقات عجیب و غریبی که در خانه و محل کارش رخ میدهد، او کم کم به سلامت عقل خودش شک می کند. گفتگو با همکار بد قیافهاش که ظاهرا همه وجودش را انکار می کنند، و پیدا کردن یادداشتهایی معمایی روی یخچال خانهاش، باعث شده او به همه اطرافیانش بدگمان شود.
تروور رزنیک یک اپراتور ماشین تراش است که از بیماری بیخوابی رنج می برد و یک سال میشود که نخوابیده. با اتفاقات عجیب و غریبی که در خانه و محل کارش رخ میدهد، او کم کم به سلامت عقل خودش شک می کند. و...
شخصی به اسم تروور رزنیک از بیماری بیخوابی رنج میبره و یه ساله که نخوابیده. اتفاقاتی رخ میده که باعث میشه اون کم کم به سلامت عقل خودش شک کنه...
ماشینیست؛ فیلمی در ژانر تریلر روانشناختی معمایی به کارگردانی برد اندرسون و بازی کریستین بیل است. تروور رزنیک یک اپراتور ماشین تراش است که از بیماری بیخوابی رنج می برد و یک سال میشود که نخوابیده. با اتفاقات عجیب و غریبی که در خانه و محل کارش رخ میدهد، او کم کم به سلامت عقل خودش شک می کند…
Trevor Reznik یک ماشین کاری در یک کارخانه است. یک مورد شدید بی خوابی باعث شده است که او در یک سال خواب نبیند ، و بدن او تقریباً به هیچ وجه پژمرده نشود. او یک اجبار وسواس انگیز برای نوشتن یادداشت های یادآوری و پیگیری وزن کمرنگ او ، که هر دو در آپارتمان خود روی چسب های زرد کتیبه شده بودند. تنها کسی که از لحاظ احساسی به زندگیش اجازه می دهد استوی است ، یک روسپی است ، اگرچه او با ماریا ، یک پیشخدمت مادر مجرد که در یک ناهارخوری فرودگاه کار می کند ، عصبانی است. همدستان وی به دلیل ندانستن آنچه در زندگی او اتفاق می افتد و باعث ظهور جسمی او شده است ، با وی ارتباط و اعتماد ندارند. یک حادثه در محل کار او را بیشتر با همکاران خود بیگانه می کند
یک کارگر صنعتی که یک سال است نخوابیده است به سلامت عقل خود شک می کند.
دانلود فیلم The Machinist 2004 (ماشینچی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
پس از وحشت ترسناک "جلسه 9" ، برد آندرسون با "The Machinist" به سفر خود در کاوش در تاریکی ترین اعماق ذهن انسان ادامه می دهد. این بررسی به این منظور نیست که فقط ویژگی های زیبایی شناختی و ساختاری فیلم اندرسون را نشان دهد ، بلکه همچنین باید آن را از تصور "پاره پاره شدن کلوپ جنگ" دور کند. این بررسی حاوی بزرگترین اشغالگران در هر دو The Machinist و Fight Club است و فقط باید توسط افرادی خوانده شود که قبلاً این دو فیلم را دیده اند.
کسانی که با دیدگاه ارسطو در مورد هنر و به طور خاص ممیز و کاتارسیس آشنا هستند نظریه ها در اینجا شباهت هایی پیدا می کنند یا باید دقیقاً منطبق بر ایده او برای "تراژدی" باشم. "ماشین" از دنیای واقعی تقلید می کند. این یک داستان ماورا الطبیعه یا تخیل نیست ، بلکه چیزی است که در چارچوب واقعیت با رعایت نظریه "میمسیس" ممکن است (هنر باید چیزی باشد که از زندگی تقلید کند ، و در مورد آنچه ممکن است به قوانین نزدیک باشد). قهرمان داستان ، یک ماشینکار ، گرفتار بی خوابی و کاهش وزن است ، دلیل این رنج از ابتدا توضیح داده نمی شود ، اما بعداً. ما با او ، با مشکلاتی که این مرد ، Trevor Reznik ، دارد همدردی می کنیم. ما می پرسیم چرا یک بی گناه باید چنین رنج ببرد. اگر مرتکب جرمی نشده چرا باید مجازات شود؟ ارسطو می نویسد ، کاتارسیس غم انگیز لحظه ای است که گناه قهرمان داستان آشکار می شود ، هنگامی که ما ، مخاطب می فهمیم مجازاتی که او دریافت کرده است ناعادلانه نیست ، وقتی می دانیم که بی گناهی قابل مجازات نیست ، گناه است. اسکات کوزار یک تراژدی یونانی نوشت ، برد اندرسون آن را زنده کرد.
جو؟ نگاهی تیره ، تقریباً بی رنگ ، غم و ترس همراه با هم. مالیخولیای غم انگیز ، ذهن را تکان می دهد. ارادت کریستین بیل به کارش بسیار برجسته است و او آن را به یک سطح کاملا جدید می رساند. آنچه برای این نقش متحمل شد ، اجرا ، طیف وسیعی از احساسات از ترس ، شوک ، پارانویا ، پشیمانی ، غم و اندوه. این چیزی بیش از ارزش اسکار بود ، غیر واقعی بود. کارگردان برد آندرسون در جاهایی که فکر نمی کنید امکان ایجاد تنش و ناراحتی وجود دارد ، او پس از تعجب در چیزی که بیشتر شبیه یک سوار غلتکی و جهنمی جهنمی و سپس یک مهیج سنتی به نظر می رسد ، غافلگیر می شود. نمره کم موسیقی ، انتخاب عالی ، برای لحن. یک لحن کاملا جذاب.
به نظر می رسد "ماشین" با س questionsالات بی پاسخ به پایان می رسد. خط اصلی طرح تکمیل شده است اما برخی از مکانیزم هایی که منجر به نتیجه گیری می شوند کمی خارج از درک هستند. با این وجود آنها آنجا هستند. ماشینچی البته برای تفسیر باز است و موارد زیر به سادگی برداشت من از برخی از داستان های فرعی و شخصیت ها است.
در مورد صحنه آغازین. صحنه آغازین همانگونه است که آموخته ایم ، نه ابتدا تقویمی بلکه توالی برگرفته از مرحله دوم است. چرا؟ این به صورت زیر وجود دارد: –روشی سبک شناختی برای ایجاد تنش ، برای جلب توجه مخاطب از همان ابتدا. نکته ای معمایی در مورد رمز و راز فیلم (توجه داشته باشید واکنش رزنیک ، شوک در هنگام ریختن بدن در چشمانش و وقتی "کسی" او را با چراغ قوه چشمک می زند).
در مورد بی خوابی ، کاهش وزن و ایوان بی خوابی و ایوان دلیل این است که "ماشین" یک بحث و جدال "باشگاه مبارزه" است. فیلم هایی وجود داشتند که از چنین ایده هایی قبل از Fight Club ، به عنوان مثال بزرگراه گمشده Lynch استفاده می کردند ، این خیلی هم بدیع نیست. آنچه این عناصر نشان می دهند مهم است. در "ماشین" آنها مجازاتی هستند که گناه Trevor برای او تحمیل کرده است. همه ما در یک مقطع زمانی احساس گناه کرده ایم و می دانیم که می تواند اثری داشته باشد. در اینجا این اثر به حد بسیار زیاد رسیده است. از طرف دیگر ، Fight Club بی خوابی و تقسیم شخصیت راوی را داشت ، تایلر دیردن ، ایجاد شده از ناامیدی ، ناتوانی او در سازگاری با وضعیت موجود ، او نمی تواند بخوابد زیرا نمی تواند دلیلی برای وجود خود ببیند ، او تایلر را می سازد که می دهد او یک دلیل. ایوان شخصیت منشعب نیست ، او مانند تایلر بر بدن قهرمان داستان کنترل نمی کند ، کسی به جز رضنیک او را ندیده و نشنیده است ، او مظاهری مانند نیکلاس یا ماری است ، او طرح گناه و ترور در گذشته Trevor که باعث این حادثه شده است ، او دوباره آن را تکرار می کند تا شخصیت بیل را به حقیقت هدایت کند.
در مورد اینکه چگونه Trevor Reznik حافظه خود را در مورد تصادف از دست داد در طی سکانس پارک تفریحی که Trevor و Nicholas در حال گذر از تونل تاریک هستند ، Trevor شباهت های کودکی و زندگی فعلی Nicholas را یادداشت می کند. هر دو در زندگی خود چهره ای پدر مانند نداشته و یا ندارند ، هر دو با مادران خود رابطه خوبی دارند. این تصادفی نیست ، زیرا نیکلاس صرفاً یکی از مظاهر ضمیر ناخودآگاه رضنیک است ، تردیدی وجود ندارد که او همچنین تصویر آینه ای از ترور به عنوان پسر جوانی است که با مادرش زندگی می کند. گناه ناخودآگاه او با استفاده از تکه تکه هایی از زندگی گذشته اش ، شکافها را پر کرده و دو شخصیت خیالی را از بین می برد. این کار به منظور باورپذیری این دو مظاهر از درک تحریف شده بدون شک ترور انجام می شود. اگر نیکلاس واقعاً ترور باشد ، اتفاقی که نیکلاس هنگام رانندگی از طریق "مسیر 666" روی داد ، همان اتفاقی است که اندکی پس از حادثه برای ترور افتاد. شوک صرعی همانطور که ماری توضیح داد باعث از دست دادن حافظه می شود "او فراموش خواهد کرد که هرگز اتفاق افتاده است". و در حقیقت ترور تا حدی فراموش کرد که در ضمیر ناخودآگاه خود حافظه هنوز وجود دارد.
پیچیده اما از نظر ساختاری "ماشین" ، تجسم دوباره تاریک و مدرن یک تراژدی یونان است. اسکات کوزار ، برد اندرسون و کریستین بیل پیچ و تاب و ناراحت کننده ، غم انگیز اما رهایی بخش ، اثری با کالیبر بالا خلق می کنند. نه چیزی که بتوان به همان شکلی که از یک فیلم پرفروش هالیوود می توان لذت برد ، طاقت فرسا است ، در عین حال در نوع خود خوشایند است.
دانلود فیلم The Machinist 2004 (ماشینچی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
این یک تریلر روانشناختی بسیار خوب ، اگر نه عالی باشد که ممکن است کمی از سندرم "خیلی کم ، خیلی دیر" و همچنین ارتباط عاطفی جزئی با بیننده رنج ببرد.
کریستین بیل ترور است Reznick (به نظر می رسد این نام جناس مردی است که Nine Inch Nails ، Trent Reznor است). رضنیک به عنوان ماشین ساز تیتراژ در شهری عجیب و نامی کار می کند. وقتی فیلم شروع می شود ، تروور کتک خورده به نظر می رسد. می بینیم که او یک بدنه را در قالیچه ای غلت می دهد و با کامیون خود سوار می کند تا سرانجام آن را در یک قسمت آب بیاندازد. او برای پایین آوردن آن از شیب بتونی مشکل دارد. درست زمانی که در آستانه سقوط است - بیننده در واقع نمی تواند تشخیص دهد که بدن آن را درست می کند یا در پایین شیب گیر می کند ، کسی به Trevor نزدیک می شود و از او س questionsال می کند.
خیلی سریع ، مدیر برد آندرسون به مقطع دیگری از زمان می پردازد. ما در مورد Trevor چیزهای عجیب و غریبی را یاد می گیریم ، که هنوز هم وحشتناک به نظر می رسد حتی اگر در این زمان متفاوت دیگر ضرب و شتم نداشته باشد. ظاهراً او یک سال دیگر نتوانسته بخوابد. او بسیار لاغر است و به نظر می رسد اسکلتی و بسیار ناسالم است (با بیل به طرز باورنکردنی تقریباً سو himself استفاده از خود را برای این نقش به دست آورد - او 60 پوند یا یک سوم وزن خود را از دست داد). او از نظر احساسی از کار یقه آبی خود بیگانه است. او شب های خود را با دوست دختر فاحشه اش ، استیوی (جنیفر جیسون لی) یا در غذاخوری فرودگاه می گذراند و با ماری (آیتانا سانچز-گیخون) صحبت می کند. حتی عجیب تر ، او در پارکینگ محل کار خود به مرد عجیبی به نام ایوان (جان شاریان) برخورد می کند. ایوان ، که کمی پیش بینی و خطرناک به نظر می رسد ، جابجایی جوشکار قوس معمولی را به عهده گرفته است. بعد از اینکه ایوان حواس Trevor را به حدی پرت کرد که باعث یک تصادف جدی شد ، دیگران ادعا می کنند که چنین مردی در ماشین فروشی کار نمی کند. ایوان کیست؟ چرا دیگران شناخت او را انکار می کنند؟ آن صحنه افتتاحیه اصلاً چه بود؟ Machinist یک نزول آهسته و توهمی به یک دنیای کابوس برای ترور است. آیا او می تواند حقیقت را کشف کند و راه خود را پیدا کند؟
ماشین گرایانه تقریباً در دو زیر ژانر نسبتاً جدید جای می گیرد. ماشینچی هم یک فیلم "واقعیت لاستیکی" است و هم "سبد دستی جهنم". "واقعیت لاستیک" در حال استفاده کاملاً رایج است. برای توصیف "سبد دستی جهنم" ، به بررسی من از The Out-of-Towners (1970) مراجعه کنید. The Machinist به عنوان یک فیلم واقعیت لاستیکی ، شباهت های زیادی با Identity (2003) ، Mulholland Drive (2001) ، eXistenZ (1999) دارد - اتفاقاً Memento (2000) و The Sixth Sense (1999) ) مانند یک فیلم واقعیت لاستیکی دیگر ، ماتریکس (1999) ، ماشین ساز یک اثر ادبی را مانند یک هموطن زیر متنی می داند. در مورد ماتریکس ، جفت شدن زیر متن با شبیه سازی و شبیه سازی ژان بودریار بود. در اینجا ، اندرسون از فیودور داستایوسکی استناد می کند. در اوایل ، ترور را می بیند که "احمق" داستایوسکی را می خواند و بعداً ، اشاره ای به رمان جنایت و مجازات او می بینیم. هر دو مرجع درباره ماهیت اساسی ماشین گرایی اظهار نظر می کنند ، یکی به طور موازی ، دیگری با قضاوت بیشتر ، اما ما می توانیم هر دو را با توجه به پیشرفت پدیدارشناختی بیشتر وقایع ، به صورت موازی ببینیم. روشنفکری در فیلم The Machinist های واقعیت لاستیکی برجسته است. هستی شناسی منعکس کننده ایده های مشابهی است که ریشه در فلسفه - به ویژه پست مدرنیسم و علوم - به ویژه برخی از دیدگاه های متعارف درباره و پیامدهای مکانیک کوانتوم دارد. با این حال ، حداقل از نظر من یکی از مشکلات جزئی "ماشین" این بود که به عنوان یک فیلم واقعیت لاستیکی ، ممکن است کمی ساده و شفاف باشد. بخشی از آن ، مطمئناً این است که تاکنون ، آنقدر فیلم The Machinist واقعیت لاستیکی دیده ایم که این پیچ و خم ها ، چرخش ها و تعبیرهای دیگر تقریباً قابل پیش بینی است. به نظر می رسد این ژانر حداقل کمی به توانایی های ذهنی آن بستگی داشته و قابل پیش بینی بودن دقیقاً با آن سازگار نیست.
اما اندرسون بیشتر از همه فضای ساده و شفافیت فیلم را جبران می کند. جو به کمک نمره Bernard Herrmannesque از Roque Baños کمک می کند ، اما به ویژه توسط فیلمبرداری خوش طعم که بسیار اشباع شده است منتقل می شود - تقریباً گاهی اوقات به سیاه و سفید نزدیک می شود. این یک ویرانی مناسب را نشان می دهد. این نیز در مکان ها و طراحی های منعکس شده است. در مورد مستند "ساخت" موجود در DVD ، اندرسون می گوید که او قصد داشته بارسلونا ، اسپانیا - جایی که فیلمبرداری شده است - شبیه لس آنجلس باشد ، جایی که ظاهرا براساس فیلمنامه تنظیم شده است. با این حال ، او کاری بهتر از آن انجام داد. وی بارسلونا را در فضای معماری خود ظاهری جهانی ، وهم آور و بیابانی جلوه داد.
این نگرش های بصری از ویرانی و بیابان زایی به موازات نازکی وحشتناک و آشفته بیل است (که تا حدودی از Thinner ، 1996 حکایت دارد) ، که به طور زیرین با وضعیت روانشناختی رضنیک ارتباط دارد. از این نظر ، ماشین ساز یک کار هنری مبتکرانه است.
با این حال ، حتی اگر نوعی فاصله گرفتن یا فضای کلی از خود بیگانگی مناسب باشد و بازیگران به طرز ماهرانه ای به آن دست یابند ، این گرایش می تواند اثبات کند مشکلی برای بیننده ای که سعی دارد "وارد" فیلم شود. به عنوان مثال ، همسرم تقریباً به اندازه من ماشین ساز را دوست نداشت. برای او ، فیلم کمی بیش از حد کند و ناخوشایند بود ، بدون اینکه امکانات زیادی برای جلب نظر شخصیت ها فراهم شود. این انتقاد منطقی است اگر شما طرفدار فیلم های عمدی و ظریف تری از این دست نباشید (و این همسرم را به خوبی توصیف می کند). اما اگر شما در درجه اول به دنبال چیزی سریع و اکشن نیستید و بدنبال ظرافت و پیچیدگی موضوعی هستید ، The Machinist فقط ممکن است متناسب با یک هیجان نسبتا پیچ خورده و غم انگیز باشد.
دانلود فیلم The Machinist 2004 (ماشینچی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
The Machinist فیلمی است که شواهد بسیاری از چیزها را نشان می دهد. این ثابت می کند که کریستین بیل یک بازیگر با کیفیت است، اگرچه او قبلاً این کار را با American Psycho چهار سال قبل انجام داده بود. این ثابت میکند که هنوز فیلمهای خوبی در دورهای ساخته میشوند که دنبالهها و بازسازیها بیشتر پول نقد را برای صنعت فیلم آمریکا به ارمغان میآورند، اما همچنین ثابت میکند که اسپانیا نیازی به تکیه بر آلمودوار برای ساخت فیلمهای خود ندارد. فیلمها برای مخاطبان وسیعتری جذاب هستند.
چیزی که در مورد ماشینکار هوشمندانه است، ارائه کلی موضوع آن است. تاریک، بی رنگ، وهم انگیز است و فضای آهسته مشخصی در خود دارد. این از طریق نحوه صحبت شخصیت تروور رزنیک (بیل) با افراد دیگر انجام می شود، زیرا او خسته و بسیار لاغر است، بنابراین او را ضعیف می کند. او میگوید یک سال است که نخوابیده است، اما این ممکن است نادرست باشد (و همچنین چیز دیگری) زیرا بعداً همه چیز روشن میشود. به نظر می رسد ماشینچی یک ترسناک روانی است زیرا هر صحنه به طور خاص مبهم و بی اعصاب است. ما با ترکیبهای وهمآوری از چیزهای عجیب و غریب برخورد میکنیم، اما هرگز مطمئن نبودم که احساس ترس، ناراحتی و یا اینکه قرار است به دنبال سرنخهایی باشم. یک مثال خوب می تواند صحنه سوار شدن به قطار ارواح باشد که در آن مجموعه ای از تصاویر عجیب و غریب به سمت ما پخش می شود و کودکی دچار کف می شود. وقتی در پایان به این صحنه نگاه میکنید، فقط یک سواری منصفانه سرگرمکننده بود و اصلاً هیچ چیز خیلی شوم در کار نبود. یک پسر و یک بچه سوار می شوند و یک اتفاق ناگوار رخ می دهد، نه چیز دیگری.
اما چیزی که ماشینچی را به طور خاص تاثیرگذار می کند این است که با تماشاگر بازی می کند. من فکر میکنم اکثر افرادی که این را میبینند، به لطف فضای وهمآوری که دارد، آنقدر مطمئن هستند که «به زودی، یک اتفاق واقعاً بد رخ خواهد داد»، که خودشان را فریب میدهند تا فکر کنند چیزی اتفاق افتاده است. برخی از شمایلنگاریهای آن میتواند ظاهراً خون از یخچال نشت کند و برچسب یادداشت مرموزی که روی کمد با نقاشی چوبدار متصل به طناب، به سبک «جلاد» ظاهر میشود. وقتی به این دو مورد نگاه میکنید، نشت یخچال را میتوان به صورت لجستیکی توضیح داد – برق آپارتمان او قطع شد و برق یخچال قطع شد. بنابراین اقلام غذای داخل خراب شده و شروع به پوسیدگی/نشت کمی کردند. هر چیز دیگری که سؤال ایجاد کند را می توان به سادگی با استفاده از ترفند قدیمی «همه چیز در ذهنش بود» حذف کرد. این شامل این واقعیت است که او ظاهراً شخصی را در آپارتمانش می کشد، جسد را در یک فرش می پیچد و می رود تا آن را از اسکله رها کند، اما وقتی به آنجا می رسد، جسدی در فرش وجود ندارد، و مردی که او کشته است، پشت سر او ظاهر می شود. گارد ساحلی مراقب است.
این واقعیت که رزنیک نیز در موقعیت های متعددی در موقعیت های حساس قرار می گیرد، اما به نظر می رسد بدترین کار ممکن را انجام می دهد نیز محل بحث است. وقتی شخصی دستی را در برخی از ماشین آلات کارخانه خود باز می کند، به این دلیل است که به دکمه اشتباهی تکیه کرده است. وقتی او برای عذرخواهی از کسی در مورد چیزی دور میرود، در مورد توطئهای فرضی علیه خودش فریاد میزند و بیرون رانده میشود. همچنین، وقتی او دوست پسر سابق دوست فاحشهاش را متهم میکند که او را تعقیب کرده است (در حالی که واقعاً وجود ندارد)، فقط اوضاع را برای خودش بدتر میکند، زیرا عکس خاصی که در کیف پول بچهها پیدا کرده است در واقع از او است، اما نمیتواند. ببینید که حتی اگر درست در مقابل او باشد.
دوقلوها با این، اطرافیان او بسیار بیشتر از او رنج می برند. من فکر می کنم او این رنج را روی خودش ترسیم می کند. بنابراین سنگینی مشکلات دیگران را می گیرد. مثالها عبارتند از: روسپی که مورد ضرب و شتم قرار می گیرد، کودک مبتلا به صرع و کارگری که بازوی خود را از دست می دهد. این مشکلات به هیچ وجه او را تحت تأثیر قرار نمیدهند، اما به نظر میرسد که او بار سنگین آنها را میپذیرد و هر چیز کوچکی به توهم او میافزاید.
ممکن است به نظر برسد که من تحت تأثیر The Machinist قرار نگرفتهام، اما اینطور نیست. در مورد هر فیلمی که شما را به این فکر کند و تقریباً نیاز به تماشای دوم داشته باشد، می تواند در کنار فیلم های دیگری مانند یادگاری و دوازده میمون، سر خود را بالا نگه دارد. The Machinist فیلمی هوشمندانه، خوش ساخت و خوش فکر است که در سطوح مختلف کار می کند و به موضوعات حساسی مانند بی خوابی، فراموشی و بیماری های روانی می پردازد.
دانلود فیلم The Machinist 2004 (ماشینچی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
Trevor Reznik یک ماشینکار در یک کارخانه معمولی چرب و فشرده است. تقریباً یک سال است که او نخوابیده است و تأثیرات آن بر سلامتی او برای همه آشکار است زیرا وزن او کاهش یافته و او را چنان لاغر کرده است که به سختی وجود دارد و آنقدر ظاهر فرسوده شده است که چند قدم از مرگ به نظر می رسد. خستگی او همچنین پارانویای او را تغذیه می کند - اگرچه ممکن است در این مورد به درستی پارانوئید باشد زیرا به نظر می رسد کسی او را تحت فشار قرار می دهد که او نمی تواند بفهمد. یک حادثه در محل کار، همکارانش را علیه او تبدیل می کند. مردی اسرارآمیز که هیچ کس دیگری نمی داند به نظر می رسد او را تعقیب می کند و شخصی یادداشت هایی را روی در یخچال او می گذارد - یک بازی مرگبار جلاد با او انجام می دهد.
فرضیه ماشینچی عالی به نظر می رسد و بسیاری از کسانی که دوست دارند تریلرهای عجیب و غریبی که در سالهای اخیر شاهد آن بوده ایم، به این سو هجوم خواهند آورد، به امید این که بیشتر از اینها باشند. از این نظر، فیلم از همان دقیقه آغازین به بعد امید زیادی را برای چنین بینندگانی ایجاد میکند، زیرا از همان ابتدا فضا را بهوجود میآورد. همه چیز بسیار پرتنش و عصبی است و ما هرگز (مثل رزنیک) شک نداریم که چیزی در حال رخ دادن است و می خواهیم آنچه را که هست کشف کنیم. این روحیه توسط کارگردانی عالی از اندرسون ایجاد و پشتیبانی می شود، که فیلم را چنان تاریک رنگ می کند که گاهی اوقات دیدن آن سخت می شود - حتی صحنه های روشن بیرونی نیز احساس می کنند که رنگ آنها را سفید کرده است.
اینکه فیلم فاقد اتمسفر است، مشکلی نیست که ماشینچی هرگز با آن دست و پنجه نرم کند، چرا که آن را در بیل دارد. نه، مشکل از آنجایی شروع می شود که من شروع کردم به ساختن این فضا و شروع به ایجاد فتنه و پیشرفت بیشتر در حالی که این فضا به یک پایان قوی می رسد. متأسفانه این جنبه را به اندازه کافی خوب انجام نداد - فیلم دیگر واقعاً هرگز به ما نمی گوید یا چیزهای بیشتری اتفاق می افتد. شاه ماهی قرمز در طول مسیر تنها چند دقیقه پس از شروع آنها کنار گذاشته می شوند و داستان گسترده تری ارائه نمی دهند. وقتی پاسخها میآیند، به یکباره در پایان میآیند – ارائهای که با این واقعیت که نتیجهگیری در واقع آنقدر قوی نیست کمکی نمیکند و تقریباً همان چیزی است که بسیاری از ما انتظارش را داشتیم، حتی اگر جزئیات نبود. حدس زد. این مایه شرمساری است زیرا هوای رمز و راز تاریک به قدری خوب انجام شده بود که واقعاً من را علاقه مند کرد و روشی که به نظر می رسید قبل از پایان کار زیادی برای انجام دادن نداشت، کمی ناامیدکننده بود.
با این حال، این به این معنی نیست که وحشتناک بود زیرا از آن دور بود. اگرچه من علاقه مند به سبک بیش از ماده نیستم، اما در اینجا جو واقعاً آن را حمل می کند در حالی که مواد به اندازه کافی حرکت می کند تا من را جذاب نگه دارد - فقط کمی خسته کننده بود که دومی را بهتر انجام نداد. این فضا تنها با بازی بیهوده بیل کمک می کند - بازیگری که وزن زیادی از دست می دهد و افزایش می دهد فقط می تواند به شهرت او کمک کند. او به طرز ناخوشایندی لاغر است، سرتاسرش بی حال و به طرز قانع کننده ای پارانوئید است. او هسته اصلی فیلم است و دلیل بزرگی برای کارکرد آن است. بازیگران پشتیبان دارای چهره های شناخته شده زیادی هستند، اما تعداد کمی از آنها به خوبی مورد استفاده قرار می گیرند و به نظر می رسد فقط برای پرتاب کردن تماشاگران به جهات مختلف انتخاب شده اند. لی خوب است، آیرونساید حضور دارد و افرادی مانند گیلیارد و سانچز-خیخون عملکرد خوبی دارند. شریان یک حضور تهدیدآمیز عجیب و غریب است، اما آن را به خوبی انجام می دهد، اما واقعاً فیلم متعلق به بیل است و تصور اینکه کسی بتواند آن را از او بدزدد سخت است.
به طور کلی این یک تریلر تاریک لذت بخش با یک شریر است. جو و رمز و راز درون آن خیلی شرم آور است که داستان بر این اساس ساخته نمی شود و در عوض به نظر می رسد فقط همراه با شاه ماهی قرمز عجیب و غریب اینجا و آنجا پیش می رود قبل از اینکه همه چیز را یکباره در یک پایان قابل قبول اما به طرز عجیبی رضایت بخش بیان کند. کارگردان و ستاره هر دو تمام تلاش خود را برای اجرای آن انجام می دهند و به افتخار آنهاست که تقریباً موفق می شود، اما این فیلمنامه توسعه نیافته ای از کوثر است که وقتی از آن استفاده می شود خود را نشان می دهد که کم است.
دانلود فیلم The Machinist 2004 (ماشینچی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من ماشینچی را در جشنواره بینالمللی فیلم استکهلم در نوامبر 2004 دیدم. در میان تماشاگران، کارگردان براد اندرسون بود، و فکر میکنم او از استقبال تماشاگران از فیلم بسیار استقبال کرد. و ماشینچی ارزش تشویق را داشت.
ماشینچی درباره مردی (کریستین بیل) است که در یک صنعت سنگین کار می کند. او از بی خوابی رنج می برد و یک سال است که نخوابیده است. این وضعیت باعث کاهش وزن و درک او از واقعیت می شود. به زودی او نمیداند چه چیزی واقعی است یا نه.
من دیگر در مورد طرح داستان توضیح نمیدهم زیرا واقعاً میتواند فیلم را برای شما خراب کند. پیچ و خم هایی در این مسیر وجود دارد که ممکن است چندان واضح نباشد و باید بتوانید بدون اینکه زیاد به شما گفته شود از آنها لذت ببرید. اما چیزی که می توانم بگویم این است که داستان به هیچ وجه انقلابی نیست. چند فیلم در همین راستا ساخته شده است که معروف ترین آنها شاید یادگاری و باشگاه مبارزه باشد. و «ماشینکار» عناصری را از هر دو ماشینچی به اشتراک میگذارد، اما هنوز، فکر میکنم، میتواند هویت خود را ایجاد کند.
اما جدای از داستان، کریستین بیل واقعاً نمایش را میدزدد. با دیدن او در فیلم The Machinistهای قبلیاش، سخت است که برای ظاهر او در اینجا آماده باشیم. او برای ماشینچی خود را به یک اسکلت راه رفتن تبدیل کرده است، سایه ای از بین رفته از یک مرد. و بازی او در طول فیلم مسحورکننده است. من از زمانی که American Psycho به استعدادهای بیل به عنوان یک بازیگر کاملاً متقاعد شده ام و این استعداد و تعهد او را بیشتر ثابت می کند. بقیه بازیگران نیز کار خوبی انجام می دهند و حال و هوای عجیب و غریب کلی فیلم را تقویت می کنند.
اگرچه من از ماشینچی کاملاً لذت بردم، می دانم که برای همه نیست. این کمترین چیزی نیست که براد اندرسون (همانطور که در مصاحبه بعد از نمایش فیلم بیان کرد) نتوانست برای آن در آمریکا بودجه دریافت کند. در عوض باید به اسپانیا می رفت تا فیلم را آنطور که می خواست بسازد. و من تعجب نمی کنم، این کرایه استاندارد هالیوود شما نیست. اما برای آن دسته از ما که از فیلم هایی که فراتر از اراده مناسب برای همه هستند (و پول زیادی به دست می آورند) لذت می بریم، این یک تجربه ارزشمند است. من به آن 7/10 امتیاز می دهم.
دانلود فیلم The Machinist 2004 (ماشینچی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
چیزهای خوب زیادی در مورد The Machinist وجود دارد که شایسته ستایش هستند. ماهیت بسیار جوی فیلم به شدت توسط بازی های عالی در اطراف پشتیبانی می شود. کریستین بیل در تجسم شخصیت خود، همه چیز را به نهایت می رساند. دیدن او در توده بدنی نزدیک به گرسنگی سخت است، که تنش این قطعه را حتی بیشتر می کند. خط داستانی کمی به نظر می رسد. در حالی که حال و هوای خود را عالی ایجاد می کند، تمایل دارد کمی بیش از حد در امتداد حرکت کند.
یک چیزی که برجسته است این است که ماشینچی چقدر یادآور آلفرد هیچکاک است. تقریباً همه چیز در مورد فیلم هیچکاک را فریاد میزند، از تدوین برخی صحنهها (سکانسهای رانندگی بسیار به سبک روانی است) تا موسیقی برنارد هرمان (کلارینت بسیار باس)، عدم کاوش کامل/آشکار برخی از آنها. از نقاط خزنده تر فیلم (چه چیزی از یخچال می چکد؟)، و عکاسی شسته و دانه دانه. اگر میخواهید ببینید اگر هیچکاک زنده بود و امروز آن را فیلمبرداری میکرد، چه شکلی میشد، این نزدیکترین چیزی است که احتمالاً میتوانید با آن برخورد کنید. و اگر این بخشی از قصد برد اندرسون از کارگردانی ماشینچی بود، باید او را بابت اجرای آن تحسین کنم زیرا عجیب است.
در کل، من ماشینچی را توصیه می کنم، اما نه به تماشاگران معمولی. این یک تجربه فیلم دوستی برای کسانی است که از توسعه شخصیت و فیلمبرداری به اندازه نکات داستانی و خط داستانی که می توان آن را از یک اکشن به اکشن دیگر تعریف و دنبال کرد، قدردانی می کند. به این ترتیب به فیلمهایی مانند مگنولیا یا دیگران نزدیکتر است، جایی که اوج شخصیتها هستند. اگر به دنبال یک پاپ کورن معمولی هیجان انگیز هالیوود هستید، این چیزی نیست که به دنبال آن هستید.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.