« دکتر بن مکنا » ( استوارت ) و همسرش ، « جو » ( دى ) که همراه پسر کوچکشان براى گذراندن تعطیلات به مراکش رفتهاند ، شاهد قتل یک مأمور مخفى فرانسوى مىشوند که پیش از مرگش به « بن » مىگوید جاسوسان مىخواهند یک سیاستمدار خارجى را در آلبرت هال بکشند . جاسوسان براى ساکت نگه داشتن آنان پسرشان را مىربایند و زن و شوهر در تعقیبشان به لندن مىروند .
دکتر بن مکنا و همسرش جو همراه پسر کوچکشان اولسن برای گذراندن تعطیلات به مراکش رفتهاند و آنجا شاهد قتل یک مامور مخفی فرانسوی میشوند که پیش از مرگ به بن میگوید جاسوسان میخواهند یک سیاستمدار خارجی را در آلبرت هال بکشند. و ...
دكتر بن مكنا که به همراه خانوادهاش به مراكش رفته، شاهد قتل یه مامور مخفى فرانسوى میشن كه قبل از مرگش به بن میگه جاسوسها میخوان یه سیاستمدار خارجى رو در آلبرت هال بكشن...
در حالی که در لندن ، برای یک کنفرانس پزشکی ، دکتر بن مک کنا ، همسرش جو ، خواننده سابق و پسر نوجوان آنها ، هانک تصمیم دارد یک سفر سریع به مراکش بگذارد. در آنجا ، تانک های ربوده شده توسط یک زوج انگلیسی. مردی که همان روز مک کینا با او ملاقات کرده بود ، در مقابل آنها چاقو زده شده است ، اما قبل از مرگ او به بن می گوید که نقشه ای برای ترور یک سیاستمدار وجود دارد. مک کینا از ترس از امنیت پسرش ، این را به پلیس نمی گوید. هرچه ساعت او هر چه نزدیک تر می شود - به سرعت هم زمان ترور و برای یافتن هانک ، تنش بالا می رود
یک پزشک آمریکایی و همسرش، یک ستاره سابق خواننده، هنگام تعطیلات در مراکش شاهد قتلی هستند و با ربوده شدن پسر خردسالشان درگیر توطئه ای پیچیده از توطئه بین المللی می شوند...
« باب » ( بنكس ) و « جیل » ( بست ) « لارنس » زوجى انگلیسى هستند كه تعطیلات را با دخترشان، « بتى » ( پیلبیم ) در سوییس مىگذرانند. « لویى برنار » ( فرهنه )، مردى فرانسوى كه با آنان دوست شده ناگهان به قتل مىرسد، اما پیش از مرگ رازى را فاش مىكند: نقشهى ترور یك دیپلمات كه به زیان دولت انگلستان خواهد بود.
دانلود فیلم The Man Who Knew Too Much 1956 (مردی که زیاد میدانست) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
فیلمی که تمایل دارد با تعصب و پیش داوری به خاک سپرده شود - این یک بازسازی است! روز دوریس در آن است! او آواز می خواند! - کرک دوم هیچکاک در "مردی که زیاد می دانست" کم امتیازترین فیلم وی است و مسلماً در نوع خود یک شاهکار کاملاً پیشرفته است.
این ، از جهات دیگر ، دوریس است. فیلم روز. او نه تنها بهترین عملکرد را در کارنامه خود دارد ، نه بیش از اینکه خودش را در برابر جیمز استوارت نگه دارد ، بلکه کل فیلم به طرز ماهرانه ای بیش از شخصیت وی ، حول شخصیت او ساخته شده است. به هر حال این یک فیلم است که در آن موسیقی هم موتیف است و هم وسیله طرح. چه بازیگری بهتر از محبوب ترین خواننده نسل خود؟ در نظر بگیرید: جو مک کنا روز ، کار خود را در صحنه کنار گذاشت تا بتواند با شوهرش زندگی کند و پسر آنها را بزرگ کند. به نظر می رسد این یک تصمیم متقابل است و به نظر نمی رسد او ناراضی باشد. اما به روشی که استوارت او را در کالسکه اسب به دلیل نگرانی هایش در مورد لوئیس برنارد اذیت می کند ، نگاه کنید و نشان دهید که او حسادت می کند که برنارد از او در مورد شغلش سالی نمی پرسد. این واضح است که یک شوخی مکرر بین آنهاست - او با "هار-د-حر-حر" پاسخ می دهد که نشان دهنده آشنایی این گوز است ، که نشان می دهد او نسبت به حبس خود کینه پنهانی خاصی دارد و هر دو متوجه آن هستند.
پس از ربودن پسرشان ، استوارت اصرار دارد قبل از دادن خبر به او دوپینگ کند. این صحنه بیرحمانه ای است که توسط هر دو بازیگر به زیبایی بازی می شود و نشان دهنده عدم تعادل قدرت در ازدواج آنها است - او در تلاش است تا واکنش های او را کنترل و تحت فشار قرار دهد ، در واقع با استفاده از دانش حرفه ای خود صدای او را در ازدواج سرکوب می کند دقیقاً مانند حرفه پزشکی حرفه آواز خود را سرکوب کرد.
قدرت این صدا در سکانس کلیسای آمبروز نشان داده می شود ، وقتی که او مجبور است در وضوح و حجم بسیار آموزش دیده خود سلطنت کند تا با جماعت طبقات زن ترکیب شود - آنها تقریبا به عنوان یک هشدار در مورد آنچه که در صورت ادامه سرکوب استعداد خود چه خواهد شد ، عمل کنید. در آلبرت هال ، این نیاز او برای فریاد زدن ، ورزش آن ریه های چشمگیر است که زندگی یک مرد را نجات می دهد و در پایان سفارت ، استعداد و شهرت او است که به آنها اجازه می دهد پسر خود را پیدا کنند. در مقابل ، تمام فعالیت های مردانه استوارت ضد مثمر است - دیدار او از تاکسیدرمیست یک بن بست است ، او در کلیسا عقب می ماند در حالی که دیگران به سالن آلبرت می روند ، و تلاش های او در آنجا فقط به قتل رساندن قاتل منجر می شود ، بنابراین پلیس را از اطلاعات بالقوه مفید محروم می کند. او فقط هنگامی که اقدام او به صدای همسرش ، در نجات هنک از سفارت پیوست ، در واقع موفق می شود کاری مفید انجام دهد.
دور از مجبور شدن به فیلم برای دادن روز فرصتی برای آواز خواندن ، "Que Sera Sera" به عنوان اولین دستگاه موسیقی در فیلم The Man Who Knew Too Much عمل می کند ، کابوسی را که می خواهد McKennas را در بر بگیرد ، پیش بینی می کند. در واقع "آینده برای دیدن ما نیست". همچنین به طور مرتب راه را برای فینال آماده می کند ، جایی که پیوند نزدیک مادر و پسر از طریق موسیقی به دوریس اجازه می دهد تا روز را نجات دهد.
معروف ترین سکانس فیلم باعث می شود موسیقی به ویژگی اصلی تبدیل شود - تلاش برای ترور در آلبرت هال. این سکانس طولانی و بدون کلام ممکن است تنها خارق العاده ترین کاری باشد که هیچکاک به فیلم متعهد شده است ، بیانگر نهایی اعتقاد او به اینکه فیلم ها باید قصه هایی باشند که بصری گفته می شوند. ما می بینیم که افراد در این سکانس مکالمه می کنند ، اما هرگز کلمه ای را نمی شنوند که آنها بگویند. ما نیازی نداریم - تصاویر همه چیز را می گویند. این همچنین نفیس ترین سکانس تعلیق اوست که با ساخت موسیقی ، قطعات به آرامی در جای خود حرکت می کنند. ویرایش کاملاً فشرده و کاملاً منطبق با موسیقی است. یک قاب وجود ندارد - هر چیزی که مستقیماً به ترور ارتباط نداشته باشد ، به بیننده حس محیط ، جغرافیایی را می دهد که همه اینها در آن بازی می کند. به آرامی ساخته می شود ، اما در پایان تعلیق تقریباً غیر قابل تحمل است. وقتی جو فریاد می کشد ، این فقط برای او راحت نیست ، بلکه برای مخاطبان نیز تسکین می یابد.
سکانس کلیسای Ambrose شوخ طبعی است ، و به ویژه برای هر کسی که مجبور شده است در یک سرویس مخصوص چسبیده در گل کلیسای غیرکنفورمیست. به نظر می رسد سکانس سفارت بعد از آلبرت هال که قبل از مشاهده اول آن کمی مسطح بود ، اما بار دوم بسیار موثرتر به نظر می رسد ، در حالی که آخرین قدم زدن با اسلحه واقعاً از پس زمینه آواز روز در پس زمینه بهره می برد ، یادآور همان موسیقی به عنوان نویز محیط در "پنجره عقب". در کل امتیاز لطیف است ، و به موسیقی از منابع روی صفحه اجازه می دهد تا به طور مgroundثر پیش زمینه قرار بگیرند.
Bernard Miles یک شرور کم حرف است ، کمی پیش پا افتاده ، اما با ذکاوت خشک است. او از همسر Brenda de Banzie به عنوان همسر خود ، که یک خط خوب بین شرور و دلسوز را دنبال می کند ، پیشی گرفته است. فقط به نحوه سیگار کشیدن او نگاه کنید در حالی که شوهرش قاتل را ترجیح می دهد - موضع او خالص گانگستر است ، و بیرونی انگلستان میانه را محکم می کند ، اما او به وضوح یک جنبه نرم و احتمالاً مادری نسبت به هنک دارد.
استوارت بسیار عالی است ، اگرچه اگر هیچکاک واقعاً همیشه او را به عنوان "همه" بازی می کرد ، همانطور که به نظر می رسد دختر کارگردان فکر می کند ، این تأیید می کند که هیچکاک دیدی بدبینانه نسبت به مخاطبان خود داشته است. استوارت نقش یک روشنفکر منافق را بازی می کرد که در طناب از ایدئولوژی فاشیستی حمایت می کرد ، فضولی که در پنجره عقب با دوست دخترش بدرفتاری می کرد و در سرگیجه یک نکروفیلی وسواسی وسواسی داشت. روز چیز خارق العاده ای نیست. فقط به واکنش او درمورد خبر ربودن پسرش نگاه کنید - او هرگز در هر کاری زیاده روی می کند ، اما کوتاه هم نمی فروشد. این یکی از موثرترین فیلمهای هیچکاک از نظر احساسی است. او هرگز به ما اجازه نمی دهد که خطرات مک کیناها را فراموش کنیم. آنها کاملاً انسانی ترین شخصیتهای اصلی او هستند.
دانلود فیلم The Man Who Knew Too Much 1956 (مردی که زیاد میدانست) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در سال 1956 ، آلفرد هیچکاک یک فیلم را مدیون استودیوی پارامونت بود و وظیفه ساخت نه تنها هر فیلم ، بلکه یکی از فیلم های خود را به او سپرد. مردی که زیاد میدانست فیلم "مردی که زیاد می دانست" در سال 1934 بود كه لسلی بنكس و ادنا بست را به عنوان پدر و مادر تعطیلاتی بازی می كردند كه ناخواسته درگیر جاسوسی بین المللی از جمله یك طرح ترور شدند. جاسوسان خارجی برای بسته نگه داشتن دهانشان ، دختر آنها را می ربایند و او را به گروگان می گیرند. هیچکاک عجله خاصی نداشت که دوباره همان داستان را بازگو کند ، اما یک فیلم را به پارامونت بدهکار کرد و دوباره شروع به کار کرد. اما او مانند یک حرفه ای ، به همین سادگی داستان یکسانی را بیان نکرد. او از همان طرح و شرایط استفاده کرد ، اما فیلم جدیدتر و بهتری را با داستانی تازه از موفقیت خود در سال 1934 تولید کرد. این بار هیچکاک با انتخاب جیمز استوارت همیشه شایسته و دوریس دی دوست داشتنی به عنوان پدر و مادر تعطیل و داشتن یک پسر - نه دختر - ربوده شدن ، یکی از کم ارزش ترین فیلم های خود را ایجاد کرد که به نظر من شایسته است در کنار لیست شاهکارهایش قرار گیرد.
این سومین فیلم از چهار فیلمی بود که هیچکاک با جیمز استوارت ساخت و این فیلمی است که کم تاریک ترین و آزادانه ترین روحیه است. این یک فیلم تاریک و پیچ خورده مانند "سرگیجه" یا "پنجره عقب" نیست و به خوبی ویژگی های گفته شده نیست ، اما یکی از فیلم های کاملاً لذت بخش کارگردان است. لحنی جدی به خود می گیرد ، اما در عین حال لحظات کمدی را با دقت قرار داده که باعث خنده می شود. هیچکاک یک فیلمساز با استعداد و همه کاره بود که در فیلم The Man Who Knew Too Muchنامه خود ورودی هایی دارد که باید برای همه جریان های اصلی مخاطب باشد. و برای کسانی که فقط هیچکاک را به عنوان یک سطح هیجان انگیز و ماجراجویانه می خواهند ، این فیلمی است که من توصیه می کنم.
بخشی از دلیل این که من بیشتر از فیلم اصلی از این لذت می برم این است که والدین فیلم را دوست دارم بیشتر. ما این بار پیشرفت سه بعدی بیشتری از آنها می گیریم و تلاش برای یافتن فرزندشان و نجات جان یک دیپلمات را احساس می کنیم. مردی که زیاد میدانست با اجرای جیمز استوارت و دوریس دی برگزار می شود. این کمترین تاریکی است که استوارت در چهار فیلمی که با هیچکاک داشته است ، بوده و احتمالاً معمولی ترین بازی هایی است که برای استاد تعلیق انجام داده است ، اما با این وجود بسیار خوب است. او کاملاً باورپذیر و شایسته به عنوان پدری عصبانی ، اما خونسرد عاشق خانواده اش است. اما چیزی که من را بسیار شوکه می کند این است که در مرورها ، مردم اغلب از Doris Day غافل می شوند ، که فکر می کنم به اندازه جیمی استوارت خوب است. من شور و اشتیاق و انرژی را که او پشت عملکرد خود قرار می دهد مجذوب من می کند. بله ، روز زیباست ، اما او همچنین یک بازیگر کاملاً شایسته است که صحنه های خود را به ویژه صحنه های عاطفی و ناراحت کننده اش را با کمال مطلق انجام می دهد.
اگر ضعفی در فیلم The Man Who Knew Too Much وجود داشته باشد ، این مربوط می شود برای شرورانی که ما اغلب آنها را نمی بینیم ، اما این بخشی از کارایی مردی که زیاد میدانست است. از آنجا که ما اغلب شرورها را نمی بینیم ، بهتر از اینکه والدین را با بازی استوارت و دی همدردی کرده و آنها را دنبال کنیم بهتر از این است که اگر مرتباً بین هر دو طرف جابجا شویم. هیچکاک همیشه دوست داشت در برابر کنوانسیون ها بازی کند و اینجا نشان می دهد. این یکی دیگر از تفاوتهای جزئی این است که با تفاوت اصلی وجود دارد ، که بیشتر بین احزاب بیشتر می پرید.
و اگر به دنبال آلفرد هیچکاک هستید که هنر تعلیق خود را انجام می دهد ... شما آن را اینجا خواهید یافت ، هرگز شما ترس هیچکاک به نظریه ای به نام سینمای ناب معتقد بود که در آن شما به صدا یا دیالوگ احتیاج ندارید ، صرفاً برای ایجاد احساسات به تصاویر نیاز دارید. و یک صحنه بسیار معروف در مردی که زیاد میدانست در تالار رویال آلبرت لندن وجود دارد که این تئوری را اثبات می کند. هیچکاک به ما می گوید که چه چیزی را جستجو کنیم - اما نه قهرمانان اصلی - و این باعث ایجاد تنش می شود که می تواند تا زمانی که او بخواهد ادامه یابد. صحنه به مدت دوازده دقیقه - دوازده دقیقه - ادامه دارد و هر لحظه از آن تعلیق محض همراه با احساسات قدرتمند است. و هیچ گفتگویی وجود ندارد. صدا تحت تأثیر موسیقی است. این بسیار شبیه تماشای یک فیلم صامت است. و این قدرتمندترین صحنه در تصویر است.
"مرد بدون نام" اصلی یکی از جالب ترین نمونه های زندگی هیچکاک به عنوان یک آماتور است ، اما بازسازی آن توسط یک حرفه ای انجام شده است ، بسیار برتر و بی نهایت سرگرم کننده است. اگر شکایتی داشته باشم ، این سی ثانیه آخر فیلم است که کمی ناگهان به پایان می رسد ، اما دو ساعت قبل بسیار سرگرم کننده بود ، من به راحتی آن را می بخشم و با شور و شوق بالاترین رتبه خود را از بین می برم. "مرد بدون نام" یکی از سرگرم کننده ترین تصاویر آلفرد هیچکاک است.
دانلود فیلم The Man Who Knew Too Much 1956 (مردی که زیاد میدانست) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
«به زن اجازه ندهید که بر مرد مسلط شود، او باید ساکت باشد». - تیموتی 2:12
آلفرد هیچکاک "مردی که خیلی می دانست" (1954) را کارگردانی می کند، بازسازی فیلم او در سال 1934، "مردی که خیلی می دانست". در مورد بازسازی، ژان لوک گدار می گوید: "این غیر محتمل ترین فیلم هیچکاک است، اما در عین حال واقع گرایانه ترین است." تروفو، دستیار او میگوید: «نسخه اول کار یک آماتور با استعداد و نسخه دوم یک حرفهای است».
هر دو درست هستند. طرح؟ بن و جو مک کنا (جیمی استوارت و دوریس دی) هنگام بازدید از مراکش، متوجه می شوند که پسرشان هنک ربوده شده و به لندن برده شده است. از این پسر برای خرید سکوت این زوج در رابطه با طرح ترور علیه یکی از مقامات خارجی استفاده می شود. بن و جو به لندن می روند و سعی می کنند پسر را نجات دهند. تعلیق زیادی به وجود می آید.
طرح داستان غیرقابل باور است، اما مک کنا به ندرت مانند یک زوج واقعی رفتار می کند. دی به طور خاص در یکی از بهترین بازی های زنانه هیچکاک می چرخد، زیرا او برای فرزند گم شده اش ناراحت و عذاب می کشد. و البته زوج های هیچ اغلب مشکلات را پشت آرامش پنهان می کنند. جو معمولی از بازیگران زن هیچکاک، که اغلب خود را تحت وحشیانه سخت گیری های جامعه و اختیارات مردانه می بینند، نشان می دهد که او یک حرفه خوانندگی کامل را کنار گذاشته است تا همسر وظیفه شناس یک پزشک باشد. این رضایت زن و شوهر را تحت فشار قرار می دهد، که در برخی مواقع به نظر می رسد که تجسم "آینده" تیره زوج در "پنجره عقبی" هیچکاک است، فیلم دیگری با بازی جیمی استوارت (و فیلمی که در آن یک زن باید برای همراهی با او امتیاز بدهد. مرد). بن میگوید: «ما به مراکش آمدیم تا بتوانیم بدون اینکه مردم صدای ما را بشنوند، چیزهایی بگوییم. در جای دیگر جو می گوید: "این دعوای ماهانه ما خواهد بود؟" بعداً بن به جو چند قرص پزشکی می دهد. او غرغر می کند: «شش ماه پیش گفتی که من خیلی از اینها را مصرف کردم. در واقع، به نظر می رسد نقشه آدم ربایی به طور موقت ازدواج در حال فروپاشی این زوج را نجات می دهد.
فیلم پر از سالن ها و دزدی است، ساختگی پیوند بن و جو که بازتاب زیبایی شناسی رویایی فیلم است، با تئاترهای ساختگی آن. لباسها، اجراهای ساختگی و شخصیتهایی که آرایش، نقاب و حجاب نامرئی و قابل رویت دارند. پسر این زوج حتی به طرز انحرافی در یک کلیسای کوچک پنهان شده است، در حالی که افراد بد خود را به عنوان کشیش و چهره های دوستانه مبدل می کنند.
از نظر زیبایی شناختی، فیلم فوق العاده به نظر می رسد. نام تجاری هیچکاک از مدرنیسم بالا – اکسپرسیونیسم آلمانی با مدرنیسم شوروی ملاقات میکند اپرا مبهم با هنر پاپ/تبلیغات/فشن بالا در دهه 1950 ملاقات میکند – واقعاً هرگز تاریخی وجود ندارد. انتخاب شات، برش، خطوط تمیز و کار دوربین ظریف او بی عیب و نقص باقی مانده است. مانند بهترین فیلم های هیچکاک، "مردی که خیلی می دانست" با متانت قدم می زند. در جای دیگر، تصویر دارای تعدادی سکانس برجسته است، مانند چندین سکانس که دی "Que Sera Sera" را می خواند (آهنگی که هوشمندانه انفعال اجباری جو را در بر می گیرد)، برخی تحقیقات بی کلام، و دو لحظه دلخراش که در آن پدر و مادر به طور جداگانه از ناپدید شدن هنک یاد می گیرد. این فیلم، مانند بسیاری از فیلمهای هیجانانگیز هیچکاک، پایه و اساس بیش از یک قرن فیلمهای «آدمربایی»، «باجخواهی»، «باجخواهی» و/یا «هیجانانگیز خانگی» را خواهد گذاشت.
«مرد» "با صدای شیک به پایان می رسد. در اینجا هیچکاک یک سکانس جسارت آمیز ده دقیقه ای و نزدیک به «ساکت» را می سازد که در آن جو در استفراغ رویال آلبرت هال می ایستد و از اینکه مانع از ترور شود یا نه، عذاب می کشد. اگر ساکت بماند، پسرش زنده می ماند. اگر او صدایش را بلند کند، یک سیاستمدار از یک سوء قصد جان سالم به در میبرد اما پسرش میمیرد. و به این ترتیب در حالی که ارکستر سمفونیک لندن آهنگ "The Storm Clouds Cantata" اثر آرتور بنجامین را می نوازد، جو پشت تماشاگران کنسرت می ایستد و از دوراهی خود رنج می برد. مانند یک خواننده اپرا، چهره او در حالی که ارکستر بر تراژدی خصوصی او تأکید می کند، درهم می رود.
نویسنده جک سالیوان در نوشتن این سکانس در کتاب "موسیقی هیچکاک" می گوید: "ما چیزی جز موسیقی نمی شنویم. تماشاگران قرار بود مبادله ساینده بن و جو و همچنین دیالوگ های دیگر را در لابی بشنوند، اما در حین فیلمبرداری، هیچکاک از همه خواست که صحبت نکنند. همه در صحنه فیلمبرداری فکر کردند که او قضاوت خود را از دست داده است، اگر نه تیله هایش، اما با حذف صحبت ها. سکانس به طرز عجیبی جذاب شد."
البته هیچکاک عاشق سکانسهای بی کلام بود و همیشه سعی میکرد تا جایی که ممکن است چیزها را بصری نگه دارد. اما معضل جو در تئاتر همان معضل ازدواج او را تکرار می کند. او حرفه خواننده را رها می کند تا با بن بماند. ازدواج او و بقای پسرش به معنای واقعی کلمه بر روی ممنوعیت تارهای صوتی او استوار است. صحبت کردن، آواز خواندن و فریاد زدن - دهان باز کردن همه اطرافیان دختر بیچاره را ناراحت می کند - صراحتاً ممنوع است. طنز بزرگ فیلم این است که در حالی که شوهرش به طور ناتوان (و به طعنه - او حتی نمی تواند مرغ را درست بخورد!) از طریق یک طرح نوآر غوغا می کند، این جو است که بارها نشان داده می شود که درست، حیله گر و شایسته است. به این ترتیب فیلم نه تنها ژانر را زیر و رو می کند، بلکه تقریباً سیاسی می شود. این صدای جو است - ذهنیت زنانه انکار شده او در ژانری که معمولاً یک ژانر ماچو است - که صراحتاً هم نقشه ترور را خنثی می کند و هم هنک را نجات می دهد. مورد دوم در سکانس اوج فیلم رخ می دهد، که در آن آواز خواندن جو پسرش را نجات می دهد.
هیچکاک زمانی گفت: «تعلیق مانند یک زن است. هر چه او فضای بیشتری برای تخیل بگذارد، احساسات و توقع بیشتری دارد.» هیچ دوست داشت پنهان کاری کند تا نمایش دادن، اما شخصیتهای زن او اغلب خودشان در مواجهه با سلطه و مردسالاری مردانه تلاش میکردند تا صدای خود را تثبیت کنند. چرا؟ مثل این است که عنوان فیلم او به طور مخفیانه نشان می دهد. مردها فکر میکنند همه چیز را میدانند.
از نظر ایرادات، فیلم اغلب به طولانی بودن یا استفاده بیش از حد از ماتها و برجستگی عقب متهم میشود. اما «غیرواقعی» پرتابکردن هیچکاک از پشت همیشه به نفع او عمل میکند و ویژگیهای اکسپرسیونیستی و توهمآمیز تصاویر او را تقویت میکند. در همین حال، این دقیقاً تمایل هیچکاک به گسترش صحنهها است که فیلمهای او را خاص میکند. بهویژه اولین بازی «مرد» یک استاد کلاس در پیشبازی ارائه میدهد.
دانلود فیلم The Man Who Knew Too Much 1956 (مردی که زیاد میدانست) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
تعدادی از فیلمهای آلفرد هیچکاک بازسازی شدهاند - «39 قدم»، «بانو ناپدید میشود»، «روانی» - اما «مردی که خیلی میدانست» تنها نمونهای از هیچکاک است که یکی از فیلمهای خودش را بازسازی کرده است. اصل "مردی که خیلی می دانست" در سال 1934 در دوره بریتانیایی هیچکاک ساخته شد. بازسازی به سال 1956 بازمیگردد، زمانی که کارگردان ظاهراً برای انجام تعهدات قراردادی با پارامونت پیکچرز نیاز به ساخت یک فیلم دیگر داشت. طرح داستان تا حدودی با فیلم 1934 متفاوت است. بهویژه تیراندازی نهایی را که از خاطرات جوانی خود هیچکاک از محاصره خیابان سیدنی تشکیل شده بود، حذف میکند.
اگرچه مردی که زیاد میدانست توسط یک استودیوی بزرگ هالیوود تولید شده است و زوج متاهلی در مرکز اکشن (در اصل انگلیسی) آمریکایی می شوند، اما هیچ یک از اکشن ها در واقع در ایالات متحده اتفاق نمی افتد. صحنه های آغازین در مراکش فیلمبرداری شد (جایگزین سوئیس در فیلم The Man Who Knew Too Much 1934) و بخش عمده فیلم فضای اصلی لندن را حفظ می کند.
بن مک کنا، پزشک اهل ایندیانا، همسرش جو و پسرشان هنک در تعطیلات در مراکش (در این زمان هنوز مستعمره فرانسه است) هستند که شاهد قتل یکی از آشنایان خود به نام لوئیس برنارد هستند. معلوم می شود که یک مامور مخفی فرانسوی است. پس از اصابت چاقو از پشت، برنارد در آغوش بن جان خود را از دست داد، اما پیش از این، فرصتی برای زمزمه کردن این موضوع که نخستوزیر خارجی به زودی در لندن به قتل میرسد را نداشته است. قبل از اینکه او بتواند به پلیس اطلاع دهد، بن یک تماس تلفنی مرموز دریافت می کند که به او می گوید پسرش ربوده شده است. قیمت ربایندگان برای آزادی بی خطر پسر، سکوت مک کناس در مورد آخرین سخنان برنارد تا پس از وقوع ترور است.
این یک سناریوی مشابه با فیلم قبلی را ایجاد میکند. والدین کودک ربوده شده (یک پسر در اینجا، یک دختر در اصل) باید به منابع خود تکیه کنند، هم برای آزادی فرزندشان و هم برای جلوگیری از ترور، بدون اطلاع مقامات. همانطور که در فیلم The Man Who Knew Too Much 1934 ما هرگز ملیت سیاستمدار مورد تهدید (یک کشور کاملاً ساختگی، برای قضاوت از روی پرچم ملی که می بینیم) یا آنچه که قاتلان امیدوارند با مرگ او به دست آورند را نمی آموزیم. همانطور که در نسخه اصلی، تلاش برای ترور قرار است در طول یک کنسرت در آلبرت هال انجام شود (با توجه به علاقه هیچکاک به تنظیم صحنه های کلیدی در ساختمان ها یا سازه های شاخص)، و اثری که در حال پخش است دوباره "ابرهای طوفانی" آرتور بنجامین است. کانتاتا»، که مخصوص فیلم 1934 ساخته شده است. کامیل پاگلیا منتقد در مقاله ای در مورد "بلوندهای هیچکاک" خاطرنشان کرد که این مرد بزرگ، حتی در کارهای سبک تر خود، هنرپیشه های زنی مانند اینگرید برگمن، گریس کلی یا اوا ماری سنت را ترجیح می داد که بیشتر شناخته شده بودند. برای کار جدی آنها؛ او به طور کلی از آنچه پاگلیا «بلوندهای کمدی» مینامید، مانند مرلین مونرو یا جین منسفیلد، استفاده نمیکرد. با این حال، "مردی که خیلی می دانست" یک استثنا است. اگرچه ظاهر دوریس دی مطمئناً او را به عنوان یک "بلوند هیچکاک" می دانست، او عمدتاً به دلیل کارش در کمدی ها و موزیکال ها شناخته می شد. با این حال، این خود هیچکاک بود که بر خلاف میل تهیه کنندگان اصرار داشت که از او در اینجا استفاده کند. او ممکن است توسط صدای او جذب شده باشد. جو قرار است یک خواننده حرفه ای باشد و آهنگ "Que Sera Sera (هر چه که باشد، خواهد بود)" که برای فیلم نوشته شده است، نقش مهمی در پایان فیلم ایفا می کند. (قرار بود به معروف ترین اثر روز تبدیل شود).
هیچکاک در مصاحبه ای با فرانسوا تروفو درباره دو نسخه «مردی که خیلی می دانست» گفت: فرض کنید نسخه اول کار یک آماتور با استعداد است و نسخه دوم توسط یک حرفه ای." اگر منظور او این بود که فیلم 1956 فیلم برتر بود، می ترسم نتوانم موافق باشم. نسخه 1934 در مقایسه با فیلمی مانند «39 قدم» یا «بانو ناپدید میشود» بهترین فیلم هیچکاک در دوره بریتانیا نیست، اما دارای نقاط قوتی است که جانشین آن فاقد آن است.
مطمئناً دی و جیمز استوارت در نقش بن، کاریزماتیکتر از لزلی بنکس و ادنا بست هستند که در سال 1934 نقشهای مشابهی را بازی کردند. تا حد زیادی به یاد ماندنی ترین شرور دوران اولیه کارگردانی. جدای از صحنه کوتاهی که در مغازه تاکسیدرمیست ها دیده می شود، از طنز نیز بی بهره است. با این حال، مهمترین مسئله، مسئله سرعت و زمان است. نسخه اصلی با 72 دقیقه یکی از کوتاه ترین فیلم های هیچکاک است و مختصر و مختصر آن به خوبی با ژانر هیجانی سازگار است. نسخه 1956 تقریباً دو برابر طولانی تر است، حتی اگر صحنه تیراندازی را حذف کند، و در نتیجه فاقد برخی فوریت ها و سرعتی است که مشخصه نسخه قبلی بود. به عنوان مثال، صحنه آلبرت هال بیش از حد به بیرون کشیده شده است - شاید بنجامین اصرار داشت که ترکیب بندی اش به طور کامل باشد یا تقریباً - و در نتیجه بسیاری از تنش ها از بین می رود. گاهی اوقات یک آماتور با استعداد می تواند حرفه ای را در بازی خود شکست دهد. 6/10
دانلود فیلم The Man Who Knew Too Much 1956 (مردی که زیاد میدانست) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
حالا من فقط Remake را دیده ام و نه اورجینال هیچکاک را که خودش شلیک کرده است. اما همانطور که منتقد دیگری گفت، Remake دارای قدرت ستارهای کافی است که این را به همراه دارد و باعث میشود انگیزهها یا شاید برخی ایرادات جزئی دیگر در داستان یا رفتار شخصیت را زیر سوال نبرید.
در اینجا برای برخی صحنههای مرزی وجود دارد. من فرض می کنم (یکی که زن در آن مواد مخدر مصرف می کند به ذهن می رسد - به نفع خودش همانطور که برخی ممکن است استدلال کنند، اما همچنین آن چیزی که یکی از شخصیت ها روی صورتش نقاشی کرده است - نه خیلی رایانه شخصی و شاید توهین آمیز به خصوص در حال حاضر با همه وجود بیدار شد) - اما سعی کنید به یاد بیاورید که این چه زمانی ساخته شده است و هنجارها چه بوده است. با در نظر گرفتن تمام قوانین سانسور، ممکن است تعجب کنید که هنوز به اندازه کافی میتوان از آن عبور کرد که باعث میشود مردم امروز دچار تنبلی شوند.
با این گفتهها و در حالی که کاشت و پرداخت یک آهنگ خوب است (مخصوصاً وقتی دوریس روز در حال آواز خواندن است و آهنگ بسیار خوب است)، پایان کمی اجباری و ضد اقلیم به نظر می رسد. اما شاید من فقط دارم غر میزنم...
دانلود فیلم The Man Who Knew Too Much 1956 (مردی که زیاد میدانست) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
به خوبی شناخته شده است که آلفرد هیچکاک تمایل زیادی به انتخاب بلوندهای یخی به عنوان خانم های اصلی خود داشت، اما اغلب فراموش می شود که دوریس دی زمانی یکی از آنها بود. در مردی که خیلی زیاد می دانست، که تلفظ آن برای همیشه توسط رابرت آزبورن جاودانه شد، او با جیمز استوارت، یکی دیگر از افراد مورد علاقه هیچکاک ازدواج کرده است. در یک چرخش دراماتیک نادر، دوریس استعدادهای پنهان خود را نشان می دهد. یک صحنه معروف و دلخراش وجود دارد که تماشای آن بدون دستمال کاغذی تقریباً غیرممکن است. پسر دوریس و جیمی ربوده شده است و دوریس در حال نابودی است. جیمز به او یک داروی آرام بخش تزریق می کند، زیرا او دکتر است و معتقد است که این بهترین راه برای کمک به او است و او تا زمانی که بیهوش می شود گریه می کند.
در حالی که دوریس معمولاً تمام تحسین های بازیگری را از مردی که زیاد میدانست دریافت می کند، احتمالاً به این دلیل است که همه انتظار دارند جیمز استوارت در فیلم The Man Who Knew Too Much هیچکاک عالی باشد. اما فراموش نکنیم که او بازیگر دیگری در آن صحنه سخت بود که تماشا می کرد و تصمیم می گرفت چگونه به همسرش کمک کند. او در مردی که زیاد میدانست فوق العاده است، اما اگر او را مانند بقیه کشور می شناسید و دوستش دارید، واقعاً جای تعجب نیست.
مردی که خیلی می دانست معروف ترین فیلم آلفرد هیچکاک نیست. وجود دارد، اما کاملاً ارزش دیدن را دارد. آهنگ اصلی دوریس به نام "Que Sera Sera" را دارد و او همچنین آن را به دلیل ارادت مادام العمر خود به حیوانات می داند. به علاوه، بسیار پرتعلیق است، یک ضرورت در فیلم The Man Who Knew Too Much هیچکاک. لوکیشنهای عجیب و غریب، بازیگران برجسته خوشنظر، قتل، و دسیسه وجود دارد. دیگه چی میخوای؟
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.