نیویورک، سال ۱۹۵۰. مردی جوان بنام «تام ریپلی» (مت دیمون) به اروپا فرستاده می شود، تا در ازای گرفتن هزار دلار، یک پسر میلیونر خوش گذران بنام «دیکی گرین لیف» (جود لا) را به خانهاش، یعنی آمریکا باز گرداند. اما وقتی که نقشه اش با شکست مواجه می شود، دست به اقداماتی دور از انتظار می زند.
در اواخر دهه ۱۹۵۰، «تام ریپلی» برای بازگرداندن شخصی به نام «دیکی گرینلیف» به ایتالیا فرستاده میشود اما هنگامی که این ماموریت با شکست رو به رو میشود، « ریپلی» می بایست از راه کارهای تازهای استفاده کند و...
در اواخر دهه ی ۵۰ میلادی ، در نیویورک مرد جوانی توسط رئیسش به ایتالیا فرستاده می شود تا فردی به نام گرین لیف را که فردی ثروتمند است از بین ببرد ولی …
در اواخر دهه 1950 نیویورک، یک ناتوان جوان به نام تام ریپلی به ایتالیا فرستاده می شود تا دیکی گرین لیف، یک پلی بوی میلیونر ثروتمند و خراب را بازیابی کند. اما وقتی این کار با شکست مواجه می شود، ریپلی اقدامات شدیدی را انجام می دهد.
آقای ریپلی با استعداد؛ فیلمی در ژانر تریلر روانشناسانه بر اساسِ رمانی به همین نام نوشتهٔ پاتریشیا هایاسمیت که توسط آنتونی مینگلا ساخته شد. مت دیمون و جود لا از ستارگان فیلم میباشند. آقای ریپلی با استعداد موفق شد در ۵ رشته، از جمله بهترین موسیقی فیلم، بهترین فیلمنامهٔ اقتباسی و بهترین بازیگر نقش مکمل کاندیدای جایزه اسکار شود. نیویورک، سال ۱۹۵۰. مردی بنام «تام ریپلی» (مت دیمون) به اروپا فرستاده می شود، تا در ازای گرفتن هزار دلار، یک میلیونر بنام «دیکی گرین لیف» (جود لا) را به خانهاش، یعنی آمریکا باز گرداند. اما وقتی که نقشه اش با شکست مواجه می شود، دست به اقداماتی دور از انتظار می زند.
دهه 1950 تام ریپلی ، متصدی توالتخانه منهتن ، یک کاپشن پرینستون را قرض می گیرد تا در یک مهمانی باغبانی پیانو بنوازد. وقتی پدر ثروتمند گرادیان اخیر پرینستون با تام گفتگو می کند ، تام وانمود می کند که پسر را می شناسد و به زودی 1000 دلار پیشنهاد می شود که به ایتالیا برود تا دیکی گرین لیف را راضی کند که به خانه برگردد. در ایتالیا ، تام خود را به دیکی و مارج ، نامزد فرهیخته دیکی ، متصل می کند ، وانمود می کند که عاشق جاز است و امیدهای هومروتیک را در حالی که در تجملات غرق می شود ، حفظ می کند. علاوه بر دروغ ، استعدادهای تام شامل برداشت و جعل است ، بنابراین وقتی دیکی خوش تیپ و با اعتماد به نفس از تام خسته می شود
در اواخر سال 1950 "تام ریپلی" به ایتالیا فرستاده می شود تا پسر جوان ثروتمندی به نام "دیکی گرینلیف" را به نیویورک بازگرداند.اما وقتی موفق به انجام اینکار نمی شود اقدامات شدیدی انجام می دهد که...
دانلود فیلم The Talented Mr. Ripley 1999 (آقای ریپلی با استعداد) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
شاید رمان جنایی مورد علاقه من. دوره.
من مدتها پیش این را به انگلیسی می خواندم و به سختی می توانستم یک نکته را در مورد آن بخاطر بسپارم جز اینکه فیلم در چندین نکته مهم از رمان منحرف شد. به یاد دارم که اگرچه از فیلم لذت می بردم ، اما متعجب بودم که چرا آنتونی مینگلا این تغییرات مهم را در اقتباس از فیلم خود ایجاد کرده است (چگونه ریپلی در یک صحنه می تواند یک پیانیست کلاسیک خوب باشد و در صحنه دیگر یک سرویس دهنده دستشویی؟). من تازه خواندن کتاب را دوباره تمام کردم ، این بار به زبان اسپانیایی. این یک انفجار کامل برای خواندن بود. من شب گذشته سه ساعت را در یک کافه گذراندم و فصلهای آخر را مرور کردم. من از ممنوعیت سیگار کشیدن در اسپانیا اخیراً سپاسگزارم و یا اینکه سرطان دود دست دوم خود را جدی گرفته ام.
تام ریپلی کاملاً خزنده است. او یک دزد خرد ، کلاهبردار و قاتلی خونسرد است ، با این حال من برای او کنار می رفتم تا از گناهان وحشتناک خود دور شود. آیا هدف نویسنده این است یا کالای آسیب دیده من هستم؟ شاید این مسئله با وضعیت ذهنی فعلی من تفکر داشته باشد که فکر می کنم آمریکا و بقیه جهان توسط نخبگان فوق ثروتمند نابود می شود. آیا جهان بدون کیسه های دوش مانند فردی مایل واقعاً وضع بدتری دارد؟
در پایان ، تام ریپلی بزرگتر از افراد ثروتمند در محیط جدید خود ، مانند یک گونه مهاجم ، فقط قوی تر و سازگارتر بود. اگر فقط تام ریپلی The Sopranos را دیده بود می توانست زندگی او را آسانتر کند. به جای شیوه ناشیانه دفع اجساد ، او باید کپی برداری می کرد که چگونه تونی سوپرانو از مشکل کوچک خود رالف سیفارتو خلاص شد.
فکر می کنم کل حرف آقای ریپلی این است که از شکار لذت می برد. او از نزدیک بودن به فاجعه لذت می برد. این تنش در مواقعی بسیار زیاد است که احساس می کنید هنگام پاره شدن از صفحه ، به چیزی وابسته شوید.
آنچه رمان واقعاً درباره آن است سرقت زندگی شخصی است. برای این کار ، تام باید زندگی شخصی را که در حال حاضر در آن زندگی می کند ، از بین ببرد. این نکته در رمان به خانه رانده نمی شود ، اما اینطور نبود که دیکی کارهای زیادی را در زندگی انجام دهد. به نظر می رسد که تام هنگامی که در این زندگی جدید راحت واقع شده است ، مانند یک گل وحشی شکوفا می شود. درست همانطور که بر دیکی چیره شد ، از همه تلاش می کند تا در زندگی جدید او دخالت کند ، از دیگران سبقت می گیرد. او کاملا بی رحمانه با مارج برخورد می کند و به او می گوید که دیکی به سادگی به رم نقل مکان کرده است. او کار کوتاهی از فردی مایلز می کند. او جسد را با چنان تصادفی دور می اندازد که تقریباً مانند این است که او فقط برای ادویه جان خود از نظارت پلیس دعوت می کند. مطمئناً این رمان را ادویه دار کرده است.
Plein Soleil vs The Talented Mr. Ripley
من دیدم که یکی از دوستانم در حال خواندن کتابی از پاتریشیا هایسمیت با عنوان En Pleno است سول او آنچه را که تاکنون خوانده بود توصیف کرد و من فکر کردم که شاید این مجموعه دیگری در مجموعه آقای ریپلی باشد ، اما پس از خواندن صفحه اول فهمیدم که این عنوان دیگری برای ال تالنتو دی آقای ریپلی است که من به تازگی به زبان اسپانیایی تمام کردم. تغییر عنوان کتابهای ترجمه شده با انتشارات مختلف یا ترجمه های مختلف معمول است اما من تعجب می کردم که چگونه این نسخه عجیب از عنوان اصلی به وجود آمده است.
در پشت جلد این نسخه درباره زبان فرانسوی آموختم فیلم Plein Soleil (1960) به کارگردانی رنه کلمنت و خیره شدن آلن دلون در نقش تام ریپلی. اگر فکر می کنید این عنوان فرانسوی عجیب و غریب است (به معنی "خورشید کامل" است) عنوان انگلیسی فیلم Purple Noon است بنابراین همه مقصر قتل عام عناوین در ترجمه هستند. من این کتاب را دوست داشتم ، هم وقتی که آن را در جوانی به انگلیسی می خواندم و هم حتی بار دوم به زبان اسپانیایی. من همچنین از فیلم آقای مستعد ریپلی (1999) به کارگردانی آنتونی مینگلا لذت بردم.
فیلم فرانسوی بد نیست ، اما من با آن مشکل داشتم. چهار دقیقه وقت فیلم گرانبها صرف نشان دادن چگونگی جعل پاسپورت و امضای دیکی توسط ریپلی می شود که کتاب در این مورد در دو جمله کوتاه به آن پرداخته است. او به سادگی امضا را جعل کرد و از پاسپورت دیکی بدون هیچ تغییری استفاده کرد. یک دقیقه ارزشمند دیگر نیز وجود دارد که نشان می دهد ریپلی در بازار ناپل سرگردان است در حالی که منتظر است مارج نامه ای به دیکی بنویسد که تام قبلاً آن را حذف کرده است - صحنه دیگری از تخیل کارگردان و نه از کتاب. آیا او برای ساخت یک تریلر جنایی یا سفرنامه ای از مناطق دیدنی جنوب ایتالیا خارج شده بود؟
مینگلا مستقیماً از فیلم فرانسوی کپی کرد. یک مورد در این مورد این است که فردی برای دیدن دیکی که در آپارتمان زندگی می کند به دیدار دیکی می رود. او آنجا را ترک می کند و سپس تامور به او خیانت می کند که او را از چند پرواز پایین در راه پله می بیند. وی در این کتاب به سادگی از فردی در حالی که قصد داشت از آن نام برد اشاره کرد که سیگنور گرینلیف آن روز از آپارتمان خارج نشده است ، به همین دلیل فردی بازگشت و متعاقبا توسط تام قتل داده شد. وقتی دیکی ، تام و مارژ در قایق هستند و دیکی و مارژ در کابین پایین رابطه جنسی دارند ، در حالی که تام روی عرشه بالا بخار می رود ، مینگلا صحنه دیگری از کلمن را کپی می کند. در کتاب مارج و دیکی حتی حتی عاشق هم نبودند.
فیلم فرانسوی به قدری از کتاب جدا شده است که من را به یاد بازی تلفنی کودکان می اندازد که در آن داستان در گوش شخصی که کنار شما نشسته و تا آخرین نفر از اطراف رد می شود. اگر قرار است چنین تغییرات بنیادی انجام دهید ، چرا باید خود را بر اساس یک کتاب عالی فیلم قرار دهید؟ من فکر می کنم اگر فیلم را کاملاً از رمان جدا کنید ، در واقع می تواند مناسب باشد. مشکل این است که من در واقع کتاب را خواندم. آقای ریپلی با استعداد یکی از بهترین رمان های جنایی قرن بیستم است ، بنابراین من را متحیر می کند که هر کسی هنگام ساخت یک اقتباس فیلم از آن دور می شود. بزرگترین شکایت من از Plein Soleil این است که هیچ مشکلی برای توسعه شخصیت وجود ندارد.
این مشکلی برای نسخه Minghella نبود. همانطور که در مورد این رمان اتفاق افتاد ، من تمایل زیادی داشتم که ببینم تام از سرقت زندگی دیکی دور است. من بزرگ شدم تا از شخصیت فردی مایلز (با بازی فوق العاده فیلیپ سیمور هافمن در فیلم The Talented Mr. Ripley) متنفر باشم که وقتی مغز او را با یک تندیس مغز زدند و به طور خلاصه کنار جاده پرتاب شد ، عملاً او را تشویق کردم. در نسخه فرانسوی هیچ مانعی برای تنش وجود نداشت در حالی که در رمان و بازسازی مدرن شما در بیشتر مدت رانندگی لبه صندلی خود هستید.
اینطور نیست که مینگلا فوق العاده وفادار باشد به رمان اما او خیلی دور از ذهن نیست. او کل چیز همجنس گرایی را برداشت و با آن دوید در حالی که هاست اسمیت در رمان فقط به آن اشاره داشت. زمانه تغییر می کند و آقای ریپلی با استعداد کارگردان است اما من مجبور شدم اغلب اوقات که داستانش خیلی از کتاب دور می شود ، مینگلا را تقصیر کنم. وقتی تام در کتاب دیکی را می کشد کاملاً از پیش برنامه ریزی شده است ، اما در فیلم The Talented Mr. Ripley تقریباً یک تصادف است ، یک جنایت از شور و اشتیاق زیاد (در نسخه فرانسوی چیزی از یک فیلم فردی کروگر بود).
اگر کتاب را قبلاً نخوانده اید ، من آن را اکیداً توصیه می کنم. جهنم هر دو فیلم را می زند.
دانلود فیلم The Talented Mr. Ripley 1999 (آقای ریپلی با استعداد) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
برخی از بررسی هایی که در اینجا نوشته شده اند بسیار شاعرانه و کاملاً واضح هستند ، چیز دیگری برای نوشتن باقی نمی ماند - به جز انکار تکالیف نظرات برخی افراد. آنها قادر به درک پیچیدگی های چند لایه "آقای مستعد ریپلی" نبودند - من حداقل شش بار آن را تماشا کرده ام و هنوز هم نسبت به عقایدم اطمینان ندارم که برخی از آنها را اشتباه درک کرده ام. اگرچه در سال 1999 اکران شد ، اما قطعاً مانند یکی از فیلم های عالی است که در دوره های '60-70 ساخته شده است. هیچ چیز برای ساختن یک فیلم جذاب ، کاملاً قانع کننده کنار گذاشته نشد. فیلمبرداری و نورپردازی بسیار خیره کننده بود. هر شخصیت آنطور که باید برای هر صحنه ای لباس می پوشید. من عاشق شیوه ذوب شدن هر صحنه در صحنه بعدی و ایجاد یک کلیت کامل بودم. آنتونی مینگلا دقیقاً می دانست که چه می خواهد و با همکاری هر بازیگر / بازیگر آن را به دست آورد ، به بازیگران اضافی و بازیگران. هر شخصیتی کاملاً توسعه یافته بود. صادقانه بگویم ، من نمی توانم تصور كنم كه یك نفر دیگر نقش ها را همانطور كه ارائه می شود بازی كند و من بیشتر آنها را نمی شناختم. من آقای ریپلی با استعداد را قبل از "خوب ویل هانتینگ" دیدم (همچنین آن را دوست داشتم) و درخشش بازی چند وجهی مت دیمون را می بینم. من همچنین از هر دو فیلم "بورن" لذت بردم ، امیدوارم که او برای همیشه در چنین نقشی گیر نکرده باشد. من صمیمانه امیدوارم نویسندگان زیادی مشغول داستان نویسی برای او باشند ، اگرچه فکر می کنم "یازده اوشن" برای او هدر رفت.
من مطمئن هستم که مینگلا فكر كرد با در نظر گرفتن تام كروز آقای ریپلی با استعداد مجلل را تقریباً خراب كرده است. به عنوان ریپلی - یوک !! گوئینت پالترو برای نقش خود عالی بود (نگاه کنید به "انتظارات عالی") ، حالت های چهره و لحن صدای او درست در زمین برای هر احساس. کیت بلانشت یکی دیگر از جواهرات این تاج است ، که ثابت می کند استعداد زیادی در آنجا وجود دارد - زمان او فقط با لمس درست و حسابی می خواست که به حماسه ریپلی اعتقاد داشته باشد ، عالی بود ، اما فقط به اندازه کافی ناباوری برای قانع کننده ساختن آن بود. یکی مسلم است ، اگر فیلم ادامه می یافت ، او تمام بدبختی ها را می دید. فیلیپ اس. هافمن واقعاً وحی بود. اولین نظر من درباره اینکه او یک انسان دوست است - چندین اظهار نظر کوتاه به ریپلی کرد - اما صحنه پشت پیانو وقتی او به دنبال "ریکی" است ، در حالی که مچ دستش خیلی خم شده است ، ویژگی کاملا متفاوتی برای نقش او دارد. (به "اژدهای سرخ" مراجعه کنید). من با جک داونپورت آشنایی ندارم ، اما او چه یک مرد همجنسگرای آشکار و کم بازی را تحویل داد. شاید او تنها کسی باشد که عذاب ریپلی را درک کرده است ، تا جایی که خنثی نشده است. الساندرو فابریزی به عنوان کارآگاهی که در ونیز با ریپلی روبرو می شود به همان اندازه که باید شدت داشت (نگاه کنید به "هانیبال"). در مورد مهارت سایر بازیگران / بازیگران چه چیز دیگری باید بگویید؟ - کف زدن ، لطفاً.
در مورد جود لاو ، او باید از نظر جسمی در "Midngiht in the Garden of the Good and Evil" ، كه در آن او یك همجنس باز همجنس گرا را بازی می كرد ، زیبا بود. حالت چهره او نسبت به درک شیفتگی ریپلی نسبت به او در وان حمام "بازی شطرنج" شفاف بود. موافقم که او باید به عنوان بهترین بازیگر نقش مکمل معرفی می شد ... در واقع همه افراد فیلم باید یکی را می بردند. آقای ریپلی با استعداد بی عیب و نقص است - افرادی که به دلیل مضمون همجنسگرایان آن را تحریک کرده اند ، در مورد دیگران به جز خود چیز زیادی نمی دانند. این غم انگیز است که آنها نمی فهمند این همه شکنجه شده مانند ریپلی وجود دارد - شاید منهای خشونت - زیرا آنها هیچ تصوری از روان انسان ندارند.
هیچ کس از عذاب ریپلی برای ترک پیانوی زیبای خود نام برد پشت - پیانوها برای سه صحنه حیاتی بودند و فیلم را با همان مضمون فوق العاده باز می کردند. برخی از داوران شخصیتهای زیادی را گرفتند که ریپلی در طول زندگی خود متحمل رنج شده است ، و من موافقم که شخصیت وی در نیویورک باید گسترش می یافت - ده دقیقه دیگر به فیلم افزوده نمی شد ، همانطور که جذاب است.
پایان فیلم من را کاملا خسته می کند ، زیرا واضح است که ریپلی مجبور است رفتار تراژیک خود را ادامه دهد ..... او دیگر نگران پول نبود ، گرچه نمی توانست زندگی "ریکی" را زندگی کند ، گرچه فناوری اطلاعات روانشناختی بسیار ناقصی بود. تصویر مت دیمون با شکوه بود. من در طول دهه هایی که فیلم دیده ام نمی توانم به یک بازیگر دیگر فکر کنم که بتواند نقش های بیشتری را برای این نقش به ارمغان بیاورد ..... نه یک نفر.
به عنوان یک مجری ، من همچنین می توانم به راحتی تنظیم کنم به تغییرات بنیادی در زندگی من ، بسیار شبیه به ریپلی - اما ، من به سختی می توانم یک مگس را بکشم. سن من نشان داده است که من از یک صحنه به صحنه دیگر بازی می کنم ، بدون آسیب رسیدن به روان و آسیب رساندن به موجود دیگر. میلیون ها نفر دقیقاً مثل ما وجود دارند - آنها فقط درک نمی کنند. بد نیست - هر روز متفاوت است ، جادوی خاص خود را به زندگی بسیار خوب می افزاید. افرادی که واقعاً آقای ریپلی با استعداد را مطالعه می کنند ، کمی از خود را در آن تشخیص می دهند -
"آقای مستعد ریپلی" باید در بالای لیست بهترین فیلم های IMDb باشد - من منتظر فیلم دیگری هستم. ....
دانلود فیلم The Talented Mr. Ripley 1999 (آقای ریپلی با استعداد) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
آقای ریپلی با استعداد، شوم و پیشگویی، پرتعلیق و هیجان انگیز، کند و احساسی است. آقای ریپلی با استعداد به همان اندازه که آقای ریپلی استعداد دارد، جنبه های مختلفی دارد و بیننده را در تجربه ای جالب و ارزشمند می برد.
داستان فیلم در اواخر دهه 1950 می گذرد و درست زمانی شروع می شود که تام ریپلی - اگر نام واقعی او این باشد - عمل بزرگ فریبکاری خود را آغاز می کند. آقای ریپلی با استعداد بر اساس مجموعه ای از رمان های نوشته شده توسط پاتریشیا هایسمیت ساخته شده است که با محوریت آقای ریپلی ساخته شده است.
تام ریپلی با بازی مت دیمون، مردی را فریب می دهد که پسرش را به خوبی می شناسد. آن مرد تصمیم می گیرد تام را به ایتالیا بفرستد تا پسرش دیکی گرین لیف را پس بگیرد. دیکی که نقش او را جود لاو بازی می کند، فردی ممتاز و مغرور است، اما کسانی که او را می شناسند نیز مورد تحسین قرار می گیرد. پدرش معتقد است که او مدت زیادی است که در ایتالیا قایقرانی کرده و در حال سفر بوده است. پدر دیکی قول می دهد که هزینه های سفر تام را بپردازد و 1000 دلار به او جایزه بدهد تا با دیکی برگردد. تام به راحتی این پیشنهاد را می پذیرد.
اولین صحنه ای که مرا مجذوب خود کرد زمانی بود که تام در ایتالیا فرود آمد. او با یک دختر زیبای آمریکایی به نام مردیت با بازی کیت بلانشت آشنا می شود و خود را دیکی گرین لیف معرفی می کند. در ابتدا تقریباً متوجه این دروغ نشدم، و تقریباً آن را فراموش کردم که تام با مردیث خداحافظی کرد، به تام ریپلی بازگشت و برای ملاقات با دیکی رفت. تام وانمود می کند که به طور اتفاقی دیکی را ملاقات می کند و به او می گوید که در دانشگاه همدیگر را می شناختند. دیکی با دوست دخترش مارج با بازی گوئینت پالترو است و البته تام را نمی شناسد.
تام در حالی که به زندگی دیکی راه مییابد، استعداد خود را برای فریب میافزاید، اما از حقیقت مأموریت خود برای جلب اعتماد دیکی استفاده میکند. آنها به سرعت با هم دوست می شوند. به نظر می رسد همه چیز برای تام خوب پیش می رود، و در این مرحله است که به دلیل اشتیاق او برای مشارکت اجتماعی و ترس آشکارش از تنهایی، شروع به همدردی با او کردم.
با نزدیک شدن او و دیکی. ، جذابیت تام برای دیکی محسوس می شود. در همان زمان، دیکی به شیفتگی تام توجه می کند و سعی می کند با گذراندن وقت با دوستان دیگر، او را از خود دور کند. در صحنه ای که من را شوکه و گیج کرد، حسادت و اشتیاق تام در حالی که او و دیکی در حال کشتی هستند بر او چیره شد. آنها در حال دعوا هستند زیرا دیکی سعی می کند به تام بگوید که فکر نمی کند آنها دیگر با هم دوست باشند و تام باید به آمریکا برگردد. تام با پارو به دیکی ضربه می زند و پس از درگیری، تام دیکی را تا حد مرگ کتک می زند. تام در حالی که جسد خون آلود را در آغوش میگیرد گریه میکند، و یک بار دیگر من را از نقشه تام مطمئن نمیداند - اگر حتی نقشهای داشته باشد.
سفر تام واقعاً زمانی آغاز میشود که او شروع به پوشاندن ردهای خود میکند و تصمیم میگیرد که تنها گزینهاش تلاش برای سرقت زندگی دیکی است. تام به مارج می گوید که دیکی فقط وقت می گذارد. او به کسانی که او را به عنوان تام می شناسند می گوید که دیکی دور است و به دیگران می گوید که او دیکی است. او چک های دیکی را نقد می کند و در خانه اش زندگی می کند.
شخصیتهای دیگر در بازی تام به تکههایی تبدیل میشوند و او آنها را دستکاری میکند تا از شبکه دروغهایش حمایت کند. زمانی که دوست دیکی که تام را در نقش تام ملاقات کرده است، در آستانه کشف حقه تام است، تام دوباره به قتل میرسد. بار دیگر، قتل از پیش تعیین شده به نظر نمی رسد، و تام این کار را از روی ناچاری انجام می دهد، زیرا او نمی تواند سبک زندگی جدید خود را از دست بدهد. با درگیر شدن پلیس، دروغ ها و قتل های تام از کنترل خارج می شود. متوجه شدم که آیا تام باید همه کسانی را که دیکی را در ایتالیا میشناختند بکشد. من همچنین شروع به همدلی با نقشه هذیانی تام کردم زیرا به نظر می رسد او فقط توجه و محبت دیگران را می خواهد.
دوستان دیکی به طور فزاینده ای نگران غیبت او می شوند و پدر دیکی به ایتالیا سفر می کند و یک بازرس خصوصی استخدام می کند. درست زمانی که نقشه شیطانی تام در شرف از هم پاشیدن است، تام پاک می شود. تام یک نامه خودکشی از دیکی جعل می کند و پلیس و بازپرس خصوصی به نتایجی می رسند که تام را بی گناه می کند.
مارج تنها کسی است که به تام مشکوک است، اما او از نظر عاطفی مضطرب شده است و هیچکس او را باور نمی کند. پدر دیکی حتی برخی از صندوق های اعتماد دیکی را به تام می گذارد. تام برای آخرین بار با پایان فیلم به قتل می رسد. مردی که معشوق او شده بود آخرین تهدید را برای کشف او ایجاد می کند زیرا هنوز او را به عنوان تام می شناسد و دیگرانی که او را با نام دیکی می شناسند در همان کشتی هستند. تام او را خفه می کند در حالی که برای خودش گریه می کند.
به نظر من آقای ریپلی با استعداد هیجان انگیز و صادقانه، گیج کننده بود. میتوانستم آن را بارها و بارها تماشا کنم و احتمالاً هر بار جنبههای جدید و جالبی را جذب کنم. مت دیمون اجرای فوقالعادهای ارائه میدهد که محدودهای را نشان میدهد که من در اجراهای بعدی او ندیدهام. ای کاش این اثر هنری خارق العاده را زودتر دیده بودم و مشتاق مطالعه کتاب هایی هستم که بر اساس آن ساخته شده است.
دانلود فیلم The Talented Mr. Ripley 1999 (آقای ریپلی با استعداد) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
دوگانگی - توانایی فردی بودن در یک موقعیت خاص و دیگری بودن در موقعیتی دیگر - موضوع اساسی و فراگیر "آقای ریپلی با استعداد" است. این موضوعی است که جرقه تضاد مرکزی تصویر را برمی انگیزد و بر تصمیمات و اقدامات شخصیت اصلی تأثیر می گذارد. هر شخصیت در فیلم The Talented Mr. Ripley یا تظاهر به چیز دیگری می کند یا مستقیماً با یک هویت سطحی بازی می کند. فیلم هر یک از انگیزه های شخصیت را برای انجام این کار آشکار می کند و با این کار لایه هایی از واقعیت را که ما برای خود می سازیم از بین می برد. شخصیتها یا دوگانگی صریح زندگیشان را آشکار میکنند (تمایل کیت بلانشت به اعتراف به اینکه با نام دیگری سفر میکند)، یا آن را برایشان آشکار میکنند (تام ریپلی). وقتی هر شخصیت آشکار میشود، وقتی هر شخصیت کاملاً خودش است، وقتی هر شخصیت از بازی کردن و تظاهر دست میکشد، از بین میروند.
آقای ریپلی با استعداد شخصیت اصلی را نشان میدهد که تمام تلاشش را میکند تا زندگی دیگری را دنبال کند - - اما او در نهایت نمی تواند آن را دنبال کند. ما در دام آنچه هستیم گرفتار شده ایم، اینطور نیست؟ گوئینت سعی میکند تبدیل به زن ایدهآل دیکی شود، تا از او بخواهد آرام بگیرد، اما نمیتواند - او خانه و خانواده را میخواهد. این خنثی کردن او است -- او در فیلم The Talented Mr. Ripley گریه می کند، "حتما او را تحت فشار قرار داده ام". دیکی نمی تواند از این واقعیت بگریزد که او عاشق زندگی شبانه است -- اینکه او منحرف می شود، توجه او فقط به اندازه انحراف طول می کشد. او می گوید که با گوئینت ازدواج خواهد کرد، اما ما می دانیم که چشم او هرگز نمی تواند از پرسه زدن دست بردارد. این شکست اوست رفیق دیکی - به طور سطحی مودب، در عین حال متکبر و در عین حال متکبر - بسیار باهوشتر از آن چیزی است که به نظر میرسد، که به خنثی کردن او نیز منجر میشود. وقتی هر یک از شخصیتها گارد خود را پایین میآورند و به همان چیزی که هستند تبدیل میشوند، آنها را نابود میکند. هر یک از شخصیتها یک نقص غمانگیز دارند که سعی میکنند آن را نادیده بگیرند یا با آن بازی کنند، نقصی که زندگی کاملی را که همه دنبال میکنند خنثی میکند.
تغییر طنزآمیز این است که تام ریپلی کاتالیزور همه چیز است. این -- با این حال، نقص غم انگیز او این است که او هیچ نقصی ندارد. در حالی که هر یک از شخصیتهای اصلی هویتی دارند که از آن فرار میکنند، ریپلی هویتی برای صحبت کردن ندارد. او شروع به تظاهر می کند و در کل فیلم تظاهر می کند. تام ریپلی کیست؟ حتی خود تام هم می خواهد بداند. کسی فکر میکند که این او را قادر میسازد تا به یک بازیگر عالی تبدیل شود - وقتی روی یک بوم خالی نقاشی میکشید، فکر میکنید میتوانید هر چیزی را نقاشی کنید. اما حتی تام، همان طور که هست، به کسی تقطیر می کند - حتی اگر یک بوم خالی باشد، یک «هیچ کس واقعی». و نه تنها خودش از آن مطمئن نیست -- بلکه کل دنیای اطرافش است. از جمله اولین سطرهای او در فیلم The Talented Mr. Ripley، جملهای است که هنگام گوش دادن به آهنگ جاز بیان میشود - او با خود زمزمه میکند: «نمیتوانم بگویم که زن است یا مرد». این عدم قطعیت است که به جهانی که او می بیند و نحوه ارتباطش با آن اطلاع می دهد. آیا تام همجنسگرا است یا مستقیم؟ آیا او بد است یا خیر؟ حتی تام هم نمی داند.
فیلم نشان می دهد که ما نمی توانیم از نیمه تاریک خود فرار کنیم. همه ما وسوسه میشویم که شخص دیگری شویم -- هر کسی که در مدرسه مورد تمسخر قرار گرفته است، که آرزوی زندگی افراد ثروتمند و مشهور را داشته است، میتواند با آن همذات پنداری کند. دشمن بدون آن نیست، در درون است. همین دوگانگی است که بسیاری از شخصیتهای هیچاک، به ویژه نورمن بیتس در «روانی» (اما نه منحصراً) را آزار میدهد. «آقای با استعداد ریپلی» وارث شایسته آن فیلم کلاسیک در توانایی اش در ترغیب مخاطب به همدردی و همدردی با تام است. ما عشق او را به دیکی گرین لیف احساس می کنیم -- احساس ناامیدی او را از اینکه از زندگی اش کنار گذاشته شده است -- احساس ناخوشایندی می کنیم که در موقعیتی به دام افتاده ایم که هرگز در نظر گرفته نشده است. همانطور که ما ماشین ماریون کرین را در باتلاق تماشا میکردیم که در باتلاق مکث میکرد و بینفس منتظر میماندیم، به امید اینکه غرق شود و به مادر نورمن اجازه دهد از قتل فرار کند، به همین ترتیب شاهد فرود آمدن تام ریپلی در تاریکی هستیم و وقتی پلیس به هتل او میرسد، منتظر میمانیم. با نفس نفس زدن با تام، به امید دور شدن او.
دوگانگی در درون همه ما وجود دارد... و در حالی که به ما آموخته اند که "خودت واقعی باشد"، در آقای ریپلی با استعداد تنها زمانی است که ما هستیم صادقانه به خودمان، آن درد واقعی می آید.
دانلود فیلم The Talented Mr. Ripley 1999 (آقای ریپلی با استعداد) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
باید بگویم The_Void واقعاً شگفتانگیز بودن آقای ریپلی با استعداد را خلاصه میکند و چون به نظرم کتابخانه نقدهای او بسیار مفید است، اکنون آنها را پیوند خواهم داد: http://www.imdb.com/user/ur2248099/comments?order =date&start=0 نقد او قطعا باید بر سایر نقدها برای آقای ریپلی با استعداد (و احتمالاً خیلی بیشتر) اولویت داشته باشد. من این بررسی را برای این می نویسم که اگر کسی یکی از نظرات من را دوست داشت، بیاید و نظر من را در مورد این شاهکار ببیند.
یادم نمی آید آخرین باری که احساس کردم قلبم تکان خورده است. اینجوری بعد از مدتی خوب این یک دروغ است، من به یاد دارم. آخرین بار باید زمانی بود که دیدم: Match Point. پس بیایید نیم تنه «اگر دوست داشتید/از متنفرید» را از سر راه برداریم و بگوییم که اگر Match Point وودی آلن را دوست داشتید، نمیدانم چرا در نهایت این را دوست ندارید. نه اینکه آنها اصلاً یکسان هستند، و نه من در این مورد تخصص دارم. فقط می دانم که حس نادر Match Point به من همان حسی است که آقای ریپلی با استعداد به من داد. آنقدر حالات روحی ایجاد می کند و با چنان ظرافتی این کار را انجام می دهد که می یابید بیشتر و بیشتر به شیوه ای شیطانی التماس می کنید و بارها متوجه خواهید شد که چرا به دنبال آقای ریپلی هستید.
مدت زمان فیلم فقط 2 ساعت و 20 دقیقه است. اما انگار یک عمر است. زمانی که در DMV منتظر می مانید، عمری نیست. نوعی از زمان زندگی که در آن تجربه می کنید، یاد می گیرید و در طول زندگی خود به آن فکر می کنید. نمی توان گفت آقای ریپلی با استعداد یک تجربه یادگیری است. اما این یک تجربه است و حفرهای را در زندگیتان در فیلم The Talented Mr. Ripleyسازی پر میکند، برای آن فضای ضخیم، شخصیتها و خلأ تاریکی که ممکن است داشته باشید. من نمی توانم فیلمی را تصور کنم که از نظر توالی وقایع، پیچش ها، رشد شخصیت ها، گنجاندن شخصیت ها کاملاً شبیه این مقایسه شود.
هر شخصیت مهم است، هر رویداد مهم است، و هر چیزی که شما فکر می کنید بسیار پوچ و بی اعتبار یا احتمالاً فقط من هستم.
به شدت باید توجه داشت که آقای ریپلی با استعداد آهسته شروع میشود، همانطور که بسیاری گفتهاند و احتمالاً آن را اینطور قضاوت کردهاند. من میتوانم بگویم که سرعت آن در حدود 15-20 دقیقه افزایش مییابد و از آنجا دور میشود. و بگذارید به شما بگویم، وقتی شتاب می گیرد، به طور جدی نمی داند چگونه متوقف شود و شخصاً هرگز نمی خواستم متوقف شود. این از آن دسته فیلمهایی است که حتی آزاردهندهترین افراد نمیتوانند سر فیلم فریاد بزنند، زیرا شما در مورد همه چیز خیلی سخت صحبت میکنید و به احتمال زیاد میخواهید که ریپلی به کار خود ادامه دهد. و وقتی میگویم ریپلی، واقعاً منظورم فیلم است.
و فیلم متوقف نمیشود، ادامه میدهد. حتی پس از پایان آن، شما یک تانگوی ذهنی از تمام اطلاعاتی که دریافت کرده اید انجام می دهید و سعی می کنید همه قطعات را مرتب کنید. و به من اعتماد کنید، قطعات وجود دارد. اگر به تماشای آقای ریپلی با استعداد می روید تا فقط یک فیلم دهه 90 را تماشا کنید، این کار را اشتباه انجام می دهید. احتمالاً آقای ریپلی با استعداد را یک شکست از لحظات تاریکی خواهید یافت که توسط دروغ و فریب رهبری می شود. (که واقعا هم هست). اما برای کسانی که به تماشای آقای ریپلی با استعداد رفتند، زیرا میخواستیم بدانیم چرا این همه تبلیغات مختلط در مورد آقای ریپلی با استعداد 1999 وجود داشت، همه ما باید متوجه میشدیم که کوچکترین قطعات پازل و بزرگترین مقدار چرخشها وجود دارد که واقعاً آقای ریپلی با استعداد را ساخته است. چه چیزی است.
من حتی مت دیمون را دوست ندارم، من شخصاً نسبت به آن مرد و فیلم هایش کینه ای مغرضانه دارم. اما باید بگویم، انتخاب بین اجرای او در اینجا و خوب ویل هانتینگ سخت است. او، همراه با کل بازیگران، رشتههایی را که هرگز فکر نمیکردید داشته باشید، میکشد. رشته هایی برای عاشقانه، هیجان انگیز و ترسناک وجود دارد. این تارها گرد و غبار آدمی هستند که گاهی تا آخر عمر نور روز را نمی بینند. به ندرت پیش می آید که با فیلمی روبرو شوید که به نظر همه چیز دارد و انگار چیزی نیست، به نظر می رسد برایش مهم نیست که تماشا می کنید یا نه، زیرا همه چیز قرار است با یا بدون شما اتفاق بیفتد. این واقعاً موجود زنده، نفسکش و تاریک خود است.
اگر فیلمی میخواهید که برای روزها، هفتهها، شاید ماههای آینده در مغزتان بماند، آقای ریپلی با استعداد را تماشا کنید. هنوز دیر نیست که آقای ریپلی با استعداد را در قرن جدید به گفتگوی ناهار بازگردانیم.
دانلود فیلم The Talented Mr. Ripley 1999 (آقای ریپلی با استعداد) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
وقتی نوبت به نام بردن از بهترین فیلمهای دهه 1990 میرسد، آقای ریپلی با استعداد به ندرت اشاره میکند. این یکی از بزرگترین رازهای سینماست. چگونه می توان فیلمی را به خوبی ساخته، مدام جذاب و درخشان تصور کرد که آقای ریپلی با استعداد مدام از آن گذشت؟ و به نفع بسیاری از فیلم های مستحق نیز؟ واقعا عجیبه تقریباً به همان اندازه راز بزرگی که من به آن اشاره کردم، شبکه فتنه ای است که در اینجا ایجاد شده است. آنتونی مینگلا از طریق شخصیتهای عمیق و پیچیده و موقعیتهایی سرشار از معنای دوگانه، رمان اصلی پاتریشیا هایسمیت را به یک شاهکار سینمایی تبدیل کرده است. مت دیمون با استعداد در نقش مرد با استعداد این عنوان بازی می کند که 1000 دلار برای سفر به ایتالیا برای بازگرداندن دیکی به او پیشنهاد می شود. پسر ثروتمند و لوس یک میلیونر. آنچه در ادامه میآید، افشاگری پیچیده، آزاردهنده و جذاب مردی است که خود را به زندگی دیکی، دوست دخترش مارج و در کل جامعه بالا میآورد...
دلیل اصلی آقای ریپلی با استعداد به قدری خوب کار می کند که شخصیت های اصلی آن هزارتوهای عمیقی هستند که به کاوش و تحلیل نیاز دارند. هر صحنه سرشار از معنای دوگانه و تعاملات شخصیتی است که در زیر سطح درامی که ما روی صفحه می بینیم وجود دارد. شخصیت تام ریپلی یک شاهکار واقعی شخصیت پردازی است. این جامعهشناس، که ترجیح میدهد «یک کسی تظاهر به هیچکس واقعی» باشد، هزاران تناقض و شخصیت درهمآمیز است. اعمال او همیشه غیراخلاقی است و با دروغ و فریبش مشخص می شود که اصلاً به اطرافیانش اهمیت نمی دهد. با این حال، با وجود این; ما هنوز هم میتوانیم از طریق مصیبتهایش، او را احساس کنیم. داستان به گونه ای روایت می شود که احساس کردن هیچ یک از شخصیت های دیگر دشوار است و همه همدردی های ما با تام ریپلی با استعداد است. این موضوع مخاطب را در موقعیت عجیبی قرار میدهد، زیرا ما عادت کردهایم از آنتاگونیست متنفر باشیم و نسبت به قهرمان داستان احساسی داشته باشیم، اما آقای ریپلی با استعداد باعث میشود که آن را روی سر بگذارد و تاثیر زیادی داشته باشد.
به فیلم کمک میشود. به طور ضمنی با این واقعیت که این یکی از حرفه ای ترین فیلم هایی است که تا به حال روی پرده سینما ساخته شده است. هر صحنه، هر عمل، هر خطی که بیان می شود با بیشترین اطمینان انجام می شود و اصلاً هیچ چیز در فیلم The Talented Mr. Ripley تصادفی یا نابه جا به نظر نمی رسد. نحوه تعامل شخصیت ها با یکدیگر و محیط اطرافشان همیشه قابل باور است و ما هرگز چیزی را که روی صفحه نمایش داده می شود زیر سوال نمی بریم. کارگردانی آنتونی مینگلا بیش از حد ثابت است، و این توسط عکاسی خیره کننده، با حسن نیت از ایتالیا دهه 1950 کمک می کند. بسیاری از فیلم ها از چشم انداز ایتالیا بهره برده اند و این یکی از آنهاست. همه اینها عالی است، اما این اجراها هستند که آخرین لمس را در این استاد کلاس شگفت انگیز فیلمسازی قرار می دهند. همانطور که گفته شد، آقای دیمون با استعداد نقش اصلی را بر عهده می گیرد و کاملا آن را مال خود می کند. او اغلب در مورد بازیگری با دوستش بن افلک همراه می شود. اما این بسیار ناعادلانه است زیرا دیمون یکی از درخشان ترین ستاره های امروزی است. جود لاو و گوئینت پالترو دو نفر دیگر را تشکیل می دهند. من بزرگترین طرفدار هیچ یک از این دو ستاره نیستم، اما هر دو، مانند دیمون، اجراهایی را در اینجا ارائه می دهند که همیشه با شخصیت آنها مرتبط است. کیت بلانشت نقش کوچکی دارد، اما تحسین واقعی برای بازیهای کوچکتر به فیلیپ سیمور هافمن میرسد که هر صحنهای را که در آن حضور دارد میدزدد.
آقای ریپلی با استعداد یکی از فیلمهای خیرهکننده است. افرادی را که این را یکی از بزرگترین دستاوردهای دهه 1990 نمی دانند نادیده بگیرید. آنها اشتباه می کنند. آقای ریپلی با استعداد شاهکاری از موقعیت های پرتنش، شخصیت پردازی عالی و فیلمسازی حرفه ای است. و من از شنیدن غیر این خودداری می کنم.
دانلود فیلم The Talented Mr. Ripley 1999 (آقای ریپلی با استعداد) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
آقای ریپلی با استعداد یک فیلم هیجان انگیز روانشناختی به نویسندگی و کارگردانی آنتونی مینگلا است. آقای ریپلی با استعداد بر اساس رمانی به همین نام اثر پاتریشیا هایسمیت در سال ۱۹۵۵ ساخته شده است. مت دیمون، جود لا، گوئینت پالترو، کیت بلانشت، جک داونپورت، جیمز ربهورن فقید و فیلیپ سیمور هافمن فقید در آقای ریپلی با استعداد به ایفای نقش می پردازند.
قوی ترین بخش فیلم احتمالاً انتخاب بازیگران قوی با تقریباً تمام بازیگران فیلم است. شخصیت ها به خوبی برای نقش های خود عالی بودند و کار فوق العاده ای انجام دادند.
فیلمنامه فیلم کند است اما همچنان توجه بینندگان را منحرف نمی کند. فضای ایتالیا در دهه 50 مسحور کننده است. پیچ و تاب ها در فواصل منظم فیلم باعث می شود بازی حدس زدن ادامه پیدا کند و فیلم با اوج خوبی به پایان می رسد.
دانلود فیلم The Talented Mr. Ripley 1999 (آقای ریپلی با استعداد) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
مت دیمون در یکی از موثرترین اجراهایی که در خاطرات اخیر دیده ام، روی می آورد. او تصویر پسر طلایی خود را برای بازی در نقش یک روانی ضایع می کند، آنقدر وحشتناک که باعث می شود پوست شما بخزد. هر فردی در هالیوود پس از دیدن آقای ریپلی با استعداد باید از او بترسد. داستان شامل مت دیمون است که به عنوان یک طبقه کارگر فقیر خیره می شود که یک ژاکت نامه ییل یا هاروارد را برای نواختن پیانو در یک مهمانی برای برخی اسنوب های ثروتمند قرض می گیرد. پس از پایان کار، از او خواسته می شود که برای بازیابی پسر یک میلیونر (جود لاو) به ایتالیا برود. پس از ورود به ایتالیا، دیمون چنان در سبک زندگی غنی غوطه ور می شود که به خاطر آن می کشد. همچنین باید به لاو توجه ویژهای داشت که به طور مؤثر تک تک صحنههایی را که در آن حضور دارد میدزدد، حتی اگر بازیگران شامل دو برنده اسکار و یک نامزد اسکار هستند. و سپس فیلمبرداری زیبا، و موسیقی درخشان، و لباسها و لوکیشنهای فوقالعاده وجود دارد که باعث میشود احساس کنیم در دهه 50 به ایتالیا بازگشتهایم. و البته پس از آن کارگردانی و فیلمنامه درخشان وجود دارد. چه فیلم فوق العاده ای فیلم مورد علاقه من در سال 1999 و یکی از فیلم های مورد علاقه من در تمام دوران. یک 10 عالی برای 10. فوراً آقای ریپلی با استعداد را ببینید.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.