در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم The Sandlot 1993... لطفا منتظر بمانید ...
اسکات به همراه مادر و ناپدری اش به یک محله جدید اسباب کشی میکنند، همچنین میخواهد که بیسبال یاد بگیرد. از طرفی تیم بیسبال محلی، کوچولو ها را نیز زیر پر و بال خود می گیرد و خیلی زود او به عضویت این تیم در می آید و ...
"اسکاتی اسمالز" به همراه مادر و پدرخوانده اش به محله ای جدید نقل مکان کرده و قصد دارد بیسبال را فرا بگیرد."رودریگوئز" بزرگ بیسبال محله او را زیر پر و بال خود گرفته و به سرعت او تبدیل به یکی از اعضای تیم محلی می شود و...
دانلود فیلم The Sandlot 1993 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
آهنگسازی و هماهنگی توسط دیوید ام. ایوانز "The Sandlot" که در ابتدا "The Sandlot Kids" نامیده می شود، در ابتدا "The Young Men of Summer" نامیده می شود، یک بازی تقلید آمیز است که در سال 1993 منتشر شد که به دنبال بدبختی های اواسط سال گردهمایی مردان جوانی است که سعی در بازی کردن دارند. بیسبال در اواخر بهار 1962، در حالی که به همین ترتیب از "جانور"، سگ آشغالی که در نزدیکی دیوار آنها زندگی می کند، دوری می کرد. بدون خراب کردن بیش از حد فیلم؛ به طور کلی، این فیلمی که فاکس قرن بیستم ارائه کرد، مطمئناً کار خود را آغاز کرد و به نتیجه رسید! مهمتر از همه جذاب بود این واقعاً به دلیل احترام بالای هیجان انگیزش طرفداران زیادی پیدا کرده است. بخش اعظمی از آنها نظرسنجی های ایده آلی برای فیلم انجام داده اند. با برخی از آنها که فیلم بیسبال جوانان را با سطوحی مشابه با فیلم ۱۹۸۶ استیون کینگ، خالق، در تقابل قرار میدهند که در سالها اثر هنری «Stand By Me» پیشرفت میکند. اینجاست که باید تحقیقات نوستالژیک خود را حذف کنم و در عین حال مطرح کنم که این دو فیلم شباهت های زیادی دارند، تا جایی که The Sandlot می تواند به عنوان ساختگی یا ادای احترام، مشروط به تماشای فردی باشد. هنوز با فیلم رئیس رنساک رینر فاصله زیادی است. در واقع، متوجه شدم که این دو فیلم در قسمت آخر دهه 1950/ اواسط دهه 1960 اتفاق میافتند، موسیقی متن شگفتانگیزی دارند، مجموعهای از مردان جوان را دنبال میکنند، صحنه تعقیب و گریز با سگهای آشغالآمیز دارند و داستانسرایان بزرگتری دارند که روایتهای خود را بازگو میکنند. با این وجود، یکی از بزرگترین مشکلات این نگاه، شیوه ای است که The Sandlot به ندرت داستانی نزدیک به بالغ دارد. بیزاری از این گردهمایی های متفاوت نژادی به عنوان مردان جوان شروع شد و از طریق پیشرفت مقدماتی و دشواری ها، معلوم شد که آنها جوان های کامل تری هستند که می دانند چگونه باید همکاری کنند و به انزوا وابسته باشند. فیلم حتی با آن هماهنگی ندارد. The Sandlot به هیچ وجه درباره مرگ یا حتی رابطه جنسی صحبت نمی کند. آنها واقعاً سوژههای بزرگشدهای نیستند تا بتوانند بهعنوان مردم زنده بمانند و رشد کنند. به غیر از تیرگی رابطه اسکاتی اسمالز (تام گیری) با ناپدری اش بیل (دنیس لیری)، اکثریت قریب به اتفاق گروه به ندرت دارای داستان یا گشت و گذار بسیار قابل توجهی هستند. شخصیتها فقط در اینجا واقعاً خلق نمیشوند. اکثریت قریب به اتفاق گروه راگتاگ در نهایت به همین شکل باقی می مانند. رئیس گروه، بنی رودریگز (مایک ویتار) با همنوع ارشد بزرگ همراه باشید. مایکل «کوینتز» پالدوروس (چانسی لئوپاردی) هنوز واقعاً وندی پفرکورن (مارلی شلتون) و حتی جوان چاق با همیلتون بد نام «هام دربان (پاتریک رنا) را واقعاً دوست دارد. در هر صورت، بازیگری از این جوانان است. سرگرمیها درجه یک بودند. آنها با خطر سردی و شدتی مواجه میشوند تا نمایشی را به ما ارائه دهند که فقط میتوان آن را حماسی توصیف کرد. مک کلنان (مارتی یورک) و برترام ویکس (جایزه گلت). آنها تا حدودی در دراز مدت فراموش شدند. آنها را بهتر به خاطر می آوریم که همدیگر را تکرار کنند. آنها واقعاً سطحی بودند. یک مشکل دیگر در مورد فیلم این است که طرح اصلی واقعاً دیر وارد فیلم می شود. بخش بزرگی از عمل اصلی پرکننده بی دقتی است که برای بازی تأثیری ندارد مانند سواری هیجان انگیز و رسیدن به صحنه اولیه استخر. در هر صورت این توالی ها کاملاً دلپذیر و سرگرم کننده هستند. به قدری عالی که حرکت غیرمعقول را نسبت به حرکت غیرعادی و در عین حال کند شگفتانگیز، فیلمبرداری بیسبال به سبک «طبیعی» 1984 و دقایق گفتمانی «میدان رویاها» 1989 جیمز بارون جونز. بنابراین، من به سختی می توانم The Sandlot را یک فیلم بازی بنامم. با توجه به تجسم های خاص مانند کار آدمک، در حالی که آنها ظاهری ساختگی و برنامه مالی پایین دارند. آنقدر غیر متعارف است که بررسی کردن آن سرگرم کننده است. فلاش بک بسیار متضاد از آغاز هیولا منحرف کننده بود. در هر صورت، بخشی از شوخیهای بصری برای من مناسب نبود. کل نمایشگاه از چیزهایی که روب گلدبرگ در تلاش برای پس گرفتن توپ از پاسیو سگ بود، در مورد چیزی متحرک بی معنی به جای چیزی که کودکان می توانند صادقانه تلاش کنند، یاد گرفتند. برای سلیقه من بیش از حد ضربه زد. کدام جوان می تواند این همه زمان، دارایی و پول نقد را از بین ببرد؟ به هر حال، برای یک فیلم PG، خوشحالم که سازندگان فیلم برخی سخنان تند و اظهارات درخشان را حفظ کردند. این باعث شد که گفتمان بین شخصیتها نسبتاً واقعی به نظر برسد، صرف نظر از اینکه آیا بخشی از خطوط شبیه به موقعیت آیتمهایی هستند که داستاننویس بیان میکند که چگونه PF Flyers نسبت به صحبت کردن برتری دارد، زیرا آنها اطمینان حاصل میکنند که یک جوان سریعتر دویده و بالاتر میرود. در نهایت، صرف نظر از تعداد نسبی نقصها، فیلم اول در مقایسه با دو ادامه مستقیم ویدیویی 2005 و 2007 «The Sandlot 2» و «The Sandlot: Heading Home» بسیار بهتر است. هر دوی The Sandlot ها کاملاً شکست خورده اند. به طور کلی: در حالی که یک بازی ایدهآل نیست، فیلم اول واقعاً ارزش دیدن بیپایان را برای تماشای مجدد دارد. در صورتی که آن را تماشا نکرده باشید. برو ببینش! این تقلید مسخره کننده است.
دانلود فیلم The Sandlot 1993 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
Sandlot; رویای آمریکایی
The Sandlot از نمایشهای طبقهبندی بازیها استفاده میکند تا جمعیت خود را با مناظر سرگرمکننده در کنار ورزشهای فیلم ارتباط برقرار کند. اگرچه به طور کلی ایده آل ترین تصویر از ورزش نیست، The Sandlot در کلاس خود برای معرفی کنسول رویای آمریکایی موفق است. The Sandlot حقیقت بیسبال را در زندگی روزمره یک محله اواسط دهه 1960 نشان می دهد. خلاصه ای پیش روی شما، نشان می دهد که چگونه و چرا The Sandlot بدنام آمریکایی بیسبال را به ایده آل ترین شکل ممکن ارائه می دهد.
Sandlot به محله ای از اواسط دهه 1960 بستگی دارد. که با 8 مرد جوان ناخوشایند شروع شد که در پی شادی زندگی می کردند و تمام تابستان بیسبال بازی می کردند. چندی نگذشته که اسمالز (تام گیری) به شهر نقل مکان می کند، به 9 می رسد. او شناخته شده ترین یا ورزشکارترین نیست. با این حال، شرایط رنگرزی نیازمند 8 مرد جوان دیگر است که به او اجازه بازی بدهند. به هر حال یک بچه در گروه وجود دارد، بنی «جت» رودریگز (مایک ویتار) که اعتماد دارد اسمالز (گیری) احتمالاً می تواند یکی از بزرگان گروه شود. خیابان ساده ای برای اسمالز (گویری) نبود. به شهر دیگری می آید، با مادرش و ناپدری که اخیراً دست و پا بسته بود. او در حال حاضر وظیفه ردیابی همراهان جدید را بر عهده دارد که برای یک بچه گرایش دشوار است. خیلی زود او دستکش مصنوعی خود را به میدان توپ می برد تا همه مردان جوان را در حال حرکت ببیند. او جهت خود را برای تمرین به میدان درست می کشاند. فقط برای اینکه بفهمم او کاری در زمین ندارد. همه او را مسخره می کنند یا به تعبیر Squints (چانسی لئوپاردی) "بنی مربعی، بچه مربع است!" با این وجود، بنی (ویتار) گوهر را در انتظار کشف می بیند. او به اسمالز (گویری) چیزهای اصلی، یک کلاه بیسبال واقعی و یک دستکش خراب می دهد. به همین ترتیب، اسمالز (گویری) شروع به احساس قدردانی می کند و بخشی از گروه است. او از مشکلاتی که هر یک از آنها را پیش بینی می کند یاد می گیرد. زندگی، یا مرگ «جانور» سگ گوریل جالوت در طرف مقابل دیوار. با فرض اینکه توپ را به بیرون زده اید، تا پایان زمان از بین رفته است. از آنجایی که هیچ کس با «جانور» خراب نمی شود، یک بچه قبلاً یک بار آن را امتحان کرد، اما برای همیشه دور ماند. وقتی توپی از آن دیوار عبور می کند، می توانید با آن خداحافظی کنید. تا اینکه اسمالز (گویری) ناپدری هایش را که با آنجل روث قرارداد امضا کرده بودند، برای بازی به زمین می آورد. با ناراحتی او در مورد معنای آن توپ، تا زمانی که از نقطه بی بازگشت گذشته بود، پس از واگذاری توپ به «جانور»، مردان جوان باید روشی را برای بازیابی این توپ از «جانور» پیش از این ترتیب دهند. ناپدری اسمالز (گویری) از یک سفر کاری برمی گردد تا او را بکشد. بسیاری از تلاش های بمباران شده، از ذهنیت های اولیه 9 همکار کوچک. همه به دومی منتهی میشوند که بنی (ویتار) باید «دیولا را ترشی کند»
اگر عاشق بیسبال هستید، این یک فیلم ایدهآل برای شماست. اگر تمایل دارید که روی صندلی خود بنشینید، همه کارها را انجام دهید و هرگز پوزخندی از خود بیرون نکشید، پس حتی از فشار دادن عصبانیت هم خودداری کنید. این می تواند از کلاس تقلید فراتر از چیزی که ممکن است با نوع بازی اشتباه گرفته شود عبور کند. از آنجایی که The Sandlot شما را دیوانهوار در حال حرکت روی زمین میبیند، در حالی که میبینید این 9 کودک خردسال بدون نظارت والدین در حال دور زدن هستند و تلاش میکنند بر «جانور» غلبه کنند و در صورتی که همه اینها توجه شما را حفظ کند، به سادگی دست نگه دارید تا وندی پرفرکورن (مارلی شلتون) نجات غریق در نزدیکی شما می رود شما برای مدت طولانی خسته نخواهید شد. شما به شدت به Squints (لئوپاردی) حسادت خواهید کرد زیرا او برای گرفتن دهان به دهان از زن فانتزی خود خفه می شود.
اگرچه The Sandlot ممکن است فعالیت ورزشی درجه یک نداشته باشد، این یک تصویر عالی از کلاس بازی این نشان می دهد که بیسبال بسیار فراتر از یک بازی است. "بیس بال زندگی است" جواهر جایی است که تصاویر را یاد می گیرند و همراهان زندگی ساخته می شوند. با اسمالز (گویری) به سفر بروید، زیرا او تلاش می کند زندگی خود را نجات دهد و لذت زندگی و خویشاوندی را پیدا می کند. برای پوزخند آماده باشید و باید یادداشت ها را بپذیرید. برای یادآوری هر یک از جملاتی که در پایان روز، از اینجا به بعد ترسیم می کنید. یادت باشه؛ با توپ امضا شده ناپدری خود بیسبال بازی نکنید. یا از طرف دیگر شما نیز ممکن است نیاز به ترشی هیولا داشته باشید
دانلود فیلم The Sandlot 1993 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
از اواخر، من با یکی از دوستان نزدیکم کار جمع کردن را شروع کردم و با هم سر و صدای زیادی به سر کار میرفتیم. او به طور پراکنده موافقت می کرد: "تو مرا می کشی، اسمالز." با وجود اینکه نمیدانستم چه چیزی را از آن میگوید، اجازه دادم بگذرد.
من حدس میزنم بعد از سومین یا چهارمین باری که او آن را گفت، به طور تصادفی آن عبارت را برای همکار دیگری که همان را تجربه کرد، تکرار کردم. چیزی که رفیق کارپولم مرا در آنجا گذاشت. آنها قهقهه زدند و فریاد زدند که آن فیلم را دوست دارند. من پرسیدم "چه فیلمی؟"
"منظورت چیست، "چه فیلمی؟" آنها عکس گرفتند.
من متوجه شدم که نمیدانم کجاست؟ خط فیلم از آن سرچشمه می گرفت، با این حال من به طریقی می دانستم که چگونه در بحث قرار می گیرد. آنها پوزخند زدند و به خاطر وجودشان نمیتوانستند بپذیرند که من هرگز The Sandlot را ندیده بودم.
در طی چند ماه، من واکنش مشابهی از تمسخر دریافت کردم که این را ندیده بودم. فیلم با تمام احترامی که برایم قائلم، بخش بزرگی از همکارانم بسیار جوانتر از من هستند و من برای آنها احساس کردم که وقتی The Sandlot ظاهر شد، من در آن مقطع برای فیلمی که در حال انتقال کودکان بود، خیلی پیر بودم. (بعداً خیلی وحشتناک نمی شد، با این حال در سنی که در سال 1993 بودم، باید تثبیت تر می شدم و با فیلم های جوان تر شریک نمی شدم.)
اتفاقاً، The Sandlot از دست من افتاد. رادار کاملاً در طول دهههای 1990 و 2000، تا زمانی که اکسپرس «تو مرا میکشی، اسمالز» اخیراً پرتاب شد. بنابراین، من این را هدف اصلی خود قرار دادم که در نهایت آن را ببینم. (به من اعتماد کنید؛ حداقل 22 نفر مرا به خاطر ندیدن آن سرزنش کردند.)
یک شب آخر یکشنبه، بالاخره چند دقیقه ای را برای آن اختصاص دادمو لعنتی. خیلی متاسفم که زودتر و بیشتر ندیدمش، متاسفم که بعداً حامله نشدم، مشابه 10 سال بعد از این واقعیت. The Sandlot من بود به احتمال زیاد، حداقل چندین بار آن را در تئاتر می دیدم - جایی که پول نقد برای آن تعداد تماشاگر از خانواده بدبختم دریافت کردم، آزمایش مشابهی بود که این مردان جوان با تعویض بیسبال داشتند. با این حال، من معمولاً آن را زیاد می دیدم. نه آنطور که انتظار داشتم: عبارات شناخته شده از آن، شبیه به خط SMALLS، برای همیشه از اولین بررسی مطلق و تا پایان روزهای من در سابلیمینال من حک شده است.
من بدون شک با اسکاتی اسمالز ارتباط داشتم. صادق، جدید، تمرین نشده و رها شده. او در اواسط دهه 1960 به منطقه دیگری نقل مکان می کند و کمی حاشیه را کنار می گذارد تا تبدیل به یکی از بچه ها شود. وقتی او این کار را انجام میدهد، برای تمام عمر آنجاست.
من در هر مرحله از زندگیام همینطور هستم. به خصوص با همه جابجایی های اطراف خانواده ام باعث شد که از هفت سالگی تا زمانی که عملاً دبیرستان بودم این کار را انجام دهیم. و پس از آن، فراتر از مدرسه، زمانی که از شغلی به شغل دیگری نقل مکان کردم، در هر صورت، زمانی که در هر شغلی زمان زیادی می گذشت.
من از هم جدا شدم. با وجود چنین فیلمهای بیشماری، برنامههای تلویزیونی و دیگر موقعیتهایی که زندگی را تغییر میدهند، به احتمال زیاد The Sandlot را در زمانهای متفاوتی تماشا خواهم کرد. من کاملاً The Sandlot را دوست داشتم، در همه جا، همه جا. من بی اختیار خندیدم، "رده بندی PG-Rating/family" را دوست داشتم که هر از چند گاهی آن را مشاهده نمی کنم، مربوط به جمع شدن بچه ها و فکر کردن به گذشته، گشت و گذارها و تجربیاتی که در دوران کودکی در خارج و منطقه داشتم.
متأسفانه، من هر دو نمایش را از دست دادم: The Marvel Years و فیلم: The Sandlot در جوانی. با این حال، این بدان معنا نیست که از اینجا به بعد نیاز دارم.
* * * آخرین تامل: من معمولاً این کار را انجام نمیدهم، اما باید از همکاران جدیدم و موارد دیگر تشکر کنم. دوستانی را برای دیدن این اثر هنری برای من ایجاد کردند. من میدانم که تعداد زیادی از بچههای هم سن من عاشق فیلمهای سینمایی بودند، برای مثال، «باشگاه صبحانه»، «جوانان گمشده» و «ایستاده با من» هرگز وارد این فیلمها نشدم. ای کاش بعداً حامله شده بودم من قطعاً به این یکی احترام می گذاشتم. در همین راستا، به حساب شما: جسیکا بوجورکز، اندی ریسینوس، نیکول مگلن دیویس و واضح است که اسمالز، خودش، براندون شیلدز. به فرض اینکه دلم برای کسی تنگ شده، متاسفم... خیلی هم به شما موظفم!
دانلود فیلم The Sandlot 1993 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
بدون شک، The Sandlot معمولی بیسبال نیست. در واقع، بیسبال واقعاً نباید بخشی از آن باشد. The Sandlot با بزرگ شدن گره خورده است. این در مورد این است که خود را در شهر دیگری تنها کنید و بخواهید همراهی کنید. اسکاتی اسمالز (تام گیری) مرد جوانی است که بخش بزرگی از ما می توانیم با او ارتباط برقرار کنیم. صرف نظر از اینکه ما هرگز خود را به عنوان اسمالز تصور نخواهیم کرد، اساساً می توانیم بگوییم که با جوانی بی فریب مانند او آشنا شده ایم.
اسکاتی با مادر و پدر ناتنی خود (کارن آلن و دنیس لیری) به دره نقل مکان می کند. او که کمتر در فیلم The Sandlot یافت میشود، اما بزرگسالان اصلی اینجا هستند) و قصد دارد نیمهسال خود را به تنهایی در اتاقش بگذراند و با مجموعه نصب کنندهاش بازی کند. در نقطه ای که مادر اسکاتی را هل می دهد تا بیرون برود و همراهی کند، اسکاتی با تردید وارد می شود. او به طور تصادفی یک روز گودال را پیدا می کند و هشت مرد جوان را می یابد که بسیار شبیه او هستند. آنها هرگز یک بازی واقعی را انجام نمی دهند، فقط یک تمرین طولانی مدت و بی وقفه. اینها برای اواخر بهار همراهان او خواهند بود و یکی تا آخر عمرش حاضر می شود.
البته The Sandlot با بیسبال بهتر کار می کند. این انحراف آمریکا و یکی از مظاهر کشور ما است، چیزی که ایالات متحده برای همیشه با آن مرتبط خواهد بود. صرف نظر از اینکه هرگز با بازی بزرگ نشدید یا در هر صورت بیسبال را ترجیح می دهید، The Sandlot را دوست خواهید داشت. نمایشگاه های غیرمعمولی توسط بازیکنان جوان ما وجود دارد، از همیلتون درومن تنومند (پاتریک رنا) تا بنی رودریگز جذاب (مایک ویتار). این مردان جوان توپباز نیستند، آنها بچههایی هستند که مثل ما یا قبلاً بودیم. ما با Squints (چانسی لئوپاردی) و اسمالز بزرگ شدیم. مانند جدش «خرسهای اخبار وحشتناک»، فرصت کافی برای کشف هر جوانی وجود ندارد، به جز تأکید بر دو شخصیت اصلی، اسکاتی داستاننویس و بنی دوست تثبیتتر و باهوشتر او.
br/>بنی خواهر و برادر بزرگتر اسکاتی است. او به اسکاتی نشان میدهد که چگونه پرتاب کند و به میدان برود، یک دستکش و کلاه دیگر به او میدهد، و حتی بیپروا به همراه جدیدش توصیه میکند که نام تجاری اسکاتی کلاه ماهی رنگارنگ استفراغ را داخل دودکش بیندازد. این همراهی همان چیزی است که ما در کل متوجه میشویم که در طول فیلم تحمل خواهد کرد.
مطمئناً، این «میدان رویاها» یا «طبیعی» یا حتی «لیگ اصلی» نیست، اما تصویری کافی از تجربه کودکی در دهه شصت، دروغ گفتن و ایستادن در کنار یکدیگر هر زمان که شرایط اجازه دهد. به طور کلی، فقط یک بازی در برابر یک گروه رقیب وجود دارد، یک کلوپ توپ "واقعی" کامل با رگالیا، رکاب، سخت افزار با کیفیت (کلاه های محافظ ضربه زدن، برای یک نفر)، و یک زمین و تابلوی امتیاز. این صحنه از این نظر عالی است که نشان میدهد برای ساخت یک تیم بال باکیفیت نیازی به مبلغ زیادی دلار نیست.
جیمز بارون جونز ظاهری اساسی در یک فیلم بچهگانه دارد. " به تصویر کشیدن خوب است (نشان دهنده «سال های معجزه» تلویزیون)، نمایشگاه های سرگرم کننده های جوان امیدوارکننده است، و داستان/خط داستان، از ابتدا تا انتها، برای حفظ مزیت شما کافی است. بیشتر همراهان من که The Sandlot را دیدهاند، گفتهاند که مهمترین صحنه صحنه کنار استخر است، با مارلی شلتون، سرگرمکننده نفیس، که وندی فلفل کورن را به تصویر میکشد، موضوع ابراز گرما و نجات غریق ساکنان توسط Squiints. با این حال این صحنه ضروری است (در تمام روش های بالقوه اش)، بازی واقعی با توپ در بازی اصلی شب، بازی چهارم ژوئیه اتفاق می افتد، جایی که ترقه های بالای سر آسمان را به قدری روشن می کنند که می توان یک بازی را انجام داد. بازی در sandlot
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.