در سال هزار و هشتصد و هشتاد و نه میلادی فریدریش نیچه فیلسوف آلمانی در سفر خود به تورین ایتالیا شاهد شلاق خوردن اسبی می شود، این اتفاق به قدری نیچه را متأثر می سازد که او را بشدت بیمار می کند و...
اسبی از تورین در سال ۱۸۸۹ اتفاق می افتد و تکیه ای از زندگی فردریش نیچه را روایت می کند. داستان از جایی شروع می شود که نیچه در هنگام قدم زدن در شهر تورین ایتالیا است و به صورت تصادفی به درشکه سواری بر می خورد که در حال شلاق زدن اسبش می باشد. نیچه از این اقدام درشکه سوار عصبانی می شود و به طرف اسب می رود و از اسب دفاع می کند، از آن روز به بعد نیچه ۱۰ سال پایانی عمرش را در جنون و انزوا می گذراند و…
یک کشاور روستایی مجبور میشود تا با بیماری و مرگ اسب وفادارش مواجه گردد و...
داستان فیلم درباره ی یک کشاورز روستایی می باشد که مجبور به مقابله با مرگ اسب وفادارش می گردد و…
در سال 1889،فیلسوف مشهور آلمانی "فردریک نیچه" در سفر خود به تورین ایتالیا شاهد شلاق خوردن یک اسب می شود.او دستان خود را به دور گردن اسب می اندازد و از او محافظت می کند.کمتر از یک ماه بعد او با بیماری روبرو می شود که او را به مدت یازده سال و تا زمان مرگش از توانایی سخن گفتن محروم می کند و...
1889. فردریش نیچه ، فیلسوف آلمانی ، هنگام سفر در تورین ، ایتالیا شاهد شلاق زدن اسب بود. او دستانش را به دور گردن اسب انداخت تا از آن محافظت کند سپس به زمین سقوط کرد. در کمتر از یک ماه ، بیماری نیچه با یک بیماری روانی جدی روبرو می شود که وی را برای یازده سال آینده تا زمان مرگ بستر و بی حرف می کند. اما چه اتفاقی برای اسب افتاد؟ اسبی از تورین که آخرین فیلم تار است ، این س questionال را در داستانی خیالی از آنچه رخ داده پیگیری می کند. مردی که اسب را شلاق زده است ، یک دهقان روستایی است که زندگی خود را با شغل های چرخ دستی با اتومبیل اسب کشش به شهر می رساند. اسب پیر است و از سلامتی بسیار ضعیفی برخوردار است ، اما تمام تلاش خود را می کند تا از دستورات استادش تبعیت کند
یک کشاورز روستایی مجبور می شود با مرگ و میر اسب وفادار خود مقابله کند.
طوفان بادی عظیم و امتناع اسب مورد آزار و اذیت از کار یا خوردن، آغاز پایان یک کشاورز فقیر و دخترش است.
دانلود فیلم The Turin Horse 2011 (اسبی از تورین) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
چگونه می توان کاری کرد که کسی ببیند چه چیزی در صورت او خیره شده است؟
تار اگر جدی نباشد ، هیچ چیز نیست. ممکن است باعث تحرک ، سرگرمی یا هیجان شما در قسمت پایینی ذرت بو داده نشود. اما این برای بسیاری از سیناستاها استانداردی است که سایر سینمای هنر با آن می توانند اندازه بگیرند. و اگر این مقدمه زیاد باشد ، شاید کسی حتی به طور مبهم و مبهم در مورد ذرت بو داده فکر کند - اما تماشاگران جدی سینما را ترغیب می کند که برای دیدن این مسئله همه چیز را رها کنند.
استاد بزرگ مجارستانی ، بلا تار از یک تکنیک استفاده می کند آندره تارکوفسکی کارگردان روسی مشهور ساخته است - این مدت زمان بسیار طولانی است. ما مجبور می شویم که در زمان واقعی غوطه ور شویم ، جزئیات موجودیت (و کلیت آن) را به همان روشی که شخصیت ها تجربه می کنند ، تجربه کنیم. اما از نظر «تعلیق اعتقادات» ، تار یک مرحله فراتر از تارکوفسکی پیش می رود. فیلم های اخیر غالباً با متافیزیک در ارتباط بوده و با شمایل نگاری مذهبی تزئین می شده اند. در حالی که تار از خدا و دین به نفع مردم ، به نفع حقوق بشر ، به نفع اصلاح اشتباهات ، یا صرفاً به نفع آنچه اساسی ترین مورد برای هر فرد است دوری می کند. در مواقعی که به شدت سیاسی دیده می شود ، فیلم های او مراقب هستند که فقط واقعیتی به سبک "مستندساز" را به تصویر بکشند. آنها فیلم هایی هستند که به جای سرگرمی شما برای فکر کردن ساخته شده اند. از این نظر ، کار او موضوعی از تمامیت هنری شدید گدار را حفظ می کند - شاید از طریق فاسبیندر ، که همچنین گاهی اوقات یک سبک مینیمالیستی شدید را مثال می زند.
در اسب تورین ، تار به ما می دهد یک مقدمه شش روزه برای یک واقعه واقعی که هرگز نمی بینیم. حتی در آن شش روز ، خیلی اتفاق نمی افتد - با این وجود شما احتمالاً می توانید یک پایان نامه فلسفه کارشناسی ارشد در مورد آن بنویسید "خیلی زیاد". مهره هستی شناختی فیلم نیچه است: از نظر داستان و همچنین معضلاتی که بیننده ممکن است با آن روبرو شود.
فیلم ما با اطلاع از یک داستان معروف درباره فیلسوف آلمانی آغاز می شود. نیچه باعث آشفتگی عمومی شده بود - ظاهراً با تلاش برای نجات شلاق یک اسب. بلافاصله پس از آن ، نیچه فرو می ریزد و تسلیم بیماری روانی می شود. او تا آخر عمر به همین ترتیب خواهد ماند. فیلم تار بازسازی خیالی روزهای منتهی به حادثه است. این یک سوارکار بیمار ، دختر بزرگش ، یک بازدید کننده که تنها مونولوگ فیلم را ارائه می دهد و یک دیدار کوتاه توسط یک کولی است. اسب سوار و دخترش در یک اسپارت ترین شرایط برای زنده ماندن زندگی می کنند ، در حالی که محاصره یک منظره خشن و بایر است. او احتمالاً فلسفه نیچه ، طرد (یا مرگ) خدا و ایده حاکم بر "اخلاق برده" را بر جامعه رد می کرد. در حقیقت ، سوارکار بازتاب بازدیدکننده ای را که شاید افکارش سایه ای از اندیشه های نیچه است ، نادیده گرفته و آن را "زباله" می داند. هنگامی که ایده ها کاملاً سیاسی حرکت می کنند ، می توانیم تغییر از اعتقاد کلاسیک به الحاد را درک کنیم: "انسان مسئول سرنوشت خود است ، اما چیزی بزرگتر وجود دارد که دست او را می گیرد" - اما ممکن است "چیزی" طبیعت باشد ، نه "خدا" 'و به نظر می رسد در شرایط سختی که به تدریج اسب سوار و دخترش را به انقراض نزدیک می کند انکارناپذیر نشان می دهد. یا البته می تواند "طبقات حاکم" باشد. اما این فیلمی نیست که در آن استدلالهای فکری بیان یا بحث شود. بیشتر گفتگوها ، در موارد نادری که گفت وگو اتفاق می افتد ، شامل یک هجایی گاه به گاه است. اسبی از تورین سیاه و سفید است و فقط شامل 30 مورد طولانی است - اگر زیبا و مسحورکننده نباشد ، بسیار آزار دهنده خواهد بود. هر شلیک کاملاً درست است ، دقیقاً تا موهای جداگانه روی ریش راسپوتیین سوارکار. (این یکی از دلایلی است که نمی تواند در یک صفحه کوچک به خوبی کار کند - دلیل دیگر اینکه تأثیر آن بستگی به مخاطب اسیر دارد.) همانطور که در کتاب "مرد از لندن" ، تار از محیط به عنوان "شخصیت های اصلی" استفاده می کند - ساختمان ها ، منظره. آنها "بازیکنان اصلی" هستند. این نه تنها احساس عظمت و عظمت فوق العاده ای را در تصاویر ساده به وجود می آورد ، بلکه به تار اجازه می دهد حتی با چنین بودجه کمتری یک نقطه کیهانی تری را منتقل کند. شخصیت ها هر کدام برای ادامه حیات کاری که انجام می دهند (آنچه انسان انجام می دهد) را انجام می دهند. ما از ستم و مشقت طلبانه آگاه هستیم - ظلمی که می توانیم بگوییم ناشی از "شرایط" است ، اما به همان اندازه توسط طبقات حاکم نیز ناشی می شود. موسیقی شبح مانند ، یک وعده غذایی روزانه سیب زمینی آب پز که بدون کارد و چنگال خورده می شود ، و خونسردی ای که از آن گریزی نیست.
در روز دوم ، اسب پس از لگد زدن ، حرکت نخواهد کرد. دختر نسبت به امتناع جدی آن ابراز همدردی می کند. با این وجود وخیم شدن تدریجی اسب (تا حدی که خود را از گرسنگی می کشد) تقریباً آفت صاحبانش را منعکس می کند. سوارکار و دختر با غیرانسانی شدن مبارزه می کنند: او با جنگیدن ، او با لطافت. انسان بودن یعنی چه؟ در حالی که باد گرد و غبار را در سراسر چشم انداز شلیک می کند ، او از "مکانهای مقدس تخطی شده" می خواند.
نکات منفی اسب تورین این است که ، با توجه به استقبال مخاطبان اقلیت ، اکثر مردم فقط آن را روی دی وی دی می بینند. منظر سیاسی که تار درباره آن بسیار پرشور است ، برای اینکه توسط فیلم روشن شود ، نیاز به مطالعه بیشتری دارد. نیچه اعلام کرد که هنر وظیفه مناسب زندگی است ، که صرفاً تقلیدی از واقعیت طبیعت نیست بلکه مکمل متافیزیکی واقعیت طبیعت است. اما آیا اسب تورین می تواند از نظر فلسفی بر اساس شایستگی های خود بایستد؟ برخی ممکن است احساس کنند که تار واقعاً هدف خود را تا حد مرگ شلاق زده است و نتوانسته به هیچ یک از افراد یا ابرانسانها پیشنهاد دهد که در پایان Gotterdammerung اجتناب ناپذیر خود پیروز شوند.
استفاده مداوم از steadicam این تصور را ایجاد می کند که ما شخصاً مشاهده می کند که چه اتفاقی می افتد - حتی وقتی تمام حرکت متوقف شود و آخرین نور خاموش شود. سوزان سونتاگ یک بار به عنوان ناجی سینمای مدرن قهرمان تار شد. اگر او برای دیدن اسبی از تورین ، احتمالاً آخرین فیلمش زندگی می کرد ، مطمئناً احساس می کرد توجیه مضاعف دارد.
دانلود فیلم The Turin Horse 2011 (اسبی از تورین) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
به ندرت دیده می شود که فیلم بیرون برود. مردم معمولاً تا پایان فیلم های خشن را بیرون می کشند زیرا آنها مایل به حضور در آنجا بودند. هنوز هم کمتر دیده می شود که در خانه تئاتر خانه بیرون بروید زیرا معمولاً مشتریان از تجربه های متفکرانه و استعاره ای انتظارات بیشتری دارند. اسب تورین مخاطبان را از وسط تقسیم خواهد کرد. برخی با برداشت های فوق العاده طولانی ، فیلمبرداری واضح سیاه و سفید و مبارزه بی امان اما بیهوده شخصیت ها مسحور خواهند شد. نیمی دیگر از تماشاگران غر می زنند ، با همسایگان خود نظر می دهند ، سرشان را به دست می اندازند و چند تماشاگر گیج تئاتر فقط منصرف می شوند و می روند.
مونولوگ آغازین ، وقایع ادعایی را توصیف می کند که منجر به فروپاشی ذهنی فردریش نیچه شد. او از خانه خود در تورین بیرون می رود و شاهد یک کابین است که اسب خود را به دلیل نافرمانی شلاق می زند. نیچه به طرف اسب می دود ، او را بغل می کند و سپس 10 سال آینده خود را در مراقبت از مادر و خواهرانش در اعماق بیماری روحی به سر می برد. فیلم می پرسد: "اما اسب چه شد؟" نیچه نه شخصیتی در اسب تورین است و نه در ایتالیا. در بیشتر اوقات ، فقط یک پیرمرد ، دخترش ، اسب لجباز و خانه مزرعه ای روستایی مجارستان را مشاهده خواهید کرد.
صحنه آغازین یک شات است که به مدت چند دقیقه و بدون وقفه برگزار می شود. پیرمردی به نام Janos Derzsi بر روی گاری سوار بر اسب که در یک طوفان باد واقعاً کور کننده است سوار می شود. خاک در صورتش پرواز می کند و چشمانش را می زند. اسب گاهی اوقات دچار لغزش و لگدمال می شود زیرا توسط مردی که درشکه چرخیده است شلاق نمی خورد ، بلکه بادی می خواهد او را به عقب هل دهد. دوربین از کنار آنها را تماشا می کند ، به پشت برخی از درختان بی برگ حرکت می کند ، تمام فشار را به سمت بالا فشار می دهد تا جایی که تقریباً دماغ اسب را مسواک بزند و سپس روند را تکرار می کند. در تمام این مدت ، یک ارگ یکنواخت و ملودی زهی تکرار می شود ، گویی که آهنگی است برای مسافران پریشان.
در مزرعه ، دختر این مرد ، اریکا بوک ، با او ملاقات می کند ، اسب را از سبد خرید ، و سپس آنها دو ساعت و نیم دیگر از فیلم را صرف مراقبت از اسب می کنند ، آب می آورند ، سیب زمینی را می جوشانند ، لباس می پوشند و لباس خود را از تن در می آورند ، و سپس همه این کارها را دوباره انجام می دهند. گفتگوی کمی گرانبهایی بین کسی وجود دارد ، مگر در مواردی که همسایه برای گرفتن وام الکل و فلسفه موم رها شود ، و هنگامی که باند کولی ها برای مدت کوتاهی به تأمین آب خانواده حمله کنند.
مخاطب منتظر اتفاقی می افتد ، انتظار دارد اتفاقی بیفتد و کم کم متوجه می شود آنچه اتفاق می افتد فقط زندگی روزمره است. کارگردان ، بلا تار ، می گوید اسب تورین درباره "سنگینی زندگی انسان" است. زندگی برای این دو شخصیت به خصوص سنگین به نظر می رسد زیرا آنها در طوفان باد برای گرفتن آب دست و پا می زنند ، سعی می کنند اسب را بخورند و حتی ساده ترین کارهای روزمره را انجام می دهند. تار هم فقط نگاهی به این کارهای نمی اندازد. بعد از 146 دقیقه ، مخاطب دقیقاً می داند که چه کسی سیب زمینی را می جوشد ، چگونه هر یک از آنها را می خورند ، کجا لباس خود را آویزان می کنند و چگونه اسب را به گاری قلاب می کنند. در 146 دقیقه فیلم ، فقط 30 بار انجام می شود. در دورانی که بیشتر صحنه های فیلم ممکن است به طور متوسط چند ثانیه طول بکشد ، صحنه های اسب تورین به طور متوسط هر کدام تقریباً پنج دقیقه طولانی است.
توصیف در اینجا سخت به نظر می رسد ، اما من به شما اطمینان می دهم که دقیق است. همچنین ، من یکی از مخاطبان مخاطب بودم که بیشتر حوصله تحرکات روتین را داشتم. من توصیه نمی کنم افراد زیادی از طریق اسب تورین بروند و بنشینند ، اما من به شما هشدار می دهم که از آن فرار نکنید. نشستن در آن فیلم بسیار دشواری است. من درباره کسانی که قبل از پایان فیلم تئاتر را ترک کردند قضاوت نمی کنم ، من ناباوری آنها را درک می کنم. با این حال ، هنگامی که شما فکر می کنید کارگردان به تدریج شخصیت های خود را فرسوده و شروع به رها کردن می کند ، او موفق می شود نشان دهد که زندگی روزمره مبارزه ای است برای مبارزه با.
جای تعجب است که اسب تورین برنده جایزه بزرگ هیئت داوران در جشنواره بین المللی فیلم برلین و ورود مجارستان به اسکار بهترین فیلم خارجی 2012 است. بلا تار علنا گفت که این آخرین فیلم او خواهد بود ، بنابراین من تعجب می کنم که آیا این جوایز و افتخارات برای خود فیلم است یا برای تجلیل از یک کارگردان بازنشسته. من تصور می کنم عموم منتقدان و جشنواره های تخصصی فیلم از اسب تورین مراقبت می کنند ، اما من به شما هشدار می دهم ، این صبر و پیش فرض شما را درباره میزان واقعی یک فیلم توسط یک فیلم یا فقط درمورد تماشاگران پشت و پشت تماشا می کند.
دانلود فیلم The Turin Horse 2011 (اسبی از تورین) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
"هولناک ترین واقعیت در مورد جهان دشمنی نیست، بلکه بی تفاوتی آن است. اما اگر بتوانیم با این بی تفاوتی کنار بیاییم و چالش های زندگی را در مرزهای مرگ بپذیریم - هر چقدر هم که انسان تغییرپذیر قادر به انجام آن باشد. آنها را بساز - وجود ما به عنوان یک گونه می تواند معنا و تحقق واقعی داشته باشد. - استنلی کوبریک
"خودم را بکشم یا یک فنجان قهوه بخورم؟" - آلبر کامو
هر روز آخرالزمان در "اسب تورین" اثر بلا تار است. این داستان با تمثیلی درباره فیلسوف فردریش نیچه آغاز می شود، که در سال 1889 در تورین ایتالیا با اسبی برخورد کرد که در حال ضرب و شتم بود. اسب از کار کردن خودداری کرد، از حرکت امتناع کرد، که منجر به شلاق های مکرر صاحبش شد. این منظره باعث شد که نیچه به سمت بیماری روانی، افسردگی و در نهایت مرگ برود. اما چرا؟
«اسب تورین» با فیلم «آو هاسار بالتازار» ساخته روبر برسون مقایسه شده است، فیلمی که در آن یک الاغ بی وقفه توسط انسان مورد آزار قرار می گیرد. با اسب تار نیز به طور مشابه رفتار می شود، اما پاسخ آن کاملاً متفاوت است. الاغ برسون می پذیرد و تا حد زیادی سرنوشت خود را نمی فهمد. با این حال، اسب تار یک اسب ادراکی با خلق و خوی یک فیلسوف چهار پا است. اسب او دچار افسردگی می شود، دچار بحران وجودی می شود و از کار کردن، خوردن یا حتی ادامه زندگی امتناع می کند. به طور خلاصه، اسب علیه صاحبان و خود زندگی عصیان می کند. بازی نخواهد کرد.
خودکشی همچنین آخرین اقدام صاحبان اسب، راننده تاکسی مسن (یانوس درزی) و دخترش (اریکا بوک) است. آنها در کلبهای سنگی زندگی میکنند که بیوقفه توسط تندبادهای شدید باد کوبیده میشود. در داخل خانه، پدر و دختر زیر نور سوسو زننده فانوس ها جمع می شوند. بیرون از خانه، واقعیت خود را بدخواهانه، خشن، تاریک و سرد نشان می دهد. باد هرگز پا نمی گذارد، هیچ مهلتی وجود ندارد، و به نظر می رسد که دو نفر تمام انرژی خود را صرف مقاومت در برابر آن می کنند. بالاخره مثل اسب تسلیم می شوند.
فیلم های اولیه تار به صراحت سیاسی بودند. با پیشرفت حرفه ای او، فیلم هایش به طور فزاینده ای انتزاعی و متافیزیکی شدند. برای تار، یک بدبین، سیاست هیچ راه حلی برای مشکلات بشریت ارائه نمی دهد. این صرفاً این نیست که اسب هم مورد ضرب و شتم دیگران قرار می گیرد و هم مورد استثمار قرار می گیرد، بلکه جهان متخاصم، از نظر تار، انسان را به استثمار انسان، پدر برای استثمار دختر، و انسان برای استثمار حیوانات وادار یا وادار می کند. در واقع، شریک کردن آب و براندی با «همسایه ها» و «غریبه ها» تا حدودی منجر به مرگ پدر و دختر می شود. از نظر تار، طبیعت محض طبیعت همه چیز، همه و هر رابطه را فاسد می کند. همه در جنگ هستند، نیهیلیسم فیلم در بدترین حالتشان بازتاب شوفنهور و نیچه است.
«اسب تورین» از سی فیلم بلند تشکیل شده است. بیشتر اکشن های فیلم عمداً تکراری است، شخصیت های تار در اسطوره خصوصی سیزیف به دام افتاده اند. همانطور که در فیلم The Turin Horse تار معمول است، فیلم با رنگهای سیاه جوهری و سفیدهای سخت گرفته شده است. بازیگران آن، با ریشهای باشکوه و چشمان غمگینشان، «اوردت» درایر و فیلمهای معنوی اما بیرحمانه برگمان، برسون و تارکوفسکی را به یاد میآورند. با این حال، دیدگاه تار بسیار شکستخوردهتر است. یکی از شخصیت ها از انگیزه تمدن به سوی "کسب"، "فاسد" و "تحقیر" صحبت می کند، اما تحقیر فیلم بسیار فراتر از سیستم های سازماندهی اجتماعی است. تار در مصاحبهها میگوید: «هر روز یکسان است، بعد ناپدید میشوی». "هیچ آخرالزمانی وجود ندارد... این تنها چیزی است که می خواستم بگویم." چنین موضعی به طور معمول توسط فیلسوف آرتور شوپنهاور، که جهان را مستعمره ای کیفری می دانست که در آن درد باید بر لذت غلبه کند، حمایت می کرد، ادعایی که او توصیه کرد با مقایسه احساسات حیوانی که در حال خوردن حیوان دیگری است با احساسات موجود حیوان آزمایش شود. خورده می شود.
«تورین» خود با «خوردن» به پایان می رسد. اینجا پدر و دختر پشت یک میز نشسته اند. او با اشاره به یک چراغ مرده می گوید: «حتی اخگرها هم خاموش شدند. او توصیه می کند: "ما باید بخوریم." اما آنها این کار را نمی کنند. بالاخره چه فایده ای دارد؟ ساختار اسبی از تورین به صورت مجموعهای از «شش روز» است که شش روز آفرینش و هفتمین روز استراحت عهد عتیق را معکوس میکند. در اینجا، زمین به سمت فراموشی می لغزد و به دنبال آن یک روز سکوت کامل رخ می دهد.
«اسب تورین» در سال 2011 اکران شد، سالی که در آن فیلم های زیادی با مضمون مشابه، به ویژه لارس فون تریر اکران شد. "مالیخولیا"، "آخرین روز روی زمین" آبل فرارا و "ناپدید شدن در خیابان هفتم" فروتنانه براد اندرسون. سینمای مستند در آن زمان به طور مشابه مملو از فیلمهایی بود که از آخرالزمان خبر میداد، معمولاً به دلیل فاجعههای محیطی یا مالی. همه این فیلمها بر اساس عذاب سنگین و سبک هستند. «اسب تورین» آخرین فیلم تار قبل از بازنشستگی بود.
7.9/10 – به «جهان ارواح»، «یک همدم در خانه دشت»، «مردی گاری فشاری»، «پاپیلون» و «کویر سرخ» مراجعه کنید. ".
دانلود فیلم The Turin Horse 2011 (اسبی از تورین) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
فیلمی مانند اسب تورین باعث می شود کمی احساس احمق کنم. شاید من آن را "دریافت" نمی کنم، همانطور که ظاهراً اکثر منتقدان وقتی فیلم را دیدند - احتمالاً طبق گفته کارگردان (هنوز در دهه 50 زندگی) آخرین فیلمش). و اینطور نیست که به سراغ این فیلمساز ناآگاه از هنر و سبک او آمده باشم. نشستن در تمام 450 دقیقه Satantango یکی از اسرارآمیزترین، رضایتبخشترین و یا عجیبترین تجربیات فیلمسازی بود که تا به حال داشتهام، و این بدون «پیشرفتن» زیاد نبود، همانطور که به معنای روایی معمول بود. br/>
ایده اسب تورین، به کارگردانی مشترک اگنس هرانیتزسکی، این است که فردریش نیچه در اواخر قرن نوزدهم، اسبی را از شلاق زدن در میدان شهر نجات داد و اسب از صاحبش برداشته شد. به دیگری داده شده است. تار میتوانست آن سکانس را فیلمبرداری کند - که در زندگی واقعی اتفاق افتاد، و به نظر من شبیه سکانس رویایی از جنایت و مکافات است که شامل یک اسب شلاق خورده است، مطمئناً از روایت ابتدایی یک چرخش بسیار سینمایی و دراماتیک از وقایع - اما او تصمیم گرفت که برود. درست در داستان این کشاورز پیر که اسب را با دخترش به مزرعه کوچک و نه چندان زیادش می آورد و در طول پنج یا شش روز سقوط آنها را تماشا می کند.
این موضوع شما باید بدانید که اگر تار را قبلاً ندیده اید، وارد شدن به این موضوع این است که او زمان زیادی می برد. همیشه. شاید کوتاه ترین عکس در این زمان حدود 4 دقیقه باشد. مطمئناً انجام این کار آسان نیست، همه چیز باید طراحی و زمان بندی مناسبی داشته باشد، و این مطمئناً گواهی بر فیلمبرداری فرد کینمن است. برای من، در واقع، اگر شاهکار کسی باشد، این شاهکار کینمن است، که در سیاه و سفید و معمولاً در دوربینی که حرکت می کند، غبار و باد و تاریکی و ناامیدی را دقیقاً از نظر بصری فرو می برد. پلانهای زیادی در فیلم The Turin Horse وجود دارد، مانند نماهایی که کشاورز و دخترش در یک لحظه داستان «پیشرفت» سعی میکنند از مزرعه به جای دیگری فرار کنند و دوربین آنها را در دامنه تپه نشان میدهد. ، با درختی مرده و تنها در بالا و باد در پیش زمینه. من نمی توانم از نظر بصری صحبت کنم که چگونه به نظر می رسد - فقط آنچه در آن قرار داده شده است، محتوا.
اما چرا باید بگوییم که اسبی از تورین باعث می شود احساس "احمقانه" کنم؟ احساس کردم پیام بزرگتر و عمیق تری در اینجا وجود دارد، و حدس می زنم آن را "دریافت" نکردم. شاید چیزی برای گفتن باشد که نوعی تجربه ماورایی یا چیزهای دیگر است، اینکه چیزی که فیلم تقریباً درباره آن است - روال بی رحمانه پختن غذا، آوردن آب از چاه، تلاش برای وادار کردن اسب به خوردن، پوشیدن. لباس - قرار است ما را هیپنوتیزم کند. نوع فیلمسازی واقعی، مدیتیشن، به نوعی مرده و مینیمالیستی از Satantango نیز چنین بود، همانطور که مطمئنم سایر فیلمهای تار این کار را میکنند، اما چیزهای بیشتری در آنجا اتفاق میافتاد، بیشتر برای دیدن و توجه واقعی در شخصیتها. شاید بخشی از موضوع این باشد که این کشاورز و دخترش، بدون هیچ برق و کتابی (خب، تا زمانی که یک کولی یکی را به او بدهد، داستان طولانی نیست، آنها در کنار خانه در یکی از تنها مواقعی اتفاق میافتند که انسانهای دیگر هستند. تعامل با آنها) یا هر گونه کنجکاوی گذشته از روزی به روز دیگر، این زندگی و نهایتاً مرگ را برای خود ساخته اند. و من می توانم مسحور تماشای روتین شوم. ژان دیلمن یکی از آثار برجسته سینمای فرانسه در دهه 1970 است.
پس اینجا چه چیزی کم است؟ آیا در خود من غایب است که مطالب را بیشتر از نیمه راه ندهم؟ من نمی دانم. ممکن است چیزی وجود داشته باشد که نیچه از آن به عنوان کاتالیزور داستان استفاده میکند - این که چیزی در این زندگیها «بین خیر و شر» یا فلسفهاش در اینجا وجود دارد. شاید این موضوع در مورد این است که چگونه فروپاشی جهان میتواند با تار با دیدن فروپاشی سینما، با ترک رسانه (حداقل در حال حاضر) قابل مقایسه باشد. و اگر انصاف داشته باشیم، هرچه «چیزهای» بیشتری برای این پدر و دختر اتفاق میافتد، من شروع به جذب بیشتر کردم. من می خواستم فیلم را بیش از نیمی از راه ملاقات کنم، زیرا این کارگردان مظهر فیلمسازان سازش ناپذیر و جدی مرده هنری است. و فقط کافی است که آن را به طرفداران سرسخت این نوع فیلمسازی دقیق با شاید 50 پلان در کل زمان توصیه کنم. من به سادگی آرزو میکنم که در مورد این دو نفر، با وجود اینکه نقطهی نیستی هستی و غیره است، «آنجا» ذرهای بیشتری وجود داشت.
دانلود فیلم The Turin Horse 2011 (اسبی از تورین) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من نمی توانم افکارم را سازماندهی کنم، بنابراین فقط آنها را بیرون می ریزم و زمانی دیگر آنها را مرتب می کنم. اگر چه شرم آور (تراژدی) است که بلا تار بعد از این دیگر فیلمی نخواهد ساخت، اما شاید پایان مناسبی باشد. یک کشاورز (فرض میکنیم... او یک اسب دارد، اما معلوم نیست که چگونه امرار معاش میکند، اگر اصلاً این کار را میکند) و دخترش با خوشحالی در روال یکنواخت خود میچرخند. لباس پوشیدن، ریختن آب از چاه، خوردن یک غذای سیب زمینی ساده آب پز، و برای آرامش، خیره شدن به بیرون از پنجره. در طول 6 روز، ما می بینیم - به روشی که کمی یادآور JEANNE DIELMAN است - روال شروع به از بین رفتن می کند زیرا به نظر می رسد نوعی آخرالزمان مبهم بر آنها فرود می آید. زندگی، چیزی که از آن کم است، در حال تخلیه شدن از جهان است. همسایه ای مونولوگ در مورد انحطاط بشریت ارائه می دهد، اینکه چگونه انسان های خوب بی سر و صدا محو شده اند در حالی که بقیه هر چیزی را که لمس می کنند تحقیر می کنند. یک دسته کولی سرگردان برای دختر ("چشم های شیطان") یک متن مذهبی باقی می گذارد. آیا این دو فرد خاص هستند که محکوم به فنا هستند یا مورد قضاوت قرار می گیرند؟ یا تمام بشریت؟ تار، طبق معمول، نه تنها پاسخی نمی دهد، بلکه حتی به شما اطلاع نمی دهد که آیا این سوال را می پرسد.
یعنی اگر شما هر یک از چهار فیلم قبلی تار را دوست داشتید، احتمالاً این یکی را دوست خواهید داشت، اگرچه تلخ ترین است. فیلمبرداری، همانطور که انتظار می رود، به طرز چشمگیری غنی است. از نمای ابتدایی اسبی که کلمه «مبارزه» را تعریف میکند، تا چشمهای فرورفته و جمجمهمانند اولسدوفر، تا تصویر وحشتآور چهره کتک خورده دختر که از پنجره به بیرون خیره شده است، فیلم مملو از فیلمهای خیرهکننده و زیبا است. چشم اندازهای فراموش نشدنی Mihaly Vig یک بار دیگر یک موسیقی باورنکردنی ارائه می دهد، یک مراسم تشییع جنازه که موسیقی متن را با باد زوزه بی وقفه به اشتراک می گذارد. فیلمهای تار جلوهای لمسی دارند و در اینجا واقعاً میتوانید سرمای تلخ منظره و خانهای را احساس کنید که مطمئناً برای محافظت از ساکنانش در برابر عوامل تأثیر چندانی ندارد.
این یک فیلم ترسناک است و شاید تار سخت ترین... اگرچه تنها یک سوم طول SATANTANGO است، اما تکراری بودن به آن شتاب کمتری به جلو می دهد. اما کاملا زیر پوستم کار کرد. مسحورکننده، تفکر برانگیز، نفس گیر است. اگر تار فیلم دیگری بسازد، هیجان زده می شوم، اما اگر این کار را نکند، حداقل تعدادی از بهترین آثار هنری را که تا به حال دیده ام برایم به یادگار گذاشته است.
دانلود فیلم The Turin Horse 2011 (اسبی از تورین) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
لحظهای که چشمانم را به اسبی که در طوفان زحمت میکشید انداختم، و گوشهایم امتیاز وحشتناک را پذیرفت، میدانستم که چیز مهمی در انتظارم است. من کاملاً مجذوب زیبایی و خشونت تصاویر روی صفحه شده بودم و احساس می کردم که کنار هم با حرکات موزون دوربین شناور هستم. این صحنه به تنهایی تجربه ی عمیقی بود، اما آنچه در پی آن اتفاق افتاد فیلم را عمیق تر کرد. یک مکاشفه
عجیب است که من هرگز فیلمی از بلا تار را قبل از اسب تورین ندیده بودم، زیرا از فیلم های تارکوفسکی، تریر، مالیک، درایر و بسیاری دیگر لذت برده ام. من نام او را می دانستم، اما ظاهراً یکی از معدود مؤلفان واقعی زنده امروز را از دست داده بودم. با این حال، این دو ساعت و نیم را جذابتر کرد. یک بار دیگر به من یادآوری شد که هرچه اطلاعات کمتری از فیلمی که قرار است ببینید داشته باشید، تجربه بیشتری خواهید داشت.
و چه تجربه ای بود! وقتی اسب از خوردن امتناع می کند و متوجه می شوید که طوفان بی امان خانه را در بر نمی گیرد، قلب شما شروع به تپیدن می کند، زیرا از نظر ذهنی خود را برای سفری به سوی پایانی ناامیدکننده آماده می کنید. دست در دست یک فیلمبردار که مجموعه ای بی پایان از تصاویر سیاه و سفید عمیقا شاعرانه را تداعی می کند و از فضا و زمان فراتر می رود، به آرامی سر می خورید، دور می زنید، بزرگ می کنید، می ایستید و تعجب می کنید. همراه با پدر و دختر در سکوت می نشینید و منتظر می مانید. و همانطور که شعله های آتش به آرامی خاموش می شوند، به تاریکی می روید. مقصد نهایی.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.