دختری نوجوان و معمولی اهل شهر نیویورک به نام کلاری فری ( لیلی کالینز ) پس از اینکه مادرش بطور ناگهانی مفقود می شود، متوجه حقیتی درباره خود می شود و آن اینکه وی در اصل نه یک انسان، بلکه عضو گروه جنگجویان نیمه انسان – فرشته هست که همواره در حال مبارزه با پلیدی ها به منظور دفاع از دنیا هستند. حال کلاری باید به این گروه از فرشته ها ملحق شود و به منطقه ای به نام « دنیای زیرزمینی » برود و با پلیدی ها مبارزه کند و...
کلاری فرای در نوجوان به ظاهر عادی ، واقع در نیویورک سیتی ، کشف می کند که او نواد a یک خط Shadowhunters است ، کادر مخفی جنگجویان جوان نیمه فرشته ای که در یک نبرد باستانی محبوس شده اند تا بتوانند جهان ما را از شیاطین محافظت کنند. پس از ناپدید شدن مادرش ، کلاری باید با گروهی از شکارچیان Shadow ، که او را با یک جایگزین خطرناک نیویورک به نام جهان سایه ، سرشار از شیاطین ، جنگ های جنگی ، خون آشام ها ، گرگ و سایر موجودات کشنده معرفی می کند ، به نیروهای خود بپیوندد
ابزارهای مرگبار شهر استخوان ها، فیلمی اکشن به کارگردانی هارالد زوارت است. یک جوان اهل شهر نیویورک پس ناپدید شدن عضو خانواده اش، متوجه حقیتی درباره خود می شود و آن اینکه وی در اصل نه یک انسان، بلکه عضو گروه جنگجویان نیمه انسان است…
داستان درباره دنیایی فرشتگان و شیاطین روی زمین است. زمانی که مادر کارلی که یک فرشته بود در یک ماموریت کشته می شود فرزندش خصوصیات اورا به ارث می برد و حالا می تواند مانند مادرش یک فرشته باشد ولی...
پس از ناپدید شدن "کلاری فری" او متوجه می شود که وارث راه مبارزانی است که باید از دنیای ما در مقابل شیاطین محافظت کنند.او به گروهی متشکل از همتایان خود پیوسته و وارد راهی خطرناک می شود...
دانلود فیلم The Mortal Instruments: City of Bones 2013 (آلات مرگبار: شهر استخوانها) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من این عکس را با یکی از دوستانم که هرگز کتاب را نخوانده تماشا کردم. از طرف دیگر ، من سالها پیش آن را خواندم ، اما علاقه کافی برای ادامه سریال را نداشتم. با این حال ، من حاضر بودم آن را به عنوان یک فیلم بر اساس شایستگی های خود قضاوت کنم ، نه به عنوان اقتباس از کتاب. با پایان فیلم ، ما ناامید شدیم. عجولانه ، متلاطم ، گامهای ناهموار داشت و هیچ تلاشی برای تعریف جهانی که در آن اتفاق افتاده بود ، انجام نداد. همه شخصیت ها می توانستند مرده باشند و ما هیچ احساسی نخواهیم داشت زیرا آلات مرگبار: شهر استخوانها کمکی به ما نکرد تا از آنها مراقبت کنیم.
- فیلمنامه چنان وحشیانه بود که ما شروع به پیش بینی آنچه شخصیت ها بعد از آن در جذاب ترین صحنه ها می گفتند ، کردیم. 95٪ از اوقات ، حق با ما بود - کلمه به کلمه. وقتی جیس به کلاری گفت ، "من به تو گفتم که هرگز با فرشته ای ملاقات نکرده ام ..." ، من گفتم: "لطفاً ، به عشق خدا ، نگو:" الان دارم ". او انجام داد. ما کمی مردیم.
- توسعه شخصیت صفر بود. کلاری شخصیت نداشت. وقتی می خواستیم او را توصیف کنیم ، نمی توانستیم یک صفت واحد بیاوریم زیرا هیچ چیزی در مورد این دختر نمی دانستیم. (در واقع ، این دروغ است. هنگامی که او فنجان فانی را از جلوی جادوگری که بدیهی است یک دیو بود ، از کارت بیرون آورد و سپس دوباره در مقابل هاج ، دوستم فریاد زد ، "چطور اینقدر احمق هستی؟" کلاری به عنوان قهرمان اصلی معرفی شد حتی اگر به ما دلیلی داده نشود که وی را ریشه یابی کنیم یا به او اهمیت دهیم. ما می دانست زیلچ در باره. او (فراتر از اینکه مستعد رفتارهای لال و بی پروا باشید). این کمک نکرد که لیلی کالینز ، گرچه زیبا است ، اما هیچ کاریزمای روی صفحه ندارد. او فقط یک دختر جذاب و نرم بود. شخصیت های دیگر به همان اندازه رنج می بردند. می توانیم بگوییم که سیمون بی روح بود ، ایزابل لباسهای شلخته و جنگ را دوست داشت ، ولنتاین شیطانی بود ، هاج شیطانی بود ، لوک نوعی دوست خانوادگی بود (چرا ، کی می داند؟) و جیس پیشگام عاشقانه استاندارد با تمایل به خطوط نرم بود و نجات کلاری فراتر از آن ، هیچ چیز.
- کلماتی مانند "کلاو" ، "آکورد" و سایر موارد بدون هیچ توضیحی به درون آنها ریخته شدند.
- از ما انتظار می رفت که اعتقاد داشته باشیم که جام فانی نوعی جام مقدس است حتی اگر فیلم به سختی توضیح داد که عملکرد آن فراتر از چند مورد است اظهاراتی درباره ضرورت آن برای ایجاد بیشتر شکارچیان سایه. بعد از همه کارهای بدون هیچ توضیحی ، دوستم انتظار داشت که قدرت جام در اوج خود را نشان دهد ، و همه چیز را واضح تر کند. البته این اتفاق نیفتاد و او راضی نبود. ما به همان اندازه که به شخصیت ها اهمیت می دادیم ، به جام فانی هم اهمیت می دادیم - که باید گفت ، به هیچ وجه.
- برادران خاموش هرگز توضیح داده نشده است. آنها فقط آدمهای وحشتناکی بودند که در زیر یک قبرستان زندگی می کردند. li>
- اسلحه ها به درستی تعریف نشده بودند. آنها فقط هر کاری که شخصیت ها به آنها نیاز داشتند را در هر زمان انجام می دادند - اعم از خال کوبی رونز ، قتل شیاطین ، یا سوراخ کردن سوراخ های جادویی از طریق قفسه های کتاب. آنها همچنین می توانستند گرزهای هری پاتر باشند. li>
- کلاری به طرز غیرقابل توجیهی آلک را متهم می کند که عاشق جیس است ، حتی اگر هیچ نشانه ای از او ندیدیم حتی همجنسگرا بود
- عاشقانه های کلاری و جیس به زور احساس می شدند. ساختنی وجود نداشت. هیچ وقت به ما نشان ندادند که چرا او را به خود جذب می کند ، یا اینکه چرا او این احساسات را برگردانده است. وقتی سرانجام در باغ بوسه زدند ، خیلی ناخوشایند بود.
- در اقدامی به ظاهر تصادفی ، ولنتاین می خواست که کلاری خونش را از جام و کسی نمی دانست چرا. در این مرحله دوستم گفت: "آیا او عیسی است؟"
- سست شدن پایان می یابد. یک خون آشام سیمون را گاز می گیرد. در هیچ نقطه ای از فیلم کسی زحمت نمی کشد که این موضوع را به او بگوید. کلاری حتی وقتی از موسسه بیرون می رود ، فکر نمی کند که بگوید: "اتفاقاً ، یک خون آشام شما را گاز گرفت." منتظر شدیم تا اثرات گزش آشکار شود - تا بفهمیم او خون آشام است یا نه. اما در پایان ، ما مجبور شدیم به این نتیجه برسیم که در دنیای The Mortal Instruments ، گزش توسط خون آشام ها فقط بینایی شما را بهبود می بخشد.
- گرگ ها فقط برای استفاده به عنوان وسایل اضافی مصرفی در صحنه های جنگ وجود داشتند. li>
- صحبت از صحنه های جنگ ، خیلی ها خیلی طولانی ادامه یافت. می توانست زمان بهتری را برای رشد شخصیت صرف کند تا ما در واقع به این فکر کنیم که کسی در یک درگیری کشته شده است.
- کلاری در ماشین آلات نهایی deus ex makina طرحی را ترسیم می کند که همه شیاطین را منجمد می کند. هیچ کس دیگری هرگز این ران را ندیده است. هیچ کس نمی فهمد که کلاری چگونه می تواند آن را بکشد. مثل این بود که فیلمنامه نویسان فهمیدند که قهرمان آنها بی فایده بوده است و به او احتیاج داشت که کاری قدرتمند انجام دهد تا ثابت کند که چرا او قهرمان اصلی است ، زیرا استعدادهای او تاکنون عمدتاً دیگران را به خطر مرگ می کشاند. li>
- چرا آنها از آتش برای نبرد با شیاطین استفاده می کردند که به نظر می رسید اساساً از آتش ساخته شده اند؟ آیا برای جلوگیری از جاری شدن سیل آب می پاشیم؟ li>
- قرار بود پورتال موجود در دیوار شخصی را به محلی که در آن تمرکز کرده اند برساند یا آنها را نگه دارد در برزخ. چگونه ولنتاین پس از آنکه کلاری را به آن هل داد ، از پورتال برای گرفتن آن استفاده کرد؟ li>
- کلاری در پایان فیلم یک تمیز کردن را ترسیم می کند و جادویی آپارتمانش را مرتب می کند. در آن زمان ، این فقط مسخره شد. آیا رونهایی برای کوتاه کردن ناخن های انگشتان گربه و فعال کردن WIFI نیز وجود دارد؟ li>
من فکر کردم که کل امتیازات Twilight وحشتناک است اما با وجود ترسناک بودن آلات مرگبار: شهر استخوانها ها ، طرح هرگز مشخص نبود حتی به کسانی که دارای ضعف ضریب هوشی هستند. در مورد The Mortal Instruments نمی توانم همین حرف را بزنم.
دانلود فیلم The Mortal Instruments: City of Bones 2013 (آلات مرگبار: شهر استخوانها) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
از زمان موفقیت فیلم هایی مانند هری پاتر و گرگ و میش ، استودیوهای فیلم سازی به دنبال سری بعدی کتاب بزرگسالان جوان برای اقتباس هستند. با پنج کتاب در دسترس و یک کتاب ششم در راه ، The Mortal Instruments آخرین سری است که در یک اقتباس سینمایی غرق می شود ، بیشتر از اینکه یک عاشقانه خارق العاده باشد ، خیالی است.
Clary Fray (لیلی کالینز) ظاهراً نوجوان عادی نیویورکی ، که با مادر مجرد هنری خود ، جوسلین (لنا هدی) زندگی می کند. دوست صمیمی او ، سیمون (ریچارد شیهان) ، زن جوان را دوست دارد ، اما او بیشتر او را به عنوان یک برادر می بیند. کلاری زندگی عادی دارد ، اما شروع به ترسیم نمادی عجیب می کند که منجر به تغییراتی در زندگی او می شود. او شروع به دیدن آن در همه جا می کند ، و خود و سایمون را به یک کلوپ شبانه هدایت می کند که در آن مردم را می بیند ، هیچ کس دیگری نمی تواند. به زودی ، مادر کلاری ربوده می شود و تنها متحد او جیس (جیمی کمپبل بوور) ، یک شکارچی سایه بان ، یک موجود فرشته و نیمه انسان است که شیاطین را شکار می کند. کلاری به دنیای عجیبی از شیاطین ، خون آشام ها ، جادوگران ، جنگهای جنگی و گرگینه ها فرو رفته و مجبور است خاطرات سرکوب شده خود را به عنوان یک شیطان سایه بان شیطانی باز کند. ولنتاین (Jonathan Rhys Meyers) به دنبال جام مورتال گمشده است که می تواند شکارچیان سایه بیشتری ایجاد کند.
برای اینکه مقایسه گرگ و میش از بین برود ، بله یک مثلث عشق وجود دارد و یک دختر نوجوان عاشقانه است با یک موجود خارق العاده اما ، The Mortal Instruments: City of Bones بیشتر از هری پاتر وام می گیرد ، داشتن جهانی در جهان ، موجودات عرفانی بسیاری ، داشتن اصطلاحی برای توصیف انسان ها و تمرکز بر روی یک شخصیت جوان که می تواند قدرتمندتر باشد پس از آنکه متوجه شد و کشف می کند ، گذشته واقعی شخصیت الک (کوین زگرز) روزالی فیلم است که با شخصیت اصلی ما خصومت دارد.
در ادامه مقایسه گرگ و میش ، کلاری وابستگی به شخصیت های دیگر است ، اما این بیشتر به دلیل در واقع او در دنیای عجیبی به سر می برد و Shadowhunters تجربه بیشتری دارند. اما ، کلاری هنوز هم باهوش است ، س questionsالات درست را می پرسد و یک فرد مبتلا است که می خواهد با ماجراجویی گیر کند.
The Mortal Instruments: City of Bones یک ماجراجویی خیالی استاندارد است که ، به عنوان قبلاً ذکر شد ، از هری پاتر بسیار وام می گیرد. این فیلمی است که دارای نکات قابل پیش بینی زیادی است که قبلاً بارها دیده ایم. این فیلمی است که از فرمول قهرمان با هزار چهره پیروی می کند ، اما همچنین باعث می شود ابتدا به دنیای خود و اسطوره ها بپردازید ، جایی که سریال های دیگر هنگام آوردن شما به دنیای آنها بسیار تدریجی تر می شوند.
هارالد زوارت از آژانس کودی بنکس و کاراته بچه (2010) شهرت خود را به عنوان کارگردان به عهده گرفت و او با تلاش قبلی خود فیلم تاریک تری می سازد. زوارت در طول فیلم ، از استفاده از یک کاتاکامب که توسط موجوداتی با دهان دوخته شده و شبیه شکارچی سایه مانند یک کلیسا اداره می شود ، تصاویر گوتیک را به ارمغان می آورد: اما فضای داخلی موسسه بسیار شبیه به هاگوارتز است. لحظات وحشتناکی وجود دارد (حتی برای درجه PG-13) که شامل سگ دیو می شود و اندام های اضافی می توانند رشد کنند. اما با وجود همه اینها ، مرگ به حداقل می رسد.
در حالی که The Mortal Instruments: City of Bones دارای شمایل نگاری جودو-مسیحی با استفاده از اساسنامه ها و نقاشی های فرشته است ، این یک فیلم است که در واقع طرف است گام های مسیحی بودن را می کشد و می گوید همه ادیان معتبر هستند و از هرگونه ذکر خدا یا زندگی پس از مرگ پرهیز می کنند.
بازی در اکثر موارد به اندازه کافی مناسب است ، اگرچه گفتگو قابل پیش بینی است و کمی کلیشه ای است بار. ما می بینیم که کلاری از یک نوجوان عادی به یک شکارچی سایه بان که یک لباس کوتاه ، کت چرمی و چکمه های بلند تا ران دارد تبدیل شده است. در حالی که Campbell Bower یک شوخ طبعی سخت به جیس می آورد و یک جنبه عجیب وجود دارد که همه Shadowhunters با لهجه انگلیسی صحبت می کنند در حالی که گرگینه ها ایرلندی هستند. بازیگرانی مانند هدی و جارد هریس گرانش کمی را برای دادرسی ارائه می دهند اما در واقع بازیگران جوان در جلو و مرکز بازی های گسترده ای دارند.
زوارت هنگام کارگردانی فیلم Karate Kid اعتبار بازیگری خود را نشان داد. اما به نظر می رسد او برای فیلم پیگیری خود قهقرا می کند. سکانس های اکشن در بیشتر موارد کاملاً کدر و معمولی هستند. اما ایزابل از جمیما وست لحظه هایی را با شلاق و واقعاً بد بد به نظر می رسد وقتی شعله کش دارد. جهنم ، به او یک فیلم بدهید.
جلوه های ویژه چیزی نیست که در خانه بنویسید. بد نیست ، اما به دلیل بودجه محدود ، دیجیتال در بعضی مواقع به خصوص گرگینه ها واضح به نظر می رسید. با این حال ، شیاطین نزدیک به پایان فیلم تلاش خنک و درخشانی دارند و ظاهری شبیه به مینیون های کرونوس در خشم تیتان ها دارند.
The Mortal Instruments: City of Bones یک زمان پرمخاطب با منتقدان جریان اصلی ، اما صادقانه بگویم ، این یک ماجراجویی کاملاً فانتزی مفید است که نسبت به مجموعه گرگ و میش بهتر است که با آن مقایسه شده و طرفداران رمان ها را خوشحال خواهد کرد.
لطفا به سایت www مراجعه کنید .entertainmentfuse.com
دانلود فیلم The Mortal Instruments: City of Bones 2013 (آلات مرگبار: شهر استخوانها) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من بعد از خواندن نقدهای متفاوت در مورد آن به سراغ آلات مرگبار: شهر استخوانها رفتم. اگرچه نظرات مختلفی در مورد کتابها و کتابهایی که دوست داشتم وجود داشت. خوب، سه مورد اول. من نخوانده ام، چون احساس کردم باید به همین جا تمام می شد. حرکت به جلو... وقتی فیلمی را می بینم که بر اساس یک کتاب ساخته شده است، سعی نمی کنم آن را زیاد با کتاب مقایسه کنم. آنها دو رسانه متفاوت هستند و چیزی که ممکن است در یک کتاب کار کند، در یک فیلم کار نمی کند. آنچه مهم است این است که فیلم خط داستانی اصلی کتاب، حس و حال کتاب را بازگرداند و سرپا بماند تا افرادی که کتاب را نمیخوانند نیز آن را بفهمند.
خط داستانی که من با آن مشکل داشتم. تا حدودی، به این دلیل که من کتاب را بیش از یک سال پیش خواندم و چیز زیادی از آن را به خاطر ندارم. من تقریباً مطمئن هستم که پایان متفاوت بود، اما به دلیل زمان آن را درک می کنم. آنها مرتکب گناه کبیره شدند. آنها یک نقطه طرح بسیار مهم را فاش کردند، در واقع، من فکر می کنم بیش از یک مورد، که تا کتاب بعدی فاش نمی شود. آنها اکثراً به آن پایبند بودند، اما هنوز... احساس عالی بود. به طور جدی، من با تلمبه از تئاتر بیرون آمدم و این همیشه چیز خوبی است. من دنیا را طوری دیدم که انگار هنوز در فیلم The Mortal Instruments: City of Bones هستم. ممکن است آنقدرها هم خوب نباشد. در بیشتر موارد می تواند به تنهایی بایستد. چیزهایی بود که من از کتاب می دانستم که در فیلم The Mortal Instruments: City of Bones کمی مشکل ساز بود. به عنوان مثال، افرادی که در موسسه زندگی می کنند. آنها که بودند به خوبی توضیح داده نشد. دوست داشتم به درستی معرفی شوند. شاید این یک مشکل زمانی یا یک مشکل جریان بود، اما واقعا چقدر طول می کشد تا بگویید "سلام، من ایزابل هستم، این الک، برادر من است." یا چیزی در این زمینه ما اساساً چیزی در مورد کسی نمی دانیم، فقط کارلی. تمام داستان های پشت سر که ممکن است داشته باشند گم شده است. تلویحی است، اما من فقط تکه هایی را گرفتم. این یک نکته منفی بود. بقیه داستان به خوبی توضیح داده شده است، بدون کتاب قابل درک است.
قیافه فیلم عالی بود. مؤسسه ای که دوست داشتم، شیاطین به درستی زشت به نظر می رسیدند، صحنه های مبارزه نسبتاً هیجان انگیز بودند. موسیقی متن فیلم هم واقعا خوب بود. من به طور کلی توجه زیادی به موسیقی ندارم، اما این یک مزیت بزرگ در این یکی بود. من مخصوصاً یک موسیقی صحنه مبارزه را دوست داشتم، بنابراین قطعاً در حال دریافت موسیقی متن هستم.
اکنون به سراغ بازیگران می رویم. باید بگم خیلی خوبه لیلی کالینز اولین بار در Mirror, Mirror متوجه شدم، جایی که فکر کردم او چقدر بهتر از کریستن استوارت سفید برفی است. او نیز یک کارلی بسیار قابل باور بود. من مشتاقانه منتظرم که او را در فیلم The Mortal Instruments: City of Bones های بیشتری ببینم، فکر می کنم او عالی خواهد بود. جیمی کمپبل بوئر در نقش جیس کاملاً داغ و تاریک بود. من تصویر واضحی از جیس در ذهنم نداشتم، اما چیزی شبیه او بود. وقتی او را انتخاب کردند بسیار خوشحال بودم، همیشه فکر می کردم او به عنوان گریندل والد جوان تلف شده است. کوین زگرز در نقش الک کمی ناامید بود. من فقط الک را به نوعی چهره بسیار تاثیرگذارتری تصور می کردم. کمی شبیه جیس تیره تر و عضلانی تر. این به خصوص ناامید کننده بود، زیرا من همیشه الک را دوست داشتم. برخی می گویند گادفری گائو با مگنوس سازگاری نداشت. من در واقع تصور می کردم او به نوعی زشت تر است. کمی غافلگیر کننده بود، زیرا من گادفری را بسیار بامزه یافتم. بنابراین، اگرچه او به مگنوس من هم نمی خورد، اما ترجیح می دهم او را داشته باشم. آیدان ترنر در ابتدا نشناختم، اگرچه فیلم Being Human را تماشا کردم. میدونستم یه جایی دیده بودمش ولی به خاطر این همه مو داشت لوک بازی میکرد سخت بود. او نقش مهمی در آلات مرگبار: شهر استخوانها نداشت، امیدوارم دفعه بعد داستان بیشتری داشته باشد. همیشه فکر می کردم لوک شخصیت خوبی است. ایفای نقش در نقش جارد هریس در نقش هاج تا حدودی هدیه است. من بیشتر نمی گویم. اسپویلرها.
در کل، فیلم خوبی بود. قابل تماشا حتی ممکن است چند ماه دیگر در یک یکشنبه خسته کننده دوباره آن را تماشا کنم. مردم می توانند دوست پسر یا دوست دختر خود را نیز به آنجا ببرند و احتمالاً اوقات خوبی نیز خواهند داشت. کاش نمایش کمتری داشت، داستان بیشتر بود، اما صحنههای مبارزه خیلی باحال بودند. اگر کسی داستان را دوست دارد، باید کتاب را بخواند. اگر کسی کتاب را خواند، سعی کنید عصبانیت خود را در مورد چیزهای کوچک پشت سر بگذارید و فقط خود را در مناظر غوطه ور کنید. به همین دلیل است که این 5 ستاره می گیرد. کمی بدتر از کتاب است.
در http://unapologetic-reviews.blogspot.com ارسال شده است
دانلود فیلم The Mortal Instruments: City of Bones 2013 (آلات مرگبار: شهر استخوانها) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
صادقانه. وحشتناک. من جونا هکس و زن گربهای را در سینما دیدهام، (بله برای دیدن هر دو فیلم پول واقعی پرداخت کردم)، پس به من اعتماد کنید که وقتی فیلم بدی را میبینم آن را تشخیص دهم.
این بدتر از پرسی جکسون بود. به جای آن برو ببین
من کتابهای مربوط به این، کل کتاب 1 و 2 را خواندهام و قسمتهای کلیدی 3 را مرور کردهام. کمکی نمیکند. مردم می گویند اگر کتاب ها را می خواندی شاید بهتر بود؟ نه.
این یک اقتباس وحشتناک است. این در مجاورت "Eragon bad" است.
من دروغ نمی گویم. اگر از خود میپرسید، "آیا آلات مرگبار: شهر استخوانها را ببینم؟" پاسخ خیر است. چیزی برای به دست آوردن وجود ندارد. اگر عموماً فیلمهای بد را دوست دارید، خیالتان راحت باشد، (گاهی اوقات میل به یک بدبو دارید، این یک واقعیت است)، اما در غیر این صورت - اجتناب کنید.
نوشته ظالمانه است. جهت وحشیانه است برخی از خطوط در خون شما می خزند، حتی اگر جوان ترین دختر نوجوان موجود در سینما باشید. صحنه هایی وجود دارد که باعث می شود برای بازیگران احساس خجالت کنید. جدی میگم این یک صحنه وجود دارد که خیلی خنده دار است... حتی نمی توانم آن را توصیف کنم، اما مثل این است که تمام پنیرها و تمام ذرت های پنج فیلم گرگ و میش در 30-45 ثانیه فشرده شده اند.
این امر باعث می شود که حماسه گرگ و میش شایسته دریافت جایزه اسکار به نظر برسد. تک تک شوخی ها بی فایده است. تک تک. قرار است جیس آن شخص شوخ طبعی باشد، و او باید این شخصیت مستعد شوخ طبعی را داشته باشد - او ندارد. این جیس تقریبا خجالتی است. دیالوگ وحشتناکی است کلیشهها آنقدر به شما ضربه میزنند که در نیمه راه فکر میکنید این یک تقلید است، (اینطور نیست). گیزوس
مرد پادشاه تودورها در آن حضور دارد، اما نمی تواند آن را نجات دهد. من فکر می کنم ظاهر او همان میخ ضرب المثل بود، در واقع. پایان تقریباً غیرقابل درک است زیرا فقط خود را در طوفانی از کلیشه ها گم می کنید. طرح فیلم با تمام منطق و همه مسیرهای عقل سلیم در تضاد است، و من در اینجا اغراق نمی کنم.
حالا، من می گویم که منبع منبع نیز هیچ جایزه ای نخواهد برد. هیچ تی شرت تیم جیس یا تیم سیمون در فروش وجود نخواهد داشت. مطمئن نیستم که چه تعداد طرفدار کلاری در جهان وجود دارد، اما حدس میزنم، زیاد نیست زیرا شخصیتهای اصلی کتاب بهترین شخصیتهای تاریخ نیستند. طرح داستان اصلی ترین چیز نیست. خود کتابها مزخرف هستند، صادقانه، اما مزخرفات قابل تحملی هستند. آلات مرگبار: شهر استخوانها آن مزخرفات را می گیرد و با آن سوپ تلخ درست می کند. آنها چرند را به جوش می آورند. آنها آن را چاشنی می کنند... چه بهتر که آن طعم تلخ دودی را نشان دهید.
اقتباسهای فیلم به ندرت بهتر از کتاب هستند (و من LOTR را تنها استثنا به حساب میآورم)، اما زمانی که سطح این میزان پایین بود، باید بپرسید "چگونه موفق شدند" این بالا؟" بازیگران شایسته ای داشتند. بازی شایسته هم... فقط نوشته! این مانند اولین پیش نویس فیلمنامه است که در یک مستراح تاریک در حالی که نویسنده از مسمومیت غذایی رنج می برد، چکش می خورد. چه کسی این مطالب را تایید می کند؟ واقعا چه کسی این را به عنوان یک ایده خوب امضا کرد. جایی در طول مسیر، زمانی که آلات مرگبار: شهر استخوانها در حال ساخت بود، یکی باید نه می گفت. من فکر می کنم آلات مرگبار: شهر استخوانها باید کمی بحث و جدل داشته باشد. یک نفر باید از مجموعه بیرون می آمد. من احساس می کنم مواد مخدر دخیل است؟ شاید؟
بهطور ذهنی بد. نقطه مقابل حماسه. تماشای آن دردناک و شرم آور است. دست پایین بدترین فیلم سال است.
و آیا قرار است دنبالهای از آن ساخته شود؟
خیر. بگو نه مردم فقط بگو نه.
دانلود فیلم The Mortal Instruments: City of Bones 2013 (آلات مرگبار: شهر استخوانها) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
سریال سازهای فانی کاساندرا کلر یکی از سریال های مورد علاقه من است و از دیدن آلات مرگبار: شهر استخوانها بسیار هیجان زده شدم. من در بسیاری از نمایشهای کتاب به فیلم حضور داشتهام، بنابراین میدانستم که دقیقاً انتظار چنین چیزی را نداشته باشم، اما با این وجود، با توقعات زیادی وارد صحنه شدم. شروع... عجیب بود (و نامرتب، اما این فقط OCD من است، مهم نیست). با این حال، آلات مرگبار: شهر استخوانها آنقدر با کتاب تفاوت وحشتناکی داشت که تمام ارزش خود را از دست داد. منظورم این نیست که رویدادها کمی تعدیل شدند تا در زمان صرفه جویی شود، منظورم این است که آنها کل طرح را تغییر دادند. جیس وحشتناک نبود - میتوانست بداخلاقتر باشد، کلاری به طرز وحشتناکی بیش از حد دراماتیک بود، مگنوس بیتفاوت بود، و آنها توانستند شخصیت مورد علاقه من را خراب کنند: ولنتاین. او بر خلاف شخصیتی که کلر به طرز مبتکرانه ای از او ساخته بود، تبدیل به یک شرور ساده لوح و یک طرفه شد. آلات مرگبار: شهر استخوانها تغییراتی در خود داشت که پایه و اساس کتاب و بسیاری از آنچه را که نشان میدهد، خراب کرد و نبوغ داستان و دنیایی را که کلر ساخته بود و من را از ابتدا بسیار شیفتهاش کرده بود، از بین برد. شرم آور است زیرا آنها با آلات مرگبار: شهر استخوانها چنین پتانسیلی داشتند. من هنوز نمی توانم درک کنم که چگونه آنها می توانند چنین خط داستانی عالی را اتخاذ کنند و تصمیم بگیرند که فقط قابل قبول است که آن را به نقطه ای غیرقابل تشخیص تبدیل کنند ...
دانلود فیلم The Mortal Instruments: City of Bones 2013 (آلات مرگبار: شهر استخوانها) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
کلمات نمی توانند توصیف کنند که چقدر آلات مرگبار: شهر استخوانها ناامید کننده بود. کاساندرا کلر این کار را انجام داد. این پتانسیل خوب بودن را داشت. اجازه دهید با شخصیتها شروع کنیم
الک (کوین زگرز) آیا شخصیت شما از یک معضل زبانی عبور میکند؟ آیا شما بریتانیایی هستید یا آمریکایی... و هیچ کس به جز طرفداران کتاب ها حال و هوای همجنس گرایان را از او دور نکرد، بنابراین وقتی کلاری از او بیرون زد، برای همه گیج کننده بود. 0/10 برای شخصیت به اندازه کافی زیبا است، اما چرا کل شخصیت او را از کتاب تغییر دهید؟ و به قدش اشاره نکنیم.. 4/10
سایمون(رابرت شیهان) پرفکت سایمون، از بالا به پایین اما کاساندرا کلر، چرا اجازه میدهید کل قوس داستانی برای این شخصیت تغییر کند. بازم غیر از طرفداران هیچ کس سرنخی نداشت که چرا دیگه به عینکش نیازی نداره...و چرا یکدفعه او یک روز قدم میزنه... موش کجا بود، تولد یک خون آشام کجا بود، کجا بود. شوخی های یهودی او بود!!! این شخصیت دوم ناامید کننده ترین پورتال بود. 5/10 چه eff ... این، این جیس نیست. جیمی به نظر می رسد که او یک معتاد به مواد مخدر است، ضعیف، ناخوشایند، و ناگفته نماند فقدان شیمی بین جیس و کلاری در فیلم The Mortal Instruments: City of Bones. بازی نفرت انگیز.. شماره 1 ناامید کننده ترین چیز در کل آلات مرگبار: شهر استخوانها او بود. 0/10
کلاری (لیلی کالینز) آهی کشید، بدیهی است که این یک انتخاب بازیگر برای گرفتن پول بود. ولنتاین (جاناتان ریس مایرز) اگر در این کتاب در مورد موهای سفید او سروصدا کنید. ..چرا HAAAAAIR سفید نداره!!! ارگ JRM , ولنتاین وحشتناک بود . او آن شخصیت را به یک کودک سرسخت تبدیل کرد و نه شیطان شیطان ولنتاین که نباید چنین می شد. و واقعاً هاج این ایده را ایجاد می کند که جیس واقعاً پسر شما باشد؟!؟!؟!؟ گاو نر فقط گاو نر! 0/10
جوسلین (لنا هدی) او در واقع آنقدرها هم بد نبود، به شخصیت وفادار ماند، اما من فیلمنامه و نحوه ساخته شدنش را سرزنش میکنم که باعث شد شخصیت او احمق به نظر برسد. و اوه، و او یک مورد بد از لب اردک دارد.. 6/10
حالا در مورد خود فیلم صحبت کنیم (آن را کوتاه می کنم)
همچنین سریع، به کتاب شخصیتها، فیلمبرداری وحشتناک، جذابترین موسیقی متن وفادار ماند و برای طرفداران و تازهکارها بسیار پرشور بود.
با عرض پوزش برای نقد تند، در واقع اولین و به احتمال زیاد آخرین نقد من است. اما بعد از تماشای آلات مرگبار: شهر استخوانها دلم شکسته بود و باید ناراحتی خود را با هرکسی که مایل به خواندن این مطلب است در میان بگذارم، دستور زبان من و املا بسیار ضعیف است، من این را میدانم، پس آن را همانطور که هست بگیرید و اگر میروید و آلات مرگبار: شهر استخوانها را میبینید، بدانید که آن چیزی نیست که میخواهید ببینید.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.