یک دانشجوی جوان فیلم و سینما در اوایل دهه 80 با یک مرد پیچیده و غیر قابل اعتماد درگیری عاطفی پیدا میکند...
یادگاری در مورد دختر جوانی به نام جولیا است که یک دانشجوی خجالتی اما جاه طلب است. او کم کم متوجه می شود که می تواند به صداپیشه ای موفق تبدیل شود. این در حالی است که او یک رابطه عاشقانه و آشفته را با مردی کاریزماتیک اما غیر قابل اعتماد جلو می برد. همچنان که جولیا بیشتر و بیشتر وارد این رابطه احساسی و پر تنش می شود.
در اوایل دهه 1980 میلادی، یک زن جوان و ثروتمند به نام جولی پس از ورود به مدرسه فیلمسازی، با یک مرد پیچیده و غیرقابل اعتماد رابطهای دوستانه برقرار میکند و...
خلاصه داستان :یک دانشجوی فیلم جوان در اوایل دهه 80 با یک مرد پیچیده و غیر قابل اعتماد درگیر رمانتیک می شود...
یک دانشجوی جوان و بسیار مشتاق رشتهی هنری فیلمسازی به نام جولی در اوایل دههی هشتاد میلادی با شخصی غیرقابل اعتماد و بسیار پیچیده آشنا میشود
دختر جوانی به نام جولیا که دانشجوی خجالتی اما جاه طلب است، کم کم متوجه می شود که می تواند به صداپیشه ای موفق تبدیل شود. این در حالی است که او یک رابطه عاشقانه و آشفته را با مردی کاریزماتیک اما غیر قابل اعتماد جلو می برد. همچنان که جولیا بیشتر و بیشتر وارد این رابطه احساسی و پر تنش می شود. مادر و دوستان جولیا که به شدت نگران او هستند، در مورد این رابطه به او اخطار می دهند؛ رابطه ای که می تواند رویاهای جولیا را نابود کند...
درباره دختر دانشجویی است که خجالتی اما در عین حال جاه طلب و بلند پرواز است. او با مردی که فاصله سنی بسیار زیادی از او دارد آشنا می شود.
دانلود فیلم The Souvenir 2019 (یادگاری) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من و شوهرم برای دیدن یادگاری بیست مایل رانندگی کردیم و ما از دیدن تیلدا سوینتون در فیلم The Souvenirی که در حال حاضر به عنوان دومین فیلم دارای رتبه برتر سال 2019 در Metacritic رتبه بندی می شود ، بسیار هیجان زده شدیم. ما متوجه شده بودیم که بررسی های کاربران در RottenTomatoes ، Metacritic و Google بسیار کم است - کاملاً در تضاد با نظرات منتقدان درخشان - اما من او را متقاعد کردم که احتمالاً نتیجه برخی از مبارزات 4chan یا Reddit بوده است - یعنی دسته ای از دانه های برف زن ستیز بر سر فیلمی به کارگردانی یک زن شلیک می کنند و نمایشگرهای ضد زن را علیه فیلمی که حتی ندیده بودند راه می اندازند. از آنجا که فکر می کنم ممکن است در واقع این اتفاق بیفتد ، احساس می کنم در اینجا باید تأیید کنم که من یک دیوانه ضد زن فتنیست Reddit نیستم که تبر برای آسیاب کردن دارد. من احساس نیاز می کنم که باید اصرار کنم که من یک فیلسینی بی تاب نیستم که نمی تواند هنر خوب را بداند. من فکر می کنم واقعیت زیر به روشن شدن هر دو این ادعا کمک خواهد کرد: یکی از فیلم های مورد علاقه من همیشه که سه بار دیده ام و پسندیده ام ، شاهکار فمینیستی 225 دقیقه ای ژان دیلمان ، 23 اسکله تجاری است 1080 بروکسل ، به کارگردانی شانتال آکرمان با تقریباً تمام خدمه زن ، که در آن عکسهای بسیار طولانی (مانند 8+ دقیقه) ایستا و تقریباً ساکت از خانمی که کارهای خانه خود را در طول 48 ساعت انجام می دهد ، بسیار گیرنده و قدرتمند است بیانیه در مورد ظلم مدرن اگر این شواهد کافی برای اثبات عدم ترول بودن من است ، وقتی به شما می گویم سوغات واقعاً افتضاح است ، به من اعتماد کنید.
من تقریباً هرگز تلفن خود را هنگام حضور در سالن سینما چک نمی کنم ، اما بعد از آنچه که به نظر می رسید ابدیت است ، در جیبم نگاه کردم تا زمان را چک کنم. من فهمیدم این نقض آداب و معاشرت خوب است. علاوه بر شوهر من ، فقط شش نفر دیگر در تئاتر حضور داشتند - یک مهمانی از پنج پیرزن در ردیف اول ، و یک مرد جوان چند صندلی در سمت راست من که در بیشتر فیلم بی سر و صدا خرخره می کرد. وقتی دیدم که فقط 80 دقیقه از آن گذشته است ، شوکه شدم - یعنی 40 دقیقه دیگر باقی مانده است. در آن زمان ، من فکر کردم که بیرون بروم ، اما امید من این بود که برخی از زمزمه های پایان دادن به همه چیز متمرکز شوند و تأثیرات زیادی ایجاد کنند. جواب منفی. پایان در واقع بدترین و پرمدعا ترین قسمت فیلم است.
بازیگری از نظر فنی کاملاً خوب است ، و همه کاردستی آن (فیلمبرداری ، میکس صدا و ...) بسیار خوب است. اما موضوع روی کره زمین چیست؟ هنگام رانندگی به خانه ، خودم را پیدا کردم که سعی کردم با شوهرم (که از آن متنفر هم بود) استدلال کنم که شاید همه اینها هجو بود. شخصیت اصلی کاملاً غیر جالب ، فوق العاده ساده لوح و گاه کاملاً ناپسند است. او یک زن جوان است که دارای امتیاز غیرقابل تردیدی است (مادرش اساساً در قلعه زندگی می کند) که می خواهد فیلمی درباره کارگران اسکله فقیر و مبارز فقیر که در شهری که فقط چند بار به آنجا رفته است ، بسازد. در چندین صحنه ، او سعی می کند آنچه را که می خواهد با فیلم سازی اش انجام دهد بیان کند. در حالی که این صحنه ها مطمئناً واقع گرایانه هستند تا آنجا که احساسات خردمندانه یک هنرمند جوان بورژوازی درجه یک را که هیچ حرفی برای گفتن ندارد اما خواستار حق گفتن آن است ، کاملاً واقع بینانه جلوه می دهند ، اما خیلی بد گویی نیستند. اگر قرار است آنها به ما بفهمانند که این زن جوان با استعداد و پرشوری است ، پس آنها نتیجه کاملاً معکوس را برای من به دست آوردند ، به همین دلیل بود که خودم را در این فکر کردم که آیا این هجو است؟ در یک لحظه ، یک استاد از او می پرسد که آیا هنر او ناشی از برخی انگیزه های سیاسی (مثلاً مارکسیستی است؟) ، او با کلافگی اظهار داشت که بله ، او می خواهد فرهنگ های دیگری را خارج از حباب ممتاز خود با کارگردانی و نوشتن داستان (به عنوان مثال بطن سازی) تجربه کند. با صدایی که او از او چیزی نمی داند. در همان صحنه ، یک شخصیت به او می گوید که احتمالاً باید فقط از روی تجربه خودش بنویسد ...
که جالب است زیرا این دقیقاً همان فیلمی است که سوغات ساخته است. هاگ به جای ساخت فیلمی در مورد بدبختی های متفرقه اسکله های متروک ، به جای آن فیلم ساخته است که چگونه ثروتمندان افسانه ای نیز بدبخت هستند و چگونه آنها نیز خونریزی می کنند وقتی شما آنها را با اظهارات مضحک در مورد میزان امتیازشان یا سرنگ هروئین. صحنه های متعددی در مدرسه فیلم وجود دارد که در آنها شخصیت های بی نام و نشان از زباله های مطلق فیلم برداری می کنند - زنانی که لباس بدی دارند و روی چهارپایه نشسته اند و شعرهای قرن نوزدهم را جلوی دوربین می خوانند و غیره. هیچ زمینه ای برای این صحنه های بی شمار داده نمی شود. در چه صحنه ای ، آنها بیشترین گفتگوی آسینین را در مورد این دارند که صحنه دوش از Psycho چه شاهکار بزرگی از سینما است. باز هم این هجو است؟ آیا ما تصور می کنیم که اینها با وجود اینکه حرفی برای گفتن ندارند ، هوس هایی ساختگی هستند که هنر می کنند؟ یا قرار است وانمود کنیم که این صحنه ها در واقع جالب هستند؟
حدوداً چهل دقیقه اول حاوی صحنه های ملایم جالب است که نشان می دهد درگیری اصلی داستان ظریف تری در مورد مردانگی سمی است. اولین برداشت من این بود که عشق مردانه فقط برای ایجاد حفره عزت نفس قهرمان زن است - که ، اساساً ، این یک داستان در مورد یک نیهیلیست منفی است که سعی می کند بدون دلیل خاصی امیدها و رویاهای زن جوان را نابود کند . متأسفانه ، در اواسط فیلم مشخص شد که این درگیری بسیار کلیشه ای تر از آن است و هنگامی که درگیری واقعی آشکار شد ، کاملاً قابل پیش بینی و کاملاً جالب نیست. من نمی خواهم زیاد خراب شوم ، اما یک صحنه طولانی ، خسته کننده و بی معنی در اواخر فیلم وجود دارد که در آن پدر قهرمان داستان (یا شاید هم ناپدری / دوست پسر مادرش ... نمی توانم بگویم) حدس می زند که در چه کلاس هایی قرار دارد اگر او باید در دوره بازنشستگی دوره های دانشگاهی بگذراند ("من نمی دانم ... شاید مدیریت زمین ....؟ سپس دوباره ، من همیشه به تاریخ علاقه داشتم ... بنابراین شاید تاریخ ....") ) مجدداً ، من باید تعجب می کردم که آیا یادگاری طنزی حیله گرانه و آشفته است - اگر برخلاف پیام ظاهری فیلم ، در واقع سعی در این استدلال بود که همه ما باید فقط زندگی را کنار بگذاریم و معتاد شویم. یادگاری آنقدر ذهن آور و خسته کننده است که مسلماً باعث می شود اعتیاد به مواد افیونی به عنوان گزینه ای مناسب برای زندگی به نظر برسد.
بزرگترین شوک برای من ساخت دنباله ای بود. من زودتر از آنکه بخواهم به شخصی برای مصرف بیش از حد دارو بپردازم ، پرداخت می کنم. اگر خودتان بورژوایی ، بیهوده و بی روح هستید و احساس می کنید زندگی به طور کلی فقط یک اتلاف وقت بیکار است ، ممکن است یادگاری با شما آزار دهد. اما ممکن است به شما پیشنهاد کنم به جای آن به یک بار شراب بروید؟
دانلود فیلم The Souvenir 2019 (یادگاری) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
سلام دوباره از تاریکی. بینندگان ویژگی نیمه زندگینامه ای نویسنده ، کارگردان جوانا هاگ احتمالاً به دو گروه مجزا تقسیم می شوند: کسانی که آن را یک مطالعه روانشناختی هنری زیبا می دانند و کسانی که تماشای آن را یک ساعت آهسته آهسته می دانند. خوشبختانه ، بیشتر کسانی که در گروه دوم قرار می گیرند ، احتمالاً به طور کلی از این گروه چشم پوشی می کنند و ما فقط می توانیم امیدوار باشیم که افراد گروه اول آن را جستجو کنند و طرفداران فیلم مشابه را به حضور تشویق کنند. مطمئناً هر دو گروه می توانند توافق كنند كه این نمایش از طرف Honor Swinton Byrne (دختر تیلدا سوئینتون) دارای اجرای عالی است.
خانم سوئینتون-بیرن در نقش جولی ، دانشجوی جوان مدرسه فیلم لندن بازی می کند. او خیلی زود به سمت آنتونی (تام بورک) کشیده می شود ، مردی عجیب و غریب که به نوعی به طور همزمان عقب مانده و فرومایه می شود. روابط آنها هنگامی ایجاد می شود که او در مأموریت مبهم در وزارت امور خارجه کار می کند و هر نشانه ای را نشان می دهد که چیزی کاملا درست نیست. بسیاری از لحظات زندگی عادی نشان داده شده است. با این حال به زودی می فهمیم که آنتونی یک بازیگر اصلی است ، و درخواست های خارج از دست او برای "تنبل" یا چسباندن جولی به زبانه رستوران عمیق تر از یک احمق ساده است. ما می دانیم که شکستن قلب برای او رقم می خورد. ما فقط نمی دانیم که چه وقت یا به چه سختی.
تیلدا سوینتون (دوست دیرینه کارگردان هاگ) در چند صحنه به عنوان مادر جولی ظاهر می شود و همانطور که انتظار داشتید ، او کاملاً ضبط می کند پویایی مادر و دختر. البته جولی یک دانشجوی سینما است که برای تأمین مخارج زندگی خود تلاش می کند ، اما با تقاضای مکرر او برای "وام های مادر" همزمان با رابطه آنتونی ، مادر بهترین چیز را می داند. نقاشی ژان هونوره فراگونارد در قرن هجدهم عنوان فیلم را به خود اختصاص داده و صحنه جالبی را در کنار جولی و آنتونی فراهم می کند.
بعداً ، وقتی آنتونی به جولی گفت: "تو مرا دعوت می کنی تا این کار را با تو بکنم" ، ما تشخیص می دهیم که این یک رابطه سو استفاده کننده است مانند آنچه بسیاری از زنان تحمل کرده اند. در دهه 1980 شکل گرفت و یک رابطه محکوم به فنا ، بدون توجه به دوران ، بسیار شبیه به هم بود. یادگاری مثالی از چگونگی قضاوت درباره زندگی عاشقانه دیگران است ، در حالی که اغلب نسبت به مسائل مربوط به روابط خود کور می مانیم (یا امیدوارانه خوش بینانه است).
خانم هاگ روی فیلم شلیک کرد و در آن عکسهای به یاد ماندنی وجود دارد - به خصوص در آپارتمان جولی. یک عکس مکرر در صفحه تقسیم شده وجود دارد که در آن دیوار آنچه را که در آشپزخانه می بینیم با آنچه در منطقه زندگی می کند تقسیم می کند - ما شخصیت ها را در هر طرف می بینیم. یادگاری ضد مارول است. بدون جلوه های ویژه بدون ابرقهرمان. و تنها دنیاهایی که در معرض خطر هستند ، افراد متوسط و معیوب مانند ما هستند.
بخشی وجود دارد که تجزیه و تحلیل PSYCHO هیچکاک را انجام می دهد ، و مشخص است که کارگردان هاگ در مورد آنچه نشان نمی دهد درسهایی آموخته است. همچنین اشاره به یکی دیگر از کلاسیک های هیچکاک با کت و شلوار خاکستری متناسب که تام برای جولی و سفر آنها به ونیز خریداری کرده است. آلفونسو کوارون با ROMA نمره بزرگی گرفت ، نگاهی کاملا صمیمی به زندگی شخصی او و فیلم هاگ فیلمساز نیز در همین راستا است. از نظر ظاهری فوق العاده خوب ساخته شده و زیباست و احتمالاً برای بینندگان بسیار چالش برانگیز است. بازده پس از صبر و تلاش و سرمایه گذاری فراوان برای کشف این شخصیت ها حاصل می شود. این یک فیلم arthouse با گفتگوی فی البداهه است (امتیاز جایزه "آیا او واقعاً با او بیرون می رود؟") از جو جکسون. این یک برنده جایزه بزرگ هیئت داوران در ساندنس بود و دنباله آن هم اکنون در دست تولید است ... خبر خوب برای برخی از ما ، در حالی که برای دیگران غیرقابل توصیف است.
دانلود فیلم The Souvenir 2019 (یادگاری) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
به طرز ظریفی، آخرین شات نامتجانس، کل فیلمی را که ما به تازگی تماشا کردهایم، بازسازی میکند. با چرخشی از شلوارهای پر زرق و برق، قهرمان جولی (آنر سوینتون برن) از درهای فولادی هیولایی صحنه صدا بیرون می رود. منظره بیرونی افقی پر از بوته است که قبلاً دیدیم، که جولی حروفی را که نشانگر انحلال رابطه او با آنتونی (تام برک) بود، در آن خواند. صحنههای صوتی، فیلم بلند اصلی را که ما به تازگی تماشا کردهایم، مشخص میکند، نه پروژههای دانشآموزی مدرسه فیلم که با رابطه جولی و آنتونی در هم تنیده شدهاند. این قطعات کوچک بودند، از جمله صحنه ای از Measure for Measure. یعنی فیلمی که ما تماشا کردهایم، فیلمی است که در حال ساخت است، روایتی است که تصور میشود/به یاد میآید، نه سپری شدن تصوری معمول از وقایع زندگی. این متا سینماست. شلوار پر زرق و برق جولی و گام های مطمئن جولی در اینجا کاملاً از تحمل ترسناک او در طول روایت فاصله می گیرد. آنر سوینتون بایرن، در حالی که کاراکترهای دیگر از فیلمنامه خاطرات جوآنا هاگ کار میکردند، نگرش آزمایشی خود را گسترش میداد و از مجلات، فیلمنامهها، عکسها و نامههای هاگ مربوط به اواخر دهه 70، زمانی که این اتفاقات برای او رخ داد، استفاده میکرد. او در حال خلق شخصیت خود در پرواز است. از این رو این روایت تا حد زیادی بدون فیلمنامه به نظر می رسد. نویسنده/کارگردان هاگ از خاطرات دوران دانشجویی و اولین رابطه عاشقانهاش، روایتی دوگانه (نیمه دوم در دست ساخت دارد) ترسیم میکند. در ادامه داستان/زندگی دیگر، مدرسه فیلم وست رینهام به خاطر آشیانه پایگاه هوایی که در آن دکورها ساخته شده و فیلمبرداری شده است، نامگذاری شده است. همچنین عنوان خود بازتابی. این سوغاتی یادگاری از سوغاتی دیگری است، نقاشی فراگونارد قرن هجدهم از زنی عاشق که حروف اول نام عاشق غایب/ گمشده خود را روی درخت حک می کند. این کار ژولی را مجذوب خود می کند. آنتونی یک نسخه کارت پستال برای او می فرستد. فیلم ما رکورد او، کنده کاری او، نام معشوق گمشده اش و اشتیاق آنها به جاودانگی هنر است، این بار فیلم. یادگاری علاوه بر اینکه خاطرات کارگردان است، تاملی روشن در کارکرد هنر، بهویژه فیلم، بهویژه در لحظهی فرهنگی محیط آن است. اواخر دهه 70 تداعی کننده انقلاب رمانتیک این فرهنگ در برابر بی حوصلگی و سفتی سنتی بریتانیا است. هر دو گروه از والدین - آنتونی و جولی - مظهر بیخونی طبقه متوسط بالای بریتانیا هستند. جولی در یک ملک مجلل زندگی میکند و آپارتمان مجللش در لندن را تامین میکند، جایی که یک تخت خواب شیک و یک تخت دو نفره برای اولین رابطهاش در آن جای میگیرد. مادر روزالیند (مادر آنر، تیلدا سوینتون) به طور پیوسته به جولی پولی را که برای حمایت از آنتونی نیاز دارد، به بهانه تامین مالی فیلم دانشجویی خود "قرض می دهد". پدر و مادر آنتونی در یک املاک روستایی سادهتر زندگی میکنند، مناسب برای عکاسی بینظیر که علاقهاش به کارخانههای کشتیسازی ساندرلند در شکلهای زیبای کشتیها نهفته است، نه در زندگی محاصرهشده کارگران. فقط از هم پاشیدگی آنتونی زیبایی شناسی کم رنگ رنج دوره را سوراخ می کند. همانطور که استادان فیلم جولی به او می گویند، او باید هنر خود را از زندگی خود بیرون بکشد. او که قصد دارد از "حباب نایتزبریج" ممتاز خود فرار کند، قصد دارد داستانی تلخ تر از ساندرلند را تعریف کند. او روی پسر بچهای متمرکز میشود که به طور درمانده به مادرش وابسته است و از از دست دادن او میترسد - و سپس میمیرد. رابطه جولی - که یادگاری را به پیش می برد - آن طرح یا پویایی را زنده می کند. جولی کاملاً به آنتونی در ابتدا تأثیرگذار اما محکوم به فنا که می میرد وابسته می شود. بنابراین او داستانی را زندگی می کند که در ابتدا فقط قصد گفتن آن را داشت. به طرز متناقضی، جولی باید ابتدا وظیفه مادری را بر عهده بگیرد، زمانی که باید از مرد ضعیف حمایت کند. آنتونی، که به طور غیرقابل قبولی ادعا می کند برای وزارت خارجه کار می کند، سپس با کورتولد ارتباط دارد، در ابتدا با جولی با غذاخوری های طبقه بالای لندن رفتار می کند، اما سپس ثابت می کند که از نظر مالی به او وابسته است - در همان مکان های بسیار شیک. وابستگی مالی او وابستگی عاطفی او را تغذیه می کند، تا زمانی که می میرد و او را آزاد می کند تا او/یادگاری را بسازد. دوست کارگردان سیاه پوست آنتونی نقد دیگری از جنگ فرهنگی دوره ارائه می دهد. او در لباس پوست پلنگ و با شریک بلوند برنجی موهای درشت خود استعمار آزاد شده است. او از معلمان مدرسه فیلم بیزاری می کند و از مدرسه فقط به خاطر فرصتی که به او داده است تا آنچه را که برای ساختن فیلمش نیاز داشت بدزدد، قدردانی می کند. عجیب این است که استدلال او این است که بریتانیا هرگز یک فیلم بلند موزیکال نساخته است. او گروههای موفق معاصر را کنار میزند - استونز، کینکس. و غیره - اما به طور قابل توجهی بیتلز را حذف می کند. این حذف به شکاف بزرگتری در استدلال او اشاره میکند: بریتانیا در واقع چندین ویژگی موسیقایی تولید کرد، از والسهای آلفرد هیچکاک از وین (1933)، وسایل نقلیه جورج فرمبی، در واقع یک شب سخت (1964) بیتلز، کمک! ((1965) و زیردریایی زرد (1968)، جان بورمن اگر می توانی ما را بگیر، با دیو کلارک پنج (1965)، از جمله. ادعای قاطعانه مرد اشتباه است، بیان یک اقتدار بی اساس، یک تقلب در فیلم The Souvenirش. تاریخ مانند فیلمسازی اش. با این حال آن مرد بینش فوری نسبت به رابطه جولی و آنتونی دارد. او می داند که او، با وجود تمام صمیمیتشان، چه چیزی را نمی داند - اینکه آنتونی یک معتاد به هروئین است - و ناسازگاری عاشقان را استنباط می کند. مرد هنوز اشتباه می کند. آنتونی ممکن است مرد مناسبی برای زندگی عاشقانه جولی نباشد. اما او چالش درستی برای راه اندازی هنر جولی است و به او درگیر شخصی با داستانی است که او تصمیم دارد تعریف کند. او حباب او را می شکند.
دانلود فیلم The Souvenir 2019 (یادگاری) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من هم مثل خیلیها بعد از تماشای «سوغات» خسته و گیج شده بودم، اما اخیراً «بیربط» (2007) اثر جوآنا هاگ را تماشا کرده بودم و دوستش داشتم، بنابراین به او شک کردم و به آن فکر کردم. مانند برخی دیگر از منتقدان، روز بعد چیزی برای من پیش آمد. من آدمی "احساس" نیستم، بنابراین باید تلاش کنم تا از روش او برای عبور از یک عقده عاطفی و روشی که او از کل فیلم استفاده می کند تا به لحظه ای دقیق و عمیق از روشنگری عاطفی منتهی شود، قدردانی کنم. در «سوغات»، به این فکر افتادم که او جولی را بهعنوان نوعی خونآشام عاطفی به تصویر میکشد، که با استفاده از زندگی پر دردسر معشوقش، آنتونی، جاهای خالی وجود قبلیاش را از طبقه متوسط بالا پر میکند-- برخی از بدبختیها را به او قرض میدهد تا به او همدلی کافی بدهد تا بتواند با موجوداتی کمتر خوش شانس ارتباط برقرار کند تا جاهطلبی هنریاش برای فیلمسازی را برآورده کند. نکات وجود دارد: تلاش ناامید او برای ساخت یک مستند طبقه کارگر. توصیه از بیش از یک منبع، برای کار بر اساس تجربه خود - چیزی که او فاقد آن است. زودباوری غیر صادقانه او در یافتن رد سوزن روی بازوی آنتونی (حق با شما بود، هیچ کس آنقدر ساده لوح نیست)، و دوباره زمانی که آپارتمان او غارت می شود. چشم او را به جایی میبندد که با پولی که از او قرض میگیرد کجا میرود - کارمند وزارت خارجه بریتانیا که دائماً از یک دانشجوی سینمای بدون درآمد قرض میگیرد. به ذهنم رسید که این دلیلی بود که جوآنا هاگ به جای فیلمنامه به آنر سوینتون بایرن مجلات و مطالب مربوط به آن زمان را داد تا بازیگر را به همان اندازه ساده لوح و ناآگاه نگه دارد که خود هاگ از انگیزه های خود بی خبر باشد. سن در این مطالعه نیمه اتوبیوگرافیک. سپس بحث گسترده صحنه قتل در «روانی» مطرح شد. تصویر نمادین یک چاقو زدن وحشیانه بدون هیچ تصویری از خشونت فیزیکی واقعی. جولی کم می گوید، اما حرف آخر را در بحث می زند، (از حافظه) "شما قتل واقعی را نمی بینید، اما نتیجه نهایی را می بینید." به طور همسان، شما مرگ آنتونی را نمی بینید، اما نتایج نهایی: خبر مصرف بیش از حد او در حمام یک گالری هنری و عدم پشیمانی جولی، در تضاد با بیان عالی اندوه تیلدا سوینتون، با استعداد فوق العاده. مادر شخصیت، و همچنین بازیگر،. و سپس راه حل زمانی به ذهنم رسید که "لحظه جوآنا هاگ" را به یاد آوردم - آن شات باشکوهی که در آن سوینتون برن تمرکز خود را از کارگردانی یک فیلم - دستیابی به هدف دانشجویی خود در سینما- معطوف میکند و به طور بیحرمانه، مستقیم و بیشتر خیره میشود. بدون ساده لوحانه وارد دوربین جوانا هاگ شد. حالا، همه ما میدانستیم که قرار است از نظر سینمایی بسیار مهم باشد، اما صادقانه بگویم که تا زمانی که بقیه فیلم را حل نکردم، اهمیت آن را درک نکردم - آن نگاه خیرهکننده نهایی و بدون پلک به تماشاگران، جولی بود که میگفت: "آره، من" من یک دزد کلاس بالا هستم، و من به آنچه می خواستم رسیدم. اگر دوست پسر معتاد من بمیرد TFB." و این درک با یادآوری تابش خیرهکننده از چهرهی رنگپریده و بیاحساس او باعث شد خونم سرد شود درست زمانی که حامل پست من دیویدی را از صندوق پست من در روز بعد برداشت. دیگر آن را تماشا نمیکنم، اما توصیه میکنم که حوصلهها و سردرگمها کمی در آن تجدید نظر کنند.
دانلود فیلم The Souvenir 2019 (یادگاری) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
عاشق بودن این روش حیله گرانه برای فریب مغز شما دارد تا هیچ عیب و نقصی را در فردی که به او دوخته اید نبیند. وقتی اطرافیانتان فریاد می زنند: «او را ول کن!»، شما چشم خود را می بندید و خود را متقاعد می کنید که کسی که دوستش دارید آن هیولایی نیست که می گویند. شخصی که دوستش دارید همیشه جذاب ترین و مهربان ترین خواهد بود، حتی اگر نباشد.
Souvenir داستانی در مورد یک دانشجوی ممتاز سینما می گوید که خود را درگیر یک رابطه شدید با یک مرد مسن تر می کند. ، که پر از کاریزما است.
من قطعا می توانم بفهمم که چرا یادگاری رتبه های متفاوتی دریافت می کند. سرعت نسبتا کند بود و داستان کمتر دراماتیزه شده بود. من می بینم که بسیاری از منتقدان یادگاری را به دلیل عشق سمی غیرقابل تحمل بین دو شخصیت دوست ندارند. یعنی تا حدودی موافقم به طور جدی، فقط از قبل جدا شوید! اما گاهی اوقات روابط فقط ... همینطور است. مردم اغلب در موقعیتهای سمی میمانند حتی اگر بتوانند پرچمهای قرمز را به وضوح ببینند. وقتی همه چیز در حال فروپاشی است، مردم به کوچکترین درخشش امیدی می چسبند. همانطور که می گویند، واقعاً... چنین باشد.
من عاشق مسیر سینمایی آنها در یادگاری بودم. احساس می کردم دارم به خاطرات قهرمان داستان نگاه می کنم. رنگهای رویایی محو شده واقعاً فیلم را به هم نزدیک میکند. من واقعاً به دنیای پاستیلی نرمی که روی صفحه ایجاد شده بود اغوا شدم. آیا اشاره کردم که چقدر سینما را دوست دارم؟
آنچه در گذشته نمی توانستم ببینم این بود که جولی و آنتونی چقدر دوست داشتنی نیستند. جولی یک دانشجوی ممتاز سینما است که واقعاً تلاش میکند تا جذاب باشد، و آنتونی هم این کیسه دوشی پرمدعا و دستکاریکننده یک فرد است. به نظر نمیرسد که من نمیتوانم هیچ ویژگی رستگاری در شخصیتها پیدا کنم، که ارتباط کامل با این داستان را برای من سخت میکند. اما شاید یادگاری برای ارتباط بیننده با هیچ یک از شخصیت ها ساخته نشده است. شاید یادگاری ساخته شده است تا آنطور که هست مصرف شود. دختری ساده لوح که عاشق یک پیرمرد مخفی شده است.
با این وجود، سوغات واقعاً مرا وادار کرد که خیلی درباره فیلم بنشینم و فکر کنم. من هنوز در حال پردازش احساساتی هستم که در طول فیلم احساس کرده ام و این باید برای من کافی باشد تا به آن امتیاز کافی بدهم. فقط ای کاش می توانست به شکلی قوی تر با من طنین انداز شود.
دانلود فیلم The Souvenir 2019 (یادگاری) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من آماده بودم که از یادگاری متنفر باشم که بر اساس تمام توصیفات آن چیزی بیش از یک داستان خسته کننده از یک رابطه سمی نیست. اما در حالی که این توصیفات نادرست نیستند، من متوجه شدم که بیشتر از اینها وجود دارد، و اگرچه می توانم اعتراف کنم که یادگاری ایرادات زیادی داشت، اما به نوعی به ذهنم خطور کرد و به من چسبید.
من معمولاً حوصله مردم را ندارم، اگرچه در فیلم The Souvenirها بیشتر زنان هستند که اجازه میدهند اطرافیانشان با آنها مانند کثیفی رفتار کنند. اما در این فیلم، من پویایی را درک کردم و میتوانستم ببینم که چرا این زن خاص در تله رابطهای که انجام میدهد میافتد. او تربیت شیک و جذابی داشته است و تجربه زیادی در زندگی ندارد. او می خواهد فیلمساز شود و توصیه ای که مدام دریافت می کند این است که درباره چیزهایی که می داند فیلم بسازد. اما او چیزی نمی داند و بنابراین چیزی برای ساختن فیلم ندارد. وارد یک معتاد مشکل دار هروئین شوید، که برای بسیاری از افراد در دنیای روابط مخفف عبارت «از لحاظ عاطفی پیچیده» است، و ناگهان او داستان هایی برای گفتن در رختکن دارد. او کمی به درام کشیده شده است، حتی اگر بیشتر او بداند که این درام او را بدبخت می کند و باید به سمت تپه ها بدود.
حالا چرا او به سمت این مرد خاص کشیده شده است، ما نمی دانیم و به آنها گفته نمی شود او وقتی برای اولین بار با او شروع به قرار ملاقات می کند نمی داند که او یک معتاد به هروئین است، بنابراین خطر آن را جذب نمی کند. او در مورد او هوای جهان وطنی دارد و نگرش تحقیرآمیزی دارد که می تواند برای کسی که بهتر نمی داند به عنوان یک روشنفکر منتقل شود. اما او یک قطره است. اگر چه او نیز یک قطره چکه است، بنابراین اگر کفش مناسب است. در واقع کل فیلم کمی قطره چکان است. غم انگیزی روی همه چیز وجود دارد که هرگز بلند نمی شود. ظاهراً تا حد زیادی زندگینامهای است، اما نویسنده/کارگردان، جوانا هوگ، اشتباهی را مرتکب میشود که بسیاری از فیلمسازان هنگام تعریف داستانهای بسیار شخصی مرتکب آن میشوند. او این زندگی یا چیزی شبیه به آن را داشته است، بنابراین برای درک آن نیازی به زمینه ندارد. اما ما آن را زندگی نکردیم، بنابراین ذاتاً آن را درک نمی کنیم، و به زمینه نیاز داریم، وگرنه چرا باید به این افرادی که برای اولین بار با آنها غریبه هستند اهمیت دهیم؟
با این حال، همانطور که در ابتدای این نقد گفتم، با وجود تمام ایراداتش، چیزی در یادگاری وجود دارد که در ذهن من باقی مانده است. مطمئن نیستم که تا به حال واقعاً به شخصیت ها یا اتفاقاتی که برای آنها افتاده اهمیت داده ام، اما جنبه های رسمی فیلم را تحسین می کنم و از اینکه هاگ واقعاً از ما نمی خواهد که به شخصیت هایش اهمیت بدهیم قدردانی کردم. او فقط آنها را همانطور که هستند نشان می دهد، و این ما هستیم که تصمیم می گیریم در مورد آنها چه احساسی داریم. طبق تیتراژ پایانی، یک دنباله در راه است. من نمی دانم که برای دیدن آن عجله خواهم کرد، اما این یکی را توصیه می کنم.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.