فیلم داستان "آیدا دالسر" معشوقه پنهانی "موسولینی" و پسر آنها "آلبینو" را روایت می کند.
داستان آیدا دالسر ، که عاشق بنیتو موسولینی ، رهبر فاشیست ایتالیایی آینده شد ، در حالی که او در اوایل دهه 1910 بیکار بود ، از او حمایت کرد و احتمالاً در حدود سال 1914 با او ازدواج کرد. او قبل از تولد پسری به نام بنیتو آلبینو به دنیا آورد. وقوع جنگ جهانی اول. این دو در طول سالهای جنگ ارتباط خود را از دست دادند و با کشف دوباره او در بیمارستان در طول جنگ ، وی همچنین راشل گیدی را کشف کرد که در سال 1915 با موسولینی ازدواج کرده بود و یک دختر در هنگام تولد گویدی و موسولینی در سال 1910 متولد شد. با هم زندگی می کردند از نظر تاریخی ، به دنبال پیروزی سیاسی ، موسولینی اطلاعات مربوط به ازدواج اول خود را سرکوب کرد و وی (از طریق حزب فاشیست) همسر اول و پسر بزرگ خود را مورد آزار و اذیت قرار داد
داستان مخفی معشوقه پنهانی موسولینی، آیدا دالسر و پسرش آلبینو است...
دانلود فیلم Vincere 2009 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من هنوز بعد از پایان Vincere مطمئن نیستم که آیا ایدا داسلر واقعاً آیدا موسولینی، همسر بنیتو بود یا خیر. شاید مارکو بلوچیو کارگردان با قطعیت نمی داند. با این حال، فیلم Vincere او درباره زیر سؤال بردن حقیقتی است که بیان شده است، و همچنین ترسیم آنچه در مسیر قدرت اتفاق میافتد، وقتی میتوان کسی را در یک جامعه فاشیستی کنار گذاشت. در این مورد، اتفاقاً این زنی است که دقیقاً همسر او نبود، اما فرزندش را داشت، و با وجود اینکه یک SOB بود، همچنان او را دوست داشت (در واقع، بسیار کاتولیکتر از سالهای اولیه سوسیالیست بودنش که میتوان باور کرد. ). در پایان، بلوچیو من را تا حد امکان به باور نزدیک میکند و با موفقیت تصویر معمولی را که ما از موسولینی بهعنوان یک مرد بزرگ متورم تصور میکنیم به چالش کشیده است. در واقع، زمانی او تا حدی یک زن کش جذاب و روشنفکر بود (بدون جناب).
وقتی ایدا چشمانش را به بنیتو میبندد که در صحنه آغازین بلافاصله توجه تماشاگران را جلب میکند. در اتاق و تماشاگرانی که در تئاتر هستیم با باز کردن یک ساعت و اعلام «حالا خدا مرا بمیرد...» و البته این اتفاق نمیافتد. او سخنور، جاه طلب و دارای حضوری است که می تواند توجه هرکسی را به خود جلب کند، حتی اگر نوع منفی آن باشد (و به عنوان یک جوان سوسیالیست در سال 1914 او کمی از آن بهره می برد). آیدا کمتر درگیر سیاست است تا مرد، کسی که قدرت و مردانگی دارد و اساساً سخت دلش میآید. ظاهراً او نیز همینطور است، و آنها رابطه پرشوری دارند - او حتی تا آنجا پیش می رود که وسایلش را می فروشد تا به او کمک کند تا یک روزنامه را شروع کند (که به سردی به عنوان یک امانت نگاه می کند و می گوید: "پس فکر می کنم باید ازدواج کن، ها؟)- که بچه ای به بار می آورد.
اما ببین، او قبلاً ازدواج کرده است و بچه ای دارد، چیزی که حداقل برای یک لحظه برایش تعجب آور است. مخاطبان. تعجب آور نیست این فکر به سر آدم می زند: او موسولینی است، این مثل او *نیست* چگونه؟ اما بیشتر از آن، تمام شواهد ازدواج آنها، چه در آنجا بوده یا نباشد، با ناپدید شدن یا دزدیده شدن توسط مردان موسولینی از بین می رود. ایدا که از آن دسته ای است که هرگز متوقف نمی شود، با جدیت به تعقیب خود ادامه می دهد، و زمانی که ایدا با ادعای او در یک آسایشگاه (پسرش، بنیتو آلبینو، در یتیم خانه) رانده می شود، داستان به ابزار بعدی و کافکی خود می رود. او خانم ایل دوسه خندید (یکی از موارد معمول، راهبه ها و سایر بیماران فکر می کنند). همدردی هایی وجود دارد، از جمله یک روانپزشک که سعی می کند به او بگوید که مانند بانوی خوب فاشیست "عمل کند" تا از آنجا خارج شود. اما افسوس که قرار نیست اینطور باشد، نه زمانی که حقیقت همانجا باشد، حداقل برای او.
کارگردان در اولین اقدام ما را در حال و هوای و زمان ایتالیای 1914 با فیلم خبری قدیمی می کشد. فیلمها و کارتهای عنوان بزرگی که در سراسر صفحه چشمک میزنند، بهعنوان نوعی یادآوری تلخ و شیرین از زمانهای قدیم با جریانهای سیاسی در کشور. او همچنین مجذوب عمل خود سینماست. او می داند که ما در حال تماشای این داستان در یک فیلم هستیم، پس چرا برای نشان دادن «فیلم بودن» آن زمان نمی گذاریم (حتی یک صحنه عالی وجود دارد که در آن دعوا بین گروه «صلح» و «جنگ» در می گیرد. "گروهی در یک تئاتر در حال تماشای اخبار ایتالیایی در جبهه جنگ و نوازنده پیانو ادامه می دهد). گاهی اوقات ممکن است واضح به نظر برسد، مانند اینکه بچه چاپلین در حال بازی در آسایشگاه است، جایی که برای آیدا کمی نزدیک به خانه است. اما نحوه پاسخ ما به تصاویر اغلب به خوبی کار می کند: مردم اطراف آیدا ایل دوسه را یک طرفه می بینند، مانند پاپ، اما او مردی را که دوستش داشت به عنوان یک ظالم و ظالم می بیند... که او همچنان وفادار خواهد بود. اگر میتوانست (البته در یک نقطه او آماده است تا او را انجام دهد، و با اسلحه در دست به پسرش ادعا میکند "یک گلوله - برای قلبش").
بلوکیو تصاویر بسیار مختصر و زیبایی ارائه میکند. مانند زمانی که برف شدیدی می بارد و ایدا برای پرتاب نامه هایش از دروازه بالا می رود. اما او آن را به فیلمی تبدیل می کند که ارزش وقت گذاشتن را برای بازیگرانش داشته باشد. Giovanni Mezzogiorno، من آن نام را تکرار می کنم: Giovanni Mezzogiorno. در ابتدا این او نیست که واقعاً صفحه نمایش را کنترل می کند، بلکه همبازی او فیلیپو تیمی در نقش موسولینی است که در نقش مردی که شاید بیش از حد باهوش است به نفع خودش ژست خیره کننده ای می گیرد (تیمی می تواند این را بسازد: «من می خواهم بهتر از ناپلئون بودن» چهره و لحن صدا واقعاً خوب است). اما طولی نمی کشد که جووانی فیلم را در دست می گیرد و وقتی او این کار را انجام می دهد، غیرممکن است که چشمان خود را از او بردارید. او لطف و همدلی را برای شخصیت به ارمغان می آورد. حتی زمانی که قرار است آیدا برای موسولینی دیوانه و هذیان آور باشد، او هرگز در هیستریک هایش کمتر از حد قابل باور نیست. و هنگامی که زمان آن فرا می رسد که او زیرکانه رفتار کند، یا فقط اشک در بیاید، او این زن را دلخراش می کند (مصاحبه ای مسخره در آسایشگاه را تماشا کنید، بدانید که هر چه می گوید بیهوده است).
این عملکردی است که او را برای سالهای آینده در رادار من نگه خواهد داشت. اما در عین حال فیلم در کل ارزش دوبار دیدن را دارد. من مطمئن هستم که جزئیات خاصی وجود خواهد داشت که از دست دادهام، یا چند صحنه نزدیک به پایان که با تکرار تکرار بهتر جریان پیدا میکنند. فیلم بلوچیو بهعنوان یک فیلم زندگینامهای از زنی که برای برخی میتواند افسانه باشد و برای برخی دیگر میتواند نوعی قهرمان فمینیستی (یا شخصیت تراژیک) باشد، غنی و رضایتبخش است. و در نهایت موسیقی Carlo Crivelli تمام تلاش خود را می کند تا نمایش اپرا را از Mezzogiorno بدزدد. پیروزی!
دانلود فیلم Vincere 2009 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
جدیدترین اثر بلوکیو نگاهی دیگر به شخصیت سیاسی جنجالی ایتالیایی، بنیتو موسولینی است. با این حال، به مرحلهای از زندگی او میپردازد که سالها در سایه نگه داشته شد – اولین ازدواج دیکتاتور، که حتی برای او یک پسر به ارمغان آورد! همانطور که در مورد صبح بخیر، شب (2003) - که در آن فیلمساز به ربودن و اعدام آلدو مورو نخست وزیر سابق پرداخته بود - ظاهر می شود که سیاستمدار در نهایت شخصیت اصلی نیست (به همین ترتیب، کمی باقی می ماند. بیش از یک رمز)؛ در اینجا، در واقع، قهرمان داستان، همسر مخفی موسولینی – یا به عبارت دقیقتر، طردشده – است که حتی در یک آسایشگاه روانی (سرنوشتی که برای فرزندانشان نیز رقم میخورد، جایی که هر دو در نهایت میمیرند) میگذرد! بازسازی دقیق دوره (و نمره تاکیدی) قابل انتظار بود، با این حال درام انسانی – و در نتیجه، بازیهای پیشرو خوب جووانا مزوگیورنو و فابریزیو تیمی – در نهایت چیزی است که فیلم را جذاب میکند. جالب اینجاست که در حالی که موسولینی به عنوان یک مرد مسن فقط از طریق فیلم های خبری معتبر نشان داده می شود، تیمی نقش پدر و پسر را در جوانی بازی می کند! نیازی به گفتن نیست که کارگردان از شور فاشیستی که ملتش را در آن سالهای مهم جنگ فراگرفته بود فاصله میگیرد – تصمیم میگیرد موسولینی را بهعنوان بیخدا به تصویر بکشد (فیلم با سرپیچی از خداوند متعال برای ضربه زدن به او شروع میشود) و غیرانسانی (هر دو در برخورد با او). از خانواده اولش و در قدرت جنسی حیوانی اش: صحنه های دوم، که تعداد کمی از آنها وجود دارد، در غیر این صورت هیچ نکته قابل تشخیصی نداشتند) و حتی تا آنجا پیش می رود که او را به تمسخر می کشد و پسرش را به طور مکرر کاریکاتور رفتار متکبرانه معروف پدر در حین سخنرانی می کند (با در ذهن، عنوان - که به "برنده شدن" ترجمه می شود - به وضوح کنایه آمیز است، زیرا چیزی که ارائه می دهد چیزی جز روحیه مبارزه صحیح است)!
دانلود فیلم Vincere 2009 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
برادرم در این جلسه حضور داشت و ما تقریباً با هم هماهنگ بودیم. اولین اقدام Vincere ("برنده!") کاملاً خارق العاده است. در واقع هر دوی ما برای تیتراژی که نمایشی از توپ های کشتی سوار شده عظیم را به نمایش می گذاشتند، احساس درد می کردیم.
این فیلمی درباره رابطه بین بنیتو موسولینی و ایدا دالسر است. اولین عمل، جایی که آنها در واقع با هم هستند، فوق العاده است. موسولینی یک دیوانه تشنه قدرت است، ناتوان از تفکر غیر هذلولی، او به میل خود از ناپلئون نقل قول می کند و آیدا را در نور مهتاب آپارتمان غاردارشان به وجد می آورد. او فرصت طلب سیاسی نهایی است و ایدا علیرغم هوش و ذکاوت درجه سه اش، عاشق اوباشگری خالص او می شود. بعد از آن تا پایان فیلم با مشکلی مواجه شدم، زیرا انتظار می رفت با آیدا، که موسولینی او را کنار می زند، همدردی کنم، حتی اگر او یک آدم بی رحم و دوست داشتنی است.
علی رغم بازی عالی جووانا مزوگیورنو در نقش ایدا دالسر، مثل این است که بلوچیو مطمئن نیست داستان را به کجا ببرد، گویی زندگی واقعاً در ساختار روایی او نمی گنجد. به یاد آوردم که در نوجوانی کتاب کنت بلیزاریوس رابرت گریوز را خواندم، کتابی که به عنوان یک کتاب فوقالعاده در مورد ماجراهای یک ژنرال در امپراتوری بیزانس شروع میشود، اما پس از آن با پایبندی به تاریخ بسیار سخت میشود، که تقریباً به بخش دوم تبدیل میشود. تجربه ای مانند خواندن یک کتاب درسی، یک کار سخت واقعی.
همانطور که منتقد دیگری اشاره کرده است، فیلیپو تیمی، بازیگر فیلم که نقش موسولینی را بازی می کند، بسیار جالب تر و ظریف تر از شخصیت تاریخی واقعی است. و وقتی فیلمهای فیلم خبری را میبینیم و مجبور میشویم موسولینی مرد واقعی را ببینیم و تیمی را در صحنه بعدی دنبال میکند، به سادگی مضحک است. باید به ایتالیاییها بگویم که آنها قطعاً استعدادی در انتخاب کرتینهای موذی برای مناصب عالی دارند که تا امروز ادامه داشته است. شما فیلمهای فیلم خبری را میبینید و غیرممکن است که تیتراژ نکنید.
فیلم در نگاهی به گذشته به نظر من یک ماجراجویی ناگوار است.
دانلود فیلم Vincere 2009 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
Vincere فیلم جدیدی از مارکو بلوکیو در رقابت برای نخل طلای 2009 است. در اوایل قرن بیستم در ایتالیا، در دوران خطرناک ظلم و انقلاب سیاسی، که در شری که فاشیسم بود انباشته شده است. داستان در مورد وحشت فاشیسم فی نفسه یا اینکه چگونه این فاشیسم به یک ایدئولوژی تبدیل شد که تنها با نازیسم مطابقت داشت، درباره دیکتاتور آن بنیتو موسولینی و زندگی خصوصی او نیست.
Vincere حقیقت را بیان می کند. داستان موسولینی (فیلیپو تیمی) و ایدا دالسر (جیووانا مزوگیورنو)، معشوق مخفی او که رابطهای پرشور اما تا حدی کثیف با او داشت. در Vincere دالسر پسری به دنیا می آورد که از او می گیرند. او همچنین به دلیل ادعای اینکه "همسر برحق" موسولینی است به یک موسسه روانی فرستاده می شود. دومی متاهل است و رابطه با دالسر را انکار می کند.
بسیاری از وینسر حول محور دالسر می چرخد، که به عنوان شخصیتی دلسوز به تصویر کشیده می شود، فردی که با تمام وجود موسولینی را دوست داشت و به او اعتماد داشت، اما در نهایت رنج کشید. خواری "زندانی دیکتاتور پست" بودن. عملکرد Mezzogiorno قابل توجه است. او بدون هیچ زحمتی از یک زن اغواکننده که جذابیت جنسی را به دنبال دارد (در تعدادی از نماها کاملاً برهنه به نظر می رسد) به یک فرد ناامید و عاری از آزادی برای پیگیری عدالت شخصی تبدیل می شود.
تیمی همچنین نقش موسولینی را با خشم بازی می کند. محبت اما بعد از اینکه بلوکیو به درستی به Mezzogiorno زمان بیشتری برای صفحه نمایش داد، او در نیمه دوم تصویر از بین می رود. حتی با وجود اینکه هسته اصلی فیلم Vincere بر رابطه (یا عدم وجود آن) بین موسولینی و دالسر استوار است، مضامین سیاسی فیلم در سراسر آگاهی بیننده باقی می ماند.
بلوکیو سیاه و سفید قدیمی را درج می کند. فیلمهای سفید تاریخ وارد فیلم شده و توجه ما را به نگرشهای پرشور و خشونتآمیز سیاسی و ناسیونالیستی آن دوران جلب میکند. فریادهای "ایتالیا! ایتالیا!" و موسولینی واقعی که در مورد جنگ سخنرانی قدرتمندی می کند، دست کم نگران کننده است. Vincere که با آهنگی بلند و هیجانانگیز با تعداد زیادی برنج و گروه کر مطابقت دارد، در ایجاد حالت پارانویا بسیار قوی است.
Vincere تا حدودی خیلی سریع به پایان میرسد. حتی برای فیلمی که کمی بیشتر از دو ساعت طول میکشد، به نظر میرسد که نمایشهای بیشتری لازم است و بهتر از آن استقبال میشد. بنابراین، فیلم ناقص به نظر می رسد، اما هنوز هم با فیلمبرداری خود، به ویژه جنبه ای قابل قدردانی، فیلم خوش ساختی است.
شاید طعنه آمیز به نظر برسد، اما در احساسی ترین سکانس وینسره، بلوکیو از کلیپ هایی استفاده می کند. بچه چاپلین (1921). در بچه، شخصیت چاپلین زمانی که پسر خردسالش توسط دولت از او گرفته می شود ویران می شود. دالسر که فیلم را در فضای باز تماشا میکند، به امید اینکه روزی دوباره پسرش را ببیند، از آن قدرت میگیرد.
Vincere از Bellocchio یک ورود مناسب به نخل طلا است. انتخاب، اما به هیچ وجه یک قطعه خیره کننده از سینما نیست. داستان خصوصی موسولینی (یا بهتر بگوییم داستان دالسر) به اندازه کافی قانع کننده است که دو ساعت طول بکشد، اگرچه بهتر بود با رویکردی کامل تر دریافت می شد.
امتیاز: 7.5/10 (www.filmnomenon. blogspot.com) کلیه حقوق محفوظ است!
دانلود فیلم Vincere 2009 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
درباره دیکتاتور ایتالیایی بنیتو موسولینی بسیار گفته شده است، اما "Vincere" مارکو بلوکیو از دوره دیگری از زندگی فاشیست می گوید. یا بهتر بگویم نه زندگی او، بلکه وجود همسر اولش آیدا دالسر. ایدا که توسط جیووانا مزوگیورنو روی تی او بازی میکرد، زمانی که او سردبیر روزنامه سوسیالیستی آوانتی بود، با بنیتو (فیلیپو تیمی) آشنا شد. درست قبل از جنگ جهانی اول بود که ایل دوسه آینده از سوسیالیست ها جدا شد و روزنامه ایل پوپولو دیتالیا را تأسیس کرد. نه تنها این، پس از مجروح شدن در جنگ، موسولینی، آیدا و بنیتو جونیور را به خاطر همسر مشهورترش راشل (میشلا سسکون) رها کرد.
در اینجا، فیلم کاملاً به آیدا و بنیتو جونیور تغییر میکند. .، در حالی که موسولینی فقط در فیلم Vincere های خبری دیده می شود. انگار ایدا نماینده مردم عادی ایتالیاست. در حالی که موسولینی یک فرد معمولی بود، ناگهان تبدیل به شخصیتی دوردست و مهیب شد. آیدا در همین حین به یک آسایشگاه روانی پرتاب می شود. از آنجایی که سلامت عقل او هر چه بیشتر و همراه با هوای سرد بدتر می شود، متوجه می شود که به زودی چه اتفاقی برای ایتالیا خواهد افتاد.
من هرگز درباره این بخش از تاریخ اطلاعاتی نداشتم، اما خوب است که فیلم آن را بازگو می کند بدون شک، این داستان نشان میدهد که ایل دوسه چه شخصیتی غولپیکر بوده است. اما مهمتر از همه، این مهم است که در مورد گذشته یاد بگیریم تا اشتباهات را تکرار نکنیم.
دانلود فیلم Vincere 2009 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
عنوان محلی غیرقابل تصوری که به Vincere داده شده است با این حال کاملاً توصیفی است، حتی اگر فقط به صورت واقعی باشد: "عاشق دیکتاتور". عنوان اصلی، به معنای «برد»، برگرفته از یک آهنگ فاشیست ایتالیایی، ممکن است متون اصلی و زیرمتن های متنوعی را در مورد موضوعات سیاسی، اجتماعی، مذهبی، شخصی و سایر موضوعات پیرامون آن دوره از تاریخ در آن قسمت از جهان مطرح کند. با این حال، Vincere روایتی صمیمی از همه این چیزها است که از چشمان یک زن، ایدا دالسر، ظاهراً همسر اول موسولینی، که تلاشش در تمام زندگی اش این بود که برای پسری که برای دیکتاتور به دنیا آورد، مشروعیت پیدا کند، دیده می شود. به این دلیل که او رنجی وصف ناپذیر را متحمل شد، عمدتاً به دلیل پرتاب شدن از یک پناهگاه دیوانه به محل دیگر، در تلاشی ظالمانه اما ناموفق برای ساکت کردن ادعای خود.
ایدا دالسر را با اعتقادی سرسخت به تصویر می کشد، فوق ستاره ایتالیایی جووانا مززوجیورنو. اگر او را در «روبهروی پنجرهها» (2003) یا «عشق در زمان وبا» (2007) دیده باشید، میدانید که چه انتظاراتی ممکن است از او داشته باشد (البته بسیاری از فیلمهای دیگر وجود دارند، اما اتفاقاً این دو وجود دارند. آنهایی که من افتخار لذت بردن از آنها را داشته ام). در Vincere که اساساً نمایش اوست، همه انتظارات برآورده می شود، اگرچه فیلیپو تیمی در صحنه های معدودی که هم موسولینی و هم پسرشان را به تصویر می کشد (مخصوصاً دومی) می درخشد.
نمی توان انکار کرد که این موضوع فیلم دو ساعته یک ماجرای غم انگیز است، به خصوص نیمه دوم. با این حال، علاقه تماشاگران به وضوح حفظ شده است، و نه تنها توسط بازی عالی. مخاطب عام که تجربه سینمایی اش معمولاً فراتر از علوفه هالیوود نمی رود، اگر اتفاقی در «وینسره» سرگردان باشد، باید داستان سرایی تازه ای پیدا کند که به دوربین اجازه می دهد بیشتر صحبت کند. به عنوان مثال، در یکی از صحنههایی که به پایان میرسد، ایدا دالسر بالاخره نامهای از پسرش که سالها از او جدا شده است، دریافت میکند. او در سلول زندان خود در یک اتاق بیمارستان با یک راهبه به عنوان پرستار است. دوربین با اشک های بی صدا از او تصویری نزدیک می گیرد. سپس به سمت چهره دلسوز راهبه حرکت می کند، در حالی که او به آرامی نقاب خود را برمی دارد و موهای کوتاهش را آشکار می کند. این صحنه که بلافاصله به پلان بعدی بریده می شود، دالسر را نشان می دهد که با لباس راهبه از "زندان" خود خارج می شود. این همان سبکی است که در سرتاسر فیلم در حال گسترش است.
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.