«آلفرد کرالیک» (استوارت) که در یک مغازهى فروش کالاهاى چرم در بوداپست کار میکند، با دختر رؤیاهایش که هرگز او را ملاقات نكرده مكاتبات لطیف و شاعرانهاى دارد، غافل از اینكه دختر، «کلارا نوواک» (سولاون) کارمند تازه استخدام شدهى همان مغازه است...
آلفرد کرالیک در یک مغازه فروش کالاهاى چرم در بوداپست کار میکند اما ...
در بوداپست مجارستان فروشگاه Matuschek and Company متعلق به آقای هوگو ماتوشچ است و لیسانس آلفرد کرالیک بهترین و با تجربه ترین فروشنده وی است. وقتی کلارا نووک موقعیت شغلی از فروشنده در فروشگاه را جستجو می کند ، ماتوسچک او را استخدام می کند اما Kralik و او با هم همراه نمی شوند. در همین حال ، کرالیک تنها و فداکار یک قلم ناشناخته دارد که قصد دارد خیلی زود پیشنهاد کند. با این حال ، او بدون هیچ توضیحی توسط ماتوسچک در شبی که قصد ملاقات با عشق مخفی خود را دارد اخراج شد. او به نواری می رود که ملاقات خود را با همکارش پیروویچ ترتیب داده اند و با کمال تعجب متوجه می شود که کلارا خبرنگار او است. اما شرمنده پس از رها شدن ، هویت خود را برای او افشا نمی کند. وقتی ماتوسچک فهمید که کورالیک را اشتباه کرده
دو کارمند در یک مغازه کادو فروشی به سختی می توانند یکدیگر را تحمل کنند، بدون اینکه متوجه شوند که از طریق پست عاشق یکدیگر می شوند...
دو کارمند یک فروشگاه فروشگاه کادو و هدیه که به سختی می توانند یکدیگر را تحمل کنند،به مرور عاشق یکدیگر شده و...
دانلود فیلم The Shop Around the Corner 1940 (فروشگاه کنار خیابان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
مغازه اطراف گوشه یکی از شیرین ترین و با احساس ترین کمدی های رمانتیک ساخته شده است. هیچ راه حلی وجود ندارد، و به سختی می توان احساس خود را نسبت به فروشگاه کنار خیابان در قالب کلمات بیان کرد. این از آن دسته فیلمهایی نیست که خیلی تلاش میکند، و همچنین عجیبترین سناریوهای ممکن را برای جمع کردن دو قهرمان داستان در پایان ارائه نمیکند. در واقع، تمام جذابیت آن ذاتی است، در درون شخصیت ها و محیط و طرح ... که بوت شدن آن بسیار باورپذیر است. به راحتی می توان فکر کرد که چنین داستان عاشقانه ای، به زیبایی هر داستان دیگری که تا به حال گفته شده است، *می تواند* برای شما اتفاق بیفتد... احساسی که اغلب از سایر کمدی های رمانتیک دریافت نمی کنید، هر چند شیرین و دلگرم کننده باشند.
آلفرد کرالیک (جیمز استوارت) و کلارا نواک (مارگارت سولاوان) پس از ورود به مغازه (Matuschek & Co.) که او در گذشته در آن کار می کرد، خوش شانس ترین ملاقات ها را ندارند. نه سال، درخواست کار. آنها از همان ابتدا با هم درگیر می شوند، بیشتر بر سر یک جعبه سیگار که وقتی باز می شود موسیقی پخش می کند - او فکر می کند این یک ایده مضحک است. او یک فروش بزرگ از آن می کند و استخدام می شود. مشاجره آنها شش ماه آینده را به طول می انجامد، حتی زمانی که هر دو (البته ناخودآگاه!) عاشق یکدیگر می شوند وقتی که روح و ذهن خود را در نامه هایی که از صندوق پستی 237 ارسال می شود به اشتراک می گذارند. کل فیلم را بر اساس آن پایه گذاری کنید، به جز اینکه مغازه اطراف گوشه به طرز ماهرانه ای با بازیگران مکمل فوق العاده متشکل از شخصیت های کاملاً جذاب، از خود هوگو ماتوشک (فرانک مورگان) پدرانه اما تنها، که می فهمد مغازه اش واقعا خانه او؛ پیروویچ (فلیکس برسارت)، همکار و دوست کرالیک که همیشه وقتی با این احتمال مواجه میشود که نظر صادقانهاش از او خواسته شود، از اتاق بیرون میرود. دلال محبت آمیز واداس (جوزف شیلدکروت) که در نهایت از یک کرالیک عادل با شکوه می آید. و پسر جاه طلب پپی کاتونا (ویلیام تریسی) که چیزی جز ارتقاء شغلی برای ماتوشک و شرکت نمی خواهد. داستان عشق بی تکلف بین "دوستان عزیز" در این مغازه کوچک در بوداپست، مجارستان، در شهر بوداپست پخش می شود. که اخراج بدون تشریفات کرالیک و ارتقاء بعدی به مدیر فروشگاه به دو مرغ عشق آینده کمک می کند. چه خوب است که همه در فروشگاه کنار خیابان داستانی دریافت می کنند. شخصیت های فرعی به خوبی توسعه یافته اند، و سفر خود ماتوشک در زندگی تقریباً به اندازه سفری که آلفرد و کلارا به اشتراک می گذارند، تاثیرگذار است. دعوت او از پسر جدید، رودی (چارلز اسمیت) برای شام شب کریسمس، که در برف های چرخان و زیبای زمستان مجارستانی ساخته شده است، تماشاگران را خوشحال می کند که او تنها نیست. ما حتی به شخصیتهایی اهمیت میدهیم که گفتن داستان عشقشان به فروشگاه کنار خیابان مربوط نمیشود.
جدا از داستان عاشقانه، باید بگویم که جیمز استوارت واقعاً یکی از بهترین چیزهای فروشگاه کنار خیابان است. او نقش شخصیت تمام عیار جیمی استوارت را در فروشگاه کنار خیابان بازی نمی کند (ج/ف «آقای اسمیت به خاطر آن به واشنگتن می رود»). در واقع آلفرد کرالیک خاردار و تند است و چندان مهربان نیست. او مردی بیرحمانه است، در واقع، با اشارهای اندک (تا شاید تا آخر) از جذابیتهای پسرانهای که استوارت به زودی ثبت اختراع میکند. وقتی او قبل از کلارا متوجه میشود که آنها مخفیانه با هم مکاتبه کردهاند، در واقع، کرالیک «اظهار نمیکند» - او منتظر میماند تا ببیند تا کجا میتواند این کار را پیش ببرد، به خصوص که به سرعت متوجه میشود (با توجه به روابط طوفانیاش). با کلارا به عنوان رئیس و زیردست) که دوست داشتن شخصی که از طریق نامه های رد و بدل شده می شناسد ممکن است با دوست داشتن خود شخص برابر نباشد. توصیف او به کلارا از ماتیاس پاپکین خیالی (چه اسمی!) که قرار بود نامزد او شود بسیار خنده دار است، اما همچنین روش او برای اثبات اینکه نامه ها همه چیز را برای یک مرد نشان نمی دهند، درست مثل او. نامه ها همه چیز را برای او آشکار نمی کنند. استوارت این نقش را عالی بازی میکند - هر زمان که کلارا به آقای کرالیک توهین میکند، چهرهاش را کاملاً کنترل میکند، همانطور که او معمولاً انجام میدهد، حتی (و مخصوصاً) به صورت او. و با این حال، کسی بر این باور است که در زیر ظلم و حرفهای بودن، میتوانست هویت خود را با همان جدّی و صمیمیت و *امید* محض آشکار کند که در نهایت انجام میدهد.
به سایر بازیگران نیز باید تذکر ویژه ای داده شود. مارگارت سولاوان در نیمه اول فیلم نسبتاً خوب عمل نمیکند، اما او واقعاً در صحنه بسته شدن مغازه در شب کریسمس، زمانی که با واضحترین توصیف آلفرد از عزیز صندوق پستیاش تقریباً دوباره قلبش شکسته میشود، ظاهر میشود. فرانک مورگان در نقش هوگو ماتوشک حسود که دچار حمله عصبی شده است، در یک اجرای عالی ظاهر می شود، مردی که وقتی متوجه می شود همسر 22 ساله اش نمی خواهد "با او پیر شود" باید معنای زندگی خود را دوباره کشف کند. و فلیکس برسارت نقش پیروویچ مهربان اما وفادار را به طرز شگفتانگیزی بازی میکند (یک همیشگی لوبیچ، زیرا در نقش سفیر خندهدار روسیه در NINOTCHKA ظاهر میشود) - صحنهای که در آن به دوست خوبش آلفرد کمک میکند تا هدیه کریسمس را دریافت کند. دومی *واقعا* می خواهد... یک کیف پول به جای آن جعبه سیگار مسخره کلارا خیلی آویزان است.
ارنست لوبیچ واقعاً با فروشگاه کنار خیابان به خود افتخار می کند - برای مثال، مراقبت بسیار مجلل و دقیقی که در ایجاد فروشگاه ماتوشک به جزئیات داده شده است، تا نام های مجارستانی ارزش تلاش را دارد. روی در، اجناس و صندوق و غیره. اما حتی با وجود اینکه لوبیچ تصمیم گرفت که داستان در مجارستان اتفاق بیفتد، صحنه در واقع جهانی است: ممکن است در هر جایی اتفاق بیفتد. ممکن است برای شما اتفاق بیفتد جذابیت این داستان ساده در همین جا نهفته است، این شخصیت های باورپذیر که واقعاً مردم هستند. برف در شب کریسمس نیز واقعی است، یا حداقل به اندازه ای واقعی است که لوبیچ می تواند آن را بسازد (او ماشین های برفی را با هزینه های گزاف آورده بود). این میل به واقعی جلوه دادن همه چیز است که به باورپذیرتر شدن داستان کمک می کند و به کل فروشگاه کنار خیابان رئالیسم رویایی می بخشد که قابل تکرار نیست. (نه، حتی در بازسازی مانند YOU'VE GOT MAIL.)
*این* واقعاً فیلم کریسمس جیمی استوارت است که مردم وقتی در مورد این زندگی شگفت انگیز صحبت می کنند، آن را از دست می دهند. نه اینکه از محاسن آن فیلم دیگر کاسته شود، اما درعوض در کریسمس امسال تماشای فروشگاه در گوشه و کنار هیچ ضرری ندارد، و در واقع فایده زیادی دارد. این شیرین، خنده دار، جذاب است و استوارت در نقش خود بی عیب و نقص است. همه ما باید آنقدر خوش شانس باشیم که عاشقانه در فروشگاه کنار خیابان به تصویر کشیده شود. بهترین چیز در مورد فروشگاه کنار خیابان این است که ما از آن دور می شویم و احساس می کنیم که احتمالاً می توانیم.
دانلود فیلم The Shop Around the Corner 1940 (فروشگاه کنار خیابان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
مغازه حوالی گوشه (مترو-گلدوین-مایر، 1940) به تهیه کنندگی و کارگردانی ارنست لوبیچ، داستانی لذت بخش از دو کارمند فروشگاه است که با هم خوب نیستند، غافل از اینکه در حال انجام نامه نگاری دوستانه هستند. از طریق نامه ای که با "دوست عزیز" شروع می شود. با بازی مارگارت سولاوان و جیمز استوارت برای سومین بار با هم، پس از NEXT TIME WE LOVE (یونیورسال، 1936)، و فرشته مغازه دار (MGM، 1938)، شکی نیست که این کمدی-درام بر اساس نمایشنامه مجارستانی نیکولاس لازلو ساخته شده است. ، اتفاقا بهترین همکاری آنها تاکنون بوده است. اگرچه فروشگاه کنار خیابان از دیدگاه شخصیتهای اصلی آن یک داستان عشقی اتفاقی است، اما به حق متعلق به صاحب مغازه در گوشه و کنار است، همانطور که فرانک "جادوگر شهر اوز" مورگان به طرز شگفتانگیزی بازی کرد.
چیست داستان در مورد عنوان آغازین نشان می دهد: "این داستان ماتوشک و شرکت - آقای ماتوشک و افرادی است که برای او کار می کنند. درست در گوشه ای از خیابان آندراسی - در خیابان بالتا، در بوداپست، مجارستان." مغازه، Matuschek and Company، متشکل از کارگران مختلفی است که با بنیانگذار آن، Hugo Matuschek (فرانک مورگان)، مردی میانسال که هم به فروشگاه و هم همسرش، اِما، 22 ساله وقف دارد، شروع می شود. و کارکنان: آلفرد کرالیک (جیمز استوارت)، کارمند/فروشنده نه ساله و مورد اعتمادترین و نزدیکترین دوست ماتوشک. آقای پتروویچ (فلیکس برسارت)، یک مرد خانواده خوشبخت و متاهل که اولین نفری بود که ده دقیقه قبل از افتتاح فروشگاه وارد شد. پپی کاتنا (ویلیام تریسی)، پسری متعهد با صدای جیرجیر. دختران فروشنده، فلورا (سارا هادن) و ایلونا (اینز کورتنی)؛ و Ferencz Vadan (Joseph Schildkraut)، یک مرد "بله" که هر روز به طور مرموزی با تاکسی با اسکناس های کلان پول در جیب و کمد لباس گران قیمت وارد می شود. یک روز صبح، کلارا نواک (مارگارت سولاوان) به دنبال کار می آید. او با فروش یک جعبه موسیقی "O Tchonia" به یک مشتری چاق و چاق که آن را با جعبه آب نبات اشتباه می گیرد، خود را با موفقیت می فروشد. کلارا و آلفرد در طول اقامت شش ماهه اش در Matuschek and Company، خود را دائماً در حال مشاجره می بینند، غافل از اینکه آنها از طریق نامه هایی که در صندوق پست گذاشته شده، عاشقانه ای را ادامه می دهند. وقتی آلفرد متوجه میشود که آقای ماتوشک به طور ناگهانی نسبت به او بیتفاوت رفتار میکند، پیچیدگیهای بیشتری به وجود میآید، حتی تا حدی که قبل از کریسمس بدون هیچ دلیل مشخصی او را اخراج میکند.
این محصول ارنست لوبیچ است که مکانهای سنتی او برای حرکتش است. تصاویر دارای پسزمینه اروپایی، عمدتاً پاریس، جالب است که مغازه در گوشه و کنار، نوعی داستان است که میتوانست در هر مکانی و در هر زمان اتفاق بیفتد. با پیروی از الگوی بازسازی ها، نسخه موزیکال با عنوان مجدد در تابستان خوب قدیمی (MGM، 1949) با بازی جودی گارلند و ون جانسون، در شیکاگوی اوایل قرن رخ می دهد. در حالی که به روزترین نسخه، YOU'VE GOT MAIL (برادران وارنر، 1998) با مگ رایان و تام هنکس، نه تنها در شهر نیویورک می گذرد، بلکه از اینترنت به عنوان وسیله ارتباطی بین نویسندگان دوست قلمی استفاده می کند. به استثنای بازیگران اروپایی متولد شده، جوزف شیلدکرات و فلیکس برسارت، همراه با برچسبهایی که به زبان مجارستانی نوشته شدهاند، بسیاری از بازیگران دیگر اساسا آمریکاییهایی هستند که به طور طبیعی بدون هیچ تلاشی برای استفاده از لهجه صحبت میکنند. اگر کارگردان لوبیچ سعی میکرد از بازیگران اروپایی الاصل در نقشهای اصلی بهعنوان لوئیز راینر در نقش کلارا برنده دو جایزه اسکار استفاده کند، برای مثال، فرانسیس لدرر چک در نقش آلفرد، نتیجه کاملاً متفاوت میشد و احتمالاً اینطور نبود. مانند بازیکنان منتخب به عنوان سولاوان و استوارت موفق بود. فرانک مورگان، که بیشتر به خاطر بازی در شخصیتهای گیجشده شناخته میشود، در اینجا بهترین مزیت را نشان میدهد که از «سبک مورگان» معمولی خود برای اجرای سادهتر فاصله میگیرد. جدای از بازی های جدی طوفان فانی (1940)، که او را دوباره با سولاوان و استوارت متحد کرد، و کمدی انسانی (1943) با بازی میکی رونی که بسیار شناخته شده است، این باعث می شود که ای کاش فرانک مورگان نقش های دراماتیک تری مانند این ها را ایفا کند. شخصیتهای دوطرفهای که او اغلب انجام داده است، حتی در نقش برجستهاش بهعنوان جادوگر اوز (MGM، 1939).
مورگان که یک بازیگر همهکاره است، بهطور باورنکردنی آن حضور اروپایی را دارد. از طریق سبیل های پرپشت و مدل موی قدیمی خود، عملکردی را ارائه می دهد که شایسته نامزدی اسکار به عنوان بهترین بازیگر نقش مکمل مرد است. عناصر کلیدی او شامل لحظات شوخ طبعی برای عدم تلاش برای تحت تأثیر قرار دادن کارمندانش هنگام درخواست نظرات صادقانه آنها است. عکس العمل غافلگیر کننده او هنگام کشف خطای راه خود نسبت به کارمند مورد اعتماد خود، آلفرد. و لحظه ای صمیمانه زمانی که از جدیدترین و جوان ترین کارمند خود، رودی (چارلز اسمیت)، 17 ساله، که به تنهایی در بوداپست زندگی می کند، دعوت می کند تا در شب کریسمس با او شام بخورند. وقتی مورگان در اطراف نیست، تمرکز روی کارمندان فروشگاه متخاصم، کلارا و آلفرد، دوباره شروع میشود. یک لحظه فراموش نشدنی شامل صحنه ای در خارج از کافه است که در آن آلفرد از پنجره نگاه می کند، پس از اینکه دوستش پتروویچ به او گفت که دوست قلمی او، و تنها وسیله شناسایی کتاب لئو تولستوی، "آنا کارنینا" است. کلارا. در حالی که او هویت خود را فاش نمی کند، وقتی کنار میز می ایستد او را غافلگیر می کند، اما به زودی وقتی با عصبانیت به عنوان یک "کارمند بی اهمیت" خوانده می شود، مورد توهین قرار می گیرد و صدمه می بیند. سایر صحنههای مربوط به کلارا و آلفرد به بهترین سبک و سنت لوبیچ هم سرگرمکننده و هم تأثیرگذار هستند. موسیقی دلپذیری از ورنر هرمان در خلال تیتراژ آغازین و پایانی آن نیز در اینجا شایسته تذکر است. جای تعجب نیست که فروشگاه در گوشه و کنار در سالهای اخیر به عنوان یک فیلم سینمایی استثنایی انتظارات خود را برآورده کرده است.
قبلاً از اواخر دهه 1980 در کاست ویدیویی پخش میشد و بعداً در قالب DVD برای هر کسی که به دنبال آن بود در دسترس بود. زمانی که نوبت به خرید یک فیلم خوب با موضوع کریسمس میرسد، فروشگاه در گوشه و کنار باید هر مشتری را بدون درخواست بازپرداخت یا تعویض دفعه بعد که در کانال کابلی Turner Classic Movies پخش میشود، راضی کند. (***1/2)
دانلود فیلم The Shop Around the Corner 1940 (فروشگاه کنار خیابان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
فیلم مناسب برای کریسمس. برای تفاوت های ظریف آن برای اجراهای جذاب برای جیمز استوارد در شیوه خاص خود برای ساختن نقش. برای فضای خانوادگی برای جزییات کوچک از هر کدام که می بینید، متفاوت به نظر می رسد. موتیف - یکی از فیلم هایی است که می توان آن را ... کامل تعریف کرد. اتمسفر، داستان، طعم کاپرا، علم استفاده از هر بازیگر به بهترین شکل برای خلق جهانی کوچک، بسیار عالی، اما اغوا کننده، خوب و دوست داشتنی. فیلمی در مورد عشق و جوهر عشق. زیبا. یا فقط قابل تحسین
دانلود فیلم The Shop Around the Corner 1940 (فروشگاه کنار خیابان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
بازیگران واقعاً کمک میکنند تا این یک غافلگیری خوشایند و یک برش بالاتر از مرد معمولی-در مقابل-زن-تمام زمان-اما-در عشق-از نوع عاشقانه/کمدی هالیوود بحث کنند.
من معمولاً سراغ آن نوع فیلمها و آن خط داستانی خستهکننده نمیروم، اما فروشگاه کنار خیابان طراوتبخش بود، تماشای آن سرگرمکننده بود و با جذابیت همراه بود.
جیمی استوارت و مارگارت سولاوان هر کدام را بازی میکنند. خوب دیگر و یک زن و شوهر بسیار خوش تیپ. بازیگران مکمل فوقالعاده هستند - از فلیکس برسارت همیشه دوستداشتنی تا جوزف شیلدکرات شرور.
فرانک مورگان همچنین یکی از جالبترین شخصیتهایی را بازی میکند که تا به حال او را در کارنامهاش دیدهام. او فیلم را می گیرد و زمانی که اتفاقی دراماتیک برایش می افتد، برای مدتی آن را به حالتی کاملا متفاوت تبدیل می کند. این «پیچش» دلیل دیگری است که فروشگاه کنار خیابان بالاتر از سایر فیلمهای هم نوع خود قرار میگیرد.
یک بار دیگر، وقتی یک فیلم ترکیب خوبی از دستهها دارد، معمولاً موفق میشود. این یک مثال عالی از آن است. در فروشگاه کنار خیابان عاشقانه، کمدی و درام است و به خوبی ساخته شده است. من هر روز این را بر عهده خواهم گرفت که دوباره «You've Got Mail» را بسازم. بدون مقایسه.
دانلود فیلم The Shop Around the Corner 1940 (فروشگاه کنار خیابان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
درباره The Shop Around the bend در دوران معاصر بحث کنید، و بدون شک با ظاهری بیهوده مورد استقبال قرار میگیرید تا زمانی که نام آن را به "You've Got (Snail) Mail" ("اوه، آن یکی!"). با این حال، در حالی که کمدی رمانتیک به سبک قدیمی رئیس ارنست لوبیچ ممکن است نیاز به مبارزه با اصلاحات دهه 90 خود برای قدردانی از جریان اصلی جامعه داشته باشد، این کمدی به طور موثر وسوسهانگیز و به اندازهای عالی است که در هر صورت تشویقی معادل را به همراه داشته باشد. فیلم لوبیچ بهویژه از اکثر کمدیهای شیکتر که در حال حاضر خجالتیتر و ظریفتر هستند، زمان مناسبی است. احساس او بسیار مورد توجه قرار می گیرد، زیرا فیلم به عنوان یک موقعیت خوب و مثال زدنی باقی می ماند، آنقدر شایان ستایش است که حتی نمی توان در مقابل آن ایستادگی کرد.
برگرفته از اثر نمایشنامه نویس مجارستانی Miklós László Parfumerie، برگزاری محیط بوداپست توسط لوبیچ با بازیگران آمریکایی جابجا شده ممکن است نیاز به انطباق با آن داشته باشد (شاید لوبیچ راضی بود که نسبت به همه هیولاهای دوران جنگ، ارتباط دوست داشتنی تری با اروپا داشته باشد. به هم ریختن فیلمهای خبری - به کمبود آشکار مسائل دولتی یا مناسبتهای جهانی توجه کنید)، با این حال، فقط به جذابیت نوستالژیک و نسبتاً اشتباه زمانی فیلم میافزاید. لوبیچ با سرعتی شگفتانگیز و صادقانه به شخصیتهایش اجازه میدهد استنشاق کنند، و با احتیاط زندگی، ترسها، انتظارات و رویاهای هر یک از کارکنان فروشگاه اسمی را با همدردی ظریف قبل از اجازه دادن به داستان عاشقانه برجسته در میانهی کار به تصویر میکشد. آنها با انرژی آهسته و محرک. بیتردید، فیلم دارای گیجیهای آزاردهندهای است که توصیه میکنیم لوبیچ بیش از حد به محیط سیاسی-اجتماعی حساس بود تا فانتزی کاملاً خالی بسازد، با این حال آنها با همان نوع بشر ادراکی و مراقبتی مشابه با بقیه افراد طبیعتگرای فیلم ترسیم شدهاند. بعلاوه، اگر دردسرهای ذاتی فیلم در مورد یک آشفتگی کاملاً پیش پاافتاده ممکن است با بوهای دوره ای آفرینش یا آسایش غیرضروری همراه باشد، دلپذیری شیطانی و ناتوان کننده ای که با آن بیشتر به یکدیگر شبیه می شوند بیش از آن که جبران کند. صحنه «اولین قرار» فیلم به تنهایی آنقدر حیلهگر و بیرحمانه سرگرمکننده است که حتی You've Received Mail هم نمیتوانست با نزدیک شدن به فیلمبرداری آن، و برنده شدن خندههای سرکش در سنی کاملاً متفاوت از تماشاگران مخالفت کند.
با این حال، این علم دائمی جیمز استوارت و مارگارت سولاوان، یکی از قابل اعتمادترین جفت های دوره سنتی است که فیلم را به درجه ای مثال زدنی ارتقا می دهد. این دو بدون عرق کردن با یکدیگر بازی می کنند، از نقاط خشن، پر از حقه، نقاط پر پیچ و خم و ترقه به خاکستر گرما بی عیب و نقص تبدیل می شوند، و صحبت کردن سریع و انرژی فلفلی سولاوان فویل کاملا دوست داشتنی را برای هوای داغ و درخشان استوارت نشان می دهد. فلیکس برسارت با حمایت از آنها، اساساً روح ظریف و چشمک فیلم را به عنوان همکار دلسوز آنها نشان می دهد، جوزف شیلدکرات آنقدر شیک است که اساساً به عنوان راسو ساکن فروشگاه می درخشد، ویلیام تریسی آنقدر کمدی است که اساساً به نظر می رسد که از یک فیلم دیگر کاملاً متمم راه رفته است. (هرچند بدون در نظر گرفتن این موضوع به شدت سرگرم کننده باقی می ماند)، در حالی که استرایت فوروارد مورگان به عنوان مالک دائماً مضطرب مغازه، یک نوشیدنی ترکیبی بسیار خشن با شخصیتی اسرارآمیز و دوست داشتنی در اطراف شهر بلند می کند.
در هر صورت، برای اواسط دهه 1940، ردیابی فیلمی بسیار دوست داشتنی و دلپذیر، بسیار احیاگر است، با این حال دست ماهر لوبیچ، فیلم را مملو از جذابیت ساده، اما شدید می کند. طنز و احساسات بسیار الهامبخش، تمایل به ناامیدی و محروم از هرگونه درام و با دستهای پایینتر از ملایمترین ولخرجیترین نمایشهای هالیوودی، دلپذیری ایستاده The Shop Around the Corner همچنان آن را به یک افشای خوشآمد یا بازنگری تبدیل میکند، چه به عنوان ساعت تعطیلات، یا روشی برای شل شدن با پوزخند در تمام سال. علاوه بر این، به احتمال زیاد، رونق آن برای جلوگیری از پیشرفت جعبههای موسیقی ارزان قیمت و تزئینی کاری داشت؟ هر چه بهتر.
دانلود فیلم The Shop Around the Corner 1940 (فروشگاه کنار خیابان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"فروشگاه در گوشه و کنار" یکی از فیلم های شماره 1 من است که در آن هنرمند شماره یک من آقای جیمز استوارت حضور دارد. مارگارت سولاوان که با استوارت همکاری میکند، یک سرگرمکننده است که به او در ایجاد جایگاه خود به عنوان یک متخصص واقعی کمک کرد. بلانت مورگان، یک فرد فوقالعاده سرگرمکننده، در یک شغل مکمل حضور دارد. سازنده و رئیس این قطعه فریبنده، در واقع، ارنست لوبیچ است، یک متخصص در ظرافت و ذهن - همه آن را "لمس لوبیچ" می نامند. (لطفاً بقیه این نقد را در فرصتی که هنوز این تصویر را ندیده اید مطالعه نکنید.) کلارا نواک (سولاوان) و آلفرد کرالیک (استوارت) دو نماینده نزاع در یک فروشگاه کوچک کادویی محصولات پوست گوساله بوداپست هستند. آقای ماتوشک (مورگان). با گذشت زمان، نزاع، مخالفت و دعوا بدتر می شود، با این حال جمعیت چیزی در مورد کلارا و کرالیک می دانند که آن ها با یکدیگر آشنایی ندارند. آنها به طور ناامیدکننده ای به عنوان دوستانی مرموز از طریق مکاتبه با هم شیفته شده اند! دیر یا زود، کرالیک متوجه می شود، اما تا آخر شخصیت مرموز خود را برای کلارا کشف نمی کند. به من اجازه دهید دوباره صحبت کنم، ارنست لوبیچ متخصص نکات ظریف و زیرک بود.
نمایش "فروشگاه در گوشه" هرگز نمی توانست چیزی بیشتر از این باشد. مارگارت سولاوان در نقش کلارا نواک ذهنی سریع و نامنظم است و جیمز استوارت در نقش آلفرد کرالیک احتیاط آرامی را در تمام قسمت های فیلم نشان می دهد. (در واقع، جاناتان کو، زندگی نامه نویس استوارت، زمانی اظهار داشت که «فروشگاه در گوشه و کنار» یکی از آرام ترین فیلم های ساخته شده است.) فوراتریت مورگان تصمیم ایده آلی برای به تصویر کشیدن آقای ماتوشک، صاحب مغازه بود. وقتی او احساس وحشتناکی می کند، کارکنانش جرأت نمی کنند بیشتر از این او را عصبانی کنند. وقتی از شما ارزیابی مشروع شما را می خواهد، معتقد است که باید به او بگویید که چه چیزی باید بشنود. وقتی او در یک ذهنیت درخشان و باهوش باشد، همه کسانی که برای او کار می کنند به طور کلی تأثیری از آن خواهند داشت. همچنین جوزف شیلدکرات در نقش فرنکز واداس، نماینده ای کاملاً سفارشی و خوش بیان که به رئیس سر تعارف می کند، و فلیکس برسارت در نقش آقای پیروویچ، دستیار فردی کرالیک و عزیزترین همراهی که جرات نمی کند در مقابل رئیس باشد.
علیرغم علم آسمانی در میان سولاوان و استوارت، در اینجا بخشی از دوست داشتنی ترین دقایق من از "فروشگاه در گوشه" است. ماتوچک از کرالیک، سرپرست ارشد کنونی، میخواهد تا واداس را بدون مزاحمت که میتوان انتظار داشت بهانه کند، اما رفتار کرالیک با این موضوع همه چیز است جز آرامش. کرالیک برای نشان دادن به کلارا ناشناخته ای که دیگر کشیده نشده است، شلوارش را بالا می کشد تا جوراب هایش را که آویزان نگه داشته اند، بپوشاند! در شب کریسمس، زمانی که مغازه تعطیل میشود، آقای ماتوشک ماتوسک میفهمد که بچه کار جدیدش، رودی (چارلز اسمیت) هیچ خانوادهای در بوداپست ندارد که این مناسبت را با آنها بگذراند، بنابراین ماتوشک با خوشحالی رودی را برای صرف شام بیرون میبرد. «پپی کاتونا» (ویلیام تریسی) که به نماینده تبدیل شده است، آقای ماتوشک را از پایان دادن به زندگی خود نجات می دهد، به سادگی در آخرین ثانیه ممکن! در ابتدای فیلم، کرالیک بدون مزاحمت یکی از نامههای مرموز کلارا را با پیروویچ در میان میگذارد و پس از آن، از ثروت گرفته تا لباس، روند فکرش را درباره جعبه سیگار «اوچی چورنیا» که اخیراً تهیه کرده است به آقای ماتوشک میگوید. علاوه بر این، من عاشق روشی هستم که آقای ماتوشک در یک طغیان خشمگین علیه نمایندگان معاملاتش با چند وقفه بی تکلف شرکت می کند.
«فروشگاه در گوشه و کنار» احتمالاً یکی از بهترین کمدی های من است. در هر نقطه دیده شده است. همان سالی که آن را تحویل داد - 1940 - جیمز استوارت در یک تقلید مسخره آمیز احساسات مدرن با جایزه کاترین هپبورن و کری به نام "داستان فیلادلفیا" ظاهر شد، که استوارت اسکار اصلی خود را برای آن گرفت، با این حال من احساس می کنم که "فروشگاه اطراف" گوشه» در مقایسه با «داستان فیلیدلفیا» بینهایت بهتر است. من به همین ترتیب میتوانم از این که محیط این احساسات سولاوان/استوارت، بوداپست، مجارستان است، غفلت کنم، با این حال، بخش بزرگی از سرگرمکنندهها آمریکایی هستند و واضحترین زبان انگلیسی را صحبت میکنند. به طور خلاصه، «فروشگاه در گوشه و کنار» یک فیلم واقعا استثنایی است.
دانلود فیلم The Shop Around the Corner 1940 (فروشگاه کنار خیابان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
واقعاً افتضاح است که تعداد بیشتری از نمایشنامههای Miklós László به انگلیسی تبدیل نشدهاند. تعداد کمی که از نمایشنامه نویس مجارستانی هستند، نمایشنامه ها و فیلم های فوق العاده ای ساخته اند. یکی از آنها بارها برای خلق برادوی، موزیکال های تلویزیونی و فیلم های سینمایی تکرار شده و مورد بررسی مجدد قرار گرفته است. «فروشگاه در گوشه و کنار» اولین اقتباس سینمایی است که مطابق با محیط است. آخرین موردی که جمعیت پیشرو دریافت خواهند کرد، "You've Got Mail" از سال 1998 است.
فروشگاه کنار خیابان که ابتدا به عنوان یک طنز به حساب می آید، بریده ای از زندگی افراد شاغل در دهه 1930 بوداپست، مجارستان را به ما نشان می دهد. اروپا نیز بخشی از تاریکی کلی بود که در ایالات متحده آغاز شده بود، در واقع، حتی با بهبود اقتصادها، موقعیتها کم و یافتن آن دشوار بود. این راه را برای این داستان باز می کند که ترکیبی باشکوه از طنز سبک با احساسات و نمایش دارد. این یک تحقیق عالی از مردم است.
کل بازیگران در فروشگاه کنار خیابان می درخشند. جیمز استوارت در نقش آقای کرالیک و مارگارت سولاوان در نقش خانم نواک به طرز شگفت انگیزی با یکدیگر بازی می کنند. سولاوان بهویژه بهطور مؤثری کار میکند، زیرا نواک بهطور بیتکلف بعد از دیدن پیشرفتها در کرالیک به اطراف میآید. فلیکس برسارت در نقش پیروویچ فوق العاده است. این هنرپیشه بزرگ پیش از اینکه در سن 57 سالگی از سرطان خون خلاص شود، حرفه خوبی در فیلم The Shop Around the Corner داشت. اعدام فوراتریت مورگان در نقش آقای ماتوشک نیز مهم است. او مردی دردسرساز را با چیزی در رأس افکارش به طرز خارق العاده ای به تصویر کشید.
همین اواخر که فروشگاه کنار خیابان را دوباره تماشا کردم، به واحدهای مربوط به پول در داستان علاقه مند شدم. ما ثبت فروش را می بینیم تا زمانی که پنگوها به صدا در می آیند، و ماتوشک درباره تعداد پنگوهایی که می گیرند صحبت می کند. تمبرها در میان آنها چارچوب های مالی، سرمایه ها، ارقام معتبر قابل تایید و غیره وجود داشت. به عنوان مثال، متوجه شدم که مجارستان به یک منطقه و افراد مجارستان اشاره کرده است و من در گروه های تاج مهرهایی داشتم. با این حال، پنگو مرا گیج کرده بود، بنابراین من فقط آن را جستجو کردم.
پنگو از سال 1927 تا 1946، زمانی که فورینت جایگزین آن شد، جای کرونا را به عنوان واحد پولی اساسی مجارستان گرفت. این چیزی بود که میتوان آن را با 100 پرکننده مقایسه کرد و آن را شبیه دلار آمریکا به عنوان نوع پول کرد. کتاب های مرجع به این معنا هستند که پنگو برای برنامه تعدیل اروپا پس از جنگ جهانی اول ضروری بود. این پنگو تنها 20 سال دوام آورد و آشکارا وحشتناک ترین تورم خارج از کنترل را تا به حال داشت. در آن زمان نمیدانم ارزش پنگو به دلار آمریکا چقدر بود. فلورینت مجارستانی مدتی است که در حال حاضر بین 33 درصد و یک درصد از یک سنت آمریکا کاهش یافته است.
در زمان ساخت این فیلم، پنگو منحصراً در گروه های 10 نفره، اسکناس های 5 و 2 پنگو. سکه های مهر شده شامل پرکننده های 1، 2، 10، 20 و 50، و سه عدد پنگو در اندازه های 1، 2 و 5 بود. جلوی اسکناس 10 پنگو تصویری از مریم داشت که عیسی کودک را در سمت چپ در آغوش گرفته بود و یک زن ماده. مدل نیم تنه سمت راست گفتگو تصویر مجسمهای از حاکم استفان را داشت که روی اسبی مینشیند.
داستان در فصل کریسمس اتفاق میافتد. «خرید در گوشه و کنار» فیلمی دلپذیر میسازد تا برای بازبینی سالانه به مجموعههای کریسمس اضافه شود.
دانلود فیلم The Shop Around the Corner 1940 (فروشگاه کنار خیابان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
فیلمی با لایه های مختلف و تماشای آن لذت بخش است، این یک پیروزی واقعی برای رئیس ارنست لوبیچ است. او یک رام کام به ما می دهد که در آن احساسات تنها بخشی از یک ماده بزرگتر است، چیزی که به روش های بی شماری با ما تماس می گیرد: افسردگی فصل کریسمس، خجالت از فروش، انتظار برای استقامت از طریق دیگران و مدیر. در محیط کار خود برای کمک به خانواده، و بدیهی است که عشق غیرمحتملی که عمده آن از خراشیدن زیر سطح سرچشمه میگیرد.
لوبیچ آنقدر تمام شده است که این داستان را بازگو میکند، اما به نظر میرسد که ادامه دارد. با احتیاط که او چنین می کند. او به طور کامل شخصیت های خود را با کم سخت ترین راه ها، با نشانه ها و اظهارات کمی بررسی می کند. او بدون توجه به مهارت محدودیت، از زیرکی طنزش گرفته تا ساکت کردن و چهره بازیگرانش همه چیز را در صورت لزوم بیان می کند. او مجموعهای غنی از احساسات انسانی را برای ما فراهم میکند و غرور انسانی و پیامآوران مقدس صفات بهتر ما را به ما نشان میدهد، اما علاوه بر آن بیاهمیتی، میل، غرور و تحقیر ما را نشان میدهد. او در محبت، اهمیت شخص درونی را به ما نشان می دهد، اما علاوه بر آن جذابیت واقعی را تشخیص می دهد. در گروه افراد، او به ما احساس رفاقت میدهد، اما علاوه بر این، زنجیره غذایی اجتنابناپذیر و مشاجرههای کمی را به ما میدهد. بینش واقعی در برداشت های او از نحوه عملکرد افراد وجود دارد، اما علاوه بر این، یک تصدیق فلسفی و پالایش بدیع از طریق ارائه آن ها وجود دارد. او عموماً به نظر میرسد که سوزن را میبندد، و شاید این موضوع «لمس لوبیچ» در مورد آن است.
یک موضوع در فیلم The Shop Around the Corner روشی است که افراد بیان میکنند، و باید حقیقت را گفت. صاف. ما این را از طریق آنها میبینیم که یکی از نمایندگان فروش (جیمی استوارت) با رئیس (فورثرایت مورگان) و دیگری (جوزف شیلدکروت) صحبت میکند، فردی که میبوسد و نمونهای از بیتحرکی بدون حقیقت است. ما علاوه بر این می بینیم که چگونه استوارت و نماینده فروش جدید (مارگارت سولاوان) یکدیگر را بیگانه می کنند، هرگز بهترین ها را در مورد یکدیگر فرض نمی کنند، و اغلب از نظر ظرافت رک و در عین حال ناقص هستند. بدیهی است که آنها از طریق مکاتبه به عنوان دوستان ناشناخته به طور قابل توجهی با یکدیگر مهربان تر و مهربان تر هستند، و این به ما نشان می دهد که چقدر پذیرا بودن و رفتار ما نسبت به شخص دیگری دیدگاه ما را نسبت به آنها شکل می دهد.
بازیگران فوق العاده هستند. توسط نمایشگاه های خارق العاده ای از مورگان و استوارت. فلیکس برسارت در نقش مرد خانواده و ویلیام تریسی به عنوان بچه وظیفه در مشاغل حمایتی پاتوق می کنند. من آنقدرها هم دیوانه مارگارت سولاوان نبودم، با این حال او به خوبی با این قسمت سازگاری دارد. صحنه ای که او با استوارت در اغذیه فروشی و مشروب فروشی دارد به طرز باشکوهی ترش است، و قبل از آن برسارت که دقیقاً نسخه تکراری آنا کارنینا با میخک قرمز را به شیوه ای زیرکانه مطرح می کند، از بین رفته است. یکی دیگر از صحنههای باورنکردنی، بهانهگیری استوارت است، صحنهای که او و لوبیچ هر دو به عنوان کارشناسان آشکار اجرا میکنند. من به همین ترتیب دوست داشتم که دومی مورگان مستقیم با این بچه کار جدید به دنبال کسی باشد که با او به شام برود.
فروشگاه کنار خیابان تمایل ویژهای دارد، جایی که لوبیچ واقعاً ما را به این موضوع میکشاند. جهان این مغازه کوچک همانطور که در زندگی روزمره، غم، خجالت، و نزاع وجود دارد، به طور مشابه گرما، خویشاوندی، و عشق بالاتر. این یک فیلم قدیمی برای جستجو است.
دانلود فیلم The Shop Around the Corner 1940 (فروشگاه کنار خیابان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
کمدی های ارنست لوبیچ ("نینوچکا"، "بودن یا نبودن") مناقشات سرراستی دارند که بدون شک می توانند ما را مسحور کنند. این اتفاق در میان متغیرهای مختلف، به دلیل موکسی بودن شخصیتهای آن، ساختار داستانها و بیت فردی تولیدکننده رخ میدهد. این باید دلیل باشد، به ویژه از دهه 1980 به بعد، توجه به ارجاعات به خلاقیت های او در متنوع ترین رام ها قابل تصور است. برای مثال، در «پیام به تو»، اثر نورا افرون، می توان به روز رسانی از «A Loja da Esquina»، طنزی در سال 1940 با حضور جیمز استوارت و مارگارت سولاوان، قابل تصور بود.
بر اساس این نمایشنامه به همین نام اثر میکلوس لازلو، داستان آلفرد کرالیک (استوارت) را دنبال میکند، نماینده فروش ماهر ماتوشک، یک فروشگاه هدیه در بوداپست. کرالیک مخفیانه با یک خانم جوان مقایسه می کند که نمی داند این کلارا نواک (سولاوان) است، نماینده فروش اخیراً در فروشگاه که با او رابطه خوبی ندارد. مکان فیلم، عموماً در داخل فروشگاه اتفاق میافتد، و همین امر باعث میشود که از شخصیتهای مختلفی مانند مالک (کاندید مورگان) و پیروویچ (فلیکس برسارت) اطلاع داشته باشیم. بیشتر از آن، ما از حضور در کنار آنها خوش آمدیم.
بین یک زمزمه و یکی دیگر از پیروویچ و کرالیک، گفتگوی بدبینانه بین زوج قهرمان و دخالت های غیرمنتظره ماتوشک، دوربین توسط ویلیام اچ. دنیلز ("Vale das Bonecas") ما را به سومین فرد از صحنه تبدیل می کند که به نزدیکی و حفظ جذابیت شخصیت ها می افزاید. عنوان لوبیچ ناظر را فرا می خواند تا حساب های گفته شده در فروشگاه را مشاهده کند. رئیس آلمانی بدون وابستگی به تحریفها یا فریبهای نرمال برای این نوع سینمایی، نمایشی صادقانه ارائه میکند که در جمع نمایندگان فروش از تصوری از جهان بین جنگها استفاده میکند. اگرچه داستان در فضای کمیک و کریسمس ساخته شده است، اما به همین ترتیب وضعیت روانی-اجتماعی را که در آن تعبیه شده است سرزنش می کند. می توان در ماهیت شخصیت ها و در گفتمان، کسالت، ناامیدی و غم و اندوه انبوه ناشی از فشارهای زمینه ای جنگ جهانی دوم را که به وضعیت اضطراری سال 1929 اضافه شد، مشاهده کرد.
به صورت استعاری، محتوا تایید شده توسط سامسون رافائلسون، از مجاورت جشنهای کریسمس برای حمایت از یک بخش دایرهای پر شور استفاده میکند که در آن هر یک از شخصیتها صمیمانه محصور شدهاند و صرف نظر از اینکه به صورت زیرکانه به آن پاسخ میدهند. بنابراین، مسائل مرتبط با ترس، محدودیت ها و ناامیدی ها بسیار وجود دارد. در این بسط، داستان مستقیم و بدون پیچهای هیجانانگیز قابل توجه در جاده به وضعیت وجودی این دوره قابل تأیید میپردازد.
لوبیچ اثر هنری کوچکی را در «A Loja da Esquina» ساخت. داستان گرد و فریبندهاش، فیلمی ساده و روان را آشکار میکند که اساساً بیشتر از یک کمدی بینظیر است: تصویری از زمان ایدهآل است.
دانلود فیلم The Shop Around the Corner 1940 (فروشگاه کنار خیابان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
The Shop Around the bend (1940): بررسی مختصر -
روانشناختی، نوستالژیک، سرگرم کننده، بنیادی، ذهنی، بصری و توسط و توسط - یک اثر هنری! بالاخره یک فیلم ارنست لوبیچ برای من کار کرد. تا همین اواخر متوجه «لمس لوبیچ» شدم و دو فیلم «مشکل در بهشت» و «نینوچکا» را تماشا کردم و دیدم که آن دو به طور استثنایی اغراق آمیز هستند. از آنجایی که فکر میکردم فیلمهای لوبیچ بیشتری را ببینم یا نه، در نهایت به بررسی نکات مفید زیادی در مورد «فروشگاه در گوشه» پرداختم که یکی از بهترین فیلمهای عاشقانه و جذاب اواسط دهه 40 بود. الان باید موافق باشم The Shop Around بسیار معقولانه است و از نظر منطقی که شایستگی آن را دارد استفاده می کند. سرگرمی وجود دارد، دردسر است، احساسات وجود دارد، عشق وجود دارد، منحصر به فرد بودن وجود دارد، معقول بودن، طنز وجود دارد، واقعیت وجود دارد و خداییش چقدر می توانم از یک فیلم در مدت زمان کوتاه مدت پیش بینی کنم؟ لوبیچ در آن 100 دقیقه همه چیز را به من داد و از یادآوری آن شخصیت های جذاب با توجه به فیلم کوتاهی نکنم. فروشگاه کنار خیابان چند شخصیت دارد که من را به وحشت انداختند و بنابراین باید بگویم که فروشگاه کنار خیابان صرفاً یک داستان عاشقانه از دو نفر نیست، اما علاوه بر روایت یک خانواده در مغازه کار می کند. قهقهه زدم، گریه کردم، تحت تأثیر داستان قرار گرفتم و از آن لذت بردم. یک هموطن و یک خانم جوان همدیگر را گرامی می دارند و در عین حال از یکدیگر متنفر هستند، چقدر به ندرت این نوع داستان علمی را در فیلم The Shop Around the Corner های دهه 40 می بینیم؟ یا از سوی دیگر حتی امروز در 100 سال 21؟ من هرگز تصور نمی کردم که صحنه خداحافظی یک نماینده می تواند اینقدر شخصی و تکان دهنده باشد تا زمانی که آن را در اینجا در فیلم The Shop Around the Corner دیدم. من هرگز تصور نمی کردم که اختلافات در یک فیلم کوچک می تواند به طور همزمان اینقدر معقول و علمی باشد تا زمانی که در The Shop Around the bend کشمکش ها در رابطه رئیس و کارمند را دیدم. من می توانم به گفتن چنین حجم عظیمی از فروشگاه کنار خیابان ادامه دهم و تا این حد خراب کنم بهتر است اینجا متوقف شوم. جیمز استوارت یک سرگرم کننده خوب است و فروشگاه کنار خیابان به سادگی یکی دیگر از نظرات آن است. مارگارت سولاوان در فیلم The Shop Around the Corner فضای زمانی مشابهی دارد که سرگرم کننده های طرف مقابل هستند، بنابراین کمتر مورد توجه قرار می گیرد. در هر صورت، مشاغل جانبی در اینجا سنگین وزن هستند. ویلیام تریسی، فورایت مورگان و فلیکس برسارت باعث شدند که حضور آنها به طور قابل توجهی بیشتر شود. گفتارهای فیلم خیلی دوست داشتنی هستند. آن بحثهای نامهها، آن دعواها، مشتهای جالب، یادداشتها و آن بحثهای نوستالژیک بسیار باشکوه بود. به طور کلی، The Shop Around the bend بیش از حد انتظار از یک فیلم را منتقل می کند. چیزهای بیشماری برای ساختن یک فیلم انتقادی بسیار سنگین است. فقط آن را از دست ندهید. این در هر ملت، هر فرهنگی، هر نگرش، هر سلیقه، در هر زمان و به سرعت کار خواهد کرد. این یک نوع سنت گرایانه از انحراف جاودانه است!
دانلود فیلم The Shop Around the Corner 1940 (فروشگاه کنار خیابان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
یکی از بهترین کمدی های ارنست لوبیچ، «فروشگاه در گوشه و کنار» یک اثر نمونه 1940 است که در یک فروشگاه هدیه بوداپست اتفاق می افتد. انگیزه وسیله نقلیه تام هنکس/مگ رایان "You've Got Mail" به نظر می رسد که دو نماینده، کلارا نواک و آلفرد کرالیک، بارها و بارها با هم درگیر می شوند. بدون اینکه هر دو بدانند، آنها نیز دیوانه وار شیفته یکدیگر هستند، که مدتی طولانی از طریق مکاتبه با یکدیگر دوستانی مرموز داشته اند. آیا احساسات آنها در نهایت از مرکز پست آزاد می شود؟
از جهاتی مهم نیست. لوبیچ در مورد لحن و سبک است. رئیسی با استعدادی برای اصلاح خاص، او با ما چت بسیار تیز و همیشه در حال تغییر، دارای شخصیت های دوست داشتنی می کند و منطقه رئیس فیلم، مغازه طبقه متوسطی که توسط پدرپرستان آقای ماتوشک ادعا می شود، به گوشه ای صمیمانه تبدیل می کند. پیچیدگی های کوچک رابطه ای خود را. پپی بچه مغازه دار، مارگارت سولاوان و جیمز استوارت سرگرم کننده به عنوان زوج صمیمانه ما (آنها در 4 فیلم با هم همکاری می کردند) و گروهی از هنرمندان اروپایی اروپایی (جوزف شیلدکروت، کاندید مورگان و فلیکس برسارت) که هر کدام از آنها حضور دارند. با نمایندگان فروشگاهی موافق بازی کنید. در آب و هوای کریسمس پرت کنید و فیلمی خواهید داشت که اساساً می درخشد.
البته امروز نمی توانید فیلمی مانند این بسازید (عشق در والمارت؟). "فروشگاه در گوشه و کنار" به نوعی احساسات غیر قابل انکار بستگی دارد، به معصومیت خاصی بستگی دارد و به زمانی که تجارت دلالت بر خانواده داشت، توسعه شرکتی مستلزم خرید زنگ در و همه مبادلات مربوط به پول به عنوان ارزش ذاتی برای همه مردان تلقی می شد. . چنین استدلالی امروزه خصمانه است. با این حال، برای لوبیچ، احساساتی بودن فیلم حاکی از چیز دیگری است. این نشان دهنده دنیایی است که در حال حاضر گم شده و "در گوشه" کنار گذاشته شده است. مغازه آقای ماتوشک که به خاطر آلمانی که او رها کرد و اروپایی که در جنگ جهانی دوم در حال تغییر بود، به نقطه و زمانی اشاره می کند که یهودی برلینی تصور می کند ناپدید شده است. شاید این دلیل باشد، هر چند فیلم با نتی شاد به پایان می رسد، اما در نهایت احساس از دست دادن شدیدی را به آدم دست می دهد.
بیلی مور خارج از کنترل، مقاله نویس/رئیس دیگری که بینش ویژه ای با کلمات، لوبیچ را دوست داشت و عبارت "لوبیچ چه خواهد کرد؟" در ورودی های دفترش شابلون شده بود. امروزه، به نظر می رسد که جمعیت فعلی نتوانسته اند لوبیچ را به خاطر بسپارند. «فروشگاه در گوشه گوشه» در واقع پخشهای زیادی را دریافت میکند، اما شاید به خاطر جیمی استوارت همیشه دوستداشتنی باشد.
9/10 - یک دوست خوب را به بخشی از «ساعت» وینسنته مینلی تبدیل میکند. برای موارد منفی، "فروشگاه در خیابان اصلی" و "گروفروش" را ببینید.
دانلود فیلم The Shop Around the Corner 1940 (فروشگاه کنار خیابان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
ارنست لوبیچ نام مقدسی است که فیلمشناسی اش تا این اواخر از من طفره میرود، مغازه اطراف خم، که شاید به عنوان تواناترین و بالغترین طنز سبک او تحسین میشود، بهترین پیشنهاد برای لذت بردن به هر دلیلی است.
میتوان کاملاً به این نکته توجه داشت که فروشگاه کنار خیابان نمونه بارز تجارت تام هنکس و مگ رایان است که ایمیل دریافت کردهاید (1998، 7/10)، با این حال حتی شروع آن بیش از 50 سال تجربهای است. نسبت به آخرین گزینه، گزینه قبلی همچنان میداند که چگونه آن را (یا حتی برخی کمدیهای عاشقانه ستودنی دیگر) را در هر چشمانداز قابل تصوری تحت الشعاع قرار دهد. یک محتوای درخشان، طرحی هوشمندانه را ارائه میدهد که بهطور تصادفی زن راننده ما را در یک اغراق بیگناه به دام میاندازد، در حالی که ولع مخاطبان کاملاً تشدید شده است و آخرین افشاگری بسیار مورد انتظار، خندهدار، تأثیرگذار و واقعاً آسان است. نوعی فیلم که هالیوود دیگر نمی تواند (یا نمی تواند) بسازد، متأسفانه!
رفتار این دو بازیگر کاملاً دوستانه و موافق با هم هستند، جفت جیمز استوارت و مارگارت سولاوان سرریز علم ایده آل در کمدی رمانتیک معمولی تنظیم نامناسب. این دو به ماهیت با ارزش اصلی دو جنس می پردازند، نمونه های خوبی از سن درخشان را می توان یافت و اکنون به ندرت می توان به عنوان یک قاعده کلی پیدا کرد، همه چیز به طرز نوستالژیکی به ما یادآوری می کند که یک قلب درخشان بدون تحریف چه می تواند باشد و قدردانی جدی تری را برمی انگیزد. استوارت در همان سال اسکار خود را برای داستان فیلادلفیا (1940، 8/10) دریافت کرد، با این حال تحت هدایت لوبیچ، نرمی و نرمی و مرد قابل احترام او مانند ذخیرۀ ذخیره، به یک حربه خصوصی قدرتمند دست یافت که به علاوه ردیابی آن در حال حاضر چالش برانگیز است. سولاوان، نامی که به راحتی قابل تشخیص نیست، اما در این فیلم، ارائه او بی عیب و نقص است، مثلاً بسته شدن، زمانی که او در نهایت با مرد خیالی اش بیشتر آشنا می شود، همدست او در مغازه است که از نظر ذهنی شگفت انگیز است و در عین حال او را شگفت زده می کند. پیشرفت با محتوای شورانگیز، کشتن فیلم است و فیلم را از یک افراط و تفریط بی مورد شخصی یا وحشتناک تر، یعنی یک ضربه ملودرام نجات می دهد.
فرانک مورگان (یک بار دیگر از جادوگر OZ 1939، 8/10) و جوزف شیلدکرات هر دو کار خارقالعادهای را بهعنوان خردهفروشی ناآگاه و خیرخواه و ژستهای متهور در مغازه به طور جداگانه منتقل میکنند، زیور آلات بینظیری که به آن اضافه شده است. خط داستانی اساسی
مغازه در اطراف پیچ، نوع بسیار نامتعارف الماس خود است، من عمیقاً میپرسم که لوبیچ میتواند در حکمش جانشین خودش شود، جایی که من تونل بزنم و برایم آرزوی کارما داشته باشم!
دانلود فیلم The Shop Around the Corner 1940 (فروشگاه کنار خیابان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
ارنست لوبیچ متخصص مولفه تقلید پیش بینی نشده بود، چیزی آنقدر عجیب و غریب که در برابر توضیح جدی مقاومت می کند. این نمونه فریبنده 1940 به خوبی سبک او را نشان می دهد که اصلاحات حاصل یا به سختی بیهوده ظاهر می شوند (نوع ملودیک 1949، "در تابستان گذشته") یا به طور غیرقابل تحملی متعارف (به روز رسانی ایمیل 1998، "You've Got Mail"). این یک رام شگفتانگیز و ظریف با حضور جیمز استوارت و مارگارت سولاوان است.
نوشته شده توسط سامسون رافائلسون، طرح سوفله سبک شامل کارکنان Matuschek & Organisation، یک فروشگاه خردهفروشی محصولات پوست گوساله بوداپست است. همنام ساده اش آلفرد کرالیک، نماینده اصلی، زمانی که کلارا نواک به اندازه کافی ماتوشک را جذب می کند، در مسیر مدیریت قرار می گیرد تا به عنوان نماینده معاملات دیگر استخدام شود. قطعاً، آلفرد و کلارا در تمام مدت با یکدیگر در تضاد هستند، با این حال متوجه میشویم که آنها نیز از طریق مکاتبه دوستانی تصادفی هستند که بدون ملاقات با یکدیگر سر به پا میشوند. در همین حین، ماتوشک، شخص مهم خود را با شرکت در یک عقدههای خارج از ازدواج مرتبط میکند و به آلفرد مظنون میشود، که بیدرنگ به او پایان میدهد. زمانی که معلوم شد که آلفرد نیست و همکار تحقیر شدهاش، فرنس واداس متحجر، ماتوشک دست به تظاهراتی دیوانهوار میزند که به آلفرد قدرت میدهد تا به سرپرست ارشد استراحت تبدیل شود. فصل پرجنبوجوش کریسمس، زمینهی مناسبی را برای تعیین تمام رشتههای داستان فراهم میکند.
چیزی که در مورد فیلم بیشتر از همه نظر من را جلب میکند، خط داستانی واقعی آن نیست، که پس از بررسی بیشتر، غیرقابلغافلانگیز و ابداعشده است. روشی که در آن لوبیچ و بازیگران آن را به روشهای مهم و محجوب جوانسازی میکنند. استوارت جوان و تضمینی، یکی از نمایشگاه های شماره یک من را به عنوان آلفرد برگزار می کند، و سولاوان با صدای پرحرف خود، بهترین مسابقه را در نقش کلارا ارائه می دهد. علم آنها ملموس است و باعث می شود که اصلاحات حاصله به طور مشابه خاکستری شوند. خود جادوگر، مستقیم مورگان، ماتوشک را با هوای داغ و قدرت جایگزین به تصویر میکشد. بازیکنان مختلف نیز ارتباطات متمایز برقرار میکنند، بهویژه، فلیکس برسارت مرسوم لوبیچ در نقش پیروویچ مهربان، جوزف شیلدکرات در نقش واداس پست، و ویلیام تریسی در نقش پپی، بچه کار مبتکرانه. حرکت چاپی روی DVD 2002 بسیار عالی است، و دو آیتم اضافی ارائه شده است، اولین تریلر دراماتیک و یک کوتاه 1940، "شگفتی صدا" درباره تاثیر ناآرامی های صوتی در MGM.
دانلود فیلم The Shop Around the Corner 1940 (فروشگاه کنار خیابان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
سال 1940 بود، 5 سال قبل از بارداری. فروشگاه کنار خیابان یک تصویر دلپذیر از یک رام کام مناسب است، زمانی که ما بیشتر پرورش یافته بودیم. بدون رابطه جنسی، بدون زبان وحشتناک، صرفاً یک محتوای جذاب و بازی عالی. داستان مشابهی که در بوداپست اتفاق میافتد، به برادوی رسید و بعداً با هنکس و رایان به «ایمیل دارید» تبدیل شد.
جیمز استوارت که قبلاً یک کهنه کار سینما است و به سن 30 سالگی نزدیک می شود، آلفرد کرالیک است که با نماینده فروش و ناظر شریک در فیلم The Shop Around the Corner کوچک «خرید در گوشه» محرمانه شده است. با این حال او مرتب کرده است که چیزی غیر از کار می خواهد، بنابراین از طریق مکاتبه با یکی از دوستان همسایه خود ارتباط برقرار می کند.
در این زمان، مارگارت سولاوان، که بهعنوان یک کهنهکار سینما که به 30 سالگی نزدیک میشود، وقتی کلارا نواک در مغازه ظاهر میشود، دیوانهوار به یک کار نیاز دارد و میفهمد که چگونه خودش را به عنوان نماینده فروش معرفی کند. کریسمس نزدیک است، بنابراین آنها احتمالاً به کمک نیاز داشتند.
ناظر عظیم، مستقیماً به نکته مورگان (از جادوگر در شهرت جادوگر اوز) هوگو ماتوشک است. او سازمان را در اختیار دارد و کنترل شدیدی بر همه چیز دارد. به نظر میرسد که همه از او میترسند، بهجز کرالیک، که به طور کلی به او اجازه میدهد تا روند فکرش را بداند.
شماره 1 من در فروشگاه کنار خیابان ویلیام تریسی در نقش پسر جوان پیک پپی کاتونا است که به طور مداوم مهارت دارد و در درازمدت به همین ترتیب در مورد معاملاتی که در فروشگاه وجود دارد صحبت می کند.
اسپویلها دنبال میشوند: خیلی زود متوجه میشویم که این دو نامهنگار ناشناس کرالیک و نواک هستند، اما آنها واقعاً نمیتوانند بفهمند. در واقع، آنها در اوایل زمانبندی رابطهای ایجاد میکنند و به نظر میرسد که یکدیگر را تحقیر میکنند. به هر حال، نامه ها داستان دیگری را بازگو می کنند، و هر کدام شروع به تجربه احساسات پرشور برای مقاله نویس نامه دیگر می کنند. کرالیک به دلیل یک تصور اشتباه فسخ می شود. مدیر فکر می کند با نیمه بهترش تقلب می کند. به هر حال، اخبار واقعی ناظر را به مدت نیم ماه در کلینیک پزشکی قرار می دهد، در طی آن کرالیک دوباره به عنوان مدیر استخدام می شود و فصل کریسمس به یکی از بهترین های فروشگاه در تمام دوران ها تبدیل می شود. در آخرین صحنه، نواک متوجه میشود که کرالیک نویسنده نامه است، آنها در آغوش میگیرند، ازدواج میکنند و بعداً با شادی زندگی میکنند.
دانلود فیلم The Shop Around the Corner 1940 (فروشگاه کنار خیابان) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
در دوازدهم ژانویه 1940، فیلم کوچکی به سینماها آمد و این اثر بزرگ ارنست لوبیچ "جستجو در گوشه" بود، رام کام نورانی و درخشان پیرامون دو روح گمشده در این دنیا که در هر یک از موارد غیرقابل قبول یکدیگر را جستجو می کردند. لکه ها شخصیتهای اصلی فیلم توسط جیمز استوارت بینظیر و مارگارت سولاوان فوقالعاده به تصویر کشیده میشوند و با نگاهی ساده به هر دوی آنها، فوراً علم آنها را احساس میکنید. نمایشگاه های فوق العاده همانطور که دیگران هستند؛ شخصیتهای اختیاری نیز حسابهای خود را دارند - آنها به روی تماشاگر باز میشوند، ما را وادار میکنند از آنها مراقبت کنیم، سر به پای آنها میافتیم، با آنها همدردی میکنیم و همه چیز در مدت زمان کمتر از 100 دقیقه اتفاق میافتد. بخش بزرگی از فیلمهای کوتاه این روزها حتی نمیتوانند افشای کامل شخصیت اصلی را ارائه دهند.
دیدن فیلمهایی مانند «نگاه به گوشه» باعث میشود احساس نشاط کنم و تصور کنم که سرنوشت سرنوشت خودش را دارد. رویکردهای سرگرم کننده برای انجام این بازی مینیمال عجیب و غریب به نام زندگی. میتوانید رویای فردی ایدهآل را داشته باشید که به شما احترام بگذارد، دوستتان داشته باشد، باعث شود احساس لذت و زیبایی داشته باشید، اما این معادل داشتن یک فرد واقعی در نزدیکی شما نیست، و کجا میتوانید چنین فردی را پیدا کنید؟ خداروشکر، شاید دور نیست، یا درست در کنار شما در قطار تراموا قرار می گیرد، یا درست پشت سر شما در صف می ایستد تا یک لاته بگیرد. ای مردم، به شما می گویم که هیچ وقت در مورد سرنوشت اشتباه قضاوت نکنید، زیرا دیر یا زود به طور غیرمنتظره ای با مشت محکم در مقابل خود توسط دست گره کرده سرنوشت کوبیده می شوید - و نگاهی خارق العاده به آن خواهید داشت.
من همیشه جیمز را گرامی میداشتم و عموماً این کار را میکنم - «جستجو در گوشه» را یکی از بهترین نمایشگاههای او میدانم که تا به حال مارگارت در اینجا درخشانترین است. من بیتردید میخواهم در فیلم The Shop Around the Cornerشناسی او نیز غوطهور شوم و ببینم این سرگرمکننده فوقالعاده چه چیز دیگری باید ارائه دهد. بهترین چیز در مورد فروشگاه کنار خیابان این است که به شما اجازه می دهد در آن زندگی کنید و احساس می کنید با جدیت در واقعیت آن جایی دارید.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.