در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Twenty-Four Eyes 1954... لطفا منتظر بمانید ...
معلمی به نام "هیساکو اویشی" تلاش می کند دانش آموزان را با دیدی مثبت نسبت به دنیا و جایشگاهشان در آن تشویق کند اما او می داند بیشتر آنها در جنگ کشته خواهند شد.
معلم مدرسه هیساکو اویشی با دانشآموزانش پیوند عاطفی برقرار میکند و فضیلتهای مختلفی را به آنها میآموزد و در عین حال نگران آینده آنها است.
معلم مدرسه Hisako Oishi با دانش آموزان خود و...
دانلود فیلم Twenty-Four Eyes 1954 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
شاهکار کیسوکه کینوشیتا، شاهکار 24 چشم کیسوکه کینوشیتا، انعکاس خوش آهنگ جنگ جهانی دوم، به طرز چشمگیری، اشباع از تفسیر انسانگرایانه او از موقعیت جدی است، به معلمی آسانگیر هیساکو اویشی (تاکامین) به عنوان داستانگوینده میبخشد، و این عنوان، کنایهای برای 12 نفر است. دانشآموزان کلاسی که در سالهای خشونتآمیز از سال 1928 تا 1946 در یک جزیره روستایی شودو تحت حمایت او بزرگ میشوند.
در سال 1928، هیساکو معلم جدید مدرسه شهر است و مسئول 12 دانش آموز کلاس اولی (7 خانم جوان و 5 مرد جوان) است، او کت و شلوار می پوشد (به جای کیمونو) و رانندگی می کند. دوچرخه ای که در نگاه معمولی دیگران بیش از حد فعلی تلقی می شود، با این حال باید گفت که این دوچرخه فقط هوشیار است. هیساکوی جوان که به تک تک دانشآموزانش ارادت میبخشد (یک سلسله فراخوان رو به روی قسمتهای اصلی قدرت برای آنها است که میتواند از میان شنهای متحرک کیسمت پشتیبانی کند)، ژستهای مهربان معمولی را از طریق ملودیهای مردم و چکشهای کینوشیتا با هم متحد میکند. ناظر این است که نگاههای بیعیب این بچهها میتواند قلبهای غیرقابل نفوذ را آرام کند، که به سهام او در بورس تبدیل میشود.
هیساکو که با یک ترفند ساده ناتوان شده است، نشان میدهد که او نمیتواند سوار یک ماشین شود. هنگامی که یکی از رباطهایش شکسته است، دوچرخه سواری میکند، بنابراین او تصدیق میکند که برای تحصیلات و تعهدات ثابتتری که در کلاس ششم به آنها ملحق میشود، به مدرسه نزدیک میشود، صحنه خداحافظی تماس، پس از اولین شکست، غوغایی را در اطراف شهر قدرت ایجاد میکند. 12 کودک بدون نمایش بازی می کنند تا هیساکو را در خانه اش با پیاده روی ملاقات کنند. سپس، در آن نقطه، جدول زمانی به سرعت به 5 سال پس از این واقعیت می رسد، در سال 1933، یک دستاورد قابل توجه باید به مدیر برنامه ریزی نسبت داده شود، که گردهمایی 12 دانش آموز کلاس ششم را جمع آوری کرده است که شباهت خیره کننده ای به جوان تر بودن آنها دارد. مدل ها. هیساکو درگیر میشود، در حالی که معلوم میشود دوتایی معلمآموز نزدیکتر و نزدیکتر میشود، قدرتهای خارجی بر مردم هجوم میآورند: یک بانوی جوان باید پس از مرگ مادرش، وظیفه بزرگ کردن خواهر فرزند تازهاش را بر عهده بگیرد، و یکی دیگر. -دو مشت اتفاق می افتد که وقتی کودک مذکور به همین ترتیب از دنیا می رود، به جای بازگرداندن او به مدرسه، پدرش تصمیم می گیرد که او را بفرستد تا به عنوان یک سرور در یک غذاخوری فعالیت کند. به طور مشابه، یک خانم جوان دیگر با اکراه زمانی از کلاس بیرون میآید که فرصتی برای او فراهم میشود تا شغل آشپزی خانواده را داشته باشد. برای مردان جوان، این داستان دیگری است که توسط افراطی وطن پرستی بسیار محبوب آموزش داده شده است، آنها می خواهند به عنوان جنگجو به عنوان جنگنده به سرخوردگی کامل هیساکو وارد شوند، که بدون هیچ گونه تزلزلی به جان انسان ها بیش از هر فداکاری فلسفی احترام می گذارد، پس از اینکه رئیس مدرسه او را محکوم کرد. هیساکوی ناامید به خاطر تفکرات "بزدل" و خطرناکش، علاوه بر این، معیشت عالی خود را ترک می کند.
دانشآموزان به سرعت به سال 1941 تبدیل میشوند و به بزرگسالانی تبدیل میشوند که هیساکو همچنان برایشان بسیار عزیز است و خودش مادر سه فرزند است. جنگ جهانی دوم مستمر تمام ارتش ایالتی را به خدمت می گیرد، دل به دل هراسناکی که با مطالعه قبلی ناشی از سل، بدیهی است که یک مشکل همه گیر و ترس را بر همه خانواده ها منتقل می کند. بدبختی های فردی به طور مداوم به هیساکو ضربه می زند، اما افرادی که تحمل می کنند باید با زندگی خود اتفاق بیفتند. پنج سال دیگر می گذرد، در سال 1946، پس از پایان جنگ نفرین، هیساکو کار خود را از سر می گیرد و با اندوه متوجه می شود که در میان دانش آموزان جدیدش، فرزندان کلاس اولی جذاب او وجود دارند. جشنواره ای که توسط 14 چشم بیش از حد، از جمله چند چشم نابینا هماهنگ می شود، آنها را به پایان می رساند، اشک ها، خاطرات محبت آمیزی وجود خواهد داشت، اما علاوه بر این به معنای زمان امیدوارکننده تری برای آینده است، به احتمال زیاد کینوشیتا یک استاد است. با این حال، او بدون فریب دادن هیچ اشاره ای، امتیاز را به دست آورد، و ترکیب افراطی فیلم واقعاً به طور ناگهانی به اندام اشک ما نفوذ می کند.
همچنین، نمایشگاههای واقعی بچهها به درستی از طریق سازمان کینوشیتا تداعی میشوند، در برخی موارد حداقل بیاعتدالی (با ترکیبی از چشمهای آبریزش و مرثیههای غمگین)، اما به طور کلی، واقعاً شگفتانگیز است. دستاورد؛ در مرحله کانونی، هیدکو تاکامین با شکوه وارد فردی می شود که سن زیادی دارد، و جذابیت دوستانه و چوب اصیل او تأثیر قدرتمندی بر علاقه ما می گذارد. 24 EYES که مرتباً با توجه رسمی به شخصیتها و محیط آن از یک نابودگر عکس میگیرد، و از هرگونه فکر استفاده از بمبارانهای پیشرفته برای بازی با حسگر ما چشم پوشی میکند، 24 EYES یک تراژدی قدرتمند است که با یک دشمن مخوف پیام جنگ روشن میشود، اما علاوه بر این ادای احترام به قدرت بینظیر درون یک بانوی معمولی، تجسم بسیار ساده و در عین حال اصلی که از ما انسان خوبی میسازد.
دانلود فیلم Twenty-Four Eyes 1954 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
«بیست و چهار چشم (1954)» کیسوکه کینوشیتا یک فیلم شگفت انگیز از همه اصول است که شایسته همه شناختی است که می تواند کسب کند. علیرغم اینکه یک فیلم مرتب و معمولی ساده و معمولی است، دارای نقاط قوتی برای یک موضوع درگیری است که در زیر اجرای فوقالعاده و دلانگیز همه بازیگران پنهان شده است.
Twenty-Four Eyes بین سالهای 1928 تا 1946 به ما آموزش میدهد. ارتباط بین یک معلم دیگر در یک مدرسه روستایی و دوازده دانشآموز (24 چشم) او که با گذشت سالها بیشتر میشود.
هیدکو تاکامینه به عنوان مربی خانم هیساکو اویشی، که نه منحصرا تاكامین در اینجا نشان می دهد كه چرا او یكی از زرق و برق ترین و ماهرترین سرگرمی های ژاپنی بود كه می توانست عملاً هر فردی را كه به او می دادند بازی كند. مأموریت به تصویر کشیدن با بی عیب و نقص کامل و تعهدی که به موجب آن او آن شخصیت را از آن خود ساخت. از مادر در «وقتی بانویی از پلهها بالا میرود»، یوکیکو در «ابرهای شناور»، ریکو در «طلب»، خانواده در «کارمن به خانه میآید» تا اوشیما خشمگین در «آراکوره» در میان بسیاری از اجراهای خارقالعاده دیگر.
انگار او تقریباً هیچ کار وحشتناکی انجام نمی داد یا صرف نظر از اینکه ممکن است فیلم از نظر ساختار ناکافی باشد، عموماً جذابیت خود را نشان داد و فیلم را ارزشمند ساخت.
به محض اینکه فیلم شروع می شود و اویشی هیدکو تاکامین را می بینیم که سوار بر دوچرخه با لباسی مدرن به مدرسه می رود در حالی که افراد همچنان با شوک به او خیره می شوند. این نشان میدهد که داستان او اگرچه میتواند اساسی به نظر برسد، اما موانع زیادی خواهد داشت.
به همین ترتیب نشان میدهد که چگونه مدرنیزاسیون کنترل ژاپن را به دست میگرفت، افراد هنوز در دیدگاه قبلی تحت تأثیر قرار میگرفتند. یک خانم نباید چنین کارهایی را انجام دهد.
با وجود این مشکلات، اویشی می تواند ارادت باورنکردنی به دلیل خود برای نشان دادن بچه ها نشان دهد و در کمال تعجب، بچه ها در پی نشان دادن انکار مقدماتی شروع به دوست داشتن او کردند. .
غزل، ملودی را به آنها نشان میداد، با آنها مینواخت، به گردشهای اطراف میرفت و سعی میکرد مدام آنها را اجرا کند و در عین حال به آنها توصیه میکرد که پیوسته همنشین باشند. پس از اتفاق ناگوار او و دیدن عشق بچه ها به او، مردم شهر نیز شروع به لذت بردن از او می کنند و هدایای متعددی به او می دهند.
هر چه فیلم جلوتر می رود و سال ها می گذرد، امنیت آنها بیشتر می شود، علیرغم اینکه چند نفر دانشآموزان نمیتوانستند بیشتر مطالعه کنند.
با نزدیکتر شدن سالها به WW2، این ایده که چه کسی صنعتی است یا چه کسی سوسیالیست است، همچنان بالا میرفت، افرادی که میگفتند یا با تظاهراتهای ترسناک یا ضعیف ارتباط برقرار میکردند. به عنوان دشمن قلمرو در نظر گرفته شدند. خانم اویشی که به علاوه از درگیری و از دست دادن دوستان و خانواده خود خوشش نمی آمد. علاوه بر این به دلیل قرمز بودن مورد سوال قرار گرفت، اما این چیزها اعتقادات او را زیر پا نمی گذاشت، همچنین این توضیحی بود که او تدریس را ترک کرد.
بی مناسب نیست که بگوییم تاکامینه در Twenty-Four Eyes یک آبراه گریه کرد. از آنجایی که شخصیت او بیشترین دلسوزی را نسبت به دانشآموزان و خانوادهاش نشان میداد.
هر وقت اتفاق دلخراشی برای آنها میافتاد، عموماً برای کمک به شخم زدن پایان حضور داشت و در عین حال تلاش محکمی برای پنهان کردن اشکهایش انجام میداد. بسیار زیاد است.
وقتی درگیری به پایان رسید و او تصمیم گرفت بعد از 18 سال دوباره نشان دهد، همانطور که اکنون میتوانست بدون اینکه توسط متخصصان خفه شود بدون اینکه توسط متخصصان خفه شود آموزش ببیند و فرزندان دانشآموزانش را پیدا کرد که روی او متمرکز شدهاند. او بلافاصله به دنیایی از خاطرات شیرین بازگردانده شد و قبل از هر یک از مسائل، قبل از اینکه درس خواندنش به دلیل مسائل مختلف خانوادگی و فردی به او منتقل شود، قبل از اینکه فرد مهمش و دخترش به سطل لگد بزنند، قبل از جنگ تداعی کننده زمان های گذشته شد. همه چیز را از آنها گرفت.
"Auld Lang Syne" یا یک آهنگ مقایسه ای در تمام طول فیلم به عنوان موضوعی درگیر بود که به طور دقیق برای شناخت خانم اویشی و خداحافظی با دانش آموختگان و خانواده او استفاده شد. و ممکن است یکی از شگفت انگیزترین استفاده از ملودی در تاریخ فیلم باشد، در کنار شاید عزیزترین مربی در کل تاریخ فیلم، برای مثال خانم اویشی هیدکو تاکامین.
کلمات گفته شده توسط جیمی اس Rich که "اگر اساساً دو یا چند بار در 24 چشم نابود نکنید، واضح است که سنگ هایی دارید که اکثر ما در آن قدرت مغز و قلب داریم." نمیتوانست درستتر از این باشد.
یک فیلم ایدهآل در همه موارد نشان میدهد که هیچکس نمیتواند از آن منفور باشد و از صمیم قلب و در نیاتش معتبر است.
خداحافظ خانم هیدکو تاکامینه و سپاس از اینکه خانم اویشی را به ما دادید، فردی مهربان مثل روح مهربانی که شما بودید.
دانلود فیلم Twenty-Four Eyes 1954 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
Twenty-Four Eyes تصویری خارقالعاده از درامسازیهای درگیری ژاپنی است و قطعاً ارزش دیدن را دارد.
با این حال، فکر میکنم Twenty-Four Eyes میتوانست قطعه بهتری باشد و از Twenty-Four Eyes برای بحث در مورد 2 مورد و چندین حرکت مختلف استفاده خواهم کرد. عکس ها همانطور که من می بینم خراب است. تا آنجایی که ممکن است به کسی مربوط شود، فیلم از صحنه های گریه گسترده استفاده می کند تا به مردم بفهماند که شخصیت ها بدبخت هستند و ما باید واقعاً برای آنها پشیمان باشیم. جالب اینجاست که فیلم نمایشی باورنکردنی دارد. منظورم زمان درگیری است، افراد سانسور میشوند، افراد به سطل لگد میزنند و همه چیز تا الان این لحن بسیار دلسردکننده را دارد. دیدن اشک های شخصیت های شما در طول بحث های معمولی، به نظر من آشفته است و بس. اساساً این فکر بین نشان دادن مستقیم تلخی به جمعیت و استنباط آن و ایجاد احساس ترحم در جمعیت از طریق لحن است. انجام آخرین مورد دشوار است، اما وقتی ضربه می زند، ضربه محکمی می زند. گرایش اول بسیار ساده تر و مقیدتر است که من می خواهم فکر کنم و از این رو نمی تواند تمایل مشابهی را بیان کند. واضح است که صحنههای نمایشی باورنکردنی وجود دارد که در آن افراد به شدت فریاد میزنند و گریه میکنند، اما هر چیزی مکان و زمان خود را دارد تا آن را قانعکننده و ظریف کند.
Twenty-Four Eyes دارای این ثانیه فوقالعاده است، زمانی که بعد از درگیری، مربی در آن حضور داشت. یک قایق با فرزندش و به او گفت که یکی از دانشآموزان قبلیاش باید قایق را برای او هم هل دهد و بعد از آن اشاره کرد که او به سطل لگد زده است. این یک ثانیه باورنکردنی بود، زیرا نشان میدهد که آن یک بچه و همچنین تعداد قابل توجهی از دانشآموزان او در طول درگیری به سطل لگد زدند و از آنجایی که جمعیت متوجه میشوند که اغلب به مرگ خود فکر میکنند، صرف نظر از اینکه ما همه چیز را در مورد دانشآموز به نام نمیدانیم. ، باخت درگیری استنباط می شود ... اما در آن لحظه چند لحظه بعد او را در مقابل قبر تک تک افراد گمشده اش نشان می دهند که گریه می کند و در عین حال نام آنها را نشان می دهد. یکی از آن 2 صحنه نمایش به خوبی انجام شده است و دیگری محدود و جذاب است.
نگاه دومی که باید در مورد آن بحث کنم این است که چه زمانی باید فیلم های سینمایی خود را پایان دهید. این تفاوت بین انتقال یک بسته کامل، با لبههای فوقالعاده ترسیم شده، یا داشتن یک قطعه خام و بدون شکل برای ذهن خلاق یا حتی درک آن است. میدانید که ساختن پایانی که باز باشد و در عین حال بیش از حد باز نباشد، بسیار سخت است، با این حال کامل کردن آن و نه زیاد طولانی بودن آن نیز همینطور است. من، در پایان روز، زمانی که همه چیز ناقص است و من آرزوی چیزهای بیشتری را دارم، بیشتر شبیه آن میشوم، زیرا میدانم که آیا بیشتر به دست آورده بودم یا نه، کاش محدودتر میشد. غالباً فیلمها نمیدانند که هر زمانی مکث کنند و درهای باز ایدهآل را خراب کنند، که به نظر من بسیار ناامیدکننده است. در "بیست و چهار چشم" شما این صحنه ایده آل را در انتهای آن دارید، جایی که مربی یک بار دیگر در اتاق خانه خود است، و چهره هایی را می بیند که بسیار شبیه به بچه هایی است که مدت ها قبل از آنها یاد کرده بود (برای یکی از زمانی که آنها با همان سرگرم کننده ها بودند، هر چند از نظر داستانی آنها فرزندان مطالعات قبلی او بودند) این درست پس از صحنه های نمایش بود که در بدبختی این جنگ به وقوع پیوست. در حال حاضر ما این صحنه را داریم که این پیام اعتماد و اشتراک را منتقل می کند. این احتمال وجود دارد که آینده ای وجود داشته باشد و همه چیز از بین نرود. اساسا روش ایده آل برای تکمیل. ....مگر این اتفاق برای 15 دقیقه با صحنه های پیوستن مجدد با هر یک از دانش آموزان قبلی و مربی رخ داد. به نظرم میرسید که فیلم واقعاً نیاز دارد که پیام ضد درگیری را بیشتر نشان دهد و به جمعیت نشان دهد که شخصیتها چقدر ضرر کردهاند، علیرغم این واقعیت که ما از هم اکنون میدانیم. گویی من یک جوان بودم که باید به آن اطلاع داده شود که برای حدود 30 دقیقه آن را درک کنم. متوجه میشوید که این پیام دشمن جنگ در مجموع همه چیز است، جز اینکه فیلم خود را به تأخیر بیاندازید و نتیجه آن را از بین ببرید، واقعاً ایده مناسبی به نظر نمیرسد.
به نظر میرسد که من آن را تحقیر کردهام. فیلم، با این حال من واقعا نمی دانم. من به هر فیلمی که می بینم 7 ستاره نمی دهم، این را می توانید با چارچوب امتیازدهی من ببینید. با این حال، وقتی یک فیلم عالی توسط چنین چیزهای کوچکی نابود می شود، واقعاً ناامید می شوم.
دانلود فیلم Twenty-Four Eyes 1954 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
فیلمی ظریف و تماسی که حدود 10 سال پس از پایان جنگ ساخته شد و نقطه عطفی در یافتن صلح ژاپن با آن بود. یک مربی جوان (هیدکو تاکمین) برای نشان دادن کلاسی از دانش آموزان کلاس اولی در جزیره دوست داشتنی شدوشیما در سال 1928 ظاهر می شود و وقتی ریاضیات روانی را انجام می دهیم، می فهمیم که این کودکان در دوره خصومت و جنگ ژاپنی ها در حال گذار هستند. با گذر تصادفی به جلو با پیشرفت زمان، داستان، در آن مرحله، روایتهای آنها را از سال 1948 بازگو میکند.
فیلمبرداری خیرهکننده است، با منظرهای که با دیدن افرادی که در حال سفر هستند بسیار زیباتر میشود. از طریق آن، به عنوان مثال، جمع شدن کودکانی که در مزارع تقلا می کنند، یا مربی دوچرخه سواری خود را در امتداد خط ساحلی. بچهها کاملاً لذتبخش هستند و با توجه فوقالعاده در پروژکشن (با احتساب استفاده از اقوام که از نظر سنی از هم جدا شدهاند)، به نظر میرسد که با پیشرفت فیلم واقعاً بالغ شدهاند. تاکامین باورنکردنی است و چنین گرمای واقعی و بینش عمیقی را منتقل می کند. او "مدرن" است، زیرا دوچرخه سواری می کند تا ساکنان جزیره را شوکه کند، و عموماً از آموزش مطالبی که به عنوان سوسیالیستی و به طور استثنایی در زمان میهن پرستی فوق العاده خطرناک تلقی می شوند، تأیید می کند. در عین حال، او در عنایت و رفتار خوبش با همه اطرافیانش معمول است، و آنقدر علاقه مند به درس خواندن است که برای همه آنها مانند یک مادر است و واقعاً برای تمام عمر روی آنها تمرکز می کند.
ما در ابتدا شروع به دیدن می کنیم. رویاهای جوانان نه با جنگ، بلکه به دلیل نیاز به کمک به نگهبانان بدبخت خود پس از یک آموزش ساده. بخشی از جوانان کوچک و باشکوه باید انتظارات خود را حفظ کنند و در حالی که هنوز کودک هستند شروع به کار کنند، در این چیزها صحنه های تماس استثنایی هستند. بهنظر میرسد Twenty-Four Eyes به شیوهای سرراست، پیشنهادات فعال زنان را دارد، چیزی که من بهعلاوه شاهد کار رئیس کیسوکو کینوشیتا از همان سال، «مهد کودک زنان» بودم.
بهطور اساسیتر، فیلم پیامی محافظهکارانه را منتقل میکند و به همین دلیل با بدبختی ظاهری، و افتضاح دورانی که همنوعان جوانش را به جنگ فرستاد، این کار را انجام می دهد. آواز خواندن کودکان در Twenty-Four Eyes تاثیر بسیار زیادی دارد و ملودیهای درگیری که هنگام انتقال سربازان به نمایش فوقالعاده میخوانند، آیاتی تکاندهنده دارد. فرض این است که آنها به راحتی خود را از دست می دهند. این حیرت آور است که فاصله دور از درگیری است - شدوشیما شگفت انگیز بمباران یا مورد حمله قرار نمی گیرد، بنابراین ما هیچ یک از نابودی واقعی را نمی بینیم - به جز اینکه چیزی مشابه قوی را می بینیم، نابودی نزدیک به خانه افراد باخت در جنگ، افرادی که در جنگ بودند. یک بار بچهها، و که اساساً به دلایلی که عمدتاً خارج از کنترل آنها بود، با آن آشنا شدند. قدرت فیلم در همین جهت گیری است. Twenty-Four Eyes شریک یین فیلمهای جنگی مرسوم یانگ است که عموماً جسارت و وحشتناکی نبرد را به تصویر میکشد.
وقتی مربی به فرزندان خود میآموزد که از خردهفروشیهای معمولی لذت میبرد، لحظهای شگفتانگیز است. یا دامداران بهتر از سربازان، و بعداً که علیرغم باخت در درگیری، خوشحال است که این درگیری تمام شده است. ستایش و گرمای زیادی در Twenty-Four Eyes وجود دارد، و این بخشی از آن است، که اساساً نیاز به ادامه زندگی در آرامش است.
کینوشیتا با چیزهایی مانند تاکمین در حال بازی با فیلم، عکس های دائمی ساخت. کودکان در میان شکوفههای گیلاس، و عکسهای تنگ بر چهرهشان از عکسی که همه در دوران جوانی کودکان میگیرند. من عاشق رفتار او با دوربین و احساسی که منتقل میکند، به نظر میرسد که از زبان اجرایی استفاده میکند که در این بازه زمانی بسیار زیادتر از دیگران است. Twenty-Four Eyes کمی اغراقآمیز میشود و مواردی را که ممکن است استخراج شده باشد در آن گنجانده است، اما هدف اصلی آن آنقدر انسانگرا و قوی است که من بیش از آن آن را بهانه میکنم.
دانلود فیلم Twenty-Four Eyes 1954 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
24 چشم وابسته به باهوشی است که در سال 1952 توسط Sakae Tsuboi نوشته شد. این داستان در مورد وجود یک معلم در سه بازه زمانی مختلف (1928 تا 1947) ژاپن، به ویژه دوره قبل از جنگ، در طول جنگ و ژاپن پس از جنگ است. ساکائه علاوه بر این در جزیره شدو شیما مانند شخصیت اصلی Twenty-Four Eyes خانم اویشی (هیدکو تاکامینه) به دنیا آورده شد. Twenty-Four Eyes دارای نقاط قوتی برای درگیری با موضوع آن است و همچنین نشان می دهد که زندگی در زمانی که ژاپن هنوز یک کشور جهان سومی بود چقدر شدید بود.
در سال 1928 معلم جدید به نام اویشی (به یاد ماندنی ترین نام او این است. هرگز در فیلم Twenty-Four Eyes اشاره نشده است) به مدرسه اقماری در جزیره شدو شیما می آید، جایی که 12 جوان در آن زندگی می کنند. این نقطه یک کشور باز واقعی است و خانم Ooishi با آداب و رسوم محله مخالف است، با این حال او سعی می کند یک معلم شایسته باشد. یک روز بچه ها حقه بازی می کنند و خانم اویشی به دهانه ای می افتد که توسط دانش آموزان حفر شده است. او رباط آشیل خود را قطع می کند و نیاز به مدت طولانی دارد. با این حال، جوانان برای دیدن او باید حرکات او را در فاصله دور ببینند و بر ولع و ولع غلبه کنند. خانم اویشی بهبود می یابد، اما به زودی به مدرسه بنیادی تنزل می یابد. به دلیل غم و اندوه، تعداد زیادی از دانش آموزان قبلی او باید مدرسه را متوقف کنند و سر کار بروند. خانم اویشی درگیر می شود، با این حال او دیگر مربی نیست و می گوید که او آموزش نظامی تلقین آمیز ACE را تحقیر می کند. جنگ شروع میشود و بسیاری از دانشآموزان او و بهطور شگفتانگیزی، دیگر مهمترین او در درگیریها لگد میزنند. درگیری طولانی تعطیل شد و خانم اویشی به مدرسه اقماری برمیگردد. تعداد قابل توجهی از دانش آموختگان او، فرزندان شاگردهای قبلی او هستند. همانطور که او تماس تلفنی برقرار می کند، حافظه به شدت به او ضربه می زند و او شروع به گریه می کند. جوانهایی که توضیح را نمیدانند، او را مربی غرغرو میخوانند. قبل از اینکه مطالعات قدیمی، دور هم کلاسی را توصیه کنند. دانشآموزان قدیمیاش، که در حال حاضر بزرگتر شدهاند، به خانم اویشی دوچرخهای شبیه همان دوچرخهای میدهد که او به مدرسه میرفت. خانم اویشی دوباره گریه میکند و بار دیگر دانشآموزان قدیمیاش را میبیند.
Twenty-Four Eyes برنده بهترین فیلم ناآشنا جایزه برلیانت گلوب شد، و علاوه بر این، جایگاه اصلی مجله فیلم ژاپنی را به دست آورد و از «هفت سامورایی کوروساوا» پیشی گرفت. سال معادل.
فیلم وجود بچههایی را که در کشور زندگی میکنند میگوید، با این حال نشان میدهد که جنگ برای زندگی آنها چه معنایی دارد. در طول دهه 1930، ژاپن در تلاش بود تا به یکی از کشورهای خارق العاده تبدیل شود. نمونه خوب آنها آمریکا، فرانسه، بریتانیا، هلند و آلمان بودند. آنها دیدند که دیگر کشورهای خارقالعاده از استعمار برای توسعه قلمرو خود استفاده میکنند و تصمیم گرفتند به خاطر منطقه همشکوفای آسیایی باورنکردنی قلمرو خود را بسازند. ژاپن در مناقشه ژاپن روسی پیروز شد و در مورد قدرت نظامی خود غمگین بود. این برای ژاپن کارآمد بود که سر به نظامی گری بزند. در حالی که نیروی دریایی ژاپن که فرستاده خود را در اقیانوسها داشت میدانست حماقت نبرد با قدرت متحد است، ارتش به رهبری توجو خواستار بردن کشور به جنگی شد که پیامدهای مخربی برای ژاپن و نزدیکانش داشت. Twenty-Four Eyes نشان میدهد که چگونه افراد استثنایی استاندارد در دام زمان گرفتار میشوند و افراد جوان و پذیرا مشتاقانه به جنگ میروند و فکر میکنند که آن شور و شوق است. در حال حاضر چینی که در طول این جنگ در وضعیت بدی قرار داشت، تنها یک ماشه تار مو به دور از اشتباه مشابه است.
آنچه در مورد فیلم بسیار چشمگیر است صداقتی است که افراد در آن مرحله داشتند. علیرغم زندگی سختشان، آنها منحرف یا خشن نبودند. تک تک افراد Twenty-Four Eyes ویژگی های جذابی داشتند. کیسوکه کینوشیتا که شاید اولین رئیس همجنسگرایان ژاپنی بود، در به تصویر کشیدن افراد در محیط خانوادهشان متخصص بود. هیدکو تاکامینه یک سال پس از ساخت این فیلم، با زنزو ماتسویاما، سرپرست Twenty-Four Eyes ازدواج میکند.
همه اینها باعث میشود که Twenty-Four Eyes برجسته همیشه از اهمیت بالایی برخوردار باشد. وقتی آن را دیدید، همیشه آن را به خاطر خواهید داشت.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.