زمانی که تونی تاکیتانی، تصویرگر فنی، از همسرش می خواهد وسواسش را برای طراحی لباس ها کنار بگذارد، عواقب آن برایش مشکل ساز می شوند ...
زمانی که تونی تاکیتانی، تصویرگر فنی از همسرش میخواهد که در برابر وسواس همهگیر لباسهای طراحان مقاومت کند، عواقب آن غمانگیز است.
وقتی تصویرگر فنی تونی تاکیتانی از همسرش می خواهد در برابر وسواس همه گیر او برای لباس های طراح مقاومت کند ، عواقب آن غم انگیز است.
تونی به دلیل نام غربی اش توسط بچه های دیگر طرد می شود. با وجود استعداد هنری زیادی که دارد، طراحیهایش فاقد روح و احساس هستند، به همین دلیل به تصویرگری فنی روی می آورد. در سن میانسالی عاشق زنی زیبا می شود و...
دانلود فیلم Tony Takitani 2004 (تونی تاکیتانی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
*وای* مدتی میگذرد که اینقدر از یک فیلم مست نشدهام... اساساً از فوریه هیچکس نمیداند، نه.
تونی تاکیتانی غزل دوستداشتنی برای تنهایی است.
br/> شخص همنام یک منزوی اساسی است. همانطور که مقدمه ما را روشن می کند: پدر او، یک دامپزشک جنگ جهانی دوم که اساساً روح خود را در اردوگاه اسرای جنگی رها کرده بود، پدر متاسف بود. مادرش چند روز پس از درگذشت او از دنیا رفت. او در اکثریت قریب به اتفاق زندگیاش مستقل بوده است.
ما او را بیشتر بدون هیچکس دیگری میبینیم، به تنهایی در نزدیکی محل کارش، و طراحیهای موتورها، موتورها، و سایر ساختارهای خودکار را به تصویر میکشد. همانطور که داستانسرای دانا به ما میگوید: تونی علاقه به ترکیبهایی را که با شور و شوق و سیستم اعتقادی فراگیر شده است، درک نمیکند. بیتردید برای مردی که از هرگونه ارتباط انسانی با یک فرد دیگر محروم است، مناسب است که با قلمرو سردتر و غیراصولی نوع بشر ارتباط برقرار کند.
رشتهی متروک او زمانی که با زنی در محل کار ملاقات میکند بسته میشود. او زیبا، صمیمی، و به ویژه به تونی کشیده شده است. پس از یک جستجوی نیمه خشن، بالاخره ازدواج کردند. تونی از این طرح بازی ناآشنا لذت می برد، اما این معامله صمیمیت با شخص دیگری تونی را وحشت زده کرده است. او با توجه به این واقعیت که، همانطور که داستاننویس ما را روشن میکند، ممکن است یک بار دیگر مهجور شود، وحشت زده است و به شرایط قبلی انزوای خود بازمیگردد.
شاید من بیش از حد به نفع خودم حساس باشم. ، اما با شنیدن این کلمات کمی گریه کردم. احساس میکردم که نمیتوانست روشی گویاتر برای بیان ضعفهای مردم، بهویژه آنهایی که در این عصر پیشرفته زندگی میکنند، باشد. تونی ماهیت وحشتناک و تزلزل ناپذیر زمان را می داند: به طور مشابه، همانطور که مادرش بلافاصله پس از زایمان به سطل لگد زد و پدرش به سختی از "محدودیت های نازک زندگی و مرگ" در اردوگاه اسرای جنگی خلاص شد، او بدون شک می تواند روزی این را از دست بدهد.
همانطور که هست، امر اجتناب ناپذیر رخ می دهد. من سرنوشت وحشتناک همسر تونی و رابطه آنها را کشف نمی کنم، با این حال بزرگترین شکست در ازدواج آنها تمایلات او به خرید است. همانطور که خودش در طول به یاد ماندنی ترین تجربه مشترکشان این را خلاصه کرد: لباس ها به کاهش جای خالی او کمک می کنند. پس از اطلاع حساس تونی در مورد تمایلات خود، او به طرز ناامیدکننده ای سعی می کند خود را کنترل کند، فقط برای اینکه از تکانه ها تسلیم شود. در دستهای کمتر، این داستان فرعی میتوانست برای اردو (تصادفی) آماده باشد، اما در دستان رئیس جون ایچیکاوا، این شکستگی تمامکننده لایههای بیشتری به خلق و خوی محدود و جدی فیلم اضافه میکند: همسر تونی مسئول فعالیتهای او نیست. که بدین ترتیب، وضعیت محبت و دوستی او را بار دیگر به افسردگی هدایت می کند.
با رفتن دیگری، تونی مظلوم می شود و پس از آن ثابت می شود. در یک خم سرگیجه، او خانمی را استخدام میکند که یک کپی کربن از نیمه بهترش است و در حالی که کمد لباس سبک همسرش را پوشیده است، با خانه سروکار دارد. پاسخ خانه دار شاغل به مجموعه وسیع کمد تقریباً غیرمعمول است - و به طرز شگفت انگیزی به عنوان یک زنگ بیداری برای تونی پر می شود.
تونی می داند که بهترین راه برای از بین بردن تثبیت خانه اش است. نیمه بهتر این است که آخرین ذره لباس هایش را خرد کند. همانطور که The Christian Science Screen مطرح کرد، یکی از موضوعات پنهان فیلم «ارتباط پیچیده بین اشیا و خاطرات» است. همانطور که داستاننویس به درستی به ما میگوید: لباسها شبیه سایههای پرسهزن هستند. فانتوم، در صورتی که شما باید. چیزی که زمانی توسط بدن زنده و تنفسی پوشیده می شد، اکنون به سادگی به انبار سپرده شده است. تونی نمیتوانست تحمل کند لباسها را بدون فکر کردن به او نگاه کند.
پدرش، فردی که مدتها به او بیاعتنایی میکرد، مدت کوتاهی بعد درگذشت. تونی با دارایی های پدرش (ترومپت و مجموعه ای از رکوردها) نیز همین کار را می کند: او آنها را از بین برد. اگر اشیا فقط به یادآوری عذاب کمک کنند چه عظمتی دارند؟ می توان ادعا کرد که علیرغم این واقعیت که تونی و نیمه بهترش احساسات مختلفی در مورد اشیاء داشتند (او نیاز داشت آنها را بدست آورد، اگرچه او باید آنها را تخریب می کرد)، آنها عملاً یک چیز مشترک داشتند: هر دو اشیاء را در خود درونی خود جذب کردند.
رابطه مردم با اشیا فقط یک موضوع اختیاری است. این فیلم، به طور کلی، اساساً در مورد دلتنگی است و اینکه چگونه یک فرد، به عنوان مثال، تونی آن شرایط تنهایی را مدیریت می کند.
همانطور که می توانید بگویید، من تونی تاکیتانی را دوست دارم (در هر صورت، به احتمال زیاد اینقدر طولانی ننویسید). با این حال، تونی تاکیتانی برای همه مناسب نیست. یک زوج در سینما در کمتر از بیست دقیقه از فیلم تسلیم شدند. زنی قبل از من به دوستش (زمانی که فیلم تمام شد) گفت که او را وسوسه کرده اند که در تمام مدت نمایش استراحت کند.
اما به احتمال زیاد شما مشتاق نمایش های اقلیمی دلتنگی هستید، آهسته است. و ظرفی لذت بخش، و وسواس به فضاهای خالی طراحی شهری در نقاشی ادوارد هاپر، پس، در آن نقطه، قطعاً تونی تاکیتانی را ببینید.
دانلود فیلم Tony Takitani 2004 (تونی تاکیتانی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
نام تونی تاکیتانی بدون شک این بود: تونی تاکیتانی.
موراکامی با این سخنان تنها نوشته ساختگی خود را در سال 1990 آغاز کرد و البته سال 1990 می توانست برای موراکامی در حوزه ی داستان، او به همین ترتیب آهنگسازی، تفاسیر حرکت زیادی ارائه کرد و در میانه تغییرات کلی آثارش بود، داستانی که او خلق کرد یک جواهر بود. سومین قطعه انفرادی غیرمعمول از یک مقاله نویس که معمولاً در اولین ژاپنی، "تونی تاکیتانی" را در متن اصلی می نویسد، در بیست صفحه پراکنده اش، یک اثر شفاف گسترده است که نه تنها روایت قهرمان تونی تاکیتانی را بازگو می کند، بلکه روایتی از پدرش، تاکیتانی شوزابورو، نیز.
همانطور که در بالا بیان شد، تونی تاکیتانی به دلایل مختلف داستان مهمی است. ابتدا ترکیب موراکامی از سومین داستان فردی را نشان می دهد که بخشی از موانع داستان های فردی اول را پشت سر می گذارد و دوم اینکه به همین ترتیب موراکامی را در بررسی گذشته زمان جنگ ژاپن نشان می دهد که برای اولین بار در مدت زمان کوتاهی سومین اصلی A Wild Sheep Pursue و نمایش داده شد. با ورود کتاب بزرگ سه جلدی The Breeze up Bird Narrative به قله کامل می رسید. به هر حال، نیروی اصلی این داستان، مشابه آثار متفاوت او، پیوندهای رابطهای است که قهرمان داستان تجربه میکند.
قهرمانان موراکامی معمولاً ناشناس هستند. معمولاً ما آنها را با ضمیر فردی بوکو می شناسیم، کارگران طبقه متوسط که تلاش خاصی برای تأثیرگذاری بر جامعه انجام نمی دهند. آنها قدردان لاگر، سکس، بیسبال و سازماندهی همراهان خود هستند، با این حال آنها معمولاً قطعه ای جدا از جامعه هستند و عموماً تمایل به حضور جدا از هم در ارتباط با دیگران دارند. با وجود این، تونی تاکیتانی، کپسوله ای از قهرمان موراکامی است. او که توسط پدر نوازنده جاز خود نادیده گرفته شده بود و با توجه به نام غربی خود از جامعه طرد شده بود، زمانی که نام خود را به دیگران می گفت، خاطرات دوران اشغال را به جبهه منتقل می کرد و در بسیاری از موارد توسط همکلاسی هایش، تونی تاکیتانی، او را یک همزاد خطاب می کردند. خود را به خود اختصاص داد و زندگی خود را وقف کاردستی کرد، به ویژه کشیدن تصاویری استثنایی از ماشین ها و گیاهان. در آخرین بخش از دهه 1960 هنرهای زیبای او مورد خنده همکلاسی هایش قرار گرفت، زیرا آنها به عنوان یک سیستم اعتقاد سیاسی سرد و مورد نیاز تلقی می شدند، با این حال تونی تاکیتانی واکنش های آنها را نادیده گرفت و تبدیل به یک تصویرگر تجاری پربار شد.
/> ظاهراً راضی است، پوسته تونی تاکیتانی وقتی با کونوما ایکو ملاقات می کند، کاملاً شکسته می شود، او فقط نامی در فیلم Tony Takitani دارد، پانزده سال از تونی تاکیتانی کوچکتر است، حضور ایکو جای خالی تصویرگر را پر می کند و باعث می شود او اذعان کند که چقدر واقعاً متروک بوده است. تونی که نمیخواهد بدون ایکو در زندگیاش اتفاق بیفتد، در پنجمین قرار ملاقاتشان با او اعتراف میکند، اما متوجه میشود که او خاطرات طولانیای را برای او رقم میزند، و او به او توصیه میکند که به او فرصتی بدهد تا به آن فکر کند. با این حال، دوباره تونی تاکیتانی به آرزوی او جایزه میدهد، اما در گردهمایی بعدیشان به او میگوید که بدون او نمیتواند اتفاق بیفتد و این دو در درازمدت با هم ازدواج میکنند.
با فرونشاندن ناراحتیاش، تونی تاکیتانی برای سه ماه اول ازدواجش باعث تاسف است که همسر جوانش را از دست می دهد و از همه دور می شود. با این حال، او با او می ماند و آنها جای خالی را که در درون یکدیگر زندگی می کند، جبران می کنند. با این حال، یک مسئله وجود دارد. همسر تونی تاکیتانی یک اسب لباس پوشیدن است و تکه های بی شماری از لباس های برند بزرگ را خریداری می کند. تونی تاکیتانی نگران پول نقد نیست، چیزی که نگرانش است شیوه متعصبانه خرید نیمه بهترش است. از آنجایی که ایکو نیمه بهتر خود را عمیقاً گرامی میدارد، یک روز میرود تا چندین تکه لباس را برگرداند شاید شناختهشدهترین تحلیلی که میتوان با توجه به یک اثر تخیلی از یک فیلم بهدست آورد، شیوهای باشد که با آن فیلم نمیتواند به اندازهای برسد. قطعه ساخته شده شاید این نتیجه نابخردی داستان کوتاه اول باشد، با این حال، همانطور که من می بینم، ایچیکاوا جون داستان کوتاه را به طرز بی عیب و نقصی به فیلم تبدیل کرده است و احساس عمیق ناامیدی قطعه اول را بی نقص نگه می دارد. تونی تاکیتانی که در گونههای کمرنگ و دانهدار فیلمبرداری شده و توسط ساکاموتو ریویچی استثنایی به ثمر رسیده است، تماشاگر خود را از دنیای تاریک و پر از کسالت قهرمان عنوان رها نمیکند. تونی تاکیتانی با تبادل اندک بین شخصیتها و داستاننویسی که بیشتر داستان را بازگو میکند، با شخصیتهایی که مکرراً جملات او را کامل میکنند، واقعاً مانند یک داستان کوتاه بصری احساس میشود.
من شاید در نور یک طرفه بودم. از این واقعیت که من عاشق موراکامی هاروکی هستم، با این حال می پذیرم که تونی تاکیتانی واقعاً یک فیلم لذت بخش است که می تواند با موفقیت دنیای ساخته شده از نویسنده های متعدد تحت تأثیر کاربران ژاپنی و خارج از کشور را در سلولوئید نشان دهد. با فرض اینکه فرصت را پیدا کردید به آن نگاه کنید.
دانلود فیلم Tony Takitani 2004 (تونی تاکیتانی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
تونی تاکیتانی ژاپنی "مرد بدون ویژگی" است، که برداشتی پیشرو از بیگانگی در جامعه ای است که پول رانده می شود. با توجه به داستان کوتاه هاروکی موراکامی، او بخش عمدهای از قدرت بدون ارتباط است، یک «بیگانهای» که نمیتواند کاملاً خود را در اختیار شخص دیگری قرار دهد. مانند افسانه ناشناس در L'Enfer اثر هانری باربوسه، او "هیچ هنرپیشه، هیچ ماموریتی برای ارضا کردن، هیچ احساسات شگفت انگیزی برای اعطا" ندارد. جدا شدن از دیگران برای او عادی است. برای الهام بخشیدن به دنیای ساکت و آرامش موراکامی، ایچیکاوا صفحه را با فضاهای واضح پر می کند و فقط از یک صحنه اصلی در مرکز اجرا استفاده می کند که سرگرم کننده های نه چندان زیاد و گفتمان کمی دارد. ملاحظات شخصیتها منحصراً در صداگذاریهای کمشرطی منتقل میشود که در کنار طیف رنگزدایی و موسیقی پیانوی شگفتانگیز توسط ویکتور بنیاد گرنت ریویچی ساکاموتو، ذهنیتی از انزوا و مالیخولیا را به نمایش میگذارد.
ایسی اوگاتا که سر هیروهیتو را در خورشید سوکوروف به تصویر میکشد، نقش پدر شوزابورو تاکیتانی و کودک را بازی میکند، در حالی که ری میازاوا، همسر ثروتمند تونی، ایکو کونوما و هیساکو، یک بانوی بیکار است که تونی او را استخدام میکند تا برای او کار کند. Schozaburo یک نوازنده جاز بود که در طول جنگ بزرگ دوم به چین رفت و دستگیر شد و پس از درگیری به ژاپن بازگشت. در زمانی که بچه باردار شد، نام آمریکایی تونی را بر اساس ایده یک همراه به او دادند. تونی در حالی که مادرش تنها دو ساله بود و پدرش عموماً برای ملاقات نبود، با لگد به سطل لگد زد، تونی با احساس کسالت بزرگ شد. او توانایی خود را به عنوان یک هنرمند مکانیک پرورش داد و در این کار مشارکت داشت. زمانی که او 35 ساله بود، فهمیده بود که چگونه مقدار زیادی پول نقد کنار بگذارد، اما تا زمانی که تقریباً چهل ساله شد، متوجه نشد که چقدر ویران است.
تونی هرگز به ازدواج فکر نکرده بود، هرگز الزامی برای آن دیده است. سپس، در آن نقطه، ناگهان، او به طور ناامیدکننده ای شیفته ایکو (میازاوا) شد. مهمترین چیزی که او در مورد او دید، نحوه پوشیدن لباس هایش بود. به قول موراکامی، "چیز بسیار باشکوهی در نحوه لباس پوشیدن این بانوی جوان وجود داشت که ارتباط عمیقی با او برقرار کرد؛ مطمئناً می توان گفت که او را تحت تاثیر قرار داد. خانم های زیادی در اطراف بودند که لباس های غنی و فضلی می پوشیدند. با این حال این بانوی جوان منحصر به فرد بود.کاملاً منحصربهفرد.لباسهایش را چنان بیدردسر و ظرافت میپوشید که ممکن بود پرندهای باشد که خود را در نسیمی استثنایی پیچیده بود تا به جهان دیگری برود. او هرگز ندیده بود بانویی با چنین شادی آشکاری لباس خود را بپوشد.» تونی فهمید که این فرصت اصلی او در ازدواج است و از او خواست که برنامه های ازدواج خود را با مردی جوان تر کنار بگذارد تا بتواند با او ازدواج کند.
تونی در حال حاضر احساس می کرد که افسردگی او به پایان رسیده است. ایکو، هر طور که باشد، در هر صورت جای خالی احساس می شود. او انتظار داشت که لباسهای گرانتری بخرد تا با تصویر ذهنی خود هماهنگی داشته باشد. او بیشتر از آنچه واقعاً می خواست لباس خرید و پذیرفت که این یک تثبیت بود که نمی توانست از عهده آن برآید. تونی از اینکه او را از دست بدهد و به واقعیت مات بار خود بازگردد آنقدر وحشت داشت که تا زمانی که کمد بزرگش کل اتاق را اشغال نکرد، از او درخواست نکرد که خرید را ترک کند. سپس با مهربانی پرسید: "کاش کمی از نحوه خرید لباس فکر می کردی." "مسئله پول نقد نیست. من در مورد آن بحث نمی کنم. با این حال، باز هم مشکلی با خرید آنچه واقعاً می خواهید از شما ندارم، و این که می بینم شما بسیار زیبا به نظر می رسید من را برآورده می کند، اما آیا واقعاً به این همه لباس گران قیمت نیاز دارید؟ " ایکو موافق است اما این انتخاب نتایج تکان دهنده ای را به دنبال دارد و کسالت او را اشباع می کند. تونی تاکیتانی به تدریج، بخش به بخش مانند یک کتاب، باز می شود و به نظر می رسد که یک صحنه به صورت افقی در صحنه دیگر ترکیب می شود. فیلم کند، مه آلود و تقریباً عجیب است، با این حال با قدرت و نزدیک به طنین خانه کار می کند تا زمانی که شما کاملاً در دام آهنگ درونی آن گرفتار شوید و به بررسی محجوبانه پیشنهادات آن رها شوید - وقتی از دیگران جدا می شوید.
دانلود فیلم Tony Takitani 2004 (تونی تاکیتانی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من داستان تحسینشده موراکامی هاروکی را مطالعه نکردهام، با این حال میدانم که فیلم آن را با دقت دنبال میکند. بدیهی است که از همان ابتدا عملاً قابل تشخیص است، نوشتن کند و قابل پیش بینی چپ به راست، تعداد زیادی عکس. با احساس اینکه این موضوع کمی یکنواخت میشود، داشتم به این فکر میکردم که آیا این ممکن است به معنای بیهدف بودن زندگی باشد، در توسعه بیوقفه و مستقیمش که جایی را به دنبال ندارد. به هر حال، درک محتمل تری به طور مداوم برای من رخ می دهد. من فکر می کنم این برای ایجاد حس مطالعه یک کتاب، ورق زدن صفحات زیادی است. در نهایت، من تمایلی شبیه به مطالعه کتاب پیدا کردم.
داستان سرراست اساساً با تصویری بدون صدا روایت میشود، اساساً یک صدای مردانه است، به استثنای چند مورد که صدای زنان در آن نقش میبندد. لحظه ای گفتمان بین کاراکترها در پایه نگه داشته میشود، با این حال بخشی از صدایی که به تصویر کشیده میشود، عمداً مشکوک به این هدف میشود که ممکن است توسط شخصیتها گفته شده باشد. به عنوان مثال، بسیار غیرمعمول است که داستاننویس از صدای گریان و گیجکننده استفاده کند، اما در این مورد خاص، فرد نیز به همین ترتیب گریه میکند.
طرح داستان، برای افرادی که باید آگاه باشند، درباره یک مرد ناظر خود، تونی که در نهایت با ازدواجی فوق العاده و عملاً ایده آل، 15 سال جوان تر از او مفتخر شد. او فقط یک عادت بد دارد، میل وحشیانه ای برای خرید لباس های فوق العاده (و بدیهی است که کفش). او تلاش محکمی برای تغییر می کند، هر چند بدبختی اتفاق می افتد زیرا در یک تصادف رانندگی کشته می شود. سپس تونی برای یک همکار ترفیع میدهد، و ضرورت این است که تخمینهای نامزد باید برابر با همسر مرحومش باشد تا بتواند این لباسها را برای کار مداوم بپوشد، «برای کمک به او برای غلبه بر این گذار دردسرساز».
من نمی توانم هیچ سرگرم کننده ای را تصور کنم که برتر از MIYAZAWA Rie باشد که نقش همسر را بازی کند. نازک و صاف، میازاوا که در لباسهای نفیس ظاهر میشود، هوا و تعادلی را منتقل میکند که هیچ سرگرمکننده دیگری قادر به هماهنگی آن نیست. افرادی که او را در ساختار گل صد تومانی دیده اند، ارزش آن را به میزان قابل توجهی بیشتر می بینند. در تونی تاکیتانی نیز او نقش شخص بعدی را بازی میکند، کسی که به طرز عجیبی از نظر ظاهری شبیه همسر است، اما به طور کلی بسیار استاندارد است. در اینجا آزمون استاندارد ایفای نقش دو شخصیت و وادار کردن جمعیت به پذیرش این موضوع است که مطمئناً آنها افراد مختلفی هستند و میازاوا این کار را به راحتی انجام می دهد.
به نظر می رسد که من از موضوع کانونی فیلم طفره می روم ( و کتاب): افسردگی. وضعیت غمگینی، شاید به طور غیرمنتظره، واقعاً بیشتر در موارد مشابه روزمره، مانند جشن گرفتن، منعکس می شود. پس از صحنههایی که پریشانی عمیق تونی را به تصویر میکشد، صحنهای که واقعاً دلتنگی او را در هم میگیرد، نقطهای است که او بدون هیچکس دیگری در حال خوردن یک بشقاب سبزی مخلوط است. این به من کمک میکند صحنه مقایسهای در یک فیلم هنگکنگ را به خاطر بیاورم، با اریک تسانگ در نقش یک مرد معمولی متروک و با سن متوسط، آماده میشود و شامش را در خانه میخورد، در «تو را محکم نگه دارم» (یو فای لوک یو دو لوک) (1997) ) که می تواند غم انگیزترین اعدامی باشد که تسانگ تا به حال انجام داده است.
تونی تاکیتانی به طرز شگفت انگیزی شلیک شده است. هر نما با دقت ترسیم شده است، از زوجی که با هم نشستهاند و به تلویزیون خیره شدهاند (فکر میکنم) تا تونی که در برابر آسمانی درخشان، اما ابر پوشیده شده است. به هر حال به طور مداوم سایه ای وجود دارد که به نظر می رسد از سایه پاک شده است، با حالت خفه شده ذهنی قابل اعتماد است.
یک کلام پایانی، فکر نمیکنم فیلم در اطراف آنقدر که خیلیها آن را بدبخت و دلسرد میکنند، باشد. دقایقی شاد و در عین حال مختصر پس از ازدواج وجود دارد. سپس، پس از مرگ همسرش، تونی آنقدر شکسته نیست که معلوم شود کاملاً ناتوان شده است، که برای کسی که به اندازه او خود ناظر است، دور از ذهن نیست. بلکه سعی میکند به طور مؤثر به امور تجاری رسیدگی کند، مثلاً برای یک شبیهسازی تبلیغ کند تا دیدن او با پوشیدن لباسهای همسرش، تشدید او را تسهیل کند. در نهایت، انتهای باز آشکارا بر پرتو اعتماد متمرکز می شود.
دانلود فیلم Tony Takitani 2004 (تونی تاکیتانی) دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
تفسیر یک کلمه علمی به یک فیلم هرگز ساده نیست. اخیراً دستور تبدیل کتاب های مصور به فیلم به پیشرفت تغییر کرده است، با اجرای نسبتاً عالی از یک فیلم قهرمان به یک فیلم دیگر با میزان ناامیدی غیرقابل انکار کمتری نسبت به گذشته، به ویژه دهه 80 و 90.
br/> وقتی نوبت به رمان/داستان کوتاه میرسد، واضح است که این وضعیت نیست. عموماً به دلیل نبود هدف و چالش داستان. تونی تاکیتانی کاملاً در هدف خود در به تصویر کشیدن جهان پیروز می شود. H.Murakami داستان کوتاه خود را به خود جلب می کند، اما از ارائه روایتی که به نحوی از موضوعات و مفاهیم مختلف آمیخته شده در داستان استفاده می کند غافل است. به افتخار H.Murakami او آماده است تا اینها را در یک داستان کوتاه بازی کند (که در هر صورت به احتمال زیاد شما داستان را دوست داشته باشید یا نه، ایده درخشانی است)، اما فیلم به طرز بدی در بازتاب این دستاورد شکست می خورد.
وقتی از فیلم یاد گرفتم واقعاً دوست داشتم که یک فیلم 100-120 دقیقه ای باشد. تفسیر بصری یک داستان ساخته شده در مورد تفسیر و در عین حال توسعه نیست، یک کار واقعاً دردسرساز برای مقاله نویس و رئیس که به خوبی در محیط اولین منبع منبع ظاهر شود، بنابراین چرا چنین تلاش هایی به ندرت به موفقیت می رسند. تونی تاکیتانی یک مدل ایده آل است: قسمت اصلی که در آن تونی تاکیتانی واقعاً می درخشد، بسته شدن است. شاید H.Murakami به داستان خود بازگشته باشد، این کار اضافی دلپذیری را ایجاد می کند که احساسات فرد اساسی را از بالا تا پایین بررسی می کند. در صورتی که داستان را بخوانید، انگیزه اصلی تماشای فیلم، تماشای 5 دقیقه آخر است.
من را اشتباه متوجه نشوید، تونی تاکیتانی شایسته ای است. بسیاری فکر خواهند کرد که این کار طاقت فرسا است، برخی دیگر اعتدال را دوست خواهند داشت. این متدولوژی معتدل در به تصویر کشیدن آن را می کشد. شخصیتها بهطور کامل بهطور بیاثر کاوش میشوند، توضیح اصلی که این دیدگاه تا حد قابلتوجهی به آن دست یافت، به این دلیل است که هنرپیشهها اساساً یک اثر فوقالعاده میآورند. H.M به خاطر شخصیت های جذابش شناخته می شود و به دلایلی جذاب هستند. یک بار دیگر، به اعتبار H.M، او متوجه شد که چگونه میتواند شخصیتهای عمیق را در یک فضای داستانی کوتاه به تصویر بکشد (بعداً اهمیت بخشهای اصلی در داستان کوتاه H.M، که تونی تاکیتانی اساساً نادیده گرفته میشود). با مطالعه داستان، واقعاً تمایل پیدا میکنید که متوجه میشوید تونی، علیرغم این واقعیت که H.M واقعاً به شما فرصت زیادی برای کار کردن با آن نداده است.
شما نمیتوانید این را به خوبی در فیلم Tony Takitani مطرح کنید (به دلیل ایده فیلم چیست) بدون حساب اضافی. رئیس این حقیقت اساسی تولید فیلم را تشخیص می دهد و در فکر دومی که موضوع را به شکلی نوآورانه رسیدگی می کند، یک نفر (به طور تصادفی یک داستان نویس خارق العاده) را قرار می دهد و شرح کتاب را بررسی می کند!
بله، بدون شک، چند دستگاه برای کاوش کامل شخصیت ها استفاده می شود، مانند اتاق خواب غم انگیز و بی مزه تونی، و من واقعاً در این کار مشارکت کردم، و به من انگیزه بیشتری داد تا از واقعیتی که آنها به شخصی که کتاب را مطالعه می کند تکیه کرده اند متنفر باشم. به عنوان نوع اساسی روایت!
همه چیز را محو می کند. شخصیتها به هیچ وجه به طور کامل کاوش نشدهاند (همانطور که پیشبینی میکردم، حدس میزنم). چیزی که من به عنوان یک فیلم 100 دقیقه ای انتظار داشتم به 75 دقیقه از گروه بندی های بیش از حد افزایش یافت که به دلیل ترتیب ناخوشایند به تصویر کشیدن داستان با مطالعه بخش هایی از کتاب، کمتر از هم گسسته شدند.
خیلی وحشتناک، در به این دلیل که این یکی چنین پتانسیل زیادی داشت.
برای تماشای «چوب نروژی» خاموش میشوید، مطمئن باشید که کمتر غم انگیز خواهد بود.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.