در حال دریافت لینک های دانلود بدون سانسور
فیلم Witness to Murder 1954... لطفا منتظر بمانید ...
شاهد قتل سلامت عقل یک زن پس از اینکه ادعا می کند شاهد قتلی از پنجره آپارتمانش بوده است زیر سوال می رود...
صحنه ی جرم. قتل در یک آپارتمان باعث می شود که یکی از ساکنین مورد بازجویی قرار بگیرد...
دانلود فیلم Witness to Murder 1954 دوبله فارسی بدون سانسور و با زیرنویس فارسی در فیلمازون.
استانویک نقاشی است که قتلی را در حیاط ساختمان بلند او تشخیص می دهد. قاتل، جورج سندرز، متخصص و خالق شناخته شده تاریخ است. او به پلیس زنگ می زند، به عنوان فردی که گری مریل است، اما آیا فکر می کنید مریل و مردان جوانش به او اعتماد دارند؟ نه به طور خلاصه. آنها به حدی افراط میکنند که بدون یافتن «شواهدی» به آپارتمان و وسیله نقلیه سندرز نگاه میکنند. من این را نگران کننده دیدم. اندازه گیری مشروع برای "شواهد" "ضایعات" نیست. زمانی که مریل به تخمین مناسب تر، یعنی «تکه» اثبات بازگشت، این گزینه را داشتم که 30 دقیقه با آرامش نفس بیرون بیاورم. گلی یک فرار باریک به طور خلاصه، محتوا درخشش اصالت را به خود گرفته بود.
سندرز، که آشکارا یک قاتل واقعی است، روحیه احترام متقابل و استدلال با متخصصان است. هر طور که باشد، Stanwyck به طور فزاینده ای می ترسد. سندرز این ایده را ارائه می دهد که او آشفته است، بنابراین او شروع به عدم اطمینان از ثبات ذهنی خود می کند. همچنین، حوالی عصر، سندرز به اتاق زیر شیروانی او میرود و یادداشتهای مخربی را روی ماشین تحریر HER برای خود مینویسد. او یادداشتها را با تردید به پلیس ارائه میکند، در عین حال، با در نظر گرفتن همه چیز، ممکن است زندگیاش از سوی این بانوی آشفته با اصلاح ایده در خطر باشد. وقتی او نت ها را به دست آورد و در مقابل آنها ایستاد، نمی تواند به یاد بیاورد که به آنها فکر کرده است. (از آنجایی که او به آنها فکر نمی کرد.) گری مریل او را دوست داشت، اما اکنون باید در کنارش بایستد زیرا فرمانده، بیم شانون، تصمیم می گیرد او را برای درک به یک کلینیک اورژانس روانی بفرستد. او هیچ قدرتی برای این کار ندارد، اتفاقاً اساساً دیگر قدرتی ندارد. او با هیستریک های غم انگیز به سمت مقر پلیس می اندازد. در کلینیکی که روانشناسان غیردوستانه با او صحبت میکنند و باید با کوکهای عمومی زندگی کند.
ناراحتیهای بیشتری پیش میآید تا اینکه در نهایت، سندرز را در آپارتمانش ملاقات میکند و او با او تمیز میآید. در واقع، واضح است که او آن تارت را کشته است. او چه سودی برای کسی داشت؟ وقتی همه چیز تمام شد، از او خسته شد. برای پایان دادن به آن، او شروع به فریاد زدن شعارهایی در مورد "وقتی زمانش فرا رسید" - - به زبان آلمانی می کند. (مقالهنویسان جنگ بزرگ دوم را نادیده نگرفتهاند یا عفو نکردهاند.) سندرز تلاش میکند او را از پنجره پرتاب کند. او قبلاً یادداشت خود ویرانگری او را روی ماشین تحریرش نوشته است.
پلیس به طور تصادفی مدرکی پیدا کرده است که سندرز را با مجروح قتل وصل میکند، به نظر میرسد که استانویک در حال دور شدن از آپارتمان است. او از جاده های شهر فرار می کند و سندرز و پشت سر او مریل و دوازده پلیس دنبالش می آیند. Stanwyck گاهی اوقات می ایستد تا یک خارجی را از یقه برگرداند و فریاد بزند: "کمکم کن! آنها قصد دارند من را بکشند!" او به بالاترین نقطه یک سازه بلند در حال توسعه حرکت می کند و سندرز خطرناک در پشت آن قرار دارد. من ظرافت های اوج را توضیح نمی دهم، اما می گویم که این چیزی جز یک پایان فاجعه بار است.
استنویک خوب است، شاید تا حدودی انرژی بیشتری نسبت به بخشی از فیلم های متفاوتی که نزدیک به این زمان ساخته است. . مریل مسلط است و باریتون تسلی دهنده دارد. سندرز در بسیاری از سکانسها حالت خزنده و بینقص اوست، اما من میخواهم از آن جنجال نازیها دوری کنم و در طول یک نبرد دست فشرده تا پایان به بیرون برگردم. او آن نوع نیست.
نمی دانم چرا Witness to Murder در نتیجه نوعی فرهنگ انسان محور رمزگشایی شده است. ناظر بی دفاع یک قتل یک امر پیش پا افتاده است، اما جهت گیری صریح نیست. جیمی استوارت در «پنجره عقب» نیز تقریباً در همین وضعیت قرار داشت. او نمی توانست پلیس را متقاعد کند که همه چیز را در نظر گرفته بود. (مثلاً به اندازه کافی شواهد وجود نداشت.) و صحنه ای که در آن مذموم مذبوحانه کاملاً معقول به نظر می رسد در حالی که متهم بی تقصیر تماماً تکه تکه می شود و با خشم نامفهومی شروع به فریاد می کند، جهت گیری صریح همه چیز در نظر گرفته نمی شود. جک لمون در یک برهه حساس از زمان در «سندرم چین» بد ظاهر شد. و متیو مودین برای روشن کردن مسائل برای پلیس در «بلندیهای اقیانوس آرام» وحشیانه تلاش کرد. این یک کلیشه ریشهدار است.
از سوی دیگر، تمایل کلی برای زنان وجود دارد که بهعنوان قربانیان آسیبپذیر به تصویر کشیده شوند که هیچکس آنها را نمیپذیرد. آن را رویای "قربانی ماندگار" بنامید. شبکه LMN مملو از فیلم هایی با عناوینی مانند "لطفا عزیزم را نگیرید" است. رویای مرد مربوط به افسانه غلبه است. هر فیلمی را در سازمان فعالیت برای مدل انتخاب کنید. «رمبو: اولین خون» برای شروع یک اثر خوب است. باید همینطور باشد. این طرح طبیعت است. آیا در هر مقطعی می توانید تصور کنید که آرنولد شوارتزنگر یک قتل را دیده است و هیچ کس او را نمی پذیرد و او را از کلینیک اورژانس روانی خارج می کند و با دفاع از جورج سندرز تضعیف می شود؟
نظرات کاربران
برای ثبت نظر ابتدا وارد اکانت خود شوید.