در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم The Only Game in Town 1970... لطفا منتظر بمانید ...
“فران” برای خوردن پیتزا وارد یک بار می شود. او با نوازده پیانو “جوئی” به خانه باز می گردد. “جوئی” قصد دارد که پنج هزار دلار برنده شود و لاس وگاس را ترک کند که …
دانلود فیلم The Only Game in Town 1970 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
رئیس جرج استیونز در بازگو کردن یک داستان تا حدی ابتدایی به سبکی افسانهای و پر زرق و برق، پوشش مخفیانه تا تصمیم بدون اینکه ناامید کننده باشد یا جمعیت احساس کنند که برای یک سواری طولانی و فریبنده گرفته شدهاند، عالی بود. .
GIANT از نظر وسعت عنوان خود را در خود جای داده است، اما ماجراجویی تگزاس، با هر یک از صحنههای هیولایی و صحنههای عریض، با یک نبرد سریع دستی در یک اغذیه فروشی کوچک به پایان میرسد، و واقعاً - همه چیز را طی میکند. یک عمر، یک دهه در درام پخش شد - داستانی با کیفیت عمیق در مورد تعصب (سفیدپوستان نسبت به مکزیکی ها).
این تلاش همراه با راک هادسون و یکی از اعضای ارشد جیمز پس از مرگ، که ظاهراً قابل توجه ترین دستاورد استیونز است، یکی از دوستداشتنیترین خلاقیتهای آن زمان را به نمایش گذاشت که در سال 1956 برای یک دختر نمایشی بسیار مناسب بود، همانطور که در آخرین فیلم کارگردان چهارده سال پس از این واقعیت، بینظیر... و در نظر داشته باشید که آنچه در لاس وگاس آنجا می ماند، وقتی کسی عکسی می گیرد اتفاقی می افتد که بهترین هایلایت های آنها در یک سن خاص معمولاً از گردن به بالا گرفته می شود و نیمه بالایی تیلور دو بار در طول یک قطعه پانزده ثانیه ای از یک عدد ملودیک نشان داده می شود. در یک صحنه بزرگ باشگاه قمار، که به شکلی ابداعی، ساختگی و بیرونی و خنده دار تعبیه شده است...
اما اجازه ندهید این "فریب" نامتعارف دومین جمجمه بی حس شما باشد. TOWN زوزه کش نیست و شاید تحقیرآمیز بود اگر تیلور این نقش را با متانت و هنرنمایی معمولی اش به عهده نمی گرفت - علیرغم این واقعیت که یک ضربه ترولی بلانچ دوبوآ ممکن بود آن شخص را که با یک عروسک تیز و دوست داشتنی اوج می گرفت. به نظر نمی رسد صدایی که به یک بیان خسته از جهان و چند پوند اضافی متمایز می شود، به اندازه کافی نسبت به واقعیت خود بی توجه باشد...
او راضی است، با این حال، در یک آپارتمان کوچک زندگی می کند و در حال باز شدن است. سایههای او برای کشف استخوانهای فانتوم یک وگاس رنگ پریده در طلوع خورشید یا آن چراغهای نئون معروف در حوالی عصر، گذراندن عصرها با تماشای بوگارت، کاگنی یا هر چیز نمونهای B&W... در پایان، وقتی این نمایش صحنه تنظیمشده سرعت بیشتری میگیرد. او با کمک موسیقی جاز در زمانهای مختلف که گهگاه پررونق میشود، او واقعاً از طریق احساسات خشک و بیرحمانه عمدی با وارن بیتی، که برای او بسیار جوان است، یا برعکس عادت بد، هدایت میکند...
وارن به عنوان مرد جوانتر، به عنوان یک نوازنده پیانو میخانهای خوشحرف، با شرطبندی که او را از یک «هزاردری» خندان به فقیر بودن منحرف میکند، شغل کافی را انجام میدهد. در همین حال، او و لیز در کانکس خود رابطه مفید و سختگیرانهای دارند که استیونز، در کنار هنری دکا، فیلمبردار موج نو فرانسوی، به نظر میرسد دنیایی برای خودش است.
طبق دادههای تصادفی. از آنجایی که لیز باید به ریچارد برتون دیگر که در بریتانیا فیلمی را ضبط میکرد نزدیک بود، بخش بزرگی از قسمتهای داخلی فیلم در خارج از کشور فیلمبرداری شد، یا صحنههای جادهای متوسط که در آن وگاس بهطور مجلل بازتولید میشد، با یک یازده روز به پایان رسید. عکسبرداری سریع در شهر اشتباه، که به وضوح شامل تعداد زیادی فیلم b-roll/واقعی بود...
در هر صورت، به جز یک مناظر ساختگی منحرف کننده در گروه قایق های ماهیگیری (اگرچه با یک "فیلم کلاسیک" به نظر می رسد که مناسب دوران نخست استیونز است)، همه چیز به اندازه کافی واقعی به نظر می رسد زیرا شخصیت ها بیشتر از محیط اطرافشان معنی دارند...
با وجود اینکه توسط یک شهر تسخیر شده است، هیچکدام نمی توانند از آن فرار کنند، و فقط یکی واقعاً نیاز دارد: فقیر جو، نمونه بدبخت، همچنان به پول کافی برای جدایی نیاز دارد، در حالی که تیلور، در نهایت پول نقد خود را به سبک «عشق سخت» پنهان می کرد، قبلاً بیکار برای عزیز عروسی اش که عکسش با خوشحالی روی تختش چیده شده بود، نشسته بود. میز ایستاده، تبدیل به زنگی از چند جوک بیتی در مورد "چشم های مهره ای." لیز ابتدا وارد میشود و هر دو با هم ملاقات میکنند، به تماسی که او به دلیل اینکه در اکثریت شب اول با او بود، از دست میدهد و او را خطاب میکند «کشتی که وارد میشود»، که، همانطور که رابطهاش جعل میکند، به نظر میرسد که در دوردست - اما در نهایت ثابت میشود...
این لحظه تعیینکننده نسبتاً منظم، زمانی که چارلز براسول از هر مردی خواستار ازدواج میشود، و نشان میدهد که نسخه چاپی تأیید شده است که او در نهایت به آن رسیدگی کرده است. یک جدایی، به قلمرو اپرا پاککننده سرگردان میشود...
در یک ثانیه حیاتی و غیرعادی، درست قبل از اولین عصر عشقبازی لیز و وارن (یا بهتر است بگوییم، صبح زود)، او موهای کدر خود را محافظ میکند. کلاه میگذارد، و با صدای لطیف و داغ یکی از خلاقیتهای جوانی قبلی میگوید: "مرا به رختخواب ببر - من دوست دارم حمل شوم" که به اندازه کافی سریع به صحنه زیر متلاشی نمیشود - تقریباً میتوانی صدای استخوان نازک بیتی را بشنوی که مضطرب است. به نظر می رسد که برای چنین کار سنگینی صحبت می کنند.
و با این حال، به هر نحوی، این دو صنعتگر مستقل، که واقعاً جایی برای حضور در یک فیلم با هم ندارند، در نهایت با هم موسیقی دلپذیری می سازند. - با وجود این واقعیت، باید توجه داشت که رابرت آلتمن واقعاً عادت شرط بندی را پنج سال پس از این واقعیت در CALIFORNIA SPLIT از بین می برد.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.