دو سرباز انگلیسی در هند تصمیم می گیرند از ارتش استعفا داده و به سرزمینی بروند که بعد از اسکندر هیچ سفید پوستی در آنجا پا نگذاشته است…
دو سرباز انگلیسی در هند تصمیم می گیرند از ارتش استعفا داده و به سرزمینی بروند که بعد از اسکندر هیچ سفید پوستی در آنجا پا نگذاشته است... * نسخه دوبله پارسی "مردی که میخواست سلطان باشد" (چنگیز جلیلوند، جلال مقامی، ایرج رضایی، حسین عرفانی، ناصر نظامی، سیامک اطلسی و...) | سینک اختصاصی
هند. دهه ی 1880. «دانیل دراووت» (کانری) و «پیچی کارنهان» (کین)، که در گذشته گروهبان ارتش انگلستان بوده اند. تصمیم می گیرند به سرزمین کافرستان بروند و در آن جا به جاه و جلال برسند...
خلاصه داستان : دو سواره نظام ارتش مستعمراتی بریتانیا در هندوستان بخاطر اوضاع بدشان تصمیم می گیرند که از ارتش استعفا داده و راهی مکانی دست نیافتنی تحت عنوان کافرستان شوند که بعد از اسکندر مقدونی هنوز کسی به آن مکان دست نیافته است ...
دو سرباز سابق بریتانیایی در هند در دهه 1880 تصمیم میگیرند خود را به عنوان پادشاه در کافرستان قرار دهند، سرزمینی که از زمان اسکندر مقدونی تاکنون هیچ مرد سفیدپوستی در آن پا نگذاشته است.
دو سرباز سابق انگلیس تصمیم می گیرند خود را به عنوان پادشاه در کافیرستان ، سرزمینی که از زمان اسکندر بزرگ ، هیچ سفیدپایی پا نگذاشته است ، مستقر کنند.
دو سرباز بریتانیایی در هند تصمیم می گیرند از ارتش استفاء داده و خود را پادشاهان "کفیرستان"،سرزمینی که پس از "اسکندر" هیچ سفید پوستی در آن پا نگذاشته اعلام کنند...
دانلود فیلم The Man Who Would Be King 1975 (مردی که میخواست سلطان باشد) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
جان هاستون باید بداند که انسان چه نقص بزرگی و لعنتی دارد. بسیاری از فیلم های او - برخی ممکن است بگویند عمده کارهای او - بر این موضوع تمرکز دارند ، از گنجینه سیرا مادره تا موبی دیک. گاهی اوقات ممکن است به نظر برسد که یک مرد هم کرم جاه طلبانه و قول وعده دارد و هم احتمال شکست کامل در یک بند را دارد. او در این امر سرآمد است ، نه به این دلیل که مجبور است بلکه باید این داستانها را از مردها اینگونه بیان کند - قهرمانان او داستانهای مردانه مردانه ای مانند ملویل ، کیپلینگ ، همینگوی و همت بودند ، اما همچنین می توان جرقه انتقاد را درک کرد ، از سال کردن اینکه چه چیزی باعث می شود چنین مردانی به همان شکل قبلی خود درآیند. مردی که پادشاه می شود نیز از این قاعده مستثنی نیست و ممکن است اوج چنین داستانی باشد ، جایی که می بینیم دو مرد ، سربازانی که قبلاً شکست خورده بودند ، خود را به عنوان حاکمان یک کشور هیچ چیز درست در افغانستان در قرن نوزدهم - یکی از آنها با شانس (یا سرنوشت) به یک خدا تبدیل می شوند - و اینکه چگونه آنها را سرانجام خراب می کند.
این که آیا فیلم هاستون ، از طریق داستان کیپلینگ ، به عنوان یک داستان هشدار دهنده یا هجو شیطانی (یا شاید هر دو) در نظر گرفته شده باشد ، باز هم داستان سرایی ، بازیگری ، کارگردانی و ترکیب موسیقی و غیره فوق العاده است. در مردی که میخواست سلطان باشد ، دو سرباز سابق ارتش سلطنتی انگلیس در هند حضور دارند ، دانیل دراووت (شان کانری) و پیچی کارنهان (مایکل کین). هر دوی آنها اگر کمی مشکوک به خود رودیارد کیپلینگ ، صرفاً یک روزنامه نگار در آن زمان (اتفاقاً کریستوفر پلامر) ، تحت تأثیر قرار گیرند ، می گویند که آنها تقریباً بدون هیچ مکان واقعی برای کار یا کارهایی که باید به عنوان سربازان رسوا انجام دهند (بسیاری از جنایات از قبیل سرقت و سیاه نمایی) ، برنامه ای دارند: رفتن به کافیرستان ، کشوری که تعداد کمی از آن می دانند و از زمان اسکندر بزرگ ، هیچ نوع حاکم واقعی در آن ساکن نشده است. به طور خلاصه ، مکانی عالی برای حکومت و مسئولیت مهارت های آنها به عنوان سرباز.
پس از شجاعت زمین ، در برخی صحنه های کوتاه اما موثر نشان می دهد که چه تعداد از دو نفره Draven و Peachy در مبارزه با آب و هوا هستند و چند سرگردان ولگرد ، آنها به کشوری می رسند که درهم و برهم است ، و برخی از افراد محلی را آموزش می دهند تا بر خلاف قوانین خود بجنگند (شخصی که به نوعی حاکم است ، به نوعی چیزهای حاکم می خواهد "وحشتناک" از او پیروی کند) نام ، نه "عالی" همانطور که بود). اما به نوعی دراون برجسته می شود - ابتدا وقتی تیر به او اصابت می کند و به او صدمه ای وارد نمی کند و خون نمی کشد (چون بله ، به بخشی از سپر او برخورد کرده است) ، زیرا این نشان می دهد که او به طور خودکار پادشاه است. بعد ، وقتی کاهن اعظم او را صدا می کند ، اتفاقاً یک نماد Free-Mason در گردنش است ، که باعث می شود کشیش اعظم او را خدا اعلام کند (زیرا ، این همان تصویری است که روی لوح یا چیز دیگری وجود دارد) . با تمام ثروتهای موجود دراون ، طی مدت زمان کوتاهی - یعنی او واقعاً شروع به دوست داشتن ایده این چیز خدا می کند ، زمانی که پیش از این با همکار با پیچی ، یک کارآفرین سخت و باهوش و باهوش بود. حدس می زنم بدون روده ، بدون شکوه.
این نوعی داستان است که جالب خوانده می شود و سوالاتی در مورد استعمار و عبادت به طور کلی ایجاد می کند. روی صفحه ، وقتی توسط کارگردانی تحویل داده می شود که به پشت کوه ها و انبوهی از کوه های خاورمیانه اجازه می دهد ، و بازی با شکوه کانری (من می توانم در اینجا در یک حرفه بالا بگویم) و کین (که هیچ کس سستی ندارد) مطمئناً وقتی او بفهمد که دراون چقدر دیوانه شده است) ، چیزی برای دیدن می شود. گفتگو یک چیز است که به خصوص هوشمندانه و هوشمندانه ظاهر می شود. این فیلمنامه می تواند به راحتی در یک نوع داستان هذیان گنده یا مضحک swashbuckler قرار گیرد ، یا حتی چیزی که تحسین آنچه آنها انجام می دهند. اما فیلمنامه هاستون و هم نویسنده اش حرفهای هوشمندانه ای برای گفتن به این شخصیت ها می زند ، چیزهایی که مردم مانند این افسران انگلیسی با کارت خرده پا دوست دارند ، و همچنین مرد میانجی که برای آنها ترجمه می کند ، در این شرایط سینمایی بعید می گویند. مانند سایر فیلم های هاستون ، "Falcon" و "Sierra Madre" ، بسیار قابل نقل است.
مضامین بسیار قدرتمندی هستند ، مبهوت و مبهم نیستند ، به حدی که باورنکردنی شوند. هاستون و کیپلینگ از تاریخ توانایی انسان برای غلبه بر موانع ، کوهپیمایی یا آموزش یک ارتش کوچک و یا شیفته شدن در مسئولیت یک خدا ، نتیجه آنچه ماجرا و جاه طلبی برای مردم به همراه دارد ، استفاده می کنند. به عنوان مثال ، مهم است که به دراون گفته شود که چگونه الکساندر کبیر هنگام حكومت همسر خود را از این منطقه انتخاب كرد ، و بنابراین او تصمیم می گیرد كه برای حاكمان آینده باید یك زن بگیرد و پسری به دنیا بیاورد ، حتی اگر گفته می شود زنان از بودن ترس دارند انتخاب شده اند تا همسر خدایی شوند زیرا آنها در شعله های آتش خواهند سوخت. مواردی از این قبیل ، یا اینکه چقدر ساده یک گروه کوچک از راهبان می توانند یک جنگ کامل را متوقف کنند ، در حالی که همه در حال تعظیم هستند. این نکته قابل توجه است که چگونه تفسیر در فیلم The Man Who Would Be King زیرکانه است ، در حالی که در عین حال از عمل و قدرت اجراها کم نمی کند.
مردی که سلطان می شود ، زیبا و خشن است ، با زیبایی زیبا و امتیاز آور موریس جار (اگر نه به اندازه نمادین اما به همان اندازه لورنس عربستان برای او خارق العاده باشد) ، و به خاطر قدرت ستاره ای اش و اینکه داستانش واقعاً درباره چیزی است به یاد ماندنی است. این همچنین یک داستان کاملاً بریتانیایی است ، از بچه هایی که وقتی حوصله شان سر می رود یا نزدیک به مرگ هستند ترانه های سنتی را می خوانند) و وقتی می توانند شوخی می کنند و بسیار دوست داشتنی هستند برای اینکه چطور فقط برای شکستن کار می کنند. این یک چیز دیگر است: این بچه ها هرگز آنقدر نفرت انگیز نیستند که بتوانند از آنها متنفر شوند و حتی "برنامه" آنها به خاطر همه چیزهایی که برای رسیدن به کافیرستان می گذرانند ، یک نوع دوست داشتنی است. یک دلیل وجود دارد که در پایان کیپلینگ به جای اینکه به اسلحه خود برسد ، دهان خود را می ایستد. علی رغم همه چیز ، این افراد واقعاً ، به طرز دردناکی انسانی هستند.
دانلود فیلم The Man Who Would Be King 1975 (مردی که میخواست سلطان باشد) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"من فکر می کنم این یکی از بزرگترین داستانهای ماجراجویی است که تاکنون نوشته شده است!" - جان هاستون (در مورد داستان کوتاه رودیارد کیپلینگ ، "مردی که پادشاه می شود")
یک قصه بلند باشکوه از کارگردان جان هاستون ، "مردی که پادشاه می شود" با بازی مایکل کین و شان کانری به عنوان پیچی و دنی ، یک جفت گروهبان ارتش سابق انگلیس. پیشی و دنی با درک اینکه امپریالیسم قرن نوزدهم به نفع پیاده های فرومایه ای که سیاست ها و دستورات امپراتوری را اعمال می کنند ، ساخته نشده است ، تصمیم می گیرند "امپریالیست های خصوصی" شوند. آنها تصمیم می گیرند برای منافع شخصی خود قلمرو را فتح کنند.
هاستون فیلمهای زیادی درباره ماجراجویان ناهموار و خبیثهای مهربان ساخت. هر چند تعداد کمی از موج شکن های او به اندازه پیچی و دنی سرگرم کننده است که به طور معمول جان هاستون به دنبال شهرت ، ثروت و ماجراهای سرزمین های عجیب و غریب دور هستند. آنها با پوزخند می گویند: "ما مردهای کمی نیستیم ، و هیچ چیز از آن نمی ترسیم!"
به طور مناسب ، ساختار فیلم هاستون به صورت "یک داستان درون یک داستان" ساخته شده است ، قهرمانان ما داستانی را برای ردیارد کیپلینگ (کریستوفر پلامر) ، نویسنده افسانه ای که مردی که میخواست سلطان باشد بر اساس رمان ساخته شده ، بازگو می کنند. این روش به هاستون اجازه می دهد لحنی بسیار مسخره را اتخاذ کند: ما همیشه می دانیم که "مردی که پادشاه می شود" یک داستان بسیار بلند است ، که توسط راوی (مایکل کین) و مردی که در turn روایت راوی را برای ما روایت می کند (رودیارد کیپلینگ / جان هاستون).
مردی که میخواست سلطان باشد مانند یک ماجراجویی مضحک و زیبا جلوه می کند ، قهرمانان ما از کوه ها ، افغانستان و به کشور بیابانی کافیرستان سفر می کنند. سفر آنها کاملاً دلهره آور است ("هیچ کس قبلاً این کار را نکرده است!" کیپلینگ در فیلم The Man Who Would Be King غر می زند) ، اما این فقط آغاز کار است.
هنگامی که در کافیرستان ، دنی و پیچی ارتش محلی را شکست می دهند ، یک قلعه را تسخیر می کنند ، یک شبه نظامی ایجاد کنید و برای فتح سرزمین بیشتر اقدام کنید. در پایان فیلم ، دونفره ما یک صومعه کامل دارد و معتقد است که دنی خدای باستانی است و از داشتن ثروت ، زنان و تجملات شایسته است.
البته ، مانند "گنجینه سیرا مادره" هاستون ، اوقات خوب سرانجام خراب می شوند. اگر نیمه اول "کینگ" رفاقت ، شوخ طبعی و ضرب و شتم خنده دار را ارائه می دهد ، نیمه دوم آن جنون ، خودمانی و سرانجام شکست را به همراه دارد. بومیان کافیرستان فهمیدند که سرکش های ما یک هنرمند همکار هستند و بی درنگ لگن های خود را از افغانستان بیرون می کنند. اما این شکست نیز با خوشرویی توسط دو شرور ما صورت گرفته است. آنها واقعاً یک گروه عفونی هستند.
همه ماجراجویان به یک ضربه جانبی احتیاج دارند و بنابراین هاستون یک سرباز سابق بورکه ای به نام بیلی فیش (سعید جافری) را فراهم می کند ، پسر بامزه ای که به عنوان مفسر و دوست سرکش های ما ماهی لهجه ای مضحک بیرون می کشد - ادغام انگلیسی و هندی - و دائماً مجموعه ای از لاینرهای احمقانه را بیرون می کشد.
اما همه چیز سرگرم کننده و بازی نیست. اگرچه می توان از مردی که میخواست سلطان باشد به عنوان یک ماجراجویی پرشور لذت برد ، اما به همان اندازه می توان به عنوان داستانی درباره مبارزه دو مرد با کنوانسیون ، ناسا ها و طبیعت ، به عنوان اظهارنظر درباره استعمار ، به عنوان مثالی روانشناختی در مورد طمع و جاه طلبی و به عنوان مطالعه دین و مذهب نقشی که در فرهنگ های خاص ایفا می کند (همچنین همان ایمانی که قهرمانان را قادر به حرکت در کوه می کند ، می تواند به سرعت و به آسانی به توهم خود منجر شود).
مانند بسیاری از کارهای کیپلینگ ، فیلم نیز انتقاد از امپریالیسم سفید. بالاخره این امپراتوری ای بود که در سراسر کره زمین کشیده شده و به طور مستقیم و غیرمستقیم مسئول میلیاردها مرگ است. در دست هاستون ، دنی و پیچی به استعاره ای از استکبار امپراتوری تبدیل می شوند ، قلمرو فاحش را تسخیر می کنند ، خود را به عنوان ناجی / خدا معرفی می کنند ، سو customsتفاهم در مورد آداب و رسوم ، رفتار نژادپرستانه و قرار دادن یک قبیله در مقابل قبیله دیگر ، همه در تلاش برای از بین بردن ثروت بیشتر و کنترل بعلاوه ، این واقعیت که قهرمانان ما در معرض کلاهبرداری قرار گرفته و از کافیرستان بدرقه می شوند ، کاملاً شبیه انقلاب های مختلفی است که طی دهه ای که داستان کیپلینگ (اواخر دهه 1880) در سراسر امپراطوری انگلیس نوشت. به عنوان مثال - امپراتوری آمد ، دید ، فتح کرد ، و سپس به طور شایسته ای از شهر بیرون رانده شد.
آنچه قابل توجه است ، این است که "مردی که سلطان خواهد شد" چقدر پیشرفته در مقایسه با سایر فیلم های مشابه از دوران باید بخاطر داشت ، دهه 1950-70 مملو از فیلمهایی بود که سعی در اصلاح دوران عصر امپراتوری داشتند و سعی در شستن سفید و تجلیل از امپریالیسم انگلیس داشتند ("خارطوم" ، "زولو" ، "پادشاه تفنگهای خیبر" ، " همسر کاشتگر "،" سافاری "،" مرز شمال غربی "،" شرق سودان "و غیره). در مقابله با مردی که میخواست سلطان باشد ها کارگردانان "جدی" مانند دیوید لین ، ساتیاجیت ری و کرایه مستقیم مانند "گاندی" و "اسلحه در باتاسی" بودند. هرچند ، هوستون با پرش از لك لك امپریالیستی دهه های 1930 تا 50 ، ماجراجویی ضد امپریالیستی كرده است. او این کار را عمدتاً به خاطر عملکرد مایکل کین و فیلم نامه ای کاملاً زبون گونه تحریک می کند.
8.9 / 10 - یکی از بزرگترین فیلم های هاستون. به "سوختن" پونتكوروو ، "خشم خدا" هرتزوگ ، "خداحافظ عمو تام" ، "گذر به هند" ، "كت تمام فلزي" و "آمريكاي ساكت" مراجعه كنيد. ارزش دو دیدگاه را دارد.
دانلود فیلم The Man Who Would Be King 1975 (مردی که میخواست سلطان باشد) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
این حماسه یکی از معدود کلاس های دوره گذشته است که همه چیز را به جز ناپدید شدن در دوره موج جدید هالیوود دهه 1970 داشت. کسی که ممکن است سگ برتر باشد، وظیفه حیوان خانگی جان هیوستون، نویسنده مقالهنویس، با صراحت کار میکند، زیرا دوره توسعه طولانیای داشته است و آنطور که انتظار میرود تحت هدایت حکیمانه هیوستون اتفاق میافتد. این یک حماسه تجربه به سبک دوران گذشته فیلمسازی است، با این حال دارای پوشش جریانی کافی برای دگرگونی آن است تا آن را از یک نابهنگام جلوه دهد.
یکی از مزایای عظیم ارائه آن در طول دهه 70 و نه ده سال قبل، انتخاب بازیگران مناسب است. در ابتدا قرار بود هامفری بوگارت و کلارک پیک سرنخ ها باشند. زمانی دیگر پل نیومن و رابرت ردفورد جای گرفتند. در حالی که این انبوهی از تصمیمها سرگرمیهای خارقالعادهای بودند و احتمالاً تماشای آن لذتبخش بود، من نمیتوانم زوجی مناسبتر از مایکل کین و شان کانری را تصور کنم. کین به طور خاص قادر است صدای داستانی منحصربهفرد رودیارد کیپلینگ را به صورت نیمهایدلیک و نیمهمکالمهای بسازد، در واقع، به سادگی - برازنده و معمولی، و بسیار عادی، در حالی که بدون شک میتوانست عجیب به نظر برسد. کین نیز اصالت یک راوی شایسته را دارد، بنابراین یک داستان نویس بهینه می سازد. کانری تماسهای کمدی را کاملاً در تضاد با شخصیت استاندارد صفحه نمایش خود نشان میدهد، برای دقایق خاصی مانند بیان ظاهری که کریستوفر پلامر از دیدن او که از دهانش کف میکند خودداری میکند. با این حال، بعداً کانری حضور و مغناطیسی را نشان داد که او را به جیمز باند ساخت. سعید جافری بهطور بینقصی بهعنوان رفیق غورکای آنها به او داده میشود، و باز هم او یک سرگرمکننده است که در دهه 1950 شبیه او را نداشتیم. جافری کارتون واقعاً دلپذیر و شرورانهای میسازد، و چند نمایش کمیک عالی و شاد را نشان میدهد.
هوستون خود رئیسی با سابقه طولانی بود، او اولین بار در سال 1941 در راس کار قرار گرفت و فیلمنامه مینوشت. تا اواسط دهه 30 به هر حال، او ثابت کرده بود که بینهایت انعطافپذیر بوده و پیوسته آماده است تا با زمانه جدید بماند. «کسی که ممکن است سگ برتر باشد» شامل چند ژست برای استراتژیهای سختگیرانهای مانند زوم و دوربین دستی میشود، اما اینها به طور منطقی استفاده میشوند و نه با چشم پوشی از تعداد زیادی نوپای جوان که دوربین میگرفتند و خود را رئیس میخواندند. نزدیک به این زمان هیوستون در واقع استعداد منحصربهفرد خود را بیعیب و نقص است، نه مانند بخشی از روسای معتبر اطراف که شروع به لغزش کرده بودند. یکی از بهترین منابع هوستون توانایی او برای به هم زدن سرگرمیهای مختلف در لبه با استفاده از عمق بود (بخش عظیمی از صحنه نشاندهنده کنتراک در یک برداشت به پایان میرسد)، به دور از نیاز به تغییر این سو و آن سو بین شخصیتهای عکس، و تأثیر بیشتری بر برشهای مفیدتر یا سبکتر میدهد، به عنوان مثال، مکمل چشمنواز زنجیر ساعت ماسونی کیپلینگ یا مونتاژ قوی کوهها.
بخش دیگری از The One Who may Be Ruler مربوط به این محصول دهه 70 است که تصورش از تغییر محیط سیاسی است. منحصراً در این مرحله بود که بازی کردن افراد آسیایی توسط هنرمندان آسیایی به استاندارد تبدیل شد، بهعنوان مخالفت با نسخههای تکراری کمتر خوش شانسی که در دهه 50 ارائه میشد، احتمالاً میتوانستیم دریافت کنیم. همچنین به یاد داشته باشید که اساساً هر فیلم در طول دهه 70 یک نوع طرح سیاسی داشت و هیوستون چپگرا در اینجا باعث می شود که متوجه ترجمه ضد استعماری داستان شوید، به عنوان مثال در مونتاژ مرکز تجاری که قبل از تیتراژ اولیه است. کوچکترین ربطی به طرح داستان ندارد، بلکه به نظر می رسد قصد دارد بر قدرت و قدرت فرهنگ در شبه قاره تأکید کند. این چیزها به ثروت تصویر می افزایند، بدون اینکه یک بار به اندازه کافی تسلط داشته باشند تا ریشه های جسور بی عیب آن را از بین ببرند.
دانلود فیلم The Man Who Would Be King 1975 (مردی که میخواست سلطان باشد) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
با توجه به داستانی از رودیارد کیپلینگ، این یکی از آن فیلمهایی است که من عموماً نیاز به دیدن آن داشتم، اما تا به حال نفهمیدم چگونه آن را ببینم. نیروهای الهی زمان به طور پیوسته علیه من با این یکی بودند من معمولاً وقتی بخشی از راه بود برمیگرداندم، یا چیزی متفاوت را میتوانستم در طرف مقابل ببینم، اما سرانجام آن را ذخیره کردم و برچسب زدم. امروز! فیلمی با وسعت باورنکردنی با انبوهی از فعالیت و تجربه، شما را تا انتها در حدس و گمان نگه می دارد. من از آن لذت بردم، با چند رزرو، اما بعد از این خلاصه کوتاه، مقدار بیشتری از آن.
در اواخر یک شب، یک چهره در سایه از خبرنگار، رودیارد کیپلینگ، در دفترش در هند بازدید می کند. مهمان شیرین کارنهان است و او آنجاست تا داستانی را برای کیپلینگ تعریف کند. او به کیپلینگ یادآوری میکند که آنها اخیراً مدتی قبل با یکدیگر ملاقات کرده بودند، زمانی که او توافقی را بین سویت و شریک زندگیاش و همراهش، دانیل دراووت، دید. این دو مرد، کمدینهای یقینی معاصر، اخیراً ارتش را در هند ترک کرده بودند و تصمیم گرفته بودند به دنبال ثروت خود در مکان نیمه سری که به کافرستان معروف است، بروند. در این توافقنامه بیان شد که آنها علاوه بر چیزهای دیگر، مشروبات الکلی و افراد را برای مدت ماجراجویی خود قسم میدهند. آنها به راه افتادند و پس از یک سفر غیرقابل تحمل بالاخره ظاهر شدند. پس از ترساندن چند نفر از مردم محلی با تفنگ های خود، با دیدن یک غورخایی که در یکی از شهرها زندگی می کند، شوکه می شوند. او غلبه کننده اصلی یک لشکرکشی زمینی مدت ها قبل بود. این مرد که با نام «بیلی فیش» شناخته میشود، بهعنوان میانجی این جفت میرود. بنابراین آنها صعود خود را برای کنترل با متقاعد کردن رئیس شهر شروع می کنند تا به آنها اجازه دهد مردان خود را آماده کنند تا بتوانند بر هر یک از دشمنان او غلبه کنند. همه چیز در همین راستا پیش می رود تا اینکه دانیل با پیچ و مهره ای برخورد می کند که او را در دعوا نمی کشد. این خبر به شهر مقدس منطقه باز می گردد و این جفت نامیده می شود. من دیگر چیزی نمی گویم زیرا اتفاق بعدی برای کل طرح حیاتی است و من نیازی ندارم که پلیس اسپویلر ارتشی را جمع کند و مرا تعقیب کند. با این حال از هیچ ظاهری از جان هیوستون چیزی کمتر از این انتظار ندارید. نمایشگاههای خارقالعادهای در سراسر جهان، بهویژه از شان کانری در نقش دانیل دراووت و مایکل کین در نقش شیرین کارنهان، به نظر میرسید که به خوبی یکدیگر را آتش زدند. این مایه شرمساری است که آنها با هم فیلم های بیشتری با این مدرک نساختند. کریستوفر پلامر در نقش رودیارد کیپلینگ و سعید جافری در نقش بیلی فیش نیز شایسته توجه بودند.
گفتمان خارقالعادهای در مردی که میخواست سلطان باشد وجود دارد و با اطمینان باورنکردنی توسط هر دو سرگرم کننده رانندگی منتقل میشود. آنها باید مردم عادی باشند. مقامات غیرمجاز نیروهای مسلح اعلیحضرت و این دقیقاً همان چیزی است که آنها صحبت می کنند. به خصوص یک فیلم تجربه قدیمی، واقعاً در آن جبهه دنبال می شود. من اشاره کردم که مشکلی با آن وجود دارد، و آن این است که بسیار طولانی است، بدون شک می توانید سی دقیقه از زمان پخش را در تمام مدت از دست بدهید و فیلم اساساً یکسان باشد، در حالی که احتمالاً بدتر (در کتاب من). اگر به خاطر این نبود، مطمئناً امتیاز بیشتری به آن میزدم، با این حال، همه چیز برابر است، مردی که میخواست سلطان باشد فوقالعادهای است و با تایید من همراه است توصیه شده. امتیاز IMDb: 8.0/10 (با توجه به 20799 رای در ساعت رفتن به مطبوعات).
امتیاز Rotten Tomatoes: 96/100 (در پرتو 23 نظرسنجی شمارش شده در ساعت رفتن به مطبوعات).
دانلود فیلم The Man Who Would Be King 1975 (مردی که میخواست سلطان باشد) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
رئیس شگفتانگیز جان هیوستون میخواست سگی که میتواند برترین سگ باشد را برای مدتی طولانی قبل از اینکه شان کانری و مایکل کین آن را جوانسازی کنند، بسازد، و نتیجه فیلم فوقالعادهای است که علیرغم کیفیتش، اغلب در حین بررسی نادیده گرفته میشود. حرفه این دو منجر می شود. کین و کانری نقش شیرین کارنهان و دانیل دراووت را بازی میکنند، دو افسر تیزبین که زمانی که قلمرو انگلیسی جهان را مدیریت میکرد، ارتش را ترک میکرد. در پرتو داستان رودیارد کیپلینگ، کریستوفر پلامر نقش خالقی را بازی میکند که برای اولین بار این دو مرد را تجربه میکند، زمانی که تصمیم میگیرند خود را به عنوان رهبران کافرستان اجدادی معرفی کنند و تمایز و ثروت را در مسیر غارت کنند. پلامر فقط یک فویل برای زوج کانونی است، و به قدری از آن استفاده میشود، فقط در ابتدا و انتهای فیلم ظاهر میشود. احتمالاً به خاطر سبیل های ترسناک Graeme Souness او. یاتاقان باشکوه هیستون بهترین ها را یک بار دیگر از دست کانری و کین رها می کند، و به عنوان یک نمایش دوگانه، آنها در هر صحنه، عملاً به شیوه ای خیرخواهانه و روشن بینانه، می درخشند و به یکدیگر شلیک می کنند. مطمئناً، این صحنه های اولیه کین است، جایی که او خطوط آتش سریع را در وسیع ترین کاکنی خود منتقل می کند، که عملکرد قابل تحسینی دارد، و همانطور که قبلا اشاره شد، من اغلب فکر می کنم این یکی از بهترین کارهای کین است که به طرز شرم آور نادیده گرفته می شود. افراد واقعاً گاهی به مردی که میخواست سلطان باشد اشاره می کنند، اما به نظر می رسد که به طور مداوم به کین، کانری و هیوستون اشاره می کنند. بیطرفانه به آن نگاه کنید، و طبق دیدگاه کین خواهید دید که او به طور کامل این بخش را میخکوب میکند و شاید همراهی خارقالعادهای که با کانری در خارج از صفحهنمایش داشته است، یک بار دیگر بهترینها را از ارائهاش در آن رها کند. لحظه تعیین کننده داستان، نقطه ای است که در آن افراد قبیله محلی، کانری را به خاطر یک موجود الهی، نقطه ای که در آن یک پیچ سرگردان به او ضربه می زند، می کوبند، اما او تخلیه نمی کند. حقیقت را بگویم، پیچ در باندولیر او کاشته می شود که مردم محلی آن را درک نمی کنند. زمانی که کانری شروع به نوشیدن عشق کاملی می کند که برای او اتفاق می افتد، تغییر شگفت انگیزی در مسیر ایجاد می شود و تصویر شخصیت او در کنار نتایج ناگوار پاک می شود. با این حال، در این مرحله، رابطه او با کارنهان از همدستانی معادل به یکی از همدستان برتر تبدیل میشود، و در اینجا نیز ظرفیت هیوستون برای انتقال مؤثر این موضوع بین دو مرد ثابت و شگفتانگیز است. علم در میان کانری و کین در بهترین حالت خود با نیومن و ردفورد برابری میکند (نیومن ظاهراً برای این کار نزدیکتر شده بود، اما کار کین را پیشنهاد کرد) و کار منطقهای خیرهکننده در مراکش اساساً فوقالعاده است، بهویژه پسزمینههایی که کانری میرود برای دیدن روحانی محترم نزدیک علاوه بر این، بدیهی است که هیچ ممیزی از این تصویر بدون ارجاع به ظاهر فیلم بی نظیر شکیرا، همسر بزرگ کین به پایان نمی رسد. علیرغم داستان مشروع پشت کار شکیرا، او فقط یک خط برای انتقال دارد (در واقع، تنها یک کلمه - "رکسان")، و برای سابقه، نقش همسر کانری را بازی می کند، که به همین ترتیب به طور گسترده به او اشاره می کند. واضح است) به عنوان یک فاحشه خرد شده او. این یکی از قهرمانان تست نوار است که نشان دهنده چیزهای آینده است.
دانلود فیلم The Man Who Would Be King 1975 (مردی که میخواست سلطان باشد) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
مردی که میخواست سلطان باشد فقط یک لذت است، یک شادی کامل.
جان هیوستون بالا و پایینهای دینامیتی خود را داشت، اما در بهترین حالت او یک دسته کوچک از فیلمهای سینمایی خلق کرد ("شاهین مالت"، " The Fortune of the Sierra Madre، "Wise Blood"، "The Dead" و چند فیلم دیگر) که در بین بهترین فیلم های داستانی ساخته شده قرار دارند. (در واقع مهم است که همه موارد فوق به کتاب ها یا داستان های مختصر بستگی داشت؛ به ندرت هیچ کدام در رابطه با ساختن تفسیری از نوشتن به فیلم با تخصص هیوستون غالب بود.)
دو تصویر بزرگ از نابودی توسعه طلبی «قلب تاریکی» نوشته جوزف کنراد و «مردی که ممکن است پادشاه باشد» اثر رودیارد کیپلینگ هستند. بدیهی است که کیپلینگ از دامنه انگلیسی راست و چپ حمایت می کرد. پس در آن لحظه تعجب میکنم، با این فرض که او کاملاً میدانست که چقدر با داستان پیشگیرانهای که ساخته بود، کار عمیقی انجام داده است. هیوستون زیرمتن را به طور مستقیم دریافت می کند و یک الماس واقعی تولید می کند. هیوستون بدون اینکه دفتر کیپلینگ را با زبان یا احساس تجربه بالا از دست بدهد، هیوستون وحشتناک روان استان را میخکوب می کند و آن را از بین می برد. با فرض اینکه ما با دراووت و کارنهان به بی زحمتی «وحشیانی» که آنها می خواهند رهبری کنند، پوزخند می زنیم، در نهایت به تعجب از عمق چیزی که به آن سر زده ایم، می لرزیم. واقعیت وجود روزانه و اعتقادی است که می تواند آرزوهای مشتاق و ناصادقانه ما را مانند گرد و غبار به باد دهد.
کانری و کین مانند ماهی سرخ شده و سیب زمینی سرخ کرده می گذرند - آنها هرگز به عنوان مردم استثنایی نبوده اند. امتیاز جمعی قدرتمند (همچنین، آنها صداهای ایده آلی برای ریتم های کیپلینگ دارند - می توانید تمام روز به آنها توجه کنید.) ستایش فوق العاده ای از سعید جافری، کریستوفر پلامر، و دوغمی لاربی، که اوتاه مفرح و بدبختشان تا حد زیادی فیلم را می گیرد. موسیقی هر لحظه که می شنوم اشک در چشمانم جاری می شود. فیلم به اندازه کافی غیرممکن است که تجربه ای خارق العاده باشد و آنقدر شگفت انگیز است که بیشتر باشد. با این فیلم، ارائه یک اسپویلر کوچک به طرز غیرقابل تحملی فریبنده است، بنابراین (Skirt THE REST) - -
***************Slight SPOILER AHEAD**** **************
نمیتونم کمکی کنم. از آنجایی که آخرین شات بسیار درخشان است. در واقع توضیح این است که من مردی که میخواست سلطان باشد را بارها تماشا کردهام و هر بار در شگفت بودم:
قصه همانطور که قصهها باید، با اخلاقی و به همین سادگی، به پایان میرسد. ، آخرین شات متقاعد کننده شکسپیر بی عیب و نقص تکرار می کند:
"...زیرا درون تاج خالی که پناهگاه های انسانی حاکم را تنظیم می کند، مدام از دربارش می گذرد، و شوخی آنجا می نشیند و به حالت او می خندد و لبخند می زند. در مراسمش، به او اجازه میدهد یک نفس، صحنهای کوچک، سلطنت کند، ترسیده باشد و با نگاه بکشد، او را با خود و غرور بیهوده آمیخته، گویی این پارچهای که دیوارهای زندگی ما فلزی است محکم است. در نتیجه، در آخر می آید، و با لمس یک سنجاق، دیوار قصر را سوراخ می کند، و خداحافظ پادشاه.
دانلود فیلم The Man Who Would Be King 1975 (مردی که میخواست سلطان باشد) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من در ابتدا احساس کردم که این فیلمی درباره عیسی است، اما معلوم شد که مردی که میخواست سلطان باشد به رمانی از رودیارد کیپلینگ بستگی دارد که قابل مقایسه است. کیپلینگ به عنوان نویسنده داستان بیابان (که من مطالعه نکرده ام) قابل توجه است، با این حال او چندین کتاب مختلف نوشت که این یکی از آنهاست. کیپلینگ دوران کودکی خود را در هندوستان، جایی که اکثر کتابهای او در آنجا است، تجربه کرد و در آنجا به عنوان ستوننویس کار کرد. کیپلینگ در آغاز و پایان مردی که میخواست سلطان باشد ظاهر میشود، که اصالتی را به داستان منتقل میکند.
داستان درباره دو گروهبان نیروی مسلح انگلیسی است که تصمیم میگیرند از هندوکش عبور کرده و بر افغانستان غلبه کنند. آنها در شروع کار با کیپلینگ دور هم جمع می شوند و ارتباط آنها با او آنها را بسیار حیله گر و شیطون نشان می دهد. این حیله گری چیزی است که آنها کنترل کوه های افغانستان را به دست می گیرند، به هر حال، یک تن کارما نیز لازم است. بلافاصله آنها در هندوکش توسط یک سرسره سیل آسا نجات می یابند که به آنها قدرت می دهد تا سفر خود را ادامه دهند. زمانی که آنها در شهر اصلی حاضر می شوند، با یک دستیار هندی که می تواند به عنوان مترجم برود دور هم جمع می شوند و وقتی آنها را به شهر بهشتی می برند، وزیر تصویری را روی یکی از آنها می یابد که با یک تصویر مقایسه می شود. بر روی یکی از سنگ های آنها بریده است.
اما این که مردی که میخواست سلطان باشد برای آن دو به طور جدی پایان خواهد یافت، کاملاً مطمئن است. زمانی که یکی از آنها ضربه پیچ را تحمل می کند (مشخصاً چون به کراوات چرم گاوی برخورد می کند) آنها می پذیرند که او یک موجود الهی است و او را بسیار دوست دارند. هرچه باشد، یک ترفند وجود دارد. به سرعت معلوم می شود که در حالی که او یک موجود الهی است (فرزند سکوندا، نام اسکندر غیرقابل مقایسه، که تضمین می کند که فرزندش دوباره آنها را اداره خواهد کرد) نقاط قطعی برای قدرت او و برادری وجود دارد. این را درک کنید وقتی او به این نتیجه میرسد که باید با یکی از مردم محلی (بانوی جوانی به نام روکسان، پس از شعله قدیمی اسکندر) ازدواج کند، همه چیز آشکار میشود. صرف نظر از نحوه صحبت کردنش، او همگی برای متقاعد کردن مردم محلی که حقش است ازدواج کند، ناتوان است، و وقتی روکسان او را می شکند، بدیهی است که او موجودی الهی نیست و به این شکل اعدام می شود. دستیار او می فهمد که چگونه فرار کند، و این راهی است که داستان به کیپلینگ بازمی گردد.
من حدس می زنم این داستان بدبختی مردمی است که به دنبال نفوذ و ردیابی هستند. توسط آن احاطه شده اند. از نظر ما غربیها، لرد یک انسان است (و زمانی که کتاب در اواخر سال نوزدهم نوشته شد، چنین بود)، اما برای مردم محلی، او موجودی الهی بود. هیچ خدای بازیچه ای وجود ندارد، به ویژه در جوامع غیر اروپایی. رئیس کوک زمانی که به تاهیتی بازگشت تا توسط افرادی که در ابتدا او را ستایش می کردند کشته شود، سخت ترین راه ممکن را پیدا کرد. در اینجا زمانی مشابه اتفاق افتاد که او به این نتیجه رسید که رسم و تلاش بومیان را برای ازدواج بر هم خواهد زد. قرار نبود نتیجه ای حاصل شود، و هیچ معیاری برای نحوه صحبت کردن آن را تغییر نخواهد داد. همانطور که کتاب مقدس می گوید، "چه سودی برای انسان دارد که تمام جهان را فقط برای از دست دادن روح خود به دست آورد".
دانلود فیلم The Man Who Would Be King 1975 (مردی که میخواست سلطان باشد) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
مردی که میخواست سلطان باشد به طور نادرست بر اساس داستان کوتاه کیپلینگ با عنوانی مشابه ساخته شده است، اما برای یک بار هم که شده این تحول یک پیشرفت بزرگ است. در داستان کوتاه، پیشرفت افراد به طور قابل توجهی کمتر است، و شخصیت دانیل مجاز به حکومت است. در این فیلم، دو شخصیت اصلی بهطور واقعی نمایش داده میشوند.
نتیجه یکی از داستانهای تجربه خارقالعاده و به طور همزمان یک بدبختی شکسپیر است. از این نظر، میتوان آن را به خوبی با دیگر نمایشدهنده هیوستون در تضاد قرار داد: ثروت سیرا مادره.
با این حال، حتی این ستایش عالی هم به خوبی برای فیلم انجام نمیشود، زیرا من هنوز به دیدگاه، موسیقی، و مهمتر از همه، دو شخصیت اساسی قابل توجه اشاره نکردهام. دنیل و سویت بدکار و روان رنجور هستند، با این حال، به طور کلی، احساس نکردن آنها سخت است: با توجه به این واقعیت که این فقط یک فیلم است، واضح است، اما علاوه بر این در نتیجه اعتماد به نفس مسالمت آمیز و استخوان خنده دار خشک آنها است. ; چون غرورشان را در ناامیدی از دست نمی دهند. و به این دلیل که به ازای هر یک از عیبهای آنها، میتوان تشخیص داد که زندگی جذابی داشتهاند، و آرزو میکند داستانهایشان را بشنود.
گاهی اوقات دانیل و سویت با مردم محلی رفتار زیبایی میکنند. متأسفانه، اما فقط در یک رویداد احساس کردم که آنها برخلاف یک مرد سفیدپوست عمل می کنند. این رویداد، متأسفانه، در نقطه شروع مطلق فیلم، در صحنه قطار است. شما نباید اجازه دهید این صحنه شما را از شخص شیرین دور کند، زیرا دیگر نخواهید دید که او اینگونه رفتار می کند.
چند نظر وجود دارد که می تواند باعث خشم بیش از حد ظریف شود، برای مثال "(ما) موجودات الهی نیستیم، بلکه بریتانیایی هستیم که بهترین چیز زیر است!" (همانطور که معلوم است، این می توانست توسط سیسیل رودز پیش برود.) با این حال این نظر را باید در شرایط خاص آن یافت. مسلم است که دانیل و سویت به خود اعتماد دارند که موجودات نزدیک الهی هستند، نه به این دلیل که انگلیسی هستند، بلکه از آنجایی که دانیل و سویت هستند. آنها بسیار خوشحالند که بریتانیاییهای خویشاوندان خود و کل استان را به سخره میگیرند: مثلاً از جمله: "این ضعف مانند ما بود که این امپراتوری وحشتناک را جمع کرد!" یا "ما به شما نشان خواهیم داد (...) دشمنان خود را مانند مردان اجتماعی سلاخی کنید."
از بحث آنها تا کیپلینگ و رئیس محل، خیلی زود تصویر فردگرایانه و آزادی به دست می آید. مدافع استدلال دانیل و سویت. شاید این بهترین تجسم در بحث آنها زمانی باشد که آنها در ارتفاعات بالا گرفتار می شوند و امیدوارند از فضای باز عبور کنند. آنها به این نتیجه میرسند که آیا زندگیشان تلف شده است یا نه، و به این نتیجه میرسند که حتی برای شروع به گاز گرفتن غبار برنمیگردند، با این فرض که این به معنای رها کردن خاطراتشان باشد. بدون اینکه از چیزی جدا شوم، می توانم بگویم بهترین خاطرات آنها در راه بود.
دانلود فیلم The Man Who Would Be King 1975 (مردی که میخواست سلطان باشد) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
حماسه فوق العاده جذاب با توجه به داستان تجربه پیشگیرانه کیپلینگ در فیلم The Man Who Would Be King اصلی برای همبازی شدن دو ستاره بزرگ بریتانیا در دهه های 60 و 70. به نظر می رسد که این فقر به ثروت تازه یافته تا ماجراجویی لباس، که توسط جان هیوستون، رئیس کهنه کار کهنه کار آن زمان ناسازگار تنظیم و هماهنگ شده است، به اشتباه مکانی با زمان متناوب تولید فیلم تقریباً ده یا بیست سال قبل دارد.
نه اینکه آن را با یک مسابقه طولانی مدت دیوید لین اشتباه بگیرید، فعالیت های زیادی در جزئیات وجود دارد و صرف نظر از این که بوی ناخوشایند برتری استعمار تا حدی دیدگاه اصلی دو افسانه ما را به عنوان سواشباکلرهای بدبخت، نسبت به در پایان، ما با اعتراف شایسته و بدون عزاداری آنها به سرنوشت خود پیروز هستیم، صرف نظر از اینکه آیا این متضمن سقوط مرگبار شخصیت دنی دراووت کانری و کاهش به فقر شخصیت شیرین کارنهان کین است. یک مثال مفید می تواند در مورد غرور قبل از سقوط باشد و قمار مردانی که خود را به عنوان موجودات الهی معرفی می کنند، با این حال فیلم بیشتر در مورد خویشاوندی است که بین کانری و کین دوام می آورد و بیلی فیش "بتمن" آنها را فراموش نمی کند. توسط سعید جافری جوان شده است.
در روزهای قبل، CGI & SFX، هیوستون با فیلمبرداری، به خصوص در محل، نمایش خوبی داشت و همچنین گروه بازیگران عظیم خود را در اطراف دکورهای متقاعدکننده به نمایش گذاشت. من هم با استفاده از کیپلینگ مقالهنویس بهعنوان یک شخص خوب هستم، بدون هیچ سؤالی با طرح کلی داستان و همچنین روبهرو شدن با صحت و کمک به یادآوری نقاط شروع آن، با کریستوفر پلامر یک قیافه متقاعدکننده. کین و کانری معاشرت واقعی خود را با نمایشگاههایی که معمولاً محترمانه برگزار میکنند، منعکس میکنند، با وجود این واقعیت که مثل همیشه تأکید «انگلیسی» شان هرگز به جنوب ادینبورگ نمیرود، نور را احتکار نمیکنند و در تمام طول با شخصیت سازگار میمانند! جایی خواندهام که چند کارشناس قبول دارند که اگر کارشان را عوض میکردند ممکن بود فیلم بسیار بهتر از کار میکرد، اما من این را به هیچ وجه نمیبینم، شخصیت کانری معمولاً روحیهای والا دارد و اشتیاق خداگونه او را برمیانگیزد. در حالی که کین قلب منطقی و شریک است، هر دو به طور مشابهی که باید باشند. من به همین ترتیب ناسازگاری جزئی در همسر جدید کین را در آن مرحله ترجیح دادم (آنها هنوز با هم هستند، حتی در حال حاضر) پیشرفت های کانری را رد کرده و از این رو، به عنوان یک موضوع در واقع تسریع در سقوط انگلیسی ها از روی لطف است.
این سپس، در آن مقطع، فیلمی بود که مدتها انتظار داشتم آن را ببینم و واقعاً خوشحال بودم که ناامیدم نکرد. بدون رابطه جنسی، شرارت اندک، یک داستان تاریخی خوب که بسیار گفته شده است، فقط به روشی که آنها آنها را می ساختند...
دانلود فیلم The Man Who Would Be King 1975 (مردی که میخواست سلطان باشد) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
چه لذتی بود برای کشف این فیلم، چیزی شبیه به مدتها قبل ساخته شد، و فکر میکردم که هر دو ستاره مرد، کانری و کین، هنوز در تجارت هستند، هرچند که مایکل کین عزیز به نظر میرسید که تا حدودی در «جادو شده» لنگی داشته است. " ظرفیت بیشتر برای هر دو. آنها سرگرم کننده های باورنکردنی هستند و ما آنها را روی صفحه نمایش می گذاریم. اما سرگرم کننده بود، این را به این دلیل اجاره کردم که سعید جفری در آن نقش «بیلی فیش» را بازی می کرد. از تماشای سعید در تصاویر Dealer Ivory و چیلر انگلیسی "Killing Kind" و در pyx جدید با برت رینولدز در آمستردام به نام "Snapshots" را تماشا کردم. این افراد با هم چتزپاهای جذابی دارند و در کنار نقشههای مضحک و انگیزههای غمانگیز میدرخشند، و نوع قابل احترامی در مورد معاشرت و وفاداری دارند. آنها با هدایت یک تن کارما، واقعاً درمی یابند که چگونه می توانند ابتکار عمل یک کشور کوچک و اختصاصی را که مهر ماسونی را به عنوان تأیید تقدس کانری تصدیق می کند، در دست بگیرند! این چه شادی کمدی می شود. علاوه بر این، شان، در ابتدا مانند سلیمان در حکمت، به زودی تغییر رنگ میدهد و با دلتنگی پنهان، ازدواج میکند. این باعث می شود یاران قدیمی که قبل از آمدن کانری، استاد کارگردانی بودند. مایکل کین نباید برای عروسی نزدیک می ماند. کین آماده جدایی بود، زیرا نمیتوانست از جایی که کانری به پایین میرود، با استاندارد حاکمیت و فسق شک کند. با این حال، کین نزدیک بود و در حالی که روز بزرگ شروع می شد، و وقتی بانوی ساعت کانری و او درین را دیدند، در واقع، استاد قدیمی بادی از جمعیت استقبال کرد تا به کانری «چه فریاد» بدهد. و آنها متوجه شدند که چگونه این کار را انجام دهند. کین برای بازگشت و سرگرم کردن کیپلینگ همه چیز را پشت سر گذاشت (چه شغل شگفتانگیزی و تا به حال دیده نشده بود که کریزوفر پلامر در اینجا انجام داد - او فوقالعاده بود و من هنرمند را در هیچ ظرفیت/شکل/ساختار آشنا نمیدانستم. با او با نقش های بعدی اش) با کل داستان. این یک داستان منحصر به فرد است. عکاسی لذت بخش بود این باعث می شود ارزش کار جان هیوستون را بیشتر ببینید. برخی از افراد فیلم که شما نمی خواهید آنها را ببینید سن و سال دارند. علاوه بر این، این امر در مورد کین، کانری، هیوستون، پلامر و نه صادق جافری خوب، که شنیدن صداهای صحبت کردنش هیجانانگیز است و در حال حاضر در حدود 76 سالگی به بلوغ کامل رسیده است، صدق میکند. کارهای بزرگی از ظرافت و اهمیت تا زمانی که او برای حفظ گفتمان بیش از حد پیر شود! مردی که میخواست سلطان باشد فوقالعادهای است که جوانان بیشتری میتوانند برگردند و ببینند. این به آنها کمک می کند تا نوع بشر ظریف خود را به یاد بیاورند و به آنها فکری در مورد پیشرفت زمان و کاروان افراد معقول و با استعدادی که زمین ما را اشغال کرده اند، ارائه دهد.
دانلود فیلم The Man Who Would Be King 1975 (مردی که میخواست سلطان باشد) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
شان کانری در برجستهترین اعدام خود در خارج از نقش جیمز باند و بهطور شگفتانگیز، در حین انجام کار برنده اسکار خود در «دستنخوردهها»، در نقش یک مقام انگلیسی که در قسمتی از منطقه شیبدار هند که در آن مرد سفیدپوستی وجود ندارد، هیجانانگیز است. از زمانی است که اسکندر بی نظیر، و شاید بتوان گفت، او می شود. یا از طرفی اینطور فکر می کند. او تصور می کند که او مظهر فاتح شناخته شده یونانی است و برای یک بازه زمانی کوتاه تصمیم می گیرد که افرادی که به نوعی ابتکار عمل نیاز دارند، با این حال، همانطور که دیوانگی کنترل را بر عهده می گیرد، نابودی او در حال ایستاده است. مایکل کین که در تمام این مدت به نزدیکی خود میماند، مایکل کین، کارمند خویشاوند او، دیوانگیاش را تحمل میکند و در نهایت زندگی میکند تا دربارهاش به، در واقع، مقالهنویس مشهور، رودیارد کیپلینگ، که در حضوری کوتاه توسط کریستوفر پلامر بازی میکند، بگوید. />
اگر در هر نقطهای تصویری از فیلمهای واقعی وجود داشته باشد که در بهترین حالت برای نمایش در یک پرده دراماتیک بزرگ در نظر گرفته شده باشد، این است. این یکی از بهترین فیلم های جان هیوستون است و آثار هنری متعددی ساخته است. سعید جافری بهعنوان یک سرخپوست محلی بسیار سرگرمکننده است که بین حاکم پریشان کانری و سایر افراد محلی که تصور میشوند، به شدت سرگرمکننده است و اساساً به او میگوید و حدس میزند که او 100 درصد طرفدار کانری نیست. کانری فیلم را کمی روانی پیش می برد، اما وقتی اشتیاق او برای قدرت بیشتر می شود، دیوانگی اش به جنون می رسد و نمایشگاهش به سادگی همه چیز را به شدت دستگیر می کند. کین دقایق خود را در مرکز توجه قرار می دهد، با این حال وظیفه او باعث می شود که آنها تلاش کنند تا کمی ثبات ذهنی را حفظ کنند تا زمانی که خیره کننده بودن شخصیت خداگونه حدس زده کانری به عنوان ساختگی آشکار شد، به هدف تبدیل نشود.
به نظر می رسد جایی که آنها پیدا می شوند، بالاترین نقطه کوه المپ باشد، غیرمنتظره است، و وقتی کانری تاج را بر سر می گذارد، گویی زئوس در ساختار انسانی است که توسط روح حاکم اسکندر به حرکت در می آید. موسیقی ملودیک موریس ژار، طراحی جذاب عکاسی و خلق و محتوای هوشمندانه از دیگر مزایای این نمونه دهه 70 است که با تناقضات زیادی همراه است، چیزی که هیوستون زمان زیادی را در آن سپری کرد. سال 1975 سال واقعاً ناتوانی در فیلم The Man Who Would Be King آمریکایی بود. تاریخ، بنابراین وقتی فیلمی مانند این ظاهر میشود و تبدیل به یکی از شگفتانگیزترین فیلمهای دهه ۷۰ میشود، بسیار شگفتانگیز است که مردی که میخواست سلطان باشد افتخاری را که شایسته آن است دریافت نکرده است. فیلم، هدینگ و کانری بیتردید از بهترینهایی هستند که در سال 1975 روی میز آوردهاند، و به طور مثبت در 10 طبقهبندی اصلی من در میان بهترینها قرار دارند.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.