فیلم در یک روستا قبل از جنگ جهانی اول در آلمان روایت میشود. یک سری اتفاقات عجیب باعث وحشت روستاییان شده است. نه پلیس و نه روستاییان هیچکدام نمیدانند که چه کسی مسبب این اتفاقات است…
فیلم در یک روستا قبل از جنگ جهانی اول در آلمان روایت میشود. یک سری اتفاقات عجیب باعث وحشت روستاییان شده است که از جمله ی آنان میتوان به سقوط پزشك دهكده از اسب بر اثر تله ای كه برای او گذاشته می شود، قتل مرموز زن یكی از دهقانان، شكنجه و آزار یك كودك عقب مانده ذهنی، ربودن پسر ارباب ده و كتك زدن و آزار او، و به آتش كشیده شدن انباری ارباب ده و تخریب مزرعه كلم او ، اشاره کرد. نه پلیس و نه رو ستاییان هیچکدام نمیدانند که چه کسی مسبب این اتفاقات است. فیلم از زبان یک راوی نقل میشود که زمانی معلم دهکده بوده و اکنون که فیلم را روایت میکند صدای ضعیف و فرتوت او نشان از گذشت سالیان زیاد از عمر او پس از آن اتفاقات دارد. در نتیجه دیدن فیلم مطمئنا خالی از لطف نیست.
اتفاقات عجیبی در دهکده ای کوچک در شمال آلمان در سال های قبل از جنگ جهانی اول رخ می دهد که به نظر می رسد مجازاتی آیینی باشد. چه کسی مسئول است؟
از ژوئیه سال 1913 تا آغاز جنگ جهانی اول ، یک سری حوادث در یکی از دهکده های آلمان رخ می دهد. اسبی روی سیم می لنگد و سوار را می اندازد. یک زن از طریق تخته های پوسیده به جان می افتد. پسر بارون محلی وارونه در آسیاب آویزان شده است. پدر و مادر به فرزندان خود سیلی می زنند و قلدری می کنند. یک مرد با معشوق با رنج طولانی خود بی رحمانه است. دیگری با دخترش سوuses استفاده جنسی می کند. مردم ناپدید می شوند. یک معلم بی روح ، که از یک پرستار بچه در خانه بارون خواستگاری می کند ، داستان را روایت می کند و سعی می کند ارتباط این حوادث و جنایات را بررسی کند. چه پیش بینی شده است
فیلم روبان سفید The White Ribbon 2009 قبل از جنگ جهانی اول روایت شده و در مورد روستایی در آلمان میباشد که وقوع حوادثی عجیب باعث وحشت ساکنان آن شده است. اکنون مردم روستا تصور میکنند که این حوادث مجازاتی برای آنها میباشد. اما باز هم هیچکس به درستی علت واقعی این وقایع ناگوار را نمیداند. داستان روبان سفید از زبان یک راوی که زمانی معلم روستا بوده است نقل میشود. وی تلاش میکند تا رابطه میان این حوادث و علت وقوع آنها را بررسی کرده و…
دانلود فیلم The White Ribbon 2009 (روبان سفید) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
یک فیلم عالی دیگر از هانکه. چند نکته...
1. «حافظه» هانکه از طرحی اسرارآمیز به عنوان داربستی برای بررسی قتل عام پلیس در سال 1961 از معترضان الجزایری استفاده کرد، رویدادی که او سپس از آن به عنوان نمادی برای نارضایتی فزاینده بین فرانسه و اقلیتهای عرب، و در نتیجه، پارانویای فزاینده غرب نسبت به اعراب استفاده کرد. و اسلام.
2. هانکه ادعا می کند که "روبان سفید" درباره "منشاء هر نوع تروریسم، چه ماهیت سیاسی یا مذهبی" است. این بیانیه مهمی است، زیرا راهنمایی می کند که هانکه چگونه قصد تماشای روبان سفید را دارد.
3. داستان فیلم در دهکده ای کشاورزی در آلمان قبل از جنگ جهانی اول می گذرد که در آن بیشتر مردم محلی برای یک بارون زمین اشرافی کار می کنند. شخصیتهای دیگر عبارتند از پزشک محلی، کشیش، معلم، کشاورزان و زنان/همسران/عاشقان/فرزندان مربوطه.
4. ساختار فیلم حول رشته ای از جنایات وحشتناکی است که بر سر شهروندان روستا می افتد. اما این یک «فیلم معمایی whodunit» نیست. در عوض، مانند «منفجر کردن» و «ماجراجویی» آنتونیونی، معمای هانکه هرگز حل نمیشود، از جنایات برای بیان یک سری اظهارات بسیار بزرگتر استفاده میشود.
5. روبان سفید برای مخاطبان بسیار محدودی جذاب خواهد بود. مانند تار، کوبریک، آنتونیونی، یانچسو، وایدا و اگویان، هانکه کارگردانی سرد و گاه روشنفکر است که فیلمهایش را از عصاهای روایی خالی میکند و مخاطب خود را وادار میکند تا تک تک جزئیات روی پرده را مطالعه کند. مانند این کارگردانان، او از انواع تکنیک های فاصله گذاری استفاده می کند که برای القای هوای تفکر آرام طراحی شده اند.
6. به شیوه واقعی هانکه، فیلم با یک اعتراف به تدبیر آغاز میشود، راوی به صراحت میگوید که کاملاً مطمئن نیست که داستانش درست است یا دروغ. البته روبان سفید بسیار کمتر از «کش»، «بازیهای خندهدار» و «ویدئوی بنی» خود انعکاسی است، بیشتر به دلیل زمانبندی آن.
7. روبان سفید با فیلمبرداری سیاه و سفید سیاه و سفید خود به عنوان نقطه مقابلی برای «اوردت» درایر و «فهرست شیندلر» اسپیلبرگ عمل می کند، فیلمی که هانکه آن را «استثمارگرانه» می داند.
8. جلوههای فاصلهگذاری برشتی هانکه در مواقعی حیلهگر به نظر میرسد. دو صحنه را در نظر بگیرید، یکی که در آن پسری توسط پدرش شلاق زده میشود و دیگری که در آن مردی روی تخت نشسته و صورتش توسط دیوار پوشیده شده است. اینها کمتر شبیه تلاشهای واقعی برای بیگانگی هستند تا «نسخههای ناتوانی از اثرات دوری».
9. تمام جنایاتی که در روبان سفید اتفاق میافتد، شبکهای پیچیده از «علت» و «پیامد» را تشکیل میدهد. روستا مکانی بسیار بیمارگونه است، هر رابطه و تعاملی مسموم و منحرف است. هانکه روشی را هدف قرار می دهد که دین مردم را از نظر جنسی و عاطفی سرکوب می کند، روشی که سلسله مراتب اجتماعی را تقویت می کند که در آن زنان تحت ظلم و ستم و بدرفتاری قرار می گیرند و در آن کودکان در برابر مردسالاری توهین آمیزی سجده می کنند که مردانگی و ارزش های مردسالارانه را بت می کند. او دنیایی اقتدارگرا را به تصویر میکشد که در آن شکاف بین فقیر و غنی غیرقابل نفوذ است و همه تابع شخص دیگری هستند. این دنیای تاریکی است که در آن ارزش ها به محض اعمال به عنوان یک قاعده اجتماعی تبدیل به شر می شوند، که در آن حسادت منجر به خشونت و بی عدالتی و نابرابری منجر به اقدامات تروریستی مختلف می شود.
10. هانکه فیلم های آلمانی، فرانسوی و انگلیسی ساخته است. آیا کارگردان دیگری به این راحتی از زبانی به زبان دیگر پریده است؟
11. هانکه میگوید فیلم او درباره فاشیسم نیست، اما سرنخهایی را در «روبان سفید» میبینیم که نشان میدهد چگونه این کودکان آلمانی ۱۹۱۱ بعداً به نازیها تبدیل میشوند، یا حامیان نازیها یا مردان و زنانی که به شدت با فاشیسم مخالفت میکنند. بذرهای آینده ای ترسناک در اینجا کاشته می شود.
12. آخرین صحنه فیلم یک پلان ساده است که در آن همه روستاییان دور هم جمع می شوند و در یک کلیسا می نشینند. سپس تصویر به آرامی به رنگ سیاه در می آید. این نما در نظر گرفته شده است تا مخاطبان سینما را بازتاب دهد، روستاییان نشسته بازتابی از تماشاگران فیلم هستند. نکته هانکه: خود را بشناسید.
13. توجه داشته باشید که 2 کودک قربانی فیلم (پسر بارون و کودک معلول) در معرض ساختارهای اجتماعی خشن که همه افراد دیگر در روستا را تحت تأثیر قرار می دهد، نیستند. از برخی جهات، آنها با حسادت به خاطر همان آزادی هایی که دارند مجازات می شوند. همچنین توجه داشته باشید که در حالی که همه زنان بزرگسال مطیع و وظیفه شناس هستند و در یک سیستم توهین آمیز به دام افتاده اند، کودکان دختر دارای دیدگاهی غیرخودی هستند که به آنها اجازه می دهد در برابر همان سیستمی که مادرانشان را به دام می اندازند، سوال کنند و عصیان کنند.
14. بسیاری شکایت کردهاند که هیچ یک از جنایات حل نمیشود، اما بیننده کوشا با کمی کار پلیسی میتواند حدس بزند که چه کسی هر یک از جنایات را انجام داده است و انگیزههای مختلف آنها را مشخص کند.
15. در اواخر فیلم، پرندهای در قفس کشته میشود که نمادی از امتناع «تروریستها» از «بومی» شدن یا «تحت فرمان» شدن است. صاحب پرنده سپس آن را با پرنده دیگری جایگزین می کند که در ابتدا قول داده بود آن را آزاد کند. نکته: انسان از وظایف واقعی والدینی خود (پرورش و هدایت وحشی زاده شده) صرف نظر کرده است و به تصرف و کنترل در می آید. اسیر آزاد نخواهد شد، مبادا با خشونت فرار کند یا اسیر با کمال میل او را رها کند.
16. به شخصیت هایی که در شات پایانی زمزمه می کنند توجه کنید. آینده های تاریک در اینجا برنامه ریزی می شوند. به مکالمه پایانی بین کشیش و معلم نیز توجه کنید. این نبرد بین «حقیقت» و «کنجکاوی» در مقابل «توهم عمدی» و «باورهای نادرست» است. کشیش در خدمت حفظ وضع موجود به خود دروغ می گوید.
17. آیا زمان با هانکه مهربان خواهد بود؟ او کارگردان بزرگی است، اما باید هوش خود را با جلوه های بصری قوی تری پیوند بزند.
8.9/10 – کمی بیش از حد شاد، انسان دوست و سنگین دست، اما چه انتظار دیگری از کارگردانی با نام مستعار داشته باشیم. پادشاه یخ"؟ با این وجود، فیلم پیامی قدرتمند دارد و رابطه راوی آن (معلم) و دختری جوان زیبا، محترمانه و خوش بینانه است. البته، تفاوت سنی آنها و آسیب پذیری او نشان می دهد که حتی عاشقانه آنها نیز ناشی از فرصت های تاریک است.
دانلود فیلم The White Ribbon 2009 (روبان سفید) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
«در روبان سفید»، فیلمی استادانه که امسال برنده نخل طلای کن میشائیل هانکه شد، نویسنده و کارگردان متولد باواریا و اتریشی تبار به یک درام لباس دوره ای روی می آورد که سیاه و سفید فیلمبرداری شده است. او بر سال منتهی به آغاز جنگ جهانی اول در دهکده ای ساختگی به نام ایچوالد در شمال و بخش پروتستانی آلمان تمرکز می کند که بارون محلی (اولریش توکور) نیمی از جمعیت را استخدام می کند. این زمان و مکانی است که مردم به طور غیرعادی شرور بودند: هانکه چنین چیزی در مورد محیط خود گفته است. داستان پرچین است و ارائه آن درخشان است -- اجراهایی که به یاد ماندنی و واضح هستند. تنظیماتی که دارای احساس واقعی هستند. تصاویری که در ذهن باقی می مانند این اثر سرد و هر چند تحریک کننده است.
یک سری اعمال بدخواهانه و بی رحمانه وجود دارد. سیم تریپ باعث فلج شدن اسب پزشک شهر و بستری شدن دکتر (راینر بوک) در بیمارستان می شود. سیگی پسر کوچک بارون را به صورت وارونه در انباری پیدا کردند که مورد ضرب و شتم و وحشت قرار گرفته است. فرزند سندرم داون ماما مورد حمله قرار می گیرد و نابینا می شود. تلاشهایی برای تعقیب مقصر یا مقصران وجود دارد و در یک نقطه معلم مدرسه که فیلم را روایت میکند و مدتها بعد صحبت میکند، فکر میکند که متوجه شده است. اما معمولاً برای هانکه، همانطور که در فیلم The White Ribbon «پنهان»/«حافظه» (2005) که به طور گسترده دیده شد، همه اینها یک راز باقی می ماند. اگر این یک رویه پلیس است - و پلیس شهرستان در نهایت برای تحقیق فراخوانده می شود - یکی از مواردی است که از بین می رود. تمرکز فقط بر اعمال مجرمانه نیست، بلکه بر روی پستی، مانند خشونت وزیر معترض نسبت به فرزندان خود (آنها را هم از نظر جسمی و هم از نظر روانی برای اعمال ناشایست جزئی عذاب می دهد) است. یا پسر بزرگ کشاورز که کلم بارون را در جشن پاییز خراب می کند زیرا بارون را مقصر مرگ مادرش در یک تصادف انباری می داند یا توهین لفظی دکتر به منشی، دستیار و گاهی معشوقش. یا حتی آنچه همسر بارون (اورسینا لاردی) به شوهرش می گوید: "من نمی توانم در فضایی از کینه توزی، حسادت، ظلم و بی رحمی زندگی کنم." برای بدبختیها و بدبختیها سرزنش زیادی وجود دارد، و بخشش کمی.
این حس کمی وجود دارد که این یک نوع فیلم ترسناک هنرمندانه درباره بچههای شیطانی است، مانند «دهکده لعنتشده». مخصوصاً در تندخویی کلامی بین زوجین، گاهی اوقات به نظر می رسد که فیلم کمی زیاده روی می کند. هانکه به شما وقت خوبی نمی دهد. خواه او از خانوادهای میگوید که خودکشی میکنند («قاره هفتم»)، جوانان قاتل غارتگر («بازیهای خندهدار»)، عدم ارتباط مدرن («کد ناشناخته»)، یک معلم موسیقی سادو-مازوخیستی («لا پیانیست»)، دنیایی از بی قانونی و هرج و مرج ("ساعت گرگ")، یک زوج بورژوای پارانویا ("Caché")، نوعی سختی و خشم در دنیای هانکه وجود دارد که اگر برای شما مفید باشد، مقوی می شود، ارزش ناراحتی را دارد. اما آیا ما می توانیم این فکر را تحمل کنیم که در یک روستای کوچک می تواند این همه نفرت وجود داشته باشد؟ آیا اخلاق بی امان بزرگترها (و به ویژه وزیر) می تواند بیش از هر چیز دیگری پر از بدخواهی شود؟ به همین دلیل است که منتقد «ورایتی» به درستی میگوید «روبان سفید» «آغوش گرفتن کامل فیلم سختی است». اما روشی که هانکه به طور پیچیده طلسم خود را میبافد و جامعه روستایی خود را از دهها جزئیات کوچک خلق میکند، سخت است که نتوان آن را تحسین کرد. طبق گزارش ها، آلمانی پر از لمس های گلدار است که دوره را تداعی می کند. تعداد کمی از فیلمها حسی از جهانبینی و سبک زندگی اواخر قرن نوزدهم، اوایل قرن بیستم را به این وضوح منتقل میکنند.
دیدگاه رستگاری معلم مدرسه (کریستین فریدل)، خجالتی، پرحاشیه، و نجیب است. همکار، و اوا (لئونی بنش) دختر 17 ساله ای که از شهر دیگری به خاطر دوقلوهای جوان بارون می آید، که چشم معلم را به خود جلب می کند و او می خواهد عروسش را بسازد -- او نیز به طرز خلع سلاحی شایسته و شیرین. هانکه به همان اندازه که این زوج را دوستداشتنی و لمسکننده میسازد، به همان اندازه که سایر بزرگسالان را بداخلاق یا بیتفاوت یا بیرحم میکند. و این خیلی کمک می کند. به عنوان یک مرد مسن، معلم مدرسه راوی داستان است (ارنست ژاکوبی)، و بینش انسانی و صدای شایسته او چشم اندازی از شر جمعی ارائه می دهد که به نظر می رسد در این سال ناگوار بر رویدادها غالب است.
'The White Ribbon ساختار اپیزودیک و تجمعی دارد. یکی پس از دیگری اتفاق می افتد. اوضاع زمانی به اوج می رسد که ماما دوچرخه ای را که معلم مدرسه قرض گرفته است، قرض می گیرد و می گوید که متوجه شده است چه کسی پسرش را آزار داده و قرار است آن را به پلیس گزارش دهد، و بعد دیگر هرگز دیده نمی شود. در پایان، ترور آرشیدوک فردیناند همه چیز را تغییر می دهد و در کلیسا جامعه شهر این را تشخیص می دهد. راوی توضیح می دهد که او به جنگ رفت و پس از بازگشت به شهر دیگری نقل مکان کرد و دیگر روستاییان را ندید.
هانکه در زنده کردن ایچوالد کوچکش فوق العاده خوب است و میدان مرکزی آن را در برف و تابستان و پاییز، نماهای عمارت بارون را به اندازه توده آجرهای بورژوازی دکتر در ذهنمان می نشاند و اتاق های مملو از بچه هایی را به ما نشان می دهد که پدری خشن می تواند با یک کلمه آنها را بیرون کند. او کلیسا را زنده می کند و هر چهره ای در آن درست به نظر می رسد. بچهها به طور طبیعی با لباسهای قدیمی و لباسهای خواب خانگیشان میایستند و درد روحی آنها را در چهرهشان احساس میکنیم. اگر خطوط به شدت ترسیم شوند، آنها نیز عاشقانه ترسیم می شوند. و این یکی دیگر از ویژگی های رستگاری است.
آیا این دنیایی است که نازیسم از آن آمده است؟ دقیقاً نه، اما «روبان سفید» عنصر زشت شخصیت آلمانی را نشان می دهد. اما در حالی که آلمانیها ممکن است فیلم را به این شکل بخوانند، هدف آن نشان دادن ویژگیهای اساسی انسانی است، و به ویژه - کشیش شخصیت غالب است - چگونه یک دیدگاه بیرحمانه و قضاوتکننده میتواند منجر به رادیکالیسم و خشونت شود.
br/> در جشنواره فیلم نیویورک 2009 نمایش داده شد. آنتونی لین در مقاله ای درباره و قدردانی از هانکه در «نیویورکر»، «Das weiße Band» را «در دسترس ترین» و «بهترین» فیلم کارگردان توصیف کرد. این قطعا طولانی ترین (145 دقیقه) و غنی ترین حادثه او است.
دانلود فیلم The White Ribbon 2009 (روبان سفید) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
Das weiße Band - Eine deutsche Kindergeschichte (2009) داستانی تاریک است که در دهکده ای پروتستانی در شمال آلمان درست قبل از جنگ جهانی اول آشکار می شود. این عالم صغیر از یک بارون، یک کشیش، یک پزشک و ... و پلبس تشکیل شده است. تصادفات عجیب یکی پس از دیگری پیروز می شوند، برخی از آنها در خور وحشیگری نفرت انگیز هستند و به تدریج به یک آیین تنبیهی مربوط می شوند. روبان سفید بر اساس چند شخصیت پست ساخته شده است و میشائل هانکه با استادی از تاریکی فیلمبرداری می کند که به طور اجتناب ناپذیری به قلب همشهریان این محیط استانی آلمان نفوذ می کند. آپوتئوزی زیباشناختی و یک متانت سینمایی. به عنوان یک ترکیب: Das weiße Band - Eine deutsche Kindergeschichte (2009) یک شاهکار است. 8/9 از 10.
دانلود فیلم The White Ribbon 2009 (روبان سفید) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
تعداد کمی از مولفان فیلم می توانند با قوام میشائیل هانکه برابری کنند، و بار دیگر فیلمساز اتریشی با میانجیگری نفیس و متفکر در مورد سرکوب، سنت و گناهان پدر، برنده شده است.
روبان سفید که در سیاه و سفید خیره کننده فیلمبرداری شده است، مجموعه ای از وقایع مرموز در شهری را روایت می کند که منجر به وقوع جنگ جهانی اول می شود. سرعت فیلم آهسته و متفکرانه است و فیلم به آگوست ساندر اشاره میکند و در عین حال بازگشتی محترمانه به اکسپرسیونیستهای آلمانی است که آثارشان از دلهرههایی بیرون میآید که به نظر میرسد روایت فیلم پیشبینی میکند.
نشانههای بارز مجموعه آثار هانکه همه وجود دارد - لحن خاص، ویرایش بالینی، گفتوگوهای صریح و سرسختانه - اما از بسیاری جهات، نوار سفید به تنهایی در اصل است. این اثری چالش برانگیز است که تماشاگران را قطبی میکند، اما نشاندهنده یک موج جدید نفسگیر نه تنها در حرفه کارگردان، بلکه در سینمای اروپا است.
برخی ممکن است بگویند نقص ذاتی فیلم این است که کسی برای ریشهیابی وجود ندارد، اما شاید این نقطه قوت اصلی آن باشد. مطمئناً قابل قبول است که هدف هانکه این باشد: او میخواهد ما را بهعنوان افراد خارجی لال در برابر تهدیدی که به آرامی خزنده میشود، قرار دهد، که نمیتوانیم در مورد وحشتهای نامرئی که در انتظارمان هستند حرفی بزنیم. نتیجه یک تجربه مرگآور و کاملاً پرارزش است - ترکیبی که تعداد کمی از فیلمسازان میتوانند به آن امیدوار باشند.
دانلود فیلم The White Ribbon 2009 (روبان سفید) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
تقریباً شش ماه از این تصویر تاری تماشا نشده داشتم و امروز بالاخره دلم میخواهد آن را تماشا کنم. با توجه به اینکه دو ساعت و نیم طول می کشد و به کارگردانی میشائیل هانکه (که فیلمساز با استعدادی است، اما همیشه فنجان چای من نیست، و به ساختن فیلم های افسرده شهرت دارد)، مجبور شدم از فرصت استفاده کنم، زیرا روبان سفید نیست. نوع فیلمی که من اغلب در حال و هوای آن هستم.
جای تعجب نیست، بله، بسیار بدبختانه بود، اما خوشبختانه، بدبختی بسیار خوبی بود. فکر میکنم این بیشترین نقشآفرینی من در یک فیلم هانکه بوده است، زیرا اگرچه سرعت فیلم کند است، اما به راحتی میتوان در ریتم فیلم و اسرار آن غرق شد، بازی در کل فیلم فوقالعاده بود. تصاویر سیاه و سفید زیبا بودند.
روبان سفید بر روی یک شهر کوچک اروپایی متمرکز است که توسط یک سری اتفاقات عجیب و غریب تکان خورده است، و زمان وقوع آن به خودی خود تا حدود 80 درصد از فیلم فاش نشده است ( بنابراین ممکن است یک اسپویلر باشد؟ روبان سفید مضامین و صحنههای ناراحتکنندهای دارد، اما هیچوقت احساس سوءاستفاده یا ضایع نمیکند، زیرا بالغ و با دقت ساخته شده است.
فیلمی نیست که به راحتی توصیه شود، اما یک درام بسیار عالی (هر چند بسیار ضعیف) است. . کمی شبیه یک فیلم بلا تار به نظر میرسد، به جز اینکه کمی بیشتر به صورت روایی ادامه دارد.
دانلود فیلم The White Ribbon 2009 (روبان سفید) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
چند سال قبل از شروع جنگ جهانی اول، در یک روستای فئودالی آلمان، حوادث مرموز رخ می دهد. اول، پزشک محلی با تصادف اسبش روی یک سیم مخفی تصادف می کند. سپس زنی در سوراخی زیر کف پوسیده انباری می افتد و می میرد. پسر جوان بارون محلی به صورت وارونه آویزان شده و شکنجه شده پیدا می شود. پسر عقب مانده ماما را پیدا کردند که به درختی بسته شده و به طرز وحشیانه ای مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. در محیطی پر از ظلم و آزار، معلم محلی مظنون است که دختر سرکوب شده و پسر کشیش مسئول جنایات هستند.
من مشتاق دیدن "Das Weiße Band - Eine Deutsche Kindergeschichte" بودم. و امروز بالاخره روبان سفید برنده را تماشا کردم. متأسفانه آن را بینظیر، بیش از حد ارزیابی شده و بسیار ناامیدکننده یافتم و این حس را به وجود میآورد که پایان از دست رفته است.
سینمابرداری سیاه و سفید درجه یک و یکی از زیباترین فیلم هایی است که تا به حال دیده ام. اجراها عالی هستند و من به ویژه تحت تاثیر زیبایی و بازی لئونی بنش ناشناخته قرار گرفتم. فیلمنامه جذاب است و از همان ابتدا توجه بیننده را به خود جلب می کند. متأسفانه داستانی که قصد آشکاری برای نشان دادن تولد تخم مار نازیسم و فاشیسم دارد، نتیجه ای ندارد.
کلود شابرول، صرفاً برای مثال، متخصص فیلمهایی با پایانهای باز هوشمندانه بود که تفسیر و بحث بینندگان را وادار میکرد. برعکس، میشائیل هانکه، بسیاری از سؤالات را بدون پاسخ رها می کند، حتی نکات بسیار ساده، مثلاً اینکه آیا معلم با اوا ازدواج کرده است یا نه. یا سرنوشت دکتر و خانواده و دایه. آنقدر شخصیت های بداخلاق و شرور وجود دارد که تقریباً همه قادر به شرارت علیه کودکان هستند. اما من معتقدم دو نوجوان روبان سفید ممکن است مسئول این ظلم باشند. رای من شش است.
عنوان (برزیل): "A Fita Branca" ("The White Ribbon")
دانلود فیلم The White Ribbon 2009 (روبان سفید) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
میشائیل هانکه; infant horrible از دنیای سینمای هنری به مذاق همه نیست. او دقیقاً فیلمهای اکشن نمیسازد.
اما روبان سفید برنده نخل طلای کن امسال شد، بنابراین مطمئناً منتقدان آن را دوست داشتند.
روبان سفید طولانی است و با سرعت آهسته اما ثابت حرکت می کند. سیاه و سفید است (اغلب با نور کم) اما به زیبایی اجرا شده است. در واقع گاهی اوقات فیلمبرداری آنقدر زیبا است که شبیه آنسل آدامز متحرک است. در سرتاسر آن بهطور متفاوتی درجهبندی میشود، تنها با اشارهای به کرم یا قهوهای که گهگاهی به داخل خزنده میشود که تنوعی ایجاد میکند. مسحورکننده است.
و عجیب است. واقعاً عجیب است.
ظاهراً، و این کورکورانه آشکار نیست، برداشتی تمثیلی از تولد فاشیسم است.
روبان سفید دیگری است که دست سنگین دین در آن قرار می گیرد. سرزنش بیشتر بدی ها کشیش دهکده دورافتاده آلمان که در پیش از جنگ جهانی اول اتفاق میافتد، یک شخصیت اصلی است و از آن جورهایی است که قبلاً بارها دیدهایم (خواهران مجدلیه نمونه خوبی هستند). ظاهراً پارسا؛ در باطن، و برای خانواده اش، یک حرامزاده سنگدل و شریر. سرزنش، شرمساری و اخلاقی کردن سریع. حضور او در سراسر فیلم قدرتمند و درونی است.
طلوع فاشیسم با ظرافت به تصویر کشیده شده است، زیرا هیچ سیاستی در هیچ نقطه ای آشکارا وارد فیلم نمی شود. جنگهای طبقاتی و سیاستهای جنسی در فرهنگهایی هستند که به وضوح یک فرهنگ تحت سلطه مردان است و تجاوز جنسی در آن شایع است (کودک آزاری، آزار خانگی، خودارضایی غیرقانونی و امور مخفیانه همگی نشان داده میشوند).
اما این کودکانی (که به طرز وحشتناکی توسط یکی و همه در یک جور روستای لعنتی بازی می شود) که فیلم را می دزدند. به نظر می رسد که آنها نیروهای شر هستند و اگر نه (توطئه هرگز توضیح داده نمی شود و اتفاقات عجیب و غریب باقی مانده است - بالاخره هانکه است) آنها قطعا قربانی آن هستند.
به نظر می رسد هانکه می گوید که ظهور فاشیسم از این عصر سرکوب و احساس انتقام نشأت گرفته است - بالاخره نابودی یهودیان اغلب به عنوان انتقام برای موفقیت آنها پس از جنگ جهانی اول تلقی می شود.
هانکه فیلم می سازد. همانطور که فقط هانکه فیلم می سازد. برخی افراد آنها را کند و کسل کننده می دانند. من فکر میکنم او به سبک موج نوی دهه 60 فرانسه عمل میکند، اما با تسلط بهتری در دستکاری مخاطبان. او شاهکارهای تامل برانگیز می سازد و این یکی دیگر است.
دانلود فیلم The White Ribbon 2009 (روبان سفید) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
اتفاقات عجیبی در یک دهکده روستایی کوچک در آلمان قبل از جنگ جهانی اول رخ می دهد. پزشک محلی از اسب خود به پایین پرتاب می شود و به دلیل سیمی که بین دو درخت کشیده شده بود به شدت مجروح می شود. همسر یک کارگر مزرعه با افتادن از در پوسیده انبار کشته شد. پسر جوانی کتک خورده و وارونه بسته شده است. پسر معشوقه دکتر، پسری با سندرم داون، در یک حمله شدید کور می شود. و انبار بارون به آتش کشیده می شود. این وقایع و موارد دیگر فضای ترس و سوء ظن را در فیلم The White Ribbon روبان سفید ساخته میشائیل هانکه، برنده جایزه نخل طلای جشنواره کن در سال 2009 ایجاد می کند. این نوع جوی است که در آن لانه هورنت از احساس گناه، سرکوب و رفتار توهینآمیز که سالها در جامعه چرک میزند شروع به ظهور میکند.
ایجاد و نوشته کارگردان با کمک از فیلمنامه نویس برنده جایزه ژان کلود کریر، فیلم با کنتراست بالا سیاه و سفید فیلمبرداری شده و توسط معلم مدرسه (کریستین فریدل)، دلسوزترین شخصیت فیلم، سالها پس از وقوع حوادث روایت می شود. گرچه فیلم تاریک است، معاشقه بین معلم جوان و پرستار بچه بارون، اوا (لئونی بنش) 17 ساله خجالتی، روحیه را به میزان قابل توجهی سبک می کند، که تقریباً در فیلم The White Ribbonی که تقریباً دو ساعت و نیم طول می کشد، یک ضرورت است. میتواند تجربهای تلخ باشد.
اگرچه نام بچهها ذکر میشود، اما از بزرگسالان فقط از نظر نقشی که در روستا بازی میکنند یاد میشود: بارون، کشیش، کشاورز و دکتر. قدرتمندترین فرد در روستا بارون ثروتمند (اولریش توکور) است که اکثر کشاورزان و کارگران را استخدام می کند. همسر او (اورسینا لاردی) یک زن فرهنگی است که به مردم بی سواد روستا با نگاه تحقیرآمیز نگاه می کند. جامعه ای مردسالار است که در آن قواعد سرکوبگرانه و پاکدامنی به شدت اجرا می شود، همه جایگاه خود را می دانند و اگر فراموش کنند، از چماق دین استفاده می شود تا مطمئن شوند که به یاد می آورند. در این میان، اعمال ظالمانه نسبت به زنان و کودکان مخفی نگه داشته می شود.
بدترین ریاکار کشیش (بورگرت کلاسنر) است که در مورد عشق خدا موعظه می کند اما دو فرزند بزرگ خود را کلارا (ماریا-ویکتوریا) تنبیه بدنی می کند. دراگوس) و مارتین (لئونارد پروکساف) و با بستن یک روبان سفید روی آنها به عنوان نمادی از پاکی و بی گناهی که باید برای آن تلاش کنند آنها را تحقیر می کند. او حتی شب ها دستان پسر را به کنار تختش بسته است تا خودارضایی نکند. دکتر (راینر بلاک) که روزها از روستاییان مراقبت می کند، شب ها با حملات لفظی بی رحمانه معشوقه خود (سوزان لوتار) را شرمنده می کند. با انباشته شدن وقایع عجیب و غریب، راز در مورد هویت عامل یا عاملان عمیق تر می شود و حتی پلیس نیز به کار گرفته می شود، اما تنها کاری که می توانند انجام دهند این است که دختر جوانی را کتک بزنند که ادعا می کند یکی از ضرب و شتم ها را در خواب پیش بینی کرده است. .
روبان سفید تصاویری از آلمان را ایجاد می کند که سالها بعد در زمان هیتلر ظاهر می شد و این پیشنهاد قوی وجود دارد که نحوه تنبیه مداوم کودکان برای تخلفات جزئی در این پیشرفت نقش داشته است. دور باطلی که در آن ارزش های تحریف شده والدین توسط فرزندان درونی می شود. روبان سفید که یادآور ریاضت اوردت کارل درایر است، حس بی عیب و نقصی از زمان و مکان ایجاد می کند و به عنوان یک معمای جذاب، یک مطالعه شخصیتی روشنگر و یک داستان هشدار دهنده که نشان می دهد ریشه های جنگ و نفرت در ایدئولوژی نهفته است، موفق است. در فساد ارزش های ما و پوچی در روح ما. دیدن این که چگونه یهودیان در آن محیط می توانند بزهای قربانی آن پوچی شوند، دشوار نیست.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.