در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم The Things of Life 1970... لطفا منتظر بمانید ...
مهندس بزرگراه با ماشین تصادف میکند، بعد از آن، زمانیکه مرگش نزدیک است خاطرات گذشته اش را بیاد می آورد ...
پیر ، یک مهندس موفق در ساخت بزرگراه ها دارای یک سانحه رانندگی است. مجروح شدیدی است که دروغ گفتن منتظر مرگ است و گذشته خود را در فلاش بک یاد می کند
یک مهندس بزرگراه درگیر یک تصادف اتومبیل می شود و پس از آن، نزدیک به مرگ، زندگی خود را که منجر به تصادف می شود به یاد می آورد.
فیلم داستان زندگی پیر بردون (با بازی میشل پیکولی) را روایت میکند، مردی میانسال که در یک تصادف رانندگی شدید زخمی میشود و در حالی که بین زندگی و مرگ قرار دارد، خاطرات، روابط و تصمیمهای زندگیاش را مرور میکند.
دانلود فیلم The Things of Life 1970 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
بیش از هر یک از خاطرات، با ساختاری غیرقابل انکار متحد می شود... به طور کلی در عشق ما یک راز را برای همیشه نگه می داریم. این ستایش تبدیل به سرچشمه آخرین تصاویر ما می شود سازش ما با آرزوها و افکار دوم. Les Choses De la Compete بر اساس یک بدبختی، یک تصادف رانندگی ساخته شده است. عکس با حرکت کند خیره کننده و نقاط متعدد دوربین، این اتفاق ناگوار ستون فقراتی است که کتاب میشل (میشل پیکولی) بر روی آن قرار دارد. در مورد بی دردسر بودن داستان بسیار اشاره شده است، با این حال این توسعه و طرح اجزای طرح است که بی نظمی را در گلوی فرد به جا می گذارد. بازیگرانی که به فیلموگرافی پیوسته همه از فلینی، تاورنیه، آنتونیونی و دمی تا شاهین می بالند. سرنگون کردن آن رئیس Sautet فرود آمد. فیلم با نماهایی از یک وسیله نقلیه در آتش، شخص مورد نظر، شاهدان و تماشاگران شروع می شود. این اتفاق ناگوار مطابق با زندگی میشل بازسازی می شود. او یک فرد ثروتمند، یک طراح موثر است که تقریباً به کشور دیگری نقل مکان می کند. دوست جوان او هلن (رومی اشنایدر) می خواهد خانه ای در جزیره ای داشته باشد که دیگران از آن استفاده نکرده باشند، شبیه به جزیره ای که نیمه بهترش کاترین در اختیار دارد. کاترین (لیا ماساری) نیز شریکی است که عزیز خود را دارد. سرنخ اصلی از تمایل به سوزش شامل اطلاع از محبوب ترین سگ سگ خانواده است، آخرین موردی که خانواده داشته است. برتراند فرزند میشل خود را غرق در تصور سخت افزار مکانیزه ای می کند که می تواند جایگزین حیوانات خانگی در خانه های مردم شود. چه چیزی در بین پدر و فرزند باقی می ماند به استثنای پرس و جوهای بی دلیل؟ این رشته برای نشان دادن اختلاف بین میشل و هلن در یک غذاخوری ساخته شده است. آیا میشل به دلیل نیاز شدید هلن به ترک کشور، سفری را با فرزندش انتخاب خواهد کرد؟ زندگی مانند مرزی برای کار است و فقط یک شراب جوان که به ندرت سفر می کند می تواند مدت زمان قابل توجهی از تغییر همراهی را برای یک خانم جبران کند. عشق میشل خطاب می شود حتی زمانی که او به رسمیت شناختن واقعی هلن در او آویزان است. صحنهای که بهویژه یادآور میشود شامل موتور و خیابان است. صداهای اصلی اصلی در سکوتی دردسرساز در حالی که از یک مهمانی برمیگردند. خطوط مختصر و پر از شخصیت هستند. این را تست کن... "تو من را دوست داری چون من اینجا هستم. با فرض اینکه از خیابان رد شوی گم می شوی." میشل هلن را پیاده میکند و به سفر میرود، شاید برای یک تعهد. او با توجه به این واقعیت که هنوز به نزاکت کشیده است، چیزی برای گفتن ندارد. باران از همه چیز استقبال می کند، موسیقی بلند می شود. میشل در خاطراتش گم شده است. موجی از خاطرات شیرین ناشی از عذاب، برای مقابله با ناامیدی دیگر. او تلاش می کند تا رویارویی با هلن را در انزوا، در عذابی سخت ترمیم کند. او تلاش میکند تا در نامهای آن را معنی کند، اما آن را بدون پست میگذارد. خودسرپرستی او را به تصمیمی بیهوده سوق میدهد. باقیمانده فیلم بر روی بال های سبک و مطبوع موسیقی فیلیپ سارد ادامه می یابد. بنیاد انتظار دارد سایه های متفاوتی را در حالی که سوار می شویم، از کنار یک جشنواره زناشویی شاد می گذریم و به دور کامل در دقیقه های وحشتناک منطقه فاجعه آمده ایم. فولاد ضربه خورده و زندگی یک مرد در 5 ثانیه به هم ریخت. دو لبه آخر شبیه احترام عجیبی به وجود میشل است. ذهن درونی او در حالی که وسیله نقلیه مصرف می کند بالا می رود ... زمزمه ضعیفی برای رها کردن آسیب های زندگی. مجروح شبیه موجودی محصور است که قابل درک از سوی تماشاگران است. او باید تصمیم بگیرد که حواسش را حفظ کند، حتی زمانی که یک وزیر بیآزار آخرین آیینها را بدون سرنشین انجام میدهد. مغز او هوشیار است اما افراد نمی توانند تشخیص دهند. مرثیه به روح او هشدار می دهد و او را به شناخت باز می گرداند، اگر برای مدتی موفق باشد. این عذاب نیست، هیچ فانی نمی تواند یک روح مشتاق را متوقف کند. در هر صورت، اینجا جایی است که صدای درونی تسلیم لجرد شکل های متحرک در یک فانتزی می شود. صدا با این حال یک بار بلند می شود. می گوید: «...نه تنها زندگی کردن». «هنرمند به خواب رفته است» و فوران عمیق دریا غالب است. P.S. «آهنگ هلن» کیفیتی اثیری دارد... عملاً مانند یک ریسمان بینهایت ظریف است که میشل را در سیاره زمین نگه میدارد.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.