در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Waiting to Exhale 1995... لطفا منتظر بمانید ...
Waiting to Exhale بر اساس رمان تری مک میلان، چهار زن آفریقایی-آمریکایی بسیار متفاوت و روابط آنها با مردان را دنبال می کند.
بر اساس رمانی از تری مک میلان میباشد، Waiting to Exhale درباره چهار زن مختلف آفریقایی تبار و روابط آنها با مرد میباشد که...
.فیلمی بر اساس داستان تری مک میلان که ماجرای چهار زن آفریقایی-آمریکایی را به تصویر میکشد که نقطه اشتراکشان حضور مردی در زندگی شان است.
دانلود فیلم Waiting to Exhale 1995 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
من ویدیوی Waiting to Exhale را دارم و با گذشت زمان روی من توسعه یافت. این یک فیلم باورنکردنی نیست، بلکه دلپذیر است و همانطور که توسط دیگران مطرح شده است، دیدن فیلمی در مورد خانم های مختلف برای تغییر احساس بهتری دارد. به هر حال، فیلم بدون تواناییهای حیرتانگیز آنجلا باست و لورتا دیوین نمیتوانست قابل تماشا باشد. من احساس کردم که آنها واقعاً برنادین و گلوریا هستند - حتی کوچکترین حرکات آنها با شخصیت هایشان همخوانی داشت. من کلماتی ندارم که بگویم این زنان چه سرگرم کننده های خوبی هستند و توانایی های آنها در کنار دبرا وینگر، هالی تراکر، آلفر وودارد و دیگران است.
به نظر می رسد گلوریا بانوی اخلاقی اصلی باشد. در قسمت او بهعنوان یک متخصص مالی و مادری دارای اضافه وزن و غیرقابل اعتماد جذاب بود. او فکر نمیکرد که واقعاً به دلیل وزنش مستحق عشق باشد، با این حال او بود که آن را دنبال کرد (و شایسته آن بود). او مخصوصاً کسی بود که آرام نمی گرفت، اهل رفتارهای مردانه نبود، الگوی واقعی برای فرزندش قرار می داد و راهنمایی های خوبی به دوستان خانمش ارائه می کرد. سه نفر دیگر توانستند هزاران دانش مفید از او به دست آورند. لورتا دیوین چهره ای واقعاً باشکوه دارد - - از وزنش گذشته و برای کسانی از شما که افراد را بر اساس این چیزها قضاوت می کنید، رنگ پوست او را ببینید. او چشم های بسیار رسا و هایلایت های جذابی دارد. من فکر می کنم بسیار مهم بود که شخصیت گرگوری هاینز شکوه واقعی او را ببیند و به آن پاسخ دهد. شخصیت او مردی خوب و عالی بود و من خوشحالم که در فیلم Waiting to Exhale به این موضوع توجه شد.
آنجلا باست برای همیشه یکی از سرگرمی های شماره 1 من بوده است. او یک بسته کامل - - - برتری و توانایی است. شخصیت او عالی نبود، اما برنادین با گام های اشتباهی که در زندگی خود انجام داد، احساس مالکیت کرد. او بدون آن دلیل نابخشودنی برای داشتن همسر در زندگیاش بسیار خوب بود - او اکنون میتوانست کار آشپزی خود را شروع کند، او یک عشق جدید بالقوه در آینده داشت و رفقای قدیمی داشت که دائماً برای او ظاهر میشدند. من برای او خوشحال بودم که انگار واقعاً یکی از عزیزان او بودم وقتی که در پایان همه چیز برای او عالی شد.
للا روچون هیچ توانایی بازیگری در اینجا از خود نشان نداد و خیلی توانایی نداشت. از انتقال ضعف و نوجوانی رابین. او بیش از اندازه اشک آور بود که دور و برش استراحت می کرد و تصمیمات مبهم را دنبال می کرد. در کتاب، شما فهمیدید که رابین علاقه زیادی به یک مرد دارد و به نظر نمیرسد که میداند چگونه یک مرد شایسته را برای ارائه به او انتخاب کند. او به وضوح زرق و برق دار بود و به طور قابل تحملی آموزش داده می شد، با این حال او نیاز به قضاوت درست داشت و هرگز واقعاً از گذرگاه دوگانه خود توسط مردی که واقعاً دوستش داشت عبور نکرده بود. مادر او یک بازمانده از رشد بدخیم بود و پدرش بیماری آلزایمر را تجربه کرد. من احساس نمی کنم آنها به هیچ وجه با این شخص تعادل برقرار کردند و او یک فرد واقعی به نظر نمی رسید. صرفاً یک فاحشه جذاب که میپرسید چرا مردان از او استفاده میکنند.
بیچاره ویتنی اصلاً توانایی بازیگری ندارد! هر شخصیتی که او تلاش می کند به تصویر بکشد دقیقاً یکسان است - ویتنی هیوستون همه جا آماده است، ادعا می کند که خوش بیان و خوش ذوق است، و به دنبال گاوهایی است که به هر سرگرمی مردی که با او همسان می شود نگاه می کند. این مایه شرمساری است زیرا ساوانا باید توسط شخصی مانند آنجلا باست یا کیمبرلی الیز (با وجود این واقعیت است که او می توانست بیش از حد جوان باشد) بازی می کرد. آن شخص باید به ما اطلاع می داد که او باهوش است - - در یک گفتگوی تلفنی با مادرش گفت: "من باهوش هستم، من فردی شایسته هستم و سخت کار می کنم." خدا را شکر که او به ما گفت زیرا ما مطمئناً در هیچ موردی نمی دانستیم. او به هیچ وجه با مردی که دوستش ندارد و حتی به خوبی متوجه نمی شود وارد رابطه جنسی می شود و پس از آن با یک مرد عروسی عاشقانه غیر مجاز می شود و او را آشغال می خواند! او تواناییهای مکالمهای ضعیفی دارد، به نظر نمیرسد که واقعاً مشتاق مشکلات دوستانش باشد و دوست دارد چشمهای بزرگش را تکان دهد و طوری پیش برود که انگار از چالشهای کوچکی که آنها از سر میگذرانند رنج میبرد. ساوانا برای هر مردی چنین تمرینی بیهوده خواهد بود مگر اینکه خودش واقعاً تحقیق کند. او در پایان باید بدون کمک هیچ کس دیگری می بود.
Waiting to Exhale می توانست با یک رئیس زن استثنایی باشد، زیرا تیمبرلند ویتاکر به هیچ وجه این داستان را به درستی «بازگو نکرد». ما اغلب نسبت به شخصیتها بیزاری میکنیم یا به آنها فکر میکنیم، زیرا واقعاً برای یکی از شخصیتها قدرت جدی نداشتیم.
همچنین، آیا این من بودم یا همه چیز در Waiting to Exhale یا نارنجی بود یا آبی؟
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.